عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | آبان ۱۳۹۱

تفاوت جنگ نرم و سخت


جنگ نرم با اینکه از نظر استراتژی و اهداف کلان شباهتهای بسیاری با جنگ سخت دارد اما از نظر ماهیت ، شکل ، شیوه ها و ابزار آن با جنگ سخت بسیار متفاوت است . برخی از این تفاوتها عبارتند از :


براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد


موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ
برچسب‌ها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تفاوت جنگ نرم و سخت   1


1- حوزه تهديد نرم اجتماعي، فرهنگي و سياسي است، در حالي كه حوزه‌ تهديد سخت امنيتي و نظامي مي‌باشد؛


جهت مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد



برچسب‌ها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

سه روش اصلي در تهديدات نرم


مجموعه روش‌هايي كه در تهديدات نرم به كار گرفته مي‌شود را مي‌توان سه روش اصلي، گفتاري، رفتاري و مبتني بر شبكه تقسيم نمود. در ادامه به اختصار به تعريف هر كدام از اين دسته روش‌ها مي‌پردازم:


براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد


موضوعات مرتبط: نفوذ
برچسب‌ها: جنگ نرم , روش كار , تهديدات نرم , گفتاري

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


جنگ نرم و راهبردهاي اسلام از ديدگاه قرآن (قسمت اول)


با نظر به شكست دشمنان انقلاب اسلامي در جنگ نظامي و ورود آنان به جنگ نرم با توجه به اينكه همواره دشمنان دين، از استراتژي ها و تاكتيك هاي مشابهي در طول تاريخ در برابر انبياء الهي استفاده مي كرده اند و در حال حاضر نيز دشمنان اسلام از همان استراتژي ها و تاكتيك ها بهره مي برند لذا بر آن شديم راهكارهاي عملياتي دشمنان دين الهي و راهكارهاي مقابله پيام آوران الهي را از ديدگاه قرآن كريم مورد بررسي و كنكاش قرار دهيم. يادآوري مي نمايد كه اين مقاله از دو منظر الف) راهكارهاي دشمنان ب) راهكارهاي مقابله انبياء الهي با تاكيد بر تفاسير نمونه ونور به موضوع پرداخته است.


براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد



موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، نفوذ
برچسب‌ها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


1 . نقش جهان بینی در برخورد با حوادث سیاسی

جهان بینی یعنی نوع نگرش انسان به جهان و اینکه مجموعه هستی را چگونه ارزیابی می کند .آیا انسان و جهان را هدفدار و یا بی هدف می بیند ؟ در صورت هدفدار بودن ، این هدف چه می تواند باشد ؟ آیا اصول و سنت های ثابت در نظام آفرینش حکمفرماست یا آنچه هست زاییده شرایط و محیط است ؟ عوامل مؤثر در زندگی انسان و هدف از زندگی چیست ؟ تکامل اخلاق ، رفاه مادی ، سعادت اخروی و ... کدامیک می تواند هدف از حیات معقول باشد ؟


براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد



موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسب‌ها: تحليل سياسي , جهان بيني , حوادث سياسي , اصل تسلسل

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

فرض مي كنيم زندگی مثل یه بازیه . قاعده این بازی اينجوريه كه بایستی پنج تا توپ رو در آن واحد تو دستتون نگه داريد و مانع از افتادنشون روي زمین بشيد . جنس یکی از اون توپها از لاستیکه و مابقی شیشه ای هستن . پر واضحه که در صورت افتادن توپ پلاستیکی رو زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا مياد ، اما اون چهار توپ دیگه به محض برخورد با زمين ، کاملا شکسته و خرد میشن .

اون چهارتا توپ شیشه ای اينا هستن :  خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح خودمان و توپ لاستیکی همون کارمون هستش . کار رو بر هیچ كدوم از عواملي كه گفتم ترجیح ندید ، چون همیشه کاری برای کاسبی وجود داره ولی دوستی که از دست بره دیگه بر نمیگرده ، خونواده ای که از هم پاشید دیگه نميشه جمعش كرد . سلامتی از دست رفته برنمیگرده و روح آزرده دیگه آرامشی نداره .


موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: قاعده بازي , زندگي يه بازيه , خانواده , سلامتي


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |



جمهوری اسلامی ایران و فتنه انگلیس و آمریکا

امروزه برای ایجاد فتنه در یک جامعه سال‌ها برنامه‌ریزی می‌شود. تحقیقات مختلف جامعه‌شناختی، مردم‌شناختی و روان‌شناختی گسترده‌ای دربارة جامعة هدف صورت می‌گیرد. از طریق مطبوعات، رسانه‌ها، رمان‌ها، کتاب‌های درسی و غیر درسی و فعالیت‌های تفریحی و گردشگری، ترویج مدها و مدل‌های جدید، ترویج روحیة مصرف‌گرایی و مصرف‌زدگی،‌ سیاه‌نمایی نسبت به فعالیت‌های انجام شده، و مهم‌تر از همه از راه ایجاد شبهه در باورها و ارزش‌های مورد قبول جامعة هدف، و به طور کلی از همة راه‌های ممکن، می‌کوشند آرام آ‌رام حساسیت‌های دینی و ارزشی مردم را تضعیف نمایند و بدین ترتیب بسترهای لازم برای براندازی نظام حاکم را فراهم سازند تا با کمترین هزینه بتوانند به هدف خود دست یابند. به همین دلیل، مبارزه با فتنه در دوران حاضر نیز کار ساده و سهلی نیست. نیازمند برنامه‌ریزی‌های دقیق و فعالیت‌های شبانه‌روزی است.
زمانی که فتنه‌ها چون ظلمت و تاریکی یکپارچه شما را فراگرفت، پس به قرآن پناه ببرید

جهت مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد



موضوعات مرتبط: نظامی ، نفوذ
برچسب‌ها: شیوه مبارزه با فتنه , فتنه , مبارزه با فتنه , فتنه گري

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بسم رب شهدا و الصدیقین


با ایــــــن دو دســــــت ســــــالم، هنوز نتــــــوانسته ام یــــــک قنــــــوت اینــــــچنینے بخــــــوانم ...



براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد




موضوعات مرتبط: شهيدان يعقوبي
برچسب‌ها: شهيد يعقوبي , شهيد پوراكبر , شهيد جعفري

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


آیا قدرت نرم برای جنگ نرم کافی است؟
برای مثال، حادثه‌ی 11 سپتامبر در ظاهر یک تهدید سخت است، اما نتیجه‌ی‌ این تهدید سخت که زمینه‌ساز افزایش قدرت نرم آمریکا می‌شود منجر به پیشبرد گفتمان مبارزه با تروریسم در سطح جهانی می‌گردد؛ یعنی یک تهدید به ظاهر سخت زمینه‌ساز افزایش قدرت نرم گردیده است.

براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد


موضوعات مرتبط: شبکه ، نفوذ
برچسب‌ها: جنگ نرم , قدرت جنگ نرم , حزب اله , جنگ 33 روزه

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


یاابن الحسن - آقا جان دلمون پر از درد وچشمامون پر از اشکه

کجایی ای منتقم آل محمد (ص) 


نه مسلمان ، نه مستضعف ،

فقط انسان


میانمار


در صورت تمايل به ديدن تصاوير ( 18+) به ادامه مطلب مراجعه نمائيد

بقيه در ادامه مطلب

 


موضوعات مرتبط: متفرقه
برچسب‌ها: ميانمار , مسلمانان ميانمار , جنايت در ميانمار

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

غول های ثروتمند ایران

غول گردشگری ایران: حسین ثابت

حسین ثابت بکتاش متولد ۱۳۱۳ در مشهد است. از عناوین او، کارآفرین ثروتمند ایرانی، دلال فرش، و صاحب گروه هتل‌های ثابت را گفته‌اند.
ثابت تا پنج سال قبل در جزایر قناری ۵ هتل (۵ هزار تخت) داشته و در ایران نیز هتل بزرگ داریوش را به سبک تخت جمشید در کیش ساخته است.
وی، غیر از این هتل، چهار هتل دیگر نیز در کیش دارد و شرکت تجارت بین‌المللی ثابت و مجموعه پارک دلفین‌های کیش (دلفیناریوم و باغ پرندگان با مساحت بیش از ۶۵ هکتار) متعلق به اوست.
او کلنگ سرمایه گذاری هتل ۷ ستاره کوروش را نیز در جزیره کیش بر زمین زده که سیستم‌های آن با انرژی خورشیدی کارمی‌کند (به عنوان نخستین هتل سبز ایران) و ۵۰۰ اتاق خواهد داشت.
سوئیت‌های هتل داریوش او در زمان‌های عادی سال هر شب ۴۰۰ هزار تومان و در ایام عید نوروز و… تا ۷۰۰ – ۸۰۰ هزار تومان هر شب اجاره داده می‌شود.
حسین ثابت چند هتل نیز در جزایر قناری اسپانیا تاسیس کرده و هم‌اکنون نیز بزرگترین شرکت هتل‌داری اسپانیا را صاحب است و خود او نیز در یکی از دو جزیره اختصاصی خود در اسپانیا زندگی می‌کند.
در خرداد ۸۷ رئیس سازمان میراث فرهنگی از فروش هتل‌های لاله تهران، یزد و سرعین با قیمتی معادل ۱۲۰۰ میلیارد ریال خبر داد. اسفندیار رحیم مشایی در مورد خریدار این خرید بزرگ گفته بود: «خریدار این هتل‌ها یکی از سهامداران این مجموعه است که دارای سوابق درخشان و موثری در صنعت گردشگری و هتل داری در داخل و خارج از کشور است.» این خریدار همان ثابت بود.


براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد

موضوعات مرتبط: اخبار
برچسب‌ها: غول های ثروتمند ایران

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مربع A و ‌B کاملاً همرنگ هستند و این اشتباه در تشخیص ناشی از خطای دید شماست!


www.ebhamlinks.com | جالبترین خطای دید جدید 2012


برچسب‌ها: خطاي ديد , خطا , مغز , خطاي مغزي


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

دلايل و موانع حمله نظامي رژيم صهيونيستي به ايران ‏

مقدمه :

       رژيم صهيونيستي در يكي دو دهه اخير، همواره نسبت به جمهوري اسلامي ايران، مواضع تندي را اتخاذ كرده است، در اين مدت گاه اين مواضع تا حدي ملايم شده و لحن گفتار آرام شده و گاهي بسيار تند بوده است. در سال‏هاي اخير، بعد از آشكار شدن فعاليت‏هاي صلح آميز هسته‏اي جمهوري اسلامي ايران ، اين رژيم لحن گفتار و مواضع خود نسبت به ايران را، به تندترين حالت خود رسانده است تا جايي كه تحليل‏گران معتقدند امكان توسل به زور از طرف صهيونيست‏ها وجود دارد. حال با توجه به اين چنين تحليل و پيش‏بيني مهمي ، بايد به اين سوال پاسخ داد كه موانع انجام اين اقدام چه خواهد بود و البته عوامل مهم تقويت امكان توسل به زور چيست؟

براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد

موضوعات مرتبط: اخبار
برچسب‌ها: صهیونیست , موانع جنگ , حمله اسرائيل به ايران , تهديد و مقابله

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


طرز تهيه يک مقاله علمی جذاب
« چگونه يک مقاله علمی را خواندنی تر بنويسيم ؟ »

 
مارتین گرگوری بیش از یک دهه پیش در «مجله نیچر» نوشت:

«دو نوع نوشتار‌ علمی وجود دارد. یک نوع برای جلب خواننده و نوع دیگر فقط برای این ‌که مورد ارجاع قرار گیرد و این نوع  دوم مانند یک بیماری عفونی به سرعت در حال گسترش است.»


به نظر می‌رسد دراین مقطع زمانی نیز تغییرات بسیار محدودی ایجاد شده است. هنوز هم حجم زیادی از مقالات علمی‌ منتشره فقط  توسط  دانشمندان و محققانی که به موضوع  مقاله علاقه‌ مند هستند، مورد مطالعه قرار می ‌گیرد و افرادی که به مطالعه گذرای مقالات علمی می ‌پردازند، بیشتر به صفحات علمی روزنامه‌ها و مجلات علمی عام مراجعه می ‌کنند. با وجود مقالات فراوانی که در مورد نحوه نگارش صحیح و قابل فهم برای جلب توجه خواننده‌ها وجود دارد، دانشمندان نباید از فقدان راهنماهای مناسب برای نحوه نگارش مقالات گلا‌یه داشته باشند. بسیاری از ژورنالیست‌ها ونویسندگان حرفه‌ای این دو کتاب استاندارد در مورد نحوه نگارش مقاله خوب و علمی را مورد توجه قرار می ‌دهند: اجزای سبک‌های نگارشی (استانک، وایت  1959) و درباره خوب نوشتن (زینسر 1976) حال آن ‌که این کتاب‌ها و کتاب‌های مشابه‌شان برای بسیاری از دانشمندان ناشناخته‌اند. با وجود این ‌که این کتاب‌ها نحوه نگارش صریح مقالات علمی را به طور دقیق بیان نمی ‌کنند ولی از جهت بیان نحوه صحیح سازماندهی مطالب و نگارش مقالات شیوا و حاوی اطلاعات مفید، بسیار با ارزشند.

مهم‌تر این ‌که این قبیل کتاب‌ها حامل یک پیام مهم هستند که نویسندگان باید مطالب را برای خوانندگان بنویسند نه برای خودشان. البته هنوز هم بسیاری از مقالات علمی و پزشکی، حاوی مطالب طولانی و مبهمی هستند که بیشتر خوانندگان و حتی آن‌هایی را که آگاهی مناسبی به موضوع دارند نیز گمراه می ‌کنند.

مسلماً محدودیت‌هایی در شکل و ساختار مقالات علمی وجود دارد. در یک مقاله علمی علاوه بر در نظر گرفتن نکاتی که مورد نظر مجلات علمی مختلف است باید مقدمه، مواد و روش‌ها، نتایج و بحث در مورد نتایج در ارتباط  با تئوری اولیه آورده شود. ماهیت مقالات علمی بیان نتایج و بحث بدون خطا  (bias)، محدودیت‌هایی را در نحوه نگارش مقاله ایجاد می ‌کند: بیان نتایج در جملات با فعل مجهول (passive) به آن شکل غیر شخصی می ‌دهد و لزوم به کار بردن مراجع مختلف نیز مانع می ‌شود که متن مقاله به خوبی دنبال شود. با این وجود، این قوانین به قدری انعطاف ‌پذیر هستند که بتوان مقاله‌ای نوشت که حاوی مطالب مفید و جالب توجه باشد.

 

10 فرمان برای نگارش علمی و جذاب

1.  یک  تفکر قدیمی در معماری وجود دارد که می ‌گوید  شکل اشیا از  عملکردشان پیروی می ‌‌کند. این تفکر در نگارش هم وجود دارد.بسیاری از دانشمندان عقیده دارند هیچ چیزی مهم ‌تر از نتایج مقالاتشان نیست. اما واقعیت این است که اولین عملکرد مقاله انتقال پیام به خواننده و متقاعد کردن وی به ارزشمند بودن تحقیق انجام شده است بنابراین بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پیام موضوع  تأمل شود. حتی بهتر است پیش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتایج مقاله نیز اندیشیده شود. دانشمندان امروزی کمتر به بیان نتایج خام می ‌پردازند و هدفشان تفسیر و بحث بهتر نتایج است (Horton,1995).

یک نویسنده ممکن است موضوعی را در ذهن خود روشن و واضح تصور کند و نیازی به توصیف و تفسیر حس نکند در صورتی‌ که خواننده ممکن است اصلاً چنین تفکری نداشته باشد. تمام تردید‌ها توسط خوانندگان مختلف از این تفکر نویسنده ناشی می ‌شود که مطلبی که در اثر بحث و گفتگوی زیاد برای وی مسجل و بدیهی شده است برای خواننده نیز واضح و روشن است. گاهی اوقات، نتایجی که مربوط به موضوع اصلی نیستند هر قدر هم که جالب باشند، بهتر است حذف شوند و اگر این نتایج حذف شده مفید و اساسی باشند بهتر است در یک مقاله دیگر مطرح شوند.

 یک نوشتار باید یک پرسش اصلی را پاسخ دهد و بی ‌توجهی به این موضوع از دلایل شایع بی‌ میلی خوانندگان نسبت به مطالب است.(Lambert et al2003) 

این پرسش باید مشخص،جدید، مورد علاقه و استقبال جامعه علمی باشد(Perneger & Hudelson, 2004) .

خوانندگان مجلات فوق تخصصی به توضیحات اضافه و طولانی درباره موضوع مورد بحث علاقه‌ای ندارند، در حالی ‌که در مجلات عمومی، برای  ایجاد پس زمینه علمی مناسب برای خوانندگان نیاز به توضیحات تکمیلی احساس می‌شود. به طور کلی دانشمندان باید خود را جای خوانندگان گذاشته و عمق و جزئیات لازم مطلب را از دیدگاه خوانندگان بررسی کنند.


2.  مورد دیگر استفاده از شیوایی و فن بیان مناسب در حین پیروی از اسلوب مقاله ‌نویسی است. (David Reese)

چنین عنوان می ‌کند که در یک مقاله پزشکی، علمی یا هر نوع دیگر، نویسنده باید با استفاده از لغات متداول سعی کند که خواننده را نسبت مطلب نوشته‌ شده متقاعد سازد. درعین حال، علی ‌رغم تلاش برای فصاحت مطالب، هرگز مشاهدات و حقایق ارایه ‌شده در مقالات نباید تحت تأثیر فن خطابه قرار گیرند.

به عنوان مثال در یک مقاله ضرورتی برای استفاده از صفات و قیدهای پیچیده وجود ندارد و در صورتی ‌که بیان نتایج و بحث منطقی و روان باشند، خواننده نیازی به لغات نا مفهوم و غیر ضروری جهت درک بهتر مطلب احساس      نمی‌ کند. کلمات غیرضروری بهتر است حذف شود. یک نگارش پرتوان، معمولاً مختصر و فشرده است. این موضوع  درمورد نوشته‌های عمومی نیز مصداق دارد. هر قدر در یک نوشته ترکیبات طولانی‌ و پیچیده و توضیحات اضافی در پرانتز بیشتر باشد، خوانندگان و حتی علاقه ‌مندان به موضوع را از ادامه مطالعه باز می‌دارد. بهترین و مطمئن ‌ترین کار برای جلب توجه خواننده‌ها بیان مطالب به صورت صریح، قطعی و مشخص است.


3.  خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در یک مقاله را در محل مخصوص آن پیدا کنند. در صورتی‌ که جابجایی ‌های زیادی در محل‌ های ارایه اطلاعات ایجاد شود، مثلاً برخی نتایج بدون آن ‌که در قسمت یافته‌های مقاله ذکر شده باشند در بحث مورد ارزیابی و تفسیر قرار گیرند، خواننده را سردرگم می ‌کنند. مطالبی که قرار نیست در قسمت بحث مطرح شود بهتر است از قسمت نتایج حذف شود.


4.  عنوان مهم ‌ترین عبارت یک مقاله است. اگر خواننده‌ای اهمیت نوشته‌ای را از عنوان آن برداشت نکند به خواندن آن ادامه نمی ‌دهد. عنوان‌های طولانی حامل اطلاعات بیشتری هستند ولی توجه کمتری جلب می‌ کنند، به ‌خصوص در افرادی که با نگاه سریع و گذرا از روی عناوین موجود در فهرست مجلات، مقاله مورد نظرشان را انتخاب می ‌کنند. عنوان‌های کوتاه جذاب‌ تر هستند ولی ممکن است مفهوم کامل را نرسانند. عناوینی که از لغات ایهام‌ دار استفاده می ‌کنند، جذابیت بیشتری برای خوانندگان دارند، ولی نباید به تبیین محتوای اطلاعاتی مطلب بپردازند. در نهایت در هنگام انتخاب عنوان مناسب، باز هم بهتر است نویسنده خود را در جایگاه خواننده قرار دهد.


5.  خلاصه مقاله نیز دارای اهمیتی تقریباً مساوی با عنوان است، گاهی تنها بر اساس خلاصه مقاله یک خواننده تصمیم می ‌گیرد مقاله را بخواند یا آن را کنار بگذارد. هر قدر هم یک مطلب حاوی اطلاعات قیمتی و مهم باشد، در صورتی‌ که در خلاصه مطرح نشده باشد،خواننده علاقه‌ای به ادامه دادن مطالعه پیدا    نمی‌ کند.

خلاصه مقاله به دو شکل نوشته می ‌شود؛

نوع آزاد که شامل یک پاراگراف است و بیشتر در مقالات مولکولی و بیولوژی سلولی استفاده می ‌شود و نوع ساختاری که هر چهار قسمت مقاله در آن رعایت می‌شود و بیشتر در مقالات کلینیکال استفاده می‌شود. در مورد این ‌که بهتر است خلاصه پیش از نوشتن مقاله تهیه شود یا پس از اتمام آن، بهتر است که هر دو روش یک ‌بار مورد ارزیابی و آزمایش قرارگیرد و سپس روش مناسب ‌تر را انتخاب کنیم.


6.  بین بررسی متون و مقدمه مقاله اختلاف زیادی وجود دارد، مقدمه نباید تا جایی که امکان دارد به مرور متون بپردازد.هدف اصلی آن طراحی یک نقشه است که نویسنده ابتدا به طورعام لزوم  بررسی موضوع را عنوان می‌ کند و سپس با نشان دادن روش‌ها به یک سؤال اصلی که همان هدف مقاله است،

 می ‌رسد. یک تاریخچه کوتاه که اهمیت مطالعه را عنوان می ‌کند و اطلاعات قبلی موجود در این زمینه را بیان کرده و نقایص موجود را نمایان می ‌سازد، عموماً در مقدمه آورده می ‌شود.


7.  قسمت مواد و روش‌ها در مقاله باید به طور تخصصی و با جزئیات کامل مطرح شود. به نحوی که محققان دیگر نیز بتوانند آن را انجام دهند. یک اشتباه شایع در این قسمت، بیان نشدن برخی جزئیات ضروری است که خواننده را از درک صحیح روش انجام مطالعه باز می‌ دارد، بنابراین قرار دادن خود به جای خواننده در این قسمت نیز بسیار مفید خواهد بود. شرکت ‌هایی که محصولات آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته به طور خلاصه باید لیست شوند.


8.  نتایج باید با یک نظم و توالی منظم ارایه شوند، بیان نتایج باید از توالی منطقی پیروی کند و نه از ترتیب زمانی. در غیر این ‌صورت درک آن‌ها مانند چیدن قطعات پازل در کنار هم است که می‌تواند بسیار گیج ‌کننده باشد. از ارایه نتایج غیر ضروری که تأثیر چندانی در بحث ندارند باید پرهیز شود تا خواننده سردرگم نشود و پیام اصلی نیز کم ‌رنگ ‌تر نشود. هدف از نوشتن یک مقاله تحقیقاتی، ارایه یک فرضیه و بحث و تفصیل و تفسیر در مورد آن است. بنابراین بحث یک مقاله باید کاملاً روان و مرتبط  با نتایج و با تفسیرهای کامل و ذکر منابع مختلف باشد. تفکرات و اندیشه‌های تحقیقاتی باید با دلایل مستدل و مستند حمایت شوند و به طور کاملاً واضح و روشن مورد ارزیابی قرار گیرند تا خواننده بتواند با آن ارتباط  برقرار کند.


9. در نهایت، افزایش تعداد مقالات تحقیقاتی و مقالات مروری نشان‌ دهنده افزایش فشار بر محققان است تا در زمینه‌های مورد علاقه خود همگام با مقالات روز باشند. اگرچه روزانه بر تعداد الگوها و راهنماها برای نوشتن یک مقاله گویا و قابل درک افزوده می ‌شود، دانشمندان از میان حجم زیادی از مقالات از همین الگو‌ها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده می ‌کنند. دانشمندان کماکان مقالات را، در صورتی که به عنوان آن‌ها علاقه ‌مند باشند یا پرسش و پاسخ‌های مهمی را دربرداشته باشند، مطالعه می‌ کنند و هرقدر یک مطلب بهتر و منطقی ‌تر نوشته شود خوانندگان بیشتری را جذب می ‌کند و بیشتر مورد ارجاع سایر مقالات واقع می ‌شود.


10.   و بالاخره این که در نظر گرفتن دو نکته هنگام مقاله ‌نویسی بسیار مهم است:

 پیام اصلی و خواننده مقاله، چرا که تمام هدف نویسنده متقاعد کردن خواننده به ارزش و اهمیت تحقیق انجام شده است و اگر او به خواننده‌ها بی ‌توجهی کند، خواننده‌ها نیز به نوشته‌های او بی ‌توجهی می‌ کنند.

موضوعات مرتبط: اطلاعات عمومی ، معرفی کتاب
برچسب‌ها: مقاله نويسي , مقاله , تحقيق , صنعت برق


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

نفس مطمئنه / شهيد آيت‌الله سيدعبدالحسين دستغيب

تعداد صفحات 722
قيمت 28000 ريال
سال انتشار 1378



برچسب‌ها: معرفي كتاب , دانلود , كتاب , خريد كتاب


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

شهيد سيداسدالله لاجوردي

تعداد صفحات 443
قيمت 14000 ريال
سال انتشار 1377

شهيد سيد اسدالله لاجوردي

تدوين: مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات
ناشر: مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات
چاپ اول، مهرماه 1377
كتاب «شهيد اسدالله لاجوردي» ششمين كتاب از مجموعه كتابهاي «ياران امام به روايت اسناد ساواك» است كه به تازگي از سوي مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات در تيراژ 5000 نسخه منتشر شده است. ناشر در مقدمه اي بر اين كتاب نوشته است:
«و اينك ناخواسته ششمين كتاب از مجموعه آثار ياران امام به روايت اسناد ساواك» را با انتشار اسناد مبارزات شهيدي جاويد از سلاله پيامبر مكرم اسلام به نام سيد اسدالله لاجوردي تقديم علاقه مندان به تاريخ سياسي معاصر ايران مينماييم. هر چند كه اين اسناد توان انعكاس عظمت روحي ياران امام را ندارد اما برگ برگ آن ميتواند بخشي از حقايق پنهان را آشكار نمايد و تصويري از مقاومت و سازش ناپذيري را به خواننده ارائه كند; برگ برگي كه حكايت از عمري اسارت در زنجير ستم و جهاد در راه عقيده را فراروي هر جويندة حقيقت قرا ميدهد. شرح احوال اين سندها را بايستي از سلولهاي تنگ و تاريك زندانهاي مخوف عصر پهلوي (قصر، قزل قلعه، قزل حصار، اوين و زندان شهرباني مشهد) جست. در اين كتاب، اسناد به ترتيب تاريخي چيده شده و بجز اسناد تكراري، تمامي اسناد پروندههاي شهيد لاجوردي آورده شده است. در ميان اسناد پروندة شهيد لاجوردي دو مجموعة دستنويس تحت عنوان تفسير آيه 5 سورة قصص (و نريد ان نمن عليالذيناستضعفوا فيالارض...) و يادداشتهاي پراكنده بود كه اين تفسير در وقت ديگري منتشر خواهد شد و يادداشتهاي روزانه با عنوان دست نوشته ها در پايان اسناد آمده است. اين دست نوشته ها را شهيد لاجوردي در سالهاي 50 ـ 51 در زندان نوشته است و سپس به چنگ ساواك افتاده و در پروندة كلاسه 13249 با نام سيد اسدالله لاجوردي بايگاني شده است. اين دست نوشته ها بدون كمترين تغيير در آنها با حروف چيني و صفحه آرايي موزوني در ادامة اسناد ساواك در اين كتاب آمده است. بخش پاياني اين كتاب علاوه بر فهرست اعلام، داراي ضميمه هايي است. اين ضميمه ها شامل دو بخش است; بخش اول اسنادي است كه در حاشية سندهاي ديگر به عنوان كنارورقي تهيه شده است و بخش دوم تصوير يادداشتهاي زندان ميباشد. در انتهاي كتاب نيز عكسهايي از شهيد سيد اسدالله لاجوردي چاپ شدهاست.
در بخشي از آغاز اين كتاب تحت عنوان «بجاي زندگينامه» دربارة شهيد لاجوردي آمده است: «در دوراني كه انقلاب اسلامي به اوج خود رسيده و ملت قهرمان ايران آمادة پذيرايي از يار سفركرده، گرديده بودند در كميتة استقبال از امام كه همواره به او عشق مي ورزيد و از ابتداي مبارزه حضرتش، با او پيمان همراهي بسته بود ـ داراي فعاليتهاي گسترده اي بود و به اميد و آرزوي ديرينة خود رسيده بود.
او كه سالها در سياه چالهاي زندان به شوق چنين روزي آية «و نريد ان نمن...» را به تفسير نشسته بود، اكنون تفسير عملي آن را به چشم مي ديد و اين ديدار، براي او كه به اميد اين روز شكنجه ها ديده و ساعت شماري كرده بود از ويژگي خاصي برخوردار بود. امام آمد و انقلاب پيروز شد و بعد از اين همه رنج و سختي، يكي از سخت ترين مسئوليتها بر شانه هاي مقاوم او نهاده شد و او با طيب خاطر از آن استقبال كرد، چرا كه نظر حضرت امام (ره) و شهيد بهشتي بر اين تعلق گرفته بود و سيد تابع محض و بيچون و چراي ولايت بود.
مسئوليت دادستاني انقلاب اسلامي، مسئوليتي نبود كه در آن دوران هركسي توان اجراي آن را داشته باشد. وي با روشن بيني و درايت خاص در جايگاه خويش قرار گرفت. اقدامات سيد در دوراني كه منافقين كوردل داعية انقلاب را داشتند بر هيچ كس پوشيده نيست. كار طاقت فرسا و شبانه روزيِ او، باعث شد تا توطئه خنثي و چشم فتنه كور شود.
در زمان تصدي مسئوليت زندانها برخورد او با فريب خوردگان خط نفاق، به گونه اي بود كه بسياري از آنان كه داراي ضميري پاك بودند، به دامان اسلام بازگشتند و هدايت خود را رهين روشنگريها و برخوردهاي صميمانه و پدرانة سيد اسدالله لاجوردي ميدانستند.
اينان از جواناني بودند كه از دامان اسلام با تزوير و ريا به سوي منافقين رفته بودند و سيد با باز گرداندن آنان به آغوش پر مهر خانواده و اسلام، جبهة نفاق را روزبه روز خالي تر كرد. از اين رو كينة سياه دلان منافق بيش از پيش شد. از جمله ابتكارات اين شهيد سعيد در زمان تصدي مسئوليتهاي خود، ايجاد كارگاههاي مختلف در محيط زندان بود تا از اين رهگذر هم زندانيان، در حرفههاي مورد علاقة خود ماهر و متبحر شوند تا پس از آزادي، فن و حرفه دستماية معاش آنان گردد و هم از عايدي توليدات زندان حقوقي مكفي دريافت كنند. او در آخرين ملاقات خود با حجةالاسلام والمسلمين محمدجواد حجتي كرماني مژدة ريشه كن شدن بيسوادي را در ميان زندانيان داده بود. منافقين بارها كمر به قتل او بستند ولي هر بار مشيت الهي بر اين تعلق ميگرفت كه سيد بماند تا در انجام مسئوليتهاي الهي، با كوله باري از اخلاص و پاكي، سنگرهاي موفقيت را يكي پس از ديگري فتح نمايد. يك بار به قصد شهادت رساندن او، حركت كردند ولي قرعه به نام شهيد بزرگوار محمد كچويي افتاد. اين بار فارغ از تماميِ مسئوليتهاي ظاهري، با قلبي آكنده از محبت به ولايت فقيه و سپاسگزاري به درگاه ايزد منان به واسطة وجود ساية ولايت بر سر ملت ايران در كمال سادگي به كسب و كار خويش مشغول شد...
آري آن روزها اهالي محله، كسبة بازار تهران سيد اسدالله لاجوردي را ديدند كه با دلي آرام و لبي خندان، سوار بر مركب رهوار خود (دوچرخه) عازم محل كسب خود است و منافقين كوردل در كمين نشسته، مترصد حضور او بودند تا با شهادت رساندن سيد، انتقام سالهاي افشاگري، روشنگري و مبارزه با خط نفاق را از او بگيرند و براي شخصيتي چون او عاقبتي جز اين تصور نميرفت كه:«شهادت هنر مردان خداست».


موضوعات مرتبط: معرفی کتاب
برچسب‌ها: معرفي كتاب , كتاب , دانلود , خريد كتاب


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 

حزب توده در خارج از كشور / جلد اول

تعداد صفحات 679
قيمت 33000 ريال
سال انتشار 1382

ناشر : مركز بررسي اسناد تاريخي
معرفي كتاب
نام كتاب : چپ در ايران به روايت اسناد ساواك ـ حزب توده در خارج از كشور (ج اول)
كتاب دهم از مجموعه آثار چپ در ايران به روايت اسناد ساواك به اسناد مربوط به حزب توده در خارج از كشور پرداخته است. مقدمة كتاب به تاريخچه و چگونگي كوچ اعضاي حزب به خارج از كشور و شيوه زندگي آنان در حزب و نحوة مبارزه شان نگاهي اجمالي دارد. اكثر مآخذي كه مقدمه كتاب از آن فراهم آمده است، از كتب خاطرات سران و اعضاي حزب و برخي ديگر از كتابهاي تأليف يافتة آنان و بعضاً اسناد مندرج در كتاب يا صفحات ضمائم آن ميباشد. به گوشه اي از مقدمه توجه كنيد:
«پس از شكست جريان آذربايجان و اعلام غيرقانوني بودن حزب توده از سال 1946 تا 1950 مرتباً افرادي از ايران ميگريختند و بخت خود را در شوروي ميجستند. برخي از آنها با اجازه حزب خارج ميشدند و برخي ها بدون اجازه و خودسرانه به شوروي ميرفتند...
در اواخر سال 1957 كليه اعضاي هيئت اجرائيه را كميته مركزي حزب كمونيست شوروي به ستاد اين حزب دعوت كرد و در آنجا كوئوسينين، عضو دفتر سياسي آنها را پذيرفت. كوئوسينين انتخاب شدن هيئت اجرائيه حزب توده را به اعضاي آن تبريك گفت و افزود كه كميته مركزي حزب كمونيست شوروي فكر ميكند كه براي كار بهتر احتياج به شرايط مساعدتري داريد. مثلاً روزنامه، راديو و ارتباطات زنده تري با كشور ضروري است. اين كار در آلمان دمكراتيك براي حزب فراهم تر است. شوروي فكر ميكند كه روابط ديپلماتيك خود را با ايران توسعه دهد و اين امري است كه بقا در خاك شوروي را براي فعاليت حزب در مهاجرت نامساعد ميكند به نظر ما رفتن به آلمان دمكراتيك دامنه فعاليت حزب را بسط خواهد داد...» در مقدمة كتاب نكات جالب توجه بسياري است كه به طور قطع نظر پژوهشگران و خوانندگان را به خود معطوف خواهد نمود. پس از مقدمه حدود 6 صفحه فعاليتهاي حزب توده در آلمان را توضيح داده سپس وارد اصل متن كتاب شده است.
اولين سند كتاب مربوط است به طلب عفو نمودن برخي از توده ايها در حضور سفير ايران. اين سند در تاريخ 8/8/1334 صادر شده است و در آن سفير از تهران استفسار نموده آيا ميتواند آنان را عضو كند يا خير!... آخرين سند كتاب تاريخ 25/3/52 را دارد. متن كتاب تعداد 581 صفحه كتاب را به خود اختصاص داده است. پس از آن اَعلام آورده شده و سپس تصاوير اسناد ضمائم و بعد از آنها عكسهاي اعضاي حزب در خارج از كشور و كنفدراسيون. يك نمونه از اسناد متن كتاب:
از : 315 تاريخ : 7/2/51
به : 680 شماره : 4165
موضوع : اظهارات مامك عميد
به قرار اطلاع مامك عميد به يحيي شكيبا اظهار داشته كه از معاشرتهاي خصوصي خود با روكسانا ملك مرزبان ـ عبدالله جواهريان ـ جليل طنازي و سياوش جاويد عزيزي پرهيز كند. علت اين تذكر اين بوده كه طرفداران كميته مركزي در وين اوقات خود را به عياشي و تشكيل جلساتي كه در آنها لطيفه هاي مستهجن نقل ميشود گذرانده اند و افراد معتقدي مانند شكيبا را از هدف اصلي خود منحرف ميسازند. براي اثبات عقيده خود مشاراليها اضافه كرده است كه «گراتس» زماني تحت نفوذ افراد وابسته به كميته مركزي حزب منحله توده بوده ولي با اين اعمال خلاف اكنون جبهه مليها نفوذ در اين شهر را به عهده دارند. پيوند جهت استحضار آقاي دكتر بهزادي
در كلاسه 154911 بايگاني فرمائيد 202 50


موضوعات مرتبط: معرفی کتاب
برچسب‌ها: معرفي كتاب , كتاب , حزب توده در خارج از كشور , جلد اول


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

نقش زن در تحکيم رابطه همسران غيرقابل انکار است. در گذرگاه‌هاي مختلف زندگي بشر، آثار عميقي از

رد پاي زنان؛ هم در زندگي‌هاي پايدار و هم در زندگي‌هاي مترلزل و فرو ريخته شده، به چشم مي‌خورد .

اين امر خود نشان‌گر اهميت مسئوليت خطير زنان در عرصه ي حفظ ، تداوم و تعادل يک رابطه ايده‌آل و

مستمر در مبحث همسران مي‌باشد.

مردها دوبار تربيت مي‌شوند؛ يک‌بار توسط والدينشان، بطور‌ي که بتوانند فرزند خوبي براي آنها باشند و

بار دوم توسط همسرشان به‌نحوي که بتوانند شوهر خوبي براي همسرشان باشند، اما اگر در اين راستا

قدمي برداشته نشود، تحولي صورت نخواهد گرفت.

تفاوت‌هاي فردي همواره در طبيعت خلقت انسان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است و بر همين الزام،

پيوسته تعارفات کوچک و بزرگ ميان همسران وجود داشته است. زنان قابليت‌‌‌هاي بسياري براي

برانگيختن نقاط قوت رفتاري در شوهرشان دارند. تقريباً همه مردان مي‌توانند يک شخصيت مثبت داشته

باشند و اين ، بستگي به‌شيوه رفتاري همسرشان دارد. به‌عبارتي مي‌توان گفت:مردها دوبار تربيت

مي‌شوند؛ يک‌بار توسط والدينشان، بطور‌ي که بتوانند فرزند خوبي براي آنها باشند و بار دوم توسط

همسرشان به‌نحوي که بتوانند شوهر خوبي براي همسرشان باشند، اما اگر در اين راستا قدمي

برداشته نشود، تحولي صورت نخواهد گرفت. در اينجا مي‌خواهيم بخشي از شگردهاي همسرداري يا

اصطلاحاً سياست‌هاي زنانه را در جهت ارتقاء استقامت پايه‌هاي يک زندگي مشترک، در محور روابط

همسران، از نظر بگذرانيم، بنابراين اين مطلب را صرفاً زناني بخوانند که مي‌خواهند بدانند «چگونه

مي‌توان شوهر خود را به‌مهري مستمر و عميق آلوده‌ گرداند؟!»

1- صادق باشيد، چون تنها در اين صورت است که حق داريد از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه

داشته باشيد.

2- همزمان با رعايت اصل صداقت، بدانيد هيچ لزومي ندارد هر مطلبي، با هر مضموني بازگو شود!

3- زن و شوهر مي‌توانند توافق کنند که همواره جايگاهي براي تغيير در طول زندگي، قايل شوند.

4- پيوسته به دنبال يک رابطه در حال رشد باشيد، در پيشرفت مثبت ارتباطات، توقف جايز نيست.

5- سعي کنيد به تعريف خوشبختي از ديدگاه همسرتان دسترسي پيدا کنيد.

6- شما مي‌توانيد از زندگي کردن با مرد خود لذّت ببريد، بدون آنکه خود و خواسته‌هاي‌تان را به فراموشي

بسپاريد.

7- گاهي اوقات اگر به‌طور واضح تقاضا نکنيد، چيزي بدست نخواهيد آورد.

8- گفتني‌ها را بگوييد، امّا به‌موقع! منتظر نمانيد به اين اميد که شايد روزي خودش متوجه شود.

9- به‌ياد داشته باشيد معمولاً مردها آن‌گونه که شما به‌ آنها مي‌نگريد، به‌خود نمي‌نگرد.

10- شايد نتوانيد مرد خود را کاملاً کنترل کنيد، امّا قطعاً مي‌توانيد بر او تأثير بگذاريد.

11- در برنامه‌ريزي‌ها به‌صورت يک شريک ظاهر شويد، نه يک رقيب.

12- احترام شما، در گروي رفتار شماست.

13- برنامه‌هاي خود را طوري تنظيم کنيد تا زماني که همسرتان در منزل است، در کنارش حضور داشته

باشيد، نه احتمالاً در آشپزخانه.

14- به نوع پوشش، آرايش و پيرايش خود در منزل همواره اهميت بدهيد.

15- در طي روز از کلمات محبّت‌آميز استفاده کنيد.

16- بسياري از زنان بر اين باورند که بايد بيش از حد عاطفي باشند . اينگونه نباشيد!

17- بکوشيد بدون آنکه در مسائل کاري و اجتماعي همسرتان مستقيماً دخالت کنيد، خيلي دوستانه و

غيرمتعصبانه به افعال وي ناظر باشيد.

18- ميزان وابستگي و دلبستگي يک زن مي‌تواند قابليت‌هاي شوهرش را براي توجه نشان دادن به او

تحت‌الشعاع قرار دهد.

19- هراز گاهي از او به خاطر حسناتش تمجيد کنيد.

20- گاهي گفتگوي متعادل مي‌تواند قفل‌هايي که بر زندگي‌ عاطفي همسرتان زده شده، باز کند.

21- هرگز به قصد آنکه همسرتان را براي انجام کاري سوق دهيد، از او تعريف و تمجيد نکنيد.

22- براي او اين حق را قايل باشيد که بتواند احساسات مختلفي داشته باشد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسب‌ها: سياست زنان , همسرداري , تفاوت , صداقت


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

به هر حال در اينجا 10 راه فراهم کرده‌ام که به نفع شماست که آنها را در زندگي خود ادامه دهيد.

در اينجا چند تغيير معرفي کرده ام که سعي کرده ام که اول خودم را تغيير دهيم .
ممکن است بعضي مردها اين موضوع را درک نکنند، اما وقتي که بيشتر زنان ازدواج مي‌کنند تصور مي‌کنند که شبهاي عاشقانه در کنار آتش خواهند داشت و اين آرزوها را در مرد مورد علاقه خود جستجو مي‌کنند . اما در بعضي اوقات شاهزاده سوار بر اسب سفيد ما تبديل مي‌شود به دزد قصه !

به هر حال در اينجا 10 راه فراهم کرده‌ام که به نفع شماست که آنها را در زندگي خود ادامه دهيد (البته 10 راه هم براي مردان معرفي کرده ام آنها را هم مطالعه کنيد .) بهتر نيست که به جاي عيب گرفتن از شوهرتان يک بار هم در آينه خودتان را بنگريد ؟ اين 10 گام به شما کمک خواهد کرد که به ازدواجتان انرژي دوباره دهيد و از نو از شوهرتان قدرداني کنيد ، براي داشتن يک زندگي کامل .

1. از خودتان مراقبت کنيد .
بهترين کارهايي که براي شوهرتان بسيار مفيد است، براي شما هم مفيد خواهدبود. غذاهاي سالم بخوريد، خودتان را زيبا نگه داريد و مرتباً ورزش کنيد. اين کارها باعث مي‌شود هميشه احساس خوبي داشته باشيد و پر طراوت و جذاب باشيد و شما در نظر شوهرتان همان زن زيبا و جذابي که هميشه دوست داشته، باقي خواهيد ماند، مهم نيست که شما چند سالتان باشد.

2.بيشتر اوقات بگوييد متشکرم.
هنگامي که پژوهشگران از مردان پرسيدند که در زندگي زناشويي خود چه مي‌خواهند، قدرداني در ليست همگي آنها وجود داشت. پس به خاطر داشته باشيد و توجه داشته باشيد به کارهايي که همسرتان براي شما، فرزندان و خانه انجام مي‌دهد و از او تشکر کنيد. شما لبخندي بر روي لبانش و لذتي در قلبش ايجاد خواهيد کرد.

3.عشق را در زندگيتان نگه داريد.
آخرين باري که برنامه ريزي کرده ايد براي داشتن يک زمان عاشقانه در کنار همسرتان چه وقت بوده است؟ اگر شما نمي توانيد به اين سؤال پاسخ دهيد سريعاً به فکر باشيد. مهربان بودن، يادداشتهاي عاشقانه، هديه اي کوچک براي او، برنامه ريزي براي يک روز عاشقانه و ابتکار در مسائل جنسي همگي باعث مي‌شود که به او يادآوري کنيد که هنوز هم او برايتان جذاب است.

4.اجازه دهيد او هم زمانهايي مردانه داشته باشد.
هر کس به زمانهايي براي خودش نياز دارد که از يک سرگرمي لذت ببرد يا با دوستانش جمع شود. اگر همسر شما فوتبال دوست دارد، در حاليکه شما به آن علاقه نداريد از او اشکال نگيريد. او را تشويق کنيد که رابطه اي دوستانه با مردان ديگر داشته باشد. او از اين مصاحبتها لذت خواهد برد. مطالعات نشان مي‌دهد مرداني که در کنار دوستانشان بوده اند، سالم تر بوده اند و زندگي طولاني تري داشته‌اند.

5.حق تقدم با اوست.
فشارهاي روزانه کار، خانه و بچه ها کافي است که او را خسته کند. زماني را بسازيد براي دو نفرتان که استراحت کوتاهي داشته باشيد، دور از کارهاي کسالت آور روزانه. احساس علاقه نسبت به کارش و سرگرمي هايش نشان دهيد، اين کار باعث مي‌شود که او بداند که او برايتان چقدر اهميت دارد.

6.سعي نکنيد او را تغيير دهيد.
آيا شما خوش مشرب هستيد و شوهرتان کم رو؟ آيا دوست داريد خانه هميشه تميز باشد و حوله شوهرتان هميشه بر زمين است؟ روانشناسان مي‌گويند شما نمي توانيد ديگران را تغيير دهيد، يقين داشته باشيد شما تحت تأثير قرار خواهيد گرفت. پس دنبال راههايي غير از غر زدن و نق زدن باشيد. براي مثال توافق در روابط اجتماعيتان با کم کردن تعداد مهمانها و يا رفتن شما به تنهايي در مهماني و قرار دادن يک سبد در حمام براي قرار دادن رختها و تشويق کردن او وقتي که در مهماني شرکت کرد و يا حوله هاي کثيف را سر جايش قرار داد. ايجاد دلگرمي و تشويق هميشه بهتر از عيب جويي و سرزنش است.

7.به او بگوييد که چه مي‌خواهيد.
اين آسان است که فکر کنيد کسي که با او زندگي مي‌کنيد کاملاً شما را مي‌شناسد، اما اين حقيقت ندارد. بسياري از ما همه چيز را همان طوري مي‌بينيم که دوست داريم. پس غافلگير نشويد شوهرتان فکر کند که شما هر آنچه که مي‌خواهيد همان است که اومي خواهد. اگر شما در آغوش گرفتن و يا يک مشورت و يا يک ژاکت قرمز براي تولدتان مي‌خواهيد به او بگوييد.

8.وقتي را هم با دوستانتان بگذرانيد.
وقتي شما شوهر مي‌کنيد فکر مي‌کنيد که از دوستانتان بايد کنار بکشيد و در کنار شوهرتان باشيد. اما يک نفر نمي‌تواند تمام احتياجات شما را رفع کند و اين انتظار نا معقولي است که از شوهرتان بخواهيد هم شوهرتان باشد، هم رفيق و هم بهترين دوست دخترتان. زماني را براي دوستانتان اختصاص دهيد اين کار باعث مي‌شود که شما انرژي يابيد.

9.اجازه دهيد بعضي اوقات آزاد باشد.
همان طور که شما نياز داريد بعضي اوقات ريلکس کنيد و تنها باشيد شوهرتان هم به اين نياز دارد. ممکن است استراحت شما بعد از يک روز کار، دراز کشيدن روي تخت و يا يک دوش گرم باشد و استراحت او به نحوي ديگر باشد، مثلاً روزنامه بخواند و يا تلويزيون نگاه کند اجازه دهيد او همان طور که ميخواهد خود را شارژ کند، شايد کارهاي خانه و خريد کردن بيشتر او را خسته کند.

10.به او ايمان داشته باشيد و بگذاريد او اين را بداند.
مردان مي‌توانند بسيار به شجاعت و دليري تظاهر کنند، اما آنها هم مثل ما بعضي اوقات اعتماد به نفس کمي دارند و درمانده مي‌شوند و احساس ضعف مي‌کنند. هنگامي که او به خانه مي‌آيد خصوصاً وقتي که او خود را باور ندارد، نياز دارد که بداند کسي که او را باور دارد در خودش زندگي مي‌کند.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خوب زندگی کنیم
برچسب‌ها: 10 گام براي زن ايده آل , بهترين , بهترين همسر , مراقبت از خود


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

افراد شياد با ترفندهايي عجيب درون برخي زنان راه پيدا مي‌كنند و به آنها دروغ مي‌گويند. نويسنده اي با نام كانداس دلانگ رهنمودهايي براي رهايي از دست كلاهبرداران ارائه كرده است.

علائمي كه نشان مي‌دهند شما گرفتار اين افراد شده ايد:

* براي ازدواج با خود شما را تحت فشار قرار مي‌دهند.
ازدواج در زندگي اشخاص از اهميت فوق العاده برخوردار است، بنابراين نبايد براي آن شتابي صورت بگيرد. در ازدواج يا خواستگاري غير منتظره جوانب احتياط را رعايت كنيد. اگر مردي شما را وادار به ازدواج مي‌كند، و مي‌گويد پاي مرگ و زندگي در ميان است، بدانيد كه ريگي به كفش دارد.

* پاسخ هاي مبهم به گذشته وي
هميشه از فرد مورد نظر خود درباره گذشته و سوابقش سئوالاتي بپرسيد. اگر از پاسخ دادن طفره مي‌رود، مشكوك شويد. اگر به سئوالات شما پاسخ مي‌دهد، اما نمي‌دانيد پاسخ هاي او درست هستند، اطلاعات مورد نياز خود را از طريق اينترنت يا جستجو بدست آوريد.

* ارزش مالي نامعلوم
اگر مردي درباره درآمد يا پول خود لاف مي‌زند، حتي موضوع را بررسي نماييد. از او بخواهيد فيش هاي حقوقي و مالياتي خود را به شما نشان بدهد، قبل از اينكه از لحاظ مالي با يكديگر شريك شويد. هميشه اگر اطمينان نداريد دليل و مدرك بخواهيد. همچنين، اگر هميشه از شما درخواست پول مي‌كند، آگاهانه عمل بنماييد.

* دروغ گفتن راجع به سنش
اگر مردي سن خود را اشتباه مي‌گويد، هشيارانه برخورد كنيد. ممكن است تاريخ تولد خود را با كمي تغيير به شما بگويد، چرا كه شايد تاريخ واقعي تولدش يك جايي باعث حكم بازداشت او بشود. اگر گفت كه تاريخ تولدش در شناسنامه وي اشتباه شده است يا مواردي از اين قبيل، بدانيد كه دروغ مي‌گويد. از لحاظ قانوني كسي حق تغيير تاريخ تولد خود را ندارد.

* شماره‌هاي بيمه متعدد
شماره هاي بيمه بازنشستگي متعدد داشتن، معقول نيست. اگر فردي بيشتر از يك شماره داشته باشد، نياز به تحقيق بيشتري داريد. اگر ادعا مي‌كند كه شناسنامه و كارت هاي شناسايي او ربوده شده اند، از او مدرك درخواست كنيد.
 


چه چيزي شما را در نظر فرد كلاهبردار، آسيب پذير ساخته است:
شايد از لحاظ مالي، با ارزش هستيد. اين قبيل افراد در پي زنان پولدار هستند.
البته، الزاما اين گونه نيست كه حتما پولدار باشيد يا ارثي به شما رسيده باشد. كافي است كه شغلي داشته و درآمدي كسب نموده باشيد، همين باعث جلب توجه افراد شياد مي‌باشد.

زودباوري و ساده لوحي
شايد شما ميل و اشتياقي به باور كردن حرفهاي افراد كلاهبردار داشته باشيد. اما بدانيد كه اين افراد خيلي مكار هستند. و دروغ گفتن را از سه سالگي ياد مي‌گيرند.

باور ژست خيلي خوب طرف مقابل
نبايد رفتار نامعلوم و مشكوك را با عشق اشتباه بگيريد. براي مثال، مردي زماني كه خانمي در منزل خود نيست به آنجا مي‌رود و لوازم او را برمي دارد. اين ژستي عاشقانه نيست، اگر چه گاهي اين گونه به نظر مي‌رسد. از طرفي اين كار دزدي است.

ثانيا، با اين كار قصد دارند زنان مورد نظر خود را كنترل كنند. همچنين، اگر به محض آشنايي، از شما خواستگاري كند، بايد احتياط كنيد. احتمال دارد براي صرف غذا شما را به رستوراني دعوت كند، و موقع پرداخت صورت حساب، بگويد كيف پولش را در ماشين جا گذاشته است، شما هم بايد در جواب بگوييد، اوه، من هم كيفم را در خانه جا گذاشته ام.



موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها ، خانه و خانواده ، پیامها
برچسب‌ها: خواستگاران كلاهبردار , پاسخ مبهم , ارزش مالي , دروغ گوئي


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

آيا تابه حال به اين فکر کرده ايد که در ذهن خانم ها چه مي گذرد؟ آيا مي دانستيد که گاهي اوقات منظور خانم ها آن چيزي نيست که بر زبان مي آورند؟ آنها ممکن است چيزي به زبان بياورند و منظورشان دقيقاً برعکس آن باشد. اما خانم ها واقعاً چه مي خواهند؟ در اين مقاله رازهايي را برايتان فاش مي کنيم که خانم ها اصلاً دوست ندارند شما آنها را بدانيد!

* بلوندها هميشه هم خنگ نيستند. اگر فکر مي کرديد که همه بلوندها خنگ هستند بايد بگويم که کاملاً در اشتباهيد. رنگ مو ارتباطي با هوش ندارد. آنها فقط خودشان را خنگ جلوه مي دهند که جذاب تر و بانمک تر به نظر برسند و شما پول بيشتري خرجشان کنيد. و اگر شما اين کار را بکنيد آنوقت بايد بگوييم که خنگ شما هستيد نه آنها!

* خانم ها به حد مرگ حسودند. شايد انکار کنند اما واقعيت اين است که شديداً حسادت مي کنند اگر طرفشان با يک زن ناشناس يا حتي يک دوست حرف بزند. شايد طور ديگري خود را نشان دهد اما مطمئن باشيد که شعله هاي حسادت درونش زبانه مي کشد.

* من سکسي ترين زن دنيام. همه خانم ها چنين طرز تفکري دارند حتي اگر سعي کنند که انکارش کنند. تقريباً همه خانم ها دوست دارند احساس کنند که تنها ملکه زيبايي در دنيا هستند و هيچ چيز ديگري در دنيا با آنها برابري نمي کند.

* من چاقم ؟ مطمئنم که اين جمله تابه حال چندين و چند بار به گوشتان خورده است اما اجازه بدهيد خيلي راحت قبول کنيم. خانم ها هرچقدر هم که لاغر باشند به هيچ وجه خودشان را لاغر نمي دانند. تقريباً همه خانم ها عادت دارند که هر لباسي که مي پوشند قبلش بپرسند که چاق نشانشان مي دهد يا نه.

* هميشه درمورد خريدهايشان دروغ مي گويند. ممکن است براي خريد موادغذايي بيرون رفته باشند اما مطمئناً براي خودشان هم يک چيزي مي خرند. بعد سعي مي کنند يا آنرا پنهان کنند يا درمورد قيمت آن دروغ بگويند.

* هيچ رازي را با آنها درميان نگذاريد. تقريباً همه خانم ها هر رازي که به آنها بگوييد را با دوستانشان هم درميان مي گذارند. اگر اينکار را نکنند آنوقت وقتي براي ناهار بيرون مي روند يا براي خوردن چاي دور هم جمع مي شوند حرف کم مي آورند. اين مسئله حتي درمورد خصوصي ترين رازهايتان هم صدق مي کند (اميدوارم متوجه شده باشيد منظورم چه رازهايي است).

* چه کفش هايي پايتان است؟ بله واقعيت دارد، خانم ها مردها را از روي کفش هايشان مي سنجند. پس بهتر است دفعه بعد که بيرون رفتيد، کفش هاي شيک تر و تميزتري بپوشيد.

* وقتي خيانت کنيد مي فهمند. سيستم عاطفي و احساسي خانم ها آنقدر قوي است که وقتي خيانت کنيد سريع به آنها انتقال مي دهد. هرچقدر هم که در اينکار خبره باشيد اما مطمئن باشيد که از چشم او پوشيده نمي ماند.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسب‌ها: راز زنان , حسادت , چاقي , دروغ


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

برخي از آقايون واقعاً کم لطف و بي اعتنا هستند. خانمها به شدت نيازمند تشکر و قدرداني بوده و تمايل دارند که طرف مقابل همواره و در همه حال علاقه و محبت خود را به آنها ابراز کند. خانمها به کسي احتياج دارند که بتوانند از نظر روحي با او ارتباط برقرار کنند. آنها کسي را مي خواهند که بتوانند با تمام وجود به او اعتماد کنند؛ به دنبال يافتن مردي هستند که بتوانند با او آزادانه در مورد مشکلات خود صحبت کنند و آمال و آرزوهاي آتي خود را مطرح نمايند. اصولاً خانمها موجودات عجيب و مرموزي هستند، اما اگر فقط بخواهيد و بتوانيد صادقانه نقش يک شريک و همدم عاشق را بازي کنيد آنها هم با اخلاص تمام معناي عشق حقيقي را به شما نشان خواهند داد. اگر در پي بدست آوردن عشق حقيقي خود هستيد، بايد با رفتار و گفتار خود به او اثبات کنيد که صميمانه دوستش مي داريد.

مراحل

1- مهربان باشيد و در تمام شرايط با او اظهار همدردي کرده و درکش کنيد. خانمها عاشق مردهايي هستند که دلسوز و مهربان بوده و قلباً برايشان ارزش و اهميت قائل باشند. يک خانم تمايل دارد عبارت "چه مرد خوبي!" را دائماً در مورد کسي که با او وارد رابطه شده است، تکرار کند. او دوست دارد که شوهرش هرچند وقت يکبار به او بگويد که تا چه حد برايش مهم است و اين امر را در رفتارهايش نيز به او ثابت کند! بي دليل به او گل، کادو، و کارت هديه بدهيد، به او زنگ بزنيد، و يا زمانيکه خانه نيست روي منشي تلفني پيامي عاشقانه برايش بگذاريد!!! به هر حال هر کار کوچکي که فکرش را مي کنيد انجام دهيد تا او متوجه شود که شما برايش اهميت قائل هستيد.

2- به او کادوهايي با فکر قبلي هديه بدهيد. خانم ها عاشق اين هستند که طرف مقابل آنها را سورپرايز کند. اين هدايا لازم نيست که حتماً گرانقيمت باشند تا او را خوشحال کنند، بلکه فقط کافيست اين کار را از صميم قلب خود انجام دهيد. ارزش يک هديه هيچ ربطي به قيمت آن ندارد بلکه فکري که وراي آن بوده و دليل خريداري است که آنرا ارزشمند مي کند. اين هديه هاي گاه و بي گاه به خانم نشان مي دهد که تنها کسي است که شما در ذهن خود به او فکر مي کنيد و برايش ارزش و اهميت قائل هستيد.

3- لازم نيست حتماً منتظر رسيدن تولد و يا روز خاص ديگري باشيد. بي هيچ دليل خاصي برايش گل و جواهرات خريداري کنيد. حتي اگر در کنار هم نيستيد، مي توانيد از قبل هديه ي مورد نظر را سفارش دهيد تا دقيقاً آنرا در همان تاريخ خاصي که در نظر داريد برايتان ارسال نمايند. بهتر است که بيشتر بر روي جواهرات هزينه کنيد، تنها يک جفت گوشواره ساده شادي عميقي را در قلب او ايجاد مي کند. از جمله ساير موارد هم مي توان به يک شاخه از گلي که او دوست مي دارد و يا يک دست لباس زيبا اشاره کرد. برخي از آقايون تصور مي کنند که بايد حتماً پولدار باشند تا بتوانند اين کارها را انجام دهند، اما اينچنين نيست، تنها کافي است که کمي بيشتر فکر خود را به کار بيندازيد. اگر خانمتان شاغل است مي توانيد يکي از روزهاي سال که برايش اهميت خاصي دارد، هديه هايتان را به دفتر کارش ارسال نماييد و او را بيش از پيش هيجان زده کنيد. با اين کار نه تنها او احساس غرور مي کند بلکه اطرافيانش هم متوجه مي شوند که چقدر خوب با او برخورد شده و نازپرورده بار آمده و اين مطلب براي خانم از اهميت بالايي برخوردار مي باشد.

4- هيچ موقع روز تولد، سال نو، ولنتاين، روز مادر و ... را فراموش نکنيد. همه دوستانش در اين روز هداياي کوچک محبت آميزي را دريافت مي کنند. خانم ها همسر خود را در اين موارد با ديگران مقايسه مي کنند تا ببينند او تا چه حد به آنها اهميت مي دهد. اگر مي خواهيد همچنان شاهزاده ي روياهاي همسرتان باقي بمانيد بهتر است هديه ي وي‍ژه اي را براي او در نظر بگيريد. به هر حال يک چيز کوچک هم خيلي بهتر از هيچ چيز است.

5- مودب باشيد و از او تمجيد کنيد. خانم ها دوست دارند شما از وا‍ژه هاي "لطفاً" ، "ببخشيد"، "قول مي دهم" و "متشکرم" استفاده نماييد. از او بپرسيد که روز خود را چگونه گذرانده؛ به او بگوييد که زيبا، قشنگ، و با نمک است، و چه چشم هاي زيبا و نافذي دارد. به او بگوييد که برايتان فوق العاده ترين فرد دنياست. از او به خاطر تمام کارهايي که برايتان انجام مي دهد تشکر کنيد. علاوه بر اين به او بگوييد که جز جنبه ي فيزيکي و جسماني خصوصيات پيچيده ي زيادي در وجودش نهفته است که کشف همه ي آنها مدت زيادي به طول مي انجامد.

6- شنونده خوبي باشيد. براي افکار و عقايد او ارزش قائل باشيد. نقاط قوت و افکار ناب او را تشخيص دهيد. حتي اگر در برخي از موارد با او هم عقيده نيستيد، نکات مثبتي را در نظرياتش پيدا کرده و به او يادآوري کنيد. اين مسئله ضروري است که او احساس کند در مقابل شما يک انسان کامل است. هيچ موقع او را خرد نکنيد حتي به شوخي! مسئله اي منحصر بفردي که تا کنون هيچ کس به او نگفته است را پيدا کرده و به خاطر آن ستايشش کنيد.

7- هنگاميکه در جايي هستيد که نمي توانيد آشکارا ابراز علاقه کنيد، به او نگاه کرده و لبخند گرمي نثارش کنيد. دست هايش را هميشه در دست بگيريد و تا آنجاييکه مي توانيد نزديکش باشيد. زمانيکه افراد ديگري هم اطراف شما هستند، مي توانيد بوسه اي بر پيشاني و يا دستش بزنيد تا هم در انظار از او قدرداني کرده باشيد و هم به نوعي عشق و محبت خود را به او ابراز نموده باشيد. مثل يک نجيب زاده با او برخورد کنيد. هميشه درها را برايش باز کنيد، شايد بعضي ها بگويند که اين کارها قديمي شده است، اما اين امر نشاني از احترام است و ادب و احترام هم چيزي نيست که رنگ کهنگي به خود بگيرد. اين امر به عنوان نوعي نزاکت عمومي قلمداد مي شود. لازم به ذکر است که اين کار را نبايد فقط به مجامع عمومي محدود کنيد. در مواقعي که خودتان دو نفر هم هستيد، هميشه اجازه دهيد او اول وارد شود، چرا که او يک "خانم" است. در خريد خانه به او کمک کنيد. در خريد لباس همراهي اش کنيد، اين کار سبب مي شود يک ايده از لباس هايي که او دوست دارد هم بگيريد. مطمئن باشيد که اين تجربه بعدها به شما کمک خواهد کرد.

8- سعي کنيد به بهترين نحو با او صحبت کنيد. به حرف هايش گوش دهيد، منظورش را درک کنيد، در حين مکالمه با او ارتباط چشمي برقرار کنيد تا متوجه شود که کل توجهتان را به او معطوف کرده ايد. به او اظهار علاقه کنيد و خودتان را مشتاق نشان دهيد. از سوي ديگر برخورد بازي با او داشته باشيد. اعتقادات، نظريات، و برنامه ريزي هاي خود را با او در ميان بگذاريد، مي توانيد او را از کليه ي مشکلات و مسائل خود با خبر کنيد. وقتيکه او مشکلات خود را با شما در ميان مي گذارد، سعي کنيد تا آنجا که مي توانيد صحبت هايش را قطع نکنيد، نظريات مختلف در مورد راه حل هاي مختلف را با او در ميان بگذاريد، اما اگر خودش مسير ديگري را انتخاب کرد ايرادي به او نگيريد و باز هم او را همراهي کنيد.

9- در مورد او با دوستانتان خودتان و دوستان خودش با افتخار صحبت کنيد و نشان دهيد از اينکه با او هستيد به خود مي باليد. اين کار به وي‍ژه زمانيکه ارتباط در حال پيشروي به سمت جلوست اهميت بيشتري پيدا مي کند. او نياز دارد که بداند شما دوستش مي داريد و دوستان و اطرافيان نيز از اين امر مطلع گردند.

10- زمانيکه در حال تعريف و تمجيد از او هستيد مستقيماً به چشم هايش نگاه کنيد.

11- رويدادهاي خاص مانند تولد، سالگردهاي مهم، روز عشاق، و غيره را به خاطر داشته باشيد و در عين حال توجه داشته باشيد که شما بايد در تمام روزهاي سال علاقه خود را به او ابراز کنيد و اين روزها به عنوان سمبلي هستند که شما علاقه و توجه خود را بيش از پيش به او نشان خواهيد داد.

12- لبخند بزنيد و احترام او را نگه داريد.

13- به ياد داشته باشيد: کار مهم است اما او هم به اندازه کار مهم است. هيچ موقع به دليل مشغله ي کاري اولويتهاي او را لغو نکنيد. همچنين در کارهاي خانه به او کمک کنيد، اگر مي بينيد کاري بايد تمام شود، بدون اينکه انتظار داشته باشيد خانم آنرا انجام دهد، خودتان انجامش دهيد.

14- از نظر جنسي او را تامين کنيد. هر زمان که شرايط را مناسب ديديد، او را از احساسات خود با خبر نماييد؛ اما زمانيکه خانم مي گويد تمايل دارد تا وقت با کيفيت تر و خاص تري را در کنار شما بگذراند تصور نکنيد که منظورش تختخواب است! معمولاً منظورش اين است که مدت زماني را دو نفره با هم بگذرانيد، حال چه يک فيلم تماشا کنيد چه با اتومبيل در سطح شهر چرخ بزنيد.

15- به او بگوييد که زيباست. "خوشگل" بودن و "جذاب" بودن جايگاههاي خاص خود را دارند اما زيبايي مقوله اي است که مستقيماً روي قلب مي نشيند. البته بعضي وقت ها همسرتان ممکن است واقعاً خوشگل و جذاب شود پس تعلل نکنيد و به او بگوييد. نکته ي قابل توجه در اين زمينه اين است که نبايد بيش از اندازه به او بگوييد که با نمک و ملوس است! به هر حال او يک خانم است نه يک کودک خردسال. دقت کنيد و ببينيد که کدام قسمت از ضمير او نياز به تقويت بيشتري دارد و روي همان منطقه تمرکز کنيد.

16- به جاي اينکه دائماً در مورد ظاهر او صحبت کنيد کمي هم به باطنش علاقه نشان دهيد. سعي کنيد گاه و بي گاه به خصوصياتي که در اعماق وجودش نهفته است، بپردازيد. ببينيد از چه استعدادهاي خاصي برخوردار است. خلاق است يا شوخ و خوش مشرب؟ در مورد طرز فکرش پيرامون زندگي سوال کنيد، آيا با او موافق هستيد؟ به او بگوييد که چه احساسي داريد؛ خانم ها حس مهم تلقي شدن را دوست مي دارند.

17- اگر کاري انجام داده ايد که موجبات ناراحتي او فراهم آمده است، پيش از شروع هرگونه بحثي، عذرخواهي کنيد. بعداً مي توانيد در مورد کاري که انجام داده ايد توضيح داده و دلايل خود را بيان نماييد. به آرامي صحبت کنيد و حرفهاي خود را کاملاً صادقانه بيان نمايد. خانم ها در تشخيص صداقت مهارت خاصي دارند. زمانيکه يک چنين برخوردي را از جانب شما مشاهده کنند، از دعوا صرفنظر کرده و موضوع را به طور کلي فراموش مي کند.

18- بايد علاقه او به تفريحاتي که ممکن است شما در آنها شرکت نداشته باشيد را بپذيريد.

19- او را با يک وعده شام رمانتيک، ماساژ‍ در جکوزي هاي آب گرم، و يا قرار ملاقات آخر هفته در پاتوق مورد علاقه غافلگير کنيد. تمام برنامه ريزي ها را خودتان انجام دهيد و فقط او را با خودتان ببريد. هميشه همه ي تصميم گيري ها را به عهده ي او نگذاريد.

20- نسبت به دوستان، همکاران و اطرافيان مذکر او بدون هيچ دليل خاصي حسادت نورزيد؛ چراکه مطمئن باشيد او تمام مدت در مورد شما صحبت مي کند. آنها مي دانند که شما او را تصاحب کرده ايد.

21- با دوستان، همکاران، و خانواده خود در مورد او صحبت کنيد و به آنها بگوييد که خانمتان چقدر دوست داشتني است. اين امر سبب مي شود که او احساس خوبي پيدا کند حتي اگر اين کار را در مقابل خودش هم انجام ندهيد او خودش متوجه مي شود؛ خانها در اين زمينه قدرت درک بالايي دارند. همچنين صحبت کردن به اين قشنگي باعث مي شود که شما زودتر يکديگر را ملاقات کنيد و از اين ملاقاتها فقط اخبار خوش به گوش خواهد رسيد.

22- هميشه مطمئن شويد که او را عزيز و خاص مي شماريد. چراکه وقتي شما تنهاي تنها هستيد و هيچ تکيه گاهي نداريد، تنها اوست که در کنارتان مي ايستد.

23- به خاطر داشته باشيد که او يک "زن" است و ممکن است افکارش در مورد چيزهايي که مي خواهد هر روز تغيير پيدا کند. به خاطر اين مسئله از دست او عصباني نشويد. اصلاً به خاطر اين مسئله بايد عاشق او شويد چراکه او خانم است اين مسئله در مورد خانم ها کاملاً طبيعي است.

24- از تعريف و تمجيد دست برنداريد. شما نميتوانيد در ابتداي رابطه خودتان را مرد روياهاي او جا بزنيد اما همين که ارتباط شما شکل گرفت دست از خوشرويي و جنتلمن بازي برداريد و بي توجه شويد! اين کار درستي نيست و احساسات بدي را در خانم ايجاد مي کند چراکه او با اين کار احساس ميکند خودش کاري را نادرست انجام داده که شما احساس قبلي خود را نسبت به او از دست داده ايد. همچنين اين امکان نيز وجود دارد که با خوش بگويد که چقدر حماقت به خرج داده که شما را از روز اول همانطوري که بوده ايد، نشناخته است. اگر مي خواهيد علاقه اش نسبت به ما هميشه همچنان پابرجا بماند، بايد هميشه همانطور که روز اول خودتان را نشان داده ايد، باقي بمانيد. گذشت زمان مهم نيست، و مهم نيست که چقدر شما با او احساس راحتي مي کنيد، خانم ها به مرداني گرايش پيدا مي کنند که توانايي آنرا داشته باشند که براي تمام طول عمر خود عاشق باقي بمانند. بنابراين خودتان را بي علاقه نشان ندهيد و کاري نکنيد احساس کند شما مطمئن هستيد که او را براي هميشه در اختيار داريد.

25- فضا را رمانتيک کرده و با او عشقبازي کنيد. به هر حال اين وظيفه ي مرد است که يک چنين کاري را انجام دهد. نظر او را به سمت خود جلب کنيد. بايد در ارتباط قدري عشق و فضاي رمانتيک هم وجود داشت باشد. نه هر روز اما هر چند وقت يکبار لازم است. همه کارها و برنامه ريزي ها را خودتان را انجام دهيد. خانم ها دوست دارند که شما آنها را جايي دعوت کنيد. انتظار نداشته باشيد که پس از آن اتفاق خاصي بيفتد. به هر حال اگر شيوه ي صحيح بازي را ياد بگيريد 9 بار اول که شما شروع کننده باشيد، بار دهم خانم خودش اين کار را انجام خواهد داد. توجه داشته باشيد که اگر سالگرد خاصي است که شما بايد يک برنامه ايده آل ترتيب دهيد. بدانيد که هزينه اي که شما براي انتخاب يک هديه انتخاب مي کنيد او را خوشحال نخواهد کرد. بلکه احساسي که در آن هديه وجود دارد او را خرسند مي کند. يک کارت با دست نوشته هاي خودتان، به همراه يک شاخه گل رز و جعبه اي که در آن پر از شکلات هاي مورد علاقه اوست بيش از هر چيز ديگري خوشحالش مي کند. اگر مي خواهيد قدري بيشتر خرج کنيد فکر نمي کنم يک گردنبد و يا يک جفت گوشواره هزينه اي بيش از 100 هزار تومان در بر داشته باشد. اين نشان مي دهد که شما چقدر برايش اهميت قائل هستيد و واقعاً ارزش زيادي برايتان دارد. هيچ گاه از او نپرسيد که دوست دارد چه هديه اي برايش بخريد. خانم ها عاشق هديه گرفتن هستند حتي مي توانيد يک چيز دست ساز به او بدهيد تا او هم تا آخر عمرش آن را فراموش نکند.

26- اگر مي خواهيد در هنگام ارتباط جنسي بيشترين لذت را ببريد، تمام مراحل را در نظر گرفته و پله پله جلو برويد. اگر مي بيند که خانم حرفي نمي زند به خاطر اين است که احساس مي کند اين چيزي است که شما مي خواهيد. حتي اگر قبلاً هم اين کار را انجام داده ايد، باز هم براي رسيدن به نقطه ي مورد نظر کليه گامهاي نخستين را انجام دهيد و هرگز فراموش نکنيد که او عاشق پيشنوازي است.

27- به هر حال به خاطر داشته باشيد که زن ها موجودات حساسي هستند. حتي سرسخت ترين خانم ها در تمناي عشق و دلداگي است. فکر کنيد و احساسات خود را به طرق مختلف بروز دهيد. هيچ چيز مثل يک نوشته عاشقانه کار نمي کند. مرد باشيد! خانم ها دوست دارند که احساس کنيد شما آنها را مي خواهيد و از بودن با آنها لذت مي بريد.

28- هنگام مشاجره و دعوا فکر نکنيد که اگر حرف آخر را شما بزنيد، برنده مي شويد. اين کار سبب مي شود که شما يک فرد کم اطلاع و خودخواه جلوه کنيد. خيلي آرام دليل کارتان را توضيح دهيد و به او زمان بدهيد تا پاسخ دهد. بي حرمتي نکنيد که به طور اتوماتيک بازنده ميدان خواهيد بود.

29- برنامه که ريخته ايد را بدون هيچ دليل قانع کنده اي برهم نزنيد. در صورتي هم که مشکلي پيش آمد و مجبور بوديد برنامه اي را به هم بزنيد حتماً با او تماس بگيريد و به يک پيامک کوتاه اکتفا نکنيد.

30- هميشه از او حمايت کنيد و مطمئن شويد که کليه ي نيازهايش برآورده مي شوند. علاوه بر خانه، ماشين، وسايل برقي، خوراک، پوشاک، بهداشت و ساير مورد او همچنان نياز دارد بداند که شما "او" و "فقط او" را دوست مي داريد. همين امروز با هديه اي که تا آخر عمرش از آن محافظت خواهد کرد، شگفت زده اش کنيد – بله قلب خود را به او هديه بدهيد.

نکات
- قول هايي که به او داده ايد را با بهانه هاي واهي زير پا نگذاريد.
- او را تحقير نکرده، خردش نکنيد و با او بدرفتاري ننماييد.
- در همه حال حامي او باشيد.
- در کارهايي که مي خواهد انجام دهد به او کمک کنيد چه او به شما کمک کند چه نکند! به خاطر داشته باشيد که شما فرد خودخواهي نيستيد و از طرف مقابل هم يک چنين انتظاري را نداريد. زمانيکه شما هر چه در توان داريد براي او در طبق اخلاص بگذاريد، او هم همين کار را انجام خواهد داد.
- به ظاهر خود برسيد و به سر و وضعتان اهميت بدهيد.
- زمانيکه خانم تغييري در چهره ي خود مي دهد و زيبا مي شود، به او بگوييد که زيبا شده.
- در همه حال کاري کنيد که احساس کند منحصر بفرد است.
- اگر ارتباط شما مداوم است او را براي چند روز به جايي ببريد که واقعاً خاص است و چند روزي را با يک زندگي عاشقانه در کنار يکديگر سپري کنيد. اگر هم در ابتداي ارتباط هستيد ترتيب يک شام رمانتيک را بدهيد.
- اگر چيزي را مي بيند که احساس مي کنيد او از ديدن آن خوشحال مي شود، آنرا برايش خريداري نماييد. منتظر موقعيت خاصي نباشيد.
- تا زمانيکه چيزي شما را آزار نداده، انتقاد نکنيد. سعي کنيد جهت مثبت همه چيز را ببينيد.
- در زمان برقراري رابطه جنسي، پيش نوازي را فراموش نکنيد. بهترين جاي اين ارتباط براي خيلي از خانم ها همين پيشنوازي است و اين امر سبب ايجاد صميميت بيشتر در ميان شما مي شود.
- اجازه دهيد خانم بداند از اين که با او در ارتباط هستيد چه احساسي داريد. نشان دهيد که در دنيا دلتان نمي خواهد با هيچ کس ديگري جز او باشيد و اگر احساس مي کنيد که با بيان اين حرف، دروغ گفته ايد، پس بدانيد که واقعاً عاشق او نيستيد.
- هميشه به او بگوييد که برايتان مهم است، خاص است، و زيبا است.
- برايش شعر بنويسيد زيرا شعر به راحتي مي تواند عميقترين احساسات يک نفر را به تصوير بکشد و اگر او ببيند که شما شعري را در وصف او سروده ايد به احساسات شما نسبت به خودش پي مي برد و واقعاً از اين کار لذت مي برد.

هشدار
- احترام گذاشتن به خانمها يک قضيه است و زير سوال بردن ارزش و اعتبار فردي مسئله اي ديگر. سعي کنيد در عين حال که به او احترام مي گذاريد ارزش هاي فردي خود را نيز حفظ کنيد. کسيکه براي خود و ارزش هاي شخصي اش ارزش قائل مي شود مي تواند براي يک خانم خيلي جذاب تر باشد.

- در تعريف و تمجيد از او مبالغه نکنيد و هميشه حقيقت را ببينيد. در غير اينصورت او تصور مي کند که همه حرف هاي شما دروغين، جعلي و ساختگي هستند و شما فرد متظاهر و خودنمايي هستيد. همچنين به او بي توجهي نکنيد چراکه خود به خود جذب کسي مي شود که بيشتر از شما به او بها مي دهد. خانم ها نياز دارند که شما همواره آنها را بخواهيد و طلب کنيد.

- بعضي از آقايون از قيمت بالاي حلقه هاي ازدواج شکايت مي کنند؛ اما به خاطر داشته باشيد اين نشان عشق شماست، چيزي است که خانم تا آخر عمر خود آن را نگه مي دارد، اين مهمترين زيور آلاتي است که او گرفته و با افتخار بدست مي اندازد. او مي خواهد در تمام طول عمر در مورد آن با دوستانش صحبت کند. ما نمي گوييم که يک حلقه 5 ميليون توماني بخريد اما براي انتخاب وقت بگذاريد و از ديگران به وي‍ژه دوستانش مشورت بخواهيد، چراکه تمام خانم ها در مورد آرزوهايشان با دوستان خود صحبت مي کنند. با اتکا به اين روش مي توانيد يک انتخاب خاص داشته باشيد.

- به خاطر داشته باشيد که همه خانم ها مثل هم نبوده و با هم فرق دارند. هيچ موقع به او نگوييد: "من برايت گل آوردم، همه خانم ها گل دوست دارند" و يا "بايد چيزي را که برايت خريدم دوست داشته باشي، خيلي گران است"

- هيچ موقع قولي که نمي توانيد به آن عمل کنيد را ندهيد. ممکن است تنها به همين خاطر او را از دست بدهيد.

- زمانيکه ناراحت است به او اهميت بدهيد و سريعاً دليل غم و غصه اش را جويا شويد.

- اخطار: خانم ها دوست دارند مثل يک خانم با آنها برخورد شود. نمي خواهند که شما احساس کنيد آنها را بي چون و چرا براي مابقي عمر خود در اختيار داريد. اگر دوستش داريد به او بگوييد، به او نشان دهيد، هر روز و هر ساعت او را در آغوش بگيريد. اگر اين کار را انجام ندهيد مطمئن باشيد که او را از دست خواهيد داد او در نهايت تعجب و با چشماني اشکبار از شما دور مي شود و مي رود تا مردي را پيدا کند که احساس زن بودن را در وجودش آشکار نمايد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان ، خانه و خانواده
برچسب‌ها: نحوع برخورد با خانمها , مهربان , كادو , گل


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

واقعبين باشيد – خانم ها خيلي بهتر از آقايون مي دانند که چطور ديگران را به خود جذب کنند.

اشکال از ما نيست. خانم ها سالهاي زيادي را صرف اين کرده اند که به چشم ديگران بيايند. آنها تجربه هاي زيادي از تلاش براي علاقه مند کردن آقايون به خودشان داشته اند. به عبارت ديگر: آنها تمرين داشته اند.
خانم ها رمز و راز جاذبه را مي دانند. اما نکته خنده دار درمورد جاذبه اين است که آقايون هم مي توانند رمز و راز آنرا ياد بگيرند و به نتيجه اي که مي خواهند دست پيدا کنند.

حالا 10 راز مهم جاذبه را برايتان عنوان مي کنيم.

راز 1: بدانيد که چه مي خواهيد
خيلي از مردها اين مشکل را دارند که فقط به همان چيزي که عايدشان مي شود راضي مي شوند. اما خانم ها معمولاً خواستگاران بيشتري دارند به همين خاطر مي توانند در انتخاب خود سخت گير تر باشند.
وقتي بدانيد که از طرف مقابل خود چه مي خواهيد، نه تنها کانديدهاي احتمالي را بررسي مي کنيد بلکه قطعيت بيشتري هم در کارتان داريد.
با اين کار نشان مي دهيد که نااميد و بيچاره نيستيد. و اين شما هستيد که قدرت داريد و انتخاب به عهده شماست. و وقتي قدرت دست شما باشد، اين طرف مقابلتان است که دنبالتان مي افتد.

راز 2: باارزش باشيد
اينکه کسي دنبالتان بيفتد يعني در نظر ديگران ارزش خاصي داريد. آنها شما را مي خواهند، به هر دليلي و اين ديگر کار آنهاست که تلاش کنند و شما را به دست بياورند.
براي اينکه اين اتفاق بيفتد، بايد ارزش خاصي براي خودتان قائل شويد. بايد خودتان احساس کنيد که ارزش اين را داريد که ديگران دنبالتان بيفتند و با رفتارهايتان بايد اين مسئله را به ديگران بفهمانيد.
دخترها معمولاً خيلي مردها را دور و بر خود دارند که سعي مي کنند او را تحت تاثير قرار دهند. اما خودشان فقط مي خواهند کسي را تحت تاثير قرار دهند که مثل خودشان باشد.

راز 3: خوب لباس بپوشيد
خانم ها اهميت زيادي براي ظاهر خود قائل هستند. اين يکي از دلايل مهمي است که مي توانند خيلي راحت توجه هر مردي را به خود جلب کنند.
خانم ها اين را مي دانند که لباس پوشيدنشان مي تواند باعث شود به چشم ديگران برسند. درواقع، چون خيلي از مد سر در مي آورند راحت مي توانند طريقه لباس پوشيدن شما را وارسي کنند.
مردي که مي داند چطور بايد خوب لباس بپوشد معمولاً مورد توجه خانم ها قرار مي گيرد. اما دليل آن فقط اين نيست که ظاهر خوبي دارد، بلکه بااين کار خود نشان مي دهد که از اهميت ظاهر براي خانم ها آگاه است.

راز 4: خوشبو باشيد
بيشتر اوقات مردها حس بويايي را فراموش مي کنند و يادشان مي رود که از عطر و افترشيو استفاده کنند. اما خانم ها مي دانند که اگر بخواهيد کسي را به سمت خود جذب کنيد، بايد نظر همه حواس بدن را به خود جلب کنيد.
به عطرهايي فکر کنيد که خانم ها استفاده مي کنند و شما را ديوانه مي کند، آنوقت مي فهميد که بو چقدر مي تواند اهميت داشته باشد.
استفاده از عطرهاي خوشبو در مواجهه با خانمها، حضور شما را پررنگ تر مي کند.

راز 5: جالب توجه باشيد
باوجود همه ويژگي هاي ظاهري که در جذب کردن ديگران موثر است، فقط ظاهر خوب خيلي زود تکراري خواهد شد. به همين خاطر است که داشتن شخصيتي جالب اهميت زيادي دارد.
جالب بودن يعني بدانيد با چه کسي درمورد چه موضوعاتي حرف بزنيد که نظر او را جلب کند. بايد درمورد وقايع روز، موسيقي، هنر و فرهنگ و هر چيز ديگري که خانم ها را سرگرم کند اطلاعات داشته باشيد.
اما علاوه بر اينکه بدانيد درمورد جه صحبت کنيد، بايد بتوانيد به حرفهاي طرف مقابل هم گوش دهيد.

راز 6: کارهاي غيرمنتظره انجام دهيد
انجام کاري که از شما انتظار نمي رود مي تواند در طرف مقابل هيجان ايجاد کند و باعث شود از کنار شما بودن لذت ببرند.
البته نبايد کارهاي غيرمنتظره مضحک انجام دهيد. مثلاً يکدفعه بلند فحش بدهيد يا کار مسخره ديگري مثل اين انجام دهيد.
بايد برخلاف انتظار ديگران باشيد. مثلاً به جاي اينکه از ظاهر يک خانم تعريف کنيد، درمورد هوش و ذکاوتش تعريف کنيد. مطمئناً افراد کمي تابحال دراين مورد از او تعريف کرده اند و اين کارتان شما را از بقيه جدا ميکند.

راز 7: هم گرم باشيد هم سرد
براي جذب کردن بايد احساسات را تحريک کنيد. بدون احساس، جاذبه غيرممکن است.
اما زياد بودن يک احساس درست به اندازه بي احساس بودن بد است. وقتي هميشه خوب باشيد يا هميشه بد باشيد، از کسي که مي خواهيد دورتان ميکند.
وقتي احساسات گرم و سرد را به تناسب داشته باشيد، يک ترن هوايي احساسي مي سازيد که همه چيز رابراي فرد مقابلتان جالب و جذاب مي کند.
خانم ها خودشان هميشه همين کار را مي کنند. يک روز آنقدر خوب رفتار مي کنند که خودشان را به شما علاقه مند نشان مي دهند که بهترين احساس را عايدتان مي کند، يک روز هم ناديده تان مي گيرند و باعث مي شود حس بدي پيدا کنيد.
اين ايجاد تغيير بين احساسات خوب و بد باعث مي شود طرفشان به آنها جذب شود. مردها هم مي توانند همين کار را بکنند.

راز 8: سخت تلاش کنيد تا به دست آوريد
هيچکس هيچوقت براي چيزي که آسان به دست بياورد ارزش قائل نمي شود. خانم ها اين را بهتر از هر کس ديگري مي دانند. اگر خيلي راحت جلوه کنند اين امکان وجود دارد که مرد خيلي زود آنها را ترک کند.
وقتي تلاش کنيد تا آنچه که مي خواهيد را به دست آوريد باعث مي شود براي نتيجه اي که عايدتان مي شود ارزش بيشتري قائل باشيد.

راز 9: ماجراجو باشيد
ماجراجو بودن با انجام کارهاي غيرمنتظره فرق دارد. ماجراجويي يعني گذشتن از مرزها و انجام کارهاي جديد و غيرعادي است.
زن هاي ماجراجو مردها را به سمت خود جذب مي کنند. آنها باعث مي شوند با بودن کنار آن دختر احساس سرزندگي بيشتري کنند.
اين براي مردها هم صدق مي کند. يک مرد ماجراجو خيلي راحت مي تواند دخترها را به سمت خود جلب کند.

راز 10: از جنسيت خود استفاده کنيد
خانم ها مي دانند که سکسي بودن و استفاده از جنسيتشان ابزاري بسيار مهم در جذب مردان است. اما مردها هيچوقت نمي دانند چطور بايد سکسي باشند.
مردها تمايلات جنسي را با خانم ها در ارتباط مي دانند چون فقط به اين صورت است که مفهوم سکس را درک مي کنند. اما مردها هم مي توانند سکسي باشند و در اين صورت هر زني که بخواهند را مي توانند به سمت خود جذب کنند.
تفاوت اينجا اين است که اگر مردها بخواهند سکسي باشند بايد مردانه رفتار کنند. بايد بهترين خصوصيات مردانه را که خانم ها را تحريک مي کند از خود نشان دهند.
استفاده از جنسيتتان يعني قوي باشيد، شجاع باشيد، خشن باشيد و بگذاريد که انرژي مردانه از شما منعکس شود.
هرچه بيشتر بتوانيد از جنسيتتان استفاده کنيد، خانم ها بيشتر به شما جواب مي دهند.


مي پرسيد ما از کجا اين رازها را مي دانيم؟ خيلي ساده است:
خانم ها خودشان هميشه اينها را برايمان مي گويند
 

مطمئن باشيد که اين کارها بي بُر و برگرد جواب مي دهد. هرچه که باشد خانم ها خيلي بيشتر از شما از قوانين جاذبه اطلاع دارند.
چيزي براي از دست دادن نداريد. پس از همين امروز شروع کنيد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسب‌ها: راز جاذبه , با ارزش باشيد , لباس خوب , خوشبو


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

نمي توان بدون وجود زنان به زندگي ادامه داد و در عين حال زندگي با آنان نيز تا حدي دشوار است! در اين مقاله مردان به چندين خصوصيت زنان اشاره کرده اند که از نظر مردان آزار دهنده و غير قابل تحمل جلوه مي کنند.

از جنسيت خود به عنوان يک سلاح استفاده کردن:
زنان در هنگام مبارزه و جبهه گرفتن در برابر مردان مايلند از جنسيت خود به عنوان يک سلاح استفاده کنند که اين باعث خرد شدن اعصاب مردان مي شود.

حرف زدن مداوم و پشت سر هم:
وقتي مردي حال زنش را مي پرسد، فقط مايل است پاسخي کوتاه بشنود، نه يک سخنراني يک ساعته! بيشتر زنان عاشق حرف زدن هستند و اگر سوژه اي پيدا کنند، ديگر حاضر نيستند از حرف زدن دست بکشند. مردان از شنيدن سخنان زنان لذت مي برند، ولي اصلاً حاضر نيستند ساعت ها پاي سخنان پرشاخ و برگ و پر جزييات زنان بنشينند!

ساعت ها صرف خريد کردن:
زماني که صحبت از خريد کردن به ميان مي آيد، حتي واژه هاي چند ساعت يا يک شبانه روز صرف خريد کردن براي زنان کم به نظر مي رسد. زنان دوست دارند ساعت ها پشت ويترين مغازه ها بايستند و حتي از تماشاي اجناس داخل آن ها لذت مي برند، بدون آنکه در آن زمان به فکر ديگر مسئوليت ها و وظايفشان بيفتند! ولي بدتر اين است که زنان دوست دارند مردان را هم همراه خود کنند، از اين مغازه به آن مغازه و در حين جست و جوي دقيق و موشکافانه در لابه لاي البسه و توجه به برچسب قيمت ها.

بيش از حد احساساتي شدن:
زنان بر سر هر موضوعي گاهي به گريه مي افتند: در حين تماشاي يک فيلم سوزناک (يا حتي يک فيلم شاد!)، شکستن يک ناخن يا حالت نگرفتن موها و غيره. بدتر اينکه در اين مواقع از مردان توقع دارند که حال آنان درک شود و آن ها پا به پايشان پيش بروند. بايد حقيقت را بيان کرد: هيچ منظره اي بدتر از منظره زني نيست که گريه کنان مقابل شوهرش بنشيند و هيچ حرفي هم نزند! مردان نسبت به گريه زنان بي تفاوت و بي توجه نيستند، ولي به جز بيان واژه هايي مثل: «عزيزم، گريه نکن يا عزيزم چرا گريه مي کني و غيره» راه ديگري براي دلداري دادن زنان بلد نيستند! مردان قبول دارند که زنان موجوداتي حساس، زودرنج و دل نازک هستند، ولي تحمل مشاهده اشک هاي آنان بر سر هر موضوع جزيي و پيش پا افتاده اي را ندارند.

کم صبر و تحمل بودن:
مردان از مشاهده کم صبر و تحمل بودن زنان آزرده خاطر مي شوند. آنان مايلند زنان را به عنوان همراهاني صبور، شکيبا، پر طاقت و مستحکم در نظر بگيرند.

از احساس عدم امنيت شکوه و شکايت کردن:
زنان مايلند به مردان تکيه کنند و آنان را ستون ايمن زندگيشان در نظر بگيرند. آنان دوست دارند از سوي مردان مورد حمايت قرار بگيرند و تعريف و تمجيد بشنوند تا احساس امنيت پيدا کنند. زنان به محض دل باختن به يک مرد، دچار احساس عدم امنيت شديد مي شوند و آن مرد را تکيه گاه عاطفي خود تلقي مي کنند. ولي، مردان معمولاً از زناني خوششان مي آيد که مقاوم و سرسخت هستند و استقلال ويژه اي در زندگي براي خود دارند.

سوالات پي درپي براي رخنه در عمق ذهن مردان:
سوال تکراري و قديمي: «عزيزم، به چه فکر مي کني؟» نمونه سوالي است که زنان طي قرن ها آن را مطرح کرده اند تا از طريق آن مردان را محک بزنند و نسبت به احساسات واقعي شان مطلع گردند. ولي، مردان اصلاً دوست ندارند چنين سوالاتي را بشنوند، چه برسد به اينکه پاسخي به آن بدهند. آنان معتقدند که اگر زني از عشق و علاقه آنان نسبت به خود اطمينان دارد، ديگر نبايد چنين سوالي را به عمل آورد.

تجاوز به حريم خصوصي مردان:
زنان به خاطر وجود حس کنجکاوي شديد مايلند تمام مدت به دلايل مختلف به حريم خصوصي مردان تجاوز کنند تا به قول خودشان آنان را آموزش دهند! زناني که تمام مدت حالت يک جاسوس را در قبال شوهرانشان ايفا مي کنند، مورد تنفر آنان قرار مي گيرند!

حسادت ورزي:
خيلي از مواقع، حتي زماني که مردي نام زن ديگري را به زبان مي آورد، با حسادت هاي شديدي از سوي همسرش مواجه مي گردد. متأسفانه بسياري از زنان با شنيدن نام يک زن ديگر از دهان مردان، دچار هزار و يک فکر و خيال و سوء تفاهم مي شوند و همين باعث مي شود که مردا به دروغگويي متوسل گردند. زنان معمولاً نسبت به صداقت و وفاداري مردان دچار عدم اطمينان هستند که اين باعث رنجيده خاطر شدن مردها مي شود.

انتقاد کردن از زنان ديگر:
چرا حتي يک تعريف و تمجيد ساده از زني ديگر بايد باعث ناراحتي و دلخوري يک زن شود؟ زنان مايلند تمام مدت از زنان ديگري انتقاد کنند که در اطرافشان وجود دارند، دامنه اين انتقادها از وزن و تناسب اندام شروع مي شود و به مدل مو و لباس و ديگر جزييات مي رسد.
در حالي که مردان ممکن است فقط زماني به يک زن ديگر توجه نشان دهند که متوجه موضوع غير عادي خاصي در او شوند، مثلاً اگر زني کفش لنگه به لنگه پوشيده باشد!
اداي مداوم جمله تکراري «من بهتر و با قابليت تر از بقيه زن ها هستم!»:زنان مايلند تمام مدت خود را برتر از ديگر همجنسان خود نشان دهند و هرگز حاضر نيستند به عيوب و نقاط ضعف خويش اقرار کنند. اين باعث جرقه هاي شک و ترديد در اذهان مردان مي شود. پس بهتر است بگذاريد محاسن و نقاط قوت تان به خودي خود بر مردان آشکار گردند! به ياد داشته باشيد که:
«مشک آن است که خود ببويد، نه آنکه عطار بگويد!»

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسب‌ها: اعتراف مردان , توجه زنان , حرف زدن , سلاح


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

آقايون عزيز روي صحبت من با شماست . چرا که شما به عنوان يکي از ارکان اصلي جامعه و به عنوان

پشتيبان خانواده نياز بيشتري به تمرينات خود سازي داريد. براي هر روز از ماه ، گفتاري كوتاه پيشنهاد

شده است. روز را در ساعت مناسبي آغاز كنيد. گفتار را چند بار تكرار كنيد...

دفعه اول با صداي بلند بعد آرام تر, بعد به صورت يك زمزمه و سپس در فكرتان تكرار كنيد.

با هر بار تكرار , بگذاريد كلمات با عمق بيشتري جذب ضمير ناخود آگاه تان شود.

به تديج مفهوم كاملي از اين گفتارها به دست خواهيد آورد كه اگر بخواهيد آنها را طي يك دوره ياد بگيريد

در پايان حقايق ارائه شده با شما يكي خواهد شد.

آن صفحه اي كه گفتار روزتان هست طي روز باز كنيد در هر فرصت آن را مرور كنيد.

حتي المقدور آن گفتار را با شرايط واقعي زندگي تان تطبيق دهيد.شب قبل از خواب چند بار ديگر

گفتارتان را مرور كنيد.

سعي كنيد اثرات مثبت را در تمام وجودتان جذب كنيدو بگذاريد با ضمير آگاهتان يكي شود.

* به ديگران آزادي بده تا خودشان باشندبا خودت سختگير باش ,ولي با ديگران با ملايمت رفتار كن .

* بيشتر به نيروي تفكر متكي باش تا نيروي جسم

* خودت فكر كن نگذار كه ديگران برايت فكر كنند

* عقايد را به ديگران تحميل نكن . بلكه آنها را با ملايمتبه سمت ديدگاه هاي خود هدايت كن

* از درون قوي باش تا به ديگران هم قدرت بدهيمانند درخت بلوط تنومندي كه سايه اش موجودات ديگر را

پناه مي دهد

* براي ديگران , دوستي صادق باش و خود را خدمتكاي بدان كه همواره در صدد خدمت به ديگران است.

* سعي كن در هر كاري كه انجام مي دهي بهترين باشي , براي دستيابي به اين هدف , لازم نيست

دائما در صدد رقابت با ديگران باشي , بلكه اين هدف را بايد درون خودت پرورش بدهي

* هميشه با درستي و صداقت زندگي كن .به ندرت و با احتياط قولبدهو اگر قول دادي ,در هر شرايطي به

آن وفادار بمان . موفقيت واقعي را تنها با صداقت مي توان يافت

* به خودت مغرور نشو جهان پيرامون بسيار بزرگ تر از توست . درجريان آن شناور باش و بدان قدرتي كه

تو را به حركت در ميآورد بسيار قوي تر از توست .

* فكر من مال من را از سرت بيرون كن . خود را فقط جزئي بدان از حقيقت بسيار بزرگ

* شمشير عقل را در آتش عمل شكل بده . فكري را دنبال كن كه نه فقط منطقي , بلكه عملي هم

باشد.

*خود را در حصار دليل و منطق حبس نكن , زيرا منطق تنها از راه هاي رسيدن به حقيقت استوره

حقيقت فراتر از منطق است.نگذار كه منطق تو را بفريبد .استدلال زماني دوست توست , كه الهام آن را

هدايت كند .

* درست يا غلط بودن هر چيز را در قلبت احساس تا قدرت استدلال ذاتي و واقعي ات پرورش يابد قدري

خود را از نقطه نطرات ديگران جدا كن .

* از منطق براي سركوبي ديگران استفاده نكن . بلكه در بحث ها با ملايمت و به عنوان ابزاري براي روشن

ساختن موضوع از آن استفاده كن

*در بحث بي غرض و منصف باش . بگذار حقيقت راه نكايت باشد نه تمايل به غلبه كردن . بدان كه

دستيابي به حقيقت تنها پيروزي اي است كه ارزش تلاش دارد

*مهرباني و مراعات حال ديگران , هر دو از نشانه هاي قدرت دروني است . عقايد ديگران را در كنار عقايد

خودت بپذير و به ياد داشته باش كه تسلط بر خود بزرگترين پيروزي است

* با خودت محكم و قوي ,و با ديگران با ملايمت رفتاركن.

* قدرت دروني خصوصا در مردان , بيش از آن كه فكرش را بكني بستگي به كنترل اميال جنسي دارد

مردانگي را در خوشتنداري بدان, نه در آوردن اميال .....

*براي اين كه ماهيت تمايل جنسي ات را تغيير دهي , احساس كن انرژي اين تمايلات دائما از قسمت

پايين ستون فقراتت به سمت بالا و از آن جا به مغز جريان دارد .

*براي تقويت اراده وظائف سخت را قبول كن و سعي كن آنها را كامل انجام دهي روزي يك كار را كه باعث

تقويت اراده شود انجام بده

* به دنبال ستاره آقا منشي باش , حتي اگر آن ستاره براي كس ديگري ندرخشد ...

* اقتدار شخصيت را با پايبندي به تعهدات افزايش بده , نه با تحميل عقايدت را به ديگران

* مانند درخت كاج باش . ريشه هاي محكمت در زمين و شاخه هاي آرمان هايت بر بلنداي آسمان باشد

* هدف از انجام هر كاري , ايجاد شادي باشد

* هنگام پيروزي جوانمرد و هنگام شكست آرام و استوار باش , هرگز اجازه نده كه شكست , حقيقت

وجودت را در خود محصور كند .آن وقت خواهي ديد كه خود شكست تبديل به پيروزي خواهد شد.

* به ديگران احترام بگذار تا آنها هم به تو احترام بگذارند .

* بخشند گي و قدر شناسي را در خود تقويت كن . اين دو از نشانه هاي جوهر پاك وجودند .

* اين را بدان كه اگر بخواهي ديگران دوستت باشند , بايد چند امتيازي به آنها ببازي .

* سعي كن در انجان هر كاري اشتياق داشته باشي و اگر نداري آن را تقويت كن.عقل بدون احساس

مانند فصل پائيز است , زيبا ولي بيجان .

* از عشق الها بگير , اما بالاتر از هر چيز بگذار صداقت بر تو حاكم باشد نه احساس .

* با طرد خود خواهي , خود پسندي و غرور , بگذار عشق طبيعي در قلبت جوانه بزند .

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط آقایان
برچسب‌ها: رازهايی برای مردها , آزادي , تفكر , تحميل


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

وقتي همسرتان خسته از سر کار به خانه باز مي‌گردد و فوراً به خواب مي‌رود. اصلاً متوجه نيست که شما هم وجود داريد! اما اين مطلب مي‌تواند يک پيام هشدار به شما باشد که بيش از پيش در کار‌هاي شخصي خودتان غوطه ور نشويد
زماني که رابطه شما با همسرتان قدري پايدارتر مي‌شود، و زندگي مشترکتان را در کنار يکديگر شروع مي‌کنيد با مشاهده ي کارهاي رمانتيک از جانب شوهرتان واقعاً هيجان زده مي‌شويد، آيا اينطور نيست؟ ممکن است همسرتان در قبال شما کارهاي رمانتيک بسيار زيادي را انجام دهد؛ به عنوان مثال برايتان گل هديه بياورد، يک جعبه شکلات برايتان بخرد و در يک شام رويايي برايتان شمع روشن کند. همه ي اين عوامل دست به دست هم مي‌دهند تا شما را بيش از پيش دوست داشته باشيد. خوب درست است؛ اما چه اتفاقي مي‌افتد زمانيکه همه اين سورپرايزها بعد از مدت زماني نزديک به يک سال فروکش مي‌کند؟ آقا خسته از سر کار به خانه باز مي‌گردد و فوراً به خواب ميرود. اصلاً متوجه نيست که شما هم وجود داريد! اما اين مطلب مي‌تواند يک پيام هشدار به شما باشد که بيش از پيش در کار‌هاي شخصي خودتان غوطه ور نشويد. اين زمان موقعي است که شما بايد با کارهايي که انجام مي‌دهيد، جذابيت خود را بيش از پيش افزايش دهيد.

1- قدردان خود باشيد
صبح وقتي که از خواب بلند مي‌شويد، از اضافه وزن در بدنتان شکايت نکنيد. پيش از اينکه فعاليت‌هاي روزانه خود را شروع کنيد، روبروي آينه برويد، به خودتان نگاهي بيندازيد، و بگوييد: "چقدر زيبا و جذابي!" آنقدر اين کلمه را تکرار کنيد تا به آرامش و راحتي دست پيدا کنيد.

2- از او بخواهيد تا برايتان برقصد
خوب شايد نوبت به آن رسيده باشد که شما او را سورپرايز کنيد. اتاق نشيمن خود را تبديل به صحنه رقص کنيد، نور را کاهش دهيد و يک آهنگ ملايم بگذاريد. از همسرتان بخواهيد تا با شما برقصد، امکان ندارد او درخواست شما را نپذيرد به خصوص اگر لباس زيبايي بر تن کرده باشيد.

3- دکوراسيون اتاق خواب را تغيير دهيد
شما مي‌توانيد با تغييراتي کوچکي در اتاق خواب فضاي آن را تغيير دهيد. به عنوان مثال مي‌توانيد شمع‌هاي معطر روشن کنيد و يا از روتختي‌هاي قرمز رنگ استفاده کنيد.

4- لباس جذاب بپوشيد
يکي از زيباترين لباس‌هايي را که داريد انتخاب کنيد و يک دقيقه قبل از اينکه همسرتان عازم رفتن به محل کارش شود، در مورد رنگ لباس و اينکه در بدنتان چگونه ايستاده، توضيح دهيد. من به شما قول مي‌دهم که او به محض تمام شدن کارهايش به سرعت به خانه باز خواهد گشت.

5- بدن خود را معطر نگه داريد
بوي بدن يکي از پر کشش ترين جاذبه‌ها است که مي‌تواند همسرتان را به سوي شما جذب کند. شما بايد در تمام مواقع خودتان را تميز و کاملاً سرحال نگه داريد. فراموش نکنيد به طور مرتب دوش بگيريد و از خوشبو کننده‌ها استفاده کنيد. ميتوانيد از خوشبو کننده‌هاي تند استفاده کنيد. اين امر بيش از پيش همسرتان را هيجان زده خواهد کرد.

6- او را صميمانه نوازش کنيد و پيام‌هاي خاص برايش بفرستيد
بايد بپذيريم که آقايان عاشق توجه هستند. اين به آن خاطر است که احساس مي‌کنند که يک نوازش صميمانه که نشات گرفته از احساست باشد به آن معناست که شما دوستشان مي‌داريد. به همين دليل زمانيکه همسرتان در حال استراحت کردن روي مبل راحتي است، به او نزديک شويد و دستتان را در موهايش بکشيد. همچنين مي‌توانيد او را ماساژ دهيد تا بيش از پيش به آرامش برسد.

7- همچنان خود را جذاب نگه داريد
موهايتان را هميشه مرتب نگه داريد و بوي بد دهانتان را نيز از بين بريد؛ چراکه اين موارد موجب مي‌شوند تا او از شما دور شود. شما بايد به خوبي از بدن خود مراقبت کنيد و ظاهر خود را در تمام موارد آراسته نگه داريد. اگر هميشه بدون آرايش هستيد، بد نيست که هراز چند گاهي با يک آرايش ملايم اما در عين حال جذاب او را غافلگير کنيد.

8- او را به خيال و رويا ببريد
هيچ چيز بدي در مورد اوهام و رويا وجود ندارد. ميتوانيد خيال پردازي کنيد و از او بخواهيد تا روياهاي شما را تبديل به واقعيت کند. اگر او با درخواست شما موافق است، پس ديگر منتظر چه هستيد؟

9 -تناسب اندام سبب افزايش جاذبه است
اين يک حقيقت است که يک بدن متناسب و سالم، جاذبه بسيار بالايي دارد. البته منظور ما اين نيست که بايد ماهيچه‌هاي بزرگي در بدن خود پرورش دهيد و خودتان را تبديل به يک بدنساز کنيد. زماني که تناسب اندام داشته باشيد، اعتماد به نفستان افزايش پيدا کرده، بدنتان راست مي‌ايستد و زيباتر راه ميرويد. زماني که احساس کنيد قوي، سالم و جذاب هستيد، بهتر راه مي‌رويد و مردم هم متوجه اين جذابيت و زيبايي شما خواهند شد.

اگر مي‌خواهيد که از اندامي جذاب و متناسب برخوردار شويد، بايد در برنامه روزانه خود قدري حرکات بدنسازي و نرمش‌هاي ايروبيک را بگنجانيد. همچنين بايد نگرش خود را نسبت به غذاهايي که مي‌خوريد نيز تغيير دهيد. غذا مانند سوخت بدن است و همه افراد بايد غذا بخورند؛ اما هدف اصلي اين است که افراد ياد بگيرند چگونه مي‌توانند بدون حذف وعده‌هاي غذايي به درستي غذا بخورند.

به طور معمول خوب است که افراد هفته اي 5 مرتبه و هر بار به مدت 30 دقيقهفعاليت‌هاي ايروبيک و هوازي را انجام دهند. در کنار حرکات ايروبيک بد نيست به مدت 20 دقيقه نيز از نرمش‌هاي قدرتي بهره بگيريد و استقامت بدن خود را افزايش دهيد.

به هر حال اگر در برنامه زندگي خود آداب صحيح غذا خوردن را ياد بگيريد، مي‌توانيد همواره بدن خود را در حالت تعادل نگه داريد. اگر از شکلات و سيب زمني سرخ کرده پرهيز کنيد، بدن شما به اين شيوه زندگي عادت کرده و ديگر نياز به خوردن آنها را در خود احساس نخواهيد کرد. گهگاه مي‌توانيد تغييرات کوچکي را نيز در رژيم غذايي خود ايجاد نماييد. با اضافه کردن ميوه به رژيم غذايي خود مي‌توانيد ميان وعده‌هاي شيرين را حذف کنيد. بعد سبزيجات را نيز به آن اضافه کنيد و ميزان وعده‌هاي غذايي را تا حد امکان کاهش دهيد. بايد حد معيني را براي هر وعده غذايي در نظر بگيريد. ممکن است به خوردن عادت کرده باشيم و به همين دليل ممکن است که نتوانيم تشخيص دهيم يک وعده معمولي چه ميزاني است.
به خاطر داشته باشيد که يک بدن متناسب و سالم، خيلي جذاب تر است و براي اينکه بتوانيد از نظر فيزيکي به تناسب برسيد، بايد چربي‌هاي بدن خود را از بين برده، جريان خون را در بدن خود به گردش بيندازيد و حرکات استقامتي، و هوازي (ايروبيک) انجام داده و از رژيم غذايي سالمي استفاده کنيد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسب‌ها: قدردان باشيد , تغير دكور , لباس جذاب , معطر بودن بدن


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

براي اكثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـراي ايـنكه احـساسات دروني خود را با آنها در ميـان بـگـذارنـد، كـار مشكلي بنظر مي‌رسد....
نميدونم به چي فكر مي‌كنه چون اون هيچوقت درمورد احساسش با من حرف نمي‌زنه...

ايـن جـمـله بـه گـوشتان آشنا است؟ براي اكثر زنان واداشتن شـوهـرشـان بـراي ايـنكه احـساسات دروني خود را با آنها در ميـان بـگـذارنـد، كـار مشكلي بنظر مي‌رسد. در اين شرايط زن احساس مي‌كند كه ناموفق بوده و براي مرد سوء تعبير پـيــش مي‌آيد. اما در اين ميان موضوعي وجود دارد كه اغلب زن هـا از آن بـي طـلاع هستند. مردها مي‌خواهند صحبت كنـنـد. تحـت شـرايـط منـاسـب، آنـهـا سرتاسر شب به صحبت مي‌پردازند. اكثر مردان نياز دارند كه با همسرشان درد دل نموده و كمي ‌سبك شوند. اما رمز و راز واداشتن همسرتان براي بيان احساساتش چـيسـت؟

 

راز شماره 1
مردان حقيقي از عدم پذيرش وحشت دارند !!!! واقعا!

اين درست است. اغـلب مـردها احساس مي‌كنند كه زنها در مورد آنها بسيار منتقدانه رفتار مي‌نمايند، و نگران اين هستند كه نكند بعد از بيـان آنچـه كـه در ذهنشان مي‌گذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به عـلت عـدم پذيش او تحقير شوند. براي زنها مهم اسـت بدانند كـه نفس و شخصيت يك مرد شكننده تر از نفس و شخصيت آنها بوده و آسانتر مورد تهديد قرار ميگيرد. اين موضوع بخصوص زمانيـكه يك مرد در رابطه اي نـزديـك و صمـيـمانه بـا هـمسرش قـرار گرفته است بيشتر نمود پيدا مي‌كند: او مشتاق تصديق و عكس العملهاي مثبت همسرش بوده و دوست داردبداند كه موجب خشنودي او شده است.بنابراين اگر مردي احساس نمايد كه شما تصميم داريد در موردش قضاوت كنيد، و يا بدليل گفتـه هـايش به گونه اي متفاوت به او نگاه كنيد، مطمئن باشيد كه وي صحبت نخواهد كرد.

داوري كردن در مورد شريك زندگي به معناي اجازه دادن به او بـراي بيان ذهنياتش نبوده و شما را مشتاق براي شنيدن حرفهاي او نشان نخواهد داد.منـظور اين نيست كه شما نظر و ايده اي نداشته باشيد و يا نتـوانيد آن را در فرصـتي بيان كنيد. يك مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس كند بدليل آنچه كـه هست مورد پذيرش حقيقي قرار گرفته، نه به دليـل آنـچه كه ممكن است شما دوست داريد باشد. صبر و بردباري نماييد. اگـر عـجـولانـه تـوسط پيشنهاد دادن نقطه نـظرات خـود با گفتن جملاتي از قبيل \"خوب، اشتباه ميكني، من قبول ندارم\" يا \"از كجا اين فكر مسخره بـه ذهنـت رسيــده\"، در برابر عقايد او عكس العمل نشـان دهيـد، هـر مـردي از سـخـن گفـتن بـاز خواهد ايستاد. آنها نگران آن هستند كه مبادا حرفي بسيار خصوصي از دهانشان خارج شـود كـه مطابق با تصور ذهني شما از آنها نبوده و يا تصويري كه بروز از خودشان در ذهن شما ايـجاد كرده اند را مخدوش كند.

يـك مرد داراي ايده هاي متفاوت بسياري در موضوعات مختلف زندگيش اسـت -- حتـي در طـول يـك هفـتـه و يـا يـك روز مي‌تواند بسيار متفاوت عمل نمايد. به او اجـازه دهـيـد جنبه هاي مختلف خود را بشما نشان دهد.اگر بتوانيد از انتظارات خود صرفه نظر نموده و حقيقتا سعي در شناخت هويت و ماهيت او نماييد،وي فورا اين موضوع را حس كرده، احساس راحتي زيادي نموده و از صحبت كردن با شما لذت خواهد برد.

 

راز شماره 2

شما نيز درون خود را آشكار كنيد

بين زوجين بيان احساسات دروني بايد به صـورت متقـابـل انـجام بگيرد. هر فردي داراي مشكلات، دغدغه ها و مسائل پنهاني در صندقچه قلبش مي‌بــاشد. بسياري از مردان تصور مي‌كنند \" اگر اين مسـائـل را به او بگويم، تركم خواهد كرد.\" شما مجبوريد نشان دهيـد كـه جـريان ايـن نيست. به اين منظور براي او از خود چيزي را فاش كنيد كه نشان دهد به همان اندازه اي كه او به شما اعتماد دارد، شما نيز به او اعتماد داريد.

هنگاميكه او شروع بـه بـيان احساسات دورني خود مي‌كند، به آنچه كه ميگويد گوش فرا داده، قدمي‌به جلو بـرداشته و در عـوض پيشنهادي مثبـت ارائـه دهيـد. بعد از اينكه وي مسئله اي خصوصي را ابراز نمود، چيزي شبيه اين بگويد \"خوب، اينكه چيز بدي نيست من بدتر از اينها بودم.\" يا \"من واقعا آن چيزي كه اتفاق افتاده را تحسين مي‌كنـم.\" و آن چيزي از داستان را كه واقعا مي‌پسنديد انتخاب كنيد. ( از مسائل ساختگي دوري كنيد چون موضـوع لوس شده و تبديل بـه دست انداختن خواهد شد. مردم هميشه مي‌توانند متوجه شوند كه كسي آنها را دسـت انـداخـته و اين موضوع هيچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهيد بداند كه شما جانبدار او هستيد و با تجربياتش تنها نخواهد ماند.

در حاليكه عملا نشان مي‌دهيد، مطمئن شويد كه از او طرفداري مي‌كنيد. بسياري از زنها فقط به اين دليل به داستانهاي شوهرشان گوش مي‌دهند كه به او بگويند كه چقـدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداري شخص ديگري را مي‌كنند. با ايـن حـال مـهـم است كه موضوع را از اين نقطه نظر بنـگريد: اكنـون زمـان درس دادن بـه او نـيست، بلكه زمـان \"ايـجاد دوستي و مودت\" است. وقتي دو نفر پيمان دوستي مي‌بندند، بـه تـبـادل متقابل تجربيات خود پرداخته، و به همين دليل احساس نزديكي و آسودگي مي‌كنــند. اين جـا شـما در حال ايجاد سازگاري و تفاهم مي‌باشيـد، احساسي كه هر دوي شما سياره اي يكسان را اشغال نموده و در دنيايي متشابه زندگي مي‌كند.

اينكه چه تعدادي از مردان احساس تنهايي شديد مي‌نمايند، شگفت انگيز است. نه تنها بـه آنهـا آمـوزش داده شـده اسـت كـه هـميشه سـاكـت بـاشـنـد، ايـن تـصور غلط نيز در ذهـنشان پـرورانده شـده كه صحـبـت نـمودن در مورد احساسات دروني عملي به دور از شان و منزلت مردان بشمار ميرود.عـكس العملهاي مثبت و صادقانه شما بسيار ضروري است. اگر بـه ايـن نـحو رفـتـار نـماييد، شـوهر شما احساس خواهد كرد كه كسي وجود دارد كه او را درك كند، و آنگاه حتي بيشتر و بيشتر از ذهنياتش برايتان خواهد گفت.

 

راز شماره 3
گذشته را فراموش كنيد

آيـا تـا بـه حـال بـا شـوهـر خـود \"گـفـتـگويي\" داشـتـه ايـد كه به بگو مگوهاي مـربـوط بـه نارضايتي‌هاي گذشته،اشتباهاتي كه انجام داده،اذيت و آزارهايي كه بشما روا داشته، و آنچه كه اكنون مديون شما است، منتهي شده باشـد؟ چنـيـن مـوضوعي تقريبا در هر رابـطـه اي اتــفاق مي‌افتند اما واقعيت باقي مي‌مـاند؛ مـردها وقـتـي آمـدنـش را حـس مي‌كنند، آشفته حال شده و عقب مي‌نشينند.

وقتي مردي از اين وحشت دارد كه صحبتهايش در آينده تـحـريف و سـوء تـعبـير شده، به ديـگران گــفته شده و يا عليه خودش مورد استفاده قرار گيرد، بيان احسـاسـات بـرايـش غير ممكن مي‌شود. و تنها راه عبور از اين تله ارتباطي اين اسـت كـه بدانيد آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده، و هــر آنچه كه او انجام داده و يا گفته، شما نيز درگـيـرش بوده ايد. روابط همگي مانند رقص هستند. هيچكس خوب مطلق و يا بد مطلق نيست. در واقـع، بجاي در نظر گرفتن يك فرد به عـنـوان شخصي بد يا خوب، بهتر است كه نقشهاي بازي شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نـقشهايـي كه قدرت رها ساختن خود را از آنها نداريم، مورد توجه قرار داده شوند.

بـراي مثـال بـرخـي از زنـها عـاشق بازي نمودن با قرباني عشق خود هستند. آنها براي اعتبار بخشيدن و توجيه كردن احساسـات خودشان و نيز احساس قدرتـمندي در بـرابـر شريك زندگي خود، اشتباهات و خطاهاي گذشته او را بهانه مي‌ــكنند. در حقيقت ممكن است با اين روش مدتي او را براي خود نگه دارند ولي آنچه كه مشخص است اين رابطه متزلزل بوده و در آستانه شكست قرار دارد.

اگر ميخواهيد اين وضعيت تاسف بار زندگي زناشويي را تغيـيـر داده و يـا از آن پيشگيري كرده و به شوهرتان كمك نماييد تا راحت با شـما حـرف بـزند، اين راه را امتحان كنيد: به سهم خود در شرايطي كه پيش آمده مسئوليتي را بعهده بگيريد و ببينيد كه به چه نحو در مورد اتفاقي كه روي داده مـمكن است دخيل بوده باشيد. البته اين موضوع به معناي مقصر دانستن خود نيست. به شرايـط با ديدي باز بـنـگريد. به روي تمام مسـائلي كه او \"درست،\" و نه \"غلط\" انـجـام داده، تمركـز كـنـيـد. اگـر نــياز به راهنمايي بيشتر داشتيد، ليستي از آنچه كه در رابطه تان عايد شما شده است، و آنـچـه كه شما در عوض نصيب شـوهـرتـان نـموده ايد، تـهيه كنيـد. بـه زمان هـايي كـه شما نيز مرتكب كوتاهي و قصور شده ايد، و به راه هايي كـه هـر دوي شـما تـوسـط آن رشد يافته و تغيير كرده ايد، توجه نماييد.

توانايي بخشش ديگران ممكن است فقط بـسادگي دانستن اين باشد كه آنچه در مورد او يكسال پيش حقيقت داشته ( و نيز در مورد خـود شما ) شايد اكنون حقيقت نداشته باشد. در زمان حال متمركز باشيد. يك ارتباط ماندگار و راستين مستلزم داشتن قابليت ماندن در زمان حال و فراموش كردن گذشته مي‌باشد

 

راز شماره 4
شنونده اي استوار و ايمن باشيد

آيـا داشتن روابط صادقانه امكان پذير است؟ فرض بر اين است كه همه افراد بـراي صـادق بودن تلاش مي‌كنـنـد. حـقيـقت اين است كه تعداد اندكي چنين هستند. و دليل عمده عدم صداقت اين است كه عواقب و نتايج آن خوب و قابل توجه مي‌بـاشد. اغـلـب مردان احساس مي‌كنند كه زنهـا مي‌خواهد و نياز دارند كه دروغ بشنوند چون قادر به پذيرش صادقانه حقيقت نيستند. برخي از مردها تصور مي‌كنند كه از بيان حقايق زندگي خود به هـمسرشان وحشت دارند چـرا كـه باعث آشفتگي و اضطراب وي خواهد شـد. در واقـع، بسياري از زنان براي كنترل شوهر -- و رابطه -- خود از احساساتشان استفاده مي‌كنند. آنها پاسخهاي بخصوصي را از شوهر خود طلب مي‌كـنند و در صورتي كه آن پاسخها را دريافت ندارند، احساس پريشاني خواهندنمود.سپس وقتي شوهرشان دهان نگشوده و صحبتي نمي‌كند، متعجب مي‌گردند.

متاسفانه، بسياري از زنان تصوراتي قدرتمند از چگونگي احسـاس و تـفكر يك مرد را نيز در سـر مي‌پرورانند كه اين نـوع خـيـال پـردازي بـاعث ويراني حقيقت شده، و بـنـابـراين اين گـونه بـه مردان اجازه مي‌دهند كه از طريق طرز برخوردهاي مختلف متوجه شوند كـه نيازي به بيان حقيقت نداشته و آنها نيز تمايلي به دانستن حقيقت ندارند.واضح است؟ اكثر زنها در اين مـورد مقصرند، امـا اشـتياق بـراي گوش دادن به آنچه كه او مجبور است بگوييد سرآغاز يك رابطه كامل حقيقي محسوب مي‌گردد. اين باعث مي‌شود تا يك مرد احـساس كند شريكي ثابت قدم دارد كه در پستي بلندي هاي زندگي همراه او خـواهـد بود.

اگر براي خروج از ايـن تصورات غير واقعي آمادگي داريد، زمان آن رسيده كه سه چيز را از خـود سـؤال كنـيد. چه ميزان از حقيقت را مي‌توانيد تحمل كنيد؟چقدر واقعا نياز داريـد؟ آيا از شوهر خود مي‌خواهـيـد كـه تـصـويري خيالي بـراي شما باشيد، و آيـا مشتاقيد به او اجـازه دهيـد حقيقي گردد؟ اينها سؤالاتي بزرگ هستند. شايد نتوانيد همين حالا تمام واقعيت را به يك باره دريابيد، اما قطـعـا مي‌توانيد عـضلات بردباري خود را پرورش داده و در مسيري مستقيم حركت نماييد.

به طرز عجيبي، همه تصور مي‌كنيم كه تخـيـلات بـاعـث ايـجاد احساسي شگرف در ما مي‌گـردد، اما در واقع، هر قدر بتوانيم حقايق بيشتري را دريابيم، نيرومندتر رشد خواهيم كـرد. تـوانـايي پـذيرش حقيقت از ديگران همچنان كه متوجه مي‌شويم امنيت واقعي نه از تصديق ديگران بلكه از صادق بودن با خود نشات ميگيريد، افزايش مي‌يابد.
 

 

راز شماره 5
با خودتان صادق باشيد -- آگاه باشيد

اين پرسشي قديمي‌ولي خـوب است: اگر با خودمان صادق نباشيم چگونه مي‌توانيم با ديگران صداقت داشته باشيم؟بهترين روش كمك بـهر مـرد براي بيان راحت احساساتش اين است كه ابتدا خود شما راحـت بـوده، طبـيعي رفـتـار نـمـوده صادق بوده و جو گرم و قابل پذيرشي ايجاد كنيد. كساني كـه در زنـدگـي بـا آنـهـا مـواجـه مي‌شويم انـعــكاس بـخشهاي مختلف خودمان هستند و ما افرادي را جذب مي‌كنيم كه هركدام بنـحوي ما را در عشق ورزيدن به بخش ديگري از خودمان ياري مي‌كنند.

به همين دليل است كه عناوين مطرح شده در اين مقاله را نه تنها در مورد مردان، بلكه بايد در رابطه با خـودمـان هـم بكـار بـبـنديم. بــراي مثال آيا شما قادريد از قضاوت درمورد خودتان بگذريد؟ آيـا نارضـايـتي حـاصـل از اشتـبـاهاتي كـه در گذشته مرتكب شده ايد را پايان مي‌دهيد؟ و آيا هميشه در انجام اشتباهاتي كه مرتكب شده ايد پافشاري مي‌كنيد؟ وقتي با خود به اين طريق رفتار مي‌نـمايـيـد، طبـعـتا با شريك زندگي خود نيز به همين مـنوال رفــتار خواهيد كرد. اگر شما در جواني هميشه مورد بد رفتاري قرار گرفته و يـا در برخي از مسائل احساس كمـبود نـمـوده بـاشيد، احـتمـال دارد هميـن رويـه را در مــورد شوهرتان در پيش بگيريد.

آگاهي در اينجا نقش تعيين كننده اي دارد. اگر مي‌خواهيد فضاي پوياتر و باز تري را بين خود و شوهرتان ايجاد كنيد، فهرست دقيقي از نـحوه رفـتار و مراعات خود با خود و نحوه برخورد نـزديكانتان در گذشته با خود را تهيـه كنـيد. اگر صدمه ديده ايد، اين فرصتي براي شما خواهد بود كه تصميم بگيريد ديگر زندگي خود را بر اسـاس معـيـارهـاي گذشته بنا نكنيد. آنرا تغيير دهيد. تصميم بگيريد در بـرابـر خـود و كـسي كـه با او هستيد، مهربان و پذيرا باشيد.

گاهي اوقات ما در برابر فرد ديگري تسليم مي‌شويم به اين انتظار كـه او نـيـز همين كار را انجام دهد. وقتي آن محقق نمي‌شود، خشمي‌پنهاني شروع به پيدايش مي‌كند. چنـيـن حالتي باعث بروز رفتارهاي متـنـاقـص و عـدم صـداقـت با خود و ديگران خواهد شد. براي رسيـدن بـه عدالت واقعي بايد بدانيد كه به همان اندازه اي كه مي‌بـخشيد، بـه هـمـان انـدازه هم بدست مي‌آوريد. وقتي به فردي احترام و توجهي مطلق را روا مي‌داريـد، آن احترام و توجه را به خود نيز مبذول مي‌نماييد. شما بهترين روش را در پيش گرفته ايد و اثرات و نتايج سودمنـد آن ديـر يـا زود نـمايـان خواهند شد. زمانيكه با ديگران طوري رفتار ميكنيد كـه مـورد احـترامتان است، درحقيقت حسي از ارزش و اعتبار را ايجاد مينماييد.
با خودتان صادق باشيد و متوجه خواهيد شد كه اين عمل مسري است. شريك زندگـي شما به همين منوال رفتارش را پيش خواهد گرفت. او بصورتي راحت و طبيعي صحبــت كرده و احساست واقعيش را ابراز خواهد نمود.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسب‌ها: بيان احساس , عدم پذيرش , آشكار كردن درون , فراموش گذشته ها


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

در اين قسمت از برخي خصوصياتي که مي‌‌تواند يک خانم را همواره علاقمند به شوهرش نگه دارد نيز چيزهايي بدانيم. شايد خانم ظاهراً از تعدادي از رفتارهاي بخصوص آقا رضايت نداشته باشد

خيلي سخت است که بتوان بر طبق خصوصيات اخلاقي که جنس مخالف آنها را مي‌‌پسندد رفتار کرد. معمولاً هنگاميکه زمان قرارهاي ملاقات فرا مي‌‌رسد، خانم ها از هر نظر به خودشان مي‌‌رسند، اما در مقابل آقايون همان چهره خسته و عرق کرده باشگاه را ترجيح مي‌‌دهند. نکته مهمي‌ که آقايون نبايد هيچ گاه از نظر خود دور کنند اين است که خانم ها هميشه آنطور که وانمود مي‌‌کنند، نيستند و هيچ گاه حقيقت چيزهايي را که دوست دارند در همسر خود ببينند را به زبان نمي‌ آورند. شايد برخي از خانم ها نسبت به بعضي از خصوصيات اخلاقي همسرشان دل خوشي نداشته باشند و هميشه از او ايراد بگيرند و به او غر بزنند؛ اما بد نيست که در اين قسمت از برخي خصوصياتي که مي‌‌تواند يک خانم را همواره علاقمند به شوهرش نگه دارد نيز چيزهايي بدانيم. شايد خانم ظاهراً از تعدادي از رفتارهاي بخصوص آقا رضايت نداشته باشد، اما واقعيت اين است که او در باطن خود، از زور خوشحالي در حال انفجار مي‌‌باشد. تعجب آور است؟!

اين مقاله را بخوانيد تا ببينيد کداميک از رفتارهاي "مردانه" تان حس علاقه همسرتان را بر مي‌‌انگيزد و براي تغيير آنها مجددا فکر کنيد.

1- مرد مردها
هر چند خانم ها ادعا مي‌‌کنند که از مردهاي مرتب و تميز و شيک پوش خوششان مي‌‌آيد، اما گاهي اوقات اگر با لباس‌هاي ورزشي کج و کوله جلوي آنها ظاهر شويد، غذا را بدون رعايت آداب ويژه بخوريد، و در کوچه فوتبال بازي کنيد، شايد به نظر خانم ها خيلي جذاب تر هم جلوه کنيد. او بدش نمي‌ آيد که هر چند وقت يکبار براي نجاتش تلاش کنيد، و يا اگر از عهده تعمير برخي وسايل برمي‌‌آييد اين کار را انجام دهيد، و يا حتي با دوستان خود گپ بزنيد.

يک خانم با يک آقا قرار نمي‌گذارد تا بر سر اين موضوع که کدامشان کفش‌ها و يا موهاي شيک تري دارند با او به رقابت بپردازد؛ بلکه اين تفاوت هاي موجود ميان شما دو نفر است که منجر به اتصال هر چه بيشتر شما به هم مي‌‌شود. البته نبايد فراموش کنيد که زمانيکه براي مشاهده تئاتر و يا صرف شام به بيرون مي‌‌رويد، او از شما انتظار دارد که لباسهاي مناسب و آراسته اي به تن کنيد، اما در عين حال بايد در نظر داشته باشيد که در بقيه ساعات بيشتر از حس مردانگي شما لذت مي‌‌برد - هر چند اين امکان وجود دارد که هرگز به اين موضوع اعتراف نکند- هميشه لازم نيست شيک ترين لباس ها را به تن کنيد و درهاي مختلف را پيش از او برايش باز کنيد، فقط کافي است که آروغ‌هاي بعد از نوشيدني را در زمان مناسب و هنگامي‌که با دوستانتان هستيد بزنيد.

2- نه گفتن
شما بايد تصميماتي که به ذهنتان را مي‌‌رسد را انجام دهيد و بر طبق آنچه عقلتان به شما دستور مي‌‌دهد، عمل کنيد؛ حتي اگر اين کار سبب عصباني شدن خانم شود. آقايون تصور مي‌‌کنند که دخترخانم ها به دنبال نامزدهايي مي‌‌گردند که او را بتوانند روي يک انگشت خود بچرخانند و هر چه که مي‌‌گويند انجام دهد. اگر بخواهيد هميشه مطابق آنچه به شما ديکته مي‌‌شود، عمل کنيد، ديري نخواهد گذشت که رابطه تان کسل کننده و ملال آور مي‌‌شود. خانم ها به دنبال مردي هستند که چيزي براي ارائه کردن در دست داشته باشد و بتواند عقايد و ملاحظات شخصي خود را در بحث ها وارد کند. آنها به دنبال مردي هستند که شخصيت منحصر بفردي داشته باشد. اگر تمام زندگي يک مرد را تنها "همسرش" تشکيل دهد، آنگاه ديگر چيزهاي زيادي براي گفتن ندارد و برايش سورپرايزهاي زيادي باقي نمي‌ ماند که بتواند در مواقع ضروري آنها را رو کند.

حتي اگر همسر شما از آن دست خانم هايي باشد که دوست دارند قدرت و کنترل خانواده را بدست بگيرند، باز هم بدش نمي‌ آيد که گه گاه با شما قدرت آزمايي و جدلي برابر داشته باشد. بنابراين اگر تا به حال تصور مي‌‌کرديد که بايد کنترل تمام امور را به دست او بسپاريد، بهتر است از اين به بعد دست از اين كار برداريد؛ به منظور حفظ رابطه و نگه داشتن او حتماً نبايد خودتان را به يک خدمتكار خانگي دست آموز تبديل کنيد.

3- مستقل بودن
شايد هميشه خانم ها به اين دليل که همسرشان ادعا مي‌‌کنند سرشان بيش از اندازه شلوغ است، به آنها توجه کافي مبذول نمي‌دارند، وقت زيادي را در محل کار خود سپري مي‌‌کنند و يا با دوست هاي خود خوش گذراني مي‌‌کنند، ناراحت مي‌‌شوند. بايد توجه داشت باشيد که اگر مي‌‌خواهيد همسرتان در کنارتان باقي بماند، بايد مانند يک پرنسس با او رفتار کنيد؛ اما از طرف ديگر، همواره در نظر داشته باشيد که اگر سرگرمي‌، تفريح و کارهاي ديگري براي انجام دادن نداشته باشيد، ممکن است خانم احساس کند که در حال خفه شدن در رابطه است. همان اندازه که شما در رابطه نياز به فضا داريد، خانم ها نيز از آزادي خود لذت مي‌‌برند و شديداً به آن محتاج هستند. يک مرد مستقل و متکي به نفس در نظر خانم ها از جذابيت بيشتري برخوردار مي‌‌باشد. يک مرد محتاج و بدون آرزوهاي بزرگ، براي بيشتر خانم‌ها هيچ گونه جذابيتي ندارد. بنابراين شما مجاز هستيد که با دوستان مختلف خود قرار ملاقات بگذاريد و شغل و سرگرمي‌ مخصوص به خودتان را داشته باشيد.

4- حسود بودن
حسادت يکي از احساسات قوي به شمار مي‌‌رود. هر چند انسان ها نمي‌توانند ميزان دقيق حسادت خود را کنترل نمايند، اما مقدار کمي‌ حسد، آن هم به طور گاه گاه و اتفاقي، به راحتي مي‌‌تواند حس جاذبه شما را در نظر او افزايش دهد. اگر شما نسبت به مردهايي که با اوصحبت مي‌‌کنند، هيچ گونه عکس العملي از خود نشان ندهيد، او تصور مي‌‌کند که به هيچ وجه برايش ارزش قائل نيستيد، به همين دليل به دنبال کسي مي‌‌رود که اين خلا را برايش پر کند. اگر او در مورد يک همکار مذکر خيلي صميمي‌ و يا مربي اش بازخواست نماييد، شايد در ظاهر به شما غر بزند، اما در باطن لبخندي بر لب هايش نقش خواهد بست. توجه: زمانيکه نوبت به حسادت مي‌‌رسد، مقدار کمي‌ از آن مي‌‌تواند مثمر ثمر واقع شود، پس در خرج کردن آن به شدت صرفه جويي کنيد. از قدرت فوق العاده آن با خبر شويد: او مي‌‌تواند عاشق مردي شود که نسبت به دارايي هاي شخصي او حساس بوده و از آنها محافظت کند.

5- آسيب پذيري گاه به گاه
هر انساني دوست دارد که احساس کند ديگران به وجود او نيازمند هستند و از آنجايي که کمتر اتفاق مي‌‌افتد يک خانم بتواند از شوهر خود محافظت کند، بد نيست که به او اجازه دهيد اين کار را از طريق روش هاي ديگر به شما اثبات کند. براي مثال بد نيست که به او اجازه دهيد تا به شما گوشزذ کند نياز به جوراب هاي بيشتري داريد، يا اينکه همي‌شه يادتان مي‌‌رود رخت ها را به خشک شويي ببريد، و براي بستن کروات خود به کمک او احتياج داريد.

شايد احمقانه به نظر برسد اما گاهي اوقات همين موارد ساده و پيش پا افتاده سبب مي‌‌شود که او احساس بهتري نسبت به خودش پيدا کند و بيش از پيش جذب شما شود. البته اين امر بدان معنا نيست که سعي کنيد از او براي خود يک مادر بسازيد - هر چند او از اين کار بدش نمي‌ آيد - اما اين امر شايد جزء آخرين چيزهايي باشد که او انتظارش را از شما دارد؛ فقط زمانيکه نياز به کمک داشتيد و احساس مي‌‌کرديد که او مي‌‌تواند به شما کمک کند، از او درخواست همکاري کنيد. با اين کار بدون شک به او احساس قدرت، سودمند واقع شدن، و مهم بودن دست خواهد داد. اغلب مردها تصور مي‌‌کنند که براي کشاندن خانم ها به سمت خود بايد از خودشان يک قهرمان دست نيافتني بسازند، اما اين امر صحت ندارد. مقداري نيازمندي و کمک خواستن سبب مي‌‌شود که شما در نظر او تا حدي آسيب پذير جلوه کنيد، و در چنين موقعيتي تمام خانم ها حاضر ايستاده اند تا به داخل رابطه شما آمده و به شما کمک کنند.

6- پنهان کردن احساسات
شايد او هميشه اعتراض مي‌‌کند که چرا نبايد بداند که شما در حال فکر کردن به چه موضوعي هستيد. شايد دوست داشته باشد بداند که در طول روز و در محل کار براي ما چه اتفاقاتي رخ داده، شايد همي‌شه از شما بخواهد تا در مورد همه چيز با او صحبت کنيد، و به اصطلاح سفره دلتان را براي او باز کنيد تا بتواند به عمي‌ق ترين نقطه از احساساتتان دسترسي پيدا کند. شما مي‌‌دانيد که خانم ها با دوست هاي دختر در مورد جزييات تمام مسائل به خصوص در مورد نگراني هاي خود، صحبت مي‌‌کنند. به همي‌ن دليل اگر بخواهيد تمام احساست خود را در مقابل او بازگو کنيد، خيلي راحت مي‌‌تواند به شما نمره دهد.

در برخي مواقع اگر کمي‌ از او دوري کنيد و خود را کمي‌ اسرار آمي‌ز جلوه دهيد، او علاقه بيشتري به شما پيدا خواهد کرد. نکته جالب اينجاست که خودش به شخصه براي پيدا کردن حقيقت تلاش مي‌‌کند. خانم ها لذت مي‌‌برند تا بدون اينکه شما به آنها چيزي بگوييد، خودشان بتوانند از اسرار شما سر در بياورند. شايد آنقدرها هم که شما تصور مي‌‌کنيد از اين کار متنفر نباشد.

7- سرتاپاي او را وارسي کنيد
خانم ها به اندازه آقايون دوست دارند که ديگران آنها را به خاطر توانايي هاي ذهني و عملي شان تحسين کنند، و زمانيکه کاري را درست انجام دادند مورد تشويق قرار بگيرند؛ آنها در چنين حالتي انتظار ترفيع رتبه و تشويقي نيز دارند. اگر يک خانم با حالت جذابي صحبت ميكند دلش مي‌‌خواهد مورد توجه قرار بگيرد. البته اين امر به شرايط و کسانيکه به او توجه مي‌‌کنند هم بستگي دارد.

اما زمانيکه نوبت به مردي مي‌‌رسد که خانم دوستش مي‌‌دارد، با کمال ميل به او اجازه مي‌‌دهد که کليه متعلقاتش را چک کند. خانم ها هم مانند آقايون از تعريف و تمجيد لذت مي‌‌برند. اگر به او توجه کنيد او واقعا خوشحال مي‌‌شود و اين خوشحالي شما را به هر کجا که بخواهيد خواهد رساند.

8-هميشه بهترين رفتارهايتان را رو نکنيد
هر چند خانم ها در بيشتر موارد، زماني که غر زدن هايشان را شروع مي‌‌کنند کاملاً جدي هستند، (به ويژه زمانيکه آشغال غذاهاي خود را روي ميز بگذاريد و يا جوراب هايتان را برنداريد) اما بايد اين امر را هم در نظر داشته باشيد که اگر بخواهيد هميشه با او موفقت کنيد و مطابق خواسته هايش رفتار کنيد، او دلش براي خود واقعي شما تنگ خواهد شد.
اين دست رفتارها به دو قسمت تقسيم مي‌‌شوند: آنهايي که خود واقعي شما را نمايان مي‌‌سازند و آن دسته اي که شما را به او نشان مي‌‌دهند. از آنجايي که ما کاملاً واقف هستيم که خانم ها نيازمند توجه هستند و همين توجه باعث جذب خانمها به آقايون مي‌‌شود، اين احتمال وجود دارد که برخي رفتارهاي منحصر بفرد شما باعث شود تا گل لبخند را بر روي لب هاي او بنشاند و در وجود او جذابيت بيشتري نسبت به شما ايجاد نمايد. بنابراين هيچ گاه نبايد به ظاهر صحبت هاي او توجه کنيد؛ در بيشتر مواقع او شما را فقط به خاطر وجود خودتان دوست مي‌‌دارد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسب‌ها: مرد مردها , نه گفتن , مستقل بودن , حسود بودن


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

آن هنگام که حضرت حق، روح اشرف مخلوقات را در کالبد این آفریده‌ی شگرف می‌دمید، به هر نیمه موهبتهایی بخشید و هر کدام را نسبت به دیگری نیازمند نمود. فرشتگان درگاه الهی مأمور شدند به این‌که خاک خلقت زن را بیشتر غربال کنند تا نرمی وجود او بیشتر شود. اما برای مرد اینچنین نبود، چون مرد باید با زبری روزگار روبرو می‌شد و اندکی ضمختی در وجودش لازم بود.

آنچه که از موهبت حیا و عفت و حجب در کاسه‌ی دل زن ریخته شد بیش از مرد بود. به درون رگ مرد نیز رشک و تعصب و غیرت تزریق شد. محبت، عشق، دلدادگی، وفاداری، زیبادوستی و پاکدامنی نیز بین هر دو نیمه وجود بشر به یکسان تقسیم شد.

زن در کلاس صبر و ناز و انتظار شاگرد اول شد و مرد در کلاس تمنّا و نیاز و تلاش برای وصال. زن آموخت که چگونه دل برباید و مرد آموخت که چگونه دل به دست آرد. بشر موجود شریفی بود. رشد و تربیت این شرافت به زن سپرده شد و صیانت و حمایت از آن به مرد. انسان معصوم بود. عصمت در درون زن رشد یافت و مرد نگهبان خدا برای حفظ این معصومیت گماشته شد.

پس از خلق بشر، هر آنچه که رحمان آفرید از جنس محبت بود. از جنس عشق، از جنس زیبایی. آدمی آموخت که نیم خود را با این محبت و مهر می‌تواند به نیم دیگر پیوند زند. بشر فهمید که کمال از جنس مهربانی است و کامل بودن جز با عشق حاصل نمی‌شود.

اما مرد عصیانگر بود و سرکش. نگاه به هر سو داشت و میل به کشف و ادارک. پس حجاب چشم بر او واجب شد تا نگاهش فقط به سوی محبوب خود باشد. زن نیز چون لطیف بود و زیبا، میل به خودآرایی و نمایانگری داشت. پس حجاب تن بر او واجب شد تا گرفتار تبرج نشود. این شد که خداوند اول بار حجاب چشم را به سوی مرد نازل کرد و سپس حجاب تن را برای زن آفرید.

حجاب نیز آفرینشی از جنس محبت بود، چون با حجاب تمنای مرد از زن بیش از پیش شد. مرد خواهان آن چیزی بود که سهل‌الوصول نباشد و پوشیدگی زن را دوست می‌داشت. برای مرد آن چیزی ارزشمند بود که با تلاش و کوشش به دست آید.

با حجاب، متانت زن نیز بیش از پیش شد. چون زن خواهان خواهش مرد بود و حجاب باعث می‌شد که زن خواستگار پیدا کند و خواستنی شود. زن دانست که رمز برتری جسم ظریف او بر درشتی هیبت مرد، نگاه متین است و اخم ابرو و کلام با صلابت. مرد نیز پی برد که راه ورود به قلب صاحب این متانت و سرسنگینی و صلابت، کرنش است و محبت و خواهش.

زن آموخت که باید به راحتی دست‌یافتنی نباشد، همچون مروارید درون صدف؛ و مرد فهمید که برای وصال به گوهر وجود محبوب، دست‌درازی بی‌فایده است و اجازه و مراعات و طلب لازم است. زن فهمید که سر سرکش مرد را با حجاب می‌توان به سوی خود گرداند و مرد فهمید که حجاب نشانه علقه و مهر و وفای زن به اوست. حجاب اینگونه رمز شکل‌گیری محبت بین زن و مرد شد.

با حجاب، زن فهمید که جایگاه او در نظام هستی، مطلوب و محبوب و معشوق است و مرد فهمید که آفرینش برای او حکم طالب و مایل و عاشق رقم زده است. اینگونه بود که در جنت‌المأوی زن ارزشمند شد و مرد قدردان. اینگونه بود که در بهشت عدن، زن لایق مادر شدن گشت و ام‌البشر نام‌گرفت و مرد سعادت حامی‌بودن، پشتوانه بودن و تکیه‌گاه بودن پیدا کرد تا از مادرانگی‌های زن مراقبت نماید.

حجاب بود که مرد را از تعهد زن به زندگی آگاه نمود، زن را از وفاداری مرد به عهد خود مطمئن ساخت و پیوند زن و مرد را محکم کرد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسب‌ها: حجاب , جذابيت , محبوبيت , حجاب زن


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

مردان‌مانند زنان‌ آن‌قدر با ظرافت‌ دروغ‌ نمي‌گويند كه‌دروغ‌شان‌ براي‌ هميشه‌ پنهان‌ بماند. زنان‌ نيز به‌خاطر دروغ‌ گفته‌ شده‌ از سوي‌ همسرشان‌ دلخورمي‌شوند.
بعضي‌ از مردها معتقدند كه‌ نبايد به‌ همسرشان‌حقيقت‌ را ابراز كنند و تصور مي‌كنند بادروغ‌گويي‌ مي‌توانند همسر خود را قانع‌ كرده‌ وبه‌ قول‌ معروف‌ گول‌ بزنند. اما در اكثر موارد اين‌مسئله‌ به‌ نتيجه‌ نامطلوب‌ نمي‌رسد و سبب‌اختلافات‌ شديد خانوادگي‌ مي‌شود. زيرا مردان‌مانند زنان‌ آن‌قدر با ظرافت‌ دروغ‌ نمي‌گويند كه‌دروغ‌شان‌ براي‌ هميشه‌ پنهان‌ بماند. زنان‌ نيز به‌خاطر دروغ‌ گفته‌ شده‌ از سوي‌ همسرشان‌ دلخورمي‌شوند. در اين‌ مقاله‌ به‌ دلايل‌ عمده‌ دروغ‌مردان‌ به‌ همسرانشان‌ خواهيم‌ پرداخت‌. ازطرفي‌زنان‌ به‌ دليل‌ احساسات‌ لطيف‌شان‌ زودرنج‌تر ازمردان‌ هستند آنان‌ با تلنگري‌ كوچك‌ روحيه‌شان‌به‌ هم‌ ريخته‌ مي‌شود و حالت‌ افسردگي‌ واضطراب‌ در چهره‌شان‌ به‌ خوبي‌ مشاهده‌ خواهدشد.لذا مردان‌ براي‌ گفتن‌ بياناتشان‌ بايد دقت‌بيشتري‌ داشته‌ باشند.

به‌ دروغ‌هاي‌ مردان‌ كه‌ به‌همسرانشان‌ مي‌گويند توجه‌ كنيد:

1. بسياري‌ از مردان‌ از اين‌ كه‌ احساس‌مي‌كنند زنان‌ تحمل‌ شيندن‌ دروغ‌ را ندارند، به‌سادگي‌ دروغ‌ مي‌گويند. شايد دروغ‌گويي‌ آنهافقط به‌ خاطر ناراحت‌ نكردن‌ همسرشان‌ باشد. امااين‌ را بدانند كه‌ هر چقدر هم‌ كه‌ همسران‌شان‌ ازبيان‌ حقيقت‌ نگران‌ و مشوش‌ مي‌شود اما بهتر ازگفتن‌ دروغ‌ مي‌باشد. زيرا روزي‌ حقيقت‌ در نزدزن‌ فاش‌ شده‌ و آن‌ زمان‌ است‌ كه‌ دنيا در برابرچشمان‌ زن‌ و شوهر سياه‌ خواهد شد و كار به‌جاهاي‌ باريك‌ خواهد كشيد. پس‌ اجازه‌ ندهيدچنين‌ شود.
و اما يك‌ توصيه‌ به‌ زنان‌; در صورتي‌ كه‌ احساس‌كرديد همسرتان‌ به‌ دليل‌ مصلحت‌ زندگي‌اش‌ به‌شما دروغ‌ گفته‌ و اين‌ دروغ‌ تاثير چنداني‌ دروضعيت‌ زندگي‌ زناشويي‌ و عشق‌ و محبت‌ ميان‌تان‌ندارد. پس‌ بهتر است‌ به‌ روي‌ خود نياوريد و ازكنار آن‌ بگذريد. مطمئن‌ باشيد همسرتان‌ خواهدفهميد و شرمنده‌ شما خواهد شد.

2. تعريف‌ و تمجيد را به‌ پاي‌ دروغ‌ نزنيد.بعضي‌ از مردان‌ تصور مي‌كنند اگر از همسرشان‌تعريف‌ كنند دچار دروغ‌گويي‌ شده‌اند. اگر اين‌مسئله‌ را دروغ‌گويي‌ فرض‌ مي‌كنيد، بهتر است‌ به‌اين‌ دروغ‌گويي‌ ادامه‌ دهيد. زيرا همسر شما ازتشويق‌ و تحسين‌ شما خشنود شده‌ و به‌ زندگي‌اميدوارتر خواهد شد و با نيرو و انرژي‌ بيشتري‌ به‌زندگي‌ ادامه‌ مي‌دهد. براي‌ مثال‌ در برابرخانواده‌ خودتان‌ شروع‌ به‌ تعريف‌ از همسرتان‌كنيد. كفش‌هايش‌ را جلوي‌ پاي‌ او جفت‌ كنيد.برايش‌ ميوه‌ پوست‌ بكنيد. حتي‌ اگر فكر مي‌كنيدهمه‌ اين‌ كارها را از روي‌ تملق‌ و دروغ‌ انجام‌مي‌دهيد با انجام‌ چنين‌ كاري‌ نزد خانواده‌تان‌،نتيجه‌اش‌ را ببينيد، همسرتان‌ پروانه‌واربه‌ دور شماخواهد چرخيد، احترام‌ دو صد چندان‌ به‌ شماخواهد گذاشت‌ پس‌ ارزشش‌ را دارد كه‌ دست‌ به‌چنين‌ تملق‌ و دروغي‌ بزنيد.

3. بعضي‌ از مردان‌ سياست‌ خوبي‌ را اززندگي‌شان‌ دارند. آنان‌ بدون‌ اين‌كه‌ خود راخسته‌ كارخانه‌ كنند به‌ نحويي‌ با همسرشان‌ برخورددارند و خود را درگير كمك‌ به‌ وي‌ مي‌كنندكه‌ اوواقعا احساس‌ مي‌كند همسرش‌ در كارهاي‌ خانه‌ اورا همراهي‌ كرده‌ است‌. البته‌ بد نيست‌ كه‌ همسرتان‌را كمك‌ كنيد و دست‌ ياري‌ به‌ او بدهيد. زندگي‌يعني‌ همكاري‌ و همياري‌، وقتي‌ مهماني‌ به‌ خانه‌شما مي‌آيد روي‌ صندلي‌ ننشينيد و به‌ همسرتان‌دستور ندهيد. بلكه‌ ظاهرا هم‌ كه‌ شده‌ او را كمك‌كنيد. حتي‌ از لحاظ لفظي‌ مثلا بگوييد كمك‌مي‌خواهي‌. من‌ در انجام‌ هر كاري‌ آماده‌ هستم‌.ولو اين‌ كه‌ روي‌ صندلي‌ بنشينيد و با دوستانتان‌مشغول‌ به‌ حرف‌ زدن‌ شويد. هر چندوقت‌ يك‌باراو را صدا بزنيد و از او سوال‌ كنيد! بيايم‌ كمكت‌كنم‌؟ اين‌ نوع‌ دروغ‌گويي‌ نيز مي‌تواند تاثير خوبي‌بر همسرتان‌ بگذارد و در برابر مهمان‌ها سربلندباشد.

4. بعضي‌ از مردان‌ در برابر غر زدن‌ زنان‌شان‌مجبور به‌ گفتن‌ دروغ‌هايي‌ مي‌شوند كه‌ در انجام‌ وبرآورده‌ ساختن‌ آن‌ ناتوان‌ هستند. اين‌ چنين‌زنان‌ بايد گفت‌ كه‌ هيچ‌ گاه‌ همسر خود را تحت‌فشار نگذاريد و از او درخواست‌هاي‌ ناشدني‌نخواهيد. مردي‌ كه‌ زير بار فشار سخن‌هاي‌همسرش‌ باشد، دست‌ به‌ دروغ‌ گويي‌ مي‌زند و به‌همسرش‌ وعده‌هايي‌ مي‌دهد كه‌ خودش‌ هم‌مي‌داند از عهده‌ آن‌ برنمي‌ آيد اما به‌ خاطر ساكت‌كردن‌ همسرش‌ و جلوگيري‌ از كشمكش‌ و جنگ‌اعصاب‌ مجبور به‌ دروغ‌ گويي‌ مي‌شود. در اين‌ جازن‌ مقصر است‌. او سبب‌ اين‌ دروغ‌ شده‌ است‌. هرزني‌ بايد شرايط همسرش‌ را بداند و بيش‌ از آن‌ ازهمسرش‌ توقع‌ نداشته‌ باشد.
غرور و شخصيت‌ مرد نبايد زير پا لگدمال‌ شود.يك‌ زن‌ بايد همسرش‌ را آن‌قدر دوست‌ داشته‌باشد كه‌ اگر زندگي‌ كمي‌ و كاستي‌ به‌ وجود آمدهمراه‌ و در كنار همسرش‌ با مشكلات‌ دست‌ و پنجه‌نرم‌ كند. نه‌ اين‌ كه‌ سبب‌ لاف‌زني‌ و اغراق‌گويي‌ ودروغ‌گويي‌ همسرش‌ شود.

5. مردان‌ براي‌ اين‌ كه‌ در برابر همسر خود به‌قول‌ معروف‌ كم‌ نياورند، سعي‌ مي‌كنند دروغ‌بگويند. بعضي‌ از زنان‌ عادت‌ دارند مزاياي‌ مردان‌ديگر را به‌ رخ‌ همسر خود بكشند. براي‌ مثال‌مي‌گويند شوهر دوستم‌ مرد بسيار شجاعي‌ است‌ ويا اين‌ كه‌ بسيار دست‌ و دلباز است‌ و همه‌ مال‌ واموالش‌ را در اختيار همسرش‌ گذاشته‌ است‌.مردان‌ به‌ اين‌ مسئله‌ حساسيت‌ نشان‌ مي‌دهندوآنان‌ دوست‌ ندارند همسرشان‌ مرد ديگري‌ را برتراز او ببيند شايد يك‌ حس‌ حسادت‌ ناخودآگاه‌باشد كه‌ زنان‌ بايد به‌ اين‌ حس‌ توجه‌ كنند. گاهي‌مردان‌ در برابر تمجيد همسرشان‌ از مرد ديگردست‌ به‌ گفتن‌ دروغ‌هايي‌ مي‌زنند. مثلا مي‌گويندامروز در خيابان‌ با پسري‌ جوان‌ هيكل‌مندي‌ دعواكردم‌ و او را به‌ شدت‌ زدم‌. او چنين‌ دروغي‌ را به‌همسرش‌ مي‌گويد تا اظهار دارد كه‌ او هم‌ شجاع‌است‌. زنان‌ نبايد محيطي‌ فراهم‌ كنند كه‌همسرشان‌را وادار به‌ دروغ‌هايي‌ شاخدار كنند.هر فردي‌ يك‌ حالت‌ و روحيه‌ و شخصيت‌ خاص‌ به‌خودش‌ را دارد. شما نبايد شوهر خود را با مردديگري‌ مقايسه‌ كنيد. بلكه‌ او را همان‌طور كه‌ هست‌دوست‌ داشته‌ باشيد. همان‌ طور كه‌ مشاهده‌مي‌كنيد بعضي‌ از دروغ‌ها بار منفي‌ و گاهي‌ هم‌ بارمثبت‌ دارد. البته‌ يك‌ زن‌ و شوهر بايد حقيقت‌ گراباشند و در هر شرايطي‌ راست‌گويي‌ را سرلوحه‌زندگي‌ خود بدانند و حتي‌ اگر در گذشته‌ رخ‌دادناگواري‌ داشته‌اند، همچون‌ دوست‌ واقعيت‌ رابگويند. در زندگي‌ زناشويي‌ بيان‌ حقيقت‌ ولو اين‌كه‌ منجر به‌ دلخوري‌ شود باارزش‌ و مهم‌ نيست‌.البته‌ همان‌طور كه‌ در مقاله‌ فوق‌ درج‌ شده‌ گاهي‌دروغ‌ و تملق‌ در زندگي‌ سبب‌ ايجاد اعتماد به‌نفس‌ در فرد مقابل‌ مي‌شود و او را به‌ زندگي‌اميدوارتر و سرزنده‌تر مي‌كند. پس‌ زن‌ و شوهربايد در زندگي‌ محتاطانه‌ عمل‌ كنند و در جهت‌ايجاد يك‌ زندگي‌ مستحكم‌تر و پرمحتواتر سعي‌ وتلاش‌ خود را به‌ كار گيرند.



موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسب‌ها: 5 دروغ عمده , دروغ , دوروئي , نيرنگ


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

اين موضوع حقيقت دارد كه امروزه بيش از هر زمان ديگر مردان عجله‌اي براي متعهد گشتن به يك رابطه درازمدت از خود نشان نمي‌دهند.

هنگامي كه از مردان در مورد علل اين مسأله پرسش مي‌شود، آنها معمولاً چندين دليل گوناگون را براي عدم آمادگي‌شان براي ازدواج مطرح مي‌سازند. اما در كل 4 عامل عمده وجود دارد كه تأثير بسزايي روي رفتار مردان امروزي براي تن ندادن به تعهد درازمدت ازدواج اعمال مي‌كنند:

1 - مردان با فشار اجتماعي كمتري براي متأهل شدن مواجه هستند. بنابراين يك عامل براي تن دادن به ازدواج در مردان عملاً حذف مي‌شود.

2 - مردان از پيامدهاي احتمالي عدم موفقيت‌آميز شدن رابطه وحشت دارند. رنج‌هاي عاطفي حاصل از جدايي مي‌تواند براي مردان ويرانگر و طاقت‌فرسا باشد. از طرفي آنها بيشتر نگران ريسك خسارات مالي كه احتمال دارد هنگام جدايي و طلاق متحمل آن گردند، نيز هستند.

3 - اين در سرشت و طبيعت مردان است كه هر چيزي را كه موجب تغيير عمده و جدي در زندگي‌شان مي‌شود را به تأخير اندازند. ازدواج تا حدودي آغاز مشكلات يك مرد است. خواه مردان امروزي به اين گفته اعتقاد داشته باشند و يا خير، مردان تمايلي به خروج از منطقه آسايش و فراغ خاطر خويش و گام نهادن به يك زندگي مملو از مسئوليت، سازش و از خودگذشتگي را ندارند.

4 - مردان هنگامي تن به ازدواج مي‌دهند كه مطمئن شوند بهترين گزينه ممكن را انتخاب كرده‌اند. تعداد معدودي از مردان همواره در اين انديشه‌اند كه: نكند سر و كله يك دختر بهتر در زندگي آنها پيدا شود. اما چگونه مي‌توان مردان را پاي‌بند يك رابطه درازمدت و تعهدآور ساخت؟


9 روش براي دستيابي به اين منظور و اين كه قلب يك مرد را فتح كنيد به قرار زير است:

1 - آگاهانه و معقولانه اطمينان يابيد كه مردي كه برگزيده‌ايد را دوست داشته و مي‌خواهيد باقي عمر را با وي سپري كنيد. بنابر اين تا زماني كه كاملاً متقاعد نشده‌ايد كه براي يكديگر مناسب هستيد، انديشه تعهد و ازدواج نبايد به ذهن شما خطور كند. شناخت شما از همسرتان بايد به حدي باشد كه قادر به تعيين اين موارد باشيد كه وي قادر به متعهد شدن مي‌باشد. او برخوردار از بسياري از ويژگي‌ها و صفاتي است كه شما همواره در مرد دلخواه خود جستجو مي‌كرديد. شخصيت او شما را ملزم به احترام و ستايش مي‌گرداند. او قبلاً در آزمون‌ وفاداري، صداقت، راستي و مراعات حال ديگران سربلند بيرون آمده است و آن كه بايد مطمئن گرديد كه وي شما را حقيقتاً دوست دارد.

2 - همواره همان فردي باشيد كه هستيد و از ابراز ماهيت واقعي خود بيم نداشته باشيد. اين شايد مهمترين خصلتي باشد كه مردان در زنان جستجو مي‌كنند. 99 درصد از مردان در نظر‌سنجي‌هاي گوناگون اين گونه اظهار داشته‌‌اند كه زناني كه شخصيت‌شان پس از ازدواج دستخوش تغيير مي‌شود در رديف نخست فهرست علل جدايي‌ها پس از ازدواج آنها قرار مي‌گيرند.
پافشاري در رفتاري كه در آن زنان به منظور اهميت بخشيدن به مرد خود، مرتباً با او سازش كرده و از ابراز عقايد و نظرات خود خودداري مي‌كنند و يا به لطيفه‌هاي بي‌مزه او مي‌خندند، هيچ‌گاه نتيجه‌بخش نخواهد بود. بنابراين خويشتن حقيقي خود باشيد و همواره مراقب باشيد شايد مرد شما در حال امتحان كردن شماست.

3 - به او نشان دهيد كه استقلال داريد. مردان از زناني كه به عقب تكيه مي‌دهند و منتظر مي‌مانند تا مرد آنها تمام امور زندگي آنها را به دست گيرد، بيزار هستند. نشان دهيد با آن كه شما از ايده‌هاي او استقبال مي‌كنيد، بدون او نيز توانايي به انجام رسانيدن كارها را داريد.
هر گاه برنامه خريد خانه‌اي را در سر داريد آن را به پس از ازدواج خود موكول نسازيد. زيرا اين عمل موجب مي‌شود مرد اين گونه برداشت كند كه شما شخصيت مستقلي نداريد.

4 - به او نشان دهيد كه فردي مهربان و دوست‌ داشتني هستيد. شايد شگفت‌‌انگيز به نظر آيد: يك مرد به دختري نياز دارد كه او را دوست داشته و خود نيز دوست داشتني باشد. به همان ميزان كه استقلال فردي به زنان قدرت مي‌بخشد به همان ميزان نيز عدم توانايي آنها در سازگاري، مردان را دلسرد مي‌كند.
مردان اين گونه زنان را بي‌احساس، بي‌عاطفه و ناتوان در عشق‌ورزي تلقي مي‌كنند. بنابراين همان طور كه زنان نياز دارند استقلال فردي خود را به مردان نشان دهند بايد مشخص كنند كه داراي ميل وافري براي قسمت كردن عشق خود با مرد زندگي‌شان هستند.

5 - نشان دهيد كه او را دوست داريد. علاقه‌مندي به خويشتن حقيقي او نه براي آنچه او مي‌تواند براي شما فراهم آورد. بسياري از مردان در پاسخ به اين پرسش كه چه چيزي پيش از ازدواج براي آنها حائز اهميت است، پاسخ داده‌اند كه: اطمينان يافتن از آن كه دختر مورد علاقه آنها را دوست داشته باشد براي آنچه كه هستند و نه وسيله‌اي براي دستيابي به هدف.
هيچ مردي دوست ندارد احساس كند كه دختر مورد علاقه‌اش به اين علت او را برگزيده‌ كه: او يك تأمين‌‌كننده معيشت مناسب، يك شهروند نمونه و يا حتي يك پدر خوب بالقوه است. تمام اين مسائل براي مردان اهميت دارد اما يك مرد زماني كه متوجه مي‌شود يك دختر به اين علت او را برگزيده كه او بهترين دوست او بوده است بسيار خرسند مي‌شود.
دختري كه همواره در كنار همسر خود باقي بماند صرف نظر از موقعيت و اوضاع مرد خود اما چگونه مي‌تواند به اين امر نائل آيد؟ به زندگي او علاقه نشان دهيد همچنين به علاقه‌مندي‌ها و ارزش‌هايي كه او در زندگي قائل است. درباره شغلش صحبت كنيد اما بيشتر به جنبه‌هاي معنوي و بالندگي شخصيتي آن توجه كنيد و نه به درآمد و منافع مالي آن. از خصوصيات نيك شخصيتي و اخلاقي او سخن گوييد.

6 - براي آن كه او را به دنبال خود بكشانيد برايش نقش بازي نكنيد. مردان كاملاً از بازي‌هايي كه زنان به آنها روي مي‌آورند تا توجه مردان را جلب خود سازند آگاهند. حتي ممكن است مردان اغواگرديده و براي پيروزي در بازي‌هاي شما به هر عملي دست بزنند. اما هيچ‌گاه متعهد به شما نخواهند شد.
البته عده معدودي هم بر اين باورند هم صحبت شدن با ديگران براي برانگيختن حس حسادت ممكن است براي مدت كوتاهي كار‌ساز باشد. اما او چگونه مي‌تواند به شما اعتماد كند؟ هنگامي كه شما را دسيسه‌گر بپندارد؟ حتي اگر شيفته شما باشد. هنگامي كه كوچكترين شبهه‌اي در اعتماد و صداقت شما داشته باشد از متعهد شدن هراس خواهد داشت.

7 - نشان دهيد كه قصد تغيير دادن او را در سر نداريد. هر گاه يك مرد احساس كند كه تعهد به يك دختر و ازدواج با او سبب به وجود آمدن تغييرات عمده و اساسي در سبك زندگي او مي‌شود، سرسختانه‌ براي متعهد شدن از خود مقاومت نشان خواهد داد. حتي اگر عاشق آن دختر باشد.
نشان دهيد كه قادر به سازش با او هستيد. نشان دهيد از آن كه او بدون حضور شما براي تماشاي فوتبال يك شب را با دوستان خود بگذارند، اعتراضي نداريد، كاري نكنيد كه احساس كند اكنون بايد از وقت خود كمال استفاده را ببرد. زيرا زندگي او پس از ازدواج تغيير خواهد كرد.

8 - به ظاهر خود اهميت دهيد. اين بدين مفهوم نيست كه شما مانند يك مدل قدم برداشته و يا لباس بپوشيد. اما تا حدودي به ظاهر خود برسيد. لباسي به تن كنيد كه بيانگر بهترين صفات شما و برازنده شما باشد. با اعتماد به نفس حركت كرده و رفتار كنيد.

9 - طوري وانمود نكنيد كه براي ازدواج شتابزده‌ايد، ممكن است شما تصور كنيد او تاكنون وقت زيادي را براي تصميم‌گيري در مورد شما سپري كرده است. اما آرامش خود را حفظ كنيد! اين ممكن است خبر نويدبخشي باشد. ممكن است او مي‌خواهد مطمئن شود كه يك تصميم معقول و صحيح اتخاذ كرده است.
خود را شتابزده و ناشكيبا نشان ندهيد. با خيال آسوده به زندگي روزمره و عادي خود ادامه دهيد. هيچ‌گاه به يك مرد پيشنهاد ندهيد كه به ملاقات والدين شما بيايد و يا بالعكس. مگر آن كه خود خواهان باشد. بهتر است اجازه دهيد اين تصميم را خود اتخاذ كنند.

به خاطر داشته باشيد هدف شما فراهم آوردن اطلاعات مورد نياز براي اتخاذ تصميم است. ضمن اين كه فضا و فرصت كافي و مورد نياز را نيز در اختيار او قرار دهيد.

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی ، فقط خانمها
برچسب‌ها: فتح قلب , فشار اجتماعي , سرشت و طبيعت , تن به ازدواج


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
 

سلام دادن را تو آغاز کن زیرا سلام موجب اطمینان طرف مقابل می شود.

تبسم کن زیرا تبسم طرف مقابل را سحر می کند و قلبش را می نوازد.

به طرف مقابل خود اهمیت ده و از او تقدیر کن و با مردم آنگونه برخورد کن که دوست داری با تو برخود کنند.

در شادی های مردم شریک شو.

نیازهای مردم را برآورده کن زیرا بدین ترتیب به قلبشان راه می یابی .نفس ها با برآورده کردن نیازها پر می شود .

از لغزشها درگذر و در روح و روان خود تسامح نشان بده .

در جستجوی شگفتی ها باش ودر پی آنها باش که باعث کسب دوستی و جذب قلوب می شود .

در هدیه دادن بخیل نباش اگر چه قیمت آن کم باشد زیرا ارزش معنوی آن بیشتر از ارزش مادی است .

دوست داشتن را به طرف مقابل اظهار کن زیرا کلمات دوست داشتنی به قلب ها نفوذ می کند .

در پی نصیحت مردم باش بگونه ای که آبروی مخاطب نرود .

با دیگران در حد توجه شان صحبت کن زیرا افراد میل دارند که در مدار توجه شان کسی با آنها گفتگو کند.

خوشبین باش و بشارت را در دور و بر خود پخش کن .

اگر دیگران کار خوبی انجام دادند از آنها تعریف کن زیرا ستایش در نفس اثر می گذارد اما در تعریف زیاده روی نکن .

کلمات خود را برگزین تا جایگاه تو بالا رود زیرا کلمه ی نیکو بهترین وسیله برای نوازش قلبهاست .

با مردم متواضع باش زیرا انسانها از کسی که احساس برتری می کند متنفر هستند .

در پی صید عیوب دیگران مباش بلکه به اصلاح عیوب خود مشغول باش .

هنرسکوت را بیاموز زیرا مردم کسی را که به آنها گوش می دهد دوست دارند .

دائره دانش خود را وسیع گردان و درهر روز دوست تازه ای بدست آور.

تلاش کن که تخصص و توجهات خود را متنوع تر سازی ،این کار موجب آن میشود که هم دائره علم تو افزایش یابد و هم تعداد

دوستانت .

20-اگر کار خوبی برای شخصی انجام دادی منتظر عوض آن نباش .

 


موضوعات مرتبط: روان شناسی
برچسب‌ها: عزيز شدن نزد ديگران , سلام كردن , تبسم , اهميت دادن


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

آسيب‌شناسي آرايش‌هاي زنانه برخي مردان اجتماع


نگاهي به پديده مردانگي زنانه شده


آرايش و زينت كردن مردها به چه قيمتي است ؟ در كجا ريشه دارد ؟ آيا صرفا ناشي از مشكلات رواني و روحي فرد است ؟ يا دلايل ديگري هم دارد؟
سرویس فرهنگی تعامل : يك روزايي تو شهر ما مردونگي به غيرت بود و حميت و از خود گذشتگي و هزاران القاب ديگه كه هممون تو شاهنامه فردوسي زياد مي خونديم . يادم مياد هميشه بزرگ‌تر ها در زمان يك ذره قبل از خودمون از امثال مرحوم طيب و تختي ياد مي‌كردند . بعد از اون از مردايي يادم مياد كه با دست خالي سينه شون و سپر كردند و براي باز كردن راه دفاع از ناموس و وطن خودشون تو صف مين مي‌ايستادند . تا كسي جرات نكنه به خواهراي مملكتش نگاه چپ به كنه . اما حالا چند وقته ديگه از مردونگي چيزي يادم نمياد !! نمي دونم شايد اشتباه كنم اما به رام به هزار و يك دليل جاي سواله ، چرا مردا مثل خانوما لباس مي پوشن ؟ چرا آرايش مي كنن ؟ چرا از زيور آلات زنانه استفاده مي كنن؟

 


آرايش و زينت كردن مردها به چه قيمتي است ؟ در كجا ريشه دارد ؟ آيا صرفا ناشي از مشكلات رواني و روحي فرد است ؟ يا دلايل ديگري هم دارد ؟

بسياري از پسر بچه‌ها در كودكي يعني در حدود سه سالگي به سراغ لوازم آرايش مادرانشان مي‌روند و دست به آرايش كردن خود مي‌زنند و يا اگر مادرانشان آرايش مي‌كنند به دقت به آن‌ها خيره مي‌شوند و تقليد مي‌كنند . اين امر از نظر روانشناختي كاملا طبيعي است چون كودك در اين سن در مرحله تقليد از بزرگ‌ترها قرار دارد و علاوه بر اين سن شكل گيري هويت جنسي كودك است .

اما آرايش و زينت كردن مردها در بزرگسالي قطعا ريشه در مشكلات رواني دارد . اغلب آرايش كردن در مردها و آرايش زياد و غليظ در خانم‌ها ريشه در شكل نگرفتن مفهوم خود فرد و در پي آن عزت نفس ضعيف است . نوعي توجه طلبي است و نشاندهنده ناكامي‌هاي درون شخصيت است .

در كشور ما ، بسياري از پسران جوان اين چهره‌ها را در فيلم‌هاي خارجي ديده و فكر مي‌كنند اين رفتارها نشانه تجدد گرايي و مد است ، غافل از اين كه اين رفتارها در دل آن جامعه هم معناي خوبي ندارد
امروزه شاهد اين گونه از رفتارهاي اجتماعي هستيم كه درميان بسياري از پسرهاي نوجوان كه درست در سن شكل گيري هويت شخصي هستند به طور خرده فرهنگ رواج پيدا كرده است و چون هويت اصلي خود را در نمي‌يابند و اغلب راهنما و مشاوراني در زندگي خود ندارند به اين در و آن در مي‌زنند و به نوعي با انجام چنين رفتارهايي گدايي هويت مي‌كنند . نوعي احساس پوچ گرايي عميق است .

در جوامع غربي آرايش كردن مردها و پسران دلايل خاص آن فرهنگ را دارد ، اغلب افرادي كه آرايش‌هاي سياه يا قرمز مي‌كنند پوچ گراياني هستند كه روي به شيطان پرستي و يا خرافات آورده‌اند . و يا مرداني كه مشكلات هويت جنسي دارند و يا همجنس باز هستند كه اغلب مي‌خواهند در رابطه جنسي منفعل باشند .

 


در بعضي اوقات اين مشكل با آرايش‌هاي سبك‌تر در مردان عادي ديده مي‌شود كه بررسي‌ها نشان داده آن‌ها حالت دوجنسيتي دارند و هورمون‌هاي زنانه در بدن آن‌ها بر هورمون تستسترون ( مردانه ) غلبه دارد .

در كشور ما ، بسياري از پسران جوان اين چهره‌ها را در فيلم‌هاي خارجي ديده و فكر مي‌كنند اين رفتارها نشانه تجدد گرايي و مد است ، غافل از اين كه اين رفتارها در دل آن جامعه هم معناي خوبي ندارد . حتي اگر شما مجلات ، شبكه‌ها و سايت‌هاي غربي مد لباس و موي مردان راببينيد ، كمتر اتفاق مي‌افتد كه چنين آرايش‌هايي را پيدا كنيد و اگر باشد در مورد آن توضيح خاصي وجود دارد . و در آنجا گفته مي‌شود كه اين سبك متعلق به چه افراد يا گروهك‌هايي مي‌باشد .

بسياري از پسران در جامعه ما مانند بسياري از دختران دچار گمگشتگي هويت شده‌اند و گويا معناي زيبايي را هم گم كرده‌اند . زيبايي كاذب و مجازي را به عاريت گرفته‌اند بدون اين كه حقيقت زيبايي را بدانند . مثلي در بين فرانسوي زبانان وجود دارد كه مي‌گويد زيبايي در سادگي است .

قطعا بايد بگوييم كه اين رفتارهاي اجتماعي در بين همه اقشار جامعه رواج ندارد و نمي‌توان اين پديده را به كل نوجوانان جامعه تعميم داد ؛ بلكه بيشتر در گروه‌هايي از نوجوانان ديده مي‌شود كه متعلق به خرده فرهنگ‌هايي هستند . از جمله در خانواده‌هايي كه سطح سواد كم است و تازه به موقعيت خاص مالي رسيده‌اند يا به زبان عامه دچار تازه به دوران رسيدگي هستند . البته براي اين گروه اگر فلسفه آرايش كردن نيز توضيح داده شود ، فايده‌اي ندارد . و نرود ميخ آهنين در سنگ !!

 


گروه ديگر به گونه‌اي ، با آرايش يا استفاده از زيور آلات زنانه به طريقي با سبك تربيتي خانواده خود لجبازي و دهن كجي مي‌كنند . و گروه ديگر كه اغلب افراد بي سواد يا داراي كوره سوادي هستند و يا ترك تحصيل كرده‌اند مقلدان بي دانشي هستند كه علاوه بر نداشتن هويت شخصيتي و اجتماعي ممكن است دست به رفتارهاي ضد اجتماعي مثل بزهكاري ، دزدي و ... بزنند.

بسياري از پسران در جامعه ما مانند بسياري از دختران دچار گمگشتگي هويت شده‌اند و گويا معناي زيبايي را هم گم كرده‌اند . زيبايي كاذب و مجازي را به عاريت گرفته‌اند بدون اين كه حقيقت زيبايي را بدانند.
به احتمال زيادي بسياري از اين افراد ممكن است مشكلات جنسي داشته باشند ويا به گونه‌اي دچار انحراف جنسي باشند ولي چون متاسفانه مطرح كردن اينگونه از مسائل در جامعه ما تابو و به نوعي گناه محسوب مي‌شود و هميشه ممنوع بوده ، و از طرفي مركز درماني مشخصي براي درمان اين افراد وجود ندارد و حتي اگر هم باشد فرد جرات مراجعه به آنجا را ندارد ، لذا با مشكل خود و با كليشه‌هاي اجتماعي پيرامون آن دست و پنجه نرم مي‌كند.

 


شايد شما بگوييد هر كسي آزاد است تا هر نوع لباس يا سبكي را داشته باشد و نبايد تحقير يا توبيخ شود . اين عقيده شما درست است ، اما بعضي از سبك‌ها علي الخصوص آرايش در بين مردهاي جوان و پسران نوجوان نمي‌تواند معناي عادي داشته باشد. چون محال است كه در جامعه‌اي كليشه سازي براي اين افراد صورت نگيرد و به هيچ عنوان پديده پذيرفتني و عادي اجتماعي نيست.


موضوعات مرتبط: راههای نفوذ ، فرقه ها
برچسب‌ها: آسيب شناسي , آرايش هاي زنانه , مردان , مردانگي زنانه شده


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


سعی شده به بررسی سیستم عامل های شرکت مایکروسافت که هر یک با فراز و فرودهایی همراه بود یک معرفی تصویری از رابط کاربری آنها داشته باشیم؛ خیلی از ماها از نام ویندوزهای قبلی توضیحاتی شنیده ایم ولی قدیمی ها یک ضرب المثل جالب دارند که می گویند: «شنیدن کی بود مانند دیدن».

در آمار کثرت استفاده کاربران از سیستم عامل ویندوز شکی نیست اما هر چه باشد کاربران 28 سال با رابط گرفیکی آن دست و پنجه نرم می کنند و هر موقع ویندوزی جدید ارائه می شد کاربران یا آن را دوست داشتند یا دوست نداشتند طی این مدت در کل این سیستم عامل تغییر زیادی از لحاظ رابط کاربری نمی کرد. اما بپردازیم به نسخه های متفاوت سیستم عامل شرکت مایکروسافت.

Windows 1

تصویری که می بینید اولین نسخه تجاری ویندوز می باشد که در سال 1985 عرضه شده است. خیلی از شما کاربران دریچه شاید این گزارشی را که می خوانید سن تان آنقدری نباشد که با این سیستم عامل کار کنید.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

این هم تصویری از ویندوز 2

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

این سیستم عامل دست خوش تغییراتی بود که در سال 1990 منتشر شد. برای اولین بار می توانستید پنجره ها را کمینه کرده و در آیکون کوچکی داشته باشید. همین Alt + Tab که الان برای پرش میان پنجره ها استفاده می کنید، از همین ویندوز شروع شده است.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows 95

برای بسیاری از کاربران، اولین کار پس از روشن کردن کامپیوتر ویندوزی شان فشردن دکمه Start است، منوی استارت اولین بار در ویندوز ۹۵ ظاهر شد. همچنین اصطلاحاتی چون مرور (Explore)، نوار وظیفه (Task Bar) و دسکتاپ نیز در ویندوز ۹۵ معرفی گردیدند.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows 98

در تصویر زیر که محیطی کلی از ویندوز 98 هست چیز جدیدی برای مشاهده وجود ندارد. تقریبا هیچ تغییری نمی توان در رابط کاربری ویندوز نسبت به نسخه قبلی یافت. ویندوز 98 بیشتر از آن که نسخه جدیدی از ویندوز باشد، یک به روزرسانی جزئی روی ویندوز 95 بود.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows 2000

این نسخه از سیستم عامل برخی ویژگی های جدید را در رابط کاربری خود به همراه آورد. چیزهایی چون شفافیت و افکت های سایه دار همگی در ویندوز 2000 معرفی گردیدند، با این حال ویندوز 2000 بهترین نبود.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows ME

ویندوز ME در سال 2000 منتشر و کاربران خانگی و معمولی را هدف قرار داد. در این نسخه امکانات شبکه و چندرسانه ای (Movie Maker, Media Player 7) ارتقاء یافته بود. ویندوز ME آخرین سیستم عامل مایکروسافت با کد ویندوز ۹۵ بود پس از آن مایکروسافت هسته ویندوز را در XP تغییر داد.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows XP

از این پس از ویندوز XP می شد به عنوان یک سیستم عامل یاد برد. در کل رابط کاربری در مقایسه با ویندوز 2000 تغییر عمده ای نکرده بود، ولی ظاهر و رابط کاربری و بصری آن بسیار متفاوت بود می شود گفت مایکروسافت عالی عمل کرده بود.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows Vista

مایکروسافت پس از عرضه ویندوز ویستا با مشکلات اساسی مواجه شد. اما اگر صادق باشیم، ویستا آن قدرها هم بد نبود. سیستم عامل جدید با خود یک رابط کاربری نو به نام Aero را آورد و طراحی منوی استارت نیز کاملا متحول شده بود.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows 7

سه سال پس از ویندوز ویستا، ویندوز ۷ منتشر شد و ناگهان تمام کمی و کاستی ها و مشکلات ویندوز ویستا را از خاطر کاربران پاک نمود. رابط کاربری Aero همچنان وجود داشت، اما ویژگی های جدیدی همچون Aero snap، Aero peek، Taskbar grouping، آیکون های بزرگ تر روی نوار وظیفه و پشتیبانی از صفحات چند لمسی، ویندوز ۷ را به آن چه امروز می بینیم تبدیل نمودند و آن قدر میان ما کاربران محبوب شد تا لقب محبوبیت گرفت.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

Windows 8

بزرگترین تغییر اعمال شده روی این ویندوز، استفاده از رابط گرافیکی جدیدی بود که جایگزین کلید استارت سنتی ویندوز شده بود. این ویژگی جدید که مترو نام دارد، در بردارنده ی اپلکیشن هایی برای نمایش تصاویر، ویدئو، ایمیل وموزیک است و صرفا برای استفاده در ابزارهایی با صفحه ی نمایش لمسی ایجاد شده است. بعد از نصب این ویندوز مشکل اکثر کاربران و سردرگمی آن ها دکمه استارت بود و می توان این ویندوز را پنجره ای رو به دنیای تبلت ها دانست.

اولین ویندوز چه شکلی بود؟ + عکس

شاید بگویید پس ویندوز 8.1 چی؟؟

باید بگوییم این ویندوز تازه عرضه شده است و باید منتظر بمانیم و ببینیم این ویندوز از دید کاربران چه امتیازی می گیرد.

این بود حاصل تلاش 28 ساله مایکروسافت در ویندوز که ما آن را در قالب متن و تصویر به گزارش کشیدیم.


برچسب‌ها: ويندوز


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

 

شايعه و تأثير آن بر افكار عمومي

مقدمه

همه ما واژه شايعه را در مناسبت هاي مختلف شنيده ايم يا گاهي آن را بر زبان رانده ايم، اما چيزي كه از اين واژه دستگيرمان شده يا گاهي تحت تاثير آن قرار گرفته ايم، بيش از انتظار ما و فراتر از يك واژه حداكثر سه سيلابي بوده است.
اين واژه و بار معنايي كه به دنبال آن است، چه جادويي دارد كه گاهي حتي روند زندگي جامعه اي را دگرگون مي سازد! پس بهتر است يك بار ديگر روي آن تعمق كنيم و آن را بهتر بشناسيم.

شايعه در لغت به معني خبري است كه شيوع پيدا كرده باشد. اين واژه زماني كاربرد پيدا مي كند كه قصد و نيت به كارگيري آن نشر يك خبر و پراكندن آن به سطوح جامعه است. شايعه مانند همه واژه هايي كه بشر به كار مي برد از بار معنايي خاصي برخوردار است، اما برخي واژه ها شدت كاركرد و تاثيرگذاري بيشتر و گسترده تري  دارند . شايعه در زبان فارسي و واژه هاي مترادف آن در زبان هاي ديگر مانند Buzz يا Rumor در انگليسي كاركرد معنايي خاصي دارند كه چندان هم با واژه هاي ديگر قابل مقايسه نيستند.

شايعه علاوه بر آنكه يك واژه است، خود حاصل رفتارها و واكنش هايي است كه شنونده از شنيدن آن از خود بروز مي دهد.
شايعه در تمامي جوامع بشري وجود دارد. هرجا كه زبان هست يا انسان وجود دارد، شايعه هم نقش خود را بازي خواهد كرد. در طول تاريخ گاهي جنگ  هايي كه بين دو دولت يا دو طايفه، دو ايل يا دو نفر رخ داده است، ريشه آن درشايعه رشد كرده بوده و عامل اصلي آن شايعه اي بوده كه به انحاي مختلف بيان و ابراز مي شد.
شايعه اگرچه به معني پراكندن خبراست، اما عموما خبري را شامل مي شود كه چندان واقعي نيست و نوعي غلو و اغراق در آن است كه چون نمي توان براحتي يا خيلي سريع ويژگي غلوآميز بودن آن را نقض كرد، به طور چشمگيري توسعه پيدا مي كند و همه جا را در برمي گيرد.

 

براي مطالعه بيشتر به ادامه مطلب برويد

 


برچسب‌ها: شايعه , تاثير شايعه , علل بروز شايعه , ابهام

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۰۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 

 مفاهيم امنيتي

از جمله رسالت هاي قانوني و مصوب وزارت اطلاعات، «افزايش آگاهي هاي و آموزش اطلاعاتي جامعه» از يك سو و از سوي ديگر «كسب و جمع آوري اخبار با حداكثر استفاده از نيروهاي مردمي»، مي باشد. يكي از بسترهاي انجام رسالت مذكور، آشنايي هرچه بيشتر مردم جامعه با واژه ها، موضوعات و پديده هاي  امنيتي و اطلاعاتي است. براي رسيدن به اين مهم، بخش حاضر به معرفي مختصر و عمومي، مفاهيم ، واژه ها و موضوعات و پديده هاي امنيتي خواهد پرداخت.
 
 1 )  آشنايي با مفهوم " ضد جاسوسي" ( * )

هر كشور و واحد سياسي براي صيانت و حفاظت از اطلاعات و اخبار حساس و حياتي خود، ناگزير از داشتن سازمان هاي متناسب و نيروها و امكانات مورد نياز خود براي اين مهم مي باشد. مجموعه نيروها، امكانات و سازمان متولي مقابله با رخنه و نفوذ بيگانگان و دشمنان يك كشور به حوزه اطلاعات محرمانه و حياتي آن كشور را "سازمان ضد جاسوسي" آن كشور مي نامند.
مسئوليت «سازمان ضد جاسوسي» هر كشور، شناسايي، كشف و خنثي سازي عمليات هاي اطلاعاتي بيگانگان براي كسب اخبار و اطلاعات كشور است.

"نران پير آلم" در كتاب "جاسوسي و ضد جاسوسي" اين گونه نوشته است:
"... ماموريت اصلي سازمان ضد جاسوسي به وضوح از نام آن مشهور است اما اين وظيفه يعني مقابله با جاسوسان دشمن، تنها وظيفه اين سازمان نيست. در واقع از چند دهه پيش دو وظيفه جديد بر دوش اين سازمان گذاشته شده: "ضد مداخله و مسموم كردن دشمن" دخالت سياسي يا اقتصادي با جاسوسي- كه يكي از زوائد آن هاست- تفاوت دارد. اين كار عبارت است از تسلط بر بعضي اهرم هاي فرماندهي از سوي كشوري در كشور ديگر، چه با هدف جهت دادن به سياست كشور اخير در راستاي مطلوب كشور مداخله گر. دخالت سياسي با استخدام كساني كه در مقامات دولتي صاحب مقامي هستند، احزاب، سنديكاها و نيز با كنترل گروه هاي سياسي، مذهبي، فرهنگي و وسايل اطلاعاتي اعمال مي شود. دخالت اقتصادي از طريق شركت پنهاني در گروه هاي مالي يا شركت ها ، بورس بازي و اغتشاشات اجتماعي به اهداف خود دست مي يابد.
برخلاف "جاسوسي"، «دخالت»، نوعي "اقدام" است، اما مثل جاسوسي از مأموران استفاده مي كند و تكنيك هاي زير زميني را به كار مي گيرد. به همين دليل است كه مأموريت مقابله با آن از روي عقل و منطق به ضدجاسوسي واگذار شده است."مسموم كردن دشمن"، عملياتي است شامل رساندن اطلاعات جعلي به دشمن تا او آن چيزي را بداند كه مايلند بداند و در نتيجه آن گونه عمل كند كه مي خواهند. عمليات مسموم كردن حريف- يا دست كم بخش اعظم آن- از طريق ضد جاسوسي اجرا مي شود زيرا اين سازمان از لحاظ منابع و ابزار، مؤثرترين آن ها را در اختيار دارد: "مأموران دوجانبه" ... مأمور دو جانبه همان گونه كه از نامش بر مي آيد مأموري است كه همزمان در خدمت دو سازمان اطلاعاتي رقيب است يا بهتر بگوييم در خدمت آن سازمان اطلاعاتي است كه تعلق دو گانه او را مي داند، و به ديگري خيانت مي كند"...

همان گونه كه در نوشته هاي "پير آلم" ديديم، "ضد جاسوسي" فقط وظيفه مقابله با جاسوسي هاي دشمنان را بر عهده ندارد بلكه با تعاريف جديد از اقدامات اطلاعاتي و امنيتي و تنوع و تكثر عمليات هاي امنيتي سرويس هاي جاسوسي جهان، وظايف و مسئوليت هاي جديدي نيز به او واگذار شده است. در جمهوري اسلامي ايران نيز وظيفه مبارزه با فعاليت هاي براندازي بيگانگان، مقابله با خرابكاري و اقدامات تروريستي، بمب گذاري و شبكه هاي جاسوسي و براندازي به همراه مقابله با جاسوس هاي بيگانگان به "سازمان ضد جاسوسي" سپرده شده كه در مجموعه سيستم اطلاعاتي وزارت اطلاعات و هماهنگ با ساير مجموعه ها به وظايف حساس و خطير خود مي پردازد. اين سازمان ضد اطلاعاتي، در طول سال هاي حيات خود، خدمات امنيتي و اطلاعاتي بي نظيري به ميهن اسلامي و امنيت ملي كشور نموده و به عنوان يكي از مقتدرترين مجموعه هاي ضدجاسوسي در منطقه، ضربات سنگيني را به جواسيس، شبكه هاي جاسوسي و گروه هاي برانداز و تروريستي وابسته به بيگانگان وارد ساخته است .
 شايان ذكر است مقابله با فعاليت هاي جاسوسي در نيروهاي مسلح بر عهده حفاظت اطلاعات هر يك از نيروهاي مذكور است كه ترتيب هماهنگي و ارتباط آنها با ضد جاسوسي وزارت اطلاعات در قوانين و مقررات ذي ربط مشخص شده است.
در مورد فعاليت ها و اهداف ضد جاسوسي، بيشتر خواهيم گفت.
(*) ، گزيده اي از كتاب جاسوسي و ضدجاسوسي ، اثر نران پير آلم ، ترجمه ابوالحسن سروقدم ، 1369 ، انتشارات آستان قدس رضوي


2 - آشنايي با مفهوم شايعه (* )
 
چگونگي اداي كلمات در افسانه و شايعه، ساده و اخباري است. يك كشتي، با هزار سرنشين گم شد. جورج واشنگتن گفت:"با تبر كوچولوي خودم بريدم." ثور، چكش را مي چرخاند تا رعد بيافريند. اين عبارات، ظاهراً بيان حقايقند (يعني پيشنهادهايي براي باور نمودن موضوعات بنياني). به همين صورت، زماني كه در مورد تحريف شايعه و چگونگي جدايي از شواهد اصلي، صحبت مي كنيم، در واقع معياري تحت اللفظي و ادبي را به كار گرفته ايم. ما محتوا را با حقايق قابل مشاهده يعني، "معيار محركه" مقايسه مي كنيم.
اما آيا شايعه واقعاً وانمود مي كند كه تعيين كننده و آگاهي بخش است؟ البته ظاهرا نحوه اداي كلمات در شايعه چنين چيزي را نشان مي دهد، اما نگاه دوم، مبين وجود مفاهيمي پنهان، هم در شايعه و هم در افسانه است. معاني كلمات، بيشتر و معتبرتر باشد. مثلا زماني كه من مي گويم، يهوديان در بازار بورس وال استريت فعالند يا يهوديان از سربازي مي گريزند و آنان در ارتش به كارهاي راحت مشغولند، در واقع، منظورم تنها طرح بي اعتمادي خود نسبت به يهوديان نيست، بلكه تحت پوشش اين كلمات، ارزشيابي هم مي كنم. به تعبير موريس، من مشغول ارزيابي شاعرانه اي هستم. يا اگر با گفتن افسانه اي پيرامون خلقت يا قهرماني ملي يا اسطو ره اي از عالم پس از مرگ، مشغول تكرار يك ارزيابي فرهنگي باشم، ديگر بياني يكسره اشاره اي يا آموزنده ندارم، اما بيان من در طريقي "ارزيابي – اسطوره اي" انجام شده است.
تا زماني كه شايعات  تظاهر به آموزشي – تخصيصي بودن مي كنند، موجب اشتباه مي شوند. اما از آنجايي كه اين گونه ظاهر سازي، هميشه ديده مي شود، بايد گفت چگونگي اداي آن ها، در جهت فريب مردم قرار دارد. ولي در صورتي كه شايعات به منظور ارزيابي به كار گرفته شوند، آنها دقيقاً طرز تفكر گوينده را مشخص مي كنند. به موازات كوتاه و مختصر شدن و همچنين افسانه اي شدن، شايعات به گونه فزاينده اي ويژگي ارزيابي يا استعاره اي مي يابند. از نظر آموزشي – تخصيصي ف ضرب المثل "شتر مرغان، سرشان را زير شن مي كنند" حكايتي نادرست است، چون شتر مرغان اين كار را نمي كنند. اما در مورد بسياري از مردم كه اين ضرب المثل در مورد شان مصداق دارد، اين حكايت مبين يك حقيقت است، زيرا بسياري از مردم، چشمشان را بر روي خطري كه به آنان نزديك مي شود مي بندند. جمله آلاسكا منطقه اي هست كه سرما هرگز در آن نشكسته است، مغاير واقعيت است. اما وقتي مايل هستيم وضعيتي مشابه را تبيين كنيم، ديگر متعادل شدن فصلي هوا در آلاسكا، باز دارنده نبوده و مي گوييم " آلاسكا سرد است".
استفانسن سياح، معتقد است كه باورهاي غلط بي شماري در طول زمان ايجاد شده اند و به رغم وجود مدارك نفي كننده، اين باورها در جهان متمدن بسيار رايجند. او مي گويد، اين تبلورات فولكلور، چيزي جز "استاندارد شدن خطا" نيست. اما پيش از انتقاد اين نوع خطاي استاندارد شده، بايد ديد كه اساساً اين خطاها به كدام حوزه ها و زمينه ها متعلق اند. كمتر كسي علاقه مند به دانستن اين است كه گرگ ها جفت جفت يا در گروه هاي كوچك سفر مي كنند. مردم در واقع هيچ علاقه اي به جنبه هاي جانور شناختي گرگ ها ندارند، نكته مورد نياز آنان در اين بحث، يك استعاره است . هراس لگد مال شدن زير دست و پاي يكديگر، چيزي است كه مردم جستجو مي كنند.
بنابراين، بسياري از مردمي كه شايعه را پخش كرده يا افسانه ها را بازگو مي كنند، حداقل نيمه آگاهند كه آنچه مي گويند، نبايد به عنوان حقيقت ناب پذيرفته شود، اگر چه در لفافه واقعيت ها پيچيده شده باشد. آنان نيمه آگاهند كه براي انتقال نظرهايشان از محمل هاي جذاب استفاده مي كنند. هنرمندان ميدان ادبيات با استفاده از داستان هاي تخيلي، دقيقا اين كار را نموده و حقيقي تعميم يافته را ارائه مي كنند. پخش شايعه مثل ارائه داستان هاي تخيلي به صورت نيمه آگاهند است. يعني اينكه ظاهر داستاني را كه مطرح مي كنيم ممكن است حقيقت نباشد. اگر آن را نمادين تلقي كنيم، معنا پيدا مي كند. براي مثال من اطلاع ندارم يا مرگ حتمي مي گردد. اما وقتي شايعه آن را پخش و در آن ذكر مي كنم كه نتيجه آن چنين است، در واقع آنچه پر اهميت جلوه گر شده است، از حقايق بازگو شده، وسيع تر و صحيح تر است (شايد خود نيز به نيمي از مطالب عنوان شده شك داشته باشم). من مي گويم:" عجب چيز وحشتناكي است اين بمب اتم" و چه كسي است كه در حقانيت كلي من در اين نحوه بيان شاعرانه- ارزيابانه ترديد كند.
بنابراين، اين شايعات و افسانه ها از اهميت بياني بالايي برخوردارند و نبايد آنها را به تبعيت از ظاهرشان تنها جملاتي يا اطلاعاتي به حساب آورد، بلكه بايد آنها را جملاتي ارزياب- كه معمولاً اين گونه هستند- دانست. در يك جامعه آزاد، ما از حق بيان احساسات افراد، حمايت مي كنيم، چرا اين حق در مورد شخصي كه مايل است احساساتش را از طريق شايعه مطرح نمايد، وجود نداشته باشد؟
مشكل اجتماعي شايعه، ناشي از اين حقيقت عجيب است كه معمولا شنونده معناي تخصيصي موضوع و نه معناي ارزشيابي آن را در نظر مي گيرد. اگر چه گوينده يك شايعه يا حادثه، ابتدا آن را با تركيب پيچيده عاطفي و شناختي خود همانند سازي نموده و سپس بازگو مي كند، شنونده(اگر محتاط نباشد) موضوع عنوان حقيقي قابل تاييد تلقي مي نمايد. با اين تلقي، مفاد بياني موضوع را با معناي عيني آن اشتباه مي گيرد. براي درك واقعيت امر در شايعه بايد از قدرت تعمق خوبي برخوردار بود.


دسته بندي شايعات
از آن جايي كه شايعات و افسانه ها، روابط اجتماعي ما را مشكل مي بخشند، طبيعي است كه ببينيم ايا اصولي براي تنظيم و دسته بندي آن ها وجود دارد يا نه. و آيا اساساً تعداد پيشنهادها براي باور نمودن، كه به آن ها وابسته هستند، آنقدر زياد است كه دسته بندي كاملا بي مورد گردد؟
پاسخ به اين پرسش، همچون موارد ديگر در پديده هاي رواني و اجتماعي، بستگي به منافع و علايق تحليل كننده قضايا دارد. براي مقاصد محدود و خاص، امكان دسته بندي شايعات كاملا مقدور است، البته با اين فرض كه مقدار و تعداد كافي از شايعات، براي دسته بندي در دسترس قرار داشته باشند. ولي بايد اذعان نمود كه هيچ روش خاصي كه داراي اعتبار منحصر به فردي باشد، وجود ندارد. ممكن است يك پژوهشگر علاقه مند به سرعت، دوره يا ديگر جوانب انتشار شايعه باشد و دومي علاقه مند به داستان شايعه باشد و سومي علاقه مند به طرز تفكر و انگيزه هاي احتمالي در آن باشد و چهارمي علاقه مند به آثار اجتماعي شايعه از قبيل آسيب رساني، منافع يا خنثي بودن آن باشد.
پژوهشگران ديگر، ممكن است به دسته بندي هاي ديگر روي آورند كه در آنها بين موارد زير فرق گذاشته شود:
بين شايعات محلي و شايعات فراگير، بين شايعات جديد و قديم ، بين داستان هاي قابل قبول و غيرقابل قبول، بين قصه هاي رايج در زمان هاي كوتاه و بلند مدت. شايعه مي تواند به شقوق گوناگوني تقسيم گردد. لازم است در اينجا سه اصل ياد شده را براي دسته بندي شايعه تشريح كنيم:
الف- بايساو (1928) جامعه شناس روس، محك زماني را براي دسته بندي به كار گرفته است . او مي گويد اولا يك نوع شايعه خزنده وجود دارد كه به آرامي گسترش يافته و به همراه احساسي مملو از رازداري ، رواج مي يابد تا به مرور همه از آن باخبر شوند. در اين دسته بندي،، مي توان شايعات غيب گويانه كه انواع حوادث مصيبت بار را پيش بيني مي كنند، قرار داد و در همين دسته بندي مي توان شايعات مربوط به خلافكاريهاي بانكداران جهاني، مهمات سازان، مقامات دوليت رهبران اتحاديه هاي كارگري را گنجاند. شايعات خصمانه معمئلا از اين مقوله اند و عاملان آنها زنجيره اي پايان ناپذيرنذ را براي انتشار تشكيل مي دهند.
شايعات نوع ديگر ، ماهيتا آتشي هستند. اين شايعات به اين دليل كه مخاطرات يا وعده هاي فوري را مطرح مي كنند، همچون كه چوب را مي سوزاند، به سرعت منتشر شده و جامعه را در طي مدتي بي نهايت كوتاه در بر مي گيرند. شايعات حاوي موضوعهاي خشونت بار يا تصادفهاي بزرگ، فجايع و مصيبتهاي فراگير و يا پيروزي عظيم در زمان جنگ، در اين دسته بندي قرار دارند. از آنجايي كه اين نوع شايعات مبتني بر احساسات و عواطف شديد ناشي از دسيپاچگي ، خشم و يا سرور و شادماني ناگهاني هستند- كه در جوي مملو از هيجان مطرح مي شوند- غالبا موجب واكنشي نيروند مي گردند.
نوع اخر در دسته بندي بايساو، شايعات غواص هستند. اين نوع شايعات، براي مدتي رواج مي يابند و بعد زير آب رفته و مجددا به هنگام ظهور شرايط ممناسب ، سر بر آورده و شايع مي گردند. بركنار از تفاوتهاي روان شناختي، جنگهاي جهاني اول و دوم از حيص شايعه، بسيار با يكديگر شبيه بودند. داستان هاي منتشر شده در سالهاي 1914 تا 1918 به زير اب رفته بودند و تنها پس از آماده شده زمينه، توسط نگراني هاي سال هاي 1939 تا 1945 بار ديگر مطرح شدند. براي نمونه ، شايعه اي موسوم به زبان و تمبر وجود داشت . موضوع اين شايعه به شرح زير بود:
يك اسير جنگي آمريكايي (در جنگ اول در بازداشتگاه آلمان و در جنگ دوم در بازداشتگاه ژاپن )نامه اي براي خانواده اش نوشت كه در آن، موضوع غيرمعمولي وجود نداشت و تنها از خانواده اش خواسته بود كه تمبر نامه را نگه دارند. از آن جايي كه سرباز امريكايي، هرگز علاقه اي به تمبر نداشت، خانواده وي تصميم به تحقيق گرفتند. بنابراين، سرباز مزبور نوشته است كه مسئولان بازداشتگاه ، زبان او را بريده اند. موضوع اين كار نامحتمل، در زمان هر دو جنگ شايع گردد، در حالي كه دو واقعيت اشكار كه خلاف آن را ثابت مي كرد، ناديده انگاشته شد: يكي اين كه نامه هاي اسراري جنگي، اصولا تمبر نداشتند و دوم اين كه در صورت بريده شدن زبان، به دليل خونريزي بسيار زياد، فرد نمي تواند زنده بماند مگر اينكه مورد جراحي فوري و بسيار دقيق قرار گيرد.
شايعه ديگري كه تقريبا در همه جنگها تكرار مي گردد، موضوه سمي نممودن آب آشاميدني مردم توسط دشمن است. همين طور داستانهاي مربوط به جنايتهاي دشمن در زمان جنگ (مثل قطع كردن دست كودكان و پستان زنان) هميشه شايعه مي شود. شايعات درگوشي كه در ا« به رياست جمهوري ايالات متحده برچسب و انگ مي زنند، نيز، هميشه در دوران جنگها وجود داشته است. ممكن است اين گونه شايعات "غواص" را به دو شيوه توضيح داد. شايد آنها مدتهاي مديد در ذهن برخي افراد باقي مي مانند و سالها بعد مجددا شايد ناخودآگاه در شرايط مشابه، مطرح مي شوند. يا شايد دو شايعه مشابه، ارتباطي با هم ندارند و تنها شباهت در شرايط ، موجب بروز مجدد نياز انساني به مطرح نمودن شايعات يكسان مي گردد. براي مثال سمي نمودن آب كاري است كه در همه جنگها، دشمن مي تواند به آن مبادرت ورزد و مردمي كه نگران وضع آب هستند، به اساني ، هراس خودشان را به صورت برجسته و تشديد شده در قالب شايعات مطرح مي كنند، بدون اينكه درك كنند كه برگي را در تاريخ گذشته شايعات، مجددا ورق مي زنند.
ب- اصل ديگري كه در ردسته بندي به كار گرفته مي شود، موضوعيت است. در اينجا پژوهشگر ، صرفا تعداد شايعات مطرح كننده يك موضوع خاص را بر مي شمارد . در وضعيت عادي مثلا ممكن است ، ما سهم داستانهاي مرتبط با سياست ، بيماري، سكس، روابط خارجي و گروههاي اقليت را دنبال كنيم، در واقع، به علت وسعت بي اندازه دامنه موضوعات بالقوه ، استفاده از اين روش با مشكلات بسياري برخورد خواهد كرد، به ويژه كه مناطق مختلف ، گروههاي حرفه اي متفاوت و رده هاي گوناگون تحصيلات ، موانعي را به وجود خواهند آورد.
اما بايد گفت كه اين روش در زمان جنگ ، كار آيي بششتري دارد، زيرا در وضعيت جنگي ، تقريبا همه شايعات به نوعي با جنگ ارتباط داشته و در سطح گسترده اي انتشار مي يابند.
روانشناس كانادايي ج. آ ايروينگ (1943) دريافت كه شايعات منتشر در زمان جنگ در كشورش ، شش موضوع اصلي را در بر مي گرفتند:1- وحشت، نفرت، مرگ، 2- اسراف و خوشگذراني، 3- تجاوز نظامي، يورش و تهاجم و به مخاطره افتادن امنيت، 4- احساسات ضد انگليسي ، 5- نيات دولت در خصوص جيره بندي ، امور مالي و سرباز گيري، 6. بي كفايتي در اداره امور جنگ .
اگر چه اين نوع دسته بنديها حاوي منافع براي روحيه بخشيدن به مردم بوده و روابط بين مردم و دولت را بهبود مي بخشد ، اما تنها مزيت ان، اين است كه مي گويد مردم در چه زمينه هايي صحبت مي كنند. اين روش، بحثي را در مورد انگيزه هاي عوامل شايعه به ميان نياورده و كمكي به كشف قوانين كلي حاكم بر شايعات نمي كند.
ج) در فصل اول ، يك اصل دقيقاً روانشناختي را براي دسته بندي شايعات مطرح نموديم . اين اصل ، مبتني بر تنش انگيزشي نوع مسلط منعكس در شايعه است . خواننده به ياد مي آورد كه تحليل هزار شايعه زمان جنگ (رايح در سال 1942 ) حاكي از خصمانه ، هراس آور يا آروزمندانه اين شايعات بود . تنها تعداد كمي از آنان – براي اطمنيان – حاصل تنش هاي ذهني كه نوعي كنجكاوي است به نظر مي آمدند . اگر خواننده بار ديگر به جدول شماره 1 فصل اول نظر افكند مشاهده خواهد كرد كه اين انگيزه هاي اصلي براي مقوله بندي هاي ابتدايي تحليل ، به كار گرفته شده اند ؛ولي يك تحليل محتوايي نشان خواهد داد كه چه موضوع هايي مورد تنفر يا هراس قرار گرفته و يا نسبت به آنها اشتياق نشان داده شده است . اين موضوعات نيز در اين جدول گنجانده شده است . لذا اين دو اصل دسته بندي تركيب شده اند . احتمالاً دسته بندي شايعات مبتني بر سرچشمه هاي انگيزشي ، در زمان جنگ بسيار ساده تر از انجام اين كار در زمان صلح است . ولي حتي در زمان جنگ هم اين تقسيم بندي سه گانه تنفر ، هراس ، آرزو ، بيش از حد ساده سازي شده است . در واقع ، يك شايعه هراس آور ( مثل نگراني در خصوص جنايات دشمن ) ممكن است در بر گيرنده عواملي نظير علايق جنسي ، ماجراجويي و احساس داشتن روحيه برتر به عنوان موتور محرك شايعه باشد . عوامل انگيزشي پيچيده اي كه شايعه با آنها همانندسازي مي گردد ، موضوعي شخصي است و براي درك اين كه چرا فردي خاص موضوع معيني را مي پذيرد بايد مطالعات درمانگاهي ويژه اي در مورد آن فرد انجام شود . به دليل تنوع بسيار در انگيزه ها – كه ممكن است در يك شايعه خاص وجود داشته باشد – هر گونه دسته بندي روانشناختي به نحو اجتناب ناپذيري بيش از حد ساده سازي شده و خام خواهد بود .
امتزاج شهوات و انزجار
به عنوان نتيجه مطالب گفته شده ، نبايد انتظار داشت كه شايعه ، تنها با يك تمايل عاطفي يا شناختي ، رابطه اي نزديك و تنگاتنگ داشته باشد . همانند سازي ، تنها براي يك مبناي واحد عملي نمي شود . حتي يك داستان ظاهراً ساده خشك ساختار نيز ممكن است ، همچون يك عامل توضيح دهنده رضايت بخش يا تسكيني براي اختلاط احساسات عمل كند .
نمونه خوب اين مورد را مي توان در شايعات خصمانه يافت . اين نوع شايعات ممكن تنها يك فرد شرير را مطرح كند ( در اين صورت هم طرز تفكري كه در پشت ماجرا قرار دارد ، نوعاً پيچيده است ) ولي قالباً لبه حمله مستقيم و يا غيرمستقيم آنها متوجه بيشتر از يك نفر است . يك قطعه شعر مبتذل و مخفي كه شايعه اي افتراآميز بود در مبارزات انتخاباتي رياست جمهوري سال 1944 به شرح زير پخش شد: رئيس جمهور روزولت به همسرش مي گويد :
تو سياهان را ببوس ، من يهوديان را مي بوسم ؛ و آن وقت تا هر زمان كه بخواهيم در كاخ سفيد خواهيم ماند.
سه انزجار با آنها تركيب شده اند ؛ و تنفر سه شاخه است .
جمع آوري يك سري شايعات ضدنژاد سامي ، حاكي از همانند دانسته شدن يهوديان و كمونيست ها نزد عوام الناس بود . اين به معناي يك تنفر دوشاخه است . كساني كه نه تنها يهوديان بلكه بازار بورس نيويورك ( موسوم به وال استريت ) را نيز پست و حقير مي شمارند ، با استفاده از عنوان " بانكداران بين المللي " مشكلي براي امتزاج تعصباتشان حس نمي كنند و اين برچسب خاص مي توان بيانگر انزجارهاي ديگري نيز باشد . مثل تنفر از خارجي ها وهر نوع امور بين المللي . شايد ركورد انزجار توسط هيتلر شكسته شده باشد . آنجا كه او آنچه را " دموكراسي هاي پولداران كمونيست هاي بين المللي يهودي " مي خواند ، تقبيح نمود .
در طول جنگ جهاني اول در آلمان شايعات فراواني راجع به خيانت مردم بلژيك و برخورد بد آنان با ارتش آلمان رايج شد (بسياري از داستان هاي اين شايعات عيناً در كشورهاي متفقين رواج داشت كه البته شرارت مطرح شده در آنها ، به آلمان ها نسبت داده مي شد ) . در اين داستان ها معمولاً روحانيت كاتوليك متهم به تحريك عوام الناس شده و محرك اصلي جنايات قلمداد مي گرديد . بنابراين ، شاهد امتزاج تنفر سنتي بسياري از آلمان هاي پروتستان نسبت به قدرت مطلق پاپ ( نماد كاتوليك ها ) يا خشم ايشان نسبت به اهالي بلژيك به خاطر مقاومت در مقابل قواي آلمان ( وان لانگن هو 1916 ) هستيم . در جنگ جهاني دوم ، شايعات رايج در آلمان ، غالباً روحانيت كاتوليك را همدست كمونيست ها ، هم پيمان سوسيادموكرات هاي ضد فاشيست معرفي مي كرد ؛ در حالي كه شايعات و داستان هاي روسي گهگاه كشيش هاي كاتوليك را متهم به همدستي با نازي ها مي نمود .
داستان هاي عجيب و غريب بسياري در ايالات جنوبي آمريكا در سال 1943 رايج شده بود اين داستان ها كه موسوم به " دار و دسته الانور" بودند ، نه تنها در خود تركيبي از تنفر را ، بلكه هراس ، گناه و سردرگمي اقتصادي نيز داشتند . موضوع اصلي اين داستان ها تشكل تعداد بسياري از زنان سياهپوست به ويژه كلفت ها تحت رهبريت الانور روزولت به منظور قيام عليه نظام اجتماعي حاكم بود . روشنترين امتزاج ، تركيب دشمني عليه اقدامهاي جديد روزولت به سود سياهان با احساس سنتي ضد سياهان است . ولي پيچيدگي انگيزه ها از اين نيز فراتر مي رود .
انواع گوناگوني از شايعات مرتبط با " دار و دسته الانور " با عناويني نظير " دختران الانور " ، " باشگاه فرشتگان الانور " ، " خواهران الانور " و يا " خاندان سلطنتي الانور " مطرح مي شد . البته اين عناوين خود نشانگر همانند سازي با عقايد قالبي درباره سياهان همچون مذهبي بودن ايشان و يا علاقه آنان به استفاده از نامهاي شكوهمند است . در سطح گسترده اي ، گفته مي شود كه شعار اين گروه : بازگشت همه زنان سفيدپوست در عرض يك سال به آشپزخانه خود بود ( اين جمله ، كنايه از اين است كه زنان سياهپوست ، نبايد كلفت باشند ) . يك نمونه از داستان هاي الانوري اين بود : " يك خانم سفيدپوست مدتي را در سفر به سر برد و پس از بازگشت به منزل ديد كه كلفت سياه خانه ، جلوي ميز توالت خانم نشسته و مشغول شانه كردن موهايش با شانه خانم است . " در نمونه ديگر ، صحبت از حمام گرفتن كلفت سياه خانه در وان حمام صاحبخانه و يا پذيرايي از دوستانش در اتاق پذيرايي بود . در يكي از شايعات آمده بود كه خانه سفيدپوستي از آشپزش خواست تا براي پذيرايي از مهمان خانم شام تهيه كند. آشپز براي تلافي از خانم خانه خواست كه در عوض ،ساعت هشت صبح روز يكشنبه به منزل او برود و براي مهمانانش صبحانه تهيه كند . گزارش شده بود كه يك زن سياهپوست به زن سفيدپوست پيشنهاد كرده بود تا در مقابل دريافت پول لباسهاي او را بشويد . گهگاه گزارش ها محتواي خشونت باري به خود ميگرفتند و مثلاً باشگاههاي سياهان را متهم به جمع آوري چاقوهاي قصابي و يخ شكن براي آغاز قيام مي كردند .
در تمامي اين نمونه ها ، گذشته از احساسات ضد روزولت و ضد سياه ، به وضوح مي توان هراس از معكوس شدن اوضاع را مشاهده نمود . سياهان طوري نمايش داده مي شوند كه گويي در آستانه قيام قرار دارند و تنها حالت آتش تنفرآميز زير خاكستر را نداشته بلكه در حال تهديد به براندازي و معكوس نمودن اوضاع اجتماعي هستند . چرا ؟ زيرا شايع پراكن سفيدپوست مي بيند كه احساس نبود امنيت اقتصادي و اجتماعي او ، تا حدي با اين گونه داستان ها توجيه و تخفيف پيدا مي كند . سفيدپوستي كه از يك نوع نگراني مبهم و نامشخص رنج مي برد ، با متهم نمودن يك سياهپوست به تجاور احساس ناآرامي خود را توجيه نموده و با هشدار دادن به ديگران به يك نوع تسلي خاطر ماليخوليايي دست مي يابد .
ولي ما بايد موضوع را مورد بررسي دقيق تر قرار دهيم . شايعه اي كه موضوع معكوس شدن وضعيت را مطرح مي كند به صورت غيرمستقيم به امكان برقراري رابطه اي به جز وضعيت موجود بين نژادها اقرار نموده و حاكي از اعتقاد مردم آمريكا به غير عادلانه بودن وضعيت موجود و ضرورت دگرگوني آن است . همانگونه كه ميردال ( 1944 ) اشاره نموده ، هر فرد آمريكايي به چيزي بالاتر از سطح فعلي روابط نژادي اعتقاد داشته و مايل است به روابطي بهتر دست يافته شود . آمريكايي قلباً با گفته پاتريك هنري كه خود برده دار بود ولي در سال 1772 نوشت " من براي برده داري توجيهي نداشته و نمي توانم داشته باشم " ، موافق است . در عين حال بيشتر سفيدپوستان تنها به خود اجازه مي دهند كه با چشمان نيمه باز به اين بلاتكليفي اخلاقي نظر اندازند . پس از گذشت يك قرن و نيم از عصر پاتريك هنري ، اين درگيري هنوز ادامه دارد . زيرا جنبش آزادي تنها به آزادي اسمي منتهي شده است . اگر سفيدپوستان موضوع را عادلانه بررسي كنند ، به خاطر تناقض آشكاري كه بين " اعتقاد به برتري سفيدپوست و " اعتقاد به عدالت " وجود دارد ، ديوانه خواهند شد . بسياري از سفيدپوستان به جاي رودررو شدن با اين تناقض آشكار و آشتي ناپذير كه بين دو ارزش مذكور وجود دارد ترجيح مي دهد بر پيچيدگي موضوع افزوده و آنرا توجيه نمايند . شايعات از نوع " فرار از گناه " ، با اشتياق و به عنوان سپر بلا استفاده مي شود . اگر آنچنانكه در داستان هاي الانور گفته مي شد ، به يك سياهپوست ، بيش از حد ، متجاوز ، توطئه گر ، قانون شكن و خطرآفرين باشد ، پس او حق برخورداري از شرايط مساوي را نخواهد داشت . يك سياهپوست نبايد انتظار رفتاري را بهتر از رفتار با يك متجاوز غارتگر و باجگير داشته باشد . بايد اورا سرجايش نشاند و اگر هم واقعاً بي عدالتي هايي انجام مي گيرد صرف تحمل ما نسبت به سياهان و عدم مخالفت ما براي جبران آن بي عدالتي ها كافي است ، زيرا او درست مثل يك بچه سركش و نافرمان است كه بايد با او برخوردي مهربان اما قاطع نمود . آري ، فردي كه تعصب نژادي دارد ، با اين گونه مانورهاي منحرف فكري ، خود را از احساس گناه نجات داده و از آن فرار مي كند .
همين نوع فرار از گناه را مي توان در مطرح نمودن شايعات فراواني كه جزئيات حوادث به اصطلاح جنايتكار و خائنانه سياهان را تشريح مي نمايد . ديد. در يكي از شايعات زمان جنگ ، آمده بود كه مقامات كشور حاضر نيستند از بين سياهان، مثل سفيد پوستان ، سربازگيري كنند، زيرا از دسترسي سياهان به اسلحه وحشت دارند (اودم1943 ) . حتي قصه هاي لطيفه گونه در مورد ناداني، ساده لوحي، زودباوريو تنبلي سياه پوستان و همچنين داستانهاي بي شمار راجع به تجاوزگري جنسي انان، همگي كاركردي يكسان دارند. همه اين ماجراها به آرام نمودن احساس گناه سفيد پوستان منتهي مي شود. با سياهاني كه خائن ، جاني، دلقك صفت، نادان، خطرناك و ضد اخلاقند، بجز سركوبي و آنچه ما مي كنيم ، چه مي توان كرد؟انديشه تساوي ممكن است در نظريه پردازي كاملا درست باشد اما هرگز به معناي شموليت ان در مورد جانيها خرفتها يا سياهان نبوده است.
برچسب نهايي متعصبين نژادي به سياهان، شايعات جنسي است. سياهان، مدام متهم به تلاش براي تجاوز به خط حرمت انتزاج سفيد با سياه مي شوند. اين گونه داستانها بيشتر در مورد مردان سياه پوست عليه زنان سفيد پوست مطرح مي شود نه در مورد رابطه نامشروعي كه غالبا مردان سفيد پوست با زنان سياه پوست برقرار مي كنند. داستانهاي فراواني از تجاوز جنسي سياهان يا تلاش آنان در اين جهت مطرح مي شودف البته در اين جهت داستانها ي كم رنگ تري هم مانند دنبال شدن زنان سفيد پوست در كوچه هاي خلوت از سوي سياهان، تلاش آنها براي گرفتن دست زنان سفيد مطرح است. براساس يكي از داستانهاي زمان جنگ، سياهاني كه به سربازي برده نشده بودند يعني آنها خائن اند به مردان سفيد پوست عازم به جبهه هاي جنگ، مي گفتند كه سياهان از زنان آنان مراقبت خواهند كرد (موضوع تجاوزات جنسي) . با اينكه شايعات جنسي مربوط به سياهان در جنوب امريكا خيلي عادي است، اما غالبا در شمال هم مطرح مي شوند. در شهر نيوانگلند، كه به خاطر روابط نسبتا مسالمت آميز بين نژادها معروف است، داستاني رواج پيدا كرده بود و در آن توضيح داده مي شود كه چرا در ورودي دستشويي رستوران معيني را با تخته مسدود كرده اند. دليل ارائه شده و كاملا ساختگي تجاوز دو مرد سياه پوست به يك زن سفيد پوست در آن محل بود.
انگيزه هاي رايج، در اينجا، از اين هم عميق تر بودند. در سنت پورينتي آمريكايي، كليه موضوعات مربوط به امور جنسي ، از قدرت محركه عاطفي شدشدي برخوردار بوده و به همين دليل وجود اين عواطف كه به سكس ارتباط پيدا مي كند ، به اساني به ساير حوزه هاي نفسانيات شگفت آنگيز سرايت مي كنند. امور جنسي به عنوان قضيه اي جذاب، هدفي هرگز فراموش نشده براي شايعات بوده همچون موضوع وضعيت و موقعيت اجتماعي ، منبعي براي به وجود آمدن احساس شديد گناه است. ما هرگز خود را به هاطره گناهان جنسي كه مرتكب مي شويم با نعيارهاي اعتقادي امريكاييان سرزنش نمي كنيم. به همين دليل هميشه ترجيح مي دهيم تا ديگران را به خاطر ارتكاب به اين نوه انحرافات واقعي يا تصوري سرزنش كنيم. شباهت بين شايعات جنسي و شايعات مربوط به گروههاي اقليت، بسيار زياد و فرافكنيهايي كه در جهت فرار از گناه رخ مي نمايند، در هر دو مورد فراوان است. اين شباهت ، موجب تهديد قرار مي دهند، مقصر انحرافات جنسي قلمداد نكنيم تا از اين رهگذر، خودمان از احساس گناه فرار كنيم؟
بسياري از مردم، در عمق وجودشان هيچ گونه احساس امنيتي، نه در خصوص موقعيت اجتماعي، نه در آينده اقتصادي يا اخلاقيات جنسي خود ندارند. همه اين موضوعها در زندگي آنها حالتي محوري و بسيار شخصي و خصوصي دارند. اين گونه علايق عميق و محوري را نمي توان از يكديگر جدا نمود، زيرا هر گونه تهديد نسبت به يكي از آنها تهديد نسبت به بقيه نيز هست. لذا سپر بلاي ساخته شده از سياه پويت نه تنها او را از لحاظ اجتماعي، گستاخ معرفي مي كند بلكه به ما اين فرصت را مي دهد تا او را خطري نسبت به شغل خود جلوه داده و به عنوان كسي كه در مقايسه با خودمان در امور جنسي خوددار نسيت، معرفي مي كنيم. در شخصيت فرد سياهپوست ، ما همه انحرافات و برخوردارهاي پستي كه در صورت دستيابي به فرصت از خودمان سر خواهد زد ، متجلي مي بينيم ؛ مقصر اوست ؛ حتي اگر ما بي تقصير هم نباشيم ؛ سوء رفتارهاي او ( همانگونه كه در شايعات ملاحظه مي كنيم ) علني بوده و از ما بدتر است ؛ بنابراين ما نبايد به خاطر لغزشهاي ناچيز خود احساس گناه كنيم .
در حالي كه اين دليل تراشي ها ادامه دارند ، احتمالاً ما بايد تمام ويژگي هاي " حيواني " سياهپوست ها را منفي ولي فريبنده و دلربا ببينيم . اگر چنين باشد ، بايد با تمام قوا اين جذبه شيطاني را سركوب كرده و با توسل به " تشكيل واكنش " ( يعني با هجوم و وحمله به وفريبندگي نپسند ) عليه اين شيطان ( سياهپوست ) جنگي سخت را شروع كنيم . ( مك لين 1946 ) براي اين كار ، به مقدس ترين كار ممنوع ، روع مي آوريم ؛ يعني به شديدترين وجه ممكن با امتزاج نژادي ، مخالفت مي كنيم . فكر اين كار هم پشت ما را مي لرزاند ( واقعاً ؟ ) . اگر راه براي اين امتزاج باز شد ، آن وقت همه معيارهاي اخلاقي و اقتصادي ما سقوط خواهند كرد . ( در آنصورت ) من خواهم پذريفت كه از آن غريبه سياه و شرور ( كه در بخشي از آن ناخودآگاه خود او را رفيق شفيق نامقدس خود مي دانم ) شكست خورده ام .
پيچيدگي موجود در تحليل شايعات سياه در ظرافت و ريزه كاري موجود در امتزاج عاطفي و شناختي ، كه جذبه خود را توجيح مي كند ، مبالغه نمي كند . گويي ، اين يك قانون است كه مردم ، قدرت هاي شيطاني را شخصيت بخشي كرده و آن را در گروه هاي اقليت كه به شكل بارزي متفاوت از خودشان بوده و در دسترس قرار دارند ، متمركز و متجلي نمايند . امروزه عادي ترين " اجنه " در ذهن مردم عبارتند از كمونيست ها ، يهوديان و سياهپوستان . از آنجا كه گناهان منتسب به آنان فراتر از استحقاق واقعي آنان است ، ما از لحاظ فني آنها را " سپر بلا" مي خوانيم . ( به كتابي با همين عنوان چپ دانشگاه هاروارد 1943 رجوع كنيد ) .

 
مشتريان شايعه

هر شايعه اي ، مشتري ويژه خود را دارد . مثلاً شايعات مالي عمدتاً در بين جماعتي رايج مي گردد كه بالا و پايين رفتن بازار بر ثروت آنان تأثير مي گذارد . همين طور شايعات مربوط به تغييرات قانون سربازگيري ، نرخ هاي ماليات بر درآمد و يا قوانين مربوط به پروژه توسعه مسكن ، بيشتر در بين كساني كه بالقوه تحت تأثير قرار مي گيرند منتشر مي شوند . شاگردان مدارس كه همگي تعطيلي را دوست دارند از گزارش هاي مربوط به " جلسه معلمان " و يا تعميرات ضروري ساختمان مدرسه استقبال كرده و از آن شايعه مي سازند . گروههاي متفاوت حرفه اي يا اجتماعي نيز همگي آمادگي هاي ويژه خود را براي اين كار دارا مي باشند . پزشكان ، روحانيون ، خلبان ها و يا گروههاي نمايشي همه داستان هايي را منتشر مي كنند كه منعكس كننده منافع مشترك آن گروه خاص است . اگر منافع گروه خاصي مطرح باشد از ميان همان گروه و اجتماع خاص براي شايعه ، شنونده پيدا خواهد شد .
اما در آمادگي پذيرش شايعه تفاوت هاي فردي چشمگيري وجود دارد . مثلاً همه آمريكايي ها معتقد به بدگويي از سياهان نيستند ؛ ولو اينكه در محله آنان تعصب نژادي در اوج قرار داشته باشد . در هر روستا نيز عده اي در مقابل شايعات بومي مقاوت مي كنند . در هر اجتماعي از اشخاص مشترك المنافع حتي در شرايطي كه ابهام و اهميت موضوع زياد باشد هيچ فردي مبدل به حلقه اي از زنجيره پخش شايعه نمي گردد مگر اينكه تلقين پذير باشد .
تلقين پذير بودن ، يعني پذيرفتن قضيه اي به منظور باور آوردن به آن در حالي كه از سند و دليلي كه بايد منطقاً به همراه داشته باشد ، تهي است . بعضي از مردم به تفتيش منتقدانه هر آنچه به گوششان مي رسد ، عادت كرده اند . اينگونه افراد كه مثلاً در علم نفت شناسي ) يا روانشناسي اجتماعي و يا ديگر حرفه ها پرورش يافته اند ، عموماً ذهني مشكوك داشته و هميشه در انتظار شنيدن دليل و مدركي قابل اتكا هستند .
از طرف ديگر ، مردم تلقين پذير كساني هستند كه حيات ذهني آنان يا داراي ساختاري ضعيف است و يا مالامال از عقده ها و يا عقيده هاي قلبي . دسته اول شامل بسياري از افراد كم سواد مي گردند . از ديد اين افراد ، حوادث رخ داده در محيط اجتماعي و فيزيكي ذاتاً اسرارآميز است . جهان علم براي اين افراد سرزميني ناشناخته است .
كانتريل كشف كرد كه بخش بزرگي از وحشت زدگان از گزارش خيالي حمله اهالي مريخ به زمين ( كه اورسن ولز در راديو ارائه كرده بود ) كساني بودند كه از آشوب در اروپا ، ركود اقتصادي و يا از پيشرفت هاي حيرت آور علمي آشفته و معتقد به " هر چيزي مي تواند اتفاق افتد " شده بودند ( كانتريل 1940 ) . اين اشخاص آنقدر بي اطلاع بودند كه به زمان اعلام شده براي پخش آن گزارش راديويي هم توجه نكردند ( زمان پخش برنامه در روزنامه هاي صبح همان روز چپ شده بود ) آنان حتي سعي نكردند درستي يا نادرستي اين گزارش به نوعي از انحاء كشف كنند و كاملاً تسليم وحشت شدند ، زيرا ذهن آنان از هيچ گونه اهرم انتقادكننده اي برخوردار نبود و اساساً " انسجام " نداشت و بنابراين به سادگي به دام بادهاي متغير و رسانه هاي جمعي افتادند .
شايد بيشتر كساني كه در قبال شايعه تلقين پذير هستند مردمي باشند كه ذهنشان از برخي جوانب " بيش از حد منسجم است . آنان شايعات همگن و همسنخ را با ولع تمام در بخش هاي ذهن خود جمع مي دهند . برخي از افراد كه داستان توضيحي و پيش قضاوتگر هجوم اهالي مريخ به كره زمين را پذيرفته بودند ، افرادي متدين بودند كه انتظار پايان جهان را مي كشيدند . برخي ديگر به دليل ركود اقتصادي ، در حالتي حاكي از ناامني به سر مي بردند و هر لحظه انتظار مصيبتي را مي كشيدند به دون اينكه بدانند اين مصيبت از چه نوع سنخي خواهد بود . همچنين مدارك به دست آمده نشان مي دهد كه پذيرندگان مشتاق انگها و تهمتهاي سياسي ، همان كساني هستند كه به دولت وقت اعتماد ندارند ( آلپورت و لپكين 1945 ) . داستان هاي مرتبط با شرايط حاكم بر اوضاع داخلي روسيه ( كه از لحاظ ابهام و اهميت و همچنين تأسف در اوج قرار داشتند ) ، با توجه به مواضع اجتماعي شنونده يا مورد پذيرش قرار مي گرفتند يا رد مي شدند . شايعات خصمانه تنها در بين كساني رواج مي يافت كه قبلاً آمادگي نفرت از قرباني شايعه را داشتند . شايعه همچون تبليغات ( كه اين دو به يك ديگر بسيار نزديك هستند ) موجب تأييد و فعاليت مجدد گرايش هايي مي شود كه از قبل وجود داشته ؛ نه ايجاد گرايش هاي تازه و نوين .
براي اينكه شايعه بتواند رواج يابد يك پيش شرط ديگر نيز لازم است . اين پيش شرط كاملاً بديهي لزوم تماس و ارتباط افراد مستعد با يكديگر است . گروه هايي همچون ملوانان ، اعضاي يك واحد رزمي ، همكاران در يك اداره ، اعضاي باشگاه ها يا ساكنان شهرهاي كوچك ، همه جزو برخورداران از آن پيش شرط بوده و همگن و در تماس با هم هستند . شايعه در بين اين افراد سريعاً منتشر و رايج مي گردد . با اين حال حتي در يك جمعيت همگن و يكدست ، مجاري انتخابي خاصي وجود دارد . براي مثال شايعه ترخيص همه افراد 35 سال به بالا از سربازي ، مثل برق از يك پادگان اما در بين كساني كه سنشان بالاي 35 سال بود ، منتشر شد . در يك اداره يك خوابگاه و يك محله ، شايعات اصولاً از مجاري دوستي رواج مي يابند .
زنجيره هاي شايعه كه در نتيجه صميمت هاي اجتماعي بين گويندگان و شنوندگان به وجود مي آيند مورد توجه مورنو (1934 ) قرار گرفتند در اين روش مورد استفاده اين پژوهشگر براي ترسيم نقشه جغرافيايي اجتماعي هر اجتماع ويژگي جريانات روانشناختي كه شايعات در امتداد آن رواج مي يابد مورد عنايت قرار داشت . در اين روش كه به " جامعه سنجي " موسوم است ، از افراد خواسته مي شود تا بهترين دوستانشان را معرفي كنند ( شايد مطرح نمودن پرسشهايي از قبيل ميل دارند با چه كسي زندگي ، كار و يا تفريح كنند ) . شبكه روابط بدست آمده مي تواند مجاري و راههايي را كه از طريق آنها ارتباط بين اشخاص از جمله شايعه جريان پيدا مي كند پيشگويي نمايد .
اگرچه معمولاً روابط دوستانه موجود به وجود آمدن زنجيره شايعه مي گردد ، اما در شرايطي كوتاه ترين تماس ، براي ايجاد اين زنجيره كفايت مي كند .مثلا ما براي وفتگذاراني در يك مسافرت با اتوبوس يا قطار، سر صحبت را با يك قريبه نا آشنا باز مي كنيم و در اين گفتگو پاي شايعات و غيبت به ميان آورده مي شود علاوه بر آن زماني كه بهرانهاي عاطفي مردم را در خود قرق مي كنند آنان مستعد گفتگو در مورد بهران با هر همسايه قريبه مي شوند در يك آتش سوزي جدي در يك هتل تماشا چيان اين اطلاعات را منتقل كردند كه سه، هشت، ده،بيست مسافر در طبقات بالاي هتل در دام آتش گرفتار شده بودند. بنابر اين بي حوصل گي و يا هيجانات ممكن است كه موقتا به شكل گيري زنجيره شايعه، همچنان كه زنجيره دائمي شايعه ناشي از مناسبات دستي است منجر شود.
اداره تبليغات جنگ آمريكا در سال 1943 پژوهشي آموزنده در مورد مشتريان شايعه انجام داد. در اين پژوهش دو شهر آمريكايي نيوبرونزيك (ايالت نيوجرسي) و پرتلند (ايالت مين) كه شرايط جنگي بر آنها تاثير گذاشته بود مورد بررسي قرار گرفته اند. بر اساس مشاهدات انجام شده در هر دو شهر كساني كه از سوي مصاحبه كنندگان در دسته بندي كاملا آگاه قرار داده شده بودند نسبت به آناني كه كم اطلاع خوانده ميشدند تمايل بيشتري براي به خاطر آوردن شايعات نشان مي دادند. افراد كاملا آگاه از قردت بيان بهتري براي تبيين افكار و احساستشان بر خوردار بودند. به علاوه مردمي كه به نحوي گسترده تر در فعاليتهاي اجتماعي شركت مي كردند در پذيرش و انتشار شايعه مستعد تر از گوشه گيرها بودند. مثلا خانمهاي شاغل در بيرون از خانه در مقايسه با خانمهاي خانه دار شايعات بيشتري را شنيده و منتشر مي نمودند. از بين كساني كه در دسته بندي فعال در اجتماع قرار داشتند شصت درصد عامل انتشار شايعه تشخيص داده شدند اما از بين افرادي كه يك زندگي نسبتا منزوي داشتند تنها سي درصد اين چنين بودند.ُ
اكنون نظر خود را در مورد اين پژوهش ارائه ميكنيم . آيا كساني را كه مصاحبه كنندگان در رديف كاملا آگاه دسته بندي كردند واقعا اينگونه بوده اند ؟ آيا آنان از تمامي واقعيتهاي موجود آگاه بوده اند طبعا تمايل كمتري براي انتشار شايعه داشته اند. معناي درست نتيجه اين پژوهش اين است كه هر چه طيف عاليق و منافع وسيعتر باشد موقعيتهاي بيشتري براي پخش شايعه وجود خواهد داشت . در فصل اول به اين نكته اشاره شده بود كه تنها در صورتي كه اخبار كامل و بدون ابهام باشند مي توانند شايعات را خنثي كنند. ترديدي نيست كه شهروندان كاملا آگاه روزنامه هاي بيشتري مطالعه كرده و به بنگاههاي خبري بيشتري دسترسي دارند. اما ممكن است همين افق گسترده ديد اجتماعي نيز مبهم و تيره باشد. غالبا رخدادهايي كه در فاصله زماني يا مكاني دوري اتفاق افتاده اند از ابهام بيشتري برخوردارند و بنابر اين از خود استعداد بيشتري براي تبديل شدن به موضوعات شايعه نشان مي دهند. براي اينكه افراد كاملا آگاه بتواننددر قبال شايعات از خود مقاومت نشان دهند بايد به آگاهي هاي فراوني دست يابند.

 
شايعات درگوشي

همان گونه كه قبلا گفتيم، احساسات شديد باعث جرقه شايعه از فاصله ارتباطي ما بين غريبه ها مي شود. به همين دليل در زمان جنگ يا زمان وقوع يك فاجعه و يا در طول مبارزه هاي انتخاباتي، شايعه و غيبت معمولا از مجاري عادي خود خارج مي گردند. در اين موارد، شايعه كه رنگي از تهمت و افترا دارد و حالتي شنيع به خود مي گيرد، به شكل كنايه يا الفاظ از طريق نجوا منتشر مي شود.
چون سياست براي بسياري از مردم موضوعي جذاب است، مطمئنا در طول انتخابات با شايعات نجوايي گوناگوني در مورد نامزدهاي انتخاباتي مواجه مي شويم. هر چه تنفر از يك نامزد انتخاباتي بيشتر باشد ايعاتي كه انگيزه ها زندگي گذشته ، اخلاقيات شخصي و مقاصد آينده او را مورد حمله قرار مي دهند، بيشتر خواهند بود. از سالهاي بسيار دور تا كنون شايعات نجوايي انتخابات رديس جمهوري را در كشور ما لكه دار كرده اند. اگر چه شخصيت قربانيان اين گونه شايعات همچون شخصيت اندرو جكسون و وارن هاردينگ بسيار متفاوت بوده اند انگها و اتهامات همواره از مقوله هايي تكراري همچون روابط نامشروع جنسي، بي رحمانه با همسر، شرابخواري مفرط و يا داشتن خون سياهپوست يا يهودي ، تشكيل مي شدهاند جفرسون متهم به بي خدايي و فساد اخلاقي بود گارفيلد در استانه طلاق دادن همسرش قرار داشت آدتور، با خانمي در واشنگتن روابط نامشروع داشت؛ هر شب مست مي كرد و همسرش را كتك مي زد هاردينگ خون سياه پوست داشت ال اسميت، دست نشانده سياسي پاپ بود ( تنها به اين خاطر كه او از لحاظ اعتقادات مذهبي يك كاتوليك برجسته بود) فرانكلين روزولت هم يهودي بود و هم ذيوانه)
وقتي اين ويژگيهاي شيطاني به نامزد انتخاباتي كه چندان هم مورد علاقه ما نيست، نسبت داده مي شود، ديگر او بيشتر از هر چيز ديگري سزاوار تنفر و مخالفت ما مي گردد. تا قبل از شنيدن شايعه، ما تنها فكر مي كرديم او شيطان صفت است اما حالا ديگر مي دانيم كه او اين گونه است. قدرت برچسبها ياداور قدرت انگهاي ضد سياهپوستان است. مثلا يك فرد ثروتمند نمي تواند مخالفت خود را با اصلاحات ليبرال منشانه اي كه از طريق مالياتهاي بيشتر ثروت او را محدود مي كنند كاملا توجيه نمايد؛ زيرا او قلبا قبول دارد كه عدالت اجتماعي، مستلزم ايجاد اين گونه محدوديت است. اما وقتي بگويد كه نامزد انتخاباتي كه به دست به اين نوع اصلاحات خواهد زد فردي هرزه و ديوانه بوده و يا خون سياه پوست در رگهايش جاري است آن وقت به نظر او، مخالفتش در جهت درستي قرار دارد. احساسات خصمانه درست مثل پخش شدن لكه روغن آنقدر پخش مي شود كه ديگر نمي توان مركز اوليه لكه را شناسايي نمود.
زماني گفته مي شود كه نقش شايعات نجوايي در انتخابات محلي در مقايسه با انتخابات ملي كوچك تر است. اگر اين موضوع درست باشد دليل آن دو جنبه دارد. معمولا مبارزات انتخاباتي محلي موجب برانگيخته شدن شديد احساسات نمي شوند زيرا نتيجه اين نوع انتخابات تاثير چنداني بر منافع شخصي افراد ندارد. مضافا اينكه نامزدهاي محلي معمولا براي افراد آن منطقه نسبتا شناخته شده تر بوده و ابهام چنداني در مورد زندگي سياسي و خصوصي ايشان وجود ندارد ولي در مورد نامزد انتخاباتي كه در سطح ملي انجام مي گيرد تقريبا هر چيزي مي تواند حقيقت داشته باشد . شايعات نجوايي تجاري هم پديده اي ناشناخته نيست. برخي از تبليغاتچيها و مشاوران روابط عمومي كه بيشتر به خاطر ويژگي ماجرا جويانه شان شهرت دارند تا رعايت اخلاقيات اين گونه شايعات را كشف كردند. ممكن است يكي از اين افراد با دريافت ستمزد در حين استراحت در كوپه تراموا يا در اسايشگاه و يا در يك پارك عمومي شروع كند به تعريف و تمجيد از يك نوع كالا و تكذيب و تحقير كالاي رقيب آن. ولي در اينكه ايا چنين برخورد خلاق تجاري سوداور است يا نه ترديد وجود دارد. از لحاظ روان شناختي ضعف اين نوع برخورد در اين واقعيت نهفته است كه شنونده موضوع را مهم نمي بيند. اگر چه ممكن است شنونده ذهنيتي مثبت نسبت به كالاي مورد تبليغ پيدا كند احتمالا حوصله تكرار قصه خسته كننده را براي دوستانش نخواهد داشت. شايد پول بتواند عاملي را به استخدام دراورد ولي قادر به ايجاد زنجيره شايعه نخواهد بود..
مطبوعات و شايعه
اگر چه شايعه اصولا از مسير تعيين شده توسط گفتارهاي في البديهه به سفر مي پردازد اما نبايد نقش مطالب چاپ شده در اين جهت دست كم گرفته شود. در كشورهايي كه مطبوعات در خدمت دولتهاي خودكامه قرار دارند، تبليغات مبدل به منبع اصلي شايعات مي گردد. اوضاع در المان ، ايتاليا و ژاپن اين چنين بود. كشت شايعه يكي از روشهاي عمده تبليغات متحدين در جنگ جهاني دوم بود.
حتي در كشورهايي كه انتشارات آزاد است مطبوعات مي توانند به اشتباه شايعاتي را مطرح كنند. شايد اين كار با اشتباه در موثق بودن يك بيانيه خبري انجام گيرد. البته موارد نادري هم از طرح عمدي شايعه در مطبوعات وجود دارد. ممكن است يك سردبير غير مسئول درست مانند هيتلر حافظه عمومي مردم را ضعيف تصور نموده درستي و نادرستي خبر كوتاه كند. عنوان يكي از روزنامه ها عبارت بود از: يك وكيل سابق دادگستري مي گويد كه نود درصد استادان دانشگاه مباني كمونيسم را تدريس مي كنند. كمتر كسي به فكر انطباق تيتر اخبار با شايعات مي افتد ولي بسياري از تيترها به خاطر انحرافات همچنين برجستگيهاي كه در آنها انجام مي گيرد همانند سازي با تعصبات سر دبير دقيقا با فرمول شايعه وفق مي يابند.
سلدس (1935) نشان داد كه مطالب مطرح شده بالا اصلا و ابدا متناسب اين عنوان پرشور نبود. اختلاف بين عنوان و موضوع خبر چيز نااشنايي نسيت عنوان همچون شايعه افشا كننده تعصب سر دبير يا صاحب نشريه است و موضوع خبر براي حفاظت از وي حاوي حقايق نسبي بسياري است.
همچنين گزارشهايي انتخابي كه در اخبار معمولي مطرح مي شوند گهگاه مبدل به نمونه هايي از نيمه شايعه مي گردند. گزارش چاپ شده مي تواند في الواقع حقيقت را مطرح كند اما نمي تواند حق مطلب را ادا كند و غالبا قادر نيست حقيقتي متعادل يا متوازن را متجلي سازد. به همين دليل نتيجه اجتناب ناپذير چيزي جز تصوير تحريف شده نخواهد بود و بعدا زماني كه خواننده مطلب را به ياد اورده يا دوباره براي ديگران تعريف مي كند احتمالا آن را در همان جهت انحراف اوليه و القا شده برجسته خواهد نمود. همزمان با قرار گرفتن قانوني بي طرفي مطبوعات در دستور كار كنگره امريكا تحليل محتواي نشريات شهر بوستون امريكا نشان داد كه بيشتر اين نشريات براي مقالات و سخنرانيهاي مويد نظرهاي مطرح شده در سر مقاله هايشان فضاي چاپي بيشتري عرضه مي كردند. به علاوه آنها مطالب و گزارشهاي هم اوا با موضوع سر مقاله هاييشان را در اغاز موضوع خبري چاپ مي كردند و در اواخر خبر نمونه ها و گزارشهاي مخالف را به چاپ مي رساندند. اين حربه موذيانه سر دبيران موجب تسطيح نظرهاي نامطلوب در ذهن خواننده و برجسته تر شدن مواضع مطلوب آنان مي شد

طي پاييز ساال 1945 روزنامه هاي پاريس با گزارشهاي شايعه بيماري استالين طلسم شده بودند . موضوع اين شايعه در روزنامه هاي ضد كمونيست چاپ مي شد. آنها سعي داشتند تا موضوع را انقدر برجسته كنند تا بحث به يك بحران در روسيه منتهي شود. از طرف ديگر روزنامه هاي طرفدار كمونيستها يا با بي توجهي از كنار اين خبر مي گذشتند يا هم بيماري استالين و هم بحران را تكذيب مي كردند (زرنر 1946)
خرنگاران از لحاظ رواني در موضع ناموزوني قرار دارند. حتي اگر مثبت ترين نيات را هم داشته باشند، داستانهايي كه مطرح مي كنند چاره و گريزي جز عبور از مسير شايعات تحريفي ندارند.شخص خبرنگار به ندرت شاهد عيني است بلكه تنها پس از به وقوع پيوستن ماجرايي كه ارزش خبري دارند، وارد صحنه مي شود. احتمالا منابع اطلاعاتي او، دو يا سه مرحله از شاهد عيني فاصله دارند كه تازه گزارش خود شاهد عيني هم چندان دقيق نيست . تا همين جا هم خبر تبديل به گفته شده گرديده و آنچه خبرنگار مي نويسد و بعد رونوشت بردار روزنامه در ان نظر مي دهد، چيزي جز سراشيبي محتاطانه تسطيح، برجستگي و همانند سازي نيست.

سلدس به عنوان نمونه، مقاله اي مندرج در نسخه چاپ پاريس روزنامه شيكاگو تريبون را مطرح كرد . در اين مقاله ، موضوع خودكشي يك هنر پيشه زن به عنوان شده بود. سلدس نتيجه گيري كرد كه: "متن ماشين نويسي شده، دقيقا به اندازه شش خط و نيم مطلب، دربرگيرنده هفت واقعيت بود و از اين واقعيت، تنها خودكشي درست و مابقي نادرست بودند " سلدس 1935 ، صفحه 163 . نمي توان انتقاد از اين گونه تحريفات را متوجه انگيزه هاي گزارشگر نمود. همان گونه كه در آزمايشهاي ما مشاهده گرديد گزارشگر با وجود تلاش فراوان براي ارائه گزارش دقيق بايد با روند بازسازي و جايگذاري كه هميشه در پي او هستند مقابله نمايد.
به هر دليل يا دلايلي كه در بالا اقامه گرديد، بيشتر مطالب روزنامه برخي از ويژگيهاي شايعه را به خود مي گيرند، با اين حال در اصول تضاد شديد اخبار با شايعه غير قابل نقض است زيرا ويژگي اولي، انطباقي است. اما هميشه اين وجهه تمايز اخبار و شايعه به اندازه اي كه در مباحث نظري،روشن است، در اذهان مردم موثر نيست. برخي از مردم ساده لوح ظاهرا هر چيزي را كه در روزنامه ها بخوانند و يا از راديو بشنوند ، باور مي كنند. از نظر آنان يك چيز متكي بر شنيده ها با يك خبر مستند فرقي ندارد. برخي ديگر از افراد آن قدر موشكافند كه هرگز مطالب روزنامه ها را باور نمي كنند البته منتقدان سخن پراكنيهاي راديويي كمترند. كساني كه يك يا دو بار گول خورده اند، ديگر براي هميشه مشكوك و مظنون اند. در طي جنگ جهاني اول داستانهاي دروغين بسياري از جنايتهاي دشمن در روزنامه ها به چاپ مي رسيدند، در نتيجه، براي بسياري از امريكاييها، پذيرش گزارش مستند واقعي از جنايات دشمت در اردوگاههاي اسيران در طول جنگ جهاني دوم بسيار مشكل بود. بسياري از مطالب كاملا واقعي در خبر رسانيهاي ما، به عنوان تبليغات، توسط مردم رد مي شوند. اگر مردم به همان صورتي كه نسبت به تبليغات ، بدبيني پيدا كرده اند، نسبت به شايعه هم حساس شوند، در آن صورت گزارشگران ، تيتر نويسان و سر دبيران ، در حفظ اعتماد عمومي به نحو روز افزوني مشكل خواهند يافت.


شايعات عنوان دار

اگر مردم گفته شود انچه را كه مي شنوند، يك شايعه است، چه اتفاقي رخ خواهد داد؟ دو آزمايش، پاسخ به اين پرسش را روشن كرده است . ثابت مي كند كه مردم هنوز نسبت به شايعه حساسيت بدبيني ندارند.
كرك پاتريك 1932 به ازمونهاي دانشگاهي اش، مجموعه مطالبي را ارئه نمود كه ظاهرا از روزنامه ديواري دانشگاه گرفته شدن بودند. نيمي از اين مطالب با جمله "شايع شده است" و نيمي ديگر به صورت اخبار ارائه شده بودند. ولي همه مطالب ساختگي بودند. براساس تحليل اين ازمايش جمله شايع شده است... هيچ گونه تاثيري در باور كردن يا باور نكردن مطلب نداشت و اين جوله هيچ گونه اثر باز دارندگي از خود بر جاي نگذاشت.
بعدها پژوهشگري به نام جي . اچ . اسميت (1947 ) در آزموني ، يك رديف اقلام " خبري " ساختگي را كه بعضي عليه شوروي و برخي در جانبداري از شوروي بودند ، مورد استفاده قرار دارد . آزمودنيهاي او ، همگي دانشجو بودند و گرايش آنان نسبت به روسيه ، قبلاً توسط " مقياس گرايش " سنجيده شده بود . جملات ارائه شده در سه دسته قرار داده شده بودند .، برخي به عنوان " واقعيت " موثق ، برخي ديگر به عنوان " شايعات " تاييد نشده و دسته سوم بدون هيچ عنواني مطرح شده بود . آزمودنيها براي ابراز و اظهار درجه و ميزان پذيرش يا عدم پذيرش مطالب ، مقياسي در اختيار داشتند كه از نپذيرفتن تا پذيرش بي دليل ، رديف بندي شده بود .
نتايج آزمايش اسميت نشان داد كه مطالبي كه عنوان " واقعيت " داشتند ، فوراً پذيرفته مي شدند اما مطالب طبقه بندي شده تحت عنوان " شايعه " كمترين پذيرش را به دنبال داشتند . مقولات بي عنوان بين دو عنوان بالا قرار داشتند . اما عنوان " واقعيت " در جلب باور آزمودنيها ، موثرترند از عنوان " شايعه " در عدم پذيرش آنها بود . به سخن ديگر ، عنوان شايعه عملاً همان تاثيري را كه دسته بي عنوان از خود بر جاي مي گذاشت ، داشت . وقتي كه مطلبي را با عنوان واقعيت مطرح مي كنيد ، در واقع به آن حيثيت داده و موجب پذيرش تسليم طلبانه آن از سوي آزمودنيها مي گرديد . اما واگذاري عنوان شايعه به يك مطلب ، به معناي قرار دادن آن مطلب در دسته بندي مطالب بدون عنوان است . مردم معمولاً از توجه به عناوين روگردان نيستند . .وقتي شنونده اي ، موضوعي را مي شنود كه عنوان واقعيت را يدك مي كشد ، با خود فكر مي كند " اوه ، واقعيت ؛ واقعيت ها حقيقت دارند ، من بايد آنها را باور كنم . " اما وقتي كه موضوعي را با عنوان شايعه مي شنود ، لحظه اي تأمل كرده و بعد نتيجه مي گيرد كه " خوب ، شايعات ممكن است حقيقت داشته باشند ." و اگر مستعد پذيرش آن باشد ، تقريباً آن را باور مي كند . ظاهراً در اين آزمايشها ، گرايش هاي از پيش موجود مهم تر از خود عنوان هستند ، زيرا در تمامي شرايط آزمايشگاهي " اسميت " موقعيت آزمودني در " مقياس باور " با موقعيت او در " مقياس سنجش گرايش " ، همبستگي مثبت داشت . طرفداران روسيه بيشتر به سمت باور نمودن واقعيتها و همچنين شايعات موافق روسيه تمايل نشان مي دادند . در صورتي كه مخالفان روسيه بيشتر مستعد باورنمودن واقعيتها و شايعات مخالف شوروي بودند .
خنثي بودن نسبي عنوان براي شايعات ، معاني كاربردي مهمي دارد . يكي از معاني آن ، اين است كه نمي توان صرفاً با اطلاق ، عنوان شايعات را از بين برد . براي از بين بردن شايعات ، بايد از روشهاي كاراتري مانند تحريك احساسات وطن پرستانه يا القاي احساس شرم و يا تعليم در روانشناسي شايعه ، استفاده نمود . روش اخير همان شيوه اي بود كه كلينيكهاي شايعه براي به كارگيري آن تلاش مي كردند . همچنين توجه به اين نكته ، مهم است كه استفاده از عنوان " واقعيت " موجب برانگيخته شدن ستايش شونده مي گردد . متخصصان امر تبليغات تجاري ، كه از كلمات اختصاري نيمه – علمي وسيعاً استفاده مي كنند ، پيشپيش اين حساسيت را در مردم كشف كرده اند . اما متأسفانه تنها " نماد " موجب تلقين اين تحريك پذيري مي گردد ؛ هر چه عنوان واقعيت را مي كشد ، در حقيقت اين گونه نيست .
شايعات ، به منظور كسب اعتبار ، قالباً از نقاب واقعيت استفاده نموده و يا اسم و رسم مقام و قدرتي بالا را در جهت حمايت از خود ، مورد استفاده قرار مي دهند . بسياري از داستانها اين طوري شروع مي شدند : " برادرم مشغول صحبت با مردي بود كه دست اندركار است و ... " يا " رئيس پليس شخصاً گفت ..." يا " من از بالاترين مقامات شنيده ام كه ..." در مواردي ، عناصر ديكري نيز به كار گرفته مي شوند ، مثلاً ذكر شهر يا خياباني كه يك حادثه خاصي در آن واقع شده ، كمك فراواني به معتبر جلوه دادن قضيه مي كند كه حتماً و واقعاً حادثه در آن محل اتفاق افتاده است .


شايعه و شوخ طبعي

چون هر شايعه " پيشنهادي براي باوركردن " است ، بنابراين مدعي مطرح كردن واقعيت يا شرايط واقعي يك ماجراست . ولي بسياري از داستانها كه همانند شايعه پخش مي شوند ، صرفاً محصول تخيلات بوده و منظورشان ايجاد زودباوري نيست ، بلكه تنها براي خنديدن ساخته مي شوند . بااين حال ، آن ها نيز مي توانند تنفري نژادي يا انتقادي سياسي را منعكس نموده و يا موجب سبك شدن هيجاني سركوب شده ، گردند . روش انتشار لطيفه ها و بذله گوييها و كاركرد آنها به نحو شگفت آوري يادآور پخش و كاركرد شايعات است .
در اينجا نمونه اي از يك داستان رايج در اروپاي تحت سلطه ديكتاتوري مي آوريم . شخصي در كنار روخانه اي قدم مي زند كه ناگهان فرياد دردآلود مردي غريق را از رودخانه شنيد . بلافاصله به داخل رودخانه پريد و شخص غريق را نجات داده و به ساحل رساند . شخص نجات يافته ، با غرور ، هويت خود را اعلام كرد : " من موسوليني هستم ( البته اگر داستان در آلمان يا روسيه گفته مي شد ، هويت او به ترتيب هيتلر يا استالين مي شد ) . تو جان مرا نجات دادي ، در عوض هر آرزويي داري از من بخواه تا برايت انجام دهم . " منجي پاسخ داد : " من تنها يك تقاضا دارم " ؛ خواهش مي كنم به كسي نگو من تو را نجات دادم . " شايعه نبود ، شايد لطيفه خوبي هم نبود . اما اگر كسي اين داستان را در مقابل جاسوس حكومت مي گفت ، به سيبري ، اردوگاههاي كار اجباري آلمان و يا بازداشتگاههاي انظباتي ايتاليا تبعيد مي شد _ ليونز 1935 )
نمونه بالا ، قرابت روان شناختي شايعه و شوخ طبعي را نشان مي دهد . اين هر دو ، محملي براي بيان احساسات شخصي به دست مي دهند ، بدون اينكه گوينده ، صريحاً به وجود اين گونه احساسات شخصي اعتراف نمايد . شخصي كه از مسائل جنسي رنج مي برد ، صريحاً به اين مسئله اعتراف نخواهد كرد . حتي به شخص خود ، اما با كوچك ترين تحريك شروع به تعريف لطيفه ها و غيبتهاي قبيحه خواهد نمود ( بعضيها لطيفه و برخي ديگر داستان هاي فضاحت بار را ترجيح مي دهند ).
اگر لطيفه ها حاوي نيش مشخصي باشد ، مثلاً داستان ديكتاتور اروپايي ، آن وقت از لحاظ فني آن را " قريحه بذله گويي " مي نامند . به جاي گفتن " من از سياهان متنفرم " مردم لطيفه هاي تحقير كننده در مورد رنگين پوست ها به كار مي برند . ديگران ، مطمئناً بدون داشتن چنين احساسي و بدون درك قصد و نيت اوليه گوينده اصلي ، داستان را تكرار مي كنند ، دوام دراز مدت خود را ، درست مثل شايعه ، مديون ارزش تصفيه ( كنندگي ) هيجاني خود هستند .
بسيار مشكل مي توان وجه تمايز دقيقي بين شايعات خصمانه اي كه با بذله گويي مطرح مي گردند و آن حكايتهايي كه صرفاً به منظور خنداندن گفته مي شود ، قائل شد . اهميت كاركردي هر دو ، اغلب يكسان بوده و اين دو به طور برابر مي توانند قربانيان خود را صدمه زده و آزار رسانند . تنها تفاوت ( اگر تفاوتي مابين شايعه و شوخ طبعي وجود داشته باشد ) اينجاست كه حكايت ، متكي بر شواهد قابل ارزيابي انگاشته مي شود .

 
شايعات و اغتشاش

ميكروب شايعه ، دائماً در اندام جامعه فعال است . بعضي مواقع ، اين نوع ميكروبها آهسته حركت كرده و زهرآگين نيستند . اما برخي اوقات ، آنها موجب انفجار تب فعاليت هاي خشونت آميز مي شوند . متأسفانه زماني كه اندام جامعه تاب و تحمل بيماري ناشي از اين ميكروب را ندارد ، تب مربوطه شديداً به سلامت آن صدمه زده و آن را مي سوزاند . جنگ اغتشاش ، بيماريهاي واگيردار و مصيبت هاي ديگر به اندازه كافي به جامعه صدمه مي زنند و زماني كه بيماري شايعه نيز به آنها اضافه مي شود ، زيانها به مراتب پيچيده تر مي گردند .
كشمكشهاي منجر به قتلها ئ جنايتهاي متقابل نشان دهنده وابستگي اغتشاش به شايعه است . البته در هيچ موردي نمي توان ادعا كرد كه شنيده ها ، يگانه مسبب اغتشاش بوده اما آنها هميشه در دامن زدن به اغتشاش نقشي مهم داشته اند . در واقع ، دليل و مدرك موجود ، آن قدر مجاب كننده است كه مي توان آن را به عنوان يك قانون روان شناسي اجتماعي مطرح نمود : هيچ گونه اغتشاشي ، هرگز بدون تحريك ، همراهي و تشديد خشونت توسط شايعه به وقوع نمي پيوندد . معمولاً چهار مرحله را مي توان به صورت مشخص در اين فرايند مشاهده نمود .
1-قبل از آغاز ( اغتشاش ) ، براي مدتي ، زمزمه ناآرامي شنيده مي شود . ممكن است اينگونه زمزمه ها به شكل داستانهايي كه در آنها گروههاي مخالف ، يكديگر را متهم به تبعيض ، توهين يا سوء رفتار مي كنند ، مطرح مي شوند . در اين مرحله ، شايعات رايج تفاوتي با داستان هاي معمولي خصمانه و افتراآميز ندارند . آنها شبيه شايعات روزمره اي هستند كه در مورد رفتارهاي نامطلوب سياهان ، يهوديان يا حرص كارفرمايان و يا بي رحمي پليس ، مطرح مي شوند . ولي هرگاه رواج شايعات ، از حد معمول فراتر رفته و يا محتويات شرارت آميز آنها شدت يابد ، مي توان به شكل گيري پيش درآمد شرايطي اغتشاش آميز ، بدگمان شد . اين داستانها ، به خودي خود موجب منتهي شدن ماجرا به خشونت نخواهند گرديد . اين داستانها صرفاً به صورت فشارسنج عمل مي كنند ؛ به اين معنا كه درجه فشار موجود در جامعه را نشان مي دهند و مشخص مي كنند كه اگر جهت وزش باد در جامعه تغيير نكند احتمالاً با توفان روبرو خواهيم شد . سوابق حاكي از وجود دوره اي از انتشار شديد شايعات قبل از اغتشاشات متعدد نژادي تابستان سال 1943 در آمريكاست (وكلر و هال 1944 ).
2-زماني كه شايعات شكل خاص و تهديد آميز به خود مي گيرند ، احساس خطر مي شود . چند نمونه براي مثال مي آوريم : " امشب كنار رودخانه ، خبري خواهد بود " ، " حتماً پس از بازي به پارك بيا تا شاهد نمايشي باشي " ، " قرار است كاكاسياه را بگيرند و دمار از روزگارش درآورند " . بعضي وقتها ماجرا به نحوي بيان مي شود كه خشونت منتظره به طرف مقابل منتسب شود . مثل " حرامزاده يك ماه است ، مشغول جمع آوري سلاح هستند " . در دوره اغتشاشات ديترويت در اوايل تابستان سال 1943 شايع شده بود كه سياهپوستان مسلح فراواني با اتومبيل از شيكاگو به طرف ديترويت در حركتند . اين موضوع شوم حتي به گونه اي غير مسئولانه از راديو هم پخش شد ( لي و هامفري 1943 ، صفحه 38 ) . اين عمل بي شك ترس و وحشت حاكم را افزايش داد .
در چنين مرحله اي است كه انفجارات اغتشاش آميز ، كاملاً پيش بيني شده و براي پيشگيري از به وقوع پيوستن آنها نيروي پليس بايد صفوف خود را مستحكم نمايد . زمان پيشگيري از اغتشاش ، پيش از آغاز آن است . يك نمونه عالي از اقدام پيشگيرانه پليس واشنگتن در همان تابستان پر دردسر سال 1943 به وقوع پيوست . در آن زمان ، شايع شده بود كه عده زيادي سياهپوست د رنظر دارند با راهپيمايي روز معين ، قيامي را سازماندهي كنند . هدف از انتشار چنين شايعه اي ، تشكيل نيرويي مسلح از سفيدپوستان متخاصم بود . پليس واشنگتن با اتخاذ موضعي قاطع و علني ، پيش از راهپيمايي و با استقرار نيروي كافي براي حفاظت از جان سياهان تظاهركننده ، از يك درگيري مخاطره آميز پيشگيري به عمل آورد (وكلر و هال 1944 )
3-غالباً ، گرچه نه هميشه ، خود جرقه اي كه فتيله انفجاري را روشن مي كند نيز يك شايعه آتش افروز و فتنه انگيز است . اغتشاش ماه اوت سال 1943 را در هارلم ، بلافاصله پس از شايعه آتش افروز و فتنه انگيز است . اغتشاش ماه اوت سال 1943 در هارلم ، بلافاصله پس از شايعه درگيري يك سرباز سياهپوست با يك پليس سفيد پوست در سالن هتل هارلم به وقوع پيوست .

 
جمع بندي
در بخشهاي گوناگون اين فصل ، به خوبي مشخص شد كه شايعه درون نسج جامعه بافته شده است و نشان داده شده كه بيشتر تاريخ ، ناشي از واكنش مردم نسبت به شنيده ها بوده و بسياري از اعتقادات آنان ناشي از افسانه ها و اساطير باستاني است . ماهيت گمراه كننده شايعه ، ناشي از اين واقعيت است : با وجود اينكه شايعه ، محكي براي سنجش بوده و معياري براي نحوه تحريك است ، اما عموماً با نقابي ظاهر مي گردد كه گويي آگاهيهاي با ارزشي ارائه مي دهد . در واقع ، كاركرد بر معناي پنهاني آن از كاركرد اطلاع رساني اش مهم تر است .
در تلاش براي دسته بندي شايعات در مي يابيم مع خاصيت اغفال كنندگي شايعات در بعضي از موارد ناشي از تركيب اشتياقها و انزجارهاي پنهان در آنهاست . اهميت كاركردي آنها در جامعه مي توانبا بررسي لايه هاي عميق تر شخصيت افراد و ذهنيت مادي آنها دريافت . بخش گسترده و معيني از مردم مي توانند از انواع خاصي از شنيده ها اثر پذيرند . نوع اين زنجيره هاي شايعات ، به تلقين پذيري افراد تشكيل دهنده آنان بستگي دارد . زماني كه هيجانات ، شدت بيشتري به خود مي گيرند ، تعداد افرادي كه به زنجيره مي پيوندند افزايش مي يابند . جنگلها ، اغتشاشها ، انتخابات و غيره تمايل بيشتري براي پروراندن انواع شايعات موذيانه ، موسوم به شايعات نجوايي دارند . در ساليان اخير ، ما به رابطه نزديك بين شايعات و اغتشاشها پي برده ايم . مطمئناً براي كنترل دومي ، بايد به اولي توجه داشت .
از آنجا كه مردم معمولاً نمي توانند به هنگام مواجهه با شايعه ، آن را ( به عنوان يك شايعه ) تشخيص دهند ، به ندرت از باوركردن آن رو بر مي تابند . ثانياً ، اگر شايعه ، صراحتاً داراي عنوان باشد مردم به ندرت از باور كردن سهل آن احتراز مي كنند ، بنابراين ، اجباراً به اين نتيجه مي رسيم كه مردم به اندازه كافي نسبت به شايعه حساس نيستند .عنوان بخشي به شايعه ، ايمني چنداني را به همراه نمي آورد .
اهميت شنيده ها در سطح جامعه ، جز در صورت تحقق شرايطي غيرممكن ، كاهش نخواهد يافت . انتشار اخبار ، بايد دقيق تر شده و در نفوذ به افكار مخاطبان ، موفقيت بيشتري كسب كند . مردمي كه كورمال در پس تفسيري از جهان پيرامون خود هستند . بايد به تعبيري رضابت بخش تر از آنچه اكنون دارند ، دست يابند . بايد شهوات تنفرآميز و هراس و آرزومندي ( كه سعي درارضاي آنها داشته و با تخيلات ، آنها را سبك مي كنند ) كمتري وجود داشته باشند . بالاخره بايد روشي براي گريز از پويايي تحريف كه بر همه فرآيندهاي حفظ و يادآوري ( ولو نيت گوينده ، ارائه دقيق ترين گزارش ممكن باشد ) ، اثر مي گذارد ، پيدا شود .
با توجه به غير ممكن بودن تحقق شرايط مذكور در آينده اي قابل پيش بيني ، تنها اقدامي كه فرد مي تواند براي دستيابي به نوعي ايمني در برابر شايعه انجام دهد ، آشنايي با جنبه هاي رواني و اجتماعي اين پديده ( تا حد امكان ) و تمرين مدارم براي افزايش مهارت ، در تشخيص و تحليل شنيده هاي روزمره است .

(*) - گزيده اي از كتاب روانشاسي شايعه ، اثر گردن آل پورت و لئو پستمن ، ترجمه ساعد دبستاني  ، 

 


موضوعات مرتبط: نظامی ، راههای نفوذ ، نفوذ ، پیامها
برچسب‌ها: مفاهيم امنيتي , مفهوم , ضد جاسوسي , شايعه


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۰۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

این بازی متفاوته

یه بازی باحال گذاشتم واستون

حالا بعدا میفهمید چرا باحاله!!!!

باید مربع آبی رو به قرمزه برسونی بدون اینکه به دیواره ها بخوری

اگه سه مرحله رو تموم کنی یه هدیه خوب بهت میده

من که به شخصه لذت بردم راستی بعد بگید هدیتون چی بود

 

کلیک کنید


برچسب‌ها: بازي جالب


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۰۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |



 


» عنوان: دانلود آهنگ آرامش بخش همراه با صدای امواج دریا

» موسیقیدان: Antonio M.Xavier

» آلبوم: The Sounds of The Nature Vol.6

» سبک: Instrumental

» سال: ۱۹۹۵

» شماره آهنگ: -

» کیفیت : ۱۲۸kbps

» حجم: ۳٫۰۳MB

دانلود آهنگ آرامش بخش همراه با صدای امواج دریا

…..

دانلود آهنگ آرامش بخش همراه با صدای امواج دریا

لینک مستقیم  دانلود


موضوعات مرتبط: دانلود آهنگ
برچسب‌ها: آهنگ آرامبخش , دانلود آهنگ , آهنگ , موزيك


تاريخ : ۱۳۹۱/۰۸/۰۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.