عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | یهود

🔸ارتش یمن تا پیش از انتخابات امریکا، سعودی و امارات را اساسی گوشمالی خواهد داد. حالا سعودی‌ها تلاش می‌کنند تا با دودوزه‌بازی و فرستادن واسطه و میانجی و تاکید بر اجرای تعهدات خود از یک طرف و گفتن این موضوع که آنچه توسط دولت دست ‌نشانده آن‌ها در عدن انجام می‌شود ارتباطی با آن‌ها ندارد و هر بار هم که این شبه‌دولت دست نشانده به دستور ریاض دست به اقدامی می‌زند و از صنعا روزشمار به شماره می‌افتد و باز از ریاض صدای غلط کردن به گوش می‌رسد؛ اما این بازی موش و گربه سعودی‌ها بالاخره به پایان می‌رسد.

🔸در واقع، سعودی‌ها دوست دارند تا پیش از انتخابات ریاست جمهور امریکا، بازی با یمنی‌ها را کش بدهند به این امید که با روی کار آمدن ترامپ، موضع کاخ سفید در برابر آن‌ها قوی‌تر شود. اما اصلِ ماجرا این است که خط قرمز یمن با طرف سعودی، رفتن به سمت برقراری روابط علنی با صهیونیست‌ها است. این موضوعی است که در طول ماه‌های گذشته بارها توسط رهبران یمن مورد تاکید قرار گرفته و آن‌ها هشدار می‌دهند که آل‌سعود به عنوان نوکرها و غلامان صهیونیسم برای هر نوع خوش‌خدمتی آماده هستند تا فلسطین و قضیه فلسطین را یک بار برای همیشه به حراج بگذارند.

🔸سعودی‌ها بر این موضوع به خوبی واقف هستند که باوجود جنگ در اوکراین، جنگ در غزه و درگیری امریکا با چین بر سر تایوان، در صورت هرگونه درگیری جدید با یمنی‌ها نمی‌توانند مقابله جدی کنند. آن‌ها در حال طولانی کردن روند مذاکرات با یمنی‌ها هستند تا با روی کار آمدن ترامپ جنگ در اوکراین متوقف شود و با مداخله مستقیم امریکا در قضیه فلسطین، ماجرای غزه نیز خیلی زود به پاپان برسد. سعودی‌ها برای جنگ تا اندازه بسیار زیادی به تسلیحات امریکایی متکی هستند، وقتی اولویت امریکا اوکراین و اسرائیل باشد، با بروز جنگ هیچ سلاحی به سعودی‌ها نخواهد رسید.

🔸در این میان رهبری یمن به صورت خاص و محور مقاومت به صورت عام نمی‌خواهند این اجازه را به بن سلمان بدهند که با این خیانت شکاف در جهان اسلام را بیش از پیش تشدید کند (هر چند برای بن سلمان این کار به سادگی امکان ندارد و از طرف دیگر رژیم صهیونیستی و امریکا به هیچ عنوان نیمی از خواسته‌ها و شروط ریاض را هم عملیاتی نخواهند کرد) و با توجه به بازی سعودی‌ها در زمین امریکا و رژیم صهیونیستی در فشار به دولت و ملت یمن به واسطه کمک به مردم مظلوم و در حال کشتار غزه، باید پیش از انتخابات امریکا، آل‌سعود به شدت تنبیه شود.

🔸با نگاهی به مواضع چند وقت اخیر رهبر مقتدر و مجاهد یمن به خوبی متوجه این مساله شده‌ایم که این سید بزرگوار در هر سخنرانی خود هشدارهایی را به طرف سعودی می‌دهد که دست از رفتارهای منافقانه خود بردارد. آنچه سیدعبدالملک در طول ماه‌های گذشته بارها و به صورت هفتگی تکرار کرده، در واقع حجت را بر همه تمام کرده که در صورت حمله ناگهانی و شلیک بی‌امان موشک‌ها و پهپادهای یمنی به سمت مراکز مهم و راهبردی سعودی‌ها، از جمله فرودگاه‌ها، بنادر نفتی و تجاری و همچنین میادین و پالایشگاه‌های نفتی کسی نتواند بر یمن خرده بگیرد.

🔸این تهدیدات و هشدارها باعث بروز نگرانی‌های شدیدی در ریاض شده، اما از آنجایی که سعودی‌ها هیچ اختیاری از خود ندارند و باوجود برخی رفتارهای خاص و مستقل‌مآبانه مانند گسترش روابط با چین یا روسیه، همچنان اسیر در روابط شدید امنیتی و نظامی با امریکا هستند، نمی‌توانند رفتار مستقلی از خود نشان دهند. یمن خواستار اجرای طرح فرستاده سازمان ملل برای پایان جنگ، مبادله اسرا، خروج نظامیان بیگانه از یمن و پرداخت حق و حقوق کارکنان دولت و نیروهای مسلح از محل درآمد نفت یمن است که توسط مزدوران سعودی صادر می‌شود (البته مدت‌ها است که صادر نشده است)

🔸با این حال، رهبر یمن بر این باور است که با توجه به این هشدارها رفتار منافقانه آل سعود به پایان نرسیده است. به همین دلیل در سخنرانی به مناسبت روز عاشورا و شهادت اباعبدالله الحسین (ع) در هشداری بی‌سابقه گفت: «نوعی تبانی و خدمت مفتضحانه به دشمنان از سوی حکومت‌ها و رژیم‌های دست نشانده به رهبری قارون عصر و شاخ شیطان یعنی حکومت سعودی وجود دارد و اقدامات خصمانه عربستان علیه مردم ما پس از دستور آمریکا خدمتی به اسرائیلی‌ها بود.»

🔸سید عبدالملک بن بدرالدین الحوثی با اشاره به عملیات‌های نیروهای مسلح یمن در برهه اخیر نیز تاکید کرد: یکی از نتایج عملیات عجیب و غیرعادی ما برای دشمنان، بیرون راندن ناو هواپیمابر آمریکایی «آیزنهاور» از دریای سرخ بود. آمریکا پس از اخراج ناو هواپیمابر خود، تمایل داشت عامل سعودی خود را درگیر کند تا او را بیش از پیش، به سمت خدمت به دشمن اسرائیلی سوق دهد. (البته سعودی‌ها ترسیدند و وارد معرکه نشدند، پس از آن بود که امریکا ناوگروه روزولت را به منطقه فرستاد)

🔸وی در این باره افزود: من به عربستان سعودی توصیه می‌کنم به هشدارها و شعارهای ملت ما گوش فرا دهد و از راه اشتباه خود که طرفدار آمریکا و اسرائیل، ضد خدا و اسلام و دین و حکمت است، دست بردارد؛ چراکه خداوند طاغوت مستکبر عصر یعنی آمریکا را به دست ملت ما ذلیل و خوار خواهد کرد. خداوند متعال ظلم و ستم دست‌نشانده‌های آمریکا را در هم خواهد شکست و توانمندی‌های آنها را به دست بندگان باوفایش نابود خواهد کرد، پیروزی از آن ملت فلسطین و ملت ما است. چالش‌ها و توطئه‌های آمریکا و دست نشانده‌هایش هر چه باشد، ملت عزیز ما را که ظلم و بی‌عدالتی را رد می‌کنند و از فرهنگ قرآن کریم تبعیت می‌کنند، تحت سلطه خود قرار نمی‌دهند.

🔸وی همچنین تاکید کرد: در روز ایثار، انتخاب و تصمیم‌گیری، به ملت فلسطین اطمینان می‌دهیم که در حمایت از آنها از هیچ کوششی دریغ نخواهیم کرد. ما به حمایت و کمک به غزه با هماهنگی دیگر جبهه‌های پشتیبانی و احرار امت ادامه خواهیم داد و مردم ما در میدان‌ها و فعالیت‌های مختلف حضور خواهند داشت. عملیات ما با بمباران موشکی و عملیات دریایی ادامه می‌یابد و تا پایان تجاوز و رفع محاصره اسرائیل علیه غزه، هر روز تشدید خواهد شد.

🔸با این توضیحات باید گفت که ارتش یمن که دو هفته پیش به صورت کامل پرونده تعامل با سعودی‌ را از بخش دیپلماسی تحویل گرفته، ماموریت دارد تا این رژیم را به شدت تنبیه کند. مذاکرات در مسقط بدون نتیجه خاصی به پایان رسید و فقط شامل وعده‌های تکراری و وقت‌کشی آل سعود بود. اگر یک روز صبح بیدار شدید و خبر حملات سنگین ارتش یمن به مراکز اقتصادی و حیاتی سعودی‌ها را شنیدید زیاد تعجب نکنید. رهبر یمن در این زمینه ده‌ها بار هشدارهای لازم را داده بود.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: یهود , سعودی , یمن , آمریکا


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۴/۲۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

🔸رژیم صهیونیستی سال گذشته و همزمان با شروع عملیات طوفان الاقصی بر آن بود تا ابتدا به لبنان حمله کند، با این باور اشتباه که در می‌تواند به سرعت تهدید شمالی را رفع و سپس با خیال راحت به غزه بپردازد اما دولت بایدن و دستگاه اطلاعاتی نظامی و امنیتی این کشور هر دو به سرکرده‌های رژیم اشغالگر اطلاع دادند که آگاهی آن‌ها نسبت به توانمندی حزب‌الله بسیار اندک است و در صورت حمله به لبنان، دایره و دامنه نبرد خارج از توانمندی آن‌ها خواهد بود. حزب‌الله هیچ نیتی برای حمله همه‌جانبه به فلسطین اشغالی ندارد و بهتر است این موضوع از راه دیپلماتیک و سیاسی حل و فصل شود.

🔸از آن روز تا به امروز در طول بیش از 8 ماه گذشته بیش از 100 هیات سیاسی، دیپلماتیک، امنینی و نظامی به بیروت سفر کرده و برخی از آن‌ها بااطلاع و بدون اطلاع مقامات دولت لبنان تماس‌ها و دیدارهایی با مقامات ارشد حزب‌الله برگزار کردند تا به هدف اصلی و مهم خود که همانا نجات دادن رژیم صهیونیستی از بحران بی‌سابقه که باعث آبروریزی بزرگی برای این رژیم شده بود، نجات دهند. آواره شدن بیش از 230 هزار شهرک‌نشین چند ملیتی از آباد‌ی‌ها و شهرک‌های شمالی در کنار حملات پیاپی و منظم حزب‌الله به زیرساخت‌های رژیم اشغالگر باعث شد تا آبروی نداشته و اعتبار دروغین صهیونیست‌ها به شکل کامل زیر سوال برود.

🔸علی‌رغم وعده‌ها، وعیدها، تهدیدها و هشدارهای گوناگون موضع حزب‌الله تغییری نکرد؛ جنگ در شمال در صورتی به پایان می‌رسید که جنگ در غزه به پایان برسد. حزب‌الله چند ماه بعد موضع خود را تقویت کرد و گفت جنگ در شمال در صورتی به پایان می‌رسد که تمام خواسته‌های رهبری مقاومت در غزه جامه عمل پوشیده و مردم غزه بتوانند به خانه‌های ویران خود بازگردند، اشغالگران به صورت کامل این منطقه را ترک کنند، بازسازی غزه به سرعت و بدون مداخله صهیونیست‌ها شروع شود و مهم‌تر از همه کمک‌ها و مواد غذایی و دارویی بدون هیچ مشکلی وارد این باریکه شود.
🔸حالا با ورود به نهمین ماه جنگ و شکست کامل و همه‌جانبه صهیونیست‌ها در نبردی نابرابر با مقاومت غزه و همچنین ناتوانی در غلبه بر «بحران در شمال» تهدیدهای رژیم صهیونیستی علیه لبنان از سر گرفته شده است. در طول دو هفته گذشته غربی‌ها از طریق هیات‌های مختلف تهدیدهای گوناگونی را راهی بیروت کرده‌اند که اگر رژیم صهیونیستی می‌خواهد به لبنان حمله کند و ما هم کاری نمی‌توانیم کنیم. موضوع حمله رژیم اشغالگر به لبنان، موضوع امروز و دیروز نیست، از همان فردای شروع طوفان الاقصی قرار است این حمله صورت بگیرد و نمی‌گیرد و دلیلش هم این است که سرکرده‌های رژیم صهیونیستی می‌دانند که هر حمله‌ای می‌تواند چه تبعاتی داشته باشد.

🔸به قول دبیرکل محترم حزب‌الله، صهیونیست‌ها در غزه «زائیده‌اند» حالا چگونه می‌خواهند به لبنان حمله کنند ناشی از دو عامل مهم است؛ عامل نخست این است که این رژیم در شرایط جنگی فوق‌العاده به سر می‌برد، صدها هزار نفر از شمال سرزمین‌های اشغالی آواره شده‌اند و عملا خط مرزی خالی از سکنه شده، تمام تاسیسات نظامی تا عمق 5 کیلومتری آسیب دیده و چیزی برای از دست دادن بیشتر وجود ندارد و به همین دلیل بهترین زمان برای حمله همین شرایط است. هشت ماه جنگ در غزه اگر با چند هفته جنگ در لبنان جمع زده شود، اتفاق خاصی روی نمی‌دهد. این یکی از زوایای برداشت صهیونیست‌ها برای حمله به لبنان در این شرایط است.

🔸موضوع بعدی به این برداشت بر می‌گردد که صهیونیست‌ها می‌دانند خطر حزب‌الله به این سادگی رفع نمی‌شود. در دستگاه نظامی و امنیتی این رژیم این موضوع همواره مطرح است که ما در طول 8 ماه گذشته ده‌ها و شاید صدها پایگاه حزب‌الله را نابود کرده و برای نابود کردن بقیه نباید فرصت را از دست بدهیم. در یک بازه زمانی دو تا سه هفته‌ای جنگی همه‌جانبه با تکیه بر نیروی هوایی و بمباران گسترده را شروع کرده، تمام جنوب لبنان را شخم می‌زنیم و آنچه در این دو هفته حزب‌الله می‌تواند انجام دهد بیش از آن چیزی نیست که ما می‌توانیم، بنابراین تا بهانه وجود دارد و همه چیز آماده است باید حمله را شروع کرد. تقریباً اکثریت صهیونیست‌ها با این برداشت موافق هستند.

🔸بنابراین ایده حمله به لبنان بسیار قوی است، تنها عامل بازدارنده نگرانی عمده صهیونیست‌ها از نوع واکنش حزب‌الله و محور مقاومت است. اینکه اگر جنگی شروع شود، مانند جنگ در غزه که قرار بود نهایت دو ماهه به پایان برسد و امروز در نهمین ماه همچنان صهیونیست‌ها دارند تلفات می‌دهند، جنگ دو هفته‌ای در جنوب لبنان به ناگهان سر از شش هفت ماه در نیاورد؛ نگرانی عمده دوم آن‌ها مساله مداخله محور مقاومت است. نوع واکنش محور مقاومت در قالب «اتحاد میدان‌ها» نگرانی و وحشت صهیونیست‌ها را در پی داشته و آن‌ها به خوبی می‌دانند که محور مقاومت با همه توان به هر گونه حمله‌ای به لبنان پاسخ می‌دهد.

🔸اما مشکل اصلی آن‌ها حجم پاسخ محور مقاومت است، اینکه محور در چه سطحی، با چه ابزاری و با چه راهبردی در این جنگ شرکت می‌کند آن‌ها را به شدت نگران کرده است. عملیات وعده صادق به صهیونیست‌ها ثابت کرد در برابر حمله موشکی و پهپادی از ایران به شدت آسیب‌پذیر هستند، شلیک‌های روزانه پهپاد از عراق هم چالش سنگینی را برای آن‌ها ایجاد کرده، کما اینکه آن‌ها تا به امروز هیچ راهکاری برای مقابله با پهپادهای انتحاری حزب‌الله هم پیدا نکرده‌اند. همه این عوامل دست به دست هم داده و باعث وحشت روزافزون آن‌ها در نوع واکنش‌ها شده است.

🔸با این حال، ایران به شکل مستقیم و از طریق واسطه‌ها به امریکا و رژیم صهیونیستی اعلام کرده هر گونه حمله به لبنان، مداخله مستقیم ایران را در پی خواهد داشت. شاید صهیونیست‌ها فکر می‌کنند ایران مشغول انتخابات ریاست جمهوری است، اما به صورت مشخص، نیروهای مسلح ایران در آماده باش کامل به سر می‌برند. سفر سرپرست وزارت امور خارجه به بیروت نیز در راستای اطمینان دادن به رهبران لبنانی بر حمایت قاطع ایران از این کشور در صورت هر گونه حماقت صهیونیست‌ها بوده است. به رهبران لبنانی گفته شد که هزاران موشک و پهپاد آماده در هم کوبیدن مواضع این رژیم است و جای هیچ نگرانی وجود ندارد.

🔸سرکرده‌های رژیم صهیونیستی حالا بر سر دو راهی عجیبی گیر افتاده‌اند؛ حملات چند هفته اخیر حزب‌الله باعث وارد شدن خسارت‌های شدیدی به آن‌ها شده و ده‌ها کشته از آن‌ها گرفته است. آتش‌سوزی‌های چند روز گذشته نیز نمونه‌ای کوچک از حادثه‌ای بزرگ است که این رژیم را در صورت هر اشتباه محاسباتی در بر خواهد گرفت. ماه خرداد و تیر سرنوشت‌سازی در انتظار منطقه است. امریکا و غرب در شرق اروپا گیر افتاده‌اند و ایران نیز غرب آسیا را مدیریت خواهد کرد.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: لبنان , صهیونیست , یهود , جنگ


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۳/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

🔸مذاکراه‌کنندگان مقاومت فلسطین که برای رایزنی‌های جدید در مورد آتش‌بس راهی قاهره شده‌اند با حفظ خطوط قرمز خود به مصر رفته و تا این لحظه از سه خواسته اصلی، یعنی آتش‌بس کامل، عقب‌نشنی کامل نظامیان اشغالگر و ارسال کمک و بازسازی همه مناطق غزه کوتاه نیامده‌اند. در این چند روز امریکایی‌ها فشار سیاسی عجیب و غریبی روی مصر گذاشته بودند تا حماس را ناچار به پذیرش آتش‌بس موقت بدون پایان قطعی و خروج نظامیان اشغالگر کنند که اثربخش نبوده است.

🔸در واقع، همانگونه که در گزارش‌های پیشین هم گفتیم تهدیدات نتانیاهو مبنی بر حمله به رفح در صورت نرسیدن به آتش‌بس و مبادله اسرا چیزی نبوده و نیست که بخواهد رهبران فلسطینی را بترساند و آن‌ها را وادار به عقب‌نشنی از خواسته‌هایشان کند. ویرانی رفح به اندازه ویرانی محله الزیتون یا شجاعیه یا حتی اردوگاه النصیرات در غزه نیست، اما تلفات دشمن صهیونیستی می‌تواند ده‌ها برابر بیش از غزه یا خان‌یونس باشد چرا که تاکتیک‌های مقاومت به روز شده و تسلیحات و تجهیزات جدید و موثرتری دریافت کرده‌اند.

🔸رهبران فلسطینی می‌گویند که ما هزینه را کامل داد‌ه‌ایم، چیزی برای از دست دادن بیشتر نیست. اگر امروز تن به آتش‌بس موقتی بدهیم که در ازای آن دشمن اسرایش را آزاد کند و دوباره حمله به غزه را از سر بگیرد که قرار است طی آن صدها نفر شهید شوند، این شهدا را همین الان در رفح خواهیم داد و اسرای دشمن را هم آزاد نخواهیم کرد. این منطق بسیار ساده و ابتدایی است که صهیونیست‌ها و حامیان امریکایی و انگلیسی آن‌ها می‌خواهند آن را ندیده و مدام «حماس» را مقصر نرسیدن به آتش‌بس قلمداد می‌کنند.

🔸اما این واقعی نیست و این را همه می‌دانند. درخواست‌ها و مطالب رهبران فلسطینی به نیابت از مردم شهیدپرور غزه بسیار روشن است و آن‌ها حق ندارند که از این خواسته‌ها چشم‌پوشی کنند. واقعیتی که همه برآن اذعان داشته و دشمن صهیونیستی هم می‌داند که حتی اگر به رفح حمله کند، در نهایت باید از آنجا خارج شود. این روزها در کریدور ایجاد شده بین غزه و خان‌یونس که قرار بود دژی مستحکم در برابر رزمندگان فلسطینی باشد، صهیونیست‌ها مدام تلفات می‌دهند و فقط آن را رسانه‌ای نمی‌کنند.

🔸بنابراین، تخریب رفح هیچ دستاوردی برای صهیونیست‌ها ندارد، هر حمله‌ای به رفح (که بدون شک به صورت محدود نتانیاهو ناچار می‌شود آن را انجام دهد) فشار بین‌المللی بر رژیم صهیونیستی را افزایش داده و باعث هجمه‌ای جدید به خاطر جنایت‌هایش خواهد شد، کما اینکه محور مقاومت هم پیام‌های آشکار و پنهان متعددی را به رژیم صهیونیستی و حامیان آن ارسال کرده که حمله به رفح می‌تواند تمام مذاکرات صورت گرفته را به حاشیه ببرد و جنگ را دستکم به مدت سه تا چهار ماه دیگر تمدید کند.

🔸بخشی از این پیا‌م‌های روشن توسط رهبری و ارتش یمن صادر شده و بخش دیگری را هم به شکل‌های دیگر منتقل کرده‌اند. خط قرمز محور مقاومت از همان ابتدا کاملا مشخص بود: «نابودی بنیان مقاومت در غزه، باعث جنگ منطقه‌ای خواهد شد» این پیامی بود که در همان هفته نخست به حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای رژیم صهیونیستی ارسال شد و در طول ماه‌های بعد یمنی‌ها، عراقی‌ها و لبنانی‌ها توانایی انجام آن را نشان دادند که با عملیات تنبیهی وعده صادق برای همه مشخص شد که اگر اجرایی شود، رژیم توان تحمل آن را ندارد.

🔸بر همین اساس در طول هفت ماه گذشته اساس و بنیان راهبرد رژیم صهیونیستی و ادعایش مبنی بر جنگیدن همزمان در چند جبهه زیر سوال رفته است. همزمان با ادامه رایزنی‌ها برای آتش‌بس در قاهره، نگاهی به رسانه‌های این رژیم و اظهارنظر سربازخبرنگارها، کارشناسان و حتی نظامیان باسابقه این رژیم مشخص کرده که آن‌ها همچنان بین جبهه شمالی و غزه دچار تردید عمیق هستند و یکی از آن‌ها گفته بود که ما باید اولویت تعیین کنیم، چرا که نمی‌توانیم «همزمان در دو جبهه» وارد جنگ شویم.

🔸این موضوع بر مذاکرات در قاهره سایه افکنده است. مذاکراه کنندگان فلسطینی مستظهر به آتش قدرتمند ارتش یمن از یک‌سو و شمشیر آخته یمنی‌ها از طرف دیگر، موشک‌ها و پهپادهای مقاومت عراق و اعلام حضور سرایا الاشتر از آخرین مرکز جمعیتی شیعیان در مجمع الجزایر دیلمون (بحرین) در حاشیه خلیج فارس و البته سیلی محکم وعده صادق با قدرت بیشتری مذاکره می‌کنند. آن‌ها می‌دانند که به زودی جهنم اوکراین شعله‌ور خواهد شد، بنابراین دنبال آن هستند تا هر چه سریع‌تر به مساله غزه پایان دهند. امریکایی‌ها به صهیونیست‌ها گفته‌اند که کلید حل بحران در شمال، در غزه است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: فلسطین , صهیونیست , یهود , مذاکره


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۲/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️داستان خیلی جالبی‌است؛ نخست وزیر رژیم صهیونیستی که اینگونه وانمود می‌کند که خرش را برای حمله به رفح زین کرده و تمام درخواست‌های آمریکا برای خودداری از چنین حمله‌ای را نادیده می‌گیرد و می‌گوید تحت فشار باید این حمله را انجام دهد، از طرف دیگر در طول چند روز گذشته بارها به کاخ سفید زنگ زده تا با بایدن صحبت کند که مانع از صدور حکم بازداشتش توسط دادگاه بین‌المللی گردد... این ذات پلید صهیونیست‌هاست که حتی به متحدان خودشان هم رحم نمی‌کنند! بایدن از نتانیاهو می‌خواهد برای پیروزی او در انتخابات و وضعیت داخلی آمریکا حمله به رفح را به تاخیر بیندازد یا بر اساس الگوی پیشنهادی وزارت جنگ آمریکا عمل کند، این خواسته را رد می‌کند اما مصرانه از بایدن می‌خواهد تا از نفوذش بر دادگاه بین‌المللی برای جلوگیری از صدور رای دستگیری‌اش استفاده کند؟!

▪️به نظر می‌رسد بایدن اینجا یک معامله‌ای با نتانیاهو خواهد کرد. تا این لحظه بر اساس شواهد و قرائن رئیس‌جمهور آمریکا حاضر نشده این خواسته نتانیاهو را عملی کند. نخست وزیر صهیونیست‌ها امروز در اظهار نظری گفته بود که او کسی است که تصمیم می‌گیرد که باید چه اتفاقی بیفتد و بایدن می‌خواهد راهبردش در مورد رفح و آتش بس در پیش گرفته شود؛ در واقع به نظر می‌رسد نتانیاهو به خوبی سطح خواسته و نیاز رئیس جمهور آمریکا را درک کرده که چنین صحبتی را مطرح می‌کند. نتانیاهو بین سندان متحدان آدمکش و قاتلش در دولت تروریست حاکم بر سرزمین‌های اشغالی و کاخ سفید و دادگاه بین‌المللی و البته چکش محکم و مقتدرانه رزمندگان فلسطینی گیر افتاده است و در حقیقت نمی‌داند باید چه تصمیمی بگیرد.

▪️همه چیز برای نتانیاهو گره خورده و او سرگشته و حیران است هر کاری کند نتیجه معکوس می‌گیرد و هر رفتاری از خود نشان دهد برایش هزینه خواهد داشت. به رفح حمله نکند افراطی‌های وحشی مانند بن‌گویر و اسموتریچ از دولت کناره گیری خواهند کرد و نتانیاهو سقوط می‌کند و به این ترتیب در داخل دادگاهی خواهد شد، اگر به رفح حمله کند خواسته آمریکایی‌ها را زیر پا گذاشته و حمایت آمریکا را از دست می‌دهد و ممکن است بایدن در اقدامی تلافی جویانه دادگاه بین‌المللی را تحت فشار قرار ندهد؛ در این میان چه به رفح حمله کند و چه حمله نکند مقاومت فلسطین و مردم شهید پرور و زجر کشیده غزه و پیروز این میدان خواهند بود و این را همه عالم می‌داند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: نتانیاهو , صهیونیست , آمریکا , یهود


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

🔸منابع خبری صبح امروز (پنجشنبه) نسخه‌ای از چارچوب اصلی توافق پیشنهادی میان طرف‌های فلسطینی و صهیونیستی برای تبادل اسرا و توقف جنگ در غزه را منتشر کردند. هدف از این توافق آزادی تمامی اسرای صهیونیست (اعم از غیرنظامی یا نظامی، زنده یا مرده) و نیز برقراری مجدد آرامش به‌صورت پایدار از جمله اتخاذ تدابیر لازم برای حصول آتش‌بس در غزه است. این توافق دربرگیرنده سه مرحله است که مرحله نخست آن به مدت ۴۰ روز است که قابلیت تمدید دارد.

🔸در مرحله نخست توافق، نیروهای رژیم اشغالگر به سمت شرق غزه عقب‌نشینی کرده و از مناطق پرازدحام دور شده و به سمت مناطق نزدیک به مرز نوار غزه می‌روند. پروازهای نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به مدت هشت ساعت در روز و به مدت ۱۰ ساعت در روزهای آزادی اسرا در غزه متوقف می‌شوند.

🔸در متن این توافق درخصوص بازگشت آوارگان به محل سکونتشان قید شده است که در روز هفتم توافق، پس از آزادی زنان، نیروهای رژیم اشغالگر از خیابان «الرشید» به سمت شرق در امتداد خیابان صلاح‌الدین عقب‌نشینی می‌کنند و این مسأله منجر به تسهیل ورود کمک‌های بشردوستانه و امکان آغاز بازگشت غیرنظامیان آواره و غیرمسلح به مناطق مسکونی خود می‌شود.

🔸در این توافق قید شده است که در بیست و دومین روز پس از آزادی دو سوم اسرای صهیونیست، نیروهای رژیم اشغالگر از مرکز نوار غزه به‌ویژه محور «الشهداء-نتساریم»، محور میدان «الکویت» و جاده شرقی صلاح‌الدین به سمت منطقه‌ای در نزدیکی مرزها عقب‌نشینی می‌کنند و اجازه بازگشت آوارگان غیرنظامی به محل سکونتشان در شمال نوار غزه داده می‌شود و همچنین ورود مقادیر زیاد کمک‌های بشردوستانه، مواد امدادی و سوخت که شامل ۵۰۰ کامیون است، تسهیل می‌یابد.

🔸طبق این توافق، در مرحله نخست جنبش حماس دست‌کم ۳۳ اسیر مرد و زن را آزاد می‌کند و شامل غیرنظامیان، سربازان زن، کودکان، سالمندان، بیماران و زخمی‌شدگان می‌شود و در مقابل نیز رژیم صهیونیستی به ازای هر اسیر صهیونیست بر اساس فهرست‌هایی که ارائه می‌شود، ۲۰ کودک و زن فلسطینی را آزاد می‌کند.

🔸همچنین رژیم صهیونیستی به ازای هر سرباز زن، ۴۰ اسیر فلسطینی را از زندان‌های خود آزاد می کند که ۲۰ نفر از محکومان به حبس ابد و ۲۰ نفر از محکومان به حبس‌های طولانی‌مدت براساس فهرست‌های ارائه‌شده توسط جنبش حماس است.

🔸در این توافق آمده است: سازمان ملل، نهادهای وابسته به آن و سازمان‌های بین‌المللی طی مراحل توافق اقدام به ارائه خدمات بشردوستانه در تمام مناطق نوار غزه می‌کنند و بازسازی زیرساخت‌ها در مناطق نوار غزه آغاز و ورود تجهیزات و امکانات لازم برای تاسیس پناهگاه و اردوگاه برای آوارگانی که در دوران جنگ منازل خود ر از دست داده‌اند، تسهیل می‌یابد.

🔸بر اساس این طرح، از روز چهاردهم توافق، تعداد مورد توافق مجروحان نظامی اجازه رفت‌وآمد از گذرگاه رفح به منظور معالجه و درمان را خواهند داشت. طبق این گزارش، مرحله دوم به مدت ۴۲ روز تمدید می‌شود و شامل نهایی شدن توافق در مورد مقدمات لازم برای بازگشت آرامش پایدار و اجرایی شدن آن است.

🔸مرحله سوم نیز به مدت ۴۲ روز ادامه داشته و شامل تبادل تمامی اجساد و بقایای شهدای مقاومت و فلسطین و کشته‌های اسرائیلی پس از دستیابی به آنها و شناسایی‌شان می‌شود. در سومین مرحله این طرح اجرای طرح بازسازی نوار غزه به مدت پنج سال شامل منازل، تأسیسات غیرنظامی و زیرساخت‌ها آغاز می‌شود و طرف فلسطینی هیچگونه تجهیزات، مواد اولیه یا سایر اجزای مورد استفاده برای مقاصد نظامی را وارد نمی‌کند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست ، رصد
برچسب‌ها: آتش بس , غزه , فلسطین , یهود


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️یک سازمان صهیونیستی اعلام کرد که حزب‌الله لبنان طی یک ماه ۷۱۹ حمله علیه این رژیم با سلاح‌های مختلف انجام داده است. سازمان «۱۷۰۱» اسرائیل اعلام کرد که حزب‌الله لبنان در ماه چهارم میلادی ۷۱۹ حمله علیه این رژیم با سلاح‌های مختلف انجام داده است. (این نوع گزارش دادن بیشتر برای مدیریت فضا است تا گفتن حقیقت!)

▪️در اعلام جزئیات این حملات آمده است: در این ماه ۵۷۴ فروند موشک و راکت، ۱۰ موشک سنگ، ۷۴ موشک‌ ضدزرهی و ۶۱ پهپاد به سمت سرزمین‌های اشغالی شلیک شد. این سازمان در گزارش خود آورده است که در این حملات ۲ اسرائیلی کشته و ۳۲ نفر مجروح شدند. (این تعداد کشته‌ها را زیاد جدی نگیرید!)

▪️یک روز پس از آغاز تجاوزات رژیم اشغالگر به نوار غزه از هفتم اکتبر، حزب‌الله لبنان اولین طرف در محور مقاومت بود که با انجام حملاتی به شمال فلسطین اشغالی، رسما به عملیات فلسطینی طوفان الاقصی ملحق شد و پس از آن مرزهای لبنان و سرزمین‌های اشغالی فلسطین به‌صورت روزانه و تقریبا ۲۴ ساعته صحنه تبادل آتش میان حزب‌الله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی شده است.

▪️رسانه‌های عبری گزارش دادند از زمان آغاز نبرد طوفان الاقصی و شلیک موشک از جنوب لبنان، چندین افسر و نظامی صهیونیست کشته و ده‌ها پایگاه نظامی آن‌ها توسط حزب‌الله هدف گرفته شده است و به همین دلیل کابینه تندرو «بنیامین نتانیاهو» مجبور به تخلیه هزاران شهرک‌نشین از شمال فلسطین اشغالی شد و تعدادی از شهرک‌نشینان هم خودشان از منطقه فرار کردند. منابع رسمی می‌گویند که 230 هزار شهرک‌نشین از منطقه شمالی فراری شده‌اند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: صهیونیست , فلسطین , یهود , لبنان


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۲/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

در مورد حمله ایران به اسرائیل

در کلاس یک استاد استراتژی نظامی شرکت کردم که توسط فردی با چندین دهه تجربه، از جمله خدمت در بالاترین سطوح در ارتش و دولت، ارائه می‌شد.

از ما پرسید :

آمریکا تصمیم گرفت با جت رادارگریز جدیدی که قبلاً از آن استفاده نکرده بود به عراق حمله کند و همه رادارها را دور زد؟ حمله موفقیت‌آمیز بود. استراتژیک بود؟»

بسیاری از همکلاسیها دستان خود را بالا بردند تا بگویند "بله، به هدف خود رسید" اما استاد گفت: شاید اینطور نبوده است!

‏چرا؟

«زیرا اکنون دشمنان توانایی‌ شما را می‌داند و زمان زیادی نمی‌برد که راه‌های دور زدن آنها را بیابند. اگر حمله را می‌توان با سلاح‌های معمولی انجام داد، بهتر است سلاح‌های برتر خود را تا زمانی که به آنها نیاز دارید نگه دارید. استفاده از آنها ایجاد ضرر می‌کند.»

حال تحلیل من این است که مقیاس حمله ایران، تنوع مکان‌هایی که هدف قرار داد و تسلیحاتی که استفاده کرد، اسرائیل را مجبور کرد که اکثر فناوری‌های ضدموشکی آمریکا و این کشور را در سراسر منطقه رونمایی کند.
در مقابل، ایرانی‌ها از هیچ سلاحی که اسرائیل نمی‌دانست استفاده نکردند، فقط تعداد زیادی از سلاح‌های معمولش را بکار برد. اما احتمالاً ایرانی‌ها اکنون تقریباً نقشه کاملی از ظاهر سیستم دفاع موشکی اسرائیل و همچنین مکان‌هایی که آمریکا در اردن و خلیج فارس دارد، در اختیار دارند.
همچنین می دانند که چقدر طول می‌کشد اسرائیل این تجهیزات را آماده کند، جامعه اسرائیل چگونه واکنش نشان می دهد ... و غیره
این هزینه استراتژیک هنگفتی برای اسرائیل است، در حالی که رژیم‌های عربی بویژه سلطنت اردن، اکنون از سوی مردم خود،
بخاطر اینکه کاری برای حفاظت از غزه انجام نداده‌اند اما تمام تلاش خود را برای حفاظت از اسرائیل بکار گرفتند، مورد انتقاد قرار می‌گیرند.

مهم اینست که ایران حالا می‌تواند تمام اطلاعات جمع‌آوری‌شده از این حمله را مهندسی معکوس کند تا حمله مرگبار اصلی را طراحی کند. در حالی که ایالات متحده و اسرائیل باید به دور از مدل فعلی خود که به خطر افتاده است، دست به باز طراحی بزنند که موفقیتش در توقف این حمله طراحی شده هنوز بسیار پرهزینه است.‏با تهدید یک جنگ منطقه‌ای که نه 🇺🇸 و نه رژیم‌های عربی نمی‌خواهند نزدیک‌تر شود، احتمالاً فشار آنها بر اسرائیل برای عقب‌نشینی افزایش می‌یابد و آتش‌بس را عملی‌تر می‌کند.

هر کسی که فرض کند این فقط جنبه نمایشی است، زمینه ارزیابی استراتژی در مقابل تاکتیک توسط ارتش را از دست داده است.‏نمایش قدرت مهم است، اما جمع‌آوری اطلاعات از وضعیت «دشمن» ارزشمندتر است، بخصوص اگر کسی برین باور باشد که یک جنگ فرسایشی طولانی پیش رو دارد.
نتانیاهو و دولت اسرائیل یک جنگ سریع و فوری را ترجیح میدهد تا بتوانند پای 🇺🇸 را وسط بکشند. ‏ایرانی‌ها جنگ فرسایشی طولانی‌تری را ترجیح می‌دهند که توانایی‌های بازدارندگی اسرائیل را از بین ببرد و آن را به متحدی برای اعراب و 🇺🇸 تبدیل کند که قرار گرفتن در کنارش بسیار پرهزینه است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️در این چند روز آنقدر تحلیل‌های آب‌دوغ‌خیاری در مورد حمله نکردن ایران به سرزمین‌های اشغالی شنیده‌ام و برایم فرستاده‌اند که حیرت‌زده‌ام... از هر کسی هم که می‌فرستد می‌گویم مستنداتت کو، چه کسی گفته، کجا گفته و از چه کسی شنیده‌ای، پاسخی ندارند. یکی که خودش را منتظر ظهور می‌داند و برایش شمارش معکوس گذاشته گفته بود که «جاسوس‌های روس» حضور تیم مستشاری ایران در کنسولگری کشورمان در دمشق را به صهیونیست‌ها گزارش داده است (مثلا عقل کل ننوشته چرا مثلا در شش ماه گذشته این را گزارش نداده‌اند!) و دیگری هم مدام می‌نویسد که «جنگ بد است» و نباید در مورد جنگ حرف زد...

▪️از دیگر اظهارنظرها و موضع‌گیری‌های شاذ این قوم این موارد است: ایران اربیل را می‌زند، سفارت رژیم اشغالگر را در امارات یا باکو را هدف قرار می‌دهد (فکر می‌کنند عقل نظام هم مثل خودشان پاره‌سنگ بر می‌دارد!) یا اینکه می‌گویند ایران پاسخ نمی‌دهد یا اگر هم خواست بزند، بیابان را می‌زند، یا نوشته‌اند کلا نمی‌زند و بعد می‌گوید زده‌ایم؛ از خاک ایران شلیک به سمت سرزمین‌های اشغالی نخواهد شد و از عراق یا سوریه و یا لبنان شاهد شلیک‌ها خواهیم بود. یکی دیگر هم نظری داده که باید در کتاب گینس بنویسند و آن هم اینکه امریکا وساطت کرده و قول داده که اسرائیل به رفح حمله نکند و ایران هم به اسرائیل!!

▪️از این دست اظهارنظرها این روزها بسیار است و هر لحظه هم شاهد متعدد شدن این نوع موضع‌گیری‌ها خواهیم بود. اما حقیقت امر کاملا مشخص، مبرهن و روشن است. ایران از خاک خود به بهترین شکل و در حالی که بیشترین تلفات ممکن را بر دشمن وارد کند مواضع دشمن را هدف قرار می‌دهد. این همه ماجرایی است که روی خواهد داد و هر کسی حذف و اضافه‌ای بر آن داشته باشد، جز مزخرف گفتن و نوشتن، جز آنکه مغز مخاطب بیچاره را به کار بگیرد، کار دیگری نکرده است. ایران دشمن صهیونیستی را هدف قرار خوهد داد و چیزی هم جلودار ایران نخواهد بود.

▪️در واقع، منطق ادب کردن دشمن مهمترین و اصلی‌ترین منطق است. دشمنی ابلهی و خونخواری که اگر تودهنی نخورد و پایش شکسته نشود ممکن است همچنان جنایت کند، باید ادب شود. رژیم صهیونیستی باید هزینه و تاوان جنایت‌هایش را بدهد و بداند آنقدر ول و آزاد نیست که هر جنایتی که دوست دارد انجام دهد و مجازات نشود. باید هزینه سنگینی بایت این جنایت بدهد تا منطقه روی آرامش ببیند. هر جنایت، هر ویرانی، هر جنگ و هر خرابی که هست یک سرش به تل‌آویو وصل است. در واقع، رژیم صهیونیستی به عنوان نیروی نیابتی امریکا که با مجوز کاخ سفید دست به جنایت می‌زند به بدترین شکل ممکن که دردش غیرقابل پنهان کردن باشد تنبیه می‌شود و کارفرمای امریکایی هم هیچ غلطی نمی‌تواند کند.

▪️مانند همیشه شاهد این هستیم که امریکا مرتب واسطه می‌فرستد و تلاش دارد که رژیم صهیونیستی و باند مافیایی حاکم بر فلسطین اشغالی را از سرنوشت محتومی که دارند، نجات دهد. امریکا هم می‌داند که حمله ایران چه تبعاتی دارد، چه هزینه‌ای برای این رژیم دارد و می‌تواند در میان‌مدت چه فشاری بر رژیم کودک‌کش وارد کند و در نهایت چگونه این رژیم را از هم بپاشد. بنابراین حاضر است هر امتیازی بدهد، هر پیشنهادی ارائه کند و خود صهیونیست‌ها هم علی‌القاعده کم واسطه نمی‌فرستند، ولی دیگر فایده‌ای ندارد و اصولا واسطه فرستادن افاقه نمی‌کند. باید کمی صبر کنیم و منتظر بمانیم که چگونه دشمن ادب خواهد شد.

▪️اگر به صحبت‌های دبیرکل حزب‌الله لبنان دقت کرده باشید، متوجه نکات متعددی خواهید شد که در مورد پاسخ ایران بسیار روشن بود؛ ایران پاسخ خواهد داد، از خاک خودش پاسخ می‌دهد و حتما هم مواضع دشمن را هدف قرار می‌دهد. این سه نکته در سخنرانی روز دوشنبه سیدحسن نصرالله به شفافیت و روشنی وجود داد. بنابراین اگر کسی حرفی، نکته‌ای، تحلیلی یا نظری غیر از این داد به هیچ عنوان نپذیرید. قرار نیست دشمن تا هر جا که دوست داشت بیاید و کتک نخورد، به قول معروف، صبر راهبردی هم حدی دارد، صبوری هم اندازه‌ای دارد و ملت یکپارچه خواستار تنبیه دشمن زبون و تروریست هستند.

▪️به جای ان‌قلت آوردن و بهانه تراشیدن و گفتن از «دام» و «تور» بهتر است مطالبه‌گری مثبت کرده و در این زمینه مرتب خواستار اقدام عاجل و فوری برای تنبیه دشمن شویم. باید صدایی یکپارچه، قوی و موثر شویم که خواستار دفاع از ایران و مردمش است. شهدایی که در کنسولگری کشورمان در دمشق به شهادت رسیدند، «مردم» و «هم‌وطن» و «هم‌شهری» ما بودند و قصاص قاتلان آن‌ها کمترین خواسته و نابودی کامل دشمن به شکلی که دیگر سربلند نکند بهترین خواسته و مطالبه ما است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

۱: کلافگی اسرائیل از حملات حزب الله لبنان

حزب الله لبنان از همان نخستین ساعات جنگ افروزی صهیونیست‌ها علیه نوار غزه، به نحوی جدی وارد میدان شد و گام‌هایی عملی را در برخورد با رژیم اشغالگر قدس در دستورکار قرار داد. در این راستا، در نتیجه حملات موشکی و پهپادی رزمندگان حزب الله لبنان به مناطق شمالی فلسطین اشغالی، شاهد آن بوده ایم که بیش از ۲۰۰ هزار صهیونیست آواره شده اند و البته که خسارات جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی-امنیتی نیز به رژیم اسرائیل تحمیل شده است.

در این چهارچوب، تداوم حملات حزب الله لبنان در بیش از شش ماه اخیر علیه اهداف صهیونیستی در عمق اراضی اشغالی، که عمدتا نیز بر پایگاه‌ها و سایت‌های نظامی و اطلاعاتی اسرائیلی متمرکز بوده و موجب شده تا سیستم رصد و جاسوسی اسرائیل علیه لبنان تا حد زیادی مخدوش شده و آسیب ببیند، موجب شده تا اسرائیل به این جمع بندی برسد که بایستی رویکردی متفاوت را در برابر حزب الله لبنان در پیش گیرد. به بیان ساده تر، اینکه حزب الله لبنان عملا با حملات متعدد خود، رژیم اسرائیل و هیمنه اطلاعاتی و نظامی ادعایی آن را به سخره گرفته، تل آویو را به این جمع بندی رسانده که بهتر است تغیییر سیاست و تاکتیک بدهد و به شکل جدی تری با حزب الله لبنان به تقابل بپردازد.

در این راستا، یکی از مهمترین جلوه‌های راهبرد جدید اسرائیل علیه حزب الله لبنان، هدف قرار دادن شبکه تقویتِ این جنبش است که عمدتا از کانال ایران صورت می‌گیرد. مدافعان و حامیان این ایده معتقدند که ترور شهید سید رضی موسوی و همچنین شهید محمد رضا زاهدی نیز دقیقا در همین راستا بایستی تحلیل و تفسیر شود.

به بیان ساده تر، رژیم اشغالگر قدس سعی دارد تا جای ممکن زنجیره‌های تدارکاتی حزب الله لبنان و چهره‌های کلیدی که این زنجیره را تقویت و تامین می‌کنند، هدف قرار دهد و از این رو، به میدانِ عملیاتی حزب الله ضربات جدی را وارد کند. معادله‌ای که از نگاه اسرائیل، برونداد عینی خود را در میدان‌های جنگ نشان می‌دهد.

۲: نگرانی اسرائیل از موقعیت بین المللی خود

یکی دیگر از تئوری‌هایی که در مورد محرک‌های اصلی اسرائیل در رابطه با حمله اخیر آن به کنسولگری کشورمان در دمشق ارائه می‌شود، نگرانی فزاینده تل آویو از موقعیت خود در محیط بین المللی به ویژه از چشم انداز اتحاد با قدرت‌های غربی نظیر آمریکا است. اسرائیل در مدت اخیر پالس‌های روشن و صریحی را از دولت آمریکا و دیگر دولت‌های غربی نظیر فرانسه گرفته که در قالب تمامی آن‌ها این پیام به تل آویو مخابره شده که دیگر این رژیم از یک چک سفید امضا در جریان جنگ غزه سود نمی‌برد.

به طور خاص شاهد بودیم که فرانسوی‌ها در رایزنی‌های اخیر خود با مقام‌های اسرائیل به آن‌ها هشدار داده اند که حمله اسرائیل به رفح به معنای ارتکاب به جنایت جنگی خواهد بود و دولت آمریکا نیز به تازگی به قطعنامه ضرورت برقراری آتش بس فوری در نوار غزه در ماه رمضان، رای ممتنع داد و البته که لایحه کمک‌های ۱۸ میلیارد دلاری تسلیحاتی آمریکا به اسرائیل نیز به حالت تعلیق درآمده است.

پیام‌هایی از این دست تنها حامل یک نکته هستند و آن این است که اسرائیل حمله به کنسولگری ایران و تحریک یک جنگ گسترده و فراگیر منطقه‌ای را به مثابه رویدادی ارزیابی می‌کند که می‌تواند متحدان غربی این رژیم را بیش از پیش به آن نزدیک کند. مساله‌ای که به ویژه در شرایط کنونی که اسرائیل به شدت دچار انزوای منطقه‌ای و بین المللی شده، به کارِ این رژیم می‌آید و برای آن یک دستاورد قابل توجه محسوب می‌شود.

البته که صِرف رخداد یک جنگ بزرگ منطقه‌ای می‌تواند فضای تنفس تازه‌ای را برای اسرائیل ایجاد کند و آن را از سیلی از بحران‌های بزرگ و کوچکی که به آن‌ها گرفتار است و توجهات گسترده‌ای به آن‌ها معطوف است، تا حدی برهاند.

۳: اسرائیل و معمای احیای معادله بازدارندگی در منطقه

در نهایت باید گفت که رژیم اشغالگر قدس پس از حادثه هفتم اکتبر و البته فرسایشی شدن جنگ غزه به مدت هفت ماه، تا حد زیادی معادله مطلوب بازدارندگی مد نظر خود در محیط منطقه‌ای را مخدوش و ضعیف شده می‌بیند. عملیات هفتم اکتبر و در ادامه، جنگ غزه، تا حد زیادی تصویر قدرتمند ادعایی اسرائیل در ابعاد اطلاعاتی و نظامی را نزد دولت‌ها و ملت‌های منطقه و جهان کمرنگ و بی اعتبار کرده است.

حال در این شرایط، اسرائیل سعی دارد به هر شکل ممکن که شده، معادلات مرتبط با بازدارندگی و احیای تصویر قدرتمند خود را بار دیگر برقرار کند و از این رهگذر، برای خود دستاوردسازی داشته باشد. موضوعی که یکی از نمود‌های خود را در قضیه حمله به کنسولگری کشورمان در دمشق نشان داد. پیش از این شاهد انجام حملات و اقدامات مختلف رژیم اسرائیل با محوریت ترور شخصیت‌های برجسته محور مقاومت بوده ایم. البته که باید توجه داشت که اسرائیل تاکنون نتوانسته به هیچکدام از اهداف ادعایی خود در جنگ غزه نیز دست یابد.

این مساله در کنار اوج گیری بحران‌های اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای رژیم اشغالگر قدس، سبب شده تا این رژیم به ورای مرز‌های اراضی اشغالی حرکت کند و با انجام برخی اقدامات نظیر حمله به کنسولگری کشورمان، به نوعی بر آن باشد تا برای خود دستاوردسازی کند. معادله‌ای که هم می‌تواند سطح روحیه ساکنان فلسطینی اشغالی را بالا ببرد (از نگاه رهبران اسرائیلی) و هم تصویر ضعیف تل آویو در جریان جنگ غزه را تا حد بهبود بخشد. به بیان ساده تر، رویداد‌هایی نظیر حمله اسرائیل به کنسولگری کشورمان و یا ترور رهبران مقاومت، نه از موضع فعال اسرائیل بلکه از سر انفعال و ناتوانی این رژیم، محقق و عملیاتی می‌شوند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تمامی سازمان‌های یهودی و صهیونیستی که در عملیات یورش به مسجدالاقصی مشارکت می کنند

به لحاظ فکری ریشه در اساطیر و ادعاهای صهیونیستی دارند .

12 سازمان اصلی صهیونیستی در سرزمین های اشغالی فلسطین محور و هدایت کننده حرکت های افراطی جامعه صهیونیستی

علیه اماکن مقدس اسلامی و مسیحی شهر قدس به شمار می روند .

این سازمان‌های افراطی 12 گانه صهیونیستی عبارتند از:

جماعت احیای هیکل

(جماعتی یهودی بسیار افراطی است که سعی می کند با جذب سایر سازمان‌های هوادار تخریب مسجد الاقصی

به یک سازمان بزرگ و واحد تبدیل شود )

جماعت نگهبانان هیکل

(سازماني كه معتقدند برای احیای معبد حضرت سلیمان (ع)

یا همان هیکل نباید منتظر معجزه بود بلکه باید دست به کار شد و مقدمات لازم را که همان تخریب مسجدالاقصی است، فراهم كرد)

به سوی جبل حامور

(سازمانی دانشگاهی است که در واقع در زمینه ساخت هیکل نظریه پرداری می کند)

جنبش احداث هیکل

(كه هدف واقعی تاسیس خود را یهودی سازی حرم قدس شریف و بنای هیکل ادعایی بر ویرانه های مسجدالاقصی عنوان کرده)

مدرسه تفکر یهودیت

( كه هدف از تاسیس آن نیز تربیت نسلی از یهودیان عنوان شده است

که ایمان کامل به تخریب مسجد الاقصی و بنای هیکل داشته باشند)

جماعت بنای هیکل

( كه بیشتر در کار اجرای امورات مربوط به احیای شعائر ساخت هیکل تخصص دارد)

جماعت اسرائیل جوان

(كه بیشتر روی منطقه باب الواد در بخش قدیمی شهر قدس متمرکز شده است)

جماعت کاخ

( كه هوادار تخریب مسجدالاقصی هستند)

جماعت امنای هیکل

(سازمانی بسیار افراطی است که تلاش می کند با تخریب منطقه مسجدالاقصی

آن را به‌عنوان مقر اصلی شهر قدس اشغالی قرار دهد)

سازمان تاج کاهنی

(پیروان این جماعت عقیده دارند که طلایه دار جنبشی هستند که

مسیر نهایی به سمت هیکل را رهبری خواهند کرد)

جنبش بازگرداندن تاج

( جنبشي كه تلاش خود را روی مصادره خانه‌ها و تعدادی از ساختمانهای شهر قدس

به بهانه اینکه روزی این ساختمانها متعلق به یهودیان بود ، متمرکز کرده است)

جماعت سیطره بر مسجدالاقصی

( اعضای این جماعت آشکارا دعوت به تخریب مسجدالاقصی و همچنین اخراج مسلمانان می‌کنند .

از اهداف این جماعت همچنین یهودی سازی شهر الخلیل و سیطره

بر مسجد ابراهیمی است که نام کنیسه ماکفیر برآن نهاده‌اند )

همانطور كه ملاحظه مي‌شود مجموعه اين گروه‌ها و جنبش كه مبتني بر عقايد يهودي افراطي هستند ،

مي‌كوشند تا با تخريب مسجد الاقصي زمينه را

براي تخريب بقاياي نمادهاي اسلامي فراهم كنند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , فلسطین , مسجدالاقصی


تاريخ : ۱۴۰۳/۰۱/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

« اوادیا یوسف » ، جنجالی‌ترین خاخام یهودی اسرائیل که بود

یوسف همدانی کهن رهبر و مرجع یهودیان ایران

«اوادیا یوسف»، جنجالی‌ترین خاخام یهودی اسرائیل که بود

خاخام «اوادیا یوسف» را به خاطر افکار و اندیشه‌های عجیب و غریب و نژادپرستانه‌اش در اسرائیل به جنجالی‌ترین شخصیت یهودی مذهبی - سیاسی این رژیم می‌شناسند که در ۹۳ سالگی در قدس اشغالی مرد.

خاخام «اوادیا یوسف» را باید از جمله چهره‌های جنجالی رژیم صهیونیستی باید به شمار آورد که همواره با اظهارات نژادپرستانه‌اش توجهات بسیاری از رسانه‌ها را به خود معطوف می‌کرد.

آنچه در زیر می‌آید، نگاهی به زندگینامه، افکار و اندیشه‌های و فعالیت‌های این خاخام جنجالی صهیونیست است.

زادگاه و مهاجرت به بیت المقدس

خاخام یوسف در 23 سپتامبر سال 1920 میلادی در شهر «بصره» در جنوب عراق به دنیا آمد تا در سال 1924 و در حالی‌که بیش از 4 سال نداشت به همراه خانواده‌اش راهی «بیت المقدس» شد و در همان شهر بود که آموزش‌های دینی و مذهبی را به واسطه خاخام یهودى «عزرا عطیه» فراگرفت.

خاخام اوادیا در کودکی از فقیر شدید رنج بسیار می‌کشید و همین موجب شده بود تا برای مدتی از تحصیل باز ماند و برای کمک به پدر به دکان بقالی کوچکش در قدس ملحق شود و اگر پیگیری‌ها و اصراری‌های خاخام عطیه نبود که حتی حاضر شده بود، به جای «اوادیا» در بقالی پدرش بدون اجرت کار کند، تا وی به تحصیل بپردازد، «اوادیا» هیچ‌گاه قادر به ادامه تحصیل و در آینده خاخام نمی‌شد.

تاملی در مهمترین مراحل زندگی «اوادیا یوسف»

- خاخام «اوادیا یوسف»، خاخام بزرگ یهودی‌ها سفاردی یا همان یهودی‌های شرقی اسرائیل، خاخام «مزراحی حریدی» یا همان «خاخام شرقی و محقق تلمود» و رهبر روحی و معنوی حزب «شاس» به شمار می‌آید.
- خاخام «اوادیا یوسف» دارای 11 پسر و یک دختر است و در میان یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی به ویژه یهودیان سفاردی یا شرقی و یهودیان مزراحی‌ها از احترام بسیاری برخودار بود و بسیاری از این یهودیان وی را یکی از مهمترین شخصیت‌های مذهبی اسرائیل به شمار می‌آوردند.
- خاخام «اوادیا یوسف» در طول حیاتش تلاش بسیاری برای بهبود اوضاع اجتماعی و اقتصادی یهودی‌های سفاری و مزراحی ساکن سرزمین‌های اشغالی کرد که از تبعیض یهودیان اشکنازی یا همان یهودیان غربی رنج بسیار می‌کشیدند.

- خاخام «اوادیا یوسف» براین باور بود که دادن رای و مشارکت در زندگی سیاسی کلید بهبود اوضاع در اسرائیل است، با این حال وی دارای دیدگاه‌های بسیار جنجال برانگیز هم در عرصه سیاسی بود.
- خاخام «اوادیا یوسف» در سال 1947 میلادی از سوی خاخام «اهارون شویخا» برای تدریس در مدرسه دینی یهود به قاهره دعوت شد و سپس ریاست دادگاه «خاخام‌ها» در قاهره به وی واگذار شد. این درحالی است که وی در این سال‌ها دریافته بود که التزام و تعهد دینی و مذهبی خانواده‌ها و جامعه یهودیت به آیین یهودی بسیار ضعیف شده و همین بارها موجب بروز درگیری‌هایی بین وی و اعضای مختلف جامعه یهودی شده بود. به همین دلیل خاخام «اوادیا یوسف» پس از دو سال اقامت در قاهره از سمت ریاست دادگاه خاخام‌های مصر استعفا داد و یک سال بعد به فلسطین بازگشت.

- خاخام «اوادیا یوسف» پس از بازگشت فلسطین که به تازگی به اشغال صهیونیست‌ها در آمده بود، در دادگاه خاخام‌های «بتاح تکفا» خدمت کرد و طی سال‌های 1952- 1951 کتاب خود درباره «عید فصح یهود» را منتشر کرد که با استقبال بسیار خاخام‌های آن دوره اسرائیل مواجه شد.
- خاخام «اوادیا یوسف» در سال 1970 میلادی جایزه «ادبیات تورات» اسرائیل را از آن خود کرد.
- خاخام «اوادیا یوسف» پس از آن در دادگاه عالی تجدید نظر یهود در قدس استخدام شد.
- خاخام «اوادیا یوسف» در سال 1968 میلادی به سمت خاخام بزرگ سفاردی‌های «تل‌آویو» منصوب شد.
- خاخام «اوادیا یوسف» در سال 1973 میلادی نیز به سمت خاخام بزرگ سفاردی‌های «اسرائیل» منصوب شد.

فعالیت‌های سیاسی خاخام «اوادیا یوسف»

- خاخام «اوادیا یوسف» فعالیت‌ سیاسی خود را در سال 2004 میلادی با نوشتن مقاله در روزنامه صهیونیستی «معاریو» آغاز کرد که او را به عنوان یکی از بزرگترین خاخام‌های تاثیرگذار بر افکار عمومی در اسرائیل معرفی کرده بود.
- خاخام «اوادیا یوسف» در اواسط دهه هشتاد میلادی جنبش سیاسی «شاس» که جنبشی سیاسی از آن یهودیان شرقی اسرائیل به شمار می‌آمد، برای مقابله با ظلم و ستم‌هایی که یهودیان غربی علیه یهودیان شرقی اعمال می‌کردند و برای بهبود شرایط معیشتی این یهودیان تشکیل شد و از زمان تشکیل تاکنون، این جنبش در اکثر ائتلاف‌های کابینه رژیم صهیونیستی مشارکت داشت.

- خاخام «اوادیا یوسف» بارها خشم و غضب شدید محافل و دوایر سکولار اسرائیل را به دلیل فتواهای افراطی‌اش برانگیخته بود و بارها از نخست وزیران رژیم صهیونیستی از جمله «آیل شارون» و «بنیامین نتانیاهو» و قضات دادگاه عالی و برخی از رهبران احزاب چپگرا انتقاد کرده بود.
- خاخام «اوادیا یوسف» با وجود تمام جنجال‌های سیاسی و تبلیغاتی که ایجاد می‌کرد، با این حال احزاب و شخصیت‌های سیاسی اسرائیل همواره تلاش داشتند، نظر وی را با خود همراه کنند و او همیشه برای آنها حکم برگ برنده را در انتخابات پارلمانی و ائتلاف‌های حکومتی داشت.
- خاخام «اوادیا یوسف» در این اواخر با وجودی بیماری همچنان به فعالیت‌های سیاسی خود ادامه می‌داد و با شخصیت‌ها و مسئولان اسرائیلی به ویژه بنیامین نتانیاهو و «شیمون پرز»، رئیس رژیم صهیونیستی دیدار می‌کرد.

- در آگوست 2012 بنیامین نتانیاهو یکی از مشاوران نزدیک خود را نزد خاخام «اوادیا یوسف» فرستاد تا حمایت وی از اقدام نظامی احتمالی اسرائیل علیه تاسیسات هسته‌ای ایران را به دست آورد.
- خاخام «اوادیا یوسف» دردهه هشتاد حامی چشم پوشی از اراضی فلسطینی با هدف دستیابی به صلح با فلسطینیان بود، اما با گذر سال‌ها بر افراط گرایی و تندرویش بیش از پیش افزوده شد و از آن ایده خود دور شد.
- خاخام «اوادیا یوسف» در سال 2010 در تصریحاتی که رادیو ارتش رژیم صهیونیستی آن را منتشر کرد، دعا نمود که «تمام کسانی‌که از اسرائیل متنفر هستند، و از آنها تحت عنوان اشرار یاد کرده بود، از صفحه روزگار محو و به طاعون مبتلا شوند».
- خاخام «اوادیا یوسف» با امضای توافقنامه «کمپ دیوید» میان مصر و اسرائیل در سال 1979 میلادی فتوایی صادر کرد که به موجب آن اسرائیل برای دستیابی به صلح دائمی می‌توانست امتیازاتی منطقه‌ای به رقبا و دشمنان خود بدهد.

- خاخام «اوادیا یوسف» در سال 2005 فاجعه «کاترینا» در آمریکا را مجازات «جرج بوش»، رئیس جمهوری آمریکا به خاطر حمایتش از طرح اسرائیل جهت عقب‌نشینی یک جانبه از نوار غزه دانست و دلیل خسارات بسیار این طوفان در شهر «نیو اورلانز» را به این دلیل دانست که اغلب ساکنان این شهر سیاه پوست بوده و تورات را تلاوت نمی‌کنند.
- خاخام «اوادیا یوسف» در یکی از انتخابات پارلمانی اسرائیل به رای دهندگان اسرائیلی وعده داد، به محض دادن رای به جنبش ساش راهی بهشت خواهند شد.

دیدگاه‌های افراطی خاخام «اوادیا یوسف» در قبال اعراب

- خاخام «اوادیا یوسف» دیدگاه‌های افراطی در قبال قضیه فلسطینی و مسجد الاقصی داشت و همواره شهرک نشینان صهیونیست را به اشغال مسجد الاقصی فرا می‌خواند.
- خاخام «اوادیا یوسف» به تصریحات نژاد پرستانه‌ای علیه اعراب معروف بود و بارها اعراب را «ملعون شدگان» توصیف کرده و خواستار از بین بردن و کشتار آنها با موشک شده بود.
- خاخام «اوادیا یوسف» یکبار در سخنانی ضمن دادن هشدار نسبت به افزایش جمعیت اعراب ساکن بیت المقدس، آنها را مورچه‌هایی توصیف کرده بود که به طور مرتب درحال افزایش زاد و ولد در شهر مقذس هستند و باید آنها را به درک واصل کرد تا راهی جهنم شوند.

- خاخام «اوادیا یوسف» در یکی از تصریحاتش به یهودیان اسرائیل توصیه می‌کند که خشم و غضب خود را بر غیر یهود فرو ریزند، چراکه این برای بهبود اوضاع یهود بسیار مناسب است و اینکه آنها از زمان خروج یهود از مصر دشمن آنان به شمار می‌آیند.
- خاخام «اوادیا یوسف» در یکی از دعاهای خود ضمن اینکه خواستار نزول انتقام الهی علیه اعراب و نوادگان و ذریه‌های آنها شده بود، آنها را در موعظه‌های توراتی‌اش به «سوسک‌هایی توصیف کرده بود که باید آنها را کشت و نسل آنها را ریشه کن کرد». همچنین وی اعراب از «افعی‌های سمی خطرناک‌تر» توصیف و تاکید کرده بود که هر یهودی که یک مسلمان را بعه قتل برساند، مانند آن است که یک مار یا کرم را به قتل رسانده است و کسی نمی‌تواند، انکار کند که مارها و کرم‌ها برای حیات آدمی خطرناک هستند، به همین دلیل نجات و خلاصی از کرم‌ها و مارها امری طبیعی است.

دعای خاخام «اوادیا یوسف» برای «حسنی مبارک»

هنگامی‌که دادستانی کل مصر خواستار صدور حکم اعدام مبارک شده بود، خاخام «اوادیا یوسف» از همه صهیونیست‌های اراضی اشغالی خواسته بود، برای پایان رنج‌ها و مشکلات حسنی مبارک دعا کنند.
وی مدعی شده بود که «مبارک موجب اقتدار و احترام دولت مصر شد، ولی اکنون سرنگون شده، بنابراین باید برای او دعا کرد تا دل قاضیان دادگاه با فهم و معرفت روشن شود و او را از اتهامات مطرح شده تبرئه و آزاد کنند و من برای سلامتی او دعا می کنم».
خاخام «اوادیا یوسف» خاطرنشان کرده بود که «مبارک مرد صلح هست و جنگ را دوست ندارد، علاوه بر این، مبارک اسرائیل را دوست دارد، ولی اکنون سرنگون شده و من اکنون دعا می‌کنم که از دست دشمنانش نجات یابد».

افکار و دیدگاه‌های عجیب خاخام «اوادیا یوسف»

- خاخام «اوادیا یوسف» خصومت شدیدی نسبت به تلفن‌های همراه از جمله تلفن‌های همراه «آیفون» داشت و پس از وخامت حال وی و بستری در بیمارستان «هداسا» در منطقه «عین کارم» سازمان صهیونیستی «آینده ما» از یهودیان مومن خواست هزاران گوشی همراه آیفون را نابود کنند، چون نابودی این گوشی‌ها خون و هوایی تازه در جان خاخام «اوادیا یوسف» خواهد دمید.
- خاخام «اوادیا یوسف» در سخنانی تصرح کرده بود که هر زمان خواستار نابودی دشمنان اسرائیل می‌شویم، باید دعای خود را به ایران و حزب الله معطوف کنیم، چراکه آنها شیاطینی هستند که موجودیت ما را تهدید می‌کنند. خدا باید آنها را از بین ببرد.

جانشین خاخام «اوادیا یوسف»

پیشتر خاخام «عمار» یکی از خاخام‌های نزدیک به خاخام «اوادیا یوسف» گفته بود که خاخام «اوادیا یوسف» هنگامی‌که در بیمارستان بود، وی را به عنوان جانشین خود انتخاب کرده است.

مرگ خاخام «اوادیا یوسف»

خاخام «اوادیا یوسف» بعد از ظهر دوشنبه 7 اکتبر 2013 در طبقه هشتم بیمارستان «هداسا» شهر قدس در سن 93 سالگی مرد.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: خاخام , یهود , یوسف همدانی , اودیا یوسف


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۸/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

«إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ» [۱]

مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، در تفسیر گرانسنگ المیزان، درباره‌ی آیه‌ی یاد شده تصریح کرده است:

این آیه مربوط به اهل کتاب و مخصوصاً «یهود» است. از دو کلمه‌ی «یقتلون» و «یکفرون» در آیه، استمرار و تداوم مستفاد می‌شود. […] کفر ورزیدن به آیات الهی، عبارت از کفری است که از روی ظلم و ستم، پس از بیان کافی و شافی باشد؛ هم‌چنین «قتل انبیاء» که کشتن به غیر حق است. [یعنی یهود نه از روی نادانی بلکه با علم بر این‌که آنان پیامبر خدا هستند دست به قتل آنان می‌زدند] و کشتن کسانی که دعوت به عدالت و نهی از ظلم و ستم می‌کنند. تمام این‌ها عادت جاریه و سیره‌ی مستمر این جماعت است. چنان‌چه تاریخ یهود شاهد روشنی بر این مطلب می‌باشد. آنان افراد زیاد و عده بسیاری از انبیای خود را کشتند و مردان نیکوکاری را که امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند به قتل رساندند. [۲]

مرحوم شیخ عباس قمی در منتهی الامال درباره‌ی قاتل حضرت امیر (ع) نقل کرده‌اند که وقتی شمشیر بر فرق مبارک امام فرود آمد و تا موضع سجده را شکافت، حضرت فرمودند: «سوگند به خدای کعبه که رستگار شدم» و صیحه شریفه‌اش بلند شد که: «فرزند یهودیه ابن ملجم مرا کشت، او را بگیرید.» [۳]

با این حال جای تعجب است که بسیاری از تاریخ‌نگاران و سیره‌نویسان، از ابن ملجم صرفاً به‌عنوان عضو یک فرقه‌ی انحرافی (خوارج) یاد می‌کنند!

درباره‌ی رحلت پیامبر اعظم (ص) نیز روایت شده است که «زینب» بنت «حارث» همسر «سلّام بن مِشکَم» یهودی آن حضرت را مسموم کرد. رسول خدا (ص) خود نیز در بستر بیماری خطاب به «اُمِّ بِشر» دختر «براء بن مَعرور» که به عیادت آن حضرت آمده بود، به‌صراحت به این موضوع اشاره فرمودند؛ زیرا پدر این دختر بر اثر همان سم، پیش از آن مسموم شده و وفات یافته بود.

 

متن کامل را در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: صهیونیست , یهود , قاتل , حاج قاسم

ادامه مطلب

تاريخ : ۱۴۰۰/۱۰/۱۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تنها کشوری که در تقویم رسمی خود جشن ایرانی‌کُشان دارد، کدام گزینه است؟

1️⃣ لبنان ؟!
2️⃣ سوریه ؟!
3️⃣ عراق ؟!
4️⃣ کشور جعلی اسرائیل

پاسخ صحیح : اسراییل

بنا به باور یهودیان (که در تورات، کتاب اِستِر آمده)، در روز پوریم (purim : פורים) یهودیان حدود 80 هزار ایرانی را قتل عام کردند. یهودیان هر ساله روز پوریم را جشن می‌گیرند. این روز در تقویم رسمی اسراییل، تعطیل رسمی است!

🔹 اسراییل دشمن اصلی ایران است. ولی رسانه‌های مزدور داخلی سعی می‌کنند به مردم آدرس غلط بدهند.

🔻 فردا ۷ اسفند ۹۹ عید پوریم یهودیان (جشن ایرانی‌کشون) است.‌


موضوعات مرتبط: سخن روز ، صهیونیست ، پیامها
برچسب‌ها: جشن , ایرانی کشان , صهیونیست , اسرائیل


تاريخ : ۱۳۹۹/۱۲/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیه‌السلام

1.  خاندان بنی‌امیه یهودی تبارند.

2.  این مطلب را از آیه شریفه 60 سوره مبارکه اسراء و حدیث شریف امام صادق علیه‌السلام که توضیح مفصل آن در مقاله «سقیفه بنی‌اسرائیل» yon.ir/saghife گذشت، نتیجه‌گیری می‌کنیم.

3.  همچنین به کار بردن عبارت «اللّصیق» برای خاندان بنی‌امیه توسط امام علی علیه‌السلام در نامه 17 نهج‌البلاغه خطاب به معاویه، مؤیدی دیگر بر این مطلب است که بنی‌امیه هیچ نسبت خونی با بنی‌هاشم نداشته و اصالتاً رومی و اسرائیلی‌تبار هستند:

🔸 و اَمّا قَوْلُک اِنّا بَنُوعَبْدِ مَناف، فَکذلِک نَحْنُ، وَلکنْ لَیسَ اُمَیةُ کهَاشِم، وَ لا حَرْبٌ کعَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَ لا اَبُوسُفْیانَ کاَبى طالِب، وَ لاَ الْمُهاجِرُ کالطَّلیقِ، وَ لاَ الصَّریحُ کاللَّصیقِ، وَ لاَ الْمُحِقُّ کالْمُبْطِلِ، وَ لاَ الْمُؤْمِنُ کالْمُدْغِلِ. وَ لَبِئْسَ الْخَلَفُ خَلَفٌ یتْبَعُ سَلَفاً هَوى فى نارِ جَهَنَّمَ!

🔹 و [ای معاویه] این‌که گفتى: «ما از فرزندان عبدمنافیم» آرى ما هم چنین هستیم، ولى با این فرق که نه امیه مثل هاشم است، نه حرب همچون عبدالمطّلب، و نه ابوسفیان مانند ابوطالب، و نه مهاجر الى اللّه چون اسیر آزاد شده، و نه فرزند اصل و نسب دار چون فرزند منسوب به پدر، و نه اهل حق مانند اهل باطل، و نه مؤمن چون مفسد. و چه بازماندگان بدى هستند آنان که تابع گذشتگان جهنّمى خود مى‌باشند!

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: یهود , سقیفه , اللصیق , بنی امیه


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

 اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیه‌السلام

1.  در زیارت عاشورا می‌خوانیم:

🔸 اللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْاَکْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ…

2.  سؤال این است: چه کسانی توسط خداوند متعال لعنت شده‌اند؟

3.  پاسخ این سؤال را در آیات 12گانه زیر که همگی درباره‌ی بنی‌اسرائیل و یهود نازل شده‌اند می‌یابیم:

🔸 فبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (مائده/13)
🔸 منَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلاً (نساء/46)
🔸 يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً (نساء/47)
🔸 ألَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلاً أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً (نساء/52و51)
🔸 قلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ (مائده/60)
🔸 وقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلاً مَا يُؤْمِنُونَ (بقره/88)
🔸 أولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (آل عمران/87)
🔸 إنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (بقره/159)
🔸 إنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (بقره/161)
🔸 والَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (رعد/25)
🔸 وقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ (مائده/64)
🔸 ولَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ (بقره/89)

4.  و سؤال دیگر این است که چه کسانی توسط نبی خدا لعنت شده‌اند؟

5.  پاسخ این سؤال را نیز در آیه 78 سوره مبارکه مائده می‌یابیم:

🔹 لعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ.

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: بنی‌اسرائیل , ملعون , لعنت , یهود


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۱۷ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیه‌السلام

1. در زیارت شریف عاشورا دعا می‌کنیم:

🔸 اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ…

2.  سؤال این است که اولین کسانی که در حق پیامبر و خاندانش ظلم روا داشتند چه کسانی هستند؟

3.  پاسخ این پرسش در آیه شریفه 41 سوره مبارکه بقره که خطاب به یهودیان عصر پیامبر نازل شده، داده شده است:

🔸 وآمِنُواْ بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکمْ وَلاَ تَکونُواْ أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَلاَ تَشْتَرُواْ بِآیاتِی ثَمَنًا قَلِیلاً وَإِیای فَاتَّقُونِ.

4.  بدیهی است که بدترین ظلم در حق پیامبر (ص) کفر ورزیدن به نبوت ایشان و کتاب آسمانی ایشان است و این یعنی این‌که مصداق اول ظالم #یهودیان هستند.

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: بنی‌اسرائیل , ملعون , لعنت , یهود


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۱۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیه‌السلام

1.  در یکی از زیارت مطلقه امام حسین علیه‌السلام با سند معتبر چنین می‌خوانیم:

🔸 و اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ. (کامل الزیارات، باب 79، صفحه 208، حدیث 6)
🔹 و گواهى می‌دهم که حقّاً آنان که خونت را ریختند و حرمت تو را از بین بردند ملعونند و معذّب هستند بر زبان داوود و عیسى بن مریم و این بخاطر آن گناهى است که کردند و مردمى تجاوزکار بودند.

2.  اکنون سؤال اینجاست که چه کسانی توسط حضرت داوود و عیسی بن مریم سلام‌الله‌علیهما لعنت شده‌اند؟

3.  پاسخ این سؤال نه به کنایه، بلکه صراحتاً در آیه شریفه 78 سوره مبارکه مائده آمده است:

🔸 لعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیمَ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُواْ یعْتَدُونَ.
🔹 کافران از بنی‌اسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند، لعنت شدنشان بدین سبب بود که [از فرمان های خدا و پیامبران] سرپیچی کردند، و همواره [از حدود الهی] تجاوز داشتند.

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: بنی‌اسرائیل , ملعون , لعنت , یهود


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۱۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

✡️ بنی‌امیه و یهود

1. امیه، نه فرزند عبدشمس که فرزندخوانده وی بود و از روم آمده بود.

2. وی پس از پدر در مقابل عموی خویش هاشم (که مرد بسیار بزرگی در قریش بود) ایستاد و همین امر سبب اخراج و تبعید او برای مدت 10 سال به شام شد.

3. تأمل در آمدن او از روم و تبعید دوباره به همان منطقه (به ویژه که این امر با پیشنهاد زنی کاهن صورت گرفته است) با توجه به مطالبی که در مورد ماهیت روم می‌دانیم، می‌تواند تا حدودی ماجرا را روشن کند.

4.  ارتباط بنی‌امیه با حزب شیطان [یهود] یا اساساً بزرگترین مصداق حزب شیطان بودن این خاندان، موضوعی است جدّی و شایسته‌ی بررسی.

5.  بررسی قرآن کریم و روایات ذیل آن نیز علاوه بر اَسناد تاریخی بر همین امر گواهی می‌دهد.

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: عبدشمس , روم , بنی‌امیه , یهود


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۰۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

✡️ بنی‌امیه و یهود

1.  از اتفاقاتی که در دوره‌ی عمر بن خطاب و در پی تصرف قدس افتاد، نصب معاویه در شام بود.

2.  معاویه از خاندان بنی‌ امیه و فرزند ابوسفیان دشمن لجوج پیامبر (ص) است که در جریان فتح مکه به ظاهر ایمان آورد و از این طریق وارد اسلام شد.

3.  سابقه دشمنی دو خاندان بنی‌امیه و بنی‌هاشم در آن روز موضوع مشهوری بود که همچنان نیز در تاریخ باقی مانده است.

4. امیه فرزند عبدشمس و عبدشمس فرزند عبدمناف بود. هاشم نیز فرزند دیگر عبدمناف و عموی امیه بود.

5.  در این که سبب این دشمنی دیرینه و دیرپا چه بوده است، در تاریخ داستانی نقل شده که به نظر می‌رسد بیشتر برای پوشش یک واقعیت بزرگ‌تر بوده باشد.

6.  بر اساس این داستان هاشم و عبدشمس دوقلوهایی بودند که از ناحیه انگشت دست به هم چسبیده بودند. با جدا نمودن آن دو با شمشیر، کاهنان این‌گونه پیش‌بینی کردند که میان این دو برادر خونریزی برقرار خواهد بود. البته گذر زمان نشان داد که نه میان این دو برادر، که میان یکی و فرزند دیگری این اختلاف رخ داد.

7.  امام صادق علیه‌السلام در روایتی سبب این دشمنی را این‌گونه بیان می‌فرمایند:

🌺 انَّا وَ آلُ اَبِی سُفْیانَ اهْلُ بَیتَینِ تَعَادَینَا فِی اللهِ قُلْنا صَدَقَ اللهُ وَ قالُوا کَذَبَ اللهُ قاتَلَ ابُوسُفْیانَ رَسُولَ اللهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ قاتَلَ مُعَاوِیهُ عَلِی بنَ اَبِی‌طَالِبٍ علیه‌السلام وَ قَاتَلَ یزِیدُ بْنُ مُعَاوِیهَ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی علیهما السلام وَ السُّفْیانِی یقاتِلُ الْقائِمَ.
✍️ ما و فرزندان أبوسفیان افراد دو خانواده هستیم، دشمنی ما با هم در راه خداست، ما می‌گوییم: خدا راست گفته، ولی آنان می‌گویند: خدا دروغ گفته است. ابوسفیان با پیغمبر (ص) جنگید و معاویه با علی بن ابی‌طالب (ع) پیکار نمود، و یزید پسر معاویه با حسین بن علی (ع) جنگید و او را به شهادت رسانید و سفیانی با قائم آل‌محمد (عج) خواهد جنگید.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: عمر بن خطاب , خاندان بنی‌امیه , عبدمناف , یهود


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۰۶ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

✡️ افسانه صابون یهودی
💠 برملاشدن ماهیت دروغ افسانه

1.  علیرغم تمامی شواهد به ظاهر تكان‌دهنده، اتهام تولید صابون توسط آلمان‌ها از اجساد انسان‌ها دروغ است و مورخان هولوکاست اكنون به این موضوع اذعان دارند.

2.  حروف مخفف RIF كه تصور می شود مخفف عبارت «چربی خالص یهود»‌ باشد، در واقع مخفف عبارت «مركز رایش برای تهیه چربی صنعتی»‌ بود.

3.  این مركز یك سازمان آلمانی مسئول تولید و توزیع صابون و محصولات شوینده در زمان جنگ بود. صابون RIF كیفیتی پایین داشت و فاقد هرگونه چربی انسانی و غیرانسانی بود.

4.  كمی بعد از جنگ، دفتر دادستان شهر فلنزبورگ آلمان، دست به اقدامات قانونی بر علیه دكتر رودلف_اسپانر به دلیل نقش او در تهیه صابون انسانی در مؤسسه دانزیگ زد. ولی بعد از یك سلسله تحقیقات، وی بدون سر و صدا از این اتهام تبرئه شد. در نامه‌ای كه در ماه ژانویه 1968 نوشته شد، دفتر دادستان اعتراف كرد كه بر اساس تحقیقات آن دفتر، هیچ صابونی طی مدت جنگ در مؤسسه دانزیگ تولید نشده است.

5.  اخیراً والتر لاكور، مورخ آلمانی آنچه را كه در سال 1980 در كتاب خود، راز دهشتناك، به عنوان «تاریخ غیر قابل انكار»‌ آورده بود تكذیب كرد و گفت كه داستان صابون انسانی از اساس نادرست است.

6.  گیتا سرنی، یك مورخ یهودی دیگر در كتاب خود به نام «سفر به تاریكی»‌ می‌نویسد:
«این داستان پذیرفته شده كه اجساد قربانیان به صابون و كود تبدیل می‌شده است توسط اداره مركزی تحقیق در مورد جنایات نازی‌های لودویگزبورگ تكذیب شده است.‌»

7.  دبورا لیپشتات، استاد تاریخ مدرن یهود نیز به همین ترتیب ضمن تاریخ‌نویسی مجدد در سال 1981 اظهار داشت:
«حقیقت این است كه نازی‌ها هرگز از اجساد یهودیان یا هر كس دیگر برای تولید صابون استفاده نكردند.»

8.  در آوریل سال 1990، پروفسور یهودابائر از دانشگاه عبری اسراییل، كه از مورخان برجسته حامی هولوكاست است، و نیز شموئیل كراكوسكی، مدیر بخش آرشیو مركزی هولوكاست یاد واشم در اسراییل تأیید كردند كه داستان صابون انسانی حقیقت ندارد. به گفته باوئر زندانی‌هایی كه در اردوگاه‌ها نگهداری می‌شدند آماده پذیرش هر گونه داستان وحشتناك در مورد آلمان‌ها بودند. با این حال وی نازی‌ها را مسئول انتشار این داستان دانست!!

9.  در حقیقت، كسانی كه در زمینه داستان صابون باید مورد سرزنش قرار بگیرند افرادی مانند سیمون ویزنتال و استفان وایز و نیز سازمان‌هایی مانند كنگره جهانی یهود و نیز قدرت‌های فاتح متفقین هستند كه هیچ یك از آنها تا كنون بابت اشاعه این دروغ عذرخواهی نكرده‌اند.

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: سیمون ویزنتال , شموئیل كراكوسكی , دبورا لیپشتات , یهود


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۷/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

✡️ افسانه صابون یهودی

1.  یكی از رسواترین داستان‌های مربوط به هولوكاست این است كه آلمان‌ها با استفاده از اجساد قربانیان خود صابون تولید می‌كردند!

2.  هرچند دروغ بودن ادعای مشابهی در جریان جنگ جهانی اول به نام صابون انسانی بلافاصله به اثبات رسید ولی همان ادعا طی جنگ جهانی دوم از سوی یهودیان و صهیونیست‌ها احیا و مورد قبول قرار گرفت!

3.  نكته‌ی مهم‌تر این است كه این اتهام طی محاكمه اصلی نورمبرگ در سال‌های 1945-1946 تأیید شد و از آن تاریخ به بعد توسط مورخان متعددی مورد قبول قرار گرفت!

4.  با این حال، طی سال‌های اخیر به عنوان بخشی از عقب‌نشینی از جنبه‌های غیرقابل دفاع داستان هولوكاست، مورخان رسمی با اكراه پذیرفته‌اند كه داستان صابون انسانی تنها یك دروغ تبلیغاتی زمان جنگ بوده است.

5.  ولی طی این عقب‌نشینی، آنها سعی كرده‌اند این داستان را به عنوان شایعه‌ زمان جنگ رد كنند و مدعی شوند كه این امر تنها شایعه‌ای بوده است كه در زمان جنگ شهرت یافته است و از این نكته غفلت كرده‌اند كه سازمان‌های بین‌المللی یهود و سپس دولت‌های متحدین این دروغ افترا آمیز را تأیید كرده بودند و بر اساس آن برخی از افراد را محاكمه و ادعاها و شهادت‌های دروغینی در این زمینه را پذیرفته بوده‌اند و حتی در دادگاه‌های متفقین پس از جنگ مورد قبول واقع شده بوده است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: صابون یهودی , صابون انسانی , یهود , صهیونیست


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۶/۱۸ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

✍️ [گزارش ویژه گاردین]

1.  اخیراً‌ روزنامه گاردین اسنادی را منتشر کرد {yon.ir/Monsanto} که نشان می‌دهد مرکز اطلاعاتی مخوف کمپانی‌های تراریخته مخالفان را به‌شدت مورد هدف قرار می‌دهد.

2.  اسناد منتشر شده نشان می‌دهد کمپانی یهودی آمریکایی «مونسانتو» (که بزرگترین تولیدکننده گیاهان و سموم مختص گیاهان تراریخت در جهان است) از یک استراتژی چندگانه برای هدف قرار دادن یکی از روزنامه‌نگاران خبرگزاری رویترز استفاده کرده است. این روزنامه‌نگار در مورد ماده‌ی شیمیایی مورد استفاده در این شرکت و ارتباط آن با سرطان تحقیق کرده بود.

3.  این گزارش تصریح می‌کند که مونسانتو یک مرکز اطلاعاتی راه‌اندازی کرده تا روزنامه‌نگاران و فعالان این حوزه را کنترل و بی‌اعتبار کند و یک  گزارشگر را به‌خاطر نوشتن یک کتاب انتقادی در مورد این شرکت هدف قرار داده است. این شرکت چند ملیتی صنایع کشاورزی و زیست‌فناوری، "نیل یانگ" خواننده را هم مورد "بازجویی" قرار داد و یک یادداشت داخلی در مورد فعالیت‌های اجتماعی و موسیقی او نوشت.

4.  این اسناد نشان می‌دهد مونسانتو از یک استراتژی چندگانه برای هدف قرار دادن کری گیلام (Carey Gillam)، روزنامه‌نگار رویترز استفاده کرده است.

5.  این کمپانی، به‌دلیل بدنامی مفرط طی دهه‌های گذشته، طی بزرگترین خرید خارجی خصوصی کشور آلمان، به ارزش 66 میلیارد یورو، اخیراً به کمپانی بایر واگذار شد.


موضوعات مرتبط: صهیونیست ، راههای نفوذ
برچسب‌ها: کمپانی بایر , نیل یانگ , یهود , گاردین


تاريخ : ۱۳۹۸/۰۶/۰۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مقدمه

یهودی کیست؟ به چه کسی یهودی اطلاق می شود؟ یهودی بودن ریشه در نژاد دارد یا مذهب و عقیده؟ آیا انتساب نژاد پرستی به آیین یهودیت یک تهمت نارواست؟ این ها سوالاتی بس عمیق و ریشه دار بوده و پاسخ به آن ها و نیز «تعریف فرد یهودی» همواره مورد اختلاف ادیان شناسان، یهود پژوهان و حتی علما و فقهای یهود بوده است. در این مقاله بر آنیم تا تعاریف گوناگون از لفظ «یهودی» را بیان کنیم و آنگاه با نقدی منصفانه و علمی و البته با ذکر مستنداتی از تورات، تلمود و قرآن کریم تعریف دقیق و روشنی از نژاد و هویت «فرد یهودی» ارائه کنیم.

 
 
دو فرد یهودی در حال قرائت تورات
تاریخچه نسب یهود

ریشه ی دین یهود، مسیحیت و یهود به حضرت ابراهیم باز می گردد لذا این ادیان را ابراهیمی می نامند. حضرت ابراهیم مطابق عهد عتیق، فرزند تارح (تارخ) از نسل سام، پسر حضرت نوح می باشد.[1] ابراهیم از «هاجر» صاحب فرزندی بنام «اسماعیل» (فرزند اول) [2] و از اولین همسرش یعنی «ساره» صاحب فرزندی بنام «اسحاق» (فرزند دوم)[3] شد.

طبق منابع اسلامی اسماعیل (ع) و اسحاق(ع) هر دو به پیامبری مبعوث شدند .پیامبر اسلام حضرت محمد ابن عبدالله(ص)و بسیاری از پیامبران ما قبل ایشان از نسل اسماعیل (ع) می باشند و موسی و قوم بنی اسرائیل و پیامبران یهودی همگی از نسل اسحاق(ع) هستند. حضرت اسحاق (ع) پدر یعقوب(ع)است. یعقوب(ع) دارای 12 فرزند بود و به سبب لقب ایشان (اسرائیل)، فرزندان ایشان به بنی اسرائیل شناخته می شدند. دوازده فرزند او به ترتیب رئوبن، شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، زبولون، دان، نفتالی، اشیر، جاد، یوسف و بنیامین نام داشتند.

یوسف(ع) پس از به قدرت رسیدن در مصر، تمام بنی اسرائیل را به مصر برد و به آن ها املاک و اراضی بخشید. پس بنی اسرائیل در مصر ساکن شد و با شرایط مساعد موجود و افزایش زاد و ولد در این قوم، از هر فرزند یعقوب قبیله ای بزرگ تشکیل گردید و علی الوصف قوم بنی اسرائیل به 12 قبیله بزرگ تبدیل شد که به قبائل اسباط 12 گانه مشهورند. پس از مدت ها، یکی از فراعنه از به قدرت رسیدن بنی اسرائیل احساس خطر نمود و بنابر قولِ ساحرانش، قرار بود فرزندی از بنی اسرائیل متولد شود که دستگاه فرعون را برهم زند.

پس فرعون برقراری رابطه جنسی بین مردان با زنان بنی اسرائیل را ممنوع کرده و نوزادان بنی اسرائیل را به قتل رساند تا از تولد آن کودک موعود جلوگیری کند. لیکن به امر خداوند آن کودک در پیش چشمان خود فرعون بزرگ شد و وعده ی الهی تحقق یافت. آن کودک، منجی و پیامبر معروف بنی اسرائیل، حضرت موسی (ع) است که از قبیله لاوی (فرزند سوم یعقوب) بود. بنی اسرائیل به رهبری موسی از مصر خارج شد و پس از مدت ها وارد سرزمین فلسطین اشغالی فعلی شده و پیچ و خم های تاریخی بسیاری را گذراندند و به مقطع فعلی رسیدند.

 
 
«ملاقات ابراهیم با فرشتگان» اثر هنری رامبراند قرن 17 م.
یهودی از نظر نژاد

نژاد یهودی از اسحاق(ع) فرزند دوم ابراهیم(ع) آغاز می شود و تمام نسل او را شامل می شود. حتی اگر فردِ دارای نژاد یهودی از دین یهودیت برگشته و به آن اعتقادی نداشته باشد، به یهودی بودن او ایرادی وارد نیست و بازهم یهودی محسوب می شود. بر اساس تلمود نژاد یهود از طریق مادر انتقال می یابد. بعبارتی برای یهودی بودن فرد کافی است که مادر او یهودی باشد ولو اینکه پدرش غیر یهودی باشد. متقابلا اگر مادر غیر یهودی باشد ولو اینکه پدر یهودی باشد فرزند غیر یهودی به حساب می آید.[4]

البته تعاریف دیگری برای نژاد یهود نیز آمده است. آلمان نازی بدلیل خصومت با یهودیان از آن ها سلب تابعیت می کرد. طبق قوانینی که به قوانین نورنبرگ معروف شد، «یهودی» فردِ دارایِ اعتقاداتِ مذهبیِ خاص تعریف نمی شد؛ بلکه هر کس که سه یا چهار جد یهودی داشت، یهودی قلمداد می شد؛ بدون توجه به اینکه این فرد خود را یهودی معرفی می کرد یا نه؛ و یا اینکه به جامعه مذهبی یهودیان تعلق داشت یا خیر. این فرد حتی اگر تغییر دین هم می داد باز هم یهودی بشمار می رفت.

یهودی از نظر دین و مذهب

به عقیده برخی علما و فرق یهودی افراد غیریهودی تحت شرایط خاص و انجام برخی اعمال و احکام (مثل ختنه؛ولو اینکه فرد بالغ باشد) می توانند با تغییر دین و پیوستن به دین یهود، در زمره یهودیان در آیند و از امتیازات آنها بهره مند گردند. برخی دیگر از علمای یهود، «دین یهود» را مترادف با «نژاد یهود» دانسته و ورود غیر یهود به دین یهود را ممنوع و نامشروع می داند. من باب نمونه موسی مندلسون، سرخاخام برلین در قرن 18 در نامه ای به فردی مسیحی بنام لاواتر چنین می گوید:

«مطابق اصول دین خود، من اجازه ندارم بکوشم تا کسی را که در سنت اسرائیل بدنیا نیامده پیرو آن گردانم. این روحیه تبلیغی (تبلیغ دین یهود) ... بکلی با یهودیت بیگانه است. همه رَبی ها (علمای یهود) یکصدا قائل اند که قوانین مکتوب و شفاهی که اساس دین وحیانی ماست فقط بر افراد دین ما الزامی است.» مطابق این نامه فرد یهودی اجازه تبلیغ دین ندارد، پس تبلیغ در دین یهودیت ممنوع است و آیین یهودیت یک دین نژادی بوده و مختص به نسل اسحاق(ع) است.

نژاد و دین یهود از دیدگاه قرآن کریم

برخی معتقدند قرآن کریم برای تفکیک بین نژاد یهودیان و آیین یهودیت از دو اصطلاح «الیهود» و «بنی اسرائیل» استفاده می‌کند به این صورت که هر گاه می‌خواهد از اولاد اسحاق (ع) نام ببرد و آنان را از جهت نژادی مورد اشاره قرار دهد، از لفظ «بنی اسرائیل» استفاده می‌کند و هر گاه می‌خواهد از این افراد به عنوان پیروان یک آیین نام ببرد از اصطلاح «الیهود» بهره می‌گیرد.

اما بانگاهی ظریف تر در می یابیم که در قرآن طرفِ مقابل عهد خداوند، بنی اسرائیل ذکر شده نه پیروان آیین یهود.[5] از نص صریح قرآن کریم نتیجه می شود که اوامر و نواهی منقول در تورات و بطور کلی «دین یهود» مختص به بنی اسرائیل است و بس. بر این اساس از نگاه قرآن کریم، یهود و بنی اسرائیل مترادف می باشند. موید این ادعا، آیاتی از قرآن کریم است که بیان می دارد تنها پیامبر خاتم دعوت جهانی داشته (اعراف 158) و سایر انبیا از جمله انبیای بنی اسرائیل دعوتشان متوجه قوم خودشان بوده است. (نوح 1-2)

نژاد و دین یهود از منظر تورات

مطابق آیات متعدد تورات ، خداوند سرزمین موعود (نیل تا فرات) را به نسل ابراهیم وعده داده[6] و در جایی دیگر همین وعده را به نسل اسحاق (فرزند دوم ابراهیم) مختص کرده است .[7] پس تمام اعمال و دستوراتی که در راستای تصرف ارض مقدس برای یهودیان صادر شده مربوط به نسل اسحاق(ع) است.

از سوی دیگر با نگاهی به فصل پنجم سفر تثنیه در می یابیم خداوند عهدش را با قوم اسرائیل بسته و آنان را برگزیده و عنایات خاصه اش مختص به قوم و نژاد اسرائیل است و قابل تعمیم به غیر یهودیان پیرو آیین یهودیت نیست.
 
یهودی چینی در حال نماز
با امتزاجات نژادی شدید در دنیای کنونی، تعاریف سنتی ناقص بنظر می رسند.

نقصان تعریف یهودی در دنیای امروز

طبق تعاریف تورات، تلمود، قرآن کریم و منابع دینی یهود و اسلام، «دین یهود» متعلق به «نژاد یهود» بوده و مختص به نسل اسحاق(ع) است. اما این تعریف سنتی از «یهود»، امروزه عملاً تغییر یافته و می بینیم که بسیاری از یهودیان دنیا یا نژاد یهودی ندارند و یا کمترین خصوصیات ژنتیکی نژاد یهود را دارا می باشند. همچنین وجود یهودیان سیاه پوست، چینی و هندی نشان دهنده این نکته است که برخی یهودیان از نژادهای غیر یهود به این دین پیوسته اند و این روند همچنان ادامه دارد.

برخی برای رفع نقص از تعریف سنتی ، تعریف جدیدی ارائه کرده و اطلاق لفظ «یهودی» را بر شهروندان رژیم اشغالگر قدس صحیح دانسته اند که در این تعریف نیز تکلیف یهودیان غیر اسرائیلی نامشخص است.

نتیجه گیری

همانطور که گذشت برخی اصل را، بر یهودی بشمار آوردن «غیر یهودیان تغییر دین داده» می گذارند و بدین نحو سعی دارند تعاریف تورات را تفسیر و تغییر دهند و تعریفی نو ابداع کنند.

لیکن حقیقت آن است که مبنا، ملاک و اصل، تورات است و برای یافتن پاسخ این سوال که «یهودی کیست؟» باید به تورات رجوع کنیم. حوادث، گذر زمان و تغییرات فیزیکی و ژنتیکی خللی بر نص تورات وارد نکرده و ورود غیر یهودیان موجب تعویض قوانین نژادی تورات نمی گردد.

همانطور که گذشت ، طبق نص صریح تورات، «یهود» فقط و فقط به نسل اسحاق(ع) اطلاق می شود و غیر یهودیان نمی توانند در آن داخل شوند بعبارت دیگر طبق متن تورات غیر یهودیانی که تغییر دین داده اند را نمی توان در این زمره بشمار آورد. برای رفعِ مشکلِ «یهودیانِ نو کیش» باید دسته جدیدی تعریف نموده و آن ها را «ملحقات به یهود» نامگذاری کرد.

بنظر می رسد پذیرش یهودیِ نوکیش - که عملی است مخالفِ تورات-  نوعی سیاست از سوی بزرگان یهود است برای رفع اتهامِ نژاد پرستی از دین یهود. لیکن حقیقت آن است که این دین، یک آیین کاملا نژاد پرستانه بوده و پیوستن غیر یهودیان به دین یهود بر خلاف نص تورات است ولو اینکه علمای یهود مجوز آن را داده باشند.
نویسنده : سید ابوالفضل ساقی

[1] . رجوع کنید به فصل 10 و 11 سفر پیدایش

[2] . رجوع کنید به فصل 16 سفر پیدایش

[3] . رجوع کنید به فصل 21 سفر پیدایش

[4] . باورها و آیین های یهودی ، الن انترمن ، ترجمه رضا فرزین ، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب ، چاپ اول ، صفحات 30 و 31

[5] .یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ ، آیه 40 سوره بقره

[6] . آیه 17 فصل 22  وآیه 7 فصل 24  و آیه 3 فصل 26 سفر پیدایش

[7] . آیه 3 فصل 26 سفر پیدایش


برچسب‌ها: یهود , صهیونیست , گردان کمیل , کمیل


تاريخ : ۱۳۹۷/۰۴/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مسئله‌ی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است

امروز متأسّفانه هستند حاکمانی در این منطقه و نخبگانی در این منطقه که به ساز آمریکا میرقصند! آنچه آنها میخواهند، انجام میدهند؛ برای آنها کار میکنند علیه امّت اسلامی و علیه اسلام! اینها به ضرر اسلام است! ما هیچ انگیزه‌ای برای اختلاف با دولتهای مسلمان نداریم؛ ما معتقد به وحدتیم، ما علاقه‌مند به وحدتیم. این ایّام، ایّام هفته‌ی وحدت است. هفته‌ی وحدت را امام بزرگوار ما اعلام کرد؛ وحدت بین فِرَق اسلامی. و خدا را سپاسگزاریم که جمهوری اسلامی و ملّت ایران توانستند در عمل، بین خودشان و برادران مسلمانشان از فِرَق مختلف اسلامی، وحدت و برادری را ایجاد کنند. ما هیچ مشکلی و مسئله‌ای نداریم؛ امّا در مقابلِ این حرکت طالب وحدت، و دنبالِ حرکتِ علاقه‌مندِ به وحدت و مُستَهدِف(۱۱) وحدت، کسانی هستند که تصمیمشان بر ایجاد اختلاف و بر ایجاد جنگ است؛ سیاستشان این است و دارند دنبال میکنند این کار را.

خب چه‌کار کنیم در مقابل اینها؟ در مقابل این کسانی که سیاست آمریکا را در این منطقه دنبال میکنند، چه باید کرد؟ زبان ما زبان نصیحت است؛ بله، جهّالِ بعضی از این دولتها نسبت به ملّت ایران و جمهوری اسلامی حرفهایی میزنند که اینها قابل اعتنا نیست؛ بنای بر جواب دادن به تُرَّهات(۱۲) آنها نیست؛ ما بنای بر نصیحت داریم، ما نصیحت میکنیم. این کاری که بعضی از دولتهای منطقه، امروز دارند انجام میدهند در خدمت آمریکا، این به ضرر خود آنها است؛ این عاقبتش همانی است که در قرآن فرمود: خودشان را نابود میکنند. دشمن هر کاری بتواند، انجام میدهد. در داخل منطقه‌ی ما این تکفیری‌ها را راه انداختند برای اینکه به خیال خودشان جنگ مذهبی راه بیندازند، امّا خدای متعال توی دهن اینها زد و جنگ مذهبی راه نیفتاد و راه نخواهد افتاد. ما در مقابل تحریک‌شدگان دشمن، ایستادگی کردیم، ایستادیم و بحمدالله موفّق هم شدیم، لکن مسئله‌ی‌ آنها مسئله‌ی مزدوری دشمن بود؛ جنگ مذهبی نبود، جنگ طائفی نبود، جنگ فرقه‌ای نبود. دشمن این را میخواست؛ دشمن میخواست جنگ سنّی و شیعه راه بیندازد، منتها فرمود: اَلحَمدُللهِ الَّذی جَعَلَ اَعدائَنا مِنَ الحُمَقاء، خداوند متعال، دشمنانِ ما را احمق قرار داده. داعش در این منطقه تعداد افرادی که از سنّی‌ها کشت و نابود کرد، بیشتر بود از آن تعداد افرادی که از شیعه کشت! اینها میخواستند جنگ سنّی و شیعه راه بیندازند. خدای متعال توی دهنشان زد. مقابله‌ی ما با نیروهای تکفیری، مقابله‌ی با ظلم بود، مقابله‌ی با تحریف اسلام بود؛ مبارزه‌ی با گروهِ وحشیِ دور از اخلاق اسلامی و مدنیّت اسلامی‌ و حقیقت اسلام بود که انسانها را زنده‌‌زنده آتش میزدند‌، انسانها را زنده‌زنده پوست میکندند، خانواده‌های مسلمان را به اسارت میگرفتند و فساد سیاسی، فساد جنسی، فساد مالی، فساد عملی، همه‌جور فسادی، اینها را فرا گرفته بود. اینها عامل آمریکا بودند، عامل صهیونیسم بودند، دنباله‌هایشان هم هرجا باشند عامل آمریکا و عامل صهیونیسم‌اند. این یک واقعیّتی است؛ ما در مقابل اینها ایستادیم. دنیای اسلام اگر بخواهد به عزّت برسد، بایستی وحدت را و اتّحاد و اتّفاق را از دست ندهد. دنیای اسلام اگر بخواهد به قدرت و عزّت برسد، باید در مقابل صهیونیسم بِایستد.

مسئله‌ی فلسطین، امروز در رأس مسائل سیاسی دنیای اسلام و امّت اسلامی است. همه موظّفند از فلسطین و آزادی فلسطین و نجات ملّت فلسطین دفاع کنند و برایش مجاهدت کنند و کار کنند. [البتّه] دشمن در این زمینه هم درمانده است؛ این را بدانید. حالا اینکه ادّعا میکنند میخواهند قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام بکنند، این از عجز اینها است، از ناتوانی اینها است. در قضیّه‌ی فلسطین دستهای اینها بسته است، با این کار هم بلاشک ضربه‌ی بزرگ‌تری خواهند خورد و دنیای اسلام در مقابل اینها خواهد ایستاد؛ قطعاً دشمن نمیتواند در قضیّه‌ی فلسطین، موفّقیّت مورد نظر خودش را پیدا کند و فلسطین آزاد خواهد شد؛ تردیدی نیست که فلسطین آزاد خواهد شد. ممکن است اندکی دیرتر، اندکی زودتر، لکن قطعاً این اتّفاق خواهد افتاد و مبارزه‌ی امّت اسلامی برای نجات فلسطین ان‌شاءالله به نتیجه خواهد رسید.

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین


تاريخ : ۱۳۹۶/۰۹/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

بعد از اتمام این مذاکرات هسته ‌ای ، شنیدم صهیونیست‌ ها در فلسطین اشغالی گفتند : فعلاً با این مذاکراتی که شد ، تا ۲۵ سال از دغدغه‌ ی ایران آسوده‌ایم ؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم . بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید

در سی و نه سال گذشته همواره فلسطین به عنوان یکی از مسائل اساسی در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی مطرح بوده است و بر همین اساس سیاست منطقه‌ ای ایران بر حمایت‌ های سیاسی، نظامی و معنوی از گروه‌های مقاومت فلسطینی و همچنین تأکید بر عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی استوار بوده است. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، واژگانی چون حفظ کرامت و عزت انسان‌ها، سعادت و رفاه بشری در کل جامعه‌ی انسانی در سایه‌ی صلح، امنیت، آزادی و برابری انسان، عدم مداخله در امور دیگر کشورها، حفظ استقلال و نفی سلطه‌جویی و سلطه‌ پذیری مبنای اصولی سیاست خارجی را شکل می‌دهند.

این مسئله در رابطه‌ی ایران با دیگر کشورها نمایان است. به طور مثال، جنگ تحمیلی هشت‌ ساله و قطعنامه‌ی سازمان ملل مبنی بر متجاوز بودن عراق، نشان داد که ایران هرگز خواستار جنگ‌ افروزی نبوده است. از طرفی همزمان با آغاز مطرح شدن برنامه ‌ی هسته ‌ای، ایران به شکل داوطلبانه تمامی فعالیت‌های هسته‌ای ‌اش را تعلیق کرد تا نشان دهد که در مسیر صلح و امنیت جهانی گام برمی‌دارد. از سویی دیگر، با برگزاری چندین دور مذاکرات با قدرت‌های بزرگ، بیان داشت که از انرژی هسته‌ای ‌اش تنها در مسیر صلح‌ آمیز استفاده می‌کند. جمهوری اسلامی، هیچ گاه کشوری را، چه به شکل رسمی و چه به شکل غیررسمی، به حمله‌ ی نظامی تهدید نکرده است و همواره از برقراری صلح در منطقه و جهان حمایت کرده است. هنگامی که بحث مبارزه با تروریسم مطرح گردید، ایران علی ‌رغم مشکلات عدیده با ایالات متحده، جزء کشورهای پیشگام برای این امر بود.

از نیمه‌ی دوم قرن بیستم به بعد تهدیدهایی که از طرف رژیم جعلی صهیونیستی متوجه امنیت منطقه‌ای و جهانی شده، این رژیم را به عنوان منبع تهدید و ناامنی در دنیا معرفی کرده است. این تهدیدها از ۱۹۴۸ شروع و به جنگ هشت‌ روزه‌ی غزه و تهاجم علیه سوریه رسیده و تاریخی تاریک برای سران این رژیم رقم زده است. از سوی دیگر، جایگاه فلسطین در مناسبات منطقه‌ای و اهمیت آن در شکل گیری نظم منطقه ‌ای  وتلاش برای ارائه راهکارهای بازیابی جایگاه محوری این موضوع در مناسبات جهان اسلام از اولویت های اصلی جمهوری اسلامی بوده است.

در این میان، «مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی» فصل مشترک مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال‌های  اخیر بوده است. در سال ۹۲ این فراز از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ ای در حرم رضوی قابل تامل است:« اگر غلطی از آن‌ها [سردمداران رژیم صهیونیستی] سر بزند، جمهوری اسلامی «تل‌آویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد.» ایشان همچنین در جمع دانشجویان در روز ۱ مرداد ۱۳۹۳ با اشاره به مصائبی که بر مردم مظلوم فلسطین می گذرد افزودند: «این حوادث نمود «سیاست خشونت آشکار و مشت آهنینی» است که رژیم نامشروع و جعلی در عمر ۶۶ ساله خود، بارها و بارها با افتخار و گستاخی آن را به اجرا درآورده است. همانگونه که امام خمینی(ره) می فرمود اسرائیل باید از بین برود البته نابودی اسرائیل به عنوان تنها راه علاج واقعی، به معنای از بین بردن مردم یهود این منطقه نیست بلکه برای این کار منطقی، ساز و کاری عملی وجود دارد که جمهوری اسلامی آن را در مجامع بین المللی ارائه داده است.»

پس از آن در سال ۱۳۹۴رهبر معظم انقلاب فرمودند: «بعد از اتمام این مذاکراتِ هسته‌ای، شنیدم صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه‌ ی ایران آسوده‌ایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم. بنده در جواب عرض می کنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. ان‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت؛ ثانیاً در همین مدّت هم روحیّه‌ ی اسلامیِ مبارز و حماسی و جهادی، یک لحظه صهیونیست‌ها را راحت نخواهد گذاشت؛ این را بدانند. ملّتها بیدار شده‌اند، می دانند دشمن کیست؛ حالا دولت ها و بوق های تبلیغاتی و مانند این ها می خواهند جای دشمن و دوست را عوض کنند، امّا به جایی نمی رسند. ملّت ها –ملّت های مسلمان، بخصوص ملّت های منطقه- حواسشان جمع است و می دانند, خب، این وضع رژیم صهیونیستی و آن هم وضع‌ آمریکا.»

در فهم تازه‌ای از مناسبات منطقه‌ ای که توسط انقلاب اسلامی ایران ترویج گردید، مجموعه هویتی جهان اسلام فارغ از تفاوت‌های نژادی، قومی و مذهبی به عنوان یک امت واحده در برابر دشمنان صهیونیست قرار گرفتند که خاک مسلمانان را مورد تجاوز قرار داده بودند. این سیاست باعث گردیده است تا محور منازعات و صف بندی‌های منطقه بر اساس مقاومت /سازش استوار گردد. لذا اهمیت فلسطین به این مسئله باز می‌گردد که موضوع فلسطین عنصر مهمی در تعریف نظم منطقه‌ای و جایگاه ج.ا.ا است. قرار داشتن فلسطین به عنوان محور اتحادها و ائتلاف‌های منطقه‌ای، ضمن اینکه بیشترین فرصت‌ها را برای ملت فلسطین در راه آزادی قدس شریف فراهم می‌سازد، دارای وجوه بارزی در الگوی منافع ملی جمهوری اسلامی دارد. متقابلاً بزرگ ‌ترین تهدید برای آینده فلسطین و همچنین اصلی‌ ترین تهدید منطقه ‌ای برای امنیت ملی جمهوری اسلامی، تعاریف جدید از مناسبات منطقه‌ای است که به جای دوگانه اسلام/صهیونیسم بر مبنای مرزبندی جعلی شیعه/سنی ترویج شده از سوی نظام سلطه ایجاد شده باشد. چرا که در این میان اما رژیم صهیونیستی، از نظرها دور مانده است و موضوع فلسطین دچار غفلت گردیده است. گسترش جنگ داخلی سوریه، بحران دولت عراق در مبارزه با تروریسم، مشکلات سیاسی احزاب لبنانی، هرج و مرج در لیبی، و ظهور داعش همگی وقایعی بودند که طی همه آن‌ها سیاست رژیم صهیونیستی سکوت و تماشا توأم با رضایت بوده است.

حتی فراتر از آن «ملک سلمان»، پادشاه عربستان سعودی و «بنیامین نتانیاهو» نخست‌ وزیر رژیم صهیونیستی به عنوان دو چهره اصلی جنگ‌ طلب در منطقه، با توجه به میزان اشتراک منافعشان در مخالفت با ایران وارد عرصه جدیدی از روابط متقابل شده‌اند. اتحاد نا مقدسی که میان عربستان و رژیم صهیونیستی در حال شکل گرفتن است، چشم‌انداز جغرافیایی سیاسی منطقه را تغییر خواهد داد و بر مبنای ایده «دشمن دشمن، دوست من است» جبهه ‌بندی جدیدی را شکل خواهد داد. تلاش آمریکا نیز بر این متمرکز است که با معرفی ایران به عنوان منبع اصلی تهدیدات منطقه‌ای، رژیم صهیونیستی را به صورت دولتی فاقد تهدید در عرصه سیاست منطقه ‌ای جلوه داده و زمینه ‌های همکاری عربی – عبری را فراهم آورد. نتیجه این جبهه بندی منطقه‌ ای این است که اساساً رژیم صهیونیستی و مسئله فلسطین یک عنوان یک موضوع دسته چندم معرفی شود.

همچنان که می دانیم، اساس شکل­ گیری رژیم صهیونیستی بر تشویق یهودیان به مهاجرت از سراسر جهان به فلسطین بود. با وجود آنکه صهیونیست ­ها موفق شدند جمعیت زیادی را در رژیم جعلی خود گرد هم بیاورند، اما امروزه این رژیم با پدیده ­ای به نام «مهاجرت معکوس» مواجه شده است. در این پدیده، ساکنان سرزمین ­های اشغالی به دلایل مختلف، به ویژه ناامنی مستمر و عدم تحقق رؤیای «رفاه اجتماعی»، اسرائیل را ترک و به کشورهای دیگر مهاجرت می­ کنند.

برخی گمان می­ کنند نقطه ثقل تهدید رژیم اشغالگر قدس فقط از عوامل بیرونی مانند جریان مقاومت است؛ در حالی که در یک راهبرد جامع باید به عوامل درونی و بیرونی همزمان توجه نمود به عنوان نمونه آمریکا که در نگاه اول به عنوان حامی اسرائیل غاصب محسوب می ­شود در برخی موارد می ­توان آن را در عوامل افول این رژیم جعلی کودک‌ کش نیز لحاظ کرد.

بیش از شصت سال از اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیست‌ها و تشکیل دولت جعلی صهیونیستی “اسرائیل” می‌گذرد. البته سرزمین مقدس اسلامي فلسطین بیش از سی سال پیش از آن در اشغال دولت استعمارگر انگلیس بود و این دولت طی این سی سال زمینه اشغال فلسطین از سوی صهیونیست‌ها را با آوردن یهودیان از اقصی نقاط دنیا به آنجا فراهم ساخت. واقعیت آن است که اسرائیل پس از شصت سال از هنگام تأسیس که با اشغال توام با خشونت نظامی سرزمین فلسطین بوده است، در سراشیبی قرار گرفته و به سمت فروپاشی حرکت می‌کند و صدای لرزیدن ستون‌های این کاخ بلند و امن ادعایی صهیونیست‌ها هر روز شدیدتر و بلندتر از پیش شنیده می‌شود.

در این میان، رسانه ها اساساَ حاصل مدرنیته  و در فضای اومانیستی غرب شکل گرفته­ اند و طبیعی است که در این فضا در راستای اهداف و برنامه­ های غرب باشند. اساسا نظام رسانه ­ای غرب که هیمنه فرهنگی و تکنولوژیکی خود را بر سایر کشورها تحمیل کرده است به دنبال این است که مردم جهان، دنیا را آن طور که غرب می­ خواهد ببینند و تصویر کنند. این موضوع هم از لحاظ فرهنگی است و هم از لحاظ سیاسی, جهانی شدن که به غربی کردن جهان نیز می­توان از آن تعبیر کرد در همین راستا قابل تحلیل است.

در این بین طبیعی است که رسانه­ ها در اختیار و در راستای منافع غرب عمل کنند. در این شرایط رسانه های همواره بر قدرت اسرائیل تبلیغ می­ کنند و در مقابل جریان مقاومت و اسلام را تضعیف می­ کنند و علیه آنها تبلیغ می ­نمایند.

فرمایشات حکیمانه و دوراندیشانه مقام معظم رهبری این تصویرسازی واهی را شکست و مسلمانان و آزادی­ خواهان جهان را به افق بلندی رهنمون کرد تا در مقابل این هجمه و جوسازی غرب مرعوب نشوند و با توکل به خدا و قدرت ایمان به هدفی کمتر از نابودی دشمن پیمان ­شکن فریب ­کار خود قانع نشوند. رژیم جعلی اشغالگر قدس با چالش­های بیرونی و درونی متعددی مواجه است که موجودیت او را به خطر می­ اندازد هر چند این رژیم قصد دارد بر این عوامل سرپوش بگذارد و بعضا فرافکنی کند.

رژیم صهیونیستی در ده سال گذشته، در چهار جنگ مهم با حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطین شکست خورده است. نکته مهم در این مورد این است که اسرائیل توسط هم پیمانان غرب این رژیم به مدرن ­ترین سلاح­ها تجهیز شده بود. در جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و هشت روزه، نیروهای مقاومت از لحاظ در اختیار داشتن تجهیزات نظامی در برابر اسرائیل، اوضاع چندان مناسبی نداشتند، اما با این وجود پیروز شدند.

اما در جنگ ۵۱ روزه، اوضاع تغییر کرد و مبارزان فلسطینی با رونمایی از تجهیزات نظامی خود، اسرائیلی­ ها را غافل­ گیر کردند و شکستی دیگر را متوجه اسرائیل نمودند. اکنون که گروه های مقاومت اعلام نموده­اند به تسلیحات و موشک­ های پیشرفته ­تری نسبت به قبل دست پیدا کرده ­اند، تهدیدات امنیتی بیش از پیش موجودیت اسرائیل و بقای این رژیم را به چالش خواهد کشید. بی شک تهدیدات امنیتی یکی از مهم­ ترین دلایل مهاجرت معکوس در اسرائیل است.

بنابراین نقاط ضعف اسرائیل و آمریکا در منطقه با مقاومت فلسطینی و لبنانی در مقابل تهاجم توسعه ­طلبانه اسرائیل آشکار شد. شکست چند مرحله‌ ای این رژیم تنها در برابر جریان مقاومت در لبنان نشان داد که این رژیم و حامی اصلی آن یعنی دولت آمریکا چقدر شکننده هستند و اگر دولت‌های اسلامی خوب سازماندهی شوند به راحتی نه تنها دشمن را از دستیابی به اهداف خود در تهاجم ناکام می‌گذارند بلکه می‌توانند شکست سنگینی را بر آن تحمیل سازند.

در این بین شکست سه مرحله­ ای رژیم اشغال ­گر قدس در مقابل نیروهای حزب الله لبنان حائز اهمیت است. مرحله اول آن عقب­ نشینی نیروهای اشغالگر از لبنان پس اشغال آن از سال ۱۹۸۲ بود که با ضربات سنگین شهادت­ طلبانه مبارزان لبنانی علیه مراکز اشغالگران غربی و صهیونیستی انجام شد. مرحله دوم فرار صهیونیست‌ها در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان است. شکست بزرگ رژیم اشغالگر قدس درنبرد وعده صادق یا جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ را می‌ توان شکست مرحله‌ سوم  اسرائیل از مقاومت لبنانی دانست.

همچنین فرار از غزه پس از ۳۸ سال اشغال آن و مقاومت گسترده فلسطینیان در مناطق اشغالی و به ویژه در باریکه غزه علی رغم محاصره شدید آن، همه حاکی از قدرت جریان مقاومت و ناتوانی و ضعف اشغالگران است.

در این بین دو نکته مهم در دستاوردهای جریان مقاوت در راستای افول رژیم اشغالگر قدس قابل تبیین است:

کم رنگ شدن و از بین رفتن هراس از اسرائیل و درمیان گروه‌های مقاومت منطقه ‌ای و کشورهای منطقه و پیدا شدن و افزایش این احساس که اسرائیل را می‌توان به راحتی در جنگ‌ها شکست داد که این خود مانع مهمی در پیشبرد سیاست‌ها و برنامه‌های این رژیم در منطقه است.

ورود گسترده جوانان فلسطینی (اعم از زن و مرد) به صحنه مبارزات ضد اشغال­ گری که حاکی از تداوم و گسترش این مبارزات در آینده است. هدف قرار دادن کودکان و نوجوانان توسط صهیونیست‌ ها نیز حاکی از این نگرانی آنان است. همچنین شهادت کودکان و نوجوانان فلسطینی خود موج مخالفت ‌های ضد صهیونیستی را در سراسر جهان و حتی در میان صهیونیست‌ ها دامن زده است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: اسرائیل , صهیونیست , یهود , فلسطین


تاريخ : ۱۳۹۶/۰۹/۲۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

پیدایش صدوقیان

نهضت مکابیان حرکتی بود که یهودیان تحت حاکمیت شهریاران سلوکی ـ جانشینان اسکندر مقدونی در سوریه- پدید آوردند. اسکندر تربیت‌شده ارسطو و تحت تأثیر وی بود. او پیش از این­که عنصری نظامی باشد، عنصری فرهنگی بود. از این رو، همزمان با فتوحات سرزمین‌هایی مانند ایران، آسیای صغیر، هندوستان، سوریه و مصر به ترویج فرهنگ یونان اقدام کرد. در این فرآیند عقاید و اندیشه‌های قوم یهود مورد تهاجم تمدن یونان قرار گرفت.

گروهی از یکتاپرستان یهودی به نام «حسیدیم» در مقابل این تهاجم قیام کردند. این مقاومت تا زمان مکابیان ادامه یافت. خاندان مکابی از متتیای کاهن و پسرانش یوحنا، یهودای مکابی، الیعازار و یوناتان بودند. آنان در برابر حاکمان ستمگر سلوکی، که فرهنگ یونانی را ترویج می‌کردند، مقاومت یهودیان را رهبری کردند. قیام یهودیان یکتاپرست منجر به استقلال یهودیان شد. در این دوره، یهودیان به دو فرقه فریسیان و صدوقیان تقسیم شدند. جنگ و نزاع بین این دو گروه، حکومت صدساله مکابیان را ضعیف و زمینه را برای سلطه رومیان مساعد کرد. سرانجام یکی از سرداران رومی به نام «پومپه» بخشی از سوریه را در سال 63 ق.م از حاکمیت مکابیان درآورد. سال‌های 142 ق.م تا 63 ق.م،دوران استقلال یهود، دوره مکابیان نام دارد.

وجه تسمیه صدوقیان

نام این فرقه به صادوق بن اخیطوب که از طرف حضرت داوود (علیه السلام) به کهانت منصوب شده بود، مربوط می شود (کتاب دوم سموئیل 8:17 و 15:24). این منصب در عصر حضرت سلیمان (علیه السلام) نیز برای صادوق باقی ماند(کتاب اول پادشاهان 2:34). کاهنان بنی صادوق در کتاب حزقیال مورد تعریف و تمجید قرار گرفته اند و امانت داری آنان ستوده شده است(حزقیال 44:15)

عقاید فرقه صدوقیان

صدوقیان به جای نماز، برای قربانی اهمیت ویژه ای قائل بودند. بسیاری از کاهنان هیکل سلیمان و حاخامهای سنهدرین از این فرقه برخاستند. روابط آنان با والیان رومى نیز خوب بود. آنان منکر معاد و مخالف احکام و اصول و فروع غیر علمى- عقلى دین یهود بودند. این فرقه تنها به نبوت موسی باور داشت و انبیاء و کتب دیگر غیر از تورات را قبول نداشت. از تورات فقط اسفار پنجگانه را قبول داشتند. این فرقه به بقاى روح و جهان آخرت باور نداشت و همین جهان را دار ثواب و عقاب مى دانستند.

صدوقیان بر خود لازم می دیدند سنتهای گذشته را حفظ کنند و با تجدید نظر و تفسیر به رأی فریسیان و آداب و عادات آنان مخالفت می ورزیدند. آنان قائل به جسمانیت خدا بودند و می گفتند قربانی و هدایایی که در راه خدا می دهیم، مانند چیزهایی است که به یک پادشاه یا حاکم بشری داده می شود. صدوقیان جاودانگی نفس و قیامت را انکار می کردند و می پنداشتند سزای نیکی و بدی در همین دنیا داده می شود و در مورد اراده انسانی به اختیار مطلق معتقد بودند.

وجوه اختلاف فریسیان و صدوقیان

  1. صدوقیان معتقد بودند تورات غیر قابل تفسیر و تاویل است و باید فقط ظاهر آن را پذیرفت. اما فریسیان قائل به تفسیر و تاویل بودند.
  2. صدوقیان قائل به جسمانیت خداوند بودند (چون تورات را قابل تاویل و تفسیر نمی دانستند ظاهر آیاتی که دلالت بر تجسیم خداوند وجود دارد، مثل آیه کشتی الوهیم با یعقوب، را می پذیرفتند) اما صدوقیان قائل به عدم تجسیم خداوند بودند.
  3. صدوقیان بر خلاف فریسیان، به وجود رستاخیز، قیامت و دنیای اخروی اعتقادی نداشتند.
  4. صدوقیان معتقد بودند ملت یهود باید با سایر ملت ها ارتباط بگیرد تا از طریق داد و ستد با آن ها نیرومند گردد، اما فریسیان قائل به برتری ملت یهود بودند و معقتد بودند نباید با سایر ملت ها تعامل کرد.
  5. صدوقیان معتقد بودند عبادت باید تنها در معبد مقدس (بیت المقدس) انجام بگیرد. اما فریسیان می گفتند عبادت در هر مکانی می تواند انجام شود.

صدوقیان از منظر انجیل

صدوقیان مانند فریسیان با مسیح مخالف بودند و نام آنان به تکرار در اناجیل چهارگانه آمده است. عوام یهودى این فرقه روشنفکر را مرتد و خارج از دین مى شمردند. در عهد جدید یعنى اناجیل و رسالات رسولان از این فرقه یاد شده است. بنا به مندرجات انجیل، مقارن میلاد مسیح، میان دو فرقه فریسى و صدوقى اختلاف شدید رخ دارد. صدوقیان در اقلیت بودند و لذا مورد تهمت و آزار فریسیان قرار داشتند. در آن هنگام فریسیان با مسیح و پیروان او در جنگ و جدال بودند. «قیافا» کاهن بزرگ یهودیان فریسى به قتل عیسى فرمان و فتوى داد و آن حضرت را مرتد نامید.

کاهنان فریسى همیشه با عیسى مناظره می کردند. آن ها به او تهمت زنا مى زدند و به او اهانت و آزار مى رساندند. همین تهمت های یهودیان فریسی به حلال زادگی عیسی ابن مریم، که انعکاس آن در «تلمود» نیز یافت می شود، موجب شد مسیحیان نسبت به یهودیان شدیدا کینه بورزند و آن ها را مورد آزار و اذیت شدید در قرون وسطی قرار دهند.

تعصب و اختلافات فریسى و صدوقى باعث از میان رفتن وحدت سیاسى و مذهبى قوم یهود شد. تعالیم صدوقیان به تعالیم عیسى شباهت دارد. صدوقى ها در قبال متن کتاب مقدس رویکردى محافظه کار و لفظ گرا داشتند. بدین ترتیب آنان حکم «چشم در مقابل چشم، دندان در قبال دندان»را دقیقا به همان معنایى مى دیدند که الفاظ آن مى گفت، در حالى که تفسیر بیشتر پروشیان به تاوان پولى برمى گشت. همین انعطاف ناپذیرى روش هاى لفظ گرا، در کنار اصل اهمیت مناسک قربانى معبد براى صدوقیان، که عمدتا کاهن بودند، باعث شد که مذهب صدوقى نتواند پس از ضایعه سال 70 به حیات خویش ادامه دهد.

انقراض فرقه صدوقیان

در سال 70 میلادی، امپراطوری روم به رهبری تیتوس، به یهودیان هجوم آوردند و معبد سلیمان را برای بار دوم (بعد از اولین تخریب توسط بخت النصر) تخریب و نابود نمودند. بعد از این هجوم گسترده اثری از فرقه صدوقیان نماند.


موضوعات مرتبط: صهیونیست ، فرقه ها
برچسب‌ها: صدوقیان , یهود , صهیونیست , فرقه


تاريخ : ۱۳۹۶/۰۹/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

مروری بر تاریخچه فریسیان

نهضت مکابیان حرکتی بود که یهودیان تحت حاکمیت شهریاران سلوکی ـ جانشینان اسکندر مقدونی در سوریه- پدید آوردند. اسکندر تربیت‌شده ارسطو و تحت تأثیر وی بود. او پیش از این­که عنصری نظامی باشد، عنصری فرهنگی بود. از این رو، همزمان با فتوحات سرزمین‌هایی مانند ایران، آسیای صغیر، هندوستان، سوریه و مصر به ترویج فرهنگ یونان اقدام کرد. در این فرآیند عقاید و اندیشه‌های قوم یهود مورد تهاجم تمدن یونان قرار گرفت.

گروهی از یکتاپرستان یهودی به نام «حسیدیم» در مقابل این تهاجم قیام کردند. این مقاومت تا زمان مکابیان ادامه یافت. خاندان مکابی از متتیای کاهن و پسرانش یوحنا، یهودای مکابی، الیعازار و یوناتان بودند. آنان در برابر حاکمان ستمگر سلوکی، که فرهنگ یونانی را ترویج می‌کردند، مقاومت یهودیان را رهبری کردند. قیام یهودیان یکتاپرست منجر به استقلال یهودیان شد. در این دوره، یهودیان به دو فرقه فریسیان و صدوقیان تقسیم شدند.جنگ و نزاع بین این دو گروه، حکومت صدساله مکابیان را ضعیف و زمینه را برای سلطه رومیان مساعد کرد. سرانجام یکی از سرداران رومی به نام «پومپه» بخشی از سوریه را در سال 63 ق.م از حاکمیت مکابیان درآورد. سال‌های 142 ق.م تا 63 ق.م،دوران استقلال یهود، دوره مکابیان نام دارد.

فریسی کیست؟

کلمه فریسی در عبری به معنای عزلت طلب است. در زبان عبری به افرادی که خود را از دیگران جدا می سازند نام پروشیم (جمع پاروش به معنی جدا شده) اطلاق می شود. بدین جهت این گروه را «پروشیم» یا «فریسیان» می خواندند. این لقب بر جدایی و امتیاز آنان دلالت دارد. فریسیان به گروهی از آرامی های یهودی گفته می شود که با دو گروه صدوقی ها و اسینی ها در تضاد بودند.

فرقه فریسیان

فریسیان جزء علما و بزرگان ملت بودند، و بیشتر کرسی ها در مجلس سنهدرین به آنها تعلق داشت. این فرقه دو قرن قبل از میلاد پدید آمد و تاکنون هم اکثریت یهود از آن هستند. اصل این فرقه به فرقه حسیدیم (به معنای پارسایان) بر می گردد. فرقه حسیدیم سه یا چهار قرن قبل از میلاد برای زدودن آثار بت پرستی و انحراف میان یهودیان پدید آمد. آنان در جنگهای مکابیان شرکت داشتند و در راه دین جانبازی کردند و شهید شدند. در قرن هجدهم نیز موج تازه ای به نام حسیدیم میان یهودیان شرق اروپا پیدا شد که از این حرکت الهام می گرفت. فریسیان یک قرن قبل از میلاد از میان حسیدیم برخاستند. به عقیده ی برخی «کنیسا»، با ثبات ترین و پایدارترین نهادی بود که فریسیان بنیاد نهادند. برخی دیگر ایجاد «کنیسا» را به دورانی قبل از فریسیان منتسب می دانند.

عقاید فریسیان

فریسیان از نظر فکری با صدوقیان تضاد و مخالفت روشنی داشتند. این فرقه خدا را از جسم و صفات جسمانی منزه می دانست. همچنین در مسائل مربوط به جبر و اراده آدمی راه میانه ای را پذیرفته بود. آن ها برخلاف صدوقی ها به ملائکه، روح، دادگاه عدل الهی، قیامت و رستاخیز مردگان و همچنین اساطیر اعتقاد داشتند می داد. آن ها همچنین معتقد بودند ارواح نیک، حیات جاودانی یافته و ممکن است به بدن‏های نیک انتقال یابند (تجدید حیات)، و ارواح شریر به عذاب جاودان محکوم می‏شوند. فریسیان به عبادات از جمله نماز و غیره اهمیت می دادند و در جامعه یهود موقعیت خوبی به دست آوردند و اکثریت تابع آنان شدند.

فریسیان برخلاف صدوقی ها اعتقاد داشتند تمامی شریعت یهود که از طرف خداوند نازل شده، در تورات موسی (ع) ثبت نشده است. آن ها به تورات اکتفا نمی کردند و علاوه بر عهد عتیق که تورات مکتوب نامیده می شد، به تورات شفاهی نیز معتقد شدند. تورات شفاهی گفته های حکیمانه دانشمندان یهود است که به عقیده آنان نسل به نسل از زمان حضرت موسی (علیه السلام) برای قوم یهود باقی مانده است. آن ها از این سنت شفاهی برای تفسیر و توجیه تورات استفاده می کردند. این گفته ها در فاصله قرن دوم تا پنجم میلادی، در کتابی بسیار بزرگ به نام تلمود جمع آوری شده و زیربنای فکر و اعتقاد بنی اسرائیل قرار گرفته است.

فریسیان دارالعلم های مختلفی تشکیل دادند و اوقات خود را صرف مطالعه در دقایق تورات کردند و نکته های تازه ای به دست آوردند. به عقیده آنان در تورات حتی یک حرف کم یا زیاد یا بی مورد و فاقد معنا و مقصود نیست، بلکه درون هر حرف و کلمه ای اسراری نهفته و رموزی خفته است.

وجوه اختلاف فریسیان و صدوقیان

  1. صدوقیان معتقد بودند تورات غیر قابل تفسیر و تاویل است و باید فقط ظاهر آن را پذیرفت. اما فریسیان قائل به تفسیر و تاویل بودند.
  2. صدوقیان قائل به جسمانیت خداوند بودند (چون تورات را قابل تاویل و تفسیر نمی دانستند ظاهر آیاتی که دلالت بر تجسیم خداوند وجود دارد، مثل آیه کشتی الوهیم با یعقوب، را می پذیرفتند) اما صدوقیان قائل به عدم تجسیم خداوند بودند.
  3. صدوقیان بر خلاف فریسیان، به وجود رستاخیز، قیامت و دنیای اخروی اعتقادی نداشتند.
  4. صدوقیان معتقد بودند ملت یهود باید با سایر ملت ها ارتباط بگیرد تا از طریق داد و ستد با آن ها نیرومند گردد، اما فریسیان قائل به برتری ملت یهود بودند و معقتد بودند نباید با سایر ملت ها تعامل کرد.
  5. صدوقیان معتقد بودند عبادت باید تنها در معبد مقدس (بیت المقدس) انجام بگیرد. اما فریسیان می گفتند عبادت در هر مکانی می تواند انجام شود.

فریسیان از منظر انجیل

امور داخلی یهود در فاصله بازگشت از بابل تا خرابی دوم شهر قدس در دست حاخامهای فریسی و گاهی صدوقی بود. همچنین آنان با حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) بسیار مخالف بودند و برای تصلیب او تلاش کردند. نام فریسیان به تکرار، در اناجیل چهارگانه آمده است. فریسیان به صفت خودپرستی، کبر و ریا مشهور بودند و در ردیف مخالفان درجه یک حضرت عیسی (ع) قرار داشتند، حضرت عیسی (ع) به شدت به آنها حمله می کرد و آنها را «رهبران کوران» نامید که به تقوی و نیکی خود فخر می کنند.

فریسیان با توجه به تصویری که از آنان در «اناجیل اربعه» و «اعمال رسولان»‌ ارائه شده، طبقه ‏ای از معلمان شریعت بودند که به سبب توانایی و مهارتشان در امور شرعی و دارا بودن رهبری دینی از منزلتی والا در میان یهودیان برخوردار بودند.

فریسیان در عصر کنونی

در قرون اخیر، فریسیان از نظر شیوه عبادت و برخی مسائل ینی و فرهنگی به دو دسته تقسیم می شوند: اشکنازی و سفاردی. اشکنازی ها به یهودیان اروپا و به ویژه آلمان اطلاق می شود. این دسته از یهودیان 80 درصد جمعیت یهودیان دنیا را شامل می شود. سفاردی ها به اعقاب یهودیان اسپانیا که در چند مرحله از آن کشور رانده شدند و به کشورهای مختلف رفته اند، اطلاق می شود. عبادت یهودیان ایران به شیوه ی سفاردی است.


موضوعات مرتبط: صهیونیست ، فرقه ها
برچسب‌ها: فریسیان , یهود , صهیونیست , فرقه


تاريخ : ۱۳۹۶/۰۹/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

صهیون، نام کوهی در فلسطین است که مرکز حکومت داوود و سلیمان نبی بود. صهیونیسم نام مکتبی است که پیروان آن معتقدند قدرت و سیطره بر نیل تا فرات باید مجددا به یهود برسد.

یهودیان در طول تاریخ، همواره منتظر ظهور مسیحا و منجی از نسل داوود بودند که باید از طرف خداوند بیاید و دولت الهی را در زمین احیا کند. این عقیده که در دوران اسارت بابلی رونق پیدا کرد، و پس از دومین تخریب معبد سلیمان توسط «روم» در سال 70 میلادی، به اوج خود رسید و تا قرون وسطی و دوران آوارگی و اذیت یهودیان توسط مسیحیان اروپا، ادامه یافت. این تفکر همانند اعتقاد به منجی در سایر ادیان یهودیان را بر آن می داشت تا برای ظهور منجی خود دعا بخوانند و تعجیل ظهور او را از خدا بخواهند. در عصر روشنگری با ظهور افراد لیبرالیستی همچون «موسی مندلسون» رفته رفته دعا خواندن برای ظهور منجی از نماز یهودیان حذف شد. موسی مندلسون معتقد بود یهودی متعلق به مکانی است است که در آنجا زندگی می کند و تفکر ارض موعود خرافه ای بیش نیست.

در مقابل، ارتدکس ها شدیدا به ظهور منجی یا باصطلاح «صهیونیسم فرهنگی» معتقد بودند. صهیونیسم فرهنگی به مرور گسترش یافت و سر انجام اندیشه داشتن سرزمین و دولتی مستقل و یهودی، رشد یافت و روزنامه نگار یهودی سکولاری به نام «تئودور هرتزل» با نوشتن کتاب «دولت یهودی» این اندیشه را پر رنگ تر ساخت. تئودور هرتزل برای عملی ساختن این رویا از هیچ کوششی دریغ نکرد و تمام تلاش خود را در راستای تحقق آرمان تشکیل دولت یهودی به کار بست. شکل گیری تفکر «صهیونیسم سیاسی» با برگزاری کنفرانس های مختلفی در سال های 1897 تا 1905 میلادی به اوج خود رسید و رفته رفته بزرگان یهودی به این نظریه جامه عمل پوشاندند و برای تشکیل دولت یهودی تلاش های بسیاری کردند. هرتزل برای تشکیل دولت یهودی کشورهایی مثل قبرس، اوگاندا و آرژانتین را پیشنهاد داده بود اما این پیشنهاد مورد قبول قرار نگرفت.

با حمایت های بی شائبه و تبلیغات های فراوان و علم کردن شعار «سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین» توسط انگلیس، سرزمین فلسطین که متعلق به عرب های مسلمان بود، برای تشکیل دولت یهودی انتخاب شد. یهودیان اروپا که در جوامع غیر یهودی مسیحی از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی بسر می بردند حاضر به مهاجرت به فلسطین نبودند. طرح موضوع قتل عام یهودیان توسط ارتش نژاد پرست هیتلر که به «هولوکاست» معروف است، باعث شد رعب و وحشتی در یهودیان اروپا به وجود آید و آنان را به مهاجرت سوق دهد.

بدین ترتیب یهودیان به فلسطین مهاجرت نمودند و پس از چندی علیه مردم فلسطین دست به جنگ و اشغالگری زدند و با هجوم های وحشیانه به مردم عادی، آن سرزمین را اشغال کردند و حکومت جعلی «اسرائیل» را در 1948 میلادی تاسیس کردند. رژیم اشغالگر صهیونیستی بعد از حدود بیست سال به اراضی کشورهای همسایه نیز دست درازی کرد و در جنگ شش روزه ی ژوئن 1967 بخش هایی از خاک اردن و نیمه شرقی بیت المقدس (که مسجد الاقصی در آن واقع است) را اشغال کرد.

 


موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسب‌ها: صهیونیست , مهاجرت , یهود , اشغالگر


تاريخ : ۱۳۹۶/۰۹/۱۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


محور سیاست جدا از محور اخلاق است. این دو هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند. حاکمی که تابع اصول و روش اخلاقی باشد سیاستمدار ماهری نیست و تا زمانی که بر سریر حکومت نشسته است همواره متزلزل و در آستانه سقوط خواهد بود.

ولی حاکم عاقلی که خواهان توسعه و تحکیم حکومت خویش است، باید دو خصلت داشته باشد: هوش قوی و مکر فریبنده. صفاتی چون صراحتگویی و امانتداری که گفته میشود جزء خصلتهای والای ملی هستند، همگی در عالم سیاست از معایبند نه فضایل و به سقوط حکومتگران شتاب می بخشند. برای حکومتها این صفات از هر دشمنی که در کمین آنها نشسته باشد، گول زننده تر و شکننده تر و در متلاشی کردن و از میان بردن آنها مؤثرتر است.

رستنگاه این خصلت ها کشورها و حکومتهای گوییم است. پس، این صفات از آنهاست و آنها به داشتن این صفات سزاوارترند. زنهار! زنهار! که ما چنین صفاتی را بپذیریم.
حق ما سرچشمه اش زور و قدرت است.


موضوعات مرتبط: فرقه ها ، پیامها
برچسب‌ها: صهیونیست , پروتکل , مکر و حیله , یهود


تاريخ : ۱۳۹۵/۰۳/۳۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

الف) پیرو دین یهود

ب) وابسته به نژاد یهود

توجه به این تقسیم از آن جهت ضروری است که باید حریم پیروان آیین موسوی را از آن چه دامن یک مشت نژادپرستان تنگ‌نظر و مدعی یهودیت را آلوده است، مبرّا سازیم.

سران صهیونسیم همواره از یهودیت به عنوان یک ابزار، برای تحقّق اهداف نژادپرستانه خویش بهره برده و حتّی گاه از اظهار الحاد و بی‌دینی نیز ابایی نداشته‌اند.

ماکس نور داو از برجسته‌ترین چهره‌های نژادپرست صهیونسیم و دوست بسیار نزدیک هرتزل با سخنان قاطع و صریح خود، تأکید کرده است: «یهودیت، دین نیست، بلکه تنها مسئله‌ی خون و نژاد است.»

وی که آشکارا به کفر تظاهر می‌کرد، تورات را به عنوان یک فلسفه، کودکانه خواند و به عنوان یک نظام اخلاقی، چِندش آور شمرد و کتاب دولت یهودی هرتزل را هم‌سنگ کتاب مقدّس قرار داد.

لویس براندیس رهبر صهیونیست‌های آمریکا، در سخنرانی خود به سال 1915 اظهار داشت: «یهودیت، مسئله تعلّق خونی است.»

خود هرتزل بنیانگذار صهیونیسم سیاسی نیز، به خاخام بزرگ پاریس، آشکارا اعلام کرد: «من در طرح خود، هرگز از هیچ‌کدام از تعالیم دینی فرمان نمی‌برم.»

و در پاسخ به این پرسش که رابطه‌ات با تورات چگونه است؟ گفت: «من اندیشمندی آزادم».
هم‌چنان که مصوّبات نخستین کنفرانس صهیونسیتی (بال- 1897) به ریاست تئودور هرتزل نیز فاقد هرگونه اشاره به دیانت یهودی بود.

ولادیمیر ژابوتینسکی، چهره سرشناس دیگر صهیونیسم، می‌گفت: «من بنّایی هستم که در ساخت مبعد جدید برای پروردگارم که نامش ملت یهود است، شرکت کرده‌ام.»

این‌گونه اظهارات آشکار ملحدانه را در بیانات دیگر رهبران سیاسی صهیونیسم، هم‌چون پینسکر، کلاتزکین، حاییم وایزمن، ناحوم گلدمن، بن گوریون و… به فراوانی می‌توان یافت.

به همین دلیل است که احد هاعام معلّم روحی وایزمن گفته است:

«بیش‌تر شخصیّت‌های بزرگ ما که به لحاظ تحصیلات علمی و جایگاه اجتماعی، شایسته‌ی زمامداری در دولت یهودند، واقعاً از روح دیانت یهودی بی‌بهره‌اند.»

لائیک بودن دولت مردان رژیم صهیونیستی، موجب شده است که وابستگی نژادی در نظر آنان، بسی مهم‌تر از اعتقادات دینی رقم بخورد. از نگاه این نژادپرستان، یک یهودی هر قدر که از اصل دیانت یهود فاصله بگیرد، هرگز از قالب یهودی بودن خود خارج نمی‌شود.

دیوید دیوک عضو اسبق کنگره‌ی آمریکا، در این مورد می‌نویسد:
«شرط پذیرش مهاجر یهودی به اسرائیل، داشتن التزام دینی و باورهای یهودی نیست. مهاجر می‌تواند بی‌دین و یا مثلاً رسماً کمونیست باشد. این‌ها مهم نیست، تنها باید معلوم باشد که او از تیره‌ی یهودیان است.»

دیوک در جای دیگری از کتاب خود می‌گوید:
«دست‌کم سه چهارم یهودیان و اسرائیلیان، اعتقادی به خدا ندارند (و بی‌دینند).»


موضوعات مرتبط: فرقه ها ، پیامها
برچسب‌ها: صهیونیست , یهود , نپاد یهود , دیوک


تاريخ : ۱۳۹۵/۰۳/۳۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


در جریان گفتگوهای صلح میان اسرائیل و فلسطین که در سال‌ها 2013 و 2014 به ریاست «جان کری» وزیر امور خارجه آمریکا صورت گرفتند، «بلاک» اظهار داشت که «گروه‌های یهودی باید در طول فرآیند مذاکره خواستار حساسیت در قبال نیازهای امنیتی اسرائیل آن‌هم در یک منطقه پرتلاطم» شوند و اینکه گروه‌های مذکور «با توجه به سرسختی فلسطینی‌ها باید آماده احتمال شکست گفتگوها باشند» پروژه اسرائیل وب‌سایتی با عنوان «آری به صلح» راه اندازی کرد و در آن بر «نیاز به حضور اسرائیل در دره اردن» تأکید کرد.

این وب‌سایت با ارائه اطلاعات گرافیکی مشروح از حضور اسرائیل در دره اردن واقع در کرانه باختری دفاع کرده است و به نقل از قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل نوشته است که اسرائیل باید از «مرزهای امن و ایمن» برخوردار باشد. این وب‌سایت نگفته است که قطعنامه 242 همچنین اسرائیل را ملزم ساخته است تا به اشغال کرانه باختری پایان داده و به مرزهای قبل از جنگ سال 1967 بازگردد. این موضع در سطح بین‌المللی و از جمله توسط آمریکا موردپذیرش واقع شده است.


در سال 2009، پروژه اسرائیل به خاطر امضاهای مشکوک موجود در یکی از طومارهای ضد ایران که به سفارش این سازمان تهیه شده بود به دردسر افتاد. «اسپنسر آکرمن» در رابطه با طومار مذکور گزارش داد: «با بررسی دقیق‌تر امضاها سؤالاتی اساسی در رابطه با اصالت آنها مطرح می‌گردند. برای مثال، نام «وینس وینس» پای امضاهای شماره 84854 تا 85071 مشاهده می‌شود، هرچند پروژه اسرائیل مدعی است که این‌ها همه افراد مختلفی با نام مشابه «وینس وینس» هستند که در ایالات مختلف طومار را امضا کرده‌اند.

البته برخی از آنها از ایالات MN (مینه‌سوتا)،AZ (آریزونا)، یا PA (پنسیلوانیا) هستند که نام اختصاری‌شان قابل‌تشخیص است. با این حال، بقیه متعلق به ایالات GU، AA، XX و غیره هستند که از نام‌های اختصاری بی‌معنایی برخوردارند. امضاکننده شماره پنج «کامفیلاولی» نام دارد از شهر داوو واقع در ایالت تاریخی XX ، این موارد را صرفاً به خاطر تحت تأثیر قرار دادن خوانندگان ذکر نکرده‌ام. بخش اصلی ماجرا هنوز باقی مانده است.

پروژه اسرائیل این اسامی را به عنوان حامیان پروپاقرص تحریم‌های ایران فهرست کرده است: «ویاگرا کافمن» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 84570)؛ «پورن سکس ویدئو» از لندن، ایالت نیویورک (امضاکننده شماره 62751 تا 62756)؛ «استیوپید ویت من» که نشانی خود را ذکر نکرده است (امضاکننده شماره 83780)؛ و ایکس باکس 360 اکسسوریز» از نیویورک (امضاکننده شماره 90046) [توضیح: اسامی مذکور نام‌های واقعی نبوده و در واقع عبارات یا نام‌های مستهجن هستند]


«آکرمن» به نقل از «جنیفر لازلو میزراهی» مؤسس و رئیس پروژه اسرائیل نوشته است که «آنها جزء فعالان هستند و از طریق یک مسیر امن در فرآیند امضای طومار شرکت می‌کنند. ما 140000 فعال داریم که با ما همکاری می‌کنند. بسیاری از آنها دارای نام‌های مشابه هستند، زیرا با یکدیگر نسبت خانوادگی دارند.»

نظرسنجی‌ها و تبلیغات

تأمین مالی نظرسنجی‌ها درباره دیدگاه مردم آمریکا نسبت به اسرائیل و همسایگانش و همچنین تهیه آگهی‌های تلویزیونی با هدف ترویج یک دیدگاه اسرائیل محور درباره خاورمیانه از جمله دیگر فعالیت‌های اصلی پروژه اسرائیل محسوب می‌شوند. برای مثال، پروژه اسرائیل در اوایل سال 2004 پخش یک آگهی تلویزیونی 30 ثانیه‌ای را در آمریکا آغاز کرد که به گفته خبرگزاری «یونایتد پرس اینترنشنال» «مادران قربانیانی که در نتیجه بمب‌گذاری‌های انفجاری جان خود را از دست داده بودند» را به تصویر می‌کشید. این اقدام با هدف جلب حمایت مردم آمریکا از ساخت دیوار امنیتی حائل میان اسرائیل و کرانه باختری صورت گرفت.


شیوه‌های نظرسنجی که توسط پروژه اسرائیل مورد استفاده قرار گرفته‌اند در بسیاری موارد توسط کارشناسان نظرسنجی به باد انتقاد گرفته شده‌اند. در یک مورد در سال 2014 پروژه اسرائیل مدعی شد که نتایج یکی از نظرسنجی‌هایش نشان می‌دهند که «هر دو حزب آمریکا به طور گسترده از افزایش تحریم‌ها» علیه ایران حمایت می‌کنند. با این حال، «دینا اسملتز» از کارشناسان نظرسنجی «شورای امور جهانی شیکاگو» در این رابطه اظهار داشت که نظرسنجی مذکور بی‌طرفانه نبوده است و نتایج آن را نمی‌توان معتبر دانست.

«اسملتز» خاطرنشان ساخت که هنگامی که به طور شفاف و مستقیم از مردم سؤال می‌شد آیا آمریکا باید بر تحریم‌های ایران بیفزاید یا نه اکثریت آمریکایی‌ها (52 درصد) مخالف افزایش تحریم‌ها بودند. حمایت از رسالت جنگ‌طلبانه پروژه اسرائیل در رابطه با ایران هنگامی مشاهده می‌شد که این سازمان سؤالات نظرسنجی را به شکل مغرضانه طراحی می‌کرد و تلاش می‌کرد پاسخ‌دهندگان را به تغییر دیدگاه مجاب کند.


نظرسنجی‌ای که در ماه دسامبر 2013 توسط «فرانک لونتز» ناظر جمهوری‌خواه به نمایندگی از پروژه اسرائیل انجام گرفت نیز با انتقاداتی مواجه شد. بنابر گفته وب‌سایت موسوم به «تینک پراگرس» که به بررسی دیدگاه آمریکایی‌ها درباره ایران می‌پردازد، نظرسنجی مذکور از «گزینه‌های غبرواقع‌گرایانه‌ای» برخوردار بوده و «به پاسخ‌دهندگان نمی‌گفت که وضع تحریم‌های بیشتر در حال حاضر احتمالاً به شکست مذاکرات خواهد انجامید.»

نفوذ و ارتباطات سیاسی

پروژه اسرائیل بلافاصله پس از تأسیس به سرعت توجهات را به خود جلب کرد. برای مثال، در ماه اوت 2014 «آریمکل» سرکنسول اسرائیل در نیویورک که به تازگی به این سمت منصوب شده بود در اولین حضور خود در مراسم‌های عمومی در آمریکا در مراسمی شرکت کرد که توسط پروژه اسرائیل بر روی یک قایق تفریحی در اسکله چلسی شهر نیویورک برگزار شده بود. نشریه «نیویورک سان» در این رابطه گزارش داد: «پروژه اسرائیل که در سال 2002 تأسیس شد در میان سازمان‌های آمریکایی طرفدار اسرائیل یک تازه‌وارد به شمار می‌رود. اما به نظر می‌رسد سازمان‌هایی که در این حوزه جا افتاده‌اند از پروژه اسرائیل استقبال می‌کنند: در مراسم دیروز «مالکوم هونلین» معاون اجرایی کنفرانس روسای سازمان‌های یهودی بزرگ آمریکا و «مایکل میلر» معاون اجرایی شورای روابط جامعه یهودیان نیویورک نیز حضور داشتند.»


کنفرانس خبری پروژه اسرائیل که در تاریخ 19 جولای 2007 در عمارت کنگره برگزار شد از این هم باشکوه بود. این کنفرانس در راستای جلب‌توجه همگانی به «تهدید ایران» برگزار شد و در آن شماری از اعضای سابق و فعلی کنگره و کارشناسان معروف نومحافظه‌کار از جمله «فرانک گافنی» از اندیشکده «مرکز سیاست امنیتی» به سخنرانی پرداختند. به گزارش وب‌سایت پروژه اسرائیل، «براد شرمن» از اعضای جمهوری‌خواه کنگره، «مارک کرک» از اعضای جمهوری‌خواه کنگره (که اکنون سناتور است)، «جان پورتر» از اعضای جمهوری‌خواه کنگره، و «الیوت انگل» از اعضای جمهوری‌خواه کنگره از دیگر سخنرانان مراسم بودند. «انگل» که از اعضای هیئت مشاوران پروژه اسرائیل به شمار می‌رود در این مراسم خطاب به حضار اظهار داشت: «اینجا مونیخ ماست. ما باید به پا خواسته و به ایران بگوییم که نمی‌تواند افکار عمومی دنیا را به سخره بگیرد.»


بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری سال 2008 از جمله سناتور «جو بایدن»، سناتور «سام براونبک»، سناتور «هیلاری کلینتون» سناتور «کریس دود»، سناتور سابق «جان ادواردز»، فرماندار سابق «مایک هاکابی»، و سناتور «باراک اوباما» بیانیه‌هایی خطاب به کنفرانس خبری مذکور صادر کردند. «اوباما» در بیانیه خود گفته بود: «ایران یک کشور تحت کنترل روحانیون تندرو است که از تروریسم حمایت کرده و به طور علنی همسایگانش را تهدید می‌کند. دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای خطرناک است و ما نمی‌توانیم چنین خطری را به جان بخریم. همه کشورها باید بدانند که با اینکه تهدیدات آشکار و غیرقابل تحمل ایران متوجه اسرائیل هستند اما رفتار این کشور تهدیدی برای همه ما محسوب می‌شود.»


با اینکه بسیاری از افراد مظنون به نومحافظه‌کاری که در هیئت‌مدیره‌های سازمان‌های همفکر حضور دارند پروژه اسرائیل را نمایندگی نمی‌کنند، اما وب‌سایت این سازمان آشکارا بسیاری از گروه‌ها و شخصیت‌های تندرو را تبلیغ می‌کند. وب‌سایت مذکور آثار اندیشکده «موسسه پژوهش رسانه‌ای خاورمیانه» که توسط «میراو وورمسر» بنیان گذاشته شده است؛ «کلیفورد می» و «ولید فارس» از اعضای اندیشکده «بنیاد دفاع از دموکراسی»؛ «گافنی» و س.پی.اس؛ «دیوید ماکوفسکی» از اعضای اندیشکده «سیاست خاور نزدیک واشینگتن»؛ «ایلان برمن»؛ و «کن تیمرمن» از اعضای پروژه داده‌های خاورمیانه را تبلیغ کرده است.


بر اساس گزارش شماره 990 پروژه اسرائیل که در سال 2012 منتشر شد، درآمد این سازمان در سال 2012 بالغ‌بر 6 میلیون دلار بود که در مقایسه با سال قبل از آن یک افزایش 8/2 میلیون دلاری را نشان می‌داد .


موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ
برچسب‌ها: رسانه های ایران , اسرائیل , فلسطین , یهود


تاريخ : ۱۳۹۴/۰۸/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.