در مورد بحث مهاجرتِ «کاربران ایرانی» به سمت سیگنال در چند سطح مورد بررسی قرار گرفته و جمع بندی شده است:
از سه منظرِ امنیتی، سیاسی و فرهنگی این مهاجرت نباید انجام شود اما از منظر آیندهنگری دشمنشناسی این مهاجرت باید انجام شود. در نهایت اگر پیامرسان داخلی خوب و پرظرفیتی انتخاب شود میشود از این موج نهایتِ استفاده را برد اما در صورتی که در خصوص تبلیغ گسترده و کار اقناعی جایگزینی پیام رسان ایرانی پرظرفیتی چون روبیکا اقدامی صورت نپذیرد،انحام نشدن این مهاجرت، به صلاح است. تفصیلِ بحث در ادامه:
اول) سطح امنیتی (مخالف مهاجرت): به قطع ساختار امنیتی سیگنال رمزگشایی دادهها را به این جهت که رمزگذاری در فضای ابری انجام «نمیشود» و به صورت «سراسری» انجام میشود سختتر خواهد کرد. این که بگوییم رمزگشاییِ پایان به پایان ناممکن است حرفِ غلطی است اما این کار هزینههای بسیار زیادی را تحمیل میکند. فلذا این مهاجرت از جهت امنیتی هزینهزاست.
دوم) سطح سیاسی (مخالف مهاجرت): مهاجرتهای عمومی در فضای مجازی را باید یک پدیدهی سیاسی در نظر گرفت. همانطور که مهاجرت از وایبربه تلگرام و از تلگرام به دیگر سکوها یک رخدادِ سیاسی بودند، این مهاجرت هم یک رخدادِ سیاسی خواهد بود. تا کنون مسائلِ مهاجرتها در فضای مجازی «کاربری بهتر» یا «فیلترینگ» بوده است. اما تبدیلشدنِ مسئلهی «امنیت» و «خفای اطلاعاتی» به یک دلیل برای مهاجرت فضای مجازی میتواند تبعات شدیدِ سیاسی در سطح اجتماعی ایجاد کند. همچنین ذهنیتِ «فرار از دولت یا نظام» را در سطوحِ گوناگونِ اجتماعی (از نوجوانان تا سالمندان و از کارگران تا دانشمندان) نیز یکی دیگر از این تبعات خواهد بود. علاوه بر این، فرمها، قالب ها و سکوهای فضای مجازی خودشان حملکننده و انتقالدهندهی محتواهای فرهنگی هستند؛ بنابراین یک پلتفرمِ اساسن امنیتی مانندِ سیگنال «فرهنگِ امنیتی» را نیز به جامعه تزریق خواهد کرد.
سوم) سطح آیندهنگری-دشمنشناسی (موافق مهاجرت): تصمیم واتساپ برای اشتراکگذاری اطلاعات از دو منظر رخ داده است. ۱) رقابتِ فیسبوک با گوگل برای جمعآوری اطلاعات. ۲)جلوگیری از تجزیهی شرکت فیسبوک و جدایی واتساپ از فیسبوک. از این منظر و با توجه به این که فیسبوک از طریق اینستاگرام حجمِ عظیمی از دادههای ایرانیان را در اختیار دارد این نکته باید مدِ نظر باشد که گوگل و فیسبوک مهمترین ابزارهای فعلی دشمن علیه جمهوری اسلامی هستند. با توجه به اتفاقات اخیر و قدارهکشیهای شرکتهای تک در مقابل ترامپ پیشبینیها در مورد قدرتگرفتنِ خود کمپانیها و قرارگرفتنِ آنها ذیل بازی صهیونیستی بیش از پیش تقویت میشود. در این سناریو فیسبوک نه ابزار بل خودِ دشمن است. بنابراین شاید حتی مهاجرت عظیم به سیگنال در درازمدت به نفع جمهوری اسلامی باشد ولو آن که وضعیت ایدهآل نباشد.
چهارم)سطح فرهنگی (مخالف مهاجرت): هر نوع مهاجرت عظیم، چه در فضای فیزیکی و چه در فضای مجازی، از منظرِ مردمشناسی، یک زخم عمیق و پابرجاست که تاثیرات خودش را در ناخودآگاه عمومی و به صورت تدریجی نشان میدهد. گاهی از اوقات حفظ آرامش اجتماعی و «تلقین ثبات» باید اولین اولویت باشد. تغییرات پرشتاب میتواند احساسِ «ناامنی» و «بیخانمانی» را در سطح فرهنگی افزایش دهد و در نهایت به «از خود بیگانگی» و «بیارزششدنِ ارزشها»، «افزایش جرائم سایبری» و «شکاف نسلی» منجر شود.
نتیجه بحث :
مهاجرت از واتس اپ به یک پیام رسان بسیار قوی و پرظرفیت ایرانی چون روبیکا کاملا در مسیر منافع ملی است.ولی در صورتی که سیگنال جایگزین واتس اپ شود این مهاجرت بر خلاف منافع ملی خواهد بود
موضوعات مرتبط: فنی ، آموزش ، راهبرد و تحلیل ، سخن روز ، عمليات رواني
برچسبها: روبیکا , سیگنال , واتس آپ , منافع ملی
صهیون، نام کوهی در فلسطین است که مرکز حکومت داوود و سلیمان نبی بود. صهیونیسم نام مکتبی است که پیروان آن معتقدند قدرت و سیطره بر نیل تا فرات باید مجددا به یهود برسد.
یهودیان در طول تاریخ، همواره منتظر ظهور مسیحا و منجی از نسل داوود بودند که باید از طرف خداوند بیاید و دولت الهی را در زمین احیا کند. این عقیده که در دوران اسارت بابلی رونق پیدا کرد، و پس از دومین تخریب معبد سلیمان توسط «روم» در سال 70 میلادی، به اوج خود رسید و تا قرون وسطی و دوران آوارگی و اذیت یهودیان توسط مسیحیان اروپا، ادامه یافت. این تفکر همانند اعتقاد به منجی در سایر ادیان یهودیان را بر آن می داشت تا برای ظهور منجی خود دعا بخوانند و تعجیل ظهور او را از خدا بخواهند. در عصر روشنگری با ظهور افراد لیبرالیستی همچون «موسی مندلسون» رفته رفته دعا خواندن برای ظهور منجی از نماز یهودیان حذف شد. موسی مندلسون معتقد بود یهودی متعلق به مکانی است است که در آنجا زندگی می کند و تفکر ارض موعود خرافه ای بیش نیست.
در مقابل، ارتدکس ها شدیدا به ظهور منجی یا باصطلاح «صهیونیسم فرهنگی» معتقد بودند. صهیونیسم فرهنگی به مرور گسترش یافت و سر انجام اندیشه داشتن سرزمین و دولتی مستقل و یهودی، رشد یافت و روزنامه نگار یهودی سکولاری به نام «تئودور هرتزل» با نوشتن کتاب «دولت یهودی» این اندیشه را پر رنگ تر ساخت. تئودور هرتزل برای عملی ساختن این رویا از هیچ کوششی دریغ نکرد و تمام تلاش خود را در راستای تحقق آرمان تشکیل دولت یهودی به کار بست. شکل گیری تفکر «صهیونیسم سیاسی» با برگزاری کنفرانس های مختلفی در سال های 1897 تا 1905 میلادی به اوج خود رسید و رفته رفته بزرگان یهودی به این نظریه جامه عمل پوشاندند و برای تشکیل دولت یهودی تلاش های بسیاری کردند. هرتزل برای تشکیل دولت یهودی کشورهایی مثل قبرس، اوگاندا و آرژانتین را پیشنهاد داده بود اما این پیشنهاد مورد قبول قرار نگرفت.
با حمایت های بی شائبه و تبلیغات های فراوان و علم کردن شعار «سرزمین بی ملت برای ملت بی سرزمین» توسط انگلیس، سرزمین فلسطین که متعلق به عرب های مسلمان بود، برای تشکیل دولت یهودی انتخاب شد. یهودیان اروپا که در جوامع غیر یهودی مسیحی از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی بسر می بردند حاضر به مهاجرت به فلسطین نبودند. طرح موضوع قتل عام یهودیان توسط ارتش نژاد پرست هیتلر که به «هولوکاست» معروف است، باعث شد رعب و وحشتی در یهودیان اروپا به وجود آید و آنان را به مهاجرت سوق دهد.
بدین ترتیب یهودیان به فلسطین مهاجرت نمودند و پس از چندی علیه مردم فلسطین دست به جنگ و اشغالگری زدند و با هجوم های وحشیانه به مردم عادی، آن سرزمین را اشغال کردند و حکومت جعلی «اسرائیل» را در 1948 میلادی تاسیس کردند. رژیم اشغالگر صهیونیستی بعد از حدود بیست سال به اراضی کشورهای همسایه نیز دست درازی کرد و در جنگ شش روزه ی ژوئن 1967 بخش هایی از خاک اردن و نیمه شرقی بیت المقدس (که مسجد الاقصی در آن واقع است) را اشغال کرد.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , مهاجرت , یهود , اشغالگر