گلاب قطره قطره به دست میآید ، آن هم با چه زحمتی !
گلچینها اول صبح که میشود به باغ میروند و با چیدن گلها چه خارها که تحمل میکنند ، و بعد هم آنها را به دیگ پر از آب ریخته و میجوشانند . آبها بخار شده ، و بخارها قطره قطره میشوند ، و قطرهها در ظرفهای بزرگ جمع میشوند ، و تازه یک دیگ گلاب به دست میآید . اما همین دیگ گلاب که محصول ساعتها تلاش و کوشش است . با یک چشم بر هم زدن میتوان لگد کرد و همه را زیر دست و پا ریخت . حالا اگر شما جای گلابگیر باشی چه حالی پیدا میکنی؟
عزیز من ! جان من ! آبرو مثل گلاب است و به قول قدیمیها مثقال مثقال جمع میشود یعنی یک شبه به دست نمیآید ، بلکه آنقدر باید در زندگی خود گل بکاری تا چند قطره آبرو به دست آوری . اما ببین بعضیها چه دلی دارند، همین آبرو را یک شبه ، یک باره، و با یک حرف همه را میریزند.
قبول کن که سخت است .
به همین خاطر است که خدا روی آبروی مردم سخت حساس است .
تا جایی که امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود :
« مَن تَتَبّعَ عَورات الناسِ کَشَفَ اللهُ عَورَتهَ »
یعنی هر کس در زندگی مردم سَرَک بکشد و عیب و ایراد آنها را دنبال کند ، خداوند عیب و ایراد او را فاش و بر ملا میسازد .
و در حقیقت با این کار خداوند میخواهد به آدمی بفهماند که آبروی مردم ریختن خیلی تلخ است و تا نچشی نمیفهمی ، پس بچش!
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسبها: گلاب , زحمت , آبرو , حقيقت
به شرح زیر است:
بسمه تعالی
پس
از انتخابات ۲۴ خرداد و شروع وزيدن نسيم دولت تدبير و اميد علي رغم
فشارهاي سالهاي گذشته و خون دلهاي خورده شده طي اين سالها اميد به آينده
التيام بخش ترين مرهمي بود كه دردهايمان را تسكين مي داد.
هر چند نيك مي
دانيم كه بخاطر سابقه كاري و اشراف كاملتان بر عملكرد اين سازمان نيازي به
تكرار نيست ولي با توجه به تحركات اخير اين جماعت تازه به دوران رسيده كه
در روزهاي پاياني حياتشان در اين سازمان ، دست به اقدامات جديد و
خرابكاريهايي مي زنند كه ابعادش مدتها بعد از رفتن اين بزرگواران! معلوم
خواهد شد .
بقيه در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: راههای نفوذ
برچسبها: نامه , بصيرت , حقيقت , باطل
ادامه مطلب
اشاره: خواهش میکنم این مطلب را با نگاه حق و باطل نخوانید. خودم با زبان خودم دارم میگویم که نه کسی را حق دانستم و نه کسی را باطل. یعنی هرگز نگفتم ما حقیم و اصلاح طلبان باطل! چرا باید چنین چیزی بگویم؟ اشاره من به مختار و حوادث تاریخی، فقط از جهت عبرت گرفتن است. ضمنا نقدی است بر رفتار سیاسی اصولگراها، نه اصلاحطلبان
ما چوب حجت و بصیرت رفاعه ها را می خوریم!
این روزها دوست دارم سریال مختارنامه را دوباره ببینم. مخصوصا آن قسمتهایی که بصیرت آدمها را در معرض آزمایش قرار میدهد. حیف که خیلی از ماها اهل عبرت گرفتن نیستیم. به وقت شعار، اهل ادعاییم اما زمان عمل، عقل و تدبیرمان را تعطیل میکنیم.
در روزهای گذشته بارها با کسانی هم کلام شدم که برایم از حجت و تکلیف شرعی میگفتند. حرف زدن با این جماعت واقعا سخت بود. حرف من این بود که فهم و درک و تفسیرتان از حجت و تکلیف اشتباه است. ما هم می گوییم حجت، ولی کدام حجت؟ کدام تکلیف؟ کدام بصیرت؟ بصیرتی که فقط تا نوک بینی صاحب بصیرت را به او نشان میدهد؟ بصیرتی که دنیای پر پیچ و خم سیاست را نمیفهمد؟ بصیرتی که خودش را در تار و پود تحجر و تعصب زندانی میکند؟ بصیرتی که نتیجهاش پیروزی رقیب میشود؟
حجتی که در لایههای تنگ و تاریک محافل حزبی و جناحی بدست آید و مصالح عالی نظام و انقلاب را تشخیص ندهد حجت نیست، حتی اگر برایش دلیل شرعی بتراشند. تکلیفی که نتواند مصلحت حزبی را فدای مصلحت ملی کند، تکلیف شرعی نیست.
حجت شرعی برای کسی که ادعای ولایتمداری دارد، در هر کاری از جمله انتخابات، ناظر به دفاع از انقلاب و ولایت است. یعنی خروجی همه تصمیمها باید به آن هدف اصلی برسد. پس این چه حجت شرعی بود که عملا به ضرر گفتمان انقلاب تمام شد؟! وقتی همه نظرسنجیها، رای پایین نامزد اصلح شما را نشان میداد؛ آیا اصرار بر ماندن، تکلیف و حجت شرعی بود؟ آیا تکلیفتان همین بود که با حجت شرعی و رای پاکتان کسانی را سر کار بیاورید که چهار سال بلکه هشت سال تمام منتظر این لحظه بودند؟
متن كامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: حجت ما , مختارنامه , بصيرت , راي
ادامه مطلب