وّ طعّنّ بِرُمْحّینِ و حضرت علی(ع) با دو نیزه ضربه می زد
توضیح : علی(ع) مردی استثنائی در علم ، عبادت، خدمت و جنگ بود .
آن چنان که هزار باب علم بر او گشوده شده بود ،
در 24 ساعت 1000 رکعت نماز می خواند و1000 برده در راه خدا آزاد نموده
ودر جنگ نیز با دو شمشیر و نیزه می جنگید .
او چون امت واحده بود، همچنان که قرآن در وصف ابراهیم می فرماید :
ابراهیم به تنهایی یک امت است .
حضرت در وصف خود می فرماید :
منم مرگ کُشنده، فرو رونده در کام مرگ و خاطرات در شب های خواب آلودگی دیگران،
جنگجویی با دو شمشیر سنگین و دونیزه طولانی (بحار: ج29/ص141).
در تاریخ آمده است:
روزی معاویه به عبدالله بن زبیر که ادعای جنگیدن با علی(ع) را در جنگ می نمود گفت :
اگر چنین بود او حتما تو را وپدرت را با دست چپ می کشت
در حالی که دست راست او همچنان خالی برای کشتن دیگران بود
(دانش نامه امیرالمومنین(ع): ج9/ص488).
موضوعات مرتبط: شرح مختصر 110 صفت حضرت امیر (ع)
برچسبها: حضرت امیر , صفات , شرح مختصر , 110
مّن ضّرّبّ بِسّیْفّین حضرت علی (ع) کسی است که با دو شمشیر می جنگید.
توضیح: یکی از برترین فضائل حضرت علی(ع) فضیلت جنگاوری و کوشش خستگی ناپذیر ایشان در راه اجرای عدالت ودفاع از دین حق بود. قرآن کریم در بیان فضیلت مجاهدان می فرماید: و خدا مجاهدان را بر نشستگان (از جنگ) به اجر وثوابی بزرگ برتری داده است(سوره نساء، 95). در میان انسانها،عده ای گوی سبقت را ربوده و توفیق حضور در صحنه های نبرد(فی سبیل الله) را می یابند واز بین این افراد، تعدادی به خاطر لیاقت وشجاعت وهمت بیشتر، چند برابر دیگران تلاش می کنند وبه عنوان پیشغراول و خط شکن می جنگند. حضرت علی(ع) از زمره ی این افراد بود ودر میان جنگاوران اسلام، پر افتخارترین و شجاعترین آنها به شمار می رفت، چرا که او در میدان رزم با دو شمشیر می جنگید. علامه مجلسی(ره) در توضیح مراد از نبرد حضرت علی(ع) با دو شمشیر چند احتمال را بیان می کند: 1. مراد از سیفین یکی شمشیر تنزیل است که منظور جنگ در زمان حیات پیامبر(ص) در برابر کفار است و دیگری شمشیر تاویل است که منظور جنگ پس از پیامبر با مسلمانان منافق است. 2. مراد از نبرد با دو شمشیر،جنگیدن همزمان با دو شمشیر است. 3. مراد از نبرد با دو شمشیر، این است که، معمولا در جنگها به خاطر شدت ضربات حضرت علی(ع) شمشیر خم ویا کج شده و از کارایی می افتاد، لذا حضرت آن شمشیر را رها کرده وبا شمشیر دیگری نبرد را ادامه می دادند. 4. مراد از نبرد با دو شمشیر این است که ذوالفقار حضرتش از هر دو طرف تیز شده بود. گویی با دو شمشیر می جنگیدند که در رفت با ضربه ای ودر برگشت با ضربه ای دیگر، دشمنان را به زمین می افکندند. حضرت علی(ع) در حال برگشت از جنگ احد در حالی که بیش از 60 زخم در بدن داشت شمشیر ذوالفقار را به فاطمه(ص) داد و چنین فرمود(دانش نامه امیرالمومنین، ج1/ص185):
ای فاطمه این شمشیر را بگیرکه نکوهش شده نیست/ ومن نیز نه ترسو و نه مستحق ملامتم
به جانم سوگند به خاطر دوستی احمد جنگیدم/ و در اطاعت پروردگاری که به بندگانش مهربان است
وشمشیر را در کفم چون شهاب می جنباندم/ با آن گردن و ستون بدن را در هم می شکستم.
موضوعات مرتبط: شرح مختصر 110 صفت حضرت امیر (ع)
برچسبها: حضرت امیر , صفات , شرح مختصر , 110
امام علی علیه السلام به “کمیل بن زیاد"فرمود:
ای کمیل!
شیفته کسانی که نماز طولانی می خوانند و مدام روزه می گیرند و صدقه می دهند و گمان می کنند که آدمهای موفقی هستند، مباش و فریب آنها را نخور.
زیرا ممکن است که به این عبادات “عادت” کرده باشند یا بخواهند عمداً مردم را فریب دهند.
ای کمیل!
شیطان وقتی قومی را دعوت به گناهانی مثل زنا، شراب خواری، ریا و آنچه شبیه این گناهان است می نماید، عبادات زیاد را با طول رکوع و سجود و خضوع و خشوع پیش آنان محبوب می گرداند.
وقتی خوب آنها را به دام انداخت، آنگاه آنان را دعوت به ولایت و دوستی پیشوایان ظلم و ستم می نماید.
بحارالانوار ، جلد 81 ، صفحه 229
موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، سخن روز ، پیشنهاد مدیر ، مذهبی ، دعای کمیل
برچسبها: حضرت امیر , علی علیه السلام , کمیل , نصایح
یکی از خصوصیات لیبرالیسم ایرانی این است که وقتی میخواهد به تاریخ اسلام مراجعه کند، رجوعش برای درس گرفتن نیست، برای درس دادن است!
این جریان نمیخواهد از تکرار فجایعی که خون به دل ائمه اطهار(س) کرد، جلوگیری کند و خود متذکر شده و به اصحاب تذکر دهد که چه کنیم تا علی(ع) خانهنشین نشود و حسن(ع) بییاور نماند و حسین(ع) شهید نشود. بلکه دقیقا میخواهد همان فاجعه گذشته را بار دیگر در حال رقم بزند و نقشی که برای خود تعریف میکند، نقش طلحه بن عبیداللهها و ابوموسی اشعریها و عبیدالله ابن عباسها و اشعث ابن قیسها و شبث بن ربعیها و سعد ابن ابیوقاصها و عبداللهابن عمرهاست.
یعنی پرچمدار انتصاب غدیر و مدعی نصب الهی ائمه و مخالف حکومت یزید نیست، بلکه خانهنشینی علی(ع) و صلح حسن(ع) و کنار آمدن حسین(ع) با یزید را میخواهد.
شاید نتوانیم این جماعت را تغییر دهیم، اما حتما میتوانیم به مردم بگوئیم مبادا گمان کنید اینها به راه سلمان و ابوذر و محمد ابن ابیبکر و مالک اشترند، اینان اخلاف اشعریها و اشعثها هستند. اینها همان جماعتی هستند که امیرالمومنین را خانهنشین کردند و معاویه را بر تخت نشاندند و حسین(ع) را در صحرای کربلا تنها گذاشتند.
و برتری ملت ایران بر ملت حجاز در عهد رسولالله(ص) و ملت کوفه در عهد امیرالمومنین(ع) همین است که تاکنون اجازه نداده است خواص عافیتطلب و سستعنصر، حادثههای تلخ آن دوران را تکرار کنند.
موضوعات مرتبط: نفوذ
برچسبها: لیبرالیسم ایرانی , اشعث , کوفه , حضرت امیر
أَبلَغُ ما تَستَدِرُّ بِهِ الرَّحمَةَ أَن تُضمِرَ لِجَميعِ النّاسِ الرَّحمَةَ؛
مؤثّرترين وسيله جلب رحمت خدا اين است كه خيرخواه همه مردم باشى
امام علی علیه السلام
موضوعات مرتبط: مناجات حضرت امیر ، مذهبی ، دین ، پیامها
برچسبها: حضرت امیر , امام علی , جلب رحمت , رحمت خداوند
پسرم خیلی داستان های امیرالمؤمنین (ع) رو دوست داره، همه جنگهای امامعلی رو حفظه، دیگه داستان کم آورده بودم. داستان ابوبکر و سقیفه و اینارو براش تعریف کردم.
فرداش اومده میگه بابا داستان بابک رو بگو. میگم بابک کیه؟ میگه همونی که دیروز تعریف کردی، میگم ابوبکره، بابک کیه. خیلی سوسولیش کردی. فکر کردم بابک زنجانی رو میگه.
میگه بابا مگه بابک تو تیم امامعلی نبود😳
میگم مگه فوتباله؟ میگه تو جنگ خیبر مگه باهم نبودن. درست میگفت. چون تو جنگ خیبر اول ابوبکر رفت به میدان و نتونست و برگشت. بعد عمر رفت اونم نتونست و فرار کرد. پیغمبر پرچم رو دست امام علی داد و حضرت رفت با پهلوان غولپیکر اونا یعنی مرحب جنگید و اونو کشت. دشمن به قلعه خیبر پناه برد. علیمولا درب قلعه خیبر رو کند و پیروز شدند.
دیشب باهام داشت همین جنگ خیبر رو بازی میکرد. گفت تو مرحبی، منم علیمولا. یه شمشیر داد بهم یه شمشیرم خودش. چنان ضربهای زد تو کلّم که نزدیک بود فرقم شکافته بشه.
چون امیرالمؤمنین هم ضربه محکمی به سر مرحب زد که کلاهخود و سر رو باهم شکافت. پسرمم همینطوری میزنه. قدش هم نمیرسید میره از رو مبل میپره میزنه. دیگه آخراش از پشت میپرید و میزد، که گفتیم آقااا امامعلی دیگه نامردی نمیکرد از پشت بزنه. تاریخ رو تحریف نکن .
خلاصه پسرم انقدر جنگهای امامعلی رو حفظه میتونه الان براتون مطلب بنویسه😊
دوتا داستان جنگ خیبر و خندق رو از فایل صوتی استاد عباسی ولدی پسرم گوش میداد، که عالی وحماسی این داستان رو نقل میکنن، پیداش میکنم میفرستم اینجا
داستان جنگ خندق برای کودکان ۳ سال به بالا ، استادعباسیولدی
داستان جنگ خیبر برای کودکان ۳ سال به بالا ، استادعباسیولدی
قصه میلاد امیرالمومنین ، استاد عباسی ولدی
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، درباره کمیل
برچسبها: حضرت امیر , امام علی , کمیل , علی
این روزها شما وقتی اطراف حرم امیرالمؤمنین رو میبینید. کوچهها و خیابانهای منتهی به حرم پر از جمعیت، داخل حرم پر از جمعیت، هزاران نفر دور حرم خوابیدن مثل آورهها، ولی آوارهی علی(ع)...
بعد شما تاریخ رو نگاه میکنید میبینید تا تونستن امامعلی رو تخریب کردن، هر تهمتی تونستن بهش زدن، حقش رو خوردن، اصلا هر کاری میتونستن کردن تا بغض علی رو در دل پیر و جوان، کودک و بزرگسال بندازن، تا جایی که قانون دشنام بر علی(علیه السلام) رو وضع کردن. و هر کس این قانون رو اجرا نمیکرد مجازات و یا کشته میشد. جا داره یادی کنیم از مردم غیور سیستان که تنها مردمی بودن که قانون دشنام بر امیرالمؤمنین رو انجام ندادن و زیر بارش نرفتن و گفتن بهجاش مالیات میدیم و چون مردم قوی و جنگجویی هم بودن حاکم پیشنهاد اونارو قبول کرد.
خلاصه هر کاری که میتونستن کردن تا هیچکس جرات نکنه اسم علی رو به زبون بیاره، چه برسه از حُبّ علی و شیعه علی بودن حرف بزنه. هر کی اسم بچهاش رو علی میگذاشت میکشتن. هرجا علوی گیر میآوردن میکشتن. حتی روز عاشورا هم به امامحسین گفتن میکشیمت "بغضاََ لاَبیک" بخاطر بغضی که از پدرت داریم.
دونه درشتهای خلفای اموی و عباسی رو بشمرید. بالای ۲۰ تا خلیفه میشن، که خیلیاشون رو اسمهاشون هم به گوشمون نخورده، اصلا کجا هستن؟ کجا دفنن؟ مجبین معاویه کوشن؟ شیعیان یزید کجا زندگی میکنن؟ مقتدرترین و باتدبیرترین خلیفه اموی عبدالملک مروان بود که از همه بیشتر حکومت کرد، کجاست؟ طرفداراش کجای دنیا هستن؟
ولی هر کس درهر جای دنیا زندگی امیرالمومنین رو مطالعه کرد چنان شیفته شد که یا شیعه شد و یا مثل جرججرداق مسیحی گفت:《ای علی اگر بگویم تو بالاتر از مسیحی دینم نمیپذیرد و اگر بگویم مسیح از تو بالاتر است، وجدانم نمیپذیرد.》
امیرالمومنین چهارسال و اندی حکومت کرد و از درخشانترین حکومتهای دنیا ازش نام میبرن. بقیه امامهای ما یک روز هم حکومت نکردن ولی به تنهایی تاثیرات فوقالعادهای در زندگی بشری و دینی مردم گذاشتن. بارزترین مثال آن اباعبدالله الحسین (ع) است که یک روز حکومت نکرد و حتی حدیث هم خیلی کم داریم از حضرت، ولی در روز اربعین دهها میلیون نفر به زیارت آن حضرت میروند.
چهجوری میشه اینطوری؟ اتفاقی اینطوری شده؟ چرا اتفاقی دیگران اینطوری نشدن؟ جز اینه که اینها امامان حق بودند و ازجانب خدا. وخداوند هر کس رابخواهد عزت میدهد و هرکس رابخواهد ذلیل میکند (یُعزُّ مَن یَشاء و یُذّل من یشاء) وتا قیام قیامت این عزت را بیشتر خواهد کرد.
موضوعات مرتبط: مذهبی ، دل نوشته ها ، دین
برچسبها: حضرت امیر , امام حسین , اربعین , اموی