همچنین قبل از پیروزی انقلاب مادرم شبی او را به خواب می بیند که با لباس مرتبی در سالنی ایستاده و عده ای از جوانان در پیرامون او نشسته اند. مادر سوال می کند: مادر کجا هستی و چه می کنی، پاسخ می دهد: جوان ها را درس می دهم. مادر می گویند در زمانی که به دستور امام خمینی مدارس تعطیل شده و همه در اعتصاب هستند تو کلاس درس تشکیل داده ای؟ مادر این کلاس اسلام شناسی است و هرگز تعطیل نخواهد شد».
خانواده مجید شریف واقفی بعد از شهادت وی کماکان تحت فشار ساواک بودند. بنا بر اظهارات سیده مریم شریف واقفی «ما حتی بعد از شهادت ایشان هم تا پیروزی انقلاب باز تحت نظر بودیم مرتباً به ساواک احضار می شدیم و زیر فشار بودیم. و ارتباط ما با این دوستان و فامیل کم بود حتی تا پیروزی انقلاب اگر کسی به منزل همشیره (سیده مهین) به اصفهان می آمد یا با ما ارتباط داشت، او را بعداً تحت نظر می گرفتند که ببینند ارتباط وی با ما به چه صورت بوده است. فکر می کردند ما هم دنباله روی او شده ایم و به صورت تشکیلاتی عمل می کنیم... روزی یکی از اقوام دور ما به اصفهان آمده بود و یک شب در خانه خواهرم مهمان بود.
فردای آن روز که با اتوبوس به تهران رسیده بود ایشان را گرفته بودند برده بودند و شکنجه کرده بودند که چه ارتباطی داری و چه اطلاعاتی داری. به همین علت ارتباط فامیل با ما قطع شده بود. حتی دایی های ما ارتباطی با ما نداشتند، چون می ترسیدند. هر کس با ما ارتباطی پیدا می کرد مشکلاتی برای او ایجاد می شد به همین خاطر افراد مذهبی هم نمی توانستند به ما نزدیک شوند... ما بندرت می توانستیم به جلسات مذهبی برویم دو تا جلسه مخفی می رفتیم که با لو رفتن آن دیگر جایی نمی رفتیم.
از آنجایی که خانواده مجید شریف واقفی طبق درخواست ساواک به مصاحبه تلویزیونی و همکاری تن در ندادند مودر خشونت های مأموران ساواک قرار گرفتند در این رابطه سید مرتضی شریف واقفی می گوید:
«من زمان شهادت اخوی دبیر ریاضی بودم که همزمان با شهادت ایشان ممنوع التدریس شدم و الزاماً آمدیم به کادر اداره و ارتباطمان با دانش آموزان قطع شد... ما علاوه بر این که در کادر اداری قرار گرفتیم، ما را به زور از شهرضا منتقل کردند به اصفهان که تحت نظر باشیم... تا نزدیکی های پیروزی انقلاب ما تحت نظر بودیم و مرتباً احضار می شدیم.... آقای محمد واقفی نژاد، همسر مهین شریف واقفی، نیز گاه و بیگاه به ساواک احضار می شد و مورد شکنجه روحی قرار می گرفت.
متن کامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: آموزش ، راههای نفوذ ، نفوذ ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی ، پیامها
برچسبها: گروهک , منافق , رجوی , تاریخچه
ادامه مطلب
آنچه در ادامه می آید، نگاهی است مختصر به وضعیت سازمان مجاهدین خلق:
راه اندازی سازمان مجاهدین خلق ایران و ایدئولوژی التقاطی
پس از سرکوب قیام 15 خرداد، محمد حنیفنژاد (م 1317)، سعید محسن (م 1318) و سپس علیاصغر بدیعزادگان (م 1319) که هر سه دانشجو و همسال بودند و پیشتر با جبهه ملی و نهضت آزادی همکاری میکردند، درباره شیوه مبارزه به گفت وگو پرداختند و به این نتیجه رسیدند که شیوههای مسالمتآمیز، مبارزات را به جایی نخواهد رساند و تنها راه سرنگونی رژیم، مبارزه مسلحانه است. اینان در سال 1344 بدون اینکه نامی بر خود بگذارند، هسته اولیه گروه را تأسیس کردند و گروه در ابتدا به عضوگیری پرداخت. آنها توانستند علی میهندوست، عبدالرسول مشکینفام، حسین روحانی و چند نفر دیگر را به عضویت گروه درآوردند. مطالعات گروه با خواندن کتابهای بازرگان، طالقانی و کسروی و قرآن و نهجالبلاغه آغاز شد و نتیجه مطالعات ایدئولوژیک گروه تهیه چند کتاب آموزشی برای اعضا شد. یکی از مباحث عمومی گروه، تعیین استراتژی و خط مشی بود.
گروه، پس از مباحث و مطالعات فراوان به این نتیجه رسید:
1 ـ تنها راه سرنگونی رژیم شاه جنگ مسلحانه است؛
2 ـ هماکنون شرایط مبارزه مسلحانه در جامعه بالقوه موجود است و روشنفکران انقلابی میتوانند با آغاز مبارزه، این قوه را به فعل تبدیل کنند؛
3 ـ برای آغاز عملیات، احتیاج به حداقل آمادگی نظامی است.
بر این اساس، در سال 1348 کادر رهبری (حنیفنژاد، سعید محسن، باکری، بهمن بازرگانی و بدیعزادگان) تصمیم گرفتند عدهای از اعضا را برای آموزش نظامی به اردوگاههای فلسطینی اعزام کنند. نخستین گروه از جمله بدیعزادگان و تراب حقشناس به سوریه رفتند و در پایگاه شهید سلاله به آموزش نظامی پرداختند. گروه دیگری در سال بعد رهسپار دبی شدند.
گروه شش نفره به اتهام سرقت در بازار دبی دستگیر شدند. پلیس دبی پس از بازجوییهای فراوان به این نتیجه رسید که دستگیرشدگان را به پلیس ایران بسپارد. مرکزیت در تهران تصمیم گرفت با راهنماییی دفتر الفتح، هواپیمای حامل دستگیرشدگان را برباید. تصمیم عملی شد و هواپیما توسط سه نفر از اعضای دیگر، حسین روحانی، سید محمد صادق دربندی و رسول مشکینفام ربوده و به عراق برده شد. دولت عراق که به ربایندگان هواپیما مشکوک شده بود، آنها را تحت شدیدترین شکنجهها قرار داد. ربایندگان هواپیما با پا درمیانی سازمان الفتح آزاد شدند.
اعضای اصلی سازمان که عملیات ربایش هواپیما را در آسمان خلیج فارس پیروزی بزرگی تلقی میکردند، اصرار میورزیدند که گروه هر چه زودتر باید وارد عملیات شود و موجودیت خود را اعلام کند. بر این اساس، مرکزیت تصمیم گرفت مقادیری سلاح و مهمات تهیه و خود را برای رویارویی با رژیم که در تدارک برگزاری جشنهای 2500 ساله بود، آماده کند. ناصر صادق، مسئول تهیه سلاح از اعضای مرکزیت با یکی از آشنایان منصور بازرگانی به نام مراد دلفانی تماس میگیرد و چند قبضه اسلجه از وی درخواست میکند. ساواک ظاهراً از طریق دلفانی پی بهک تشکیلات میبرد و همه مراکز رفت و آمد و خانههای تیمی آنها را شناسایی میکند. پلیس در روز 1 شهریور 1350، کلیه خانههای امن تشکیلات را مورد هجوم قرار داد و موفق شد تا آبان ماه، بیشتر کادر رهبری و اعضای آن را دستگیر نماید.
چند روز بعد، پنجم مهر، بدیعزادگان و چند روز بعد مشکین فام دستگیر شدند و سرانجام در روز سی ام مهر خانه امن حنیفنژاد مورد هجوم قرار گرفت و وی به همراه چند نفر دیگر دستگیر شدند و بدین گونه با دستگیری یازده عضو مرکزیت از چهارده عضو، این تشکیلات قبل از هر عملی منهدم شد. تنها اعضای باقی مانده؛ احمد رضایی، حسین روحانی و حقشناس ـ که در آن زمان خارج از کشور بودند ـ با کمک کاظم ذوالانوار و محمود شامخی دوباره مرکزیت را راهاندازی کردند؛ ولی احمد نیز در یازدهم بهمن ماه به محاصره نیروهای رژیم درآمد و مجبور شد با سیانور خودکشی کند.
متن کامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: آموزش ، جنایات جنگی ، راههای نفوذ ، اطلاعات عمومی ، اخبار ، سیستمهای اطلاعاتی
برچسبها: گروهک , منافق , رجوی , تاریخچه
ادامه مطلب
حرم الشريف در قلهي كوه «موريا» واقعشده است و باهدف حفاظت از صخرهي مقدس نيز درست روي قله كه سنگ معراج قرار دارد،«قبة الصخره» (همان مسجدي كه داراي گنبد طلايي است و بهاشتباه سالهاست مسجدالاقصي ناميده ميشود)ساخته شد.كوه «موريا» از قله به پايين داراي شيب بسيار تندي بوده است، بنابراين براي از بين بردن آثار شيب، «قبه الصخره» را روي سكويي بنا كردند. ازاینرو ساختمان مسجدالاقصي را نيز براي آنكه كف مسجد سطح صافي داشته باشد و اثر شيب تند كوه در آن نمودار باشد، آن را در دوطبقه ساختند.طبقهي زيرين مسجدالاقصي، مسجدي روي 88 ستون مربعي شكل ساختهشده است كه راه ورودي آن از ايوان مسجدالاقصي و با یکراه پله شروع ميشود. اين مسجد زيرزميني در قسمت جنوبي نيز بهوسیلهی دروازهاي به بيرون وصل ميشود.
متن كامل در ادامه مطلب
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
ادامه مطلب
تاریخ و گزارههای تاریخی در بسیاری از منازعات ، خود بهعنوان داوری منصف می¬تواند عمل کند؛ اما اگر بدون مطالعه کافی و استناد به منابع و اسناد روشن و یا بدون تخصص لازم و یا بدون توجه به مطالب محکم تاریخی به دلیل عناد و یا ... پای گزارههای تاریخی به وسط کشیده شود و ادعاهای گزافی بدون هیچ دلیل محکمی مطرح شود، آنگاه همین تاریخ رهزن خواهد بود.
این نوشتار نقد مقاله¬ای است با عنوان «مسجدالاقصی» که پیشینه تاریخی این مکان مقدس را انکار کرده است.
الف) معنی مسجدالاقصی (بیتالمقدس)؛
ب) تاریخ ساخت بیتالمقدس یا مسجدالاقصی در اورشلیم؛
ج) فتح بیتالمقدس یا مسجدالاقصی؛
د) تخریب و بازسازی مسجدالاقصی یا بیتالمقدس؛
هـ) نماز به دو قبله.
گاه تاریخ در دست عدهای ملعبه و بازی میشود و با تغییر و تحریف گزارههای تاریخ و یا جا انداختن عبارتی از آن و یا بیان غیرواقعی و جعلی و بدون مدرک و سند قصد مشوّش کردن اذهان عمومی رادارند.
در گوشه و کنار این رهگذر تاریخی به عباراتی همچون مسجدالاقصی و یا بیتالمقدس برمیخوریم که ناخودآگاه ذهن را بهسوی سفر عظیم و معنوی معراج پیامبر اکرم(ص) هدایت میکند، ولی همان عده اندک شبهه افکن با جعل و تحریف منابع تاریخی قصد غیرواقعی نشان دادن این سفر معنوی و الهی رادارند، و در ادعای غیر عالمانه خود میگویند: مسجدالاقصی در اورشلیم چندین سال پس از رحلت پیامبر(ص) ساختهشده است، و در حقیقت "عبدالملک بن مروان" 72 سال پس از هجرت اولین کسی بود که دستور ساخت گنبد و بارگاه در آن محل داد؛ سپس نتیجه گرفتهاند که آیه «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصا الذی بارکنا حوله» جعلی و غیر وحی است و سال¬ها پس از رحلت نبی اکرم(ص) به قرآن اضافه شده است، چراکه در زمان نزول این آیه شریفه اصلاً مسجد الاقصایی نبوده است.
الف) معنی مسجدالاقصی (بیتالمقدس)
دهخدا در فرهنگ لغت خود میگوید: مسجدالاقصی اسم بیتالمقدس است که مسجدی است در شام، و جامعی است در قدس در کنار جامع عمر. و در امتاع الاسماع آمده است که مسجدالاقصی همان مسجد بیتالمقدس است و نامیده شده است به مسجدالاقصی به دلیل بعد و دوری مسافت آن با مسجدالحرام و عدهای نیز گفتهاند که به آن مسجدالاقصی گفتهاند به چند دلیل:
1- دور بودن آن از عرب؛
2- دور بودن آن از مکه؛
3- دور بودن آن از نبی اکرم (ص)؛
همچنین ایلیا نام قدیمی بیتالمقدس بوده است. ازاینجا روشن میشود که مسجدالاقصی و بیتالمقدس نام یک مکان است نه دو مکان متفاوت و جدای از یکدیگر.
ب) تاریخ ساخت مسجدالاقصی «بیتالمقدس» در اورشلیم
مسجدالاقصی یا بیتالمقدس دومین مسجدی است که حضرت ابراهیم خلیل(ع) بنای آن را نهاد. چنانچه اباذر از نبی اکرم(ص) نقل میکند که به رسول خدا(ص) عرض کردم،کدام مسجد در ابتدای امر ساخته شد؟ رسول خدا(ص) فرمودند: مسجدالحرام.
پرسیدم سپس کدام مسجد؟ فرمودند: مسجدالاقصی،گفتم با چه فاصله زمانی؟ حضرت عرضه داشتند: بافاصله 40 سال.
"مقریزی" میگوید: این از مواردی است که اهل کتاب در ذکر آن کوتاهی کردهاند، و این خبر از مواردی است که خدای تبارکوتعالی آن را اختصاص به نبی خود داده است. و در تورات شواهدی بر این مدعا میباشد؛ چنانکه در سِفر تکوین در الصحاح دوازدهم آمده است: زمانی که حضرت ابراهیم(ع) داخل زمین کنعان شد خیمه خود را در کوه شرقی بیت ایل و غربی بلاد عای نصب کردند. از این گزارش معلوم میشود که بنای اصلی مسجدالاقصی را حضرت ابراهیم خلیل(ع) نهادند، و بهمرورزمان به دست ویرانی نهاد تا اینکه در دورههای بعد به دست انبیاء بازسازی شد.
چنانچه آمده است که،بنای مسجد بیتالمقدس را داوود(ع) نهاد و قبل از تمام شدن آن از دنیا رفت و سلیمان ساخت آن را به پایان رسانید. و در خبری دیگر آمده است که سلیمان نبی در سال چهارم پادشاهی خود بنای بیتالمقدس را که به مسجدالاقصی مشهور است، آغاز کرد. این بنا را کوه اموریان در خرمنگاه ارانی بوسی بر پا کرد، که درازای آن شصت ذراع و پهنایش بیست ذراع و بلندیاش سی ذراع بود و در مدت 7 سال به پایان رسید.
در الطبقات الکبری آمده است که: یزید بن هارون از ابو امیه بن یعلی، از سالم پدر نضر نقل میکند که میگفته است چون در دوران عمر، شمار مسلمانان بسیار و مسجد برایشان تنگ شد، عمر خانههای اطراف مسجد جز خانه عباس و حجرههای همسران پیامبر(ص) را خرید. آنگاه به نزد عباس آمد و درخواست خرید خانه وی را کرد ولی عباس نپذیرفت و عمر وی را به سه امر مخیر کرد. نخست خانه را به هر قیمتی میخواهد بفروشد و بهای آن را از بیتالمال بگیرد؛ دوم: زمینی از هر جای مدینه میخواهد به او بدهد و به هزینه بیتالمال آن را برایش بسازد؛ و سوم: خانهاش را درراه خدا به مسلمانان ببخشد که آن را ضمیمه مسجد کند، عباس نپذیرفت.
عمر به عباس گفت: در این مورد هر کس را میخواهی حکم قرار بده، عباس گفت ابی ابن کعب. هر دو پیش وی رفتند و داستان را برای او گفتند. پس کعب برای ایشان داستانی که از رسول خدا(ص) شنیده بود نقل کرد.
وی گفت: «خداوند به داوود وحی فرمود برای من خانهای بساز که در آن مرا یاد کنید. داود نقشه و محل بیتالمقدس را تعیین کرد. و ازقضا خانه مردی از بنی-اسرائیل در محدوده آن قرار گرفت. داود از آن مرد خواست که خانه را به او بفروشد، ولی آن مرد نپذیرفت. داود با خود گفت خانه را بازور از او خواهم گرفت.
خداوند وحی فرمود: کهای داود دستور دادم برای من خانهای بسازی که در آن یاد من کنی. اکنون اراده کردی در خانه من زمین غصبی وارد کنی، و عقوبت تو این است که موفق به ساختن آن نمیشوی. داود عرضه داشت فرزندان من موفق میشوند؟ حقتعالی فرمود: آری یکی از پسرانت موفق میشود» در این هنگام عمر عصبانی شد و یقیه اُبی بن کعب را گرفت و او را به مسجد و در میان عدهای از اصحاب پیامبر(ص) که ابوذر نیز در میان ایشان بود آورد. و جریان ساخت مسجد بیتالمقدس و داوود را پرسید. ابوذر گفت من آن را از پیامبر(ص) شنیدم و دو تن دیگر نیز گفتند شنیدهایم.
شواهد دیگری در مورد تاریخ ساخت مسجدالاقصی «بیتالمقدس» از مقدسی در قرن چهارم است، وی مینویسد: مسجدالاقصی در گوشه خاوری شهر روبهقبله است. بناهایش از داود(ع) با سنگ¬هایی است به درازای ده ذراع یا کمتر که بسیار نقاشی و منبتکاری شده است. و در جای دیگر مینویسد: گویند در تورات آمده است که بیتالمقدس طشتی از زر است که پر از عقرب است. ابن کثیر میگوید: محمد بن اسحاق و غیر او نیز گفتهاند: مادر مریم(ع) نذر کرد که اگر خداوند فرزند پسری به او دهد وی را در خدمت بیتالمقدس قرار دهد، و در آن زمان رسم بوده است که مردم نذر میکردند یکی از فرزندانشان را در خدمت بیتالمقدس قرار دهند.
ج) فتح بیتالمقدس در اورشلیم
همانطور که در تاریخ آمده است فتح بیتالمقدس در سال 16 هجری با صلح انجام شد و عمر در هنگام ورود به شام شاهد فتح آنجا بود.
د) تخریب و بازسازی مسجدالاقصی (بیتالمقدس) در ادوار مختلف
در تاریخ آمده است که مسجدی را که سلیمان نبی بنا کرد پابرجا مانده تا آنکه "بختالنصر" به آنجا حمله کرد و بیتالمقدس را ویران کرد و هر چه طلا و نقره و جواهر در آن بود برداشت و به عراق برد. و نیز در سال 585 میلادی نیز دوباره تخریب و سپس بازسازی شد. و در دوره اسلامی در زمان عباسیان نیز بیتالمقدس براثر زلزله بخش سرپوشیده آن ویران شد و جز اطراف محراب چیزی باقی نماند.
و بازسازی مسجدالاقصی(بیتالمقدس) در دورانهای مختلف انجام شد از جمله در زمان عبدالملک بن مروان روی بناهای باقیمانده از بیتالمقدس «مسجدالاقصی» با سنگ¬های کوچک و زیبا بنا ساخته شد. و بالاخانهها برایش درست کردند تا آنکه بهتر از جامع دمشق شد.
و در زمان عباسیان نیز پس از وقوع زلزله و خراب شدن این مکان شریف به خلیفه وقت گزارش دادند که بیتالمال محلی توانایی بازسازی آن را به گونه نخست ندارد. وی به فرمانروایان کشور نوشت تا هر یکگوشهای را بر عهده بگیرند. ایشان نیز آن را استوارتر از پیش ساختند و آن بخش «پیرامون محراب» همچون خالی شگفتانگیز تا مرز ستون¬های رخام بر جا ماند. پس هر چه ستون است تازه است.
و در قسمت شمالی رواقی است روی ستون¬های رخام که آنها را عبدالله بن طاهر ساخته است. در سال 583 ق. صلاحالدین ایوبی نیز دوباره آن را تجدید بنا و مرمت کرد. و قسمت دیگر آن از قبیل دروازه و غیره در قرن 9 هجری ساختهشده است. و نکتهای که میتوان گفت کلید حل معمای شبهه افکنان است آن است که در گزارش آمده است: عبدالملک مروان دو مسجد بنام¬های اقصی و صخره را درست کرد، بنابراین اطلاق نام مسجد اقصی به مسجدی که امروزه مشهور است اصطلاح جدید و تازهای است ولی کلیه مورخین که از مسجد اقصی نام میبرند، مقصودشان تمام قسمتی است که حصارها و برج و باروها بر مبنای آن استوار است و در آن باب¬هایی قرار دارد و این همان مکانی است که هنگام اسراء و معراج پیامبر(ص) معروف و مشهور بوده است.
هـ) نماز بهسوی دو قبله
ازجمله موارد تاریخی که دلالت به شهرت بیتالمقدس «مسجدالاقصی» در زمان نبی اکرم(ص) دارد. نمازخواندن پیامبر اکرم(ص) بهسوی دو قبله است، و شاهدانی که در این باب شهادت دادهاند که قسمتی از نماز را بهسوی بیتالمقدس خواندند و قسمتی را بهسوی خانه کعبه. چنانچه از "تُویله بنت اسلم بن عمیره" نقلشده است که گفت: دو سجده را در مسجد بنی حارثه بهسوی بیتالمقدس خواندیم، پس "عباده بن بشر" آمد و خبر داد که قبله بهسوی مسجدالحرام تغییر کرده است و پیامبر(ص) قسمتی از نماز را بهسوی بیتالمقدس و قسمتی را بهسوی مسجدالحرام خواندهاند. پس همه چرخیدند بهطوریکه مردان جای زنان و زنان جای مردان قرار گرفتند.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
دکتر محمد الهندی از رهبران جنبش جهاد اسلامی در فلسطین تأکید کرد: یورشهای شهرکنشینان و نظامیان صهیونیست به مسجدالاقصی یک اقدام سازمانیافته است که دولت صهیونیستی از قبل بهمنظور تحمیل واقعیت موجود و تقسیم این مکان مقدس به لحاظ زمانی و مکانی میان یهودیان و مسلمانان برای آن طرح و نقشه طراحی کرده است. هندی گفت: رژیم صهیونیستی از سرگرم شدن عربها و مسلمانان به بحرانهای داخلی خود برای تحمیل واقعیت جدید بر قبله نخست سوءاستفاده میکند و میبیند که فقط فلسطینیان اعم از زن و مرد و پیر و جوان از این مکان مقدس دفاع و حراست میکنند. وی افزود: نیروهای ارتش و پلیس اسرائیل در شرایط کنونی فلسطینیان حاضر در مسجدالاقصی را آماج اقدامات سرکوبگرانه خود قرار دادهاند، حالآنکه این فلسطینیان به نمایندگی از امتهای عربی و اسلامی به دفاع از قبلهگاه نخست مسلمانان برخاستهاند.
به بهانه تحولات اخیر درباره مسجدالاقصی ابتدا تاریخچه این مکان مقدس را بررسی کرده و سپس به برخی شبهات در این زمینه خواهیم پرداخت.
تاریخچه
مسجدالاقصی از مهمترین مساجد اسلام و سومین مکان مقدس برای مسلمانان است. مسجدالاقصی در بخش جنوب شرقی بخش قدیمی اورشلیم واقعشده است و تا سال اول هجری، قبله اول مسلمانان بوده است. مسلمانان به مکانی که مسجدالاقصی و قبةالصخره در آن واقعشدهاند، «حرمالشریف» میگویند. اکثراً تصاویر گنبد طلایی قبةالصخره با مسجدالاقصی اشتباه گرفته میشود درحالیکه مسجدالاقصی دارای گنبدی به رنگ سبز یشمی است.
در این مکان، سابقاً پرستشگاه اورشلیم و هیکل سلیمان قرار داشت که مقدسترین مکان مذهبی برای پیروان یهودیت است. بر باور یهودیان، بقایای مهمترین معابد دین یهود در زیرمجموعه مسجدالاقصی قرارگرفته است. یهودیان محوطه پیرامون مسجدالاقصی را «کوه معبد» میخوانند.
نام مسجدالاقصی در آیه اول سوره اسراء آمده است، که اشاره به معراج و سیر شبانه پیامبر اسلام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی دارد:
سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ
منزّه است آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجدالحرام بهسوی مسجدالاقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.
مسجدالاقصی پیش از خلافت دو حاکم بنیامیه یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک، زیاد توسعهنیافته بود و به «حرم قدسی شریف» معروف بود. در سال ۶۹۱ میلادی، عبدالملک بن مروان مسجدالاقصی را در مساحت فعلی آن توسعه داد و مهمترین بنای آن معروف به قبةالصخره را ساخت.
در دوران حکومت ولید بن عبدالملک، ساخت و توسعه مسجدالاقصی ادامه یافت و شامل هفت رواق، یک رواق در وسط و شش رواق در دو سمت غربی و شرقی مسجد شد. همچنین مسجدالاقصی در این دوره صاحب ۱۱ دروازه شد که هفت دروازه آن در شمال، یک دروازه در شرق، دو دروازه در غرب و یک دروازه در جنوب قرار داشت. برای دسترسی نمازگزاران به آب پاک، ۲۵ حلقه چاه حفر شد و یک برکه کوچک برای وضو گرفتن در جلوی مسجد تدارک داده شد. در دورههای بعدی سه آبخوری به مسجد اضافه شد.
مسجدالاقصی در سال ۷۴۷ میلادی و در سال ۱۰۳۳ میلادی، براثر وقوع زلزله، تخریب گردید ولی دوباره بازسازی شد. بنیان اصلی مسجدالاقصی به دوره دو حاکم اموی یعنی عبدالملک بن مروان و پسرش ولید بن عبدالملک برمیگردد.
در روایتی از کتب شیعی، مسجدالاقصی که در قرآن آمده است نه در اورشلیم و نه درروی زمین بلکه در آسمانها اعلامشده است. البته در روایات متعدد شیعی دیگر، مسجدالاقصی همان مسجد بیتالمقدس دانسته شده، و معراج پیامبر را به مسجد بیتالمقدس دانسته است. علمای شیعی هم در تفاسیرشان منظور از معراج و اسراء پیامبر به مسجدالاقصی را مسجد شهر بیت المقدس دانستهاند. مثلاً طبرسی در مجمع البیان ذیل آیه اول سوره اسراء مینویسد: «مبدأ اسراء پیامبر مسجدالحرام و پایان آن مسجدالاقصی یعنی بیتالمقدس است. علامه طباطبایی هم در تفسیر المیزان مینویسد: «اسراء و معراج پیامبر اسلام از مسجدالحرام بهسوی مسجدالاقصی بود، و آن همان [مسجد موجود در] بیتالمقدس و همان هیکل سلیمان است که خدا آن را برای بنیاسرائیل هم مقدس گرداند. و «روایات بسیاری واردشده که مقصود از مسجدالاقصی همان بیتالمقدس است.
معمولاً گفته میشود مسجدالاقصی یکی از مقدسترین اماکن اسلامی برای مسلمانان است. مثلاً در برخی احادیث اهل تسنن گفته میشود، این مسجد، سومین حرم شریف پس از مسجدالحرام و مسجدالنبی در مکه و مدینه است. همچنین نقل است که آدم مسجدالاقصی را ساخته و زیربنای آن را چهل سال پس از ساختن بیتالله الحرام بنا به دستور خداوند نهاده است.
اما برخی احادیث در کتب اهل تشیع فضیلت مسجد اقصی را بعد از مسجد کوفه میداند. در کتاب وسائل الشیعه (و مستدرکِ آن) بابی به نام مستحب بودن اقامت در مسجد کوفه و نماز در آن، نسبت به سفر برای زیارت مسجدالاقصی وجود دارد.
در روایات شیعی دیگری هم فضیلت این مسجد حتی از مسجدالنبی هم بیشتر دانسته شده است: در روایتی از پیامبر اسلام آمده است: یک نماز در مسجد من مسجدالنبی بهتر از هزار نماز در دیگر مساجد است، بهجز مسجدالحرام و مسجدالاقصی.
در روایت دیگری از امام محمد باقر خطاب به ابوحمزه ثمالی آمده است: مساجد چهارگانه ازنظر فضیلت و ارزش عبارتاند از: مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد بیتالمقدس و مسجد کوفه؛ دعای ابوحمزه و نماز واجب در آنها برابر حج و نماز نافله در آنها برابر عمره ارزش دارد. علی بن ابی طالب هم این چهار مسجد را چهار مکان در دنیا که از قصرهای بهشتی هستند معرفی میکند.
ضمناً بیت المقدس اولین قبله مسلمانان بوده است، جایی که در دوران اولیه پیامبر اسلام بهسوی آن نماز میخواندند. و در برخی احادیث شیعیان مسجد بیتالمقدس مورد تقدیس قرارگرفته است. علمای شیعه مسجد بیتالمقدس را همان مسجدالاقصی دانستهاند. بههرحال فارغ از اعتقادات دینی مسلمانان، قدمت بیش از یک هزارساله این مسجد نیز سبب اهمیت تاریخی این مسجد است.
دولت پادشاهی اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی است. بر اساس پیماننامه صلحی که در سال ۱۹۹۴ میلادی، میان اسرائیل و اردن بسته شد، مقرر شد تا عبادت یهودیها در محوطه مجموعه مسجدالاقصی منع شود و دولت اردن متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی باشد.
مجموعه مسجدالاقصی زیر نظر مفتی بیتالمقدس اداره میشود.
یهودیان اعتقاددارند که بقایای معبد هیکل معبدی که سلیمان نبی به دستور خداوند ساخت و شرح آن در کتاب مقدس، بخش عهد عتیق آمده است در زیر مسجدالاقصی قرار دارد و برخی تندروهای یهودی برای تخریب مسجدالاقصی و احیای آن معبد تلاش میکنند.
موضوعات مرتبط: آموزش
برچسبها: آموزش , مسجدالاقصی , قبله گاه , تاریخچه
هر وبلاگ نماینده یک انسان است انسانی که در جامعه و فرهنگ خاص بزرگ شده و می تواند به بازنمایی خود در واژه ها و کلامی که می نویسد, بپردازد این بازنمایی می تواند از یک سو معرف خود فرد و سوی دیگر اجتماع و جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند باشد
هر وبلاگ نماینده یک انسان است انسانی که در جامعه و فرهنگ خاص بزرگ شده و می تواند به بازنمایی خود در واژه ها و کلامی که می نویسد، بپردازد.
این بازنمایی می تواند از یک سو معرف خود فرد و سوی دیگر اجتماع و جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند باشد.
اولین وبلاگ توسط "تیم برنرزلی" (مخترع وب) ایجاد شد، گسترش این پدیده در سال ۱۹۹۹ با آغاز به کار Pitas، نخستین سرویس ارائه دهنده وبلاگ بصورت مجانی، شتاب فوقالعادهای بهخود گرفت. تا اواسط ۲۰۰۰، بیش از یک هزار وبلاگ ایجاد و این رقم تا ۲۰۰۲ به بیش از نیم میلیون رسید.
نخستین بلاگی که چنین نامی داشت در سال ۱۹۹۴ توسط «دیو وینر» به وجود آمد. اما واژه وبلاگ برای اولین بار در سال ۱۹۹۷ توسط «جان بارگر» در سایت robot wisdom به کار برده شد. تعداد وبلاگها در آغاز بسیار اندک بود، به نحوی که تا سال ۱۹۹۹ تنها ۲۳ وبلاگ وجود داشت. این رقم در اواسط سال ۲۰۰۰ به بیش از ۱۰۰۰ و دو سال بعد به بیش از نیم میلیون رسید. اما در دسامبر ۱۹۹۰ اینترنت فعالیت خود را به صورت شبکهای جهانی آغاز کرد. ۱۵ سال بعد مطابق تحقیقات سایت internet world stats تعداد کاربران این شبکه به یک میلیارد و ۱۸ میلیون نفر (یعنی ۷/۱۵ درصد کل جمعیت دنیا) رسید.
در حال حاضر نیز به نوشته سایت ایتالیایی کانا وب بیش از ۲/۲۷ میلیون وبلاگ فعال وجود دارد و روزانه بیش از ۷۵ هزار وبلاگ به آنها افزوده میشود (البته تعداد کل وبلاگهای فعال و غیرفعال شاید از ۱۰۰ میلیون هم بیشتر باشد).
تاریخچه وبلاگ نویسی در ایران به ۱۶ شهریور ۱۳۸۰ باز می گردد. روزی که سلمان جریری اولین وبلاگ فارسی را بر سوی صفحه اینترنت قرار داد. مقاله درخشان با معرفی سیستم رایگان وبلاگ نویسی بلاگر نقطه عطفی در تاریخ وبلاگ نویسی ایران بود. در ایران نخستین وبلاگها از حدود ۵ سال پیش به وجود آمد و در حال حاضر تنها در سایت پرشین بلاگ حدود ۷۰۰ هزار وبلاگ وجود دارد. کل وبلاگهای فارسی زبان بیش از ۰۰۰/۲۰۰/۱ تخمین زده میشوند که البته فقط حدود نیمی از آنها فعال هستند در ایران نیز دسترسی مردم به اینترنت از ۱۹۹۵ آغاز شد که در سالهای نخست تعداد کاربران آن از ۲۵۰ هزار تن تجاوز نمیکرد، اما به گفته وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات این آمار تا پایان سال ۸۵ به ۱۱ میلیون کاربر میرسد. بعد از گذشت یک سال از تاریخ اولین وبلاگ آمار وبلاگ های فارسی زبان از مرز ۱۵۰۰۰ نیز گذشت و بعد از مدتی به جایی رسید که در دنیای وبلاگ بعد از زبان های انگلیسی، پرتقالی و لهستانی، زبان فارسی قرار گرفت. از کنار رتبه چهارم زبان در وبلاگ نویسی برای ایرانی ها-آن هم با این وضعیت دسترسی به اینترنت- به راحتی نمی توان گذشت.
وبلاگهای فارسی بزرگترین مزیت ایرانیان در فضای مجازی هستند. آمار و ارقام وبلاگهای فارسی در جهان حکایت از ۷۰۰ هزار وبلاگ ثبت شده و حدود ۱۰۰ هزار وبلاگ فعال (ضیایی پرور؛ ۱۳۸۴)از میان ۱۰۰میلیون وبلاگ در عرصه جهانی دارد.
عوامل موثر بر رشد وبلاگ نویسی در ایران را می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد:
۱) ویژگی هایی که" فضای وبلاگ "دارد.
۲) ویژگی هایی که به خصوصیات مردم ایران و شرایط اجتماعی و فرهنگی باز می گردد.
● وبلاگ چیست؟
وبلاگ فضایی برروی اینترنت است که در آن تازهترین نوشتهها در بالای صفحه قرار میگیرد.
این واژه ترکیبی از واژههای web و log است که امروز مردم آن را به صورت خلاصهتر یعنی بلاگ (blog) تلفظ میکنند. به فردی هم که وبلاگ مینویسد بلاگر (Blogger) میگویند.
اصطلاح وبلاگ برای نخستین بار در سال ۱۹۹۷ مطرح شد. اما وبلاگهای واقعی از اواسط دهه ۱۹۹۰ به میدان آمدند و به آنها در آن هنگام ژورنالهای آنلاین (Online Journals) میگفتند.
شکوفایی وبلاگها از پایان سال ۱۹۹۹ شروع شد و بعد از سال ۲۰۰۱ بود که رسانههای سنتی چاپی از وجود آنها مطلع شدند و به این ترتیب بود که نخستین پژوهشها درباره وبلاگها در علم روزنامهنگاری صورت گرفت.
برای نوشتن در وبلاگ به دانش بالا در زمینه HTML نیازی نیست چرا که وبلاگها از نظر سیستم مدیریت محتوا (CMS) بسیار آسان و ساده طراحی شدهاند.
● هر ثانیه یک وبلاگ متولد می شود
آخرین مطالعات مرکز رایانهای (DAVESIFRY) نشان میدهد در حال حاضر در هر ثانیه یک وبلاگ ساخته میشود.
مهمترین مواردی که در وبلاگهای نوشته میشود شامل انتشار اخبار، مسایل سیاسی، نقطه نظرات جوانان و مشکلات جامعه است.
در سال ۱۹۶۹ دو دانشگاه استانفورد و کالیفرنیا برای انجام پژوهشهایی نظامی از طریق رایانه به هم متصل شدند. این شبکه اطلاعاتی «آرپانت» نامیده میشد که آژانس طرحهای پژوهشی پیشرفته در وزارت دفاع آمریکا مأمور طراحی آن بود و هدفش مرتبط کردن رایانههایی بود که توسط ارتش، پیمانکاران و دانشگاهها پژوهشهایی برای وزارت دفاع آمریکا انجام میداد. در این زمان هنوز pcها ابداع نشده بودند.
محتوای وبلاگهای اولیه غالباً شامل: مجموعهای از لینکها و توضیحات متناسب با علاقه نویسنده بود. سپس وبلاگهایی که جنبه دفترچه خاطرات شخصی داشت به وجود آمد و در ادامه نیز شاهد وبلاگهایی تخصصی در زمینههای گوناگون همچون: نجوم، روزنامهنگاری، مذهبی، سیاسی و... بودیم.
خریدن بلاگر (بزرگترین سرویس وبلاگی) توسط گوگل (بزرگترین موتور جستوجوی اینترنتی) از مهمترین دلایل اهمیت وبلاگها در جهان امروز است، ضمن این که در حال حاضر هر جا رسانههای رسمی مثل: رادیو، تلویزیون، مطبوعات و خبرگزاریها حضور نداشته باشند این وبلاگها هستند که میتوانند کار اطلاع رسانی را انجام دهند. از جمله وبلاگ معروف «سلام پکس» که در جریان جنگ دوم آمریکا و عراق در سال ۲۰۰۳ به عنوان مهمترین منبع خبری، حتی برای بزرگترین خبرگزاریها و روزنامههای دنیا، در خصوص وضعیت شهر بغداد در آمده بود.
● انواع وبلاگها
تقسیمبندیهای متفاوتی برای وبلاگها وجود دارد مثلاً به لحاظ محتوا که آنها را به ۳ دسته تقسیم میکنند: گروهی به بیان افکار و دیدگاههای شخصی نویسنده از طریق نگارش مقاله و یادداشت میپردازند.
برخی به بیان موضوعات تخصصی در زمینههای گوناگون: مذهبی، سیاسی، هنری، علمی و... میپردازند که میتواند به صورت گروهی اداره شود. اما وبلاگها به لحاظ قالب هم بدین صورت تقسیمبندی میشوند: تصویری (photoblog) ویدیویی (videoblog) و صوتی (Aadioblog). «بلاگ یا همان وبلاگ در واقع یک نرم افزار اجتماعی و یک شبکه اجتماعی است» خیلی از بلاگرها این احساس را بیان کردهاند. در واقع بلاگر میتواند نظر خود را در مورد یک موضوع خاص بیان کند و سایرین با ملاحظه آن، نظر و اصطلاحاً Comment خود را در مورد آن موضوع بیان کنند که همین سبب میشود بلاگر نظر جامعه همفکر را نسبت به خود بداند. برای شبکه، شما به هر جفت آنها احتیاج دارید(موضوع و خواننده).
ولی به هر حال باز هم محدودیتهایی برای بلاگ کردن وجود دارد، به ویژه برای کاربرهای متخصص. از زمانی که بلاگها قابل دسترسی شدهاند، بسیاری از ابزارهای اینترنتی امکان بلاگ کردن را میدهند و هر bloger جدید و تازهکار میتواند با مراجعه به سایتهای سرویس دهنده و ایجاد یک وبلاگ که معمولا بدون هزینه هم در چنین دنیایی که بقای وبلاگ مهم است، طبیعی است تلاشها برای بالا بردن کیفیت مطالب و مستند بودن پستها بیشتر و بیشتر شود. تنها چیزی که در این میان بدیهی و غیر قابل اجتناب است، داشتن وبلاگ، به راحتی گذشته نبوده و بلاگر میبایست تلاش زیادی را برای ارتقای آن و داشتن پستهای جدید به عمل آورد و ناگزیر باید وارد دنیای ارتباطات شده و زمان زیادی را برای این امر صرف کرد.
چندین راه منحصر به فرد برای افرادی که از وبلاگها استفاده میکنند وجود دارد که به ۱۰ مورد عمومی آن اشاره میکنیم:
۱) بلاگ کردن برای ابراز و تصحیح عقاید و خصوصیات شخصی: این شاید یکی از رایجترین شکلهای استفاده از وبلاگ است. این وبلاگها، شبیه به دفتر خاطرات روزانه یا گزارش روزانه طبیعی است.
۲) بلاگ کردن برای ایجاد ارتباط با دیگر بلاگرها: در اصطلاح، بلاگرها میگویند یکی از دلایلی که ما بلاگ کردن را آغاز کردیم این بود که خواستار ارتباط با دوستان و فامیل بودیم و به جای e-mail فرستادن (یا دایره پیچ در پیچ mail) فقط بلاگ میکردیم.
۳) بلاگ کردن برای تعامل اجتماعی: صرف نظر از دوستان و آشنایان، مردم نیز میتوانند بوسیله وبلاگها صاحب یک شبکه ارتباطی- اجتماعی خوب شوند حتی اگر بلاگرها در نقاط مختلف کره زمین و کشورهای گوناگون و با فرهنگهای متفاوت باشند، میتوانند مواردی را که به آنها علاقمند هستند، طراحی و در وبلاگ بگذارند و به طور حتم، افراد بسیاری وجود دارند که به موضوع مطرح شده علاقه داشته باشند.
۴) بلاگ کردن به منظور تحصیل: در داخل این چتر حجیم تحصیلی، مردم میتوانند از وبلاگها برای روشهای آموزشی نیز استفاده کنند همچنین مربی و معلم میتوانند در پروژههای مشترک با دانشجویان و دانشآموزان همکاری کنند و یا برای بر قراری ارتباط با انجمنها و... از آن استفاده کنند.
۵) بلاگ کردن برای جستجوی کار: این کارکرد هنوز در حد رایج قرار نگرفته ولی بلاگرها میتوانند تجربیات خود را به معرض نمایش همگان بگذارند.
۶) بلاگ برای ثبت وقایع یک مسافرت: گزارش مسافرتها همیشه مورد توجه بسیاری از مردم بوده است. این به خاطر آن است که مسافرین از بلاگها برای ثبت جزئیات و موارد مثبت سفر خود استفاده میکنند. از وقتی که کافی نتها در همه جای جهان راهاندازی شدهاند، بلاگرها میتوانند در طول سفر هم، وبلاگ خود را update کنند.
۷) بلاگ برای business یا تجارت: امروزه بسیاری از داد و ستدهای تجاری از طریق وب انجام شود و بسیاری از بلاگرها میتوانند از این طریق درخواست خرید یا فروش محصولات خود را با کمترین هزینه (تقریبا بدون هزینه) در معرض تماشای دیگران قرار دهند.
۸) بلاگ برای امور سیاسی: بلاگهای سیاسی تبدیل به یک اجبار در رسانهها و خبرگزاریهای سیاسی دنیا تبدیل شده اند و حتی سیاستمداران راههایی را برای استفاده از قدرت بلاگها برای نبردهای سیاسی و یا در ارتباط ماندن با موکلان خود استفاده میکنند و حالا مردم عادی هم میتوانند حرف خود را در مورد مطالب سیاسی به راحتی بگویند.
۹) بلاگ کردن برای اطلاع و آگاهی و اعلامیههای دولتی: سازمانها و شرکتهایی که میخواهند سطح آگاهی مردم را بالا ببرند و خبرهای دولتی را گسترش بدهند با استفاده از وبلاگها منفعت زیادی میبرند. هیأتها، کلوپها، انجمنها، کمیتهها و دیگر گروهها مثل موارد ذکر شده میتوانند از بلاگ برای جذب مردم و بر قراری ارتباط استفاده کنند.
۱۰) بلاگ کردن برای سود و منفعت: بسیاری از بلاگرها از وبلاگ برای سود و منفعت خود استفاده میکنند و با راهاندازی شبکههای وبلاگی، از این روش کسب درآمد میکنند.
● ویژگیهای وبلاگها
ساختن وبلاگها بسیار راحت است فقط باید فرم مختصر و سادهای را- که بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشد- پر کرد تا صاحب وبلاگ شد. برای گذاشتن مطلب هم در آن نیاز به اتصال به اینترنت نیست میتوان مطلب را تایپ و پس از اتصال، آن را در وبلاگ Paste کرد.
وبلاگها به دلیل سهولت ساخت و استفاده از آنها و همچنین زبان سادهای که دارند به قشر خاصی از جامعه محدود نیستند یعنی از رئیس جمهوری گرفته تا حتی فروشنده یک فروشگاه میتوانند نویسنده وبلاگ باشند. اما شاید مهمترین ویژگی وبلاگها را بتوان رهایی آنها از محدودیت و قید و بند سانسور دانست. بدین ترتیب که در کلاسهای روزنامهنگاری میگویند هر رویداد تا پیش از انتشار توسط رسانهها (مطبوعات و رادیو و تلویزیون) تحت تأثیر عوامل مختلف درون سازمانی شامل:
ـ سیاستهای خبری آن رسانه
ـ تأثیر ارزشهای اجتماعی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی و... هر جامعه بر آن رسانه
ـ باورها و اعتقادات شخصی خود خبرنگار
ـ مسایل فنی مثل: کمبود جا در مطبوعات و دقت در رادیو و تلویزیون و بدون سازمانی شامل:
۱) محدودیتهای قانونی
۲) اعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی
۳) اعمال نفوذ صاحبان آگهی
۴) تأثیر گروههای فشار
۵) مخاطبان
۶) منابع خبری (روابط عمومی سازمانهای مختلف و خبرگزاریها) قرار میگیرد.
بنابر این هرگز خبری که نهایتاً به اطلاع مردم میرسد بازتاب کامل واقعیت نیست اما وبلاگها چون تحت تأثیر این عوامل نیستند (مگر باورها و اعتقادات شخصی خود نویسنده) و بهعلاوه نویسندگان آنها میتوانند هویت خود را پنهان نگهدارند، سانسور در آنها جایی ندارد، بنابر این نه تنها باعث تخلیه روانی و آرامش روحی نویسندگانشان میشوند بلکه در کل با تکثیر دیدگاهها باعث افزایش تفاوتها و سؤالها و رشد هویتهای فردی میشوند.
اما از سوی دیگر به دلیل آزادی بیان بیحد و مرزی که دارند بعضاً مطالبشان بسیار بیپروا و بی توجه به منافع ملی و مصالح ملی است و به همین خاطر گاهی نمیتوان چندان به صحت نوشتههای آنها اطمینان داشت.
از دیگر ویژگیهای مهم وبلاگها سرعت بالای به روز شدن اخبار است که حتی از رادیو هم بیشتر است مثلاً وقتی حدود ساعت ۵ صبح ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ خبر دستگیری صدام اعلام شد و مهمترین روزنامههای آمریکا در بهترین حالت ۱۰ ساعت بعد با انتشار ویژهنامهای این خبر را منتشر کردند در حالی که وبلاگها و روزنامههای الکترونیکی به صورت لحظه به لحظه به انتشار تازهترین اخبار و تصاویر پرداخته بودند.
البته وبلاگها این مزیت مضاف را هم دارند که میتوانند از طریق لینکهای متعدد، اطلاعات بیشتری در خصوص موضوع و زمینه کاری خود در اختیار مخاطبانشان قرار دهند. آخرین نکته قابل ذکر در این زمینه این است که وبلاگها میتوانند به صورت منفرد یا بعضاً هماهنگ با هم از طریق تمرکز روی موضوعی خاص نقش مؤثری در جلب توجه و تحریک افکار عمومی داشته باشند.
آمارهای منتشره در انگلیس از این نکته حکایت دارد که دردسرهای مشارکت آنلاین مخاطبان ارزش تحمل کردن را دارد. وبسایتها و وبلاگهای دیلی تلگراف سالیانه ۶ میلیون بازدیدکننده دارد، این رقم برای تایمز ۹ میلیون و برای گاردین ۵/۱۲ میلیون بازدیدکننده است و بنابراین تعجبی ندارد که جایزه بین رسانهای XMA انجمن پژوهش اینکافیج [ایفرا] نصیب گاردین در انگلیس شد. مضامین اصلی مورد مسابقه در سال ۲۰۰۶ شامل پوشش مسابقات فوتبال جام جهانی، پادکست و وبلاگ بود. برای اینکه بدانیم دنیای پلاتفرمهای چند رسانهای چه ویژگیهایی دارند باید به آرای ماریو گارسیا [Q&A with Mario Garcia] طراح روزنامه، رجوع کرد
اما روزنامه راینیش پست [Rheinische Post] در آلمان حتی پا را از این هم فراتر گذاشته است و چاپ و آنلاین را ادغام کرده است.
کلمنس باوئر (Clemens Baver) رییس هیأت اجرایی گروه رسانهای راینیش پست میگوید: هر دو عرصه چاپی و آنلاین به طرزی عالی یکدیگر را تکمیل میکنند و به لحاظ مضمونی هم عرصه سوژههای یکدیگر را گستردهتر میسازند.
این امر باعث شده تا این روزنامه دوسلدورفی هفتهای یک بار مقالات موجود در وبلاگهایش، یعنی در Opinio را نیز در قالب نسخه چاپی به چاپ برساند.
نمونه قابل اشاره دیگر در این زمینه Oh my News کره جنوبی است. این سایت نمونه بارزی از روزنامهنگاری شهروندی در جهان است که دارای ۴۰ هزار نویسنده است و هر یکشنبه نسخه چاپی آن که آمیزهای از پستهای آن است، به بازار میآید. این روند اکنون با استقبال سیاستمداران هم مواجه شده است.
گفته میشود، رومو هیون رییس جمهور کره جنوبی نخستین رییس جمهور دارای وبلاگ است. وزیر کشور فرانسه یک بلاگر بسیار فعال است و بلاگرها حرفهای فراوانی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا خواهند داشت.
آیا وبلاگنویسی به نزدیکی نفطه اوج محبوبیتش رسیده است؟ مرشدان تکنولوژی در موسسه گارتنر چنین اعتقادی دارند.
به گزارش آسوشیتدپرس یکی از ۱۰ پیشبینی این شرکت پژوهشی برای سال ۲۰۰۷ این است که شمار وبلاگنویسها در نیمه اول سال آینده میلادی در حد تقریبا ۱۰۰ میلیون تثبیت خواهد شد.
دلیل این پیشبینی به گفته داریل پلامر یکی ار محققان موسسه گارتنر این است که اغلب افرادی که به تفتن با یاداشتهای روزانه اینترنتی میپردازند، تا به حال آن را امتحان کردهاند. آنهایی که به این کار عشق میورزند خود را متعهد به ادامهدادن آن میکنند، در حالیکه دیگران از این کار خستهشده و آن را رها کردهاند.
پلامر میگوید: "بسیاری افراد به وبلاگنویسی روی آورده و بعد آن را کنار گذاشتهاند. همه فکر میکنند که چیزی برای گفتن دارند، اما زمانی که صحنه را در اختیار آنها میگذارید و از آنها میخواهید حرفشان را بزنند، تازه معلوم میشود واقعا حرفی برای گفتن دارند یا نه."
پلامر یادآور میشود که این رویداد را نباید ضربهای به وبلاگنویسی به حساب آورد، دینامیسم متوقفشدن در یک نقطه اوج همیشه رخ میدهد، گرچه هنگام بروز در مورد پدیدهای که به با سرعت زیادی محبوبیت یافته اندکی باعث غافلگیری میشود.
فضای وبلاگ بیش از چت فرصت لازم برای اندیشیدن و تعامل فکری را مهیا ساخت. اگر چت روم ها شهاب های آسمان مجازی باشند وبلاگ ها ستاره های نورانی آن هستند. وبلاگ معمولا نسبت به سایت ماهیتی پویاتر دارد. تغییرات در آن سریعتر رخ میدهد.
از طرف دیگر محتوای رسانه را می توان یکی از پر حجم ترین و دست نیافتنی ترین مجموعه داده هایی دانست که می تواند بسیار درباره جامعه سخن بگوید.
وبلاگ تنها یک دفترچه خاطرات که در نهان خانه ی وجود آدمی باشد نیست. نوشتن عنصر اصلی وبلاگ نویس است اما نوشتنی که تنها خود مخاطب آن نباشی، بلکه هر کس دیگری در این فضا اجازه یابد بخواند و علاوه بر خواندن اظهار نظر هم کند.
یکی از ویژگی های وبلاگ بازخور است که با نقد و اظهار نظر از سوی دیگران باعث بالا رفتن آگاهی می شود، هویت محصول فرآیندی مستمر میان خود و دیگری، یک دیالکتیک درونی- برونی می باشد.
شاید یکی از مهمترین تأثیرات وبلاگ، تأثیر آن بر شخصیت اجتماعی فرهنگی و رها کردن و آشکار ساختن لایههای پنهانی هویت افراد باشد، طبق مدل"مازلو"انسان ها علاوه بر نیاز های جسمانی دارای نیاز های اجتماعی نیز هستند که حد نهایی آن"خود شکوفایی" است، نیاز به راستی رساندن هستی خویش و کشف توانایی های بالقوه و به کار گرفتن آن.
گذشته از خود شکوفایی وبلاگ فضای برای ارتباط برقرار کردن ایجاد می کند، فرد سعی می کند ارتباطی اثر بخش داشته باشد تا بتواند در نتیجه آن لذت ببرد ویژگی هایی که به طور معنی داری بر اثر بخشی موثر است: گشودگی، همدلی، مثبت گرایی و تساوی است.
در فضای مجازی که تقریبا برابری و تساوی وجود دارد و تو، یک وبلاگ نویس هستی و دیگری ای که سر می زند هم یک وبلاگ نویس است با نظر ها و پیام هایی که در مورد متن های که بیان گر گشودگی است، گذاشته می شود همدلی بالا می رود. وبلاگ محصول رشد درونی ارتباطات در عالم اینترنت است.
این محصول، بازتاب تعامل انسان فضای مجازی با دیگری است. فضایی، برای به نمایش گذاشتن ابعاد فردی با تمامیت ظرفیت خود در یک عرصه عمومی، تبدیل شده است.
"خود گشودگی" یکی از عوامل موثر در خود شکوفایی می باشد و وبلاگ فضایی را ایجاد می کند که فرد از این طریق و ارتباط برقرار کردن با دیگران، خود شکوفایی اش بالاتر می رود.
وبلاگ هایی که به بیان احساس ها و عواطف می پردازد شاید بیش از دیگر موضوعات باشند، پسرهایی که وبلاگ هایی با موضوع عشق و شعر و احساسی دارند نیز زیاد هستند(البته این نکته جای تحقیق و بررسی بیشتر دارد)، اما می توان گفت عواطف و احساساتی که در دنیای عقلانی و واقعی مجالی پیدا نمی کند در این دنیا به راحتی بروز پیدا می کنند.
وبلاگ ها اکثرا متن گفتاری هستند که زبان نوشتاری هم دارد، که خصیصه گفتگویی و تعاملی بودن در آن موج می زند. ویژگی ای که به وضوح در فرهنگ ایرانی نیز نهان است. فرهنگ ایرانی یک فرهنگ شفاهی می باشد. به گونه ای که خود فرد با اینکه در قسمت پایین متن نظر دهید وجود دارد اظهار تمایل می کند که دوست دارد بداند دیگران چه فکر می کنند. و یا مشکلات و دغدغه های خود را عنوان می کند و از دیگران کمک می خواهد.
وبلاگ یک فضا و بیان شخصی است که افراد خودشان را در آن بیان میکنند و در معرض دید همگان قرار میدهند که البته این تشخص میتواند متعلق به یک گروه، سازمان و یا یک جامعه بزرگ نیز باشد.
انتشار خبر در دنیای وبلاگها (blogosphere) بسیار سریع صورت میگیرد و به همین دلیل هم هست که نویسندگان این گونه تفاسیر اینترنتی از نظر شکل دادن به افکار عمومی، موقعیت مناسبی یافتهاند.
طبق نتایج موتور جستجوی تکنوراتی Technorati تعداد وبلاگهای جهان در سال ۲۰۰۶ پنجاه میلیون بوده است و این در حالی است که این رقم لحظه به لحظه افزایش مییابد.
وبلاگها در هیچ جای جهان مثل فرانسه با اشتیاق نوشته و خوانده نمیشوند. طبق آمارهای موجود، از هر سه فرانسوی حاضر در اینترنت ۲ نفر وبلاگ میخوانند و از هر دو دانشآموز یک نفر خاطراتش را در اینترنت مینویسد. اما در مقام مقایسه در آمریکا و آلمان از هر سه کاربر اینترنت یک نفر بلاگر فعال است. در فرانسه نیز بحثها از کافیشاپها به عرصه اینترنت منتقل شده است. لوموند روزنامه معروف فرانسه اکنون خوانندگانش را به ساختن وبلاگ فرا میخواند. اینجا [ Creez Votre Blog] میتوان وبلاگهای معروف روزنامهنگاران و مردم عادی را دید که به تبادل آرا میپردازند. بحثهایی چون بهداشت، خانواده، هنر و البته سیاست هم در آنها جاریست.
بحثهای نمادین جاری در وبلاگها بسیار متنوع است. این امر را میتوان در وبلاگهای دیلی تلگراف Daily telegraph در انگلیس دید. در اینجا [Telegraph Blogs] قهرمان راگبی دیل کارلینگ درباره دیدار با پسرش حرف میزند. یا سرهنگ تیم کالینز فرمانده نظامی در عراق دیدگاههایش را بر سر جنگ و یا اسکندر کبیر با دیگران در میان میگذارد. در همین حال، روزنامهنگاران هم راجع به مشکلات خودشان از موتورسواری تا آشپزی فرانسوی حرف میزنند.
بن منتون نویسنده دیلی تلگراف میگوید: با این همه، ستارگان واقعی در این فضا کسانی هستند که هیچکس آنها را نمیشناسد، اما با مقالاتشان تأثیری پایدار بر جا خواهند گذاشت.
محتوای وبلاگهای اولیه غالباً شامل: مجموعهای از لینکها و توضیحات متناسب با علاقه نویسنده بود. سپس وبلاگهایی که جنبه دفترچه خاطرات شخصی داشت به وجود آمد و در ادامه نیز شاهد وبلاگهایی تخصصی در زمینههای گوناگون همچون: نجوم، روزنامهنگاری، مذهبی، سیاسی و... بودیم.
ساختن وبلاگها بسیار راحت است فقط باید فرم مختصر و سادهای را- که بیشتر از چند دقیقه طول نمیکشد- پر کرد تا صاحب وبلاگ شد. برای گذاشتن مطلب هم در آن نیاز به اتصال به اینترنت نیست میتوان مطلب را تایپ و پس از اتصال، آن را در وبلاگ Paste کرد.
● تفاوت وبلاگ و روزنامه کاغذی
۱) وبلاگها به جای اخبار جاری و رسمی بیشتر به مخاطبان خود در باره اخبار غیررسمی، خاص و حاشیهای اطلاع میدهند.
۲) نسل جوان امروز روزنامه خوان نیست و به کامپیوتر بیشتر عادت کرده است.
۳) امکان دسترسی به مطالب گذشته (آرشیو) خیلی راحتتر از روزنامههای کاغذی است.
۴) امکان دسترسی به اطلاعات اضافه مرتبط (با توجه به لینگهای موجود) خیلی راحتتر است.
۵) امکان استفاده از صدا، تصویر و فیلم هم در آن وجود دارد.
۶) امکان ذخیره مطالب مورد نظر راحتتر است.
۷) امکان ارسال نظرات یا مطالب مورد نظر توسط ایمیل بسیار راحتتر است.
۸) محدودیت جا وجود ندارد.
۹) هزینههای کمرشکن تهیه دفتر، تجهیزات، کاغذ، چاپ، توزیع و... را ندارد.
۱۰) وبلاگها میتوانند هر لحظه اطلاعات خود را تکمیل کنند، اما روزنامههای کاغذی در بند زمان هستند و مجبورند تا شماره یا چاپ بعدی صبر کنند.
انتشار خبر در دنیای وبلاگها (blogosphere) بسیار سریع صورت میگیرد و به همین دلیل هم هست که نویسندگان این گونه تفاسیر اینترنتی از نظر شکل دادن به افکار عمومی، موقعیت مناسبی یافتهاند.
طبق نتایج موتور جستجوی تکنوراتی Technorati تعداد وبلاگهای جهان در سال ۲۰۰۶ پنجاه میلیون بوده است و این در حالی است که این رقم لحظه به لحظه افزایش مییابد.
وبلاگها در هیچ جای جهان مثل فرانسه با اشتیاق نوشته و خوانده نمیشوند. طبق آمارهای موجود، از هر سه فرانسوی حاضر در اینترنت ۲ نفر وبلاگ میخوانند و از هر دو دانشآموز یک نفر خاطراتش را در اینترنت مینویسد. اما در مقام مقایسه در آمریکا و آلمان از هر سه کاربر اینترنت یک نفر بلاگر فعال است. در فرانسه نیز بحثها از کافیشاپها به عرصه اینترنت منتقل شده است. لوموند روزنامه معروف فرانسه اکنون خوانندگانش را به ساختن وبلاگ فرا میخواند. اینجا [ Creez Votre Blog] میتوان وبلاگهای معروف روزنامهنگاران و مردم عادی را دید که به تبادل آرا میپردازند. بحثهایی چون بهداشت، خانواده، هنر و البته سیاست هم در آنها جاریست.
بحثهای نمادین جاری در وبلاگها بسیار متنوع است. این امر را میتوان در وبلاگهای دیلی تلگراف Daily telegraph در انگلیس دید. در اینجا [Telegraph Blogs] قهرمان راگبی دیل کارلینگ درباره دیدار با پسرش حرف میزند. یا سرهنگ تیم کالینز فرمانده نظامی در عراق دیدگاههایش را بر سر جنگ و یا اسکندر کبیر با دیگران در میان میگذارد. در همین حال، روزنامهنگاران هم راجع به مشکلات خودشان از موتورسواری تا آشپزی فرانسوی حرف میزنند
آمارهای منتشره در انگلیس از این نکته حکایت دارد که دردسرهای مشارکت آنلاین مخاطبان ارزش تحمل کردن را دارد. وبسایتها و وبلاگهای دیلی تلگراف سالیانه ۶ میلیون بازدیدکننده دارد، این رقم برای تایمز ۹ میلیون و برای گاردین ۵/۱۲ میلیون بازدیدکننده است و بنابراین تعجبی ندارد که جایزه بین رسانهای XMA انجمن پژوهش اینکافیج [ایفرا] نصیب گاردین در انگلیس شد. مضامین اصلی مورد مسابقه در سال ۲۰۰۶ شامل پوشش مسابقات فوتبال جام جهانی، پادکست و وبلاگ بود. برای اینکه بدانیم دنیای پلاتفرمهای چند رسانهای چه ویژگیهایی دارند باید به آرای ماریو گارسیا [Q&A with Mario Garcia] طراح روزنامه، رجوع کرد.
اما روزنامه راینیش پست [Rheinische Post] در آلمان حتی پا را از این هم فراتر گذاشته است و چاپ و آنلاین را ادغام کرده است.
کلمنس باوئر (Clemens Baver) رییس هیأت اجرایی گروه رسانهای راینیش پست میگوید: هر دو عرصه چاپی و آنلاین به طرزی عالی یکدیگر را تکمیل میکنند و به لحاظ مضمونی هم عرصه سوژههای یکدیگر را گستردهتر میسازند.
این امر باعث شده تا این روزنامه دوسلدورفی هفتهای یک بار مقالات موجود در وبلاگهایش، یعنی در Opinio را نیز در قالب نسخه چاپی به چاپ برساند.
نمونه قابل اشاره دیگر در این زمینه Oh my News کره جنوبی است. این سایت نمونه بارزی از روزنامهنگاری شهروندی در جهان است که دارای ۴۰ هزار نویسنده است و هر یکشنبه نسخه چاپی آن که آمیزهای از پستهای آن است، به بازار میآید. این روند اکنون با استقبال سیاستمداران هم مواجه شده است.
گفته میشود، رومو هیون رییس جمهور کره جنوبی نخستین رییس جمهور دارای وبلاگ است. وزیر کشور فرانسه یک بلاگر بسیار فعال است و بلاگرها حرفهای فراوانی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا خواهند داشت.
موضوعات مرتبط: آموزش ، آموزش ساخت وبلاگ و سایت
برچسبها: وبلاگ , تاریخچه , فرهنگ , اثرات وبلاگ