کرسنت چگونه اماراتی ها را درباره ابوموسی ، جاه طلب کرد ؟
« قرارداد کرسنت » یا پرونده کرسنت ، موافقت نامه ای میان ایران و شرکت نفتی اماراتی کرسنت است .
قرارداد کرسنت با هدف تحویل روزانه ۳۳۰ میلیون فوت مکعب گاز به امارات در مدت ۲۵ سال ، منعقد شد . این قرارداد از زمان انعقاد در سال ۱۳۸۰ ، همواره محل بحث بوده است . در ایام انتخابات و پس از آن هم ، این موضوع مجدداً بر افواه عموم افتاد .
در میانه این بلوا و فضای غبارآلود ، نکته ای که کمتر به آن توجه شده است ، نه فساد مدیران ایرانی است ، نه فروش گاز به بهای اندک . موضوع اصلی ، خدشه بر تمامیت ارضی ایران است .
بر اساس نامه جانبی ( الحاقیه ) چهارم قرارداد کرسنت ، در صورت اعلام کتبی از سوی طرف اماراتی ، طرف ایرانی باید تاییدات لازم که به خریدار امکان اقدام به ساخت و فعالیت « واحد پروسسینگ گاز » به هزینه و مخارج و سود خودش در « سواحل داخلی سرزمین ایران » را می دهد ، تهیه کند .
اساساً اجازه دادن به شرکت کرسنت برای ایجاد سکو در حوزه « مبارک » به عنوان نقطه تحویل گاز ، از صلاحیت وزارت نفت خارج بوده است .
موضوعات مرتبط: سخن روز
برچسبها: امارات , کرسنت , ابوموسی , ایران
امروز دبیرکل محترم حزبالله لبنان در سخنان مهم خود که به مناسبت سالروز شهادت مصطفی بدرالدین ایراد شد، از عنوان «اعراب صهیونیست» استفاده کرده و بارها آن را تکرار کردند. آن روزی که این یادداشت را نوشتم طبق معمول خیلی آن را «تند و تیز» دانستند اما گذشت زمان نشان داد که این نوشته تا چه اندازه درست و دقیق بوده است.
▪️ضربهای که ما از «مسلمانان صهیونیست» در طول این سه دهه خوردهایم، به مراتب از خود صهیونیستها نخوردهایم. از اردوغانی که سوریه و عراق را نابود کرد، از امارات و قطری که با کمک سعودیها یمن، سوریه، عراق، لیبی، لبنان و حالا هم سودان را یکی پس از دیگری نابود کردهاند و میخواستند در سال 1401 ایران را به همان سرنوشت دچار کنند اما مردم ایران آنقدر باشعور و باهوش بودند که با این فتنه بزرگ و بیسابقه که ایران را به دوره شورش افغانها باز میگرداند، مقابله کرده و با هوشیاری خاص خود یک فتنه سنگین را به یک برد تاریخی و بینظیر تبدیل کردند.
▪️عربهای صهیونیست امروز کم نیستند، از شاه کوتوله اردن تا رئیس جمهور مشنگ مصر، شاه عرقخور مراکش، اولاد ناخلف زاید در امارات و کوتولههای آل خلیفه در مجمع الجزایر دیلمون و حتی قبیله آل ثانی در قطر بخشی از همین عربهای صهیونیست هستند که در زمانی که باید محکم در کنار فلسطین و نبرد تاریخی آنها میایستادند و کمک میکردند با توهم پیروزی اربابان صهیونیست و امریکایی خود در کنار صهیونیستها ایستاده و امروز شاهد شکست خفتبار این رژیم با وجود حمایت همه جانیه و بیسابقه امریکا و انگلیس هستند.
▪️نبرد در غزه در هشتمین ماه خود ادامه دارد و صهیونیستها در اشغال یک منطقه بسیار کوچک 360 کیلومتر مربعی باوجود ارسال بیش از 50 هزار تن مهمات از امریکا و هزاران تن از کشورهای اروپایی و وتوی چند باره در محکومیت جنایتهایش علیه ملت فلسطین عاجز بوده و عملاً شکست پشت شکست را تجربه کرده و میکند. اینجاست که عربهای صهیونیست و مسلمانان صهیونیست که قرار بود با رژیم صهیونیستی مراسم آشتیکنان برگزار کنند، متوجه واقعیت ماجرا شدند و فهمیدند که صهیونیستها شکست سختی خورده و آنها نیز در این شکست بدون شک سهیم هستند.
▪️هر اتفاقی که این روزها در منطقه روی میدهد، پیوندی سخت و سنگین با نبرد طوفان الاقصی دارد؛ قرار بود با ابزار رسانه و تبلیغات قضیه فلسطین به فراموشی سپرده شود و با امضای پیمان سازش با عربهای صهیونیست، برای همیشه تشکیل کشور فلسطینی از یادها زدوده شود، اما مجاهدت رزمندگان فلسطینی و از خودگذشتگی ساکنان غزه که حدود 50 هزار شهید و مفقود در این راه تقدیم کردهاند تمام این اوهام را از هم گسست و نشان داد که جهانِ پیشرو، بیش از اینکه متعلق به غرب و صهیونسیتها باشد متعلق به ملت فلسطین است.
▪️عملیات طوفان الاقصی و هماهنگی کامل محور مقاومت در قالب اتحاد میدانها و ضربات اساسی و کاری که به پیکره رژیم صهیونیستی وارد آمده برای بسیاری هنوز قابل درک و فهم نیست، باید زمان بگذرد تا خیلی از تحولات خودشان را نشان دهند. صهیونیستها وحشتزده از حقیقتِ نبرد در حال دست و پا زدن هستند و به دنبال آن، طرفهایی که فکر میکردند جنگ نهایت 100 روز به درازا می کشد و فلسطینیها در صحرای سینا آواره میشوند پس از حمله وعده صادق متوجه شدند رژیم صهیونیستی باوجود حمایت کامل غرب و مشارکت برخی ازکشورهای عربی از پسِ ایران بر نمیآیند و روزگار جدیدی شکل گرفته است.
▪️به باور من، نبرد طوفان الاقصی و پس از آن وعده صادق توهم «عربهای صهیونیست» و «مسلمانان صهیونیست» را پایان خواهد داد هر چند آنها به دلیل کینهای عمیق که از شکستهای متوالی از ایران و متحدانش در طول نیم قرن گذشته (از فردای پیروزی انقلاب و شروع جنگ صدام علیه ملت ایران تا به امروز) خوردهاند به این سادگی تسلیم نخواهند شد، اما حقیقت امر آن است که آرام آرام خیلی از مسائل را درک خواهند کرد و به دلیل ناتوانی در اثرگذاری بر تحولات بزرگ، در قالب دنبال کنندگان قدرتهای بزرگ ناچار میشوند در «نظم جدید جهانی» حقیقتهای شکل گرفته و موجود را بپذیرند. با فروپاشی توهم شکستناپذیری رژیم صهیونیستی، منظومه ذهنی آنها هم فروپاشیده و باید فکری برای تداوم حکومتهای خود کنند که بر پایه سرکوب قرار گرفته است.
موضوعات مرتبط: صهیونیست
برچسبها: صهیونیست , مسلمان , ترکیه , امارات
چهار اشتباه محاسباتی که منجر به اقدام ابوظبی در برقراری ارتباط رسمی با رژیم صهیونیستی شد
2. عدم برخورداری از گفتمان قوی؛ ترکیه با گفتمان اخوانی، عربستان با گفتمان وهابیسم و رژیم صهیونیستی با گفتمان صهیونیسم در حال پیشبرد اهداف خود هستند. جمهوری اسلامی ایران نیز گفتمان محور مقاومت و اسلام انقلابی را به عنوان گفتمانی جامع و برگرفته از تعالیم ناب اسلامی در پیش گرفته است. گفتمان های پان عرب، سوسیال و ژاندارم_سلطنتی(در دوران پهلوی) نیز گفتمانهایی بودند که با شکست مواجه شده اند و از صحنه منطقه محو شدند. در این میان حتی قطر نیز خود را حامی گفتمان اخوانی معرفی می کند تا برای پیشبرد اهداف خود از یک گفتمان برخوردار باشد. امارات متحده عربی اما همچنان گفتمانی برای پیشبرد اهداف خود ندارد و صرفاً به عنوان یک ضد گفتمان عمل کرده است. تا زمانی که ابوظبی نتواند یک رویکرد گفتمانی ایجابی را طراحی کند نمی تواند به عنوان یک قدرت منطقهای خود را معرفی نماید. به عبارتی اشتباه امارات آن است که تصور می کند با بدون داشتن یک گفتمان و صرفا با حمله به سایر گفتمانها میتواند کسب هیمنه کند. اقدام این کشور در پیوند با رژیم صهیونیستی تلاشی از سوی مقامات ابوظبی برای کمرنگ کردن گفتمان اخوانی ترکیه و گفتمان انقلابی محور مقاومت جمهوری اسلامی است چرا که فلسطین یکی از عناصر مهم این دو گفتمان محسوب می شود، اگر چه ترکیه از آن استفاده ای کاملا ابزاری می کند.
3. پیوند خارجی به جای شبکه سازی منطقه ای؛ خطای سوم امارات کسب امنیت و توسعه نه از طریق ظرفیت های خود و حتی نه از طریق کشورهای منطقه بلکه از طریق تعامل با قدرتهای فرامنطقه ای است. امارات بر این باور است که در صورت پیوند با رژیم صهیونیستی برای همیشه تحت حمایت مطلق آمریکا خواهد بود حال آنکه وضعیت آشفته مصر و اوضاع راکد اردن نشان میدهد که ارتباط با تل آویو موجب امنیت، رشد و قدرت نمی شود.
4.نادیده گرفتن ملت ها در تعاملات خارجی. خوی غیر مردم سالار شیوخ امارات موجب شده است که آنها در تعامل با منطقه صرفا به دولتها بنگرند و از نقش جریانهای فکری، گروه ها، جنبش ها و خصوصا مردم و افکار عمومی غافل شوند. امارات تصور می کند دولتها پس از مدتی با این مساله(رسمیت یافتن روابط بین ابوظبی و تل آویو)کنار خواهند آمد حال آنکه حتی اگر بپذیریم که دولتها با این مساله کنار بیایند، مردم منطقه این حرکت را به عنوان حرکتی خائنانه فراموش نخواهند کرد. نکته حائز اهمیت آنکه در خاورمیانه خصوصا پس از تحولات بیداری اسلامی؛ گروه ها، جریانها و جنبش های انقلابی و آزادی بخش از جایگاه بسیار بالایی برخوردار شده اند.
موضوعات مرتبط: سخن روز ، صهیونیست
برچسبها: امارات , صهیونیست , اسرائیل , اشتباه استراتژیک
چهار اشتباه محاسباتی که منجر به اقدام ابوظبی در برقراری ارتباط رسمی با رژیم صهیونیستی شد
در این نوشتار تلاش شده محاسباتی که منجر به تصمیم مقامات امارات متحده عربی در به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی شد مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. فرضیه نوشته پیش رو آن است که امارات متحده با تصوّری اشتباه از آینده منطقه و محاسبه غلط از تحولات، دست به یک خطای راهبردی زده است که نه تنها موجب افزایش قدرت این کشور نمی شود بلکه همین جایگاه محدود را نیز از ابوظبی خواهد ستاند.
در تاریخ معاصر غرب آسیا، شش کشور ایران، ترکیه، عراق، مصر، لیبی، عربستان سعودی به همراه رژیم اشغالگر قدس همراه به عنوان قدرتهای تاثیرگذار منطقه شناخته شده اند.
با افول قدرت مصر، لیبی و عراق و البته ورود عنصر انرژی و سرمایه به تعاملات قدرت در منطقه، ریزکشورهائی مانند قطر و امارات نیز از اوایل هزاره سوم میلادی سودای کسب جایگاه در غرب آسیا را در سر پروراندند.
امارات متحده عربی تا سالهای متوالی در زیر چتر عربستان فعالیت می کرد، با ظهور نخبگان جدید و شدت گرفتن تحولات منطقه، ابوظبی خلیج فارس را بستری کافی برای رویاهای بلندپروازانه خود نمی بیند به همین لحاظ تلاش دارد در تمام تحولات منطقه از یمن و لبنان گرفته تا سوریه و لیبی دستی بر آتش داشته باشد، با کمک غرب ماهواره به آسمان بفرستد، با کمک غرب نیروگاه اتمی بسازد و باز هم با کمک غرب صاحب نیروی هوایی شود.
حرکتها و رفتارهای پربساند امارات در سیاست خارجی نشانگر سردرگمی ابوظبی در رسیدن به هدف است، نمونه های بسیار زیادی از رفتارهای دوگانه این کشور در منطقه وجود دارد به عنوان مثال ابوظبی که در اوایل بحران سوریه به کمتر از سقوط بشار اسد رضایت نمی داد اکنون پیشگام ترمیم روابط با دمشق است.
امارات در رسیدن به هدف خود یعنی دست یابی به قدرت منطقه ای چهار مساله مهم را لحاظ نکرده است و به عبارتی می توان گفت از چهار جهت دچار اشتباه محاسباتی شده است، به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی امارات ناشی از اشتباه در این چهار محور است؛
1. آینده جریان مقاومت؛ امارات متحده عربی جریان مقاومت منطقه را رو به افول می داند، خود نیز هزینه زیادی برای کاهش قدرت این محور کرده است؛ به انقلابیون یمن یورش برد، به طرفداران حذف بشاراسد در سوریه پیوست، با ایران به عنوان عنصر اصلی محور مقاومت بنای ناسازگاری گذاشت، به حزب الله تاخت و کشورش را به یکی از مقرهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی برای مقابله با جریان های مقاومت فلسطینی تبدیل کرد. جالب آنکه در هر پنج مورد نیز توفیق نیافت اما در یک اشتباه محاسباتی و تصور غلط همچنان بر این باور است که محور مقاومت در آینده منطقه نقشی نخواهد داشت. امارات می داند بیت المقدس مساله اول جهان اسلام است اما در یک حرکت انتحاری فلسطین را در تعاملات خارجی خود به کلی حذف کرد. این البته یک فرصت تاریخی برای ایران است که نشان دهد که چه کسانی دوستان واقعی فلسطینیان هستند.
اسپوتینگ با اشاره به همین واقعیت می نویسد: نکته اصلی در ماجرای امارات و اسرائیل اینکه این یک فرصت بسیار بزرگ برای ایران است که بتواند رهبری خود بر جهان اسلام و اعراب خواهان مبارزه با اسراییل را تثبیت کند، به همین جهت می بینیم که اردوغان در ترکیه بلافاصله متوجه این ماجرا شده و برای رهبری این جبهه خیز برداشته است.
پایان بخش اول
موضوعات مرتبط: سخن روز ، صهیونیست
برچسبها: امارات , صهیونیست , اسرائیل , اشتباه استراتژیک
خبرگزاری رسمی امارات از تماس تلفنی جان کری با عادل الجبیر
جهت کارشکنی عربستان در صدور بیانیه سازمان همکاری اسلامی
در درج نام حزب فتح الله گولن در لیست گروههای تروریستی
پرده برداشت.
موضوعات مرتبط: اخبار
برچسبها: تروریست , امارات , جان کری , عادل الجبیر