موضوعات مرتبط: تعبیر خواب
"سرور مفت نمی بینه وگرنه بلاگر ماهریه"
این ضرب المثل درمواقعی بکارمی رود که نیروی انتظامی به یک دانشجویی، جوانی، دست به قلمی یا کسی تو این مایه ها گیرداده و می خواد یه جورایی حالشو بگیره!
"سوسکه داشت از کیبرد بالا می رفت، مادرش گفت قربون استعداد ویرچوالت برم"
این ضرب المثل درمورد خانم هایی بکارمی رود که عکس بچه شان را دربلاگشان می گذارند و یک پست درمیان قربان صدقه شان می روند.
"کافی نت گیرش نمیاد چت کنه، میگه بلاگم فیلترشده"
این ضرب المثل درمورد روشنفکران خالی بند تازه به دوران رسیده صدق می کند.
"با یه پینگ گرمیش می کنه با یه فیلتر سردیش"
این ضرب المثل درمورد بلاگرهای نازک نارنجی به کار می رود.
"لینک و پینگت بجا، دات کام دومِین یکی هفت صنار"
این ضرب المثل فروشندگان دومین وهاست سرویس برای جلوگیری ازتوقع بیجای دوستان به کارمی برند.
"دفترمنطقه پستی راهش نمیدادن، سراغ ای میلشو می گرفت"
این ضرب المثل درمورد کاندیداهای اصلاح طلب رد صلاحیت شده مصداق دارد.
"کارت اینترنت مفت گیرش بیاد لپ تاپشو می سوزونه"
این ضرب المثل بدون شرح است.
"رم لپ تاپ پیشکش را نمی شمارند"
این ضرب المثل نسخه دیجیتالی "مفت باشه کوفت باشه" به شمار می رود.
"کامنت و لینک هفت دست، پست و آپ هیچی"
این ضرب المثل درمورد بلاگرهاییست که سال تا سال آپ نمی کنند.
"شیپیش تو بلاگش کامنت می ذاره"
کنایه از وبلاگ های بی مخاطب
موضوعات مرتبط: متفرقه
۱- تک فرزندان نقاط مثبت: این افراد همان ها هستند که دنیا را متحول می کنند. افرادی تکلیف-گرا، مرتب و منظم، با وجدان و وظیفه شناس، و بسیار قابل اطمینان می باشند. آنها عاشق واقعیت، افکار و اندیشه ها، و جزئیات هستند. و از قبول مسئولیت های مختلف واهمه ای ندارند. نقاط منفی: یکی از خصیصه های منفی این افراد سرسختی و خشونت شدید آنهاست. کمی کینه ای و پرتوقع هستند و معمولاً از قبول اشتباهاتشان سر باز میزنند. به هیچ وجه انتقادپذیر نیستند. در برابر دیگران افرادی بسیار حساس و نفوذ پذیرند که احساساتشان خیلی زود جریحه دار می شود.
نقاط مثبت: آنها ذاتاً فرمانده به دنیا آمده اند. احتمالاً رئیس جمهورها، فضانوردان و مدیرعاملین همه فرزندان اول خانواده هستند. فکر می کنند که همیشه حق و اولویت در هر کاری با آنهاست. فرزندان اول به دو دسته تقسیم می شوند: پرورش دهندگان افراد مطیع یا متحول کنندگانی سلطه جو. هر دو یکسان هستند فقط از متدهای مختلفی استفاده می کنند. معمولاً فرزندان اول خانواده، افرادی ایرادگیر، مشکل پسند، و دقیق هستند و عاشق توجه به جزئیات مسائلند. افرادی وقت شناس، منظم، و با کفایتند که دوست دارند همه چیز به بهترین نحو انجام شود. از مسائل غافلگیر کننده نیز به هیچ وجه خوششان نمی آید. نقاط منفی: معمولاً این افراد کمی بداخلاق، ترشرو بی احساس به نظر می آیند. گه گاه به خاطر زورگویی و فشاری که بر سایرین می آورند، تهدید کننده و رعب آور هستند. چون فکر می کنند که همیشه حق با آنهاست و فقط خودشان همه چیز را می دانند، به دیگران اطمینان کمی دارند. ریاست مآب، ایرادگیر و نسبت به اشتباهات حساس و نکته سنج هستند.
نقاط منفی: نسبت به فرزندان اول خانواده، احساس سلطه گری کمتری دارند، اما دوست دارند همه آنها را ستایش کرده و دوست بدارند-یا حداقل با آنها احساس شادی و خوشبختی کنند. از آنجا که سعی در راضی نگاه داشتن همه دارند، ممکن است به افرادی وابسته تبدیل شوند. نمی توانند خوب تصمیم بگیرند تا جایی که باعث رنجاندن دیگران می شود. همچنین برای شکست و اشتباهات دیگران، خود را سرزنش می کنند.
نقاط مثبت: افرادی شاد و سرزنده اند که این شادی و سرخوشی را با خود همه جا می برند و دیگران را نیز از آن بهره مند می کنند. مهارت های مردمی آنها بسیار قوی است و عاشق این هستند که دیگران را با حرف ها و کارهایشان سرگرم کنند. هیچ کس برای آنها غریبه نیست و به سرعت با همه صمیمی می شوند. افرادی برونگرا هستند که از وجود دیگران انرژی می گیرند. از ریسک کردن واهمه ای ندارند. نقاط منفی: خیلی زود خسته می شوند. از طرد شدن واهمه داشته و افق توجهاتشان کوتاه است. افرادی خود گرا هستند. معمولاً به خاطر توقعات غیر واقعیشان از رابطه، که تصور می کنند در همه ی رابطه ها باید همیشه خوشی و خنده برقرار باشد، رابطه های زیادی را به فنا می دهند. اما نمی دانند که عمر چنین رابطه هایی بسیار کوتاه است. |
موضوعات مرتبط: روان شناسی
در چند سال اخیر، روانشناسان و جامعهشناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداختهاند كه قبلاً برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما میشود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گستردهای در سراسر جهان انجام دادهاند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوعدوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر میگذارد. حوزه جدید روانشناسی مثبت پر از یافتههای جدیدی حاكی از آن است كه اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابتشده برای افزایش رضایت از زندگی عبارتند از:1 – لحظات روزانه زندگی را درك كنید
هر از چندی مكث كنید تا گل سرخی را ببویید یا كودكان را حین بازی تماشا كنید. كسانی كه درنگ میكنند تا وقایعی را كه بهطور عادی با عجله پشت سر میگذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فكر میكنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و كاهش افسردگی گزارش میكنند.2 – از مقایسه بپرهیزید
چشم و همچشمی جزئی از بسیاری از فرهنگهاست اما مقایسه خودمان با سایرین میتواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد كند. به جای مقایسه كردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف كنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.3 – بیش از اندازه به پول توجه نكنید
كسانی كه پول را در رأس فهرست اولویتهای خود قرار میدهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگهای گوناگون یكسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در كالاهای مادی بجوییم، كمتر آن را مییابیم. رضایت، عمر كوتاهی دارد و گذراست. پولدوستان نیز در آزمون پویایی و خودشكوفایی نمره اندكی میگیرند.4 – اهداف معنادار داشته باشید
كسانی كه برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش میكنند، بسیار راضیتر از كسانی هستند كه رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف میتواند به سادگی یادگرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچهها به شیوهای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل كار و چه در خانه آن است كه فعالیتهایی انجام دهیم كه از نظر شخصی هم لذتبخش و هم مهم باشد.5 – در كار ابتكار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتكاری كه به خرج میدهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی كه خلاقیت به خرج میدهیم، به دیگران كمك میكنیم و راههای بهبود در امور را پیشنهاد میكنیم یا كارهای اضافی انجام میدهیم، از كارمان بیشتر احساس اغنا میكنیم.6 – دوست پیدا كنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً خانواده دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف كمیت رابطه با افراد كافی نیست، بلكه كیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیك نیاز دارد؛ رابطهای كه در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.7 – لبخند بزنید، حتی زمانی كه حالش را ندارید
بهنظر ساده میرسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امكانات موجود، فرصتها و موفقیت را میبینند. وقتی آنان به آینده نگاه میكنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور میكنند، معمولا گزینههای مثبت را میبینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشدهاید كه نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل میشود.8 - طوری تشكر كنید كه گویی واقعاً قدردان هستید
كسانی كه عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً سالمتر و خوشبینتر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت میكنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی كه به كسانی كه به آنان كمك كردهاند، نامه تشكرآمیز مینویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یك نامه تشكرآمیز تا هفتهها طول میكشد.9 – از خانه بیرون بروید و ورزش كنید
تحقیقات نشان میدهد كه ورزش میتواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچگونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز بهمراتب كمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان میدهد، امكان تعامل با دیگران را فراهم میكند، هورمونهای عامل احساس خوب را در بدن آزاد میكند و عزت نفس را افزایش میدهد.10 – بخشش را فراموش نكنید
نوعدوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل كنید و از این كار مقصودی را بجویید. محققان میگویند كمك به همسایه، داوطلبشدن برای انجام كارهای عامالمنفعه یا اهدای كالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص میشود كه مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد كه از ورزش كردن یا ترك كردن سیگار هم بیشتر است. گوش كردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارتها، توجه به موفقیتهای دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت میافزاید. محققان میگویند كسانی كه برای دیگران خرج میكنند، بیشتر از كسانی كه برای خودشان خرج میكنند، احساس رضایت میكنند.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، روان شناسی
خود آگاهي مثبت يا خودشناسي 1- چشم خود را به امكانات و راه كارهاي موجود باز كنيم . عزت نفس «من خودم را دوست دارم و به آنچه كه از پدر و مادرم به من رسيده و در سرشت من به وديعه گذارده شده ارج مي نهم». اين گفته ها نظر يك فرد موفق است. اين گفته ها كليد اتكا به نفس در شخص است. شما مي توانيد از همين امروز از عزت نفس بيشتري برخوردار باشيد به شرط اين که : ـ هميشه در زندگي آراسته باشيد . ـ در هر مكالمه تلفني يا اولين ملاقات ابتدا نام خود را بر زبان آورده و خود را معرفي كنيد. با ارج نهادن به نام خود ، عادت مي كنيد براي خود ارزش قائل شويد. 3- هنگامي كه فردي از شما تقدير مي كند با كلمه ساده و مؤدبانه «متشكرم» جواب دهيد. ـ هنگام شركت در سخنراني و كنفرانس ها در جلوترين صف بنشينيد و در صورت امكان بحث كوچكي در جلسه داشته باشيد . ـ افراشته و مقتدرانه با حالت آرام و گام هاي بلند راه برويد، ثابت شده افرادي كه چنين راه مي روند به خود اعتماد دارند. ـ با زبان مثبت و دلگرم كننده صحبت كنيد و همواره لبخندي بر لبان داشته باشيد. كنترل خود و قبول مسئوليت افراد موفق بر اين باورند كه خود آنها قادر به كنترل و جلوگيري ازحوادث زندگي بوده و هستند. ما هم از همين امروز براي تقويت حس قبول مسئوليت و كنترل خود وارد عمل مي شويم به شرط اين كه : ـ آشكارا و شرافتمندانه مسئوليت وضع كنوني خود را به گردن گيريم . 2- هر روزه در هر كاري اين شعار مثبت را با خود داشته باشيم : «پاداش هايي كه من در زندگي دريافت مي كنم دليل خدماتي است كه انجام مي دهم». 3- يك برنامه زماني منظم براي كارهايتان در نظر بگيريد و كار امروز را به فردا واگذار نكنيد. ـ لحظه بيداري خود را نيم ساعت جلو بكشيد و اين نيم ساعت را به اين سؤال پاسخ دهيد كه «چگونه وقت خودم را امروز براي انجام كارهاي مهم تقسيم نمايم ». خود انتظاري مثبت ( انتظار پيش آمدهاي خوب براي خود ) ما معمولاً آنچه را كه انتظار داريم به دست مي آوريم . بهترين نشانه بارز و چشمگير يك فرد موفق، خود انتظاري مثبت او است كه در وي ايجاد يك خوشبيني كامل را مي كند. پس از همين امروز براي خود انتظاري مثبت بيشتري وارد عمل شويم به شرط اين كه : ـ از صبح تا شام با خود از مسائل و مطالب مثبت صحبت كنيد و سعي كنيد هميشه سازنده و سودمند باشيد. ـ به مشكلات به عنوان فرصتي براي كسب تجربه، به كار گرفتن خلاقيت و مهارت هايتان نگاه كنيد. ـ به سلامت خودتان توجه كامل داشته باشيد و از استراحت كردن لذت ببريد. ورزش را فراموش نكنيد. ـ مكالمات روزمره شما نشان دهنده هيجانات دروني و سلامت شماست. پس هميشه صحبت هاي دلچسب و تقويت كننده روحي به خود و ديگران بگوييد. ـ با افراد خوشبين و موفق معاشرت داشته باشيد. ـ با شادي و خوشحالي از خواب برخيزيد، در حمام آواز بخوانيد، صبحانه را با فرد خوشبين و با نشاط صرف كنيد. گاهي به موسيقي هاي شاد گوش كنيد. كتاب ها و مقالات آموزنده و الهام بخش را مطالعه كنيد . وسعت نظر مثبت يا بلند نظري
افراد موفق در «حال» زندگي مي كنند . آنها از تجارب گذشته پند مي گيرند و از خاطرات خوش آن لذت مي برند. افراد موفق هدف هايي را براي آينده قابل پيش بيني خود در نظر مي گيرند كه موجب فعاليت روزانه آنها مي گردد. افراد موفق «مرگ» را آخرين مرحله زندگي نمي دانند. ما نيز مي توانيم وسعت نظر داشته باشيم به شرط اين كه : ـ از ديگران مانند برادران و خواهران خود مراقبت كنيم. ـ براي همسر يا آن كسي كه دوست داريم ارزش قائل شويم و با جمله «من تو را دوست دارم » او را دلگرم كنيم. ـ به اشخاصي كه نياز دارند و منبع درآمدي ندارند كمك مالي بكنيم. ـ يك يا دو زبان خارجي بياموزيم و عادات آن ملت ها فیلسوف بزرگ یونانی، ارشمیدس گفته است : « یک اهرم با طول کافی و جای مناسب برای ایستادن به من بدهید. آنوقت من زمین را هم حرکت خواهم داد . » شش نوع اهرم وجود دارد : 2-انرژی دیگران: دومین اهرم، استفاده از انرژی دیگران است. انسان های بسیار مؤثر همواره به دنبال راه هایی برای واگذاری و ارجاع کارهای کم ارزش به دیگران. -پول دیگران: 4-موفقیت های دیگران: چهارمین اهرم، استفاده از موفقیت های دیگران است. با مطالعه موفقیت های سایر مردم و سازمان ها می توانید کیفیت نتایج حاصله از کار خود را بسیار افزایش دهید پنجمین اهرم، اهرم شکست های دیگران است. بنیامین فرانکلین می گوید: « انسان می تواند قدرت تشخیص خود را بخرد یا آن را قرض بگیرد. اگر آن را بخرد تمام بهای آن را برحسب زمان و هزینه پرداخت می کند. اما با درس گرفتن از شکست های دیگران و بدون صرف وقت و هزینه در واقع این توانایی را قرض می گیرد.»
۵-ایده های دیگران:
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی



توضيحات : زندگينامه دكتر علي شريعتي و دوران زندگي ايشان

موضوعات مرتبط: دانلود سخنرانی
بیشتر تاریخ شناسان هوانوردی، چاک ییگر، خلبان آزمایشی نیروی هوایی آمریکا را اولین کسی می دانند که در حال پرواز با هواپیمای آزمایشیX-1 ، که در حقیقت یک بمب افکن تغییر یافته جنگ جهانی و مجهز به چهار موتور راکت بود، برای نخستین بار دیوار صوتی را در جهان شکست.
هواپیمای X-1
هواپیمای او ابتدا می بایست با یک هواپیمای مادر به سرعت و ارتفاع مناسب دست پیدا کرده و سپس از هواپیمای مادر پرتاب شده و به سرعت مورد نظر خود می رسید. بالاترین سرعت این هواپیما، 3.851 کیلومتر بر ساعت و در ارتفاع 19 کیلومتری سطح دریا اندازه گیری شد. با وجود این موفقیت و شادی بزرگ، به دلیل این که خلبان آپت هیچ گونه تجربه ی پروازی با آن هواپیما را زا قبل نداشت، در هنگام بازگشت به پایگاه ادواردز، سرعت را به طور کامل کاهش نداد و در نتیجه این عمل، کنترل هواپیما از دست او خارج شده و هواپیما به صورت واژگون در آمد. در این حالت او سعی کرد که با صندلی نجات بیرون بپرد، اما دیگر دیر شده بود و خلبان همراه با هواپیمایش به زمین برخورد کرده و منفجر گردید و خلبان جان خود را از دست داد. اما روند دستیابی به سرعت های بالاتر، باز هم ادامه پیدا کرد و سرانجام هواپیمای X-15 ، در هفتم مارس 1961، سرعتی بالاتر از چهار ماخ یا 4.675 کیلومتر بر ساعت در ارتفاع 23 کیلومتری سطح دریا دست یافت. در این عملیات فوق العاده، کنترل هواپیما در دست کاپیتان رابرت وایت از نیروی هوایی آمریکا بود. هواپیمای X-15 سه ماه بعد، در 23 ژوئن 1961، خلبان وایت بار دیگر سوار هواپیمای مقتدر خود شده و قدم بعدی در رسیدن به سرعت های بالا را تحقق بخشیده و به سرعت باور نکردنی 5 ماخ دست پیدا نمود. بالاترین سرعتی که خلبان در این پرواز بدان دست یافت، سرعتی معادل 5.800 کیلومتر بر ساعت در ارتفاعی برابر با 32.830 متر از سطح دریا بود. اما انگار این خلبان دست بردار نبود، چرا که بار دیگر در 11 سپتامبر 1961، یعنی در همان سال برای بار سوم، در اقدامی بی نظیر به قدم بعدی سرعت های بالا دست یافته و نام خود را به عنوان اولین خلبانی رقم زد که بالاتر از سرعت 6 ماخ پرواز کرده است. این بار او سرعتی معادل 6.590 کیلومتر بر ساعت را در ارتفاعی پایین تر از دفعه قبل، یعنی ارتفاع 30.970 متری به دست آورد. اگر چه حدود 9 سال به طول انجامید تا بشر از سرعت 1 ماخ به 3 ماخ دست پیدا کند، اما تنها 9 ماه طول کشید که خلبانی بتواند از سرعت 3 ماخ به 6 ماخ دست پیدا کند. آخرین سرعتی که برای هواپیمای افسانه ای X-15 به ثبت رسید، چند سال بعد و به وسیله خلبانی به نام ویلیام پیت نایت بود. از آن زمان که صدای رعد آسای شکستن دیوار صوتی برای اولین بار بر فراز بیابانی در آمریکا شنیده شد، تا آن زمان که هواپیمای آزمایشی سازمان ناسا به سرعت ده برابر صوت دست یافت، زمانی برابر با حدود پنجاه سال طلایی که در طی آن آینده صنعت هوایی جهان رقم خورد و جهان هواپیمایی به پیشرفت های بسیار و البته موثری نایل آمد، سپری می شود
|
موضوعات مرتبط: نظامی
MiG-31 Foxhound VS. F-14 Tomcat
بدون شک قدرت رهگیری نیروی هوایی است که به عنوان نخستین نیروی دفاعی هر کشوری در مقابل تهدید های هوایی دشمنان عمل می کند. اگر این قدرت رهگیری از توان بالقوه ای برخوردار بوده و بتواند با کمک خلبانان کارآزموده اولین تهاجم دشمن را به خوبی دفع نماید، باید مطمئن بود که دشمن فکر حمله از راه نیروی هوایی اش را فراموش خواهد کرد و برعکس این قضیه هم صادق است. در طول تاریخ هوانوردی، هواپیماهای جنگنده رهگیر همیشه از مهم ترین بخش های نیروی هوایی هر کشور بوده اند و قدرت آن ها به منزله قدرت کل نیروی هوایی آن کشور است. در مقاله زیر به بررسی توانایی های عملیاتی دو فروند از به نام ترین و مخوف ترین جنگنده رهگیر های جهان، هواپیماهای F-14 Tomcat و MiG-31 Foxhound پرداخته و قابلیت های این دو جنگنده را با یکدیگر مقایسه خواهیم کرد:
تاریخچه جنگنده F-14 Tomcat
گربه ملوس نیروی دریایی آمریکا برای نخستین بار پرواز خود را در سال 1970 انجام داد. تامکت به عنوان جانشینی برای فانتوم روی عرشه ناوهای هواپیمابر آمده بود تا به همه ثابت کند که افسانه ای ها تکرار هم می شوند. این هواپیما مجهز به سیستم های راداری بسیار قدرتمند و یک سیستم تسلیحاتی بی نظیر در زمان خود به نام فینیکس بود که شهرت عجیبی را برای این جنگنده ساخت گرومن به ارمغان آورد. همین آوازه باعث شد که توجه ایران به سمت این جنگنده جلب شده و تعداد 79 فروند از این جنگنده به نیروی هوایی آن زمان کشورمان تحویل شود. ساخت F-14 مقدمه ای شد برای احساس خطر شوروی در مقابل جنگنده جدید و طراحی نسل جدید جنگنده های روسی، مانند سوخو Su-27 و MiG-29 که هر دو با الهام از جنگنده F-14 ساخته شدند و شکل ظاهری آن ها مصداق این مدعاست. تامکت نقایص خود را به خوبی در سایه سیستم موشکی بی نظیرش پوشانده بود، اما یکی دو حادثه که منجر به سقوط تامکت گردید موجب آغاز تحقیقاتی برای اطلاع از علت سقوط شد که نتیجه، ضعف شدید موتورهای هواپیما برای چنین بدنه و سیستم های سنگین بود. سرانجام، تامکت های مدل A با موتورهای TF-30-P414A ساخت پرات اند ویتنی به تدریج با جنگنده های جدید تامکت +A، مدل B و در نهایت مدل D یا سوپر تامکت تعویض شدند. مدل های بعدی تامکت همگی از موتورهای قدرتمند GE-F110 ساخت جنرال الکتریک برای پرواز بهره می بردند. هر چند که حیات سی و شش ساله تامکت امسال-2006 ظاهراً با بازنشست کردن تامکت به پایان رسیده است، اما هنوز هم زمزمه هایی برای بازگشت این جنگنده به روی عرشه ناوها و حتی خدمت در نیروی هوایی شنیده می شود.
هواپیمای رهگیر F-14D سوپر تامکت، نمای جانبی
تاریخچه جنگنده MiG-31 Foxhound
اعلام آغاز به کار ساخت بمب افکن دوربرد و مافوق صوت XB-70 توسط آمریکا باعث بروز سر و صداهای بسیاری در شوروی سابق شد. ظاهراً همه حرف ها و احادیث حکایت از آن داشت که در آن زمان شوروی فاقد جنگنده رهگیری برای مقابله با بمب افکن عجیب و غریب آمریکا بود و این برای شوروی چیزی کمتر از یک فاجعه نبود. شرکت هواپیماسازی میکویان گورویچ به سرعت دست به کار شد و طرح جنگنده ای با سرعت بسیار زیاد و سقف پرواز بالا را به مقامات شوروی تسلیم کرد. این طرح بعد ها میگ MiG-25 با لقب Foxbat شناخته شد. فاکس بت جنگنده ای بزرگ و درشت اندام بود، موتورهای به مراتب بزرگتری نسبت به جنگنده های هم عصر خود داشت، بسیار سریع پرواز می کرد و گاه سرعت این جنگنده به 3 ماخ هم می رسید و ارتفاع پرواز آن بیش از 20 کیلومتر بود و ظاهراً چیزی از سرعت آن کم نداشت. اما میگ MiG-25 ضعفهای بسیای هم داشت. برای مثال قدرت مانورپذیری آن به طرز وحشتناکی ناچیز بود، رادار آن بسیار ناکارآمد بود و دریک کلام، این هواپیمایی نبود که از پس رهگیری هواپیماهایی مثل B-70 یا SR-71 بر بیاید. با این که میگ MiG-25 هرگز هواپیمایی نبود که بتواند چنان تهدید عمده ای برای آمریکا به وجود آورد، اما ترسناک ترین جنگنده برای خلبانان آمریکایی همین میگ MiG-25 بود. تا اینکه در سال 1976 یک فروند میگ MiG-25 نیروی هوایی شوروی به خلبانی ویکتور بلنکو در ژاپن به زمین نشست. هواپیمای فاکس بت به دست آمریکاییها افتاد و رازهای آن در مدت کمی بر ملا شد و دیگر واهمه ای برای خلبانان آمریکایی از این جنگنده باقی نگذاشت.
هواپیمای رهگیر میگ MiG-25، نمای جانبی
پس از آشکار شدن توانایی های میگ MiG-25 برای غربیها، روس ها به فکر ساخت جنگنده ای بر پایه ی فاکس بت منتها با توانایی های کاملاً غیر قابل مقایسه با این جنگنده افتادند. البته ویکتور بلنکو پیشتر خبر از طراحی جنگنده ای کاملاً جدید و به روز با نام سوپر فاکس بت داده بود. نتیجه هواپیمای آزمایشی Ye-155MP بود که برای نخستین بار در سال 1975به پرواز درآمد. این پرنده نام MiG-31 را با لقب Foxhound به معنای سگ شکاری به خود اختصاص داد. فاکس هاوند در یک نگاه بسیار شبیه به میگ 25 بود، اما بزرگتر و مستحکم تر از فاکس بت بود. این جنگنده با اینکه بر پایه فاکس بت ساخته شده بود، اما هواپیمایی بسیار مدرن و البته قابل اطمینان بود. به کار بردن مقادیر بیشتری تیتانیوم و آلومینیوم در سازه این هواپیما باعث توانایی تحمل شتاب G بیشتر شده بود و موتورهای جدید توربوفن با مصرف کمتر، برد بیشتر هواپیما را تضمین می کردند. همچنین تسلیحات جدید و رادار قدرتمند از میگ MiG-31 یک رهگیر تمام عیار ساخته بود.
گربه نر آمریکایی به نبرد سگ شکاری روسی می رود!
در شرایط حال، به نظر می رسد قدرتمند ترین و مقتدر ترین رهگیرهای حال حاضر جهان، هواپیماهای F-14 و MiG-31 باشند. از این جهت که این دو جنگنده همیشه در مباحث مختلف مقابل یکدیگر قرار گرفته اند و خواه یا ناخواه به عنوان رقبای سرسخت یکدیگر به شمار می روند، مقایسه فنی این دو هواپیما خالی از لطف نخواهد بود. در این مقایسه، فاکتورهای مختلف و موارد گوناگون بین هر دو جنگنده سنجیده شده و نسبت به یکدیگر مقایسه می شوند. در هر بخش، ده امتیاز در نظر گرفته شده است. هر چه جنگنده مورد نظر امتیاز بالاتری کسب نماید، به منزله برتری آن جنگنده در داشتن شرایط فاکتور مقایسه است. حال به مقایسه فنی دو جنگنده می پردازیم و سعی خواهیم کرد که حتی الامکان بیشتر عوامل و فاکتور ها برای مقایسه در نظر گرفته شوند تا مقایسه هرچه بیشتر نمایانگر محاسن و معایب دو جنگنده نسبت به یکدیگر باشد:
*ابعاد و خصوصیات ظاهری- Dimensions and Appearance Sepcs: دو هواپیمای MiG-31 فاکس هاوند و F-14 تامکت هر دو از کلاس هواپیماهای جنگنده بزرگ و سنگین وزن هستند. فاکس هاوند طولی حدود 21 متر و دهنه بالی حدود 14 متر دارد. در مقابل تامکت طولی برابر با 19 متر و فاصله دو سر بالی در حدود 19.5 متر در حالت باز و 11.5 متر در حالت بسته دارد. هر دو هواپیما برای حفظ پایداری طولی از سکان های عمودی دو قلو استفاده می کنند. F-14 مجهز به سیستم بال های متغیر است در حالی که فاکس هاوند فاقد چنین سیستمی است. ترمزهای هوایی فاکس هاوند در زیر ورودی موتورها قرار دارند و به صورت دوتایی به سمت پایین باز می شوند و ترمزهای تامکت که به بال پروانه ای مشهورند، در فاصله بین دو موتور در قسمت عقب هواپیما واقع شده اند و به صورت دوتایی، یکی به سمت بالا و یکی به سمت پایین باز می شوند. ارابه های فرود دماغه دو هواپیما مشابه است اما ارابه های فرود اصلی فاکس هاوند به صورت دو چرخ پشت سر هم قرار گرفته اند در حالی که در تامکت دو چرخ هر ارابه اصلی کنار هم نصب شده اند. تامکت دارای هشت پایلون نصب تسلیحات-شش عدد در زیز بدنه و در تونل بین موتورها و دو عدد در زیر ریشه بالهاست. فاکس هاوند نیز دارای هشت مقر نصب تسلیحات- چهار عدد زیر بدنه و چهار عدد زیر بال هاست. بدنه ی هر دو هواپیما به حالتی طراحی شده است که بتواند در ایجاد نیروی برای بیشتر دخالت نماید. فاصله بین موتورها در تامکت بسیار زیاد و در فاکس هاوند بسیار کم است و کلاً حجم ورودی ها و خروجی های فاکس هاوند بیشتر است. این بخش فقط برای آشنایی با خصوصیات ظاهری دو جنگنده آورده شده و تاثیری در امتیاز دهی مقایسه ندارد.
MiG-31A از مدل های اولیه فاکس هاوند مجهز به چهار موشک R-33
*حداکثر سرعت-Maximum Speed: یکی از مورد توجه ترین مشخصه های هواپیماهای جنگنده، سرعت فوق العاده بالای آن هاست که به کمک آن جنگنده ها می توانند به سرعت وارد میدان نبرد شده، در کمترین زمان ممکن درگیر شوند و بتوانند به موقع صحنه نبرد را ترک نمایند. مسئله بالاترین سرعت ممکن چه برای جنگنده-رهگیر ها چه برای جنگنده-بمب افکن ها اهمیت ویژه ای دارد، چرا که جنگنده رهگیر باید بتواند به موقع به جنگنده های متخاصم رسیده و با آن ها وارد نبرد شود و یک جنگنده-بمب افکن نیز باید بتواند پس از بمباران برای فرار از دست رهگیر های دشمن به سرعت خاک کشور دشمن را ترک گوید. برادر بزرگ میگ MiG-31، یعنی MiG-25 سرعترین هواپیمای عملیاتی جهان است و این رکورد هنوز هم که هنوز است برای فاکس بت حفظ شده است. ظاهراً سرعت زیاد از فاکس بت برای فاکس هاوند به ارث رسیده است چرا که این جنگنده به مدد موتورهای نیرومندش می تواند تا 2.83 ماخ در ارتفاعات سرعت بگیرد. MiG-31 در ارتفاع پایین می تواند به سرعت 1.23 ماخ نیز برسد. در مقابل، F-14 در ارتفاعات می تواند به سرعت 2.37 ماخ رسیده و در ارتفاع پایین نیز سرعت این هواپیما تا 1.2 ماخ بالا می رود. همان گونه که معلوم است، در این مورد مقایسه تامکت مغلوب سرعت بالای فاکس هاوند می شود. MiG-31 از ده امتیاز این مقایسه ده امتیاز کامل و تامکت از ده امتیاز هشت امتیاز دریافت می کند.
*سقف پرواز خدمتی-Service Ceilling: اهمیت سقف پرواز خدمتی از آن جهت است که هواپیمای جنگنده بتواند در ارتفاعی پرواز کند که مصرف سوخت کمتر شده در نتیجه برد هواپیما بیشتر شود. با افزایش ارتفاع، تراکم مولکول های هوا به شدت کم شده و مقاومت کمتری از سوی هوا بر هواپیما اعمال می شود. مقاومت کمتر به معنای امکان اعمال قدرت کمتر موتور و در نتیجه کاهش مصرف سوخت است. همچنین، موتورهای جت امروز بهترین کارائی خود را در ارتفاعات بالا به نمایش می گذارند. گاهی اوقات، در نبردهای تن به تن هواپیماهای جنگنده برای فرار از دست حریفانشان به ارتفاعات بالاتری که هواپیمای دشمن توانایی دستیابی به آن را ندارند صعود می کنند و بدین صورت هر چند برای مدت کوتاه، ولی خود را از مهلکه نجات می دهند. میگ MiG-25 در یک پرواز به یاد ماندنی سقف پرواز مطلق هواپیماهای جنگنده جهان را شکسته و به ارتفاع 37 کیلومتری زمین صعود کرد. باز هم، قدرت ارتفاع گیری بالا در MiG-31 هم وجود دارد. فاکس هاوند می تواند به ارتفاع 20600 متری زمین دست پیدا کند در حالی که تامکت می تواند تنها تا ارتفاع 17300 متری اوج بگیرد. در این مورد مقایسه باز هم برگ برنده با MiG-31 است و فاکس هاوند از ده امتیاز نه امتیاز و تامکت از ده امتیاز هفت امتیاز کسب می کند.
هواپیمای F-14 تامکت در حال سوختگیری هوایی
*برد گذری و عملیاتی-Ferry and Combat Range: یکی از مهم ترین معیار ها و ویژگی های هواپیماهای نظامی و غیر نظامی برد این گونه هواپیماهاست. برد یک هواپیما عبارتست از میزان مسافتی که یک هواپیما می تواند طی کند. البته طی مسافت تحت شرایط مختلفی امکان پذیر است که از این جهت ما به دو دسته برد عملیاتی و برد گذری اشاره می کنیم. برد عملیاتی به میزان مسافت قابل طی شدن توسط هواپیمایی گفته می شود که می تواند با تسلیحات کامل و تانک های سوخت پر آن مسیر را طی نماید. این مقدار معمولاً نصف حساب می شود چرا که هواپیماهای نظامی نمی توانند در خاک دشمن فرود بیایند و مجبورند حداقل از توانایی طی کردن مسافت رفت برای طی کردن مسافت برگشت برخوردار باشند. اما برد گذری به میزان مسافتی گفته می شود که هواپیما می تواند بدون هیچ گونه تسلیحاتی و با تانک های سوخت پر در بهینه ترین سرعت و ارتفاع طی نماید که همیشه این میزان برد از برد عملیاتی بیشتر است. هواپیمایی با برد زیاد می تواند بدون ترس از اتمام سوخت به عملیات بپردازد و با خیال آسوده به پایگاه خود بازگردد. هواپیمای MiG-31 دارای برد گذری 3250 کیلومتر و برد عملیاتی 750 کیلومتر و هواپیمای F-14 دارای برد گذری 3200 کیلومتر و برد عملیاتی 920 کیلومتر است. هر دو هواپیما به دلیل استفاده از موتورهای توربوفن با ضریب کنارگذر پایین برد نسبتاً زیادی دارند. هم هواپیمای MiG-31 و هم F-14 قابلیت سوختگیری هوایی دارند که در صورت انجام آن برد آن ها تا دو برابر می تواند افزایش یابد. این دو هواپیما از نظر برد بسیار مشابه هم هستند، اما برد عملیاتی بیشتر تامکت باعث پیش افتادن این جنگنده می شود. در این مقایسه، تامکت با دریافت نه امتیاز از ده امتیاز بالاتر از فاکس هاوند با دریافت هشت امتیاز از ده امتیاز قرار می گیرد.
*موتورها یا پیشرانه ها-Propulsion System: از اصلی ترین بخش های تشکیل دهنده هر هواپیمایی قسمت پیشرانش یا موتورهای آن هواپیماست. داشتن عمر خدمتی بالا، تطبیق با انواع شرایط پروازی، نسبت قدرت به وزن بالا، مصرف سوخت کم، TBO بالا، سر و صدای کم، عدم به جاگذاری خط دود در آسمان و واکنش سریع به تغییرات قدرت همه از مشخصه های یک موتور جت ایده آل هستند. میگ MiG-31 در مدل های اولیه از موتور R-15BD-300 ساخت تومانسکی با قدرت نزدیک به 24000 پاوند استفاده می کرد. مدل A جنگنده F-14 تامکت نیز از موتور TF-30-P412/414A با قدرت 20000 پاوند بهره می برد. اگر ماکزیمم وزن تیک آف دو جنگنده با توجه به قدرت موتورها مقایسه شود-MiG-31 با بیشترین وزن 41 تن و F-14 با بیشترین وزن 31 تن- مشاهده می شود که نسبت قدرت به وزن هواپیمای تامکت مدل A بیشتر است و از این نظر تامکت جلوتر از فاکس هاوند قرار می گیرد. اما در مدل های بعدی، MiG-31 مجهز به موتورهای توربوفن D-30F6 ساخت سولوویف با قدرت 34170 پوند و F-14A+/B/D به موتورهای توربوفن GE-F110-400 ساخت جنرال الکتریک با قدرت 27000 پوند شدند. اگر مقایسه قدرت بر وزن بین آخرین مدل های فاکس هاوند و تامکت صورت بگیرد، می بینیم که فاکس هاوند با اختلاف بسیار کمی تامکت را پشت سر می گذارد که می توان این اختلاف را نادیده گرفت و دو جنگنده را از این لحاظ در یک سطح فرض کرد. ورودی ها و خروجی های موتورهای فاکس هاوند بسیار بزرگ هستند و حجم موتورهای این هواپیما به طور کلی از موتورهای هواپیماهای مشابه بیشتر است. سر و صدای موتورهای تامکت بسیار کمتر از موتورهای فاکس هاوند است اما چه مدل های اولیه فاکس هاوند چه تامکت دارای مشکل به جا گذاشتن خط دود در آسمان هستند. در این مورد مقایسه دو جنگنده در یک سطح قرار می گیرند و از ده امتیاز، نه امتیاز به هریک از جنگنده ها تعلق می گیرد.
خروجی های موتورهای عظیم الجثه MiG-31BM
*مانورپذیری-Maneuverability: در نبردهای داگفایت یا جنگ های هوایی بسیار نزدیک که پر از تعقیب و گریز های هواپیماهای جنگنده به دنبال هم است تعیین کننده ترین عامل موفقیت یک هواپیما می تواند مانورپذیری آن باشد. شعاع دورزدن کوچکتر، سرعت دورزدن بیشتر، تحمل شتاب جی بیشتر و سرعت استال کمتر از عوامل تاثیر گذار در مانورپذیری یک جنگنده هستند. هر دو هواپیمای مورد بحث ما هواپیماهایی سنگین وزن، بزرگ و تنبل هستند و مانورپذیری آن چنانی در حد اعلاء ندارند. از هواپیمای MiG-31 که از بدنه پایه MiG-25 به عنوان یکی از مانورناپذیرترین جنگنده های جهان استفاده می کند باید مانورپذیری در حد یک هواپیمای مسافربری را از آن انتظار داشت! اما هواپیمای F-14 به مدد استفاده از سیستم سنگین و گرانقیمت بال های متغیر و بالچه های جانبی دارای مانورپذیری به مراتب بهتری است. فاکس هاوند می تواند تا 6 جی نیروی شتاب گرانشی زمین را تحمل کند و این در حالیست که تامکت به راحتی تا 9 جی شتاب جاذبه را تحمل می نماید. تامکت بر خلاف فاکس هاوند مشکلی برای پرواز در سرعت های پایین و ارتفاع پایین ندارد اما فاکس هاوند به طور عمده در این سرعت ها کمی ناپایدار است. سرعت صعود تامکت به ارتفاعات در حدود 9400 متر بر دقیقه است در حالی که سرعت صعود MiG-31 برابر 12400 متر بر دقیقه است که فاکس هاوند این مسئله را مدیون موتورهای قدرتمندش است. F-14 قادر است با استفاده از حالت بال های کاملاً باز با سرعت 230 کیلومتر بر ساعت تیک آف کند، در حالی که MiG-31 برای تیک آف باید تا حدود 290 الی 300 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد. به طور کلی در مانورپذیری و مشخصه های آیرودینامیکی تامکت یک سر و گردن از فاکس هاوند بالاتر است. تامکت 8 امتیاز و فاکس هاوند 6 امتیاز از ده امتیاز این مقایسه را دریافت می کند.
*وضعیت دید و کاکپیت-Cockpit View: با وجود پیشرفت سیستم های راداری و شناسایی تا سطحی که باور آن نیز مشکل است، اما یک قاعده کلی وجود دارد که می گوید: «خلبان همیشه به چشمان خود بیشتر اعتماد دارد تا تجهیزاتی که برای استفاده وی گذاشته شده است.» به همین دلیل وضعیت دید خلبان تاثیر بسیار زیادی در عملکرد وی دارد. اهمیت این مسئله در نبردهای هوایی نزدیک و نیاز به آگاهی بصری از وضعیت دشمن معلوم می شود. در هواپیمای MiG-31 همانند MiG-25 خلبان عمیقاً در داخل کاکپیت قرار می گیرد و دید بسیار محدود است. این وضعیت کاکپیت فاکس هاوند بیشتر به هواپیماهای شناسایی شبیه است تا یک هواپیمای رهگیر و هنوز هم این یکی از نقایص عمده MiG-31 محسوب می شود. اما دید در هواپیمای تامکت در حدی قابل قبول بوده و خلبان به خوبی کنترل اطراف خویش را در دست دارد. با اینکه MiG-31 حدود 5 تا 7 سال پس از تامکت به پرواز در آمده، اما کاکپیت این هواپیما از تجهیزات آنالوگ بیشتری نسبت به تامکت برخوردار است. دو سرنشینه بودن هر دو هواپیما امکان استفاده از این هواپیماها به عنوان هواپیماهای آموزشی بدون کم ترین تغییری را می دهد. در هواپیماهای MiG-31 و F-14 یک مجموعه ساده از کنترل های پرواز و پریسکوپ های جمع شونده وجود دارد تا در شرایط اضطراری خلبان عقب قادر به فرود آوردن هواپیما باشد. هر دو هواپیما مجهز به سیستم نمایشگر سربالا یا HUD برای نمایش اطلاعات پروازی در جلوی چشمان خلبان هستند. در این مقایسه نیز تامکت با دریافت نه امتیاز از ده امتیاز بالاتر از فاکس هاوند با دریافت هفت امتیاز از ده امتیاز قرار می گیرد.
سمت راست- کاکپیت خلبان F-14 سمت چپ- کاکپیت خلبان MiG-31
*سیستم های راداری-RADAR Systems: یکی از بزرگترین پیشرفت های علم هوانوردی اختراع رادار و به کارگیری آن در هواپیماهای نظامی به طور گسترده بود. با آشکار شدن اهمیت فوق العاده وجود سیستم های راداری، رادارهای شناسایی قدرتمندی در طی دوران مختلف برای هواپیماهای جنگنده ساخته شدند. به کمک رادار می توان بدون نیاز به دیدن هواپیماهای دشمن، آن ها را از فواصل دورتر شناسایی و خود را برای حمله به آن ها آماده کرد. هم هواپیمای MiG-31 و هم F-14 از سیستم های راداری بسیار قدرتمند و مشهوری برخوردارند که برای رهگیرهایی در این سطح ضروری به نظر می رسد. یکی از مهم ترین عواملی که نقش عمده ای را در به شهرت رساندن تامکت ایفا کرد رادار فوق پیشرفته-در زمان خود- AN/AWG-9 بود که با توانایی شناسایی 24 هدف همزمان و توانایی مورد هدف قرار دادن 6 عدد از آن ها به صورت همزمان تا سال ها از آن به عنوان بی نظیر ترین رادار نصب شده روی هواپیماهای جنگنده یاد می شد. این قضیه تا جایی پیش رفت که حتی در جنگ تحمیلی ایران-عراق، از رادار AWG-9 در قالب هواپیمای تامکت به عنوان مینی آواکس استفاده شد. این رادار توانایی اسکن شعاع 370 کیلومتری را داراست، مضاف بر اینکه اگر محدودیت اندازه آنتن این رادار نبود، AWG-9 قادر به اسکن شعاع 700 کیلومتری نیز می باشد. این رادار بعد ها در هواپیمای F-14D ارتقا یافته و کاملاً دیجیتالی شد و قابلیت ایجاد دیتالینک در آن تعبیه گشت و از آن زمان به بعد این مدل از رادار، AN/APG-71 نامیده شد.اما در آن سوی قضیه، میگ MiG-31 قرار دارد که رادار این جنگنده نیز غوغایی در عرصه رادارهای پیشرفته ایجاد کرده است. رادار ملقب به «زاسلون» با کد SBI-16 که در مدل های قدیمیتر MiG-31 به کار رفته است توانایی اسکن فضای 200 کیلومتری اطراف خود را دارد و قادر است 10 هدف را به طور همزمان در نظر گرفته و به چهار عدد آن ها شلیک نماید. در مدل MiG-31BM همین رادار دچار تغییرات و بهبود هایی گردید و پس از آن با نام Zaslon-M یا کد S-800 شناخته شد. این رادار توانایی هایی مشابه AN/APG-71 دارد، قادر است فضای 400 کیلومتری اطراف اسکن کرده، 24 هدف را همزمان شناسایی نموده و به 6 عدد آنان حمله نماید. گفته می شود که این رادار به حدی قدرتمند است که حتی می تواند جنگنده های خفاکار یا Stealth را نیز شناسایی کند. MiG-31 در حقیقت نخستین هواپیمایی بود که قابلیت نگاه به پایین-شلیک به پایین واقعی داشت. رادار این هواپیما حتی به اهدافی که در پشت سر هواپیما قرار دارند نیز حساس است. بسیاری بر این عقیده اند که رادار زاسلون از روی نمونه های رادار AN/AWG-9 ساخته شده است و تکنولوژی آن مشابه تکنولوژی همان رادار است. در این مقایسه، ظاهراً دو جنگنده تقریباً در یک سطح قرار دارند و هر دو هواپیما از ده امتیاز این مرحله، نه امتیاز دریافت می کنند.
هواپیمای MiG-31BM در حال تاکسی و مجهز به دو موشک آکرید و چهار موشک آموس
*تسلیحات قابل حمل- Armament: توانایی ها و ویژگی های هواپیماهای جنگنده یک طرف، تسلیحات قابل حمل آن ها یک طرف. چرا؟ پاسخ معلوم است. یک هواپیمای جنگنده با تمام توانایی هایش سعی در درست هدایت کردن تسلیحات به سمت دشمن و تاثیرگذاری آن تسلیحات به بیشترین حد و وارد آوردن بیشترین ضربه بر پیکره نظامی دشمن دارد. یک هواپیمای جنگنده قدرتمند بدون تسلیحات هیچ است و بیشتر به یک هواپیمای مسافربری می ماند که یک یا دو مسافر را به گردش می برد. هواپیماهای رهگیر بیشتر از هر اسلحه ای به موشک های هوا به هوای قدرتمند، کاری و دقیق احتیاج دارند. هواپیمای F-14 تامکت مجهز به سیستم موشکی دوربرد فینیکس، موشک نزدیک برد سایدوایندر و موشک های میان برد اسپارو و در برخی نمونه ها موشک های آمرام است. شاید به نام ترین موشک هوا به هوا همان موشک فینیکس AIM-54 باشد که تنها هواپیمای عملیاتی حمل کننده آن تامکت است. این موشک به تعداد شش فروند روی تامکت نصب شده و قابلیت رهگیری شش هدف در فاصله بیش از 160 کیلومتر را به صورت همزمان به این هواپیما می دهد. کلاهک جنگی این موشک بسیار قدرتمند است و حتی با منفجر شدن در کنار هواپیمای قربانی می تواند به نابودی هدف بینجامد. البته موشک های AIM-54 مدل C برد 160 کیلومتری دارند و موشک های مدل A تنها تا 120 کیلومتر قادر به رهگیری هدف می باشند. رادار این موشک از نوع هدف یاب فعال است و پس از شلیک شدن نیازی به هواپیمای مادر ندارد. موشک دیگر قابل حمل موشک سایدوایندر AIM-9 است که یکی از کاربرد ترین موشک های هوا به هواست. این موشک کوچک یک موشک حرارت یاب است و بردی کمتر از 10 کیلومتر دارد. موشک اسپارو AIM-7 نیز یک موشک هدایت راداری نیمه فعال است که بردی بین 30 تا 40 کیلومتر دارد. موشک AIM-120 آمرام نیز فقط در برخی موارد برای انجام تست روی تامکت نصب شد و در غیر این صورت استفاده انبوه نداشته است. از سوی دیگر MiG-31 با کلکسیونی از بهترین موشک های هوا به هوای روسی در انتظار گربه آمریکایی نشسته است. موشک های R-27 با برد 150 کیلومتر، R-33 با برد 160 کیلومتر، R-37 با برد بیش از 300 کیلومتر، R-40 با برد پنجاه کیلومتر، R-60 با برد 10 کیلومتر، R-73 با برد 30 کیلومتر و R-77 با برد 120 کیلومتر موشک های هوا به هوای قابل حمل توسط میگ MiG-31 هستند. در این میان، موشک های دوربرد بسیاری به چشم می خورند که برد آن ها از موشک فینیکس بیشتر است، اما تنها موشک های R-33 و R-37 در حد فینیکس شناخته شده اند. با توجه به تنوع موشک های هوا به هوای فاکس هاوند و برد بیشتر اکثر موشک های آن و قدرت انفجاری بالای برخی موشک های آن مانند آکرید R-40 این هواپیما از نظر قدرت رهگیری در سطح بالاتری نسبت به تامکت قرار می گیرد. در مورد توانایی های هوا به زمین فاکس هاوند باید گفت که در مدل BM این توانایی ها تقویت شده و این هواپیما می تواند موشک های هوا به زمین Kh-31P و Kh-58 را نیز حمل نماید. هواپیمای F-14 هم البته در مدل D قادر به حمل بمب های GBU-16 و موشک های AGM-88 HARM و AGM-84 SLAM می باشد. اصولاً این دو جنگنده رهگیر برای حملات هوا به زمین ساخته نشده اند و توانایی کنونی آن ها هم برای انجام این گونه حملات در اثر نیازها و توانمندی های این جنگنده ها برای انجام حتی این گونه حملات به وجود آمده است. از نظر تسلیحات قابل حمل، فاکس هاوند از ده امتیاز موفق به کسب هر ده امتیاز کامل شده و تامکت تنها موفق به دریافت هفت امتیاز می گردد و بدین ترتیب MiG-31BM در رتبه بالاتری نسبت به F-14D قرار می گیرد.
نمایی زیبا از یک فروند F-14A پارک شده در پایگاه
*سیستم های دیگر-Other Systems: در بعضی مدل های میگ MiG-25 و خصوصاً مدل های شناسایی دوربین هایی برای عملیات شناسایی نیز وجود داشت. وجود یک چنین دوربین هایی یا سنسور های احتمالی در هواپیمای MiG-31 هنوز معلوم نیست. در مقابل، تامکت از نظر سیستم های جانبی دیگر مقام بالاتری دارد، چرا که این جنگنده به راحتی می تواند تبدیل به یک هواپیمای شناسایی کامل شود و این کار با نصب سیستم TARPS-Tactical Airborne Reconnaisance Pod System امکان پذیر می شود. همچنین سیستم ناوبری و هدف گیری شبانه LANTIRN-Low Altitude Night Targetting and Infra Red Navigation توانایی های هوا به زمین این جنگنده بازهم افزایش می یابد. هر دو هواپیما مجهز به سیستم اسکن مادون قرمز حرارتی هواپیماهای دشمن یا IRST-Infra Red Search and Track هستند، مضاف بر این که F-14 به سیستم دیگری مشابه IRST با نام FLIR-Front Looking Infra Red نیز مجهز است. در این مورد مقایسه تامکت از ده امتیاز نه امتیاز را دریافت کرده و فاکس هاوند هم از ده امتیاز هفت امتیاز را دریافت می کند و بدین ترتیب در این قسمت MiG-31 مغلوب توانایی الکترونیکی تامکت می شود.
*قابلیت خفاکاری- Stealth Capability: قابلیت خفاکاری که از خصوصیات جنگنده های نسل پنجم است، با استفاده از مواد مخصوص جاذب راداری و طراحی ویژه بدنه هواپیما مانع تشخیص این گونه هواپیماها به وسیله رادار می شود. جنگنده های مورد مقایسه این بحث از نسل چهارم جنگنده ها هستند و در هیچ یک قابلیت های خفاکاری دیده نمی شود. امتیاز هر دو جنگنده از این بخش از ده امتیاز صفر امتیاز است.
*هزینه های خرید و نگهداری- Purchase and Maintenance Costs: یکی از عواملی که ممکن است کشوری را به خرید یا عدم خرید یک جنگنده ترغیب و تشویق نماید، قیمت جنگنده و البته هزینه های نگهداری آن است. هواپیمای MiG-31BM چهل میلیون دلار قیمت دارد و تامکت های F-14D دارای قیمتی برابر با سی و هشت میلیون دلار می باشند. تفاوت قیمت خرید دو جنگنده تقریباً نسبت به کل قیمت ناچیز است، اما از قرار معلوم هزینه نگهداری تامکت بسیار بیشتر از هزینه های نگهداری MiG-31 است. ظاهراً دلیل نیروی دریایی آمریکا برای بازنشسته کردن این جنگنده پیشرفته نیز همین سرسام آور بودن هزینه های نگهداری آن بوده است. از این لحاظ، تامکت در رتبه پایین تری نسبت به فاکس هاوند قرار می گیرد. F-14 از ده امتیازهشت امتیاز و MiG-31 از ده امتیاز نه امتیاز دریافت می کند.
موضوعات مرتبط: نظامی
ابتدا تقسیم بندی کلی بر هواپیماها از نظر سرعت خواهیم داشت. هواپیماها از نظر سرعت به چند دسته
تقسیم می شوند:
*هواپیماهای زیر سرعت صوت یا Sub Sonic
*هواپیماهای نزدیک سرعت صوت یا Tran Sonic
*هوپیماهای دقیقاْ در صوت یا Sonic
*هواپیماهای ماورای سرعت صوت یا Super Sonic
*هواپیماهای بسیار بالاتر از سرعت صوت یا Hyper Sonic
سرعت صوت عبارت است از مقدار مسافتی که صوت در یک مدت زمان معین طی می کند. برای مثال سرعت صوت در ثانیه و در سطح دریا و دمای 22 درجه تقریباً 345 متر و سرعت آن در یک ساعت 1240 است. دلیل متغیر بودن سرعت صوت، به میزان فشار هوا یا در حقیقت ارتفاع بستگی دارد. در سطح دریا، سرعت صوت در میزان حداکثر خود و در ارتفاعات بالا کمترین مقدار خود را یعنی حدود 1060 کیلومتر بر ساعت را در در دمای 52 درجه دارد که به این معنی است که در سطح دریا، به دلیل تراکم نسبتاً زیاد ملکول های هوا، صوت با سرعت بیشتری حرکت می کند و مجرد اینکه ارتفاع بالا می رود، فشار هوا تقلیل یافته در نتیجه صوت با سرعت کمتری فضا را پیمایش می کند. به حداکثر سرعت صوت در یک ارتفاع معین ماخ یا Mach می گویند. به این ترتیب سرعت 120 کیلومتر در ساعت تقریباً مقداری معادل 0.1 ماخ داشته و سرعت 950 کیلومتر برساعت تقریباً معادل 0.9 ماخ است (البته بیان سرعت به کیلومتر در ساعت برای درک بهتر است، چه، در غیر اینصورت واحد سرعت هواپیماها بیشتر بر حسب نات یا Knot که معادل 1822 متر است محاسبه گردیده و ارتفاع آنها نیز بر حسب پا یا Foot که هر فوت معادل تقریباً 0.35 متر است محاسبه می شود). سرعت ماخ توسط فرمول سرعت "هواپیما ÷ سرعت صوت محیط" محاسبه می شود.
در حدود سرعت صوت، به دلیل فشردگی بیش از حد هوا در مقابل لبه حمله بال هواپیما، نیروی "برا"ی هواپیما به شدت کاهش پیدا کرده و بالعکس نیروی پس کشنده یا Drag آن به شدت افزایش پیدا می کند؛ تا جایی که بسیاری در زمان های گذشته عقیده داشتند که عبور از چنین سرعتی برای اجسام پرنده ساخت دست انسان غیر ممکن می باشد، اما ورود موتور جت به عرصه هوانوردی، این رویا رنگ واقعیت به خود گرفت. چرا که اگر یک هواپیمای ملخ دار در سرعت 700 کیلومتر بر ساعت به 1000 اسب بخار نیرو نیاز داشته باشد، در سرعت 1000 کیلومتر بر ساعت، همین هواپیما به 30,000 اسب بخار نیرو جهت پرواز نیز خواهد داشت. به همین دلیل این حد را (دیوار صوتی)، Sound Barrier نامیده و گذشتن از آن را غیر ممکن می دانستند.
تصويري از تشكيل يك رنگين كمان در هنگام شكستن ديوار صوتي به وسيله F_15 به دليل برخورد نور خورشيد و زاويه ديد بيننده
چگونگی شکستن دیوار صوتی:
با نزدیک شدن هواپیما به سرعت صوت، تولید امواج ضربه ای یا Shockwave ها بر روی بال ها شروع می شود. هر چه سرعتی که هواپیما در آن سرعت موجب تولید امواج ضربه ای می شود بیشتر باشد، آن هواپیما از آیرودینامیک بهتری برخوردار است. این امواج حالتی را شبیه به کوبیدن رو بال ها پدید می آورند و این حالت ناپایداری تا جایی ادامه می یابد که ممکن است فرامین هواپیما به کلی از دست هدایت کننده آن بیرون رود. سرعتی را که تولید امواج ضربه ای در آن برای یک هواپیما شروع می شود، عدد ماخ بحرانی یا Critical Mach می نامند. اما بعد از شکست دیوار صوتی و گذشتن از آن این حالت از بین رفته و فرامین به حالت اصلی خود باز می گردند. گفتیم که نزدیکی هواپیما به سرعت صوت، تولید امواج ضربه ای را در پی دارد. هر موجود پرنده ای در حالت پرواز، فشار های گوناگونی تولید کرده و فشار های متفاوتی نیز از سوی او بر محیط اعمال می شود و عملاً نظم فشار محیط را بهم می زند. تا قبل از سرعت صوت، هر موجی که از سوی هواپیما تولید می شود، از آن دور شده و اثری بر آن نخواهد داشت. اما با تقرب هواپیما به سرعت صوت، دیگر تقریباً امواج فرصت دور شدن از لبه حمله بال هواپیما را نداشته تا جایی که دیگر اصلاً موقعیتی برای فرار آنها وجود نداشته و چون هواپیما نیز همسان با سرعت صوت حرکت می کند، صدای تولید شده توسط هواپیما در هر لحظه جمع شده و با تجاوز از سرعت صوت، صدای مهیب و انفجار مانندی به گوش می رسد که همان نتیجه شکستن دیوار صوتی است.
موضوعات مرتبط: نظامی
با شناخت کودک خود و با دانستن و تشخيص مسائل و مشكلاتي كه كودكان با آنها رو به رو هستند به آنها احترام بگذاريد و بدین ترتیب آنها را بردبار و مقاوم بار بیاورید.
--------------------------------------------------------------------------------
'' الينور روزولت '' مي گويد: « حقوق جهاني بشر از مكانهاي كوچك نزديك به خانه شروع مي شود. »
براي پرورش روحيه استقامت در كودكان، اوليا مي بايستي حس خوشبختي، احترام گذاشتن و مسئوليت پذيري نسبت به خود و ديگران را با تشخيص اين موضوع كه هر فردي در روي كره زمين يك نعمت است، در بچه ها تقويت كنند.
والدين مي توانند با به كار بستن راهكارهاي ذيل روحيه استقامت در برابر حوادث را در ميان كودكان خود بالا ببرند:
1- در مورد استقامت صحبت كنيد
تعليم استقامت يك مرحله در حال اجراست و اين كاري نيست كه در يك لحظه بتوان به آن دست يافت. به صحبت كردن در مورد تفاوتها و درك و فهم آنها هر روز علاقه نشان دهيد. يك راه تسلي بخشيدن به كودكان صحبت كردن در مورد مسائل اجتماعي است. بگذاريد كودكان بدانند كه هيچ موضوعي غير قابل گفتگو نيست.
2- نداشتن استقامت را در كودكان تشخيص دهيد
مسائل كليشه اي و ناآگاهيهاي فرهنگي را كه در فيلمها، برنامه هاي تلويزيوني، بازيهاي كامپيوتري و بقيه موارد ديده مي شود متذكر شويد. در مورد تعصبات و پيش داوری هایی که گاها بين افراد خانواده پيش مي آيد، بحث كنيد. هيچ لحظه اي را از دست ندهيد. با مطالب مناسب شروع كنيد و اجازه دهيد كودكان بيشتر صحبت كنند و همينطور شما شنونده خوبي براي آنها باشيد.
3- وقتي از جانب كودكتان بي استقامتي مي بينيد، درباره آن بحث كنيد
هنگامي كه كودك حرفي مي زند يا كاري مي كند كه منعكس كننده تعصبات و گرايش ها و يا رفتاري كليشه اي است، به او تسلي خاطر دهيد. موضوع بحث را به سمت موضوعاتی از قبيل خوشبختي، احترام و ... سوق دهيد.
4- به هنگام نابردباري و بي استقامتي كودكان خود، از آنها حمايت كنيد
با دانستن و تشخيص مسائل و مشكلاتي كه كودكان با آنها رو به رو هستند، به آنها احترام بگذاريد. اين تجربه را كوچك نپنداريد و از نظر عاطفي كودكان را حمايت كنيد.
5- در كودكان خود درك درست داشتن از هويت هاي گروهي و همسالان آنها را تشويق كنيد
به آنها يادآور شويد كه داشتن غرور در گروه همسالان آنها نبايد باعث بي احترامي و بي توجهي به گروههاي ديگر شود و در آخر بايد از تحقير و پايين آوردن گروههاي ديگر به منظور بالا بردن گروه خود اجتناب شود.
6- استقامت و بردباري در فرهنگ هاي مختلف را به كودكان خود نشان دهيد
با تهيه و خواندن كتاب هايي در مورد استقامت و بردباري در فرهنگ هاي مختلف، ديدن سايت هاي اينترنتي مفيد در اين مورد، گوش دادن به موسيقي ملل و مطالعه ادبيات كشورها و فرهنگ هاي مختلف بسيار مفيد است.
7- فرصتهايي را براي كودكان ايجاد كنيد تا به تفاوتهاي ميان خود و ديگران پي ببرند
خوب نگاه كنيد ببينيد كودك چگونه واژه '' عادي '' (normal) را تعريف مي كند، تعريف آن را پر و بال دهيد. به نشانه ها و علائق ديني كه در انواع اماكن مذهبي وجود دارد، توجه كنيد. از زمينهاي بازي كه در آن كودكان متفاوتي ديده مي شود، ديدن كنيد ... در اين اماكن مردم از اخلاق و نژاد متفاوت، پيش زمينه هاي اقتصادي – اجتماعي – ساختار خانوادگي و غيره وجود دارند. كودك را تشويق كنيد كه وقتش را با بزرگترها مثل پدر بزرگ و مادر بزرگها بگذراند.
8- كودكان را تشويق كنيد كه در اجتماع حضور بيشتري داشته باشند و به همنوعان خود كمك كنند.
9- در مقابل تفاوتها صادق باشيد
به بچه ها نگوييد كه ما همه مثل هم هستيم. همه ما دنيا را از جهات مختلف تجربه مي كنيم و اين تجارب ما هستند كه اهميت دارند.
10- نمونه رفتاري شويد كه انتظار دارد همان رفتار را از آنها ببينيد
به عنوان يك ولي و به عنوان اولين مدل براي كودكتان در رفتارتان با ديگران ثابت باشيد. مثلاً: شما چطور در موارد عاطفي با دختر و پسرتان رفتار مي كنيد؟ آيا پسرتان را از گريه كردن منع مي كنيد و به دخترتان كه گريه مي كند قوت قلب مي دهيد؟ آيا تن صداي شما در صحبت كردن با يك گروه خاصي از افراد فرق مي كند؟ به ياد بياوريد كه ممكن است بگوييد: هر كاري را كه مي گويم انجام بده و آن كاري را كه مي كنم انجام نده، اما در واقع، اعمال و رفتار شما بيشتر از سخنان شما تاثيرگذار خواهد بود. داشتن تحمل و بردباري نه تنها يك مزيت بلكه يك ضرورت است
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
چطور ميتوان با شخصي كه بسيار حساس، كسل و بي حوصله يا خشك و جدي است زندگي كرد؟ اگر گاهي اوقات چنين افكاري در مورد همسرتان داريد، به معناي پشيماني شما از ازدواج و عهد و پيمان با همسرتان نيستشما فقط اين طور احساس كردهايد كه تركيب و جور شدن شخصيتها و اصالتها هميشه باعث آسودگي خيال و آرامش نميشود و متوجه ميشويد كه بين شخصيت شما و او تفاوتهايي وجود دارد.
هنگامي كه او قلب شما را ميشكند يا با رفتارهاي نادرست خود قوانين اجتماعي را ناديده مي گيرد، ممكن است احساس كنيد كه تقصير از شما بوده است و از انتخاب خود متعجب شويد.
يكي از علل ناراحتي و آشفتگي ما به طرز تفكر ما بر ميگردد. بدين معني كه ما فكرميكنيم همسرانمان بايد در قبال رفتار زشتشان جريمه شوند و ما هيچ گاه چنين رفتارهاي ناشايستي انجام نميدهيم. هنگامي كه شما فكر ميكنيد هيچ كس به اندازه كافي از رفتار و كردار همسرتان خبر ندارد و هيچ كس مانند كارهاي همسر شما را انجام نميدهد ، يا گفته هاي او را فرد ديگري بر زبان نمي آورد و تنها او به چنين اعمالي دست ميزند، قوانين اجتماعي و معاشرتي در حال تغيير و دگرگونياند . اين طور نيست كه تمام دنيا به دنبال اجراي قوانين اجتماعي باشد و تنها همسر شما از قوانين پيروي نكند. هنگامي كه همسرتان شما را آشفته يا ناراحت مي كند ، ناخودآگاه شما در معرض عيب جويي و انتقاد قرار مي گيريد و اين باعث ميشود شما به او معترض شويد.
همسران رنجيده خاطر و ناراحت هنگام عصبانيت از رفتارهاي يكديگر انتقاد ميكنند و خطاهاي طرف مقابل را به رخش مي كشند . مثلاً مي گويند: چرا با اين لحن در حضور مادرم صحبت كردي؟ آيا تو عقلت را از دست دادهاي؟ و همسر خطاكار با زور و قدرت ، خودش را تبرئه ميكند و مي گويد: تو چه قدر حساس و جدي و بد اخلاقي ! اين گونه كشمكشها ، روابط همسران را بدتر مي كند. اگر مقايسه و مقابله با يكديگر به نتيجه دلخواه منجر نشد چه بايد كرد؟
به طور كلي، از تركيب اين دو قاعد پيروي كنيد: ١- شما بايد وجه تمايز عقلاني بين خود و همسرتان را به طور جدي و ثابت مشخص كنيد و بدانيد كه رفتارهايتان قابل تفكيك و تشخيص است . ٢- شما فقط بايد مسووليت رفتارها و عكسالعملهاي خودتان را به عهده بگيريد. اين موضوع را بارها و بارها در ذهنتان مرور كنيد كه همسرتان انعكاس دهندهي شخصيت و رفتار شما نيست و نميتواند همچون آيينه، رفتار درست شما را منعكس كند. او رفتاري را از خود بروز ميدهد كه به نظرش درست است و حتي براي حماقتهاي خودش احترام قائل است، اما بدانيد كه در نظر مردم هر كدام از شما فردي مستقل هستيد و هيچ كس شما را به خاطر رفتار زشت همسرتان سرزنش نميكند...
موضوعات مرتبط: روان شناسی
بعد از 21سال زندگي مشترك، در پي راهي نو براي حفظ جرقههاي عشق و صميميت زندهتر و تازهاي در رابطه با همسرم بودم.
روزي به من گفت: «متوجه شدهام كه اين اواخر بيشتر به ملاقات آن زن ميروي! تو او را دوست داري...» و من بسيار متعجب به حرفهاي او گوش ميدادم: «زندگي بسيار كوتاه است و تو بايد زندگيات را با كساني كه دوستشان داري بگذراني.» و من با لحن اعتراضآميز گفتم: «اما من تو را دوست دارم.»
- «ميدانم. اما اين را هم ميدانم كه او را نيز دوست داري. شايد باور نكني اما فكر ميكنم اگر شما دو نفر زمان بيشتري را با هم سپري كنيد، من و تو هم به يكديگر نزديكتر خواهيم شد!»
و البته طبق معمول، او درست ميگفت و درست حدس ميزد. پس اين زن- همسرم- مرا به ديدن آن زن- مادرم- همچنان تشويق و ترغيب ميكرد.
مادرم، زن 71 سالهاي بود كه از 19 سال پيش كه پدر فوت كرد، تنها زندگي ميكرد و درست بعد از مرگ پدر، من هم كيلومترها از او دور شدم و به شهر ديگري رفتم. از سال پيش كه محل كارم به زادگاهم نزديكتر شد، با خود تصميم گرفتم زمان بيشتري را با مادرم بگذرانم. اگر چه به خاطر شغل و فرزندانم باز هم چندان فرصت اين ديدارها را نداشتم و ملاقات ما به همان تعطيلات و روزهاي خاص محدود شد.
وقتي به او زنگ زدم كه «آماده باش تا من و تو شام را با هم صرف كنيم، با شك و تعجب به من گفت: «آيا اتفاقي افتاده است؟ ميخواهي خانواده و فرزندانت را ترك كني؟...»
مادر من از آن دسته زناني است كه در چنين مواردي اولين چيزي كه به فكرش ميرسد، اتفاقي غيرعادي است. يك تلفن شبانه ديرهنگام و دعوت به شام از طرف پسربزرگ خانواده، مقدمه ي يك خبر بد خواهد بود.
- «نه من فقط فكر كردم بد نيست زمان بيشتري را من و تو، با هم سپري كنيم.»
- «حتماً حتماً خيلي هم دوست دارم.»
جمعه، بعد از كار وقتي داشتم به سوي خانهاش رانندگي ميكردم، عصبي و مضطرب بودم و وحشت و دلهره ي پيش از ملاقات او را داشتم و البته اين همه دلهره براي اين بود كه داشتم به ملاقات مادرم ميرفتم. آه خداي من! در مورد چه چيزي با هم صحبت كنيم؟ اگر رستوراني را كه انتخاب كردهام، دوست نداشته باشد چه؟ اگر فيلم را دوست نداشته باشد چطور؟ اگر از هيچ كدام خوشش نيامد؟ وقتي به خانهاش نزديك شدم ديدم او هم بيرون خانه منتظر ايستاده است. با ظاهري آراسته و مرتب و با لبخند گفت: «به دوستانم گفتهام كه ميخواهم با پسرم بيرون بروم. همهشان متعجب شده و تحت تأثير قرار گرفته بودند.» و همچنان كه سوار ماشين ميشد ادامه داد: «بيشك تا فردا نميتوانند صبر كنند تا در مورد برنامه ي امشب من و تو خبردار شوند.»
ما هيچ جاي خاصي نرفتيم، در همان نزديكي جاي كوچكي را انتخاب كرديم تا بتوانيم با هم حرف بزنيم. مادر دستم را گرفته بود، نيمي از آن از روي محبت و نيمي براي اينكه به كمك من از پلهها بالا برود. وقتي پشتميز نشستيم، من فهرست غذا را براي هر دويمان خواندم. چشم او فقط نوشتههاي بزرگ را ميبيند. در حين خواندن فهرست غذا، نيم نگاهي به بالا انداختم. مادر آن سوي ميز ساكت نشسته بود و فقط به من نگاه ميكرد و لبخندي زيبا و پر مهر بر لبانش بود. گفت: «زماني كه تو كوچك بودي من فهرست غذا را براي تو ميخواندم.» منظور او بيان چرخه ي روابط بود. گفتم: «بله و اكنون زمان استراحت تو و باز گرداندن الطاف و مهربانيهاي توست.»
من و مادر گفت و گو و شام خوبي داشتيم. هيچ چيز نميتوانست حواسمان را پرت كند. آنقدر كه حتي سينما را از ياد برده بوديم و فقط با هم صحبت ميكرديم. آن شب وقتي به خانه رسيدم، همسرم پرسيد: «ملاقاتتان چطور بود؟» گفتم: «خوب. بهتر از آنچه تصور ميكردم.» و از آن به بعد مرتب به ديدن مادر ميروم. من در مورد اتفاقات روزمره و خانوادهام با او صحبت ميكنم، او هم از گذشتههاي خود و پدر ميگويد.
همسرم راست ميگفت. ملاقات من و مادر، روابطم را با همسرو فرزندانم هم به طرز زيبايي تغيير داده بود. حالا ديگر اين دو زن زندگي من، در كنار هم، در خانهاي پرعشق و محبت و با وجود فرزندان خوبم، تمام آرزوهاي مرا به حقيقت نزديك كردهاند
موضوعات مرتبط: روان شناسی
معمولاً خريـدن كادو براي آقـايـون كــار ساده اي نيست؛اما همچـنان كه تعطيلات نزديك مي شـود و زمان تهيه كـادو فــرا مي رسد (چه آنرا دوست داشته بــاشيم چه نداشته باشيم) بايد به اين فكر باشيم كه معماي "چه چـيز مي تـوانـم بـه او هـديـه بـدهـم كـه دوسـت داشته باشد؟" را به هر نحوي كه شده حل نماييم. اگر همسري داريد كه هر چيزي كه فكرش را مي كنيد، دارد (البته بجز يك لامبورگيني نيم ميليون دلاري)، يا يك برادر كه هر روز سرگرمي هايش را تغيير مي دهد، و يا پدري كه به شما مي گويد هيچ چيز نمي خواهد برايش بخريد – به ويژه چيزهايي كه خيلي دوست مي دارد – بنابراين در اين شرايط، تهيه كادوي مورد علاقه هر يك از افراد مذكور، كار واقعاً چالش آميزي است. هر چند هيچ هديه مناسبي وجود ندارد كه به وسيله آن بتوان تمام آقايون را راضي نگه داشت، اما اين 6 نكته شما را با ذهنيت خريد هديه آشنا مي كند و به شما كمك ميكند هديه اي را برايشان انتخاب كنيد كه از ته دل آنرا دوست بدارند. 1- به كارايي فكر كنيد نه به احساستي كه القا مي كنند پروفسور "مارگارت راكر" داراي دكتراي روانشناسي و متخصص در امورد هدايا، معتقد است كه: "در روابط ميان جنس هاي مخالف، بايد به اين نكته توجه داشت كه آقايون تصور مي كنند كادو تنها يك مبادله اقتصادي است." در حالي كه ممكن است يك خانم از خانه اي پر از گل رز حيرت زده شود، يك مرد، بيشتر از هديه اي خوشش مي آيد كه بتواند آنرا نگهداري كرده و از آن استفاده كند. حالا به نظرتان چوب هاي بيلياردي كه ستاره هاي زيبا روي آن نقاشي شده باشند، و يا يك جفت دمپايي رو فرشي جديد چطور است. 2- ببينيد چه مي خواهد همانطور كه مي دانيد خانم ها زماني كه كادويي را مي خواهند معمولاً در لفافه به آن اشاره مي كنند و سعي مي كنند با اشاره غير مستقيم توجه آقايون را به سمت آن جلب كنند، اما آقايون هيچ علاقه اي به انجام اين كار ندارند، آنها دقيقاً چيزي را كه ميخواهند، به زبان مي آورند. به جاي اينكه وقت خود را تلف كنيد و به دنبال يك "سورپرايز" براي آنها باشيد، فقط چيزي كه آنها مي خواهند را برايشان تهيه كنيد و خواهيد ديد كه اين مطلب آنها را بيش از پيش خوشحال مي كند. نكته اصلي در اينحا اين است كه ببينيد او چه مي خواهد و همان را برايش تهيه كنيد، نه چيزي كه خودتان دوست داريد را بخريد. (يا چيزي كه فكر مي كنيد برايش مناسب است) 3- به علايق او توجه كنيد ما به دنبال خريد كادويي كاربردي براي آقايون هستيم به همين دليل بايد مطمئن شويم كه او به آن علاقه دارد. اگر احساس مي كنيد به ورزش علاقه دارد، مي توانيد برايش بليت هاي يك مسابقه ورزشي را كه ديگر در بازار موجود نيستند را خريداري كنيد و يا وسايل ورزشي خاطره آميز (مثلا توپ فوتبالي كه عكس تيم قهرمان مورد علاقه اش روي آن حك شده باشد) را برايش تهيه كنيد. مردي كه باغباني را دوست داشته باشد، يك وسيله باغباني و يا يگ گياه كمياب، او را بيش از پيش خوشحال خواهد كرد. آيا او به تماشاي فيلم علاقمند است؟ شايد يك DVD Player و يا سيستم صوتي دالبي و يا حتي چند تا CD و DVD برايش جالب تر از هر وسيله ي ديگري باشد. 4- از هداياي معمولي پرهيز كنيد اين قانون همانطور كه براي خانم ها كاربرد دارد، در مورد آقايون نيز صحت دارد. بيشتر مردم، از جمله آقايون، هيچ ارزشي براي كادوهاي رايج و پيش پا افتاده قائل نيستند. اين قبيل هدايا، مانند: جوراب و لباس زير كه هر سال به او مي دهيد به عنوان كادوهايي " كم ارزش" شناخته مي شوند و طرف مقابل احساس مي كند كه شما براي تهيه آنها هيچ تلاشي نكرده و هيچ زحمتي به خودتان نداده ايد؛ به گفته "راكر" همه اين نوع كادوها به يك چشم ديده مي شوند. راكر مي گويد: "اگر هديه مورد نظر شما، همان كادويي باشد كه در جا رختي نگهداري مي كنيد، مي توانيد آنرا به هر كسي كه مي خواهيد بدهيد و ارزش خاصي نخواهد داشت." 5- چيز جالبي در آن وجود داشته باشد هر چند تعداد بسيار زيادي از آقايون براي يك كادوي كاربردي ارزش بسيار زيادي قائل مي شوند (يك دست لباس كار جديد، لوله آبياري، و ...) اما اگر بخواهيم كلي صحبت كنيم، آقايون بيشتر كادويي را دوست مي دارند كه برايشان جالب باشد. (البته اينجا يك استثنا هم وجود دارد و مربوط مي شود به كسانيكه داراي درآمد ثابتي هستند و سن و سالي از آنها گذشته؛ كه در اين مورد آنها بيشتر چيزي كه در حال حاضر به آن نياز دارند را ترجيح مي دهند.) بايد چيزي را پيدا كنيد كه آقايون از آن استفاده كنند، اما در عين حال استفاده كردن از آن نيز برايشان جالب باشد. هديه شما نبايد چيزي باشد كه تنها به درد كار بخورد؛ براي مثال اگر براي يك مرد، يك ست كامل جعبه ابزار بخريد، مثل اين است كه براي يك خانم جارو برقي بخريد، مگر اينكه آقا عاشق مكانيكي باشد و شما هم همان جعبه ابزاري را برايش تهيه كنيد كه مدتها به دنبالش بوده. 6- از عقلتان هم كمي استفاده كنيد آقايون هم بدشان نمي آيد كه احساس دوست داشته شدن بكنند؛ يك هديه متفكرانه به راحتي مي تواند در آنها احساس عشق و پشتيباني را بيدار كند. اما به راستي چه چيز باعث مي شود يك كادو متفكرانه جلوه كند؟ پيدا كردن چيزي كه او دوست مي دارد و به آن علاقمند است. هر چند وقت يكبار هم مي توانيد كادويي به او هديه دهيد كه خودتان برايش درست كرده باشيد، مثل تابلويي كه بر روي آن تصوير مورد علاقه اش را نقاشي كرده ايد، و يا يك جعبه پر از شيريني هاي خانگي كه دوست مي دارد
موضوعات مرتبط: خوب زندگی کنیم ، روان شناسی
برخي از رفتارهايي كه والدين بايد در مورد فرزندان خود به آنها توجه ويژهاي داشته باشند:
1- به كودك خود برچسب نزنند.
2- او را با كودكان ديگر مقايسه نكنند.
3- بيش از حد توان او از او انتظار نداشته باشند.
4- طبيعت كودك خود را (درونگرا و برونگرا) ، نفي نكنند.
5- از حمايت بيش ازحد كودك خود بپرهيزند.
6- به جاي او تصميم نگيرند و به جاي او مشكلاتش را حل نكنند.
7- از احساس دلسوزي، ترحم و مداخلهي حمايتگرانه پرهيز كنند.
8- از محكوم كردن او در نزد ديگران به ويژه همسالان اجتناب كنند.
9- همهي خواستهها و توقعات فرزند خود را برآورده نكنند.
10- تا حد امكان او را تنبيه بدني نكنند.
11- از كلمات توهينآميز و سبك پرهيز كنند.
12- حس انتقام و كينهتوزي را به او القا نكنند.
13- قوانين و مقررات مدرسه را در نزد كودك به تمسخر نگيرند.
14- مشكلات عاطفي كودك را در نزد او بيان نكنند.
15- از پاداشهايي كه جنبهي رشوه و باجخواهي دارد، پرهيز كنند.
16- از آموزشهاي زودرس و يا ديررس، به ويژه در مسائل جنسي، به كودكان پرهيز كنند.
17- از سركوب نيازهاي كودكان خودداري كنند.
18- با همهي فرزندان خود با روش يكسان برخورد نكنند و انتظار يكسان نيز نداشته باشند.
19- در برابر كودك از نزاع و درگيري بين خود و همسرشان خودداري كنند.
20- از ياري كردن دائمي كودك در انجام تكاليف درسي او خودداري كنند.
21- از جهت دادن و برجسته كردن استعدادهاي خاص او زودتر از موعد خودداري كنند.
22- سوالات و كنجكاويهاي مربوط به مسائل جنسي او را سركوب نكنند
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
اگر در خود حسادتي مي بينيد، اول سعي كنيد آن را پيش خود اعتراف كنيد، سپس در صورت امكان با دوستي كه حافظ اسرار شماست در ميان بگذاريد، همين كار باعث آرام شدن شما مي شود.اگر حدس شما در خصوص رفتار شوهرتان درست بود، اول ان را با همسرتان در ميان بگذاريد و به او بگوييد كه اين كارهاي تومراA« آزرده خاطرA» كرده است، اما هرگز به او نگوييد كه اين كار تو مراA« خشمگينA» كرده است! در اين صورت او هرگاه كه بخواهد شما را خشمگين كند آن عمل را تكرار خواهد كرد و نقطه ضعف خود را بدون جهت افشا نكنيد.
هرگز شخصيت خود را آن قدر پايين نياوريد كه از شوهرتان بپرسيد، فلان زن در فلان مجلس به نظ رتو چطور بوده؟ بيان همين مطلب، حساسيت و آسيب پذيري شما را به همسرتان نشان خواهد داد.
در صورتي كه هنوز با مردي ازدواج نكرده ايد، هرگز براي از ميدان به در كردن رقيب، به مبارزه بر نخيزيد. از حيله هاي معمول زنانه، هرگز استفاده نكنيد و براي او دام نگذاريد!
ممكن است مردي در اثر اين عمل با شما ازدواج كند، ولي مطمئن باشيد كه پس از ازدواج، به اصل موضوع پي خواهد برد، آن وقت است كه به شما وفادار نخواهد ماند.
احساس عدم منيت خود را به او نفهمانيد كه در اين صورت بازنده هستيد! دوست شما نبايد به خاطر شما از همه كس دست بشويد. به او فرصت بدهيد تا خودش تصميم بگيرد، پا فشاري شما كار را خراب تر مي كند.
سعي كنيد A«صاحب اختيارA» مرد خويش نباشيد و به خودنباليد كه همسرتان بدون اجازه شما آب نمي خورد. تملك يك مرد، با عشق اصيل و سالم فرق دارد.
حسادت، اگر تبديل به رفاقت شود، نابود كننده ي شما است! پس در گردونه ي رقابت نيفتيد. در صورتي كه از روي حسادت به ديگران، همسر كسي بشويد. ممكن است بعداً پشيمان شويد، زيرا حسادت، قضاوت رت تيره و تار مي كند. ئاگر ادامه دوستيتان در مخاطره است، با حسادت شما او بر نمي گردد. اگر اوضاع تغيير نكرد، صبور باشيد، با حسادت كار خراب تر مي شود. به خود متكي بودن توأم با اندكي حوصله، و نداشتن از اين كه داريد او را از دست مي دهيد. به موقعيت شما كمك بيشتري مي كند.
اگر مردي را دوست داريد. اعم از اينكه در دوره هاي نامزدي هستيد يا با او ازدواج كرده ايد و سال هاي اوليه زندگي را سپري مي كنيد. سعي كنيد به او حسادت نكنيد براي اينكه به اين مرحله برسيد. بيشتر به ارزش ها و توانايي هاي خود بها بدهيدو دايم بر روي آنها تكيه كنيد. اگر ممكن است در يك زمينه كاري، هنري و يا حرفه و فني فعاليت كنيد تا حس احترام شما نسبت به خودتان بالا رود در اين صورت ميزان حسادت شما كمتر خواهد شد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
* با كسي ازدواج كنيد كه شما را به خاطر خصوصيت خودتان برگزيده باشد، نه با كسي كه ميل دارد شما را از چنگال سيل خواستگارانتان درآورد. چنين مردي وقتي به شما دست يافت همه چيز را فراموش مي كند. او در واقع در پي ازدواج نيست. بلكه در پي پيروزي است. او فقط به دست آوردن را مي خواسته، نه زندگي كردن را. * با مرداني كه به خاطر حسادت، با زنان با خشونت رفتار مي كنند و اين را جزء افتخارات خود مي دانند، ازدواج نكنيد. اين آدم ها از احترام، اعتماد و اطمينان چيزي نمي دانند.* وقني مردتان به شما حسادت كرد، اگر با صحبت و مذاكره بخواهيد ثابت كنيد كه به او وفاداريد، بي فايده است. مذاكره و نرمش نشان دادن، گاهي كار را خراب تر مي كند، زيرا مرد به اشتباه اين طور استنباط مي كند كه پس حق داشته است حسادت كند، لذا با وي قاطع باشيد، A« نهA» بگوئيد و سكوت موقرانه خود را حفظ كنيد.
* اگر به كسي يا جايي نگاه مي كرديد و او از اين كار ناراضي شد و از شما پرسيد كه به كجا نگاه مي كرديد؟ دروغ نگوييد و هول نشويد، بي درنگ حقيق را به او بگوييد.
* وقتي حسادتش گل كرد، همان لحظه به او محبت نكنيد زيرا با اين ترتيب شرطي مي شود. چون به ذهنش اين گونه خطور مي كند كه از پس هر حسادتي محبت است! پس هر بار كه حسادت كند، محبت خواهد ديد!
* وقتي حسادت مي كند او را مسخره نكنيد. اگر احساس او را به بازي بگيريد، عواقب خطرناكي در انتظار شماست. بعضي از زنان، به نادرست از اين كار مرد خوششان مي آيد و از مرد خود سوء استفاده مي كنند.
* وقتي به شما حسادت كرد براي رفع آن، با او لجبازي نكنيد. چون در چنين مواقعي عاقبت اين شما هستيد كه فدا مي شويد! ابتدا سعي نماييد تا با شيوه هاي معقول با او مذاكره كنيد.
* وقتي در محلي هستيد كه متوجه شديد دارد حسادتش گل مي كند و ممكن است با شما يا با ساير ميهمانان درگير شود، بهتر است جاي خود را عوض كنيد، يا به بهانه ي كمك به صاحبخانه، به آشپزخانه برويد و خود را مشغول كنيد.
* صداقت داشته باشيد، يعني اگر قرار است كاري انجام بدهيد كه فكر مي كنيد او را دلخور خواهيد كرد، قبلاً آن را با وي در ميان بگذاريد. اگر قرار است جايي برويد و ميدانيد كه مايل نيست به آنجا برويد، با او لجبازي نكنيد. اگر ديديد با يكي از كارهاي شما شديداً مخالف است، حتاالمقدور آن را انجام ندهيد.
بيشتر مردها به يكي دونفر از اطرافيان حسادت مي كنند. اين افراد ممكن است باجناقشان، پسر خاله يا پسر عموي شما باشند، يا گاهي ممكن است اين حسادت به يكي از خويشان و يا در نهايت به يكي از دوستان مشترك شما باشد. پس از اينكه حساسيت او را نسبت به افراد خاصي تشخيص داديد، سعي كنيد تحت هيچ عنوان با آنها خودماني نشويد و حتي از شوخي هاي معمولي نيز درگذريد. تا رفته رفته شوهرتان خوش بين شود و نسبت به شما اعتماد كافي پيدا نموده و خودش هم داراي اعتماد به نفس بيشتري بشود. آن وقت است كه همه چيز به سير طبيعي خود خواهد افتاد.
شعر فكاهي
دختري كرد سؤال از مادر
كه چه طعم و مزه دارد شوهر؟
اين سخن تا بشنيد از دختر
اندكي كرد تأمل، مادر:
گفت با خود، كه بدين لعبت مست
گر بگويم مزه اش A« شيرينA» است
يا غم شوي، روانش كاهد
يا بلافاصله شوهر خواهد
وربگويم مزه آن A« تلخA» است
تا ابد مي كشد از شوهر، دست
لاجرم گفت بدو: اي زيبا
A«ترشA» باشد مزه شوهرها
دخترك در تب و در تاب افتاد
گفت مادر دهنم آب افتاد
و از نشانه هاي خداوند آن است كه براي شما از نوع خودتان همسراني آفريد كه با آنان آرام گيريد و در ميان شما مهرباني افكند، و در اين امر ، براي انديشه و روان مايه هاي عبرت است.
قرآن كريم ( روم-21)
موضوعات مرتبط: روان شناسی
تمام افرادي كه ما با آنها در ارتباطيم به دنبال گمشدة خود در اين دنياي بزرگ مي گردند. خود ما نيز به دنبال كسي هستيم كه اگر اوقاتي را با او سپري مي كنيم اين دقايق از بهترين ها و به ياد ماندني ترين لحظات زندگي مان باشد و هر چه شناخت ما از خود و سپس از اطرافيان بيشتر باشد ارتباطمان شكل بهتري به خود مي گيرد. اگر بتوانيم در چند برخورد اول مخاطب مان را بشناسيم شايد بتوانيم از تنش و درگيري هاي بعدي جلوگيري كرده باشيم و يا شايد سرعت برقراري ارتباطمان بيشتر باشد.
افراد را از نظر روحي مي توانيم به سه دسته 1 - بصري 2 - سمعي 3 - لمسي تقسيم كنيم و اين از ضروري ترين دانستني ها مي باشد. ممكن است كسي هر سه حالت را داشته باشد اما به طور حتم يكي از اين حالتها غالب است . حالا ببينيم كه اين كيفيت ها چگونه اند:
افراد بصري :
اين افراد بيشتر به كيفيت هاي ديداري توجه دارند و تصاوير براي آنها اهميت بيشتري دارد. سريع صحبت مي كنند و... از حركات دست بسيار استفاده مي كنند و هر آنچه را تعريف مي كنند به گونه اي مي گويند كه مخاطب تصوير آن را در ذهن خود ببيند.
افراد سمعي :اين افراد بيشتر به شنيده ها توجه دارند. كلام و طنين و آهنگ را به خاطر مي سپارند. هيجان كمتري دارند. آهسته صحبت مي كنند و سعي مي كنند كه بيانشان شيوا و رسا باشد.
افراد لمسي : اين افراد بيشتر به كيفيت هاي لمسي توجه دارند و از آنچه لمس كرده اند صحبت مي كنند. خيلي آرامند حتي يك نوع رخوت و سستي را مي توان در آنها ديد. احساس آنها از ديگران عميق تر است . براي شناخت اين افراد تنها كافيست اين قصه را به دقت بخوانيد:
سه دوست با كيفيت هاي حسي متفاوت با هم به باغي مي روند و هنگامي كه برگشتند كافي است كه از هر يك از آنها بپرسيم كه گردش چطور بود؟ نفر اول مي گويد: آنقدر زيبا بود كه حد نداشت . آسمان آبي و درختها سرسبز، آب آنقدر زلال بود كه كنار رودخانه معلوم بود. كاش با خودمان دوربين برده بوديم ... آفرين ، او يك فرد بصري است . نفر دوم اينگونه تعريف مي كند: آدم واقعاً نياز دارد گاهي از سر و صداي شهر دور باشد و به صداي طبيعت گوش دهد. صداي رودخانه آنقدر لذتبخش بود. باور كن پرنده ها قشنگ تر مي خواندند... درست حدس زديد، او يك فرد سمعي است . نفر سوم مي گويد: در آن سايه خنك كه روي پوستمان وزش نسيم را كاملاً حس مي كرديم و از همه بهتر وقتي بود كه پاهايمان را در آب خنك فرو مي برديم ... اين كه ديگر از همه راحت تر بود. او يك فرد لمسي است . متوجه شديد كه به راحتي مي توان اين حالتها را در افراد مختلف تشخيص داد. حال دانستن اين موضوع شما را در ارتباط قوي تر و صميميت و تأثير گذاري بيشتر كمك مي كند. با هر تيپي از افراد بايد مثل خودش و براساس كيفيت حسي خودش رفتار كرد. اين به معناي خلاف ميل خود عمل كردن نيست ، بلكه براي تأثيرگذاري بيشتر است . اگر لازم است از رئيس خود چيزي بخواهيد، فرزندتان را در مورد موضوعي نصيحت كنيد و يا همسر خود را راهنمايي كنيد با دانستن اين كه با هر كسي با كيفيت حسي متفاوت چگونه رفتار كنيد، بهتر مي توانيد ارتباط برقرار كنيد و اطلاعات لازم را انتقال دهيد.
با بصري ها چگونه رفتار كنيم ؟ افراد بصري به هر آنچه به چشم آيد بيشتر توجه مي كنند. بصري ها عاشق گل اند. دوستدار هديه دادن و هديه گرفتن هستند. به كاغذ كادو و هديه علاقه مندند. به اين كه از ديد ديگران چگونه اند، خيلي اهميت مي دهند. با بصري ها بايد پرشورتر و پرهيجان تر بود. بايد خلاصه صحبت كرد. توضيح و تفسير زياد حوصلة آنها را سر مي برد. از حركات دست و چهره در هنگام صحبت بهره ببريد. براي بصري ها كادو ببريد. رفتاري مؤدبانه و محترمانه داشته باشيد به احترام آنها بلند شويد، آنها از آدم هاي شُل و وِل متنفرند و عاشق هيجان اند.
با سمعي ها چگونه رفتار كنيم ؟ سمعي ها به شنيده ها توجه دارند. به گفتار مؤدبانه و محترمانه . به اظهار علاقه گفتاري A«به دوستت دارم .A» به موسيقي و صداي خوش توجه نشان مي دهند. با سمعي ها كمي آرام تر از بصري ها صحبت كنيد. شمرده و متين باشيد. تشويق تان بيشتر كلامي باشد. يك A«آفرين A» و A«دوستت دارم A» براي يك سمعي هزار مرتبه بيشتر از A«يك هديه A» مي ارزد. تند صحبت كردن با آنها بي ادبي تلقي مي شود.
با لمسي ها چگونه رفتار كنيم ؟
لمسي ها بسيار ملايم اند. آنقدر كه به نظر بعضي ها شل و ولند. اما در ملايمت آنها متانت است . لمسي ها به آنچه با دست حس مي كنند خيلي ميانه گرمي دارند. لمسي ها را بايد در آغوش كشيد. دستانشان را به گرمي فشرد. آنقدر كه با نوازش و در آغوش كشيدن و بوسيدن مي توان محبت را به لمسي ها ابراز كرد با A«دوستت دارم A» و A«هديه A» اين كار ميسر نيست . با لمسي ها ملايم صحبت كنيد.
مثل اين كه ديگه بهتر از اين نميشه ، همة عزيزانمان را مي توانيم شاد كنيم . اما مواظب باشيد درست تشخيص دهيد.
موضوعات مرتبط: نفوذ ، روان شناسی
1 - برخي مردان عادت دارند كه ريش بگذارند.
2 - برخي مردان تنها از سر كنجاوي كه با ريش چهره شان چه تغييري ميكند و يا آيا مدل خاصي از ريش به آنها مي آيد و يا نه اقدام به گذاشتن ريش ميكنند.
3 - تعدادي از مردان بخاطر آنكه پس از اصلاح صورتشان جوش ميزند و پوست صورتشان به اصلاح مداوم حساس ميباشد ترجيح ميدهند ريش بگذارند.
4 - برخي از مردان نيز به لحاظ كمبود وقت و آنكه لازم نباشد هر روز صورت خود را اصلاح كنند اقدام به اين كار ميكنند. اما اين عده بايد توجه داشته باشند كه مرتب نگه داشتن ريش بلند نيز كار آساني نيست.
5 - نياز به تغيير. مردان نسبت به زنان گزينه هاي كمتري براي تغيير ظاهر خود در اختيار دارند. زنان با آرايش و يا مدل هاي موي متنوع و جذاب و زيور آلات، خود را به هر شكلي ميتوانند در بياورند اما مردان خير.
6 - عقايد و باورهاي مذهبي، فرهنگي و سنتي.
7 - برخي مردان تصور ميكنند زنان ريش صورت را جذاب قلمداد ميكنند. به ويژه ته ريش را اما حقيقت امر آنست كه اكثر زنان از موي صورت مردان بيزار ميباشند.
8 - پوشاندن لكه ها و اثر زخمهاي صورت.
چگونه ريش خود را بلند كنيد
1-نخست ميبايستي به مدت حداقل 4 هفته ريش خود را به حال خود بگذاريد تا كاملا بلند شود. در طي اين مدت شما وسوسه خواهيد شد كه به ريش خود فرم دهيد اما دست نگهداريد چون معمولا زود مدل دادن به ريش نتيجه خوبي در بر نخواهد داشت.
2- مدل و طرح دلخواه خود را برگزينيد و آن را روي صورت خود با دقت پياده سازي كنيد.
3-حداقل هفته اي يك مرتبه ريش خود را مرتب كرده و اضافات آن را كوتاه كنيد.
گزينه هاي شما:
1- سبيل: آسانترين و كم درسر ترين گزينه هاست. چون هم بلند
كـردن آن آسـان اسـت و هـم بـه حـداقل نگهداري و مرتب كردن نياز
دارد. اما شما را مسن تر جلوه ميدهد.
2- خط ريش بلند: اين يكي از گزينه هاي محبوب و رو به گسترش
ميباشد.
3- ته ريش: ته ريش شايد بـظـاهر جذاب بنظر آيد اما جلوه زيبايي
نداشته و شما را به نامرتب بودن متهم ميكند.
4- ريش پروفسوري(بزي): ريش بزي امروزه بسيار مد گرديده است. اما معمولا نگهداري و مرتب نگه داشتن آن كار دشواري است. ريش بزي ميتواند با سبيل و يا بدون سبيل باشد.
5- ريش كامل: اين نوع ريش براي مرداني كه از موي صورتشان پر پشت ميباشد مناسب است. اما اين مدل معمولا سن شما را افزايش داده و شما را پر ابهت تر و يا ترسناك تر ميسازد.
حتما هنگام انتخاب مدل و طرح ريش و سبيل خود فرم صورت خود را نيز مد نظر قرار دهيد:
1- صورت باريك و كشيده: ما نيازي نداريد تا به طول صورت خود اضافه كنيد بنابراين ريش بلند نگذاريد همچنين از ريش بزي نيز اجتناب ورزيد. بهترين گزينه براي شما خط ريش بلند است تا لاغري دو طرف صورت شما را بپوشاند. اگر خواستيد ريش كامل بگذاريد موي ريش قسمت چانه را كاملا كوتاه كرده و قسمت كناره ها را بلند و پر پشت بگذاريد.
2- صورت گرد: هدف شما افزودن به طول صورت تان است. بنابراين ريش بزي مناسب شماست. از گذاشتن خط ريش بلند و سبيل باريك خودداري كنيد چون صورت شما را گردتر ميسازند.
3- چانه كوچك: بهترين گزينه نيز براي شما ريش بزي ست. ريش كامل نيز كار ساز خواهد بود اما سبيل تك هرگز.
4- سر بي مو: از گذاشتن ريش كامل و خط ريش بلند جدا خودداري كنيد.بهترين گزينه شما ريش بزي كوتاه ميباشد
موضوعات مرتبط: متفرقه
چيزي وجود دارد كه هر مردي لازم است درمورد همسرش از آن مطلع باشد: گفتن چه حرفهايي باعث خوشحالي او ميگردد. وقتي سخن از تعريف و تمجيد بميان مي آيد زنان تـبـديل به هيولاي خـون آشـام گـرسـنـه اي مي گـردند كه هميشه بيشتر و بيشتر و بيشتر طلب ميكنند! و اگر شما خواسته شان را برآورده نماييد، در عـوض بـسيـار بـيـشتـر از طرف همسرتان مورد محبت و توجه قرار خواهيد گرفت و آنها خوب مي دانند كه چطور اين كار شما را جبران كنند.
چه ازدواج كرده باشيد و چه در دوران نامزدي بسر ميبريد، اين قانون را بياد داشته باشيد: براي آمـاده نـگاه داشـتـن يك زن جهت ابراز مهر و محبت به شما، كافي است نكات مثبت بسياري از او را به وي يادآوري نماييد.
در ادامه به 10 مطلبي كه همسر شما عاشق شنيدن آنها است اشاره ميكنيم:
شماره 10
"روز خوبي داشتي؟" هـنـگاميـكه از همسر خود در مورد چگونگي گذراندن روزش پرسش ميكنيد، برداشت او اين خواهدبود كه شما انسان با فكري هستيد و مشتاقيد بدانيد وي ساعات كاري خود را چگونه سپري كرده است. اما يـك هشـدار: ايـن سـؤال بـه هـمـسـر شـمـا مجوز آن را خواهد داد كه چند ساعتي در مورد كوچكترين اتفاقاتي كه برايش افتاده صحبت نمايـد. پس براي مدت زماني طولاني آماده نشستن و شنيدن داستانهاي او شويد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: زنها به آنچه كه در فكر شما ميگذرد، توجه زيادي دارند. پرسش در مورد چگونگي روز او نشان مي دهد كـه شمـا پذيرا، مشتـاق و علاقمند به گوش دادن حرفهاي همسرتان هستيد. با اين عمل به او فرصتي مي دهيـد تا خودش را خـالي نـموده و شما را به عنوان همراز و محرم اسرار خود در نظر بگيرد. اگر چه ممكن است بيش از زماني كه انتظار داريد مجبور به شنيدن صحبتهايش شويد، اما وقتي تمام شد، او شروع به صحبت در مورد شما خواهد كرد.
شماره 9
"نمي تونم بگم چقدر دلربا و زيبا هستي" همانطور كه مشخص است، اين بـه او مـي رسـاند كه شما وي براي شما جذاب بوده و فرد ديـگري بـه چشمتان نمي آيد. از طرف ديگر باعث افزايش اعتماد بنفس در او خواهد شد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: اين جمله بخصوص در روابط زناشويي بلند مدت مؤثر واقع مي شود چرا كه شما به همسر خود اطمينان ميدهـيد هنوز به او علاقه داريد. در عوض همسرتان نيز سعي خواهد كرد اين زيبايي و دلربايي را با شما تقسيم نماييد. سؤالي هست؟ اينجوري فكر نميكنيد؟
شماره 8
"در مورد [ هر چيزي ] چه احساسي داري؟" پـرسيدن اين سؤال به همسرتان نشان مي دهد كه شما خالصانه براي احـساسـات او اهميت قائل هستيد. زنها عاشق بيان احساسات خود در مورد هر موضوع قابل تصوري مي بـاشند. با اين حـال بـدانيد كه خود را در دام گفـتگويـي طولاني و عميق در مورد آن موضوع گرفتار خواهيد كرد. بنابراين اگر شب تصميم ديدن مسابقه فوتبالي را داريد، اين سؤال را مطرح نكنيد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: اين سؤال بيانگر جنبه مهرباني و دلسوزي يك فرد است. وقتي همسرتان در مي يابد كه شما توجهتان را به وي مبذول داشته ايد، او نـيـز متقابلا تمام احساسات خود را با شدتي بسيار بيشتر، اهدا خواهد نمود. يعني اگـر قـبـلا فـقـط فردي جذاب بشمار مي آمديد، اكنون همانند جواهري در چشم او جلـوه خواهيد كرد. متوجه منظورم مي شويد؟
شماره 7
"تو زيبا تر از دوستان ديگرت هستي" قرار دادن او از بين همتاهايش بر سكوي نخست زيبايي باعث بالا رفتن اعتمـاد بـنفـس وي شـده و سـبـب مي گـردد تا هـمـسر شمـا در تـصـوراتش بر دوستان هم جنس خود بتواند فرمانروايي كند. اين تحسين و تعريف بسيار مهمي در دنياي زنانه محسوب شده و امتياز شما را در نزد همسرتان ارتقاي چشمگيري خواهد داد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: گذشته از اينكه باعث مي گـردد او از لحاظ زيبايي ظاهري خود را برتر از اطرافيانش تصور كند، اين جمله كوتاه به همسرتان تفهيم ميكند كه شما تا چه حد براي وي ارزش قائل هستيد. بعلاوه زماني كه دوستانش پيش شـما هستند، كمتر احساس نگراني خواهد كرد. او در مـورد خـودش احـسـاس خـوبـي نموده و پاداش سليقه بخرج دادن شما را خواهد داد. با اينحال يك احتمال جانبي بالقوه وجود دارد: يك همسر حسود اين سخن را مدركي براي متهم نمودن شما به اينكه قصد برانداز نمودن و چشم دوختن به دوستانش را داريد، بشمار خواهد آورد.
شماره 6
" تو واقعا زرنگ و باهوشي" با تـصـديـق نـمودن هـوش و ذكـاوت وي، ايـن معـني را مي رسانيد كه علاوه بر محاسن ظاهري، متوجه ذهن و فكر توانمندش نيز شده ايد. هـمـسر شـما بـا شنيدن اين جمله در مورد همه جوانب زندگي خود احساس رضايت و خوشنودي خواهد نمود. اين سخـن نشانه احترام از طرف شما براي همسرتان محسوب ميگردد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: همسرتان اين مسئله را كه شما فقـط بـه فـكر روابط جنسي نيستيد و قادريد ماوراي چنين موضوعات فكر كنيد را تحسين خواهـد كرد. زنها عاشق مردان صـمـيمي و خـوش قـلب مـي بـاشند و هيچ چيزي بهتر از بيان و تشخيص هوش و ذكاوت آنها نمي تواند صفات آقا منشانه شما را آشكار نمايد.
شماره 5
"در روابط زناشويي بسيار خوب هستي" بيان اين جمله باعث مي گـردد هـمـسرتان احساس كند كه يك الهه است. شنيدن اين عبارت به همسر شـما تفهيم مي كنـد كـه روابـط جنسي و زناشويي او به چشم شما بي عيب و نقص بوده و باعث مي گردد كه احساس نمايد واقعا مي داند كـه چگـونه بايد مرد خود را راضي نگاه دارد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: تحسين و تمـجيد از عملكرد او نشانگر اين است كه شما به روابط جنسي فقط به عنوان ابزاري براي ارضا نــمودن خود نگاه نكرده، بلكه همه جنبه هاي آنرا مورد ستايش قرار ميدهيد.
شماره 4
"مي خواهم همه عمرم را با تو سپري كنم" ايـن جمله اي سنگين است؛ معني آن فاصله زيادي با دادن پيشنهاد براي ازدواج نـدارد. بنابراين پيش از گفتنش به نامزدتان مراقب عواقبش باشيد. اما بخاطر داشته باشيد كه ريسك كردن اغلب پاداش و نتيجه مطلوب به دنبال خواهد داشت. هنگاميـكه اين جـمله را بيان مي داريد، او از لحاظ رواني بسيار سركيف مي گردد. جـمـلات ديـگـري كـه تقريبا همين نتيجه را داشته ولي تعهدآوري آنها كمتر مي باشد، عبارتند از: " فقط تو ميتوني تا اين حد منو خوشحال كني" و " من دوست ندارم با هيچ كس ديگري جز تو باشم."
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: همـه زنـها عاشق شنيدن جملاتي حاكي بر سرسپردگي ديرپا و با دوام از همسرشان هستند. مطمـئـن بـاشيـد كـه بـعد از گفتن اين جمله سلامي هميشگي را از او خواهيد شنيد.
شماره 3
"تو بهترين دوست مني" به او مي گوييد كه چگونه ماورا و فراسوي مسائل جنـسي مي انديشيد و به اين معني اسـت كه براي رابطه اتان ارزش قائل هستيد و مايليد كارهايي را بـهـمراه او انجام دهيد كه مردان ديگر ممكن است رغبتي به آن نداشته باشند. همسرتان بعد از شنـيـدن ايـن جمله پيوستگي مقاومت ناپذيري با شما پيدا خواهد نمود.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: اين جـملات شـما را در نـظر وي بـجاي يـك فرد عادي كه مجبور به گذراندن وقتش با او است، به انساني معني دار و جذاب تـبـديـل ميكند. اين شما را به ابتداي ليست خواسـتگـاران پرتاب ميكند چراكه شما به مهمترين نكته اشاره كرده ايد: دوستي و رفاقت.
شماره 2
"تو يك مادر ايده آل خواهي شد" اغلب زنها به دنبال اين هستند كه روزي بچه دار شونـد. هـمـچـنين اكـثـرا با خود كلنجار مي روند كه آيا در اين راه مـوفـق خـواهد بـود يـا خـير. بـا گفـتن اين جمله به او اطمينان مي دهيد كه حتما به هدفش خواهد رسيد. به علاوه با ارضـاي نيازهاي دروني او باعث آرامش و تسكين وي مي شويد. بيان اين كلمات از زبان شما به عنوان يك همسر، او را تبديل به خوشحال ترين انسان روي زمين خواهد نمود.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: اينـگونه بطور غير مستقيم به همسر خود مي فهمانيد كه مايليد از او بچه دار شويد. واضح است كه اين نوايي بسيار خوشايند در گوش او مي باشد. از اين نقطه، همسرتان بيشتر پذيراي پيشرفت و ترقي شما خواهد شد.
شماره 1
"تو زندگي منو كامل مي كني" اين به او مي گويد كه تنها فرد مورد علاقه شما است. همه زنها دوست دارند اين جمله را از شوهرشان بشنوند. بـيـان ايـن عبـارت بـه مفهوم آن است كه شما همسر خود را بصورت كامل پذيرفته ايـد و ايـنـكه او به صـورت موجودي اجتناب ناپذير و هميشگي براي شما در آمده است. در همسرتان احساس لـذت بـخش غير قابل تصوري بوجو آمده و تا چندين روز لبخند از لبانش جدا نخواهد شد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: اين جـمـله اسـاسـا مـي گـويد كه شما در زندگي به او نياز داشته و نميـتوانيد بدون او به زندگي ادامه دهيد. زنها از شنيدن چنين جملاتي بسيار مشعوف ميگردند.
اشاره باشكوه
"دوستت دارم" اين جمله "دو كلمه اي" معروف و كوتاه كـه هـمگي ما برايـش اهـميت بسيار زيادي قائل هستيم، مي تواند تاثير شگرفي به همراه داشته بـاشد. اگر ازدواج كرده ايد خوب است هر روزه چندين بار براي همسرتان تكرارش نماييد.
چرا باعث زيبا شدن وجهه شما ميگردد: گفتن اين عبارت بهـمسرتان بـاعث روشن نگاه داشتن شعله هاي آتشي مي گردد كه هميشه نياز به برافروزي دارند. اگـر در بـين شما كساني تـا حال اين جمله را به همسرشان نـگفـتـه انـد، هر گاه احساس آمادگي نموديد، ترديد به خود راه نداده و آن را بيان كنيد. هيچگاه از گفته خود پشيمان نخواهيد شد وقتي كه عكس العمل او را مي بينيد ( يا احساس مي كنيد ).
گفتگوي عشق
اكنون كه آموختيد كه چگونه مي توانيد همسر خود را خوشنود كرده و صورتش را سـرخ نماييد، اينكار را انجام دهيد! فقط به اين نكته فكر كنيد كه او در جواب كار شما در آينده چطور جبران خواهد نمود.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
تنها چيزي که از زندگي مي خواهم اين است که بتوانم روزي عاشق شوم و از آن به بعد تا آخر عمر خود به خوبي و خوشي زندگي کنم. پايان.
اما اين مطلب آنقدرها هم که شما تصور مي کنيد ساده و پيش پا افتاده نيست. در حدود چهل و خورده اي سالم بود و يک زندگي کاملاً عادي را دنبال مي کردم. در زندگي شخصي خود متاسفانه دو مرتبه طلاق را تجربه کرده بودم و همين امر باعث ايجاد شک و ترديدهاي فراواني در من شده بود. به اين دليل که چنين تجربه هاي تلخي را چشيده بودم، مشکلات ديگري نيز برايم بوجود آمده بود: من ديگر نمي توانستم به جنس مخالف خود اعتماد کنم، دليلش هم اين بود که نمي خواستم مجدداً آسيب ببينم. حدس بزنيد چي شد؟ يک خانمي را ملاقات کردم که هم سن و سال خودم بود و همانند خودم شکست هاي عاطفي متفاوتي را تجربه کرده بود و نتيجه: تصور ميکردم با تمام اين تفاصيل هيچ گاه به هم علاقمند نخواهيم شد! هيچ انساني توقع ندارد هنگاميکه روي يک زمين سيماني دانه مي کارد، فردا با کشتزار گندم مواجه شود.
همانطور که مي دانيد دنياي اينترنت سرشار از افراد زخم خورده است. سايت هاي قرار ملاقات بسيار گسترده شده اند و هزاران هزار نفر از سراسر جهان داخل اين سايت ها گرد هم جمع مي شوند و به دنبال عشق حقيقي خود مي گردند. البته به ندرت ميتوان قصه هاي موفقيت آميز، همراه با پايان خوب و خوش را هم دورن آنها پيدا کرد، اما تعدا کثيري از آنها همچنان نااميدانه به زندگي خود ادامه مي دهند. براي چند لحظه مي توانيد به اين سايت ها بپيونديد (من براي سه ماه اين کار را انجام دادم و همين امر باعث شد که تا سه سال نتوانم آنرا رها کنم) و مي بينيد که چهره هاي مشابه بارها و بارها به سوي شما مي آيند. انسان هايي را که ملاقات مي کنيد به هيچ وجه زشت، شرور، و يا خطرناک نيستند. آنها انسانهاي عادي درست شبيه به من و شما هستند. فقط تا به حال عشق به سراغ آنها نرفته است.
چرا؟
براي پاسخ به اين پرسش ابتدا بايد از خودتان بپرسيد که چرا يک نفر در وهله اول به دنبال برقراري ارتباط است. شايد پاسخ اين پرسش به وضوح، آشکار نباشد، اما بسيار ساده است. از دهه 90 به بعد، در هر نسل، همه انسانها به سوي برقراري رابطه هاي جديد گرايش پيدا کردند؛ چرا که از تاريخ فوق، برقراري رابطه به صورت يک امر اجتناب ناپذير در آمده است. دير يا زود مسئله توليد مثل هم مطرح مي شود و حاملگي به اين معناست که خانم ها نياز به حمايت اقتصادي دارند، و نتيجتاً پدر خانواده اين وظيفه را به عهده مي گيرد. نقش افراد کاملاً روشن است؛ طبيعت کار خود را انجام مي دهد. حتي اگر رابطه '' شاد'' باشد و دو نفر ''عاشق'' يکديگر باشند، بازهم مسائل ديگري به وجود مي آيد که دوري از آنها اجتناب ناپذير خواهد بود. ايجاد رابطه يک امر حياتي است و رابطه سالم به رابطه اي گفته مي شود که تنها مرگ قادر باشد شرکاي آن را از يکديگر جدا کند.
به مشکلاتي که در بالا به آنها اشاره شد، قضيه مذهب و فشارهاي اجتماعي را نيز اضافه کنيد، آنوقت مي بينيد که کنار هم ماندن تا چه اندازه دشوارخواهد شد. به همين دليل است که مادر بزرگ ها و پدر برگ ها و اجداد و نياکان ما خيلي راحت تر ميتوانستند تا آخر عمر در کنار يکديگر باقي بمانند.
اين روزها وضعيت ما با گذشته فرق کرده است. همه چيز به اين مطلب ختم مي شود: ما تنها به اين دليل در يک رابطه باقي مي مانيم، و يا حتي وارد آن مي شويم، چون اين کار بهتر از انجام ندادن آن است.
به عبارت ديگر يک رابطه بايد موجب ايجاد خوشحالي در ما شود در غير اينصورت هرگز حاضر به تحمل آن نخواهيم بود.
اين مسئله بسيار مهمي است، اما مشکل بزرگتري که وجود دارد، هيچ ربطي به خود رابطه ندارد. بلکه مشکل اين است که مردم اين کار را بدون وجود هيچ گونه دانشي انجام مي دهند. جامعه همچنان ارزش هاي پيش پا افتاده را مرکز اصلي توجه خود قرار مي دهند و ما هم با همان مقياس هاي قديمي، رفتارهاي خودمان را تخمين مي زنيم. هنوز تصور ميکنيم اگر رابطه ما بهم بخورد، بازنده ميدان خواهيم بود و متحمل شکست شده ايم، به ويژه اگر طرفي باشيم که ديگري اين کار را در حق ما انجام داده باشد. اگر رابطه شما بهم خورد بايد به آن درست مانند عوض کردن خانه، تغيير شغل، مهاجرت کردن به يک کشور ديگر و.... نگاه کنيد. تاکنون براي خود شما چند مرتبه اتفاق افتاده که کارهاي بالا را انجام داده باشيد؟ اما عوض کردن شريک زندگي؟! حتماً شما خودتان يک مشکلي داريد!!
راه حل چيست؟
حقيقتاً مي توان گفت: دو چيز؛ اول اينکه عاشق خودتان باشيد. اگر خودتان را دوست داشته باشيد هيچ کس نمي تواند به شما آسيب بزند چراکه به يک قدرت دروني مصلح مي شويد. اگر به آرنولد شوارتزنگه بگويند که تو انسان ضعيفي هستي، اين امر اصلاً برايش مهم نيست، چون اعتماد به نفس دارد، خودش را دوست مي دارد، و از همه اين حرف ها گذشته به درستي مي داند که اينچنين نيست.
دوم اينکه چيزهايي را که از رابطه و زندگي خود مي خواهيد، به طور کامل براي خودتان روشن کنيد، و با طرف مقابل خود نيز در مورد آن موارد صادق باشيد. آيا واقعاً ميخواهيد با کسي ارتباط برقرار کنيد که داراي فرزند است؟ آيا برايتان اهميت دارد که فرد زيبايي که به تازگي با او آشنا شده ايد، فاقد هر گونه تحريک پذيري جنسي باشد؟ و يا بالعکس يک انسان سيري ناپذير باشد؟
همچنين شما بايد بتوانيد که با خودتان نيز در مورد اين مسائل با انعطاف پذيري بيشتري برخورد کنيد. خواست ها و نيازهاي انسان، به مرور زمان تغيير پيدا مي کنند. تمايلات افراد، سه ماه پس از بهم خوردن رابطه، درست مثل همان روز اول نيستند، و سه سال بعد نيز باز هم نسبت به روز اول دگرگون شده اند. بنابراين به اين نتيجه ميرسيم که شما بايد همواره به درون خود گوش کنيد، و نه تنها به او آسيب وارد نسازيد، بلکه به او اعتماد کرده و دقيقاً مطابق توصيه هاي او عمل کنيد!
اما به راستي چه چيزي مي تواند يک فرمول ساده و عملي را به شما به منظور يافتن و نگه داشتن يک عشق حقيقي ارائه کند؟ واقعاً مي خواهيد بدانيد؟
بايد فردي را که هر روز با او هستيد با تمام وجود دوست داشته باشيد. (براي اينکه بدانيد اين شخص چه کسي است، بهتر است نگاهي به داخل آينه بيندازيد!)
فقط همين! با اين کار شما حامل توده هاي عظيمي از عشق مي شويد که مي توانيد به راحتي به ديگران نثار کنيد. (و اين امر از شما يک انسان فوق العاده جذاب و جالب مي سازد)؛ در طول زمان هايي که خودتان را يک فرد تنها تصور مي کنيد، مطمئن باشدي که زندگي چندان بد نخواهد گذشت، چون براي مدتي با درون خودتان همنشين مي شويد.
به هر حال کيست که اين کار را انجام نداده باشد؟
موضوعات مرتبط: روان شناسی
آيا ميدانيد عادت چيست؟ عادت تكرار ميآورد و به دنبال تكرار، كسالت و روزمرگي! چگونه ميتوانيم هميشه تازه و نو و همسري نمونه باشيم.
زن ميگويد: صبح كه همسرم ميخواهد سر كار برود، همراه او بلند ميشوم و يه صبحانه كامل با هم ميخوريم، اين امر باعث ميشود كه مرد احساس تنهايي نكند، بنابراين همانطور كه اون زود از خواب بلند ميشود و به خاطر آسايش و رفاه خانه از خوابش ميگذرد، من هم با او همراهي ميكنم تا احساس نكنه همه بار زندگي رودوش اونه، اگر من صبحها بيدار نشوم و او را بدرقه نكنم، زندگي براش يكنواخت ميشود و كمكم عادت ميكند كه زن خود را نبيند و احساس يكي بودن و همراه بودن رو از دست بدهد.
اگر محيط كارش طوري باشد كه بتوانم به اون زنگ بزنم، وقت ناهار باهاش تماس ميگيرم كه ببينم غذا شو خورده يا نه؟
اما اگر مدام به او زنگ بزنم، تمركز كاري خود را از دست ميدهد و حس ميكند كه درمحيط كار هم آزادي فكري نداره و هم زمان بايد دو مسئوليت متفاوت را به دوش بكشد و گاهي هم حس ميكند كه نگاهي اونو زيرذرهبين گذاشته و كنترل ميكنه و بايد براي هر ساعت خودش جوابي بدهد! اين امر باعث ميشود كه كمكم به صداي زنگ تلفن حساسيت پيدا كند و دچار اضطراب شود. وقتي به خونه بر ميگرده، به استقبالش ميروم و بعد از سلام واحوالپرسي ساده و كوتاه وسايلشو از دستش ميگيرم و بعد در محيطي آرام و پر از سكوت يه چايي داغ با هم ميخوريم، تا بتواند از محيط و مشغلههاي كارياش جدا و خودشو با محيط خانه هماهنگ كند، زيرا ما زنها ميتوانيم درعين حال كه به كارهاي شخصي و حتي اداري خود ميرسيم به چيزهاي ديگر هم فكر كنيم و تصميم بگيريم. به تاريخ به ادبيات به مسائل بچهها وحتي ميتوانيم در ذهن خودمان اسباب خانه رو جابجا كنيم و دكوراسيون را تغيير دهيم!تا وقتي كه احساس نكنم به آرامش وهماهنگي لازم رسيده، حرفي نميزنم.
تا اينكه با پرسيدن (چه خبر)؟ اعلام حضور و آمادگي براي شنيدن مسائل روز را بكند، اول موضوعات شاديآور را براش تعريف ميكنم و مشكلات و مسائل قابل بررسي را براي ساعتهاي بعدي ميگذارم تا بتواند همراهيام كند و تصميمهاي بهتري را با هم بگيريم.
وقتي كه همسرم ميخواهد از مسائل بيرون برايم حرف بزند بدون هيچ عجلهاي كنارش مينشينم و به چشماش نگاه ميكنم تا علاقه و دقت مرا متوجه شود حتي اگر به نظرم بيايد كه از اون حرفها سر در نميآورم و يا برايم جالب نيست به دغدغههايش احترام ميگذارم و به او گوش ميكنم، چرا كه اگر براي من كه همراه و همسر او هستم حرف نزنه، احساس ميكنه كه برام اهميتي نداره و كمكم از من دور ميشه و چون آدمها در هر موقعيت اجتماعي و شغلي كه باشند، نياز به يك همدم و مونس دارند، اگر اين نيازشان برطرف نشود، كمكم در خودشان فرو ميروند و تمام حرفهاشونو در درون خودشان زنداني ميكنند و وقتي روزي لبريز شد ممكن است كه دوست يا همدم ديگري را براي خودشان در نظر بگيرند... زن جوان ميگويد: من هيچوقت خودمو با همسرم مقايسه نميكنم چرا كه دنياي ما با هم متفاوت است، مردان درعمل و سكوت محبتشونو ابراز ميكنند و زنان در كلام و بيان!
اينگونه عاشق همسرتان شويد
چه چيزي باعث ميشود تا به فردي علاقمند شويد؟
ظاهر ميتواند يكي از فاكتورهاي علاقهمندي باشد، كارشناسان بر اين باورند كه گاهي ذهن ناخودآگاه دنبال خصوصياتي ميگردد كه شايد ما از آن بياطلاع باشيم.
اصولا مردان به طور ناخودآگاه دنبال زناني هستندكه چهره متناسبي دارند و زنها دنبال مرداني هستند كه توانايي حمايت و تامين امرار معاش را داشته باشند. گاهي اوقات نيز افراد دنبال آدمهاي شبيه والدين خود ميگردند. يك دختر، مردي با خصوصيات و رفتارهاي پدر را به عنوان شوهر دوست دارد و يك پسر نيز همسر خود را در قالب مادرش تصور ميكند. محققين بر اين باورند كه برخي از خصوصيات ژنتيكي است و حتي تداوم ازدواجها نيز گاهي ژنتيكي است. حال ببينيم كه:
چرا ما عاشق يك نفر ميشويم و او با بقيه چه فرقي دارد؟ انسانها در ضمير ناخودآگاه خود دنبال فردي ميگردند، تا توسط او تجربيات خود را كامل كنند. گاهي اوقات با فردي كه كاملا شبيه خود ماست ميتوانيم تجربيات را كامل كنيم و گاهي نيز دنبال كسي ميگرديم كه بتوانيم از او چيزهايي ياد بگيريم و روحيات و خلقياتش كاملا با ما تفاوت داشته باشد.
آيا زوجين خواستههاي يكساني دارند؟ معمولا داشتن عقايد و خواستههاي يكسان نخستين عامل ايجاد جذابيت است. به همين دليل است كه برخي افراد، كسي را درست مثل خود انتخاب ميكنند و هر چه يك رابطه فراتر ميرود اين امكان براي طرفين فراهم ميشود تا متوجه شوند كه آيا با هم همدرد هستند؟ احساسات يكساني دارند؟ در انتخاب موزيك توافق دارند؟ هر دو با هم با شنيدن يك لطيفه ميخندند؟ و...
وقتي ما با همسر خود در مورد آرزوها و آرمانهاي خود صحبت ميكنيم يعني اينكه خواسته قلبي خود را بر زبان ميآوريم، اگر تاييدي شنيديم يا خواستههاي ما با خواستههاي او تطابق داشت، رابطه، شيريني خاصي پيدا ميكند، هدفها مشخص و ميسر و معين ميشود. البته بايد بدانيد كه هر چه سن انسان بالاتر ميرود، عاقلتر ميشود و اعتماد به نفس بيشتري پيدا ميكند، بنابراين آرزوها و خواستههايش نيز تغيير ميكند.
گاهي اوقات اين تغييرات باعث ميشود تا احساس كنيم نقاط مشترك كمتري با طرف مقابل خود داريم و آنطور كه تاكنون فكر ميكرديم او را نشناختهايم اما اين دليل نميشود تا نتوانيد آينده بهتري در كنار او داشته باشيد.
چيزي كه در اين ميان بايد به آن توجه داشت صحبت كردن در مورد آمال و آرزوها و عقايد شخصي با طرف مقابل است، زيرا وقتي زوجين در مورد نيازها و علاقههايشان با هم صحبت ميكنند، متوجه ميشوند كه هر كدام از زندگي چه ميخواهند؟
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، روان شناسی
تـعداد کمي از اصـول و عقـايـد رفتاري وجود دارد که در طول زمان هـا و با گـذشت قــرن ها همچنان جاودان باقي مانده اسـت. ايـن اصـول و عـقايد، در همه ي فرهنگ ها، مذاهب و تـمدن هـا وجـود دارد. وجـه مشـتـرک هـمه ي اينها، فقط جـلوگيري از رفتـارهـاي بـد و نـاشـايسـت نيست، بلکه اين اصول و عقايد، جامعه اي را به وجود مي آورد که در آن بچه هـا نـه تـنها لوس، خودخواه، جسور و بي عاطفه نيستند، بلکه فارغ از خود پسـندي، بسيـار مـهربان، مؤدب و همدل ميـباشند، يعني همان کودکاني که ما در خيالاتمان آرزوي داشتنشان را داريم.
مـذاهب، فـرهنـگ هـا و مـکـتب هاي معنوي براي بيان اين اصـول و عـقايد زنــدگي، راه مخصوص به خود دارند. در اين مقاله قصد داريم، شما را با اصلي ترين و بنيادي ترين اين عقايد آشنا کنيم، تا با بكار گيري آنها و انتقال آن به رابطه ها و فعاليت هايتان، به جامعه آرماني خود دست يابيم.
1. با محبت باشيد. محبت بزرگترين نعمت خداوندي است که پايه و بنياد همه ي روابط و اخلاقيات به آن وابسته است. هرچه شما بيشتر به اطرافيانتان محبت کنيد، در عوض محبت بيشتري نيز دريافت خواهيد کرد. اين بهترين هديه اي است که مي توانيد تقديم فرزندتان کنيد.
2. ثابت قدم باشيد. نظم، قاعده و محدوديت هاي مشخص، ايجاد اعتماد مي کند. اين همان چيزي است که فرزندتان براي احساس امنيت و آرامش به آن نياز دارد.
3. الگوي خوبي باشيد. اگر ميخواهيد فرزندتان به کاري که شما دوست داريد گرايش پيدا کند، شما خود الگويي براي آن رفتار باشيد. فرزند شما به کسي نياز دارد تا از او سرمشق بگيرد.
4. قابل اعتماد باشيد. دروغ نگوييد و سعي کنيد رفتارهاي ساختگي از خود نشان ندهيد. فرزندان بايد خودِ واقعي شما را ببينند و بشناسند.
5. حضور داشته باشيد. سعي کنيد وقتي کودکتان به شما نياز دارد، کنار او باشيد و به خواسته هاي او رسيدگي کنيد. نگذاريد کار يا مسائل ديگر بين شما و فرزندتان فاصله بيندازد.
6. خوش بين باشيد. مسائل با نوع نگرش شما به آنها تغيير مي کنند. اگر مثبت گرا و به آينده خوشبين باشيد، از زندگي لذت بيشتري خواهيد برد.
7. صبور باشيد. آرام تر و همگام با فرزندانتان جلو رويد. زندگي به خودي خود سيع مي گذرد، پس چرا خودتان هم سعي مي کنيد سرعت آن را بيشتر کنيد؟ و يادتان باشد، تغيير زمان مي برد.
8. ايستادگي کنيد. زندگي دويدن در مسيري بسيار طولاني است. پشتکار و استقامت از لزومات پيمودن اين راه است. پس هيچوقت دلسرد نشده و دست از کار نکشيد، به خصوص در کمک کردن به فرزندانتان.
9. خودپسند نباشيد. از لاک خودپسنديتان بيرون آييد و انرژيتان را صرف ديگران کنيد. و فرزندانتان را در اين راه طولاني با خود همسفر کنيد.
10. فعال باشيد. فقط يکجا ننشينيد. اگر ايده خوبي داريد، يا فکر مي کنيد کاري اشتباه است، دست به فعاليت بزنيد. عملکردهاي شما به فرزندانتان نشان مي دهد که تنها راه انجام کارها، اقدام به عمل کردن به آنهاست.
11. ساده باشيد. کودک شما براي خوشبخت بودن نياز به چيزهاي زيادي ندارد. در واقع، هرچه کمتر باشد بهتر است. اين کار باعث مي شود او ياد بگيرد براي داشتن کوچکترين وسيله اش هم قدرشناس و سپاسگذار باشد.
12. بااعتقاد باشيد. هر انساني براي زندگي کردن نياز به مجموعه اي از اصول و قوانين دارد که از طريق آن خوب را از بد تشخيص دهد. شما بايد جايگاه اعتقاديتان را محکم کنيد، تا فرزندتان هم فرصت پيروي از شما را داشته باشد.
13. سازگار باشيد. انعطاف پذيري امر بسيار مهمي در زندگي است. ياد گرفتن چيزهاي تازه، داشتن ايده هاي جديد و کشف ديدگاه هاي مختلف، را بايد تجربه کنيد و به فرزندانتان نيز منتقل کنيد.
14. همدل باشيد. فراي همه ي اين مسائل، يکي از مهمترين فضيلت هاي انساني، توانايي درک ديگران و فهميدن احساسات آنهاست. همدلي پادزهري براي رفتارهاي خودپسندانه، بيرحمانه و عاري از عاطفه و احساس است. و بهترين راهي که فرزندانمان مي توانند اين خصوصيت برجسته را بياموزند، از طريق همدلي کردن ما با آنهاست.
با اينکه گفتن اين مسائل آسان است، اما عمل کردن به آنها در اين زمانه نامطمئن و خطرناک ساده نيست. رفتارهايي که ما در کودکانمان مشاهده مي کنيم، فقط انعکاسي از آنچه در خانواده خود مي بينند نيست، بلکه انعکاسي از دنياي بزرگ پيرامون آنهاست. خطرات بسياري پيش پاي آنهاست، خطراتي که گاهي ما توانايي کنترل آنها را نداريم. تنها کاري که مي توانيم بکنيم اين است که پدر يا مادراني صالح باشيم.
هر کاري که ما انجام مي دهيم، تاثيري مستقيم بر فرزندانمان و دنياي آنها دارد. پس دست از بهانه تراشي و انداختن تقصير بر گردن همديگر برداريم و همه ي انرژيمان را صرف تربيت آنها کنيم. موفق شدن آنها در زندگي به اين نيست که هميشه در مدرسه نمره بيست بگيرند، يا تحصيلات دانشگاهي کنند يا در کار و تجارت موفق شوند. موفقيت آنها، نفسِ خوشبخت زندگي کردن در اين دنياي پر هرج و مرج و شلوغ است .
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
اگر تلويزيون تماشا مي كنيد از بچه ها بخواهيد هنگام پخش آگهي هاي بازرگاني بلند شده و با موسيقي آن ورزش كنند.در نقطه سر خط امروز، چند كاري را كه مي تواند نقش مؤثري براي شادابي خانواده داشته باشد پيشنهاد مي كنيم:
1-اگر خانه تان حياط دارد، باغچه ها را همراه هم آبياري كنيد و با خلاقيت خود آنها را آراسته و گل ها و سبزي هاي مختلف در آن بكاريد.
2-قايم باشك بازي كنيد.
3-اگر تلويزيون تماشا مي كنيد از بچه ها بخواهيد هنگام پخش آگهي هاي بازرگاني بلند شده و با موسيقي آن ورزش كنند. اين كار آنها را از نشستن صرف پاي برنامه ها به انجام فعاليت بدني تشويق مي كند.
4-همراه بچه ها واليبال، فوتبال و بدمينتون بازي كنيد.
5-اگر مسابقه ورزشي اي نزديك خانه تان برگزار مي شود، همراه بچه ها براي تماشا برويد.
6-رفتن به سينما را از ياد نبريد.
7-خريد كتاب را در برنامه خود قرار دهيد و خود فرزندان را هم براي انتخاب كتاب مورد علاقه شان همراهتان ببريد.
8-به جاي رفت و آمد با ماشين، كمي از كارهاي خود را بدون ماشين و پياده انجام دهيد. بعضي از روزها بچه ها را همراه خود پياده به مدرسه ببريد و از مدرسه بياوريد.
9-اگر فرزند خردسالي داريد با او بازي حيوانات انجام دهيد. او را با حيوانات مختلف آشنا كنيد و حتي همراه هم صداي آنها را در بياوريد.
10-همراه فرزندان خود به سفر دور دنيا برويد! زياد خرجي ندارد چون فقط يك نقشه نياز است. در خصوص كشورها و آداب و رسوم مردمان مختلف صحبت كنيد تا فرزندتان را از چهارچوب محدود دور خودش به جهاني وسيع تر ببريد.
11-درباره افراد موفق و رموز موفقيت با هم صحبت كنيد.
12-همراه همه اعضاي خانواده بازي فكري كنيد.
13-به خردسالان اجازه دهيد در گوشه اي از خانه كه برايشان در نظر گرفته ايد راحت غلت بزنند و هر بازي اي كه دلشان مي خواهد انجام دهيد. به خاطر داشته باشيد گرايش كودكان به اضافه وزن از همين سنين شكل مي گيرد.
14-معلم هم شويد. اگر هريك از اعضاي خانواده مهارت خاصي را مي دانند، سعي كنند آن را به ديگران نيز آموزش دهند.
15-ورزش هايي چون يوگا را نيز در برنامه تان بگنجانيد. اين كار آرامش را به همه خانواده هديه مي دهد.
16-زماني را انتخاب كنيد و همه دور هم بنشينيد. حالا فرصت خوبي است كه از هم انتقاد كنيد و كارهاي خوب و بد يكديگر را ذكر نماييد تا با اين كار قدمي هم براي اعتلاي شخصيت خانواده تان برداشته باشيد.
17-يك زنگ مطالع در نظر بگيريد و پس از آن زنگ تفريحي را نيز در نظر بگيريد.
18-اگر خانه تان آسانسور دارد، بعضي از روزها را به پله نوردي اختصاي دهيد. بله! بگذاريد فعاليت بدني جزئي از برنامه زندگيتان شود و مطمئن باشيد همين كارهاي به ظاهر ساده هم بسيار مفيدند.
19-به كارهي خانه چاشني سرگرمي بيفزاييد. مثلا گردگيري اتاق ها را به فعاليتي مفرح تبديل كنيد.
20-از فعاليت هنري نيز غافل نشويد. همراه هم شعر بخوانيد، نقاشي بكشيد و فيلم و عكس بگيريد. اگر هم از دانش هنري برخوردار نيستيد، چه اشكالي دارد كه سعي كنيد آن را فرا بگيريد؟
21-اگر مي توانيد سري هم به استخر بزنيد و شنايي بكنيد.
22-با همسايه ها و يا ديگر اقوام مسابقه اي ترتيب دهيد و با هم رقابت دوستانه اي داشته باشيد.
23-و در آخر اين كه از خودتان قدرداني كنيد. منتظر موقعيت و فرصت نباشيد. هر موقع كه دلتان خواست به همديگر هديه بدهيد و از هم قدرداني كنيد.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، روان شناسی
حتماً بارها از زن هاي اطراف خود و گاهي از مادرتان شنيده ايد که مي گويند نبايد کل واقعيت زندگي را با شوهر در ميان بگذاري منظور از اين جمله چيست؟ آيا مفهوم اين است که مردها آنقدر ضعيف و ناتوانند که نمي توانند واقعيت هاي زندگي خود را تحمل کنند. اگر چنين است پس چگونه توانسته اند تمامي صفحات تاريخ را پر کنند و حادثه و حماسه ها بيافرينند. اغلب گفته مي شود مردها نمي توانند قبول کنند که اشتباه کرده اند. اغلب گفته مي شود مردها نمي توانند قبول کنند که اشتباه کرده اند. پس چگونه توانسته اند حاکمان پهن دشت علم و صنعت شوند. زيرا که گفته شده است که کارهاي بزرگ نتيجه خطاهاي بي شمار است. پس مي توانيم به اين نتيجه برسيم که اين عقيده که يک زن هميشه بايد شوهرش را از حقايق زندگي دور نگه دارد مربوط به دوران جاهليت مي شود. اگر مرتکب چنين اشتباهي در زندگي زناشويي شويد، زماني فرا خواهد رسيد که احتياج مبرمي به حضور شوهرتان در صحنه زندگي زناشويي داريد ولي او را فرسنگ ها دور از خود مي يابيد و نمي توانيد انتظاري غير از اين داشته باشيد. زيرا او را از حقايق زندگي دور نگاه داشته و شايد غريبه هايي باشيد که در زير يک سقف زندگي مي کنيد.
زني مي گفت: «پس از بيست سال زندگي زناشويي واقعاً دريافتم تنها و بي کس هستم و داستان غم انگيز او از آنجا شروع مي شود که بر اثر دردها به دکتر مراجعه مي کند. دکتر پس از معالجه در مي يابد که او احتياج به عمل جراحي دارد. وقتي به خانه بر مي گردد جريان را با شوهرش در ميان نمي گذارد و سعي مي کند تمام جريان را يک موضوع فوق العاده کوچک و پيش پا افتاده تلقي کند. زيرا مادرش هميشه به او گفته بود هرگز نگذار شوهرت بفهمد که تو بيمار هستي زيرا هيچ مردي از يک زن بيمار خوشش نمي آيد. قرار مي شود روزي در بيمارستان بستري شود و تحت عمل جراحي قرار گيرد. در بيمارستان قبل از اينکه شوهرش به ديدنش آيد از دکتر مي خواهد که شوهرش را در جريان بيماري او قرار ندهد و پس از عمل جراحي مشخص شد که بيماري او يک نوع سرطان بوده است و احتياج به جراحي مجدد داشته است. بار دوم هم دور از چشم شوهر تحت عمل جراحي قرار مي گيرد و قاعدتاً هر آدمي در آستانه بيماري روحيه اش را از دست مي دهد و احتياج به کسي دارد که از او دلجويي کند. اما اين زن تنها بود زيرا دخترش ازدواج کرده بود و در شهري ديگر زندگي مي کرد. و شوهرش هم از ماجرا به طور کلي خبر نداشت در اينجا لازم است يادآور شوم که اين گونه زنان خود چنين زندگي را براي خود رقم مي زنند. گرچه گاهگاهي با بعضي از مردان سنگدل و بي رحم برخورد مي کنيم، اما نبايد فراموش کرد که در وجود همه آنها احساس و عاطفه وجود دارد. و اگر آنها را هميشه در ميان حقايق زندگي نگاه داريم مي توانند يار و ياور زنان خود باشند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
او به زبان فارسي صحبت ميكند، شما هم فارسي صحبت ميكنيد. اما باز هم حرفهاي يكديگر را نميفهميد. چرا همسرتان زبان شما را نميفهمد؟ اصولاً چطور بايد صحبت كنيم تا منظور را درست به همسرمان برسانيم و او كلمه به كلمه حرفهايمان را درك كند؟ براي چندمين مرتبه به همسرتان يادآوري ميكنيد كه پاركينگ را تميز كند. اما فرداي همان روز باز ميبينيد تمام آشغالها و خرتوپرتهاي دور ريختني را روي زمين پخش كرده و جمع نكرده است... چند بار اشاره كردهايد كه از عروسكهاي كوچولوي دوست داشتني و موزيكال خوشتان ميآيد ولي باز هم براي تولدتان يك آدم آهني زمخت و خشن كه از آن نفرت داريد خريده است! در اين مواقع هميشه زنها از خود ميپرسند مگر او صداي مرا نميشنود؟ يا اينكه حرفهاي مرا نميفهمد؟
در واقع مشكل اصلي اينجاست كه لحن شما در گفتن جملات، با سبك ارتباط برقرار كردن همسرتان تفاوت دارد. دكتر لوري پان، نويسنده كتاب <لحن كلام چگونه زندگي را تغيير ميدهد> ميگويد: <مردم براي بيان حالات و درخواستهاي خود از روشهاي متفاوت استفاده ميكنند.> اگر همسر شما با رفتار و نوع گفتار شما آشنايي كافي نداشته باشد، بعد از هر گفتگويي سوءتفاهمها آغاز ميشود. براي اين كه شكاف ميان اين فاصلههاي رفتاري و گفتاري برطرف شود، اين تست را با دقت مطالعه كنيد و در هر وضعيتي كه شرح داده شده، نزديكترين پاسخ را انتخاب كنيد. سپس با توجه به پاسخهايتان، راه حلهاي مشكل را بخوانيد تا ديگر لحظههايتان را با دعوا بر سر سوءتفاهمها هدر ندهيد.
)1 وقتي از كار منزل خسته ميشويد...
الف) همسرتان را متهم ميكنيد كه بار مسوِوليت خودش را به دوش نميكشد. ب) با طعنه و كنايه نشان ميدهيد كه ديگر توان نداريد و در دل اميدواريد همسرتان متوجه منظورتان شود و در كار خانه كمكتان كند. ج) هيچ چيز نميگوييد و خودتان كارها را انجام ميدهيد. چون معتقديد اگر خودتان كارها را بكنيد، راحتتر است تا اين كه 2 ساعت وقت بگذاريد و به او ياد بدهيد چطور با ماشين ظرفشويي كار كند. د) از همسرتان خواهش ميكنيد چند روز در هفته كارها را انجام دهد تا شما هم كمي استراحت كنيد.
)2 همسرتان از شما ميخواهد روز تعطيل آخر هفته را به سينما برويد و فيلم علمي - تخيلي مورد علاقه او را ببيند، در حالي كه شما از اين نوع فيلمها متنفريد...
الف) او را سرزنش ميكنيد و ميگوييد اين بدترين پيشنهادي است كه او ميتوانسته بدهد و بهتر است به كار خودش برسد. ب) ميگوييد: <آ... نميدانم...اما اگر واقعاً دوست داري برويم،...> و در دل آرزو ميكنيد كاش نظرش عوض شود. ج) با او ميرويد. شايد فيلمش خيلي هم بد نباشد. د) به او ميگوييد هرگز اين فيلمها را دوست نداريد و بهتر است كه فيلم ديگري انتخاب كند...
)3 همسرتان عادت بدي دارد كه شما را آزار ميدهد. يكبار، وقتي كه دوباره آن عادت را انجام داد...
الف) از كوره در ميرويد. مثلا ميگوييد چند بار گفتم طوري مسواك بزن كه كف خمير دندان به آينه دستشويي نپاشد؟ ب) خود شما هر بار پس از مسواك زدن با دستمال آينه را پاك ميكنيد و اميدواريد او نيز ياد بگيرد. ج) به خود ميقبولانيد كه هيچ انساني ايدهآل نيست و بيعيب و نقص آفريده نشده است. د) صبر ميكنيد تا كارش تمام شود. سپس مشكل را مطرح ميكنيد و پيشنهاد ميدهيد وقتي شبها دوش ميگيرد، زير دوش مسواك بزند يا هر راهحل ديگري كه خودش فكر ميكند از آن راه مشكل حل ميشود، را انجام دهيد.
)4 همسرتان از شما ميپرسد براي هديه تولدتان چه هديهاي ميخواهيد؟...
الف) تمام مشخصات، رنگ، مدل و مارك يك قهوهجوش را به او ميدهيد و تا‡كيد ميكنيد مبادا چيزي مغاير با سليقه شما بخرد. ب) ميگوييد <هرچه خودت ميخواهي> و بعد با اشاره به او ميفهمانيد كه دوست داريد به كنسرت خواننده محبوبتان برويد. ج) ميگوييد <هر چه خودت انتخاب كني و بخري، قبول دارم> و بعد به خودتان ميگوييد كه توي اين سن و سال ديگر كادوي تولد چيز بيمزهاي است و نيازي به آن نيست. د) به او ميگوييد خواننده محبوبتان در سالن اصلي شهر كنسرت دارد و خيلي دوست داريد كه بليت كنسرت به عنوان كادوي تولد از او هديه بگيريد.
)5 شما درباره مشكلاتي كه در محلكار برايتان پيش آمده صحبت ميكنيد. همسرتان يك پيشنهاد ميدهد كه زياد مورد پسند شما نيست...
الف) او را متهم ميكنيد كه هميشه فقط مشكل را بيشتر ميكند و پيشنهادش بسيار بد است و بهتر است ديگر راجع به آن صحبت نكند. ب) در طول شام، ساكت ميمانيد و با او صحبت نميكنيد تا خودش متوجه شود اشتباه كرده است. ج) از او به خاطر پيشنهادش تشكر ميكنيد و ميكوشيد به طريقي آن پيشنهاد را عملي كنيد. د) ميگوييد پيشنهادش را انجام دادهايد، اما فايدهاي نداشته است.
)6 همسرتان با پساندازي كه از حقوقش جمع كرده، بدون مشورت با شما يك تلويزيون مدل جديد و بزرگ خريده است.
الف) به او ميگوييد برود و آن را پس بدهد. ب) شما هم يك مرتبه وقتي با او به خريد ميرويد، حسابي ولخرجي ميكنيد تا او هم به فكر فرو رود و بفهمد اسراف و ولخرجي كار بدي است. ج) چيزي نميگوييد و با خود ميانديشيد او براي پول درآوردن زحمت زيادي كشيده است وحق دارد گاهي پولش را هر طور كه دوست دارد خرج كند. د) به او ميگوييد دفعه بعد اگر خواستي چيزي بخري، با من مشورت كن و اگر پول زيادي پسانداز كردي و نميدانستي چكارش كني، بهتر است با هم برويم اوراق مشاركت بخريم.
)7 تعطيلات فرا رسيده و ميخواهيد با خانواده به مسافرت برويد. شما ميگوييد شيراز و همسرتان ميگويد كيش.
الف) پيشنهاد بدي داده است. چون در كيش بايد پول كلان خرج كرد و زياد هم خوش نميگذرد. ب) موقع راهرفتن سرتان را پايين مياندازيد و پاهايتان را طوري روي زمين ميكشيد تا نشان دهيد از رفتن به كيش ناراضي هستيد و دوست داريد به شيراز برويد. ج) به اين فكر ميكنيد كه كيش چه منظرههاي زيبا و خاطرهانگيزي دارد، ميتوانيد از ساحل زيباي آن استفاده كنيد و به خريد برويد. پس در آنجا هم خوش خواهد گذشت. د) با همسرتان قول و قرار ميگذاريد كه امسال به كيش برويد و سال بعد به شيراز.
)8 او روز تولد شما را فراموش ميكند.
الف) با ناراحتي فراوان ميگوييد به جهنم كه فراموش كرد! ب) به او ميگوييد اشكالي ندارد، اما با خودتان فكر ميكنيد ماه آينده هم من سالگرد تولد او را فراموش ميكنم تا ببينم خوشش ميآيد يا نه! ج) با خود عهد ميبنديد سال ديگر خودتان حتما به يادش بيندازيد فردا روز تولدتان است. د) به او ميگوييد بسيار ناراحت و نااميد شدهايد و براي اين كه فراموش كنيد، پيشنهاد ميدهيد به يك رستوران چيني كه در آن خاطرات زيادي داريد، برويد.
)9 همسرتان تصميم دارد براي خواهرش كه تازه ازدواج كرده، يك كادو بخرد. از صبح به بازار رفتهايد و او هنوز چيزي نخريده است. از خستگي عرقتان در آمده ...
الف) اعصابتان خرد ميشود و خودتان با عصبانيت يك چيزي ميخريد. ب) مرتب به دستهاي خالي همسرتان اشاره ميكنيد و طعنه ميزنيد تا شايد بهش بربخورد و بالاخره چيزي بخرد. ج) پشتسر او به آرامي ميآييد و صبر ميكنيد تا بالاخره چيزي پيدا كند و بخرد. د) به او ميگوييد اگر با من مشورت كرده بودي، به تو ميگفتم كه جمعهها مغازههاي بازار اكثراً تعطيل است و يك روز ديگر با هم به خريد ميرفتيم.
)10 احساس ميكنيد مدتي است روابط عاشقانه و رمانتيك در زندگيتان كمرنگ شده است...
الف) از همسرتان انتقاد ميكنيد كه هيچوقت كاري نكرده تا شما احساس خاص و رمانتيكي پيدا كنيد. ب) به او ميگوييد شوهر <نازنين> بدون هيچ دليلي براي همسرش يك سبد گل خريده است و اميدواريد او منظور شما را درك كند. ج) به خودتان نهيب ميزنيد بيدار شو! رمانتيك بودن براي نوجوانان و شخصيتهاي رمانهاي دانيل استيل است، نه براي تو. د) به او ميگوييد احساس ميكنم روابطمان كمي سرد و بيروح شده است. بهتر است براي اين كه از اين كسالت بيرون بياييم، هفتهاي يك شب برويم بيرون و تفريح كنيم. پاسخهاي خود را علامت زديد؟ حالا تعداد دفعاتي كه الف، ب، ج يا د را انتخاب كردهايد، با هم جمع كنيد و ببينيد كدام بيشتر امتياز ميآورند. سپس كليد پاسخها را بخوانيد. براي هر پاسخ، يك توضيح كامل ارائه داده شده است. در هر توضيح، خصوصيات خوب و خصوصيات بد شما ارائه ميشود و نيز اين كه چطور صحبت كنيد تا همسرتان دركتان كند و حرفهايتان را بفهمد.
ارزيابي خودآزمايي:
اگر گزينه <الف> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما همسري جسور و ركگو هستيد
خصوصيات مثبت: شما ميدانيد چه ميخواهيد و از بيان خواستههايتان هيچ واهمهاي نداريد. در اظهار حرفهايتان تا‡مل نميكنيد و انتظار داريد يك مرد خوب، به خواستههاي شما احترام بگذارد. شما آنقدر جسور و بيباك هستيد كه بسيار رك حرفهايتان را به زبان ميآوريد. جسارت و پر دل و جرا‡ت بودن، خصوصيات خوبي است، در صورتي كه...
خصوصيات منفي: اگر اين قدر رك باشيد و حرفهايتان را بيپرده بيان كنيد، همسرتان احساس ميكند نميتواند هيچ كاري را درست انجام دهد. دكتر پان در اين خصوص معتقد است: <زني با اين خصوصيت، احساس ميكند با رابطه نزديكي كه با همسرش دارد، ميتواند به راحتي تمام ظرافتها و تدابير را از پنجره دور بيندازد و جسورانه تمام حرفهايش را بر زبان بياورد.> به طور مثال، در حالي كه زن ميتواند بگويد: <عزيزم امشب لطف ميكني ظرفها را بشويي؟>، ميگويد: <چند ماه است هيچكاري توي خونه نكردهاي. امشب همه ظرفها رو تو بشور>! در جواب اين دستور، مرد ميگويد چشم! اما انگيزهاش را براي انجام دادن هر كاري از دست ميدهد. مثلا موقع شستن، ظرفها را تميز نميشويد و طي چند دقيقه همه كار را تمام ميكند. اما اين، بهترين حالتي است كه ميتواند اتفاق بيفتد، چون احتمال اين هم وجود دارد كه مرد بدترين پاسخ را بدهد و بگويد: <واي كه چقدر غرغر ميكني؟ ساكت باش>!
چطور صحبت كنيم تا منظورمان را درك كنند؟ پيش از اينكه با همسرتان اين گونه صحبت كنيد، با خود فكر كنيد آيا با دوست صميميتان هم اين طور صحبت ميكنيد؟ يا اگر كسي با شما اين طور صحبت كند، ناراحت نميشويد؟ پاسخ كاملا واضح است. پس بهتر است رويهتان را تغيير دهيد و حرفهايتر برخورد كنيد. همسرتان حتما از يك درخواست بيشتر استقبال خواهد كرد تا يك دستور! مثلا به جاي اينكه به او بگوييد: <يادت نره حتما بالكن رو جارو بزن>! بهتر است بگوييد: <زحمتي نيست بالكن رو جارو بزني؟> دكتر پان ميگويد: <مرد، هرچند ازدواج كرده باشد، اما باز قدرت انتخاب بين 2 گزينه را دارد كه كاري را بكند يا نكند. اگر با لحني خوب و زيبا از او درخواست شود، حتما آن كار را انجام خواهد داد.> بياييد صحبتهايمان را با اين نگرش و ديدگاه تغيير دهيم و لحن كلاممان را اصلاح كنيم. ب
به برنامههاي همسرمان اهميت دهيم نيازي نيست كه صدبار به همسرتان بگوييد پاركينگ را تميز كن. كافي است يكبار به او بگوييد كي وقت داري به نظافت پاركينگ برسي؟ اين جمله نشان ميدهد كه شما براي برنامههاي همسرتان ارزش قائل هستيد و انتظار نداريد همان موقع از جا بپرد و پاركنيگ را تميز كند. او به صبر و شكيبايي شما احترام ميگذارد و حتما در برنامه اين هفتهاش تميز كردن پاركينگ را نيز قرار ميدهد و مثلا ميگويد: <الان كار ديگري دارم. اما آخر هفته حتما اين كار را انجام ميدهم.> بهتر است از او قول بگيريد. نه به خاطر اين كه ضربالاجلي براي او تعيين كرده باشيد تا به قولش عمل كند، بلكه اگر آخر هفته اين كار را انجام نداد، به او بگوييد مرد پاي قولش ميماند. مطمئن باشيد او ثابت خواهد كرد مرد است.
نگوييد چطور
هرچه ميخواهيد، با لحن درخواستي از او بخواهيد، اما نگوييد چطور آن كار را انجام دهد. مثلا بگوييد <بيزحمت امشب ظرفها را ميشويي؟> اما به دنبال آن نگوييد <مواظب باش ليوانها نشكند يا بشقابها لب پر نشود.> مرد، احتياج به اطمينان و اعتماد شما دارد و از شما ميخواهد اگر كاري از او خواستهايد، به او اعتماد كنيد. او تمامي سعي خود را خواهد كرد تا كارش را تمام و كمال و بينقص انجام دهد. اگر گزينه <ب> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما زن اسرارآميزي هستيد ظ خصوصيات مثبت: شما علاقه داريد با روش رمز و كد و اشاره با ديگران ارتباط برقرار كنيد. مثلا وقتي ميگوييد خستهايد، منظورتان اين است كه همسرتان متوجه شود و ظرفها را بشويد. يا وقتي با ايما و اشاره ميگوييد چه چيزي دوست داريد، انتظار داريد همسرتان بفهمد و همان را براي روز تولدتان بخرد. پس او بايد به تمام حرفها و رفتار و حركات شما دقت كند تا خواستههايتان را بفهمد. اين روش براي شما جالبتر است زيرا با هديه گرفتن وسيله مورد علاقهتان، سورپريز ميشويد. خصوصيات منفي: تا هنگامي كه از او بخواهيد آرزو و خواسته شما را از ميان مه ترديد و شك متوجه شود و آن را كشف كند، كلي فرصتها را از دست ميدهد كه در اين فاصله ممكن است شما عصباني شويد و از كوره در برويد. دكتر پان ميگويد: <مردهايي كه با اين نوع زنها ازدواج ميكنند، بايد هميشه يك سپر همراه داشته باشند تا از تير كنايات و ايما و اشارههاي همسرشان در امان باشند.>
چطور صحبت كنيم تا منظورمان را درك كنند؟
)1 خواستههايتان را با سوال مطرح نكنيد. وقتي واقعاً چيزي را ميخواهيد، تعارف بيجا نكنيد. مثلا اگر دوست داريد امشب به رستوران برويد و يك غذاي چيني بخوريد، به همسرتان نگوييد: <دوست داري امشب شام برويم بيرون؟> چون احتمال دارد او بگويد: <از غذاي ظهر باقي مانده است. بهتر است همان را بخوريم تا اسراف نشود.> شما هم كه غذاي ديگري هوس كردهايد، شام نميخوريد و گرسنه ميخوابيد. اگر حرف دلتان را واضحتر بيان كنيد، حتما او به خواسته شما اهميت ميدهد...
)2 روز خود را شب نكنيد. سالگرد ازدواجتان است. اگر همسرتان گفت: <چه چيز دوست داري برايت بخرم؟> و شما پاسخ داديد: <هر چه خودت فكر ميكني...>، منتظر باشيد كه روزتان تيره و غمناك شود. چون او كدها و رمزهاي شما را نفهميده است كه اين سوال را كرده و حالا ميرود و چيزي برايتان ميخرد كه از آن متنفريد. شما با اميد سورپريز شدن، غيرمستقيم به او گفتهايد چه ميخواهيد اما او هم تقصيري ندارد كه متوجه نشده است. براي حل اين مشكل ميتوانيد چند پيشنهاد بدهيد، اما واضح بگوييد. بالاخره او ميفهمد و يكي را انتخاب ميكند. البته شما نميدانيد او كدام را انتخاب كرده است و موقع گرفتن هديه، حتما شگفتزده و سورپريز خواهيد شد. مثلا بگوييد: <دوست دارم به يك هتل 5 ستاره جديد بروم، يا يك تكه جواهر زيبا برايم بخري يا ... هر كدام را كه خودت انتخاب كردي.>
به جاي كنايه، يك پيشنهاد بدهيد
همسرتان يك آكواريوم ماهي خريده است. اما شما مجبوريد هر 2 هفته يكبار حسابي آن را تميز كنيد تا بوي بد نگيرد. ديگر خسته شدهايد. با كنايه و طعنه ميگوييد: <اين آكواريوم پيشنهاد خودت بود و خودت دوستداشتي آن را بگيري.> و منظورتان اين است كه خودش هم بايد آن را تميز كند نه اين كه همه كارهايش را بر دوش شما بيندازد. به جاي اين همه نيش و كنايه ميتوانيد پيشنهاد بدهيد كه <يكبار من آن را تميز ميكنم و دفعه بعد تو به نظافت آن برس. كار را نوبتي كنيم.> اگر گزينه <ج> را بيشتر انتخاب كردهايد: شما همسري بردبار و با گذشت هستيد ظ خصوصيات مثبت: معمولا جمله <هرچه تو بگويي عزيزم> ورد كلام شماست! هدف شما از ازدواج، داشتن يك زندگي آرام، بيدغدغه و شاد بوده است. به همين دليل، صرف شام در رستوراني كه شما دوستش داريد يا هر چيز بياهميت ديگر باعث نميشود از كوره در برويد، غرغر كنيد يا طعنه و كنايه بزنيد. همسر شما از اين كه به خاطر مسائل پيش پا افتاده اوقاتتان را تلخ نميكنيد، بسيار خوشحال است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
افراد دروغگو معمولا از نظر نوع رفتاري با يكديگر شباهت بسياري دارند كه دانستن برخي از خصوصيات به ما كمك مي كند كه تا حدودي انسان دروغگو را بشناسيم برخي از علائم و روشهايي كه باعث شناهخت دروغگو مي شود عبارتند از
چشمان كساني كه دروغ مي گويند يا بازتر از حد معمول است يا دائما چشمهاي آنان به نقاط مختلف حركت مي كند. در عين حال آنها معمولا از نگاه مستقيم به شما احساس ناراحتي مي كنند و سعي مي كنند مستقيما به شما نگاه نكنند
گاهي اوقات افراد دروغگو بخشي از صورت يا دهانشان را هنگام حرف زدن مي پوشانند
وقتي از آنها سوال مي شود دماغ يا گوششان را به حالت عصبي مي خارانند
فرد دروغگو معمولا هنگام حرف زدن حركت اضافي زيادي از خود بروز مي دهد
در هنگام حرف زدن زياد تپق مي زنند و اشتباهات فراوان گفتاري را سعي مي كنند به گونه اي بپوشانند
آنها هميشه كلي گويي مي كنند و بارها اين كليات را تكرار مي كنند و با اين كار تلاش مي كنند تا خودشان را قانع كنند
آنها سعي مي كنند به گونه اي گيج و مبهم سخن بگويند و با اين كار به شما اجازه نمي دهند تا حرفهاي آنان را تجزيه كنيد
هنگامي كه سعي داريد در مورد موصضوع مورد بحث از آنها سوال كنيد بلافاصله موضوع بحث را عوض مي كنند
حتي سوال شما را متوجه شوند چنين وانمود مي كنند كه سوال شما را نشنيده اند و با اين كار به بحث خاتمه مي دهند
اگر مي خواهيد مطمئن شويد مه او دروغ كفته است چند روز بعد راجع به موضوعي كه در مورد آن دروغ گفته است از او سوال كنيد تا برايتان يك داستان با مظالب متفاوت تعريف كند
اگر قدري به صحبت آنها شك داريد شما را متهم به بي اعتمادي مي كند و خيلي سريع با اين كار به بحث خاتمه مي دهد
آدم هاي دروغگو معمولا پر حر ف هستند و در مورد هر چيزي اظهار نظر مي كنند
افراد دروغگو معمولا كساني هستند كه در زندگي شخصي يا خانوادگي دچار مشكل هستند. پس در مورد حرفهاي چنين افرادي بيشتر دقت نماييد
خنده هاي بي دليل و بي گاه در هنگام صحبت كردن يكي ديگر از علائم افراد دروغگو است
آدمهاي دروغگو هميشه سعي مي كنند حرفهاي زيبا و جذاب به زبان بياورند و با اين كار مي خواهند امكان كشف حقيقت را از ما سلب كنند
نكته پاياني اين كه اگر چه كه شايد افراد دروغگو در كوتاه مدت بتوانيد حقيقت را از ديگران پنهان كنند اما زمان باعث خواهد شد كه هميشه افراد دروغگو رسوا شوند و هيچ گاه حقيقت پنهان نخواهد ماند, اگرچه شايد مدت زمان طولاني پنهان بماند
موضوعات مرتبط: روان شناسی
فرزندان ما مهم ترين ارثيه در جهان هستند و عشق ما نسبت به کودکانمان با اهميت ترين ارثيه ما براي آن ها محسوب مي شود. اين هفت روش به فرزندان ما کمک مي کند تا زندگي آينده خود را محکم تر بنا کنند.
1- زماني را با کودکان خود بگذرانيد.
زمان بهترين هديه اي است که مي توانيم به کودکان خود تقديم کنيم.
اين با هم بودن باعث مي شود احساسات، فعاليت ها و اعتقادات را با يکديگر مبادله کنيم. با اين کار فرزندانمان ارتباط برقرار کردن و گفت و گو کردن با ديگران را مي آموزند و به طور حتم از لحاظ ارتباطات اجتماعي پيشرفت مي کنند. به کودکان خود کمک کنيد تا روش هاي جديدي خلق کرده و آنها را در کنار خانواده خود تجربه کنند و لذت ببرند.
2- الگويي براي فرزندان خود باشيد.
رفتار ما بيش از گفتارمان فرزندان را تحت تاثير قرار مي دهد. ما قهرمان دنياي آنها هستيم.
3- به حرف هاي فرزندان خود گوش دهيد.
پيغام هاي کودکان هديه هاي با ارزشي هستند. زماني که مشتاقانه به حرف هاي آنها گوش مي دهيم اعتماد به نفس کوکان خود را تقويت مي کنيم.
هنگامي که با کودکان خود هستيد هم سطح آنها باشيد و با تمام وجود به آنها گوش دهيد.
احساسات و حالات زيباي آنها از طريق چشم هايشان بيان مي شود اگر ما به حرف هاي آنها دقت کنيم کودکانمان نيز به سخنان ما عميقاً و با تمام وجود، گوش مي دهند.
4- شيوه تربيتي مناسبي براي کودکان خود در نظر بگيريد.
فرزندان ما بايد بياموزند که در مقابل کارها و انتخاب هايشان پاسخگو باشند. آنها بايد بدانند که با کارهاي آزاردهنده آنها مخالفت مي شود اما والدين هميشه به آنها عشق مي ورزند.
5- کودکان خود را تشويق کنيد.
کلمه هاي اميدبخش و تشويق آميز، اعتماد به نفس را به کودکان هديه مي دهد. موفقيت ها و استعدادهاي کودکان خود را به زبان بياوريد.
زماني که فرزندانتان کار مهمي انجام مي دهند حتماً به آنها بگوييد که موفق بوده اند.
کودکان ما احتياج دارند، بدانند که اميدها و آرزوهاي آنها رادرک مي کنيم و به طور حتم حامي آنها هستيم.
فرزندانتان را تشويق کنيد تا از لحاظ روحي و معنوي رشد کنند تا زندگي متعادلي داشته باشند.
6- تجربه هاي خود را با کودکانتان تقسيم کنيد.
هر کدام از ما داستان هاي ارزشمندي براي گفتن داريم. اين داستان ها مشخص مي کنند که عکس العمل ما در مقابل اين حوادث، زندگي کنوني ما را به وجود آورده است.
با تجارب خود مي توانيم کودکان مان را راهنمايي کنيم. شايد روي فرزندان شما نيز با بعضي از شرايطي که براي شما پيش آمده، روبه رو شوند و به طور حتم از تجارب شما بهره مي گيرند و از اشتباهات دوري مي کنند.
فرزندان ما در زندگي احتياج به الگويي دارند تا آن را سرمشق خود قرار دهند. ارزش هاي وجودي را به طور عملي به فرزندان خود آموزش دهيد. اشتباه هاي خود را قبول کرده و عذرخواهي کنيد.
7- به فرزندان خود بي قيد و شرط عشق بورزيد.
عشق هديه بي چون و چراست. به کوکان خود نشان دهيد که آنها را در هر شرايطي دوست داريد و حمايتشان مي کنيد. در اين صورت آنها هنگام سختي ها و مشکلات با آرامش و احساس امنيت به شما پناه مي آورند.
فرزندان شما براي تصميم گيري و تجربه موارد جديد نياز دارند که آزاد باشند. آنها بايد بياموزند که در زندگي مسوولتي پذير و مقاوم باشند.
آنها اجازه دارند شکست بخورند و يا پيروز شوند بدون اين که قضاوتي در مورد آنها صورت گيرد. اگر همه نيازها، اميدها و انتظارات فرزندان خود را در يک کلمه خلاصه کنيم، آن کلمه عشق است.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک
همه ي شما حتماً مي دانيد که وقتي صحبت از شيوه ي برقراري ارتباط مي رسد، خانم ها و آقايان کاملاً روي طول موج هاي مختلفي قرار گرفته اند. يك مجله در ماه اين مشکل ديرينه را از ديدگاهي بسيار جديد و جالب بررسي کرده است. نويسنده ي اين مطلب با يك روانشناس مصاحبه اي انجام داده است. تحقيقات وي نشان مي دهد که تفاوت هاي بين روش ها و سبک هاي برقراري ارتباط در خانم ها و آقايان، فراتر از اجتماعي شدن محض است، و به نظر مي رسد که ريشه در ساخت جنسيتي آنها داشته باشد.
او اولين بار وقتي متوجه اين مسئله شد که نوارهاي ويدئويي را که توسط محقق ديگري گرفته شده بود و در آن از دوستان نزديک خواسته شده بود که با هم گفتگويي را آغاز کنند، بررسي ميکرد. برخلاف دخترها، پسرها از اين درخواست احساس ناراحتي ميکردند. دخترها در تمام گروههاي سني وقتي با هم روبه رو مي شدند، فوراً شروع به صحبت ميکردند، و گفتگو را با حل مشکل يکي از دخترها به پايان مي رساندند. از طرف ديگر پسرها، به موازات هم مي نشستند و از يک بحث به بحث ديگري مي پريدند و همه ي گفتگوها حول قرارهايي که مي خواهند با هم بگذرانند مي چرخيد.
وي مشاهده کرد که، ''براي مردها، گفتگو راهي براي استحکام بخشيدن به وضعيت و مقام خود در گروه است. آنها براي حفظ آزادي و استقلال خود گفتگو مي کنند. از طرف ديگر خانم ها، براي ايجاد صميمت و نزديکي صحبت و گفتگو ميکنند. براي آنها حرف زدن ذات و جوهره ي صميميت است، از اينرو دوستي نزديک و صميمي براي آنها به معناي نشستن کنار هم و صحبت کردن است. براي پسرها، فعاليت ها و انجام کارها با يکديگر مهم است. نشستن و حرف زدن تنها جزء ضروريات دوستي نيست.''
حتي از اين مشاهدات ساده نيز، کاملاً مشخص است که چرا زن ها و مردها در صحبت کردن با يکديگر اينقدر مشکل دارند. زن ها با صحبت کردن با دوستان و عاشقان خود، احساس نزديکي و صميميت ايجاد مي کنند. مردها از گفتگو در اين راه بهره نميگيرند، به همين خاطر است که نمي فهمند که خانم ها چرا اينقدر پشت سر هم حرف ميزنند و حرف مي زنند و ...در نتيجه بسياري از مردها به روشي صداي زنها را قطع مي کنند.
مردها از روش ها گفتگوي مختلفي که زن ها براي ايجاد صميمت بين خود استفاده ميکنند، کاملاً گيج و مبهوت هستند. يکي از اين روش ها ''گفتگوي مشکلات'' است. او ميگويد، ''براي خانم ها صحبت درمورد مشکلات جوهر ارتباط است. من مشکلاتم را با شما درميان مي گذارم، و شما نيز همينطور، درمورد مشکلات خودتان با من صحبت مي کنيد. و اين دليل نزديکي ماست. اما مردها، حرف زدن درمورد مشکلات را براي گرفتن توصيه مي دانند. از اينرو با يک راه حل به آن پاسخ مي دهند.'' و پيداست که وقتي مردها با چنين روشي به دردل خانم ها درمورد مشکلاتشان پاسخ مي دهند، زن تصور خواهد کرد که او قصد کوچک کردن مشکل او و يا کم کردن شر او از سرش را داشته است.
در چشم زن، مرد از درِ حمايت و پشتيباني برمي آيد، چون مردها فقط براي گرفتن راه حل درمورد مشکلاتشان با هم بحث مي کنند. مرد فکر نمي کند که زن با مطرح کردن مشکلاتش براي وي قصد نزديک شدن بيشتر به او را داشته است. به خاطر اين تفاوت ها، بيشترين شکايتي که مردها از زن ها دارند اين است که، ''زن ها مدام شکايت ميکنند، و اصلاً هم کاري براي حل آن نمي کنند. مردها ذات شکايت کردن خانم ها را درک نکرده اند.''
از اين شيوه هاي مختلف، نکته ي جالبي برداشت مي شود: زن، که به دنبال ايجاد نزديکي و صميميت با مرد خود است، با او درمورد مشکلات خود صحبت مي کند. او از آن مرد انتظار دارد همانطور پاسخگو باشد که دوستان دخترش پاسخگو بودند و با او درمورد مشکلات خودش حرف بزند. اما مرد، اين گفتگوها به خاطر گرفتن توصيه و راه حل تلقي مي کند، نه صميميت. او مشکل را بررسي کرده و يک راه حل ارائه مي دهد، همانطور که دوستان پسرش سابقاً براي او مي کرده اند. اما وقتي زن باز هم صحبت درمورد اين مشکلات را ادامه مي دهد، گويي توصيه ي او را ناديده گرفته است، ابتدا کاملاً گيج و مبهوت و بعد عصباني مي شود. مرد مطمئن مي شود که زن ها فقط درمورد هيچ و پوچ حرف مي زنند. و زن هم تصور خواهد کرد که مردش هيچ احساسي به او ندارد چون طوري با او صحبت نمي کند که احساس نزديکي کند.
زن ها بايد بدانند که گفتگوي مردها فقط به خاطر موقعيت است. يکي از اصلي ترين اهداف حيوانات نر در زندگي زوج گيري است. براي اين منظور آنها بايد آنقدر قوي و نيرومند باشند تا بتوانند با رقيبان ديگر برخورد کنند و آنها را شکست دهند. همينطور که بزرگتر مي شوند، با اولويت بندي کارها زمان را مي گذرانند. و وقتي اين نر آنقدر بزرگ شد که بتواند در برابر حريفان نر ديگر بايستد، خواهد توانست که ماده ي مورد علاقه ي خود را انتخاب کند.
جنس نر انسان نيز به طريقي کاملاً مشابه عمل مي کنند. پسرها براي گرفتن درجات اجتماعي بالا، دستور مي دهند. آنها براي ايجاد نفوذ و تسلط دستور مي دهند نه براي اينکه واقعاً مي خواستند آن عمل انجام گيرد. و آن پسرهايي هم که مجبور به انجام آن دستورات بودند، شان و مقام پاييني داشتند.
اين موضوع در مشاهده ي يکي ديگر از اختلافات زن ها و مردها با يکديگر نيز اهميت دارد. زن ها نمي توانند پايداري مردها را در مواقع درخواست کمک متوجه شوند. زن ها بايد مطالب بالا را به خاطر آورده و بفهمند که، براي مردها انجام کارهايي که از آنها خواسته شده، به معناي از دست دادن شان و مقام خود در آن رابطه است. مردها معمولاً فکر ميکنند که زن ها قصد کنترل کردن آنها را دارند. آنچه از نظر زن ها فقط يک درخواست کوچک است، از نظر مردها شيوه اي براي کنترل کردن به شمار مي رود.
محقق اين موضوع را گسترده تر بررسي مي کند:
''زنها مي خواهند که مردها هر چه آنان مي خواهند انجام دهند. اگر زني بداند که کاري که انجام مي دهد واقعاً مرد را مي آزارد، انجام آن کار را متوقف ميکند. اگر بداند که مرد مي خواهد او کاري را انجام دهد، سعي در انجام آن کار خواهد کرد. او اين را معناي عشق مي داند و تصور مي کند که مردش هم بايد مثل او فکر و عمل کند. اما مردها در برابر کارهايي که از آنها خواسته مي شود، بسيار مقاوم و پايدار هستند. يعني دقيقاً متضاد با خانم ها!'' او يادآور مي شود که، البته مردهايي هم وجود دارند که بسيار براي زنهايشان کمک کننده هستند.
کاملاً متغاير با شيوه ي گفتگوي مردها، که در پي ايجاد و حفظ مقام و رتبه است، گفتگوهاي خانم ها بسيار تساوي طلبانه تر است. وقتي زن ها به هم مي رسند، درمورد مشکل يکي از خودشان به بحث مي نشينند و نتيجه ي بحث را بر مبناي خواست همه مي گيرند. اين نوع گفتگو بسيار مهمتر و تقريباً شبيه به سبک مديريت ژاپني هاست . مردهايي که با بازرگانان ژاپني در دادوستد هستند، بايد به کلي شيوه گفتگوي خود را تغيير دهند و مجبور مي شوند نزديکتر و صميمانه تر برخورد کنند.
خوانندگان اين مقاله احتمالاً اين احساس را پيدا خواهند کرد که شيوه ي زنان برتر از شيوه ي مردان است. درواقع، از شروع جنبش هاي زنان، افراد بسياري اعلان داشته اند که مردها اصلاً شيوه ي گفتگو را بلد نيستند (چرا؟ چون به شيوه ي خانم ها گفتگو نمي کنند). آموزش هاي زيادي براي تعليم دادن روش هاي گفتگو به مردان انجام گرفته است. اما هيچ گونه آسيب و اشکالي متوجه شيوه و سبک گفتگوي مردان نيست، و شيوه ي گفتگوي زنها هم البته اشکالات خاص خود را دارد.
يکي از حقايق جالبي که من کشف کردم مربوط به شيوه ي گفتگو با توافق عموم خانم هاست. براي خانم ها موافقت و رضايت عموم به معناي مطابقت و يکساني آنهاست. اگر يکي از زنان در جمع بخواهد که نظر خود را پيش ببرد، هميشه مشکلي وجود خواهد داشت. ''اگر دختري کاري را انجام دهد که دختر ديگر نپسندد، مورد انتقاد قرار گرفته و گاهي طرد مي شود...'' من فکر ميکنم دخترهاي زيادي تا به حال با چنين طرد شدگي از جمع دوستان خود روبه رو شده باشند.
در خاتمه، هر دو جنسيت بايد بتوانند اختلافات و تفاوت هاي موجود در شيوه ي گفتگوي يکديگر را بدانند، و انتظار غيرممکن نداشته باشند. زن ها بايد ياد بگيرند که آن نوع گفتگوي صميمي که با دوستان همجنس خود دارند را فقط بايد با همانها حفظ کنند و انتظار داشته باشند. اينکه بخواهند مردشان را هم به يکي از دوستان دخترشان تبديل کنند، غيرممکن خواهد بود و شکست مي خورند، چون مردان به طور کلي احساس صميميت و نزديکي را به آن شکل ايجاد نمي کنند. مردها نيز بايد بفهمند که وقتي زنشان صحبت ميکند، سعي دارد که با او ارتباط برقرار کند، حرف نمي زند که فقط حرفي زده باشد، و همچنين مثل دوست هاي پسر او براي تحکيم موقعيت خود صحبت نمي کند. اگر او هم بتواند آنچه در خود دارد با او تقسيم کند، زن متوجه خواهد شد که مردش او را کنار نمي زند، و نيز دوستش دارد و مي خواهد تا به او نزديک شود.
پس از خواندن اين مقاله، ديگر آسان است که بفهميم يکي از منابع اصلي جنگ و جدل هاي بين جنسيت هاي مختلف، به خاطر تفاوت در شيوه ي گفتگو و ارتباط برقرار کردن آنهاست. شايد اگر مردها ديگر انتظار نداشتند که زن ها هم مثل آنها گفتگو کنند، ما انرژيمان را صرف بررسي نحوه ي تحسين کردن دو جنسيت از يکديگر مي کرديم. البته اگر زنها و مردها دقيقاً مثل هم بودند، زندگي بسيار کسل کننده و يکنواخت مي شد .
موضوعات مرتبط: روان شناسی
تحقيقات جديد انجام شده در دانشگاه ميسيسيپي آمريكا حاكي از آن است كه كودكاني كه در خانوادههاي مذهبي رشد ميكنند رفتار مناسبتري نسبت به ديگر كودكان دارند.
به نقل از پايگاه اينترنتي لايو ساينس، محققان دانشگاه ميسيسيپي با تحقيق بر روي اعتقادات خانوادههاي كودكان مختلف اعلام كردند: كودكاني كه در خانوادههاي مذهبي بزرگ ميشوند نسبت به ديگر كودكان رفتار متعادلتر و مناسبتري در جامعه دارند.
محققان اعلام كردند: حتي اگر در خانوادههاي كه خيلي مذهبي نيستند ولي در آنها بحثهاي مذهبي ميشود اين بحثها نيز بر روي رفتار كودكان آنها تاثير مثبت ميگذارد.
جان بارتكوسكي به همراه ديگر همكارانش در دانشگاه دولتي ميسيسيپي آمريكا با مطالعه بر روي خانواده و رفتار 16 هزار كودك در مدرسه، كه بيشتر اين كودكان كلاس اولي بودند، اين نتايج بدست آمده است.
در اين تحقيقات رفتار كودكان با همكلاسيهاي خود، كنترل كردن رفتار، شادي، ناراحتي و چگونگي همكاري در فعاليتهاي كلاسي با ديگر دانشآموزان كودكان مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است.
عبادت روزانه والدين، صحبت والدين با كودكان در مورد دين و حتي اگر بحث و گفتو گو ديني در بين اعضاي خانواده ميشود، در اين مطالعات لحاظ شده است.
اين تحقيقات نشان ميدهد كودكاني كه هم پدر و هم مادر آنها مذهبي هستند تاثيرات مثبت بيشتر در رفتار آنها ديده ميشود و كودكاني كه والدين آنها در مورد مذهب با آنها صحبت ميكنند و عبادت والدين خود را ميبينند، انسانهاي اجتماعيتر نسبت به كودكاني كه در خانوادههاي غير مذهبي بزرگ شدهاند، هستند.
جزئيات اين تحقيقات در مجله تحقيقاتي سوشال ساينس به چاپ رسيده است
موضوعات مرتبط: کودک
راز شماره 1
مردان حقيقي از عدم پذيرش وحشت دارند -- واقعا!
اين درست است. اغـلب مـردها احساس مي كنند كه زنها در مورد آنها بسيار منتقدانه رفتار مي نمايند، و نگران اين هستند كه نكند بعد از بيـان آنچـه كـه در ذهنشان ميگذرد توسط همسرشان مورد استهزاء قرار گرفته و به عـلت عـدم پذيش او تحقير شوند. براي زنها مهم اسـت بدانند كـه نفس و شخصيت يك مرد شكننده تر از نفس و شخصيت آنها بوده و آسانتر مورد تهديد قرار ميگيرد.
اين موضوع بخصوص زمانيـكه يك مرد در رابطه اي نـزديـك و صمـيـمانه بـا هـمسرش قـرار گرفته است بيشتر نمود پيدا مي كند: او مشتاق تصديق و عكس العملهاي مثبت همسرش بوده و دوست داردبداند كه موجب خشنودي او شده است.بنابراين اگر مردي احساس نمايد كه شما تصميم داريد در موردش قضاوت كنيد، و يا بدليل گفتـه هـايش به گونه اي متفاوت به او نگاه كنيد، مطمئن باشيد كه وي صحبت نخواهد كرد.
داوري كردن در مورد شريك زندگي به معناي اجازه دادن به او بـراي بيان ذهنياتش نبوده و شما را مشتاق براي شنيدن حرفهاي او نشان نخواهد داد.منـظور اين نيست كه شما نظر و ايده اي نداشته باشيد و يا نتـوانيد آن را در فرصـتي بيان كنيد.
يك مرد جهت بازگو نمودن درونش لازم است احساس كند بدليل آنچه كـه هست مورد پذيرش حقيقي قرار گرفته، نه به دليـل آنـچه كه ممكن است شما دوست داريد باشد. صبر و بردباري نماييد. اگـر عـجـولانـه تـوسط پيشنهاد دادن نقطه نـظرات خـود با گفتن جملاتي از قبيل ''خوب، اشتباه ميكني، من قبول ندارم'' يا ''از كجا اين فكر مسخره بـه ذهنـت رسيــده''، در برابر عقايد او عكس العمل نشـان دهيـد، هـر مـردي از سـخـن گفـتن بـاز خواهد ايستاد.
آنها نگران آن هستند كه مبادا حرفي بسيار خصوصي از دهانشان خارج شـود كـه مطابق با تصور ذهني شما از آنها نبوده و يا تصويري كه بروز از خودشان در ذهن شما ايـجاد كرده اند را مخدوش كند.
يـك مرد داراي ايده هاي متفاوت بسياري در موضوعات مختلف زندگيش اسـت -- حتـي در طـول يـك هفـتـه و يـا يـك روز مي تواند بسيار متفاوت عمل نمايد.
به او اجـازه دهـيـد جنبه هاي مختلف خود را بشما نشان دهد.اگر بتوانيد از انتظارات خود صرفه نظر نموده و حقيقتا سعي در شناخت هويت و ماهيت او نماييد،وي فورا اين موضوع را حس كرده، احساس راحتي زيادي نموده و از صحبت كردن با شما لذت خواهد برد.
راز شماره 2
شما نيز درون خود را آشكار كنيد
بين زوجين بيان احساسات دروني بايد به صـورت متقـابـل انـجام بگيرد. هر فردي داراي مشكلات، دغدغه ها و مسائل پنهاني در صندقچه قلبش مي بــاشد.
بسياري از مردان تصور مي كنند '' اگر اين مسـائـل را به او بگويم، تركم خواهد كرد.'' شما مجبوريد نشان دهيـد كـه جـريان ايـن نيست. به اين منظور براي او از خود چيزي را فاش كنيد كه نشان دهد به همان اندازه اي كه او به شما اعتماد دارد، شما نيز به او اعتماد داريد.
هنگاميكه او شروع بـه بـيان احساسات دورني خود ميكند، به آنچه كه ميگويد گوش فرا داده، قدمي به جلو بـرداشته و در عـوض پيشنهادي مثبـت ارائـه دهيـد.
بعد از اينكه وي مسئله اي خصوصي را ابراز نمود، چيزي شبيه اين بگويد ''خوب، اينكه چيز بدي نيست من بدتر از اينها بودم.'' يا ''من واقعا آن چيزي كه اتفاق افتاده را تحسين مي كنـم.'' و آن چيزي از داستان را كه واقعا مي پسنديد انتخاب كنيد. ( از مسائل ساختگي دوري كنيد چون موضـوع لوس شده و تبديل بـه دست انداختن خواهد شد.
مردم هميشه ميتوانند متوجه شوند كه كسي آنها را دسـت انـداخـته و اين موضوع هيچ گاه ثمر بخش نخواهد بود.) به او اجازه دهيد بداند كه شما جانبدار او هستيد و با تجربياتش تنها نخواهد ماند.
در حاليكه عملا نشان ميدهيد، مطمئن شويد كه از او طرفداري ميكنيد. بسياري از زنها فقط به اين دليل به داستانهاي شوهرشان گوش مي دهند كه به او بگويند كه چقـدر در مورد آن در اشتباه بوده است. آنها طرفداري شخص ديگري را ميكنند. با ايـن حـال مـهـم است كه موضوع را از اين نقطه نظر بنـگريد: اكنـون زمـان درس دادن بـه او نـيست، بلكه زمـان ''ايـجاد دوستي و مودت'' است.
وقتي دو نفر پيمان دوستي مي بندند، بـه تـبـادل متقابل تجربيات خود پرداخته، و به همين دليل احساس نزديكي و آسودگي مي كنــند. اين جـا شـما در حال ايجاد سازگاري و تفاهم مي باشيـد، احساسي كه هر دوي شما سياره اي يكسان را اشغال نموده و در دنيايي متشابه زندگي مي كند.
اينكه چه تعدادي از مردان احساس تنهايي شديد مينمايند، شگفت انگيز است. نه تنها بـه آنهـا آمـوزش داده شـده اسـت كـه هـميشه سـاكـت بـاشـنـد، ايـن تـصور غلط نيز در ذهـنشان پـرورانده شـده كه صحـبـت نـمودن در مورد احساسات دروني عملي به دور از شان و منزلت مردان بشمار ميرود.عـكس العملهاي مثبت و صادقانه شما بسيار ضروري است.
اگر بـه ايـن نـحو رفـتـار نـماييد، شـوهر شما احساس خواهد كرد كه كسي وجود دارد كه او را درك كند، و آنگاه حتي بيشتر و بيشتر از ذهنياتش برايتان خواهد گفت.
راز شماره 3
گذشته را فراموش كنيد
آيـا تـا بـه حـال بـا شـوهـر خـود ''گـفـتـگويي'' داشـتـه ايـد كه به بگو مگوهاي مـربـوط بـه نارضايتي هاي گذشته،اشتباهاتي كه انجام داده،اذيت و آزارهايي كه بشما روا داشته، و آنچه كه اكنون مديون شما است، منتهي شده باشـد؟ چنـيـن مـوضوعي تقريبا در هر رابـطـه اي اتــفاق مي افتند اما واقعيت باقي مي مـاند؛ مـردها وقـتـي آمـدنـش را حـس ميكنند، آشفته حال شده و عقب مي نشينند.
وقتي مردي از اين وحشت دارد كه صحبتهايش در آينده تـحـريف و سـوء تـعبـير شده، به ديـگران گــفته شده و يا عليه خودش مورد استفاده قرار گيرد، بيان احسـاسـات بـرايـش غير ممكن مي شود. و تنها راه عبور از اين تله ارتباطي اين اسـت كـه بدانيد آنچه كه در گذشته اتفاق افتاده، و هــر آنچه كه او انجام داده و يا گفته، شما نيز درگـيـرش بوده ايد. روابط همگي مانند رقص هستند. هيچكس خوب مطلق و يا بد مطلق نيست.
در واقـع، بجاي در نظر گرفتن يك فرد به عـنـوان شخصي بد يا خوب، بهتر است كه نقشهاي بازي شده در روابط و نحوه گرفتار شدنمان در نـقشهايـي كه قدرت رها ساختن خود را از آنها نداريم، مورد توجه قرار داده شوند.
بـراي مثـال بـرخـي از زنـها عـاشق بازي نمودن با قرباني عشق خود هستند. آنها براي اعتبار بخشيدن و توجيه كردن احساسـات خودشان و نيز احساس قدرتـمندي در بـرابـر شريك زندگي خود، اشتباهات و خطاهاي گذشته او را بهانه ميــكنند. در حقيقت ممكن است با اين روش مدتي او را براي خود نگه دارند ولي آنچه كه مشخص است اين رابطه متزلزل بوده و در آستانه شكست قرار دارد.
اگر ميخواهيد اين وضعيت تاسف بار زندگي زناشويي را تغيـيـر داده و يـا از آن پيشگيري كرده و به شوهرتان كمك نماييد تا راحت با شـما حـرف بـزند، اين راه را امتحان كنيد: به سهم خود در شرايطي كه پيش آمده مسئوليتي را بعهده بگيريد و ببينيد كه به چه نحو در مورد اتفاقي كه روي داده مـمكن است دخيل بوده باشيد. البته اين موضوع به معناي مقصر دانستن خود نيست. به شرايـط با ديدي باز بـنـگريد. به روي تمام مسـائلي كه او ''درست،'' و نه ''غلط'' انـجـام داده، تمركـز كـنـيـد.
اگـر نــياز به راهنمايي بيشتر داشتيد، ليستي از آنچه كه در رابطه تان عايد شما شده است، و آنـچـه كه شما در عوض نصيب شـوهـرتـان نـموده ايد، تـهيه كنيـد. بـه زمان هـايي كـه شما نيز مرتكب كوتاهي و قصور شده ايد، و به راه هايي كـه هـر دوي شـما تـوسـط آن رشد يافته و تغيير كرده ايد، توجه نماييد.
توانايي بخشش ديگران ممكن است فقط بـسادگي دانستن اين باشد كه آنچه در مورد او يكسال پيش حقيقت داشته ( و نيز در مورد خـود شما ) شايد اكنون حقيقت نداشته باشد. در زمان حال متمركز باشيد. يك ارتباط ماندگار و راستين مستلزم داشتن قابليت ماندن در زمان حال و فراموش كردن گذشته ميباشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
گله گذاري خوب فقط با به كار بستن مهارت هاي كلامي قابل اجراست:
1- با زيباترين و بهترين عبارت ها همسرتان را مخاطب قرار دهيد.اين كار روح او را از شادماني لبريز مي كند. متأسفانه ما عادت داريم به هر كه نزديك تر شويم، بيشتر حرمتش را بشكنيم. پس با همسرمان با همان احترامي حرف بزنيم كه با فرد بيگانه يا آشنايي صحبت مي كنيم؛ زيرا احترام، احترام مي آورد و فرد هر چه به ما نزديك تر باشد، به اين احترام بيشتر نياز دارد تا ركود و سردي بر رابطه مان سايه نيفكند.
2- هنگام صحبت مراقب باشيد غرور همسر را جريحه دار نكنيد. اين گونه زخم ها خيلي عميق اند و عامل بسياري از اختلافها و درگيريهاي بعدي مي شوند. حتي اگر جلسه مذاكره به ظاهر ختم به خير شود.
3- در گفتار و كردارتان صادق باشيد؛صداقت واقعيتي است ملموس كه همگان به راحتي متوجه آن مي شوند. فريب، دورويي و رياكاري نتيجه سوء دارد و از عوامل مهم شكست مذاكرات است.
4- هنگام گفتگو جانب منطق و انصاف را نگه داريد. براي اين كار هم لازم است خود را جاي طرف مقابل بگذاريم. در اين صورت شرايط و حال او را درك مي كنيم و از ميزان رنجش ما كاسته مي شود؛ زيرا درمي يابيم او در آن لحظه كاري غير از اين نمي توانسته بكند.
5- سهم خود را در مشكل پيش آمده ببينيد و صادقانه به آن اعتراف كنيد. آدم عاقل كسي است كه اشتباه خود را متوجه شود و شهامت بيان آن را داشته باشد. به اين ترتيب طرف مقابل نيز وادار به فكر كردن مي شود تا سهم خود را در آن مشكل ببيند؛ يا حتي بينديشد كه آنچه رخ داده سوءتفاهم بوده است. به ويژه اگر يك بار بگوييد «مرا ببخش» يا «عذر مي خواهم، اشتباه از من بود»، كافي است كه طرف اگر سوار خر شيطان هم باشد، پايين بيايد و دريچه قلبش را به روي شما باز كند.
6- لحنمان هنگام گفتگو بايد مهربانانه باشد.وقتي لحن خصومت آميز داريم يا مي خواهيم طرف را محاكمه كنيم و يا سرجايش بنشانيم، به يقين مذاكره را به شكست خواهيم كشاند. بايد به طرف ثابت كنيم كه قصد ما مچ گيري نيست يا به اصطلاح نمي خواهيم او را خيط كنيم. چنين لحني ما را به هدف اصلي مان مي رساند؛ چنان كه گفته مي شود «محبت غيرممكن را ممكن مي سازد».
7- در حين مذاكره از زخم زبان، گوشه و كنايه، تحقير، تمسخر و تخطئه بپرهيزيد. تهديد نكنيد و خط و نشان نكشيد. اين رفتارهاي منفي گفتگو را مسموم مي كند.
8- از مقايسه همسر با ديگران بپرهيزيد. بر كارهاي خوب او انگشت بگذاريد و تأكيد كنيد كه اين اختلاف ها ناشي از اختلاف سليقه است و به راحتي حل مي شود. او را همان طور كه هست بپذيريد تا اعتماد به نفس پيدا كند و راغب شود كه در خودش دگرگوني به وجود آورد.
9- از لجاجت و يكدندگي بپرهيزيد. اگر نتوانستيد به نتيجه مطلوب برسيد، ادامه مذاكره را به جلسه بعد موكول كنيد و هرگز نخواهيد در همان لحظه از طرف مقابل اعتراف بگيريد كه مقصر است. اين رفتار هم خطاست و هم نشانه عاري بودن ما از ظرفيت؛ همواره به ياد داشته باشيم براي رسيدن به هر هدف راه هاي متعدد وجود دارد و لازم نيست حتماً چيزي به همان زبان و با همان كلمههايي كه ما مي خواهيم بيان شود. يكدندگي و لجاجت شرط عقل نيست.
10- هنگام مذاكره به بيش از يك يا دو مسئله نپردازيد و در آن واحد، صد مشكل از ديروز تا فردا را مطرح نكنيد.وقتي موضوع يا مشكلي را حل كرديد و بر سر آن به توافق رسيديد، به مسئله بعدي بپردازيد.
11- اگر مذاكرهتان ختم به خير شد، جشن كوچكي بگيريد و از اين كه يك بار ديگر در كنار هم هستيد و تفاهم داريد لذت ببريد.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، روان شناسی
بمب کثیف یا بمب پخش کننده مواد رادیواکتیو از نظر تئوری بسیار ساده است: یک ماده منفجره معمولی مانند TNT که همراه با مواد رادیواکتیو در یک محفظه قرار گرفته اند. این بمب نسبت به یک بمب هسته ای بسیار ساده تر، ارزان تر و البته کم اثرتر است، والبته هنوز از قابلیت تخریب انفجاری و آسیب های تشعشعی برخوردار است.
مواد منفجره از طریق گاز بسیار داغی که به سرعت منبسط میشود، موجب آسیب های تخریبی فراوانی میشوند. ایده اصلی بمب کثیف هم این است که به جای آنکه از این قدرت انبساطی گاز در جهت تخریب استفاده شود، به عنوان پخش کننده مواد خطرناک رادیواکتیو در سطحی وسیع استفاده شود. هنگامی که انفجار پایان یافت، مواد رادیواکتیو به صورت ابری از غبار در فضا پخش میشود که همراه با وزش باد، در سطحی وسیع تر از محل انفجار پراکنده میشود. اثر تخریبی طولانی مدت بمب، تشعشع یونیزه کننده مواد رادیواکتیو است. اتمها را یونیزه کند و مجموعه ای از یونهای مثبت و منفی را درون سلولها ایجاد کند. این پدیده در بدن انسان بسیار خطرناک است، زیرا جریان الکتریکی ناشی از حرکت یونها میتواند واکنش شیمیایی غیر طبیعی را در سلولها آغاز کند. علاوه بر اینها، این یونها ممکن است مولکولهای DNA را که حاوی کدهای ژنتیکی انسان هستند، مورد حمله قرار داده و آن را بشکنند. سلولی که رشته DNA آن شکسته شد، یا میمیرد و یا مولکول DNA خودش را به شکل دیگری ترمیم میکند که با شکل پیشین خود متفاوت است و به آن جهش ژنتیکی میگویند. اگر بسیاری از سلولها بمیرند، بدن دچار بیماری های مختلف میشود. ولی اگر DNA جهش کند، سلول ممکن است سرطانی شود و سرطان در بدن پخش شود. تابش رادیواکتیو هم چنین میتواند در کارکرد سلول اختلال ایجاد کند که منجر به بروز علایمی میشود که از آن به بیماری تشعشع یاد میشود. بیماری تشعشع میتواند مرگ آور باشد، ولی مبتلایان به آن میتوانند با درمان های پیشرفته از آن نجات پیدا کنند، بخصوص اگر پیوند مغز استخوان روی آنها صورت پذیرد.
تابش یونیز کننده از ایزوتوپ های رادیواکتیو ( رادیو ایزوتوپها ) ساطع میشوند. ایزوتوپ های رادیواکتیو، اتمهایی با هسته ناپایدار هستند که با گذشت زمان دچار واپاشی میشوند؛ به عبارت دیگر، آرایش پروتونها و نوترونها در هسته اتم و الکترونها در اطراف اتم به شکلی تغییر میکند که موجب میشود خصوصیات اتم تغییر کند. این واپاشی رادیواکتیو، انرژی فراوانی را در قالب تشعشع های یونیزه کننده آزاد میکند.
ما همیشه مقادیر اندکی از این تشعشع های یونیزه کننده را دریافت میکنیم که منشأ آنها طبیعی است: پرتوهای کیهانی که از فضا میآیند، ایزوتوپ های رادیواکتیو طبیعی، دستگاههای تابش X و مواردی از این دست. البته این تشعشع های طبیعی هم میتوانند عامل بروز سرطان شوند، ولی احتمال ابتلا بسیار اندک است. چون ما در برابر مقادیر بسیار اندک آنها قرار داریم.
انفجار یک بمب کثیف، سطح این تشعشع را فراتر از مقدار معمول خود میبرد و متناسب با آن، احتمال ابتلا به سرطان و بیماری تشعشع را افزایش میدهد. یک بمب کثیف بلافاصله تعداد زیادی از انسانها را نمی کشد، بلکه موجب میشود تعداد زیادی از انسانها در چند نسل به دلیل ابتلا به بیماری های لاعلاج جان بدهند.
انواع بمب های کثیف
طرح های مختلفی برای ساختن یک بمب کثیف وجود دارد. انواع مختلف مواد انفجاری در مقادیر متنوع، بمب هایی در ابعاد مختلف و با قابلیت های انفجاری متنوع پدید میآورند و انواع و مقادیر مختلف مواد رادیواکتیو، میتواند موجب آلودگی مناطق مختلف تا اندازه های مختلف شود. برخی از این طرحها عبارتند از:
• یک بمب کوچک که شامل یک تکه دینامیت و مقدار بسیار کمی ماده رادیواکتیو است.
• یک بمب متوسط، همانند یک خودروی کوچک که پر از مواد منفجره و مقدار بیشتری ماده رادیواکتیو است.
• یک بمب بزرگ، همانند یک کامیون پر از مواد منفجره و مقادیر زیاد مواد رادیواکتیو.
• به دست آوردن مواد منفجره معمولاً کار سختی نیست، ولی دست یابی به مواد رادیواکتیو کار بسیار سختی است، زیرا فقط در مرکزهای حفاظت شده و اماکن تحقیقاتی وجود دراند. با این حال برخی منابع در سراسر جهان وجود دارند که از حفاظت خوبی بهره مند نیستند و ممکن است در آینده خطر ساز شوند.
1- در بیمارستانها مقادیر بسیار اندکی از مواد رادیواکتیو وجود دارد که در پزشکی هسته ای کاربرد دارد، همانند سنریوم 137
2- در دانشگاهها، مقادیر اندکی از مواد رادیواکتیو وجود دارد که در تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرند.
3- مراکز پرتوتابی غذایی، از تابش های رادیواکتیو کبالت 60 استفاده میکنند تا باکتری های مضر روی غذا را نابود کنند.
4- معادن طبیعی اورانیوم در سراسر جهان وجود دارند و برخی از آنها که در آفریقا واقع شده اند، از حفاظت چندانی برخورد نیستند. اورانیوم طبیعی رادیواکتیو است، ولی غلظت آن در حدی نیست که مستقیماً در تهیه بمب های هسته ای مورد استفاده قرار گیرد.
5- مقادیر نسبتاً زیادی از باتری های هسته ای مصرف شده در سطح کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق پخش شده است این مولد های قابل حمل گرما الکتریکی از مقادیر قابل توجهی استرونسیوم 90 برخوردار هستند که ایزوتوپ رادیواکتیو بسیار قدرتمندی است.
6- سوخت های هسته ای مصرف شده در راکتورهای روسی قدیمی که معمولاً در زیر دریایی های قدیمی و از کار افتاده هسته ای یافت میشود.
7- برخی مواد با رادیواکتیویته بسیار پایین هم در برخی وسایل زندگی روزمره یافت میشوند که جمع آوری آنها، میتواند نوعی تهدید به شمار آید. همانند مواد رادیواکتیو به کار رفته در حسگرهای هشدار دهنده رود.
آسیب های ناشی از بمب کثیف
9- جدای از این که بدانیم بمب کثیف چگونه تهیه میشود و خطر دست یابی سودجویان به آن چقدر زیاد است، پرسش مهم این است که اگر کسی چنین بمبی را منفجر کند، چه اتفاقی روی میدهد؟ پاسخ دقیقی برای این پرسش موجود نیست. شما میتوانید از ده متخصص در این زمینه بپرسید و ده پاسخ متفاوت دریافت کنید. تعیین دقیق اثرات یک بمب کثیف کار پیچیده ای است، چرا که عوامل بسیاری در این راه دخالت دارند؛ حتی وزش باد هم در تأثیرات چنین بمبی دخالت دارد!
یک بمب کثیف معمولی را در نظر میگیریم که بین 5/4 تا 23 کیلوگرم ماده منفجره در بر دارد و مقدار بسیار کمی از ماده رادیواکتیو رده پایین همانند کبالت 60 یا سزیوم 137 که در آزمایشگاههای یک دانشگاه میتوان آنها را پیدا کرد. چنین بمبی قدرت تخریب وحشتناکی ندارد. هر گونه مرگ آنی یا تخریب اولیه فقط به خود ماده منفجره برمی گردد. البته ماده منفجره مواد رادیواکتیو را در فضا پخش میکند و احتمالاً سطحی به مساحت چند کیلومتر مربع را آلوده خواهد کرد. البته بمب هایی که از ضایعات رادیواکتیو نیروگاههای هسته ای یا ژنراتورهای هسته ای قابل حمل استفاده میکنند، آسیب های بیشتری وارد خواهند کرد، ولی کارکردن با این مواد به مراتب دشوارتر است؛ چرا که تابش این مواد به قدری شدید است که در طول زمان ساختن و حمل و نقل بمب، سازندگان را از پای در میآورد.
در شرایط انفجار یک بمب معمولی، اگر در طول یک روز از شر لباس های آلوده خلاص شویم، حمام بگیریم و منطقه را پاکسازی کنیم، احتمالاً هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. انفجار بمب میزان تابش رادیواکتیو را از حد مجاز بالاتر میبرد، ولی مقدار آن خیلی نیست. بدن انسان میتواند در کوتاه مدت، به خوبی از عهده مقابله با این اثرات برآید. البته مردمی که خیلی به انفجار نزدیک بوده اند، احتمالاً به بیماری تشعشع مبتلا میشوند و نیاز به مراقبت های بیمارستانی دارند.
نگرانی اصلی در مورد تابش های بلند مدت است. بسیاری از ایزوتوپ های رادیواکتیو، با مواد دیگر بسیار خوب واکنش میدهند ( از جمله با بتن و فلزات ) و از این رو نمی توان بدون نابود کردن قطعات ساختمانی، تمامی مواد رادیواکتیو را پاکسازی کرد. حتی پس از آنکه گروههای پاکسازی بخش اعظم مواد مضر را جابجا کردند، باز هم بخش اندکی از این مواد باقی میمانند که میتوانند تا سالها و بلکه دهها سال به تشعشع دهند. هر کس در چنین منطقه ای زندگی کند، به طور منظم و در دوره ای طولانی تحت اثر تابش های مضر قرار میگیرد و احتمالاً به سرطان مبتلا خواهد شد.
پرسشی که اکنون مطرح میشود، این است که آیا این مقدار اندک، میتواند خطر بسیار اندکی را متوجه مردم بکند، خطری به مراتب فراتر از عوامل فعلی ایجاد کننده سرطان؟ دانشمندان برای پاسخ به این پرسش، دو دسته میشوند: گروه نخست معتقد است که اگر دولت، چند هفته تا چند ماه را به پاکسازی منطقه بگذراند، آنگاه خطرات احتمالی قابل صرفنظر خواهد بود. اما گروه دوم، میگویند ممکن است شدت حمله بمب کثیف به قدری زیاد باشد که یک شهر را برای سالها و حتی دهها سال غیر قابل سکونت نماید.
این که کدامیک از این دو نظر درست است، چیزی است که نمی توان با قطعیت گفت. برای هر دو پاسخ نمونه هایی وجود دارد. هیروشیما و ناکازاکی که به دلیل انفجار بمب هسته ای در معرض تابش های شدید رادیواکتیو قرار گرفتند، ولی امروزه کاملاً ایمن هستند. از سوی دیگر، مناطقی در اطراف نیروگاه هسته ای چرنوبیل وجود دارند که به دلیل تابش شدید رادیواکتیو هنوز ناامن محسوب میشوند
موضوعات مرتبط: نظامی
جناب میرحسین موسوی!
شما که هیچ ! حتی اگر تمام بنی صدرهای تاریخ از گورشان بلند شوند
و تمام رجوی ها از لجن زارشان بیرون آیند، فرزندان روح الله با اشاره ای
از سوی سید و مقتدای خود، در چشم بر هم زدنی تار و پودشان را
در هم خواهد پیچید.
موضوعات مرتبط: متفرقه
گفتم: ولي اين گروهها سال هاست كه در كوچه هاي سردرگمي پرسه مي زنند.
گفت: اعلام كرده اند كه تا حالا انتخابات را تحريم كرده بوديم ولي حالا هم كه به خاطر حمايت از اصلاح طلبان شعار شركت در انتخابات داديم، نتيجه آن شد كه احمدي نژاد چند برابر بيشتر رأي بياورد.
گفتم: حيوونكي ها اين گروههاي ضدانقلاب كه نه سر پيازند و نه ته پياز.
گفت: اما يكي از همين گروههاي ضدانقلاب از اين كه مسئولين جمهوري اسلامي به آنها هيچ اهميتي نداده اند حسابي عصباني شده و جيغ بنفش كشيده!
گفتم: پدري به فرزندش مي گفت اگر توي دستشويي يك سوسك ديدي با دمپايي توي سرش نكوب، بي توجه از كنارش رد شو كه از صد تا فحش براش بدتره!
موضوعات مرتبط: متفرقه
1ـ آنچه مسلم است عملیاتروانی سابقهای به قدمت تاریخ انسانها دارد چرا كه انسانها برای تحت تأثیر قراردادن طرف مقابل به شیوهها و ترفندهایی متوسل میشدهاند و این فعالیت از ارتباط چهره به چهره دو فرد گرفته تا اجتماعات كوچك و بزرگتری یافته است و همین نوع فعالیتها و اقدامات در زمانای خاص همچون بحرانها، جنگها، نزاعهای محلی بصورت مختلف و گوناگونی اتفاق افتاده است.
آنچه قابل تأكید است این است كه انسانها پدیده تأثیرگذاری روانی و استفاده از آن در جنگ و صلح و سیاست را به تازگی كشف نكرده است بلكه كمتر برههای از تاریخ حیات سیاسی و نظامی بشر را میتوان یافت كه فارغ از این عنصر باشد. محققان زیادی در پی یافتن قدیمترین نمونههای استفاده از جنگ روانی بودهاند در این میان پل لاین بارگر(Paulline barger) سابقه استفاده از جنگ روانی را به جنگ كیدئون با مادها نسبت میدهد.
2ـ در این جنگ كیدئون بر خلاف رسوم نظامی زمان خود كه هر دسته صد نفره یك مشعل داشتند، به هر یك از سپاهیان مشعلی داد و این توهم را در ذهن دشمن ایجاد كرد كه تعداد افرادش، صد برابر میزان واقعی است. در نتیجه توانست بدون هیچ درگیری به پیروزی دست یابد. مطمئناً قبل از این واقعه و بعد از آن، نمونههای متعدد دیگری از جنگ روانی سنتی را میتوان یافت. در تاریخ اسلام، روشن كردن آتش توسط سپاهیان اسلام در شب فتح مكه و ایجاد رعب در مكیان از این طریق، نقش مهمی در شكستن مقاومت آنها داشت و حیله قرآن بر سر نیزه كردن عمروعاص و شكست دادن سپاه در حال پیروزی حضرت علی(ع) با این وسیله، نمونههای برجستهای (البته با ارزشهای متفاوت) از جنگهای روانی است كه به اقتضای فرصت و براساس ذوق و نبوغ طراحان آن به اجرا درآمده اند.
3ـ از سابقه پیدایش جنگ روانی در قرن اخیر جنگهای اول و دوم، و حداكثر (البته به نوعی) به انقلاب 1917 روسیه و انقلاب فرانسه میرسد. برای این كار، ضمن برشمردن ویژگیهای جنگ روانی جدید و نشان دادن تفاوتهای آن با جنگروانی سنتی، زمینههای پیدایش و توسعه چنین پدیدهای را در بستر تاریخی آن را میتوان بررسی كرد.
هنگامی كه در سال 1939، محققان و دانشمندان علوم انسانی آلمانی به منظور توجیه شكست كشور خود در جنگ جهانی اول، اعلام كردند كه از جمله مهمترین علل شكست، غفلت آلمان از سلاح تبلیغات و استفاده مؤثر رقیبان از آن سلاح بوده است، در واقع خبر از ورود و حضور گستردة ابزار تأثیرگذاری روانی در صحنه سیاست و نظامیگری میدادند. وقوع تحولاتی مانند تشكیل وزارت تبلیغات در آلمان و سازمانهای جنگ روانی و تبلیغات جنگی در دیگر كشورها، تصدیق عملی این ادعا بود.
4ـ آنچه را ما جنگ روانی جدید میخوانیم در واقع محصول تحولاتی است كه عمدتاً ابتدا در اروپا رخ داد. یكی از مهمترین این تحولات، پیدایش و توسعة نقش صنعت و تكنولوژی در جوامع بشری( از جمله ارتباطات اجتماعی) است. صنعت و تكنولوژی ارتباطات میان انسانها را در دو جنبه توسعه داد: اول از نظر حمل و نقل، شامل جاده، اتومبیل، راهآهن و نظایر اینها كه موجب افزایش ارتباط فیزیكی بین افراد بشر شد. دوم از نظر توسعه وسایل و ابزارهای پیام رسانی مانند چاپ، تلفن، سینما، تلگراف كه موجب نزدیك غیرمادی و گسترش تعامل پیامی میان انسانها شد. توسعه و گسترش ارتباطات، به نوبة خود باعث شد تا انسانهایی كه تا پیش از این، فقط در محدوده قومی، قبیلهای و محلی فكر میكردند و مسائل خارج از منطقة محدودشان برای آنها اهمیت نداشت، ملی و جهانی فكر كنند و به مسائل دنیایی فراتر از مناطق محدود خود علاقهمند شوند. انسان روستایی كه تا دیروز، ممترین دلمشغولی، او، مشكلات كشاورزی و زمین و آبوهوا بود و تقسیم بندیش از خودی و بیگانه برمحور روستا یا روستاهای اطراف شكل میگرفت، اینك به مسائل كشور خود و حتی فراتر از آن، مسائل جهانی كه در آن زندگی میكرد و كل بشریت میاندیشید.
در كنار توسعه ارتباطات، انقلاب صنعتی موجب ظهور پدیدههای دیگری نیز شد مانند شهرنشینی، افزایش جمعیت و متراكم شدن آن، پیچیده شدن حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جوامع و به تبع آن تقسیم بسیار وسیع كار و غیره. اینها دست به دست هم داد و نیروی سیاسی جدیدی به نام مردم شكل گرفت. به تعبیری، پیدایش پدیدههایی همچون افكار عمومی و افكاری نظیر?صدای مردم، صدای خداست?، ریشه در این تحولات دارند. حكام، دیگر نمیتوانستند مانند لویی چهاردهم بگویند ?دولت، خود من هستم? و مجبور بودند برای حفظ قدرت سیاسی و توسعه آن و برای تدوین و اجرای سیاستهای خود، حتماً گوشه چشمی هم به مردم داشته باشند. بحث دخالت مردم در سیاست، دیگر مفهومی اخلاقی نبود بلكه پشتوانه قدرتی نیز داشت. تقسیم كار و تنوع حیات اجتماعی موجب شده بود تا كانونهای گوناگون قدرت غیردولتی ظاهر، و جامعة مدنی پیچیده و گسترده شود. در چنین جامعهای، تداوم سیستم سیاسی و اجتماعی، فقط با همكاری صاحبان نقشهای تخصصی و قدرتی جدید امكان پذیر بود و بدون همكاری آنها، هیچ حكومتی دیگر نمیتوانست به تنهایی از پس امور كشورداری برآید و به رتق و فتق امور بپردازد: كارخانه بدون همكاری و رضایت ضمنی كارگر، نظام دیوانسالاری بدون حمایت دیوانسالاری و هزاران تخصص دیگر بدون همكاری صاحبان تخصص مربوط، از گردش و عمل كردن باز میماندند و بازماندن اینها یعنی فلج شدن كل سیستم. به این زمینههای یاد شده، عامل دیگری را هم باید افزود. صنعت و تكنولوژی از طریق اختراع هواپیما و توپخانههای دور برد، برد سلاحها را افزایش داد و موجب شد كه صحنة جنگ، از میدان نبرد به سراسر خاك هر كشور گسترش یابد. اكنون دیگر مرز بین جبهه و پشت جبهه شكسته شده بود و تنها دوری از میدان جنگ، تضمین كننده امنیت نبود. با بروز جنگ، مردم مجبور بودند كه علاوه بر تحمیل سختیها و كمبودهای ناشی از آن، با صدمات و تلفات جانی و مالی نیز روبرو شوند و در مقابل آن ایستادگی كنند. نتیجه اینكه كشورها، هر چه بیشتر در مقابل تأثیرات جنگ آسیبپذیر شدند و بنابراین رهبران كشورها در طراحی و اجرای سیاستهای دفاعی، باید عامل دیگری را هم لحاظ میكردند كه نقش مردم بود.
از اینجا به بعد است كه جلب رضایت مردم یا برانگیختن آنها برای مخالفت، و یافتن ابزارها و تمهیداتی برای رسیدن به این مقصور، به عمل تعیین كنندهای در كشاكشها و رقابتهای سیاسی و نظامی تبدیل شد. تا پیش از این، فرماندهان نظامی و حاكمان سیاسی، در تدوین و اجرای سیاستهای خود، فقط تا آنجا به مردم نیاز داشتند كه نیروی انسانی مورد نیاز آنها را تأمین كنند. احتمالاً هیچ فرماندهی احساس نمیكرد كه برای حمله به دشمن و كسب پیروزی، به تأثیرگذاری روانی بر مردم خودی یا دشمن(جز در مواردی مانند محاصره شهرها) هم نیازی دارد. مهمترین آماج عملیاتروانی در جنگ را سربازان و فرماندهان دشمن تشكیل میدادند. در صحنة سیاست و بازیهای دیپلماتیك، تنها هدف سیاستمداران و مقامات مذاكره كننده، مقامات مسئول طرف مقابل بود. اما اینك، صحنة بازی بسیار پیچیدهتر شده بود. طرفین درگیری مجبور بودند كه در بازی، طرفهای دیگری را هم به حساب آورند. اینها عبارت بودند از مردم خودی، مردم دشمن، مردم بیطرف و بعدها پدیده دیگری به نام افكار عمومی جهانی. هر طرف میكوشید در این كشاكش، مردم خودی را به نفع خود، نه فقط جلب نظر كند بلكه آنها را بسیج، و در مشاركت فعال وارد كند. همچنین مردم دشمن را نه فقط از همكاری با رهبران دشمن باز دارد، بلكه آنها را به مخالفت تحریك كند، و سرانجام اینكه مردم كشورهای بیطرف را از نزدیك شدن به دشمن باز دارد و حتی الامكان به حمایت از خود وادارد. بدیهی است در چنین صحنة پیچیدهای، مهمترین ابزار كارآمد، تبلیغات و عملیاتروانی بود و هر كشوری در محاسبه توازن قوا با رقیب، باید این عنصر از قدرت ملی را مورد توجه قرار میداد. اهمیتی كه ایدئولوژی در صحنة سیاست و نظامیگری پیدا كرد، به دلیل نقشی بود كه در بسیج و برانگیختن تودهها داشت.
آلمانیها حتی قبل از گوبلز و دار و دسته نازیها به اهمیت این عامل پیبرده بودند، یعنی زمانی كه در جنگ جهانی اول، لنین را به عنوان ویروس روانی به داخل روسیة تزاری رخنه دادند. هدف آنها این بود كه با ترویج اندیشة انقلابیگری و ایجاد فروپاشی روانی در سیستم تزاری، سقوط حكومت رقیب را تسریع كنند و به هدف خود نیز رسیدند. موفقیتهای لنین نشان داد كه آنها حداقل در بخشی از محاسبات خود اشتباه نكرده بودند اما شیوع این ویروس و گسترش تأثیرات آن، بعد از جنگ دامنگیر خود آنها نیز شد، چون مجبور شدند هزاران سرباز اسیر آلمانی را كه از روسیه به آلمان بازگشتند به منظور پاكسازی افكارشان از اندیشههای ماركسیستی مورد بازآموزی قرار دهند. بلشویكها چه در مرحلة براندازی رژیمتزاری و چه در برپا ساختن رژیم جدید خود، حساب خاصی برای ایدئولوژی باز كردند و از آن به حداكثر ممكن بهره گرفتند. آنها ارتشی ایدئولوژیك بنا نهادند كه نیروهای آن با ابزارهای ایدئولوژیك كنترل میشد و تحت تأثیر ایدئولوژی به جنگ میپرداخت. در تاریخ جدید اروپا و در دوران حاكمیت مادیگری، كه هر ایدهالی براساس محاسبات عقل معاش انجام میشود، به قول ادوارد ارل، آنها اولین سربازانی بودند كه حاضر میشدند صرفاً به دلیل عقیده كشته شوند.
در واقع در بستر چنین وضعیتی بود كه نازیها كار خود را شروع كردند و نقش تبلیغات را در رقابتهای سیاسی و نظامی به اوج رساندند. آنها با علم به اهمیت بسیج مردم، ایجاد شور و انگیزه در آنها برای حمایت فعالی از نظام و سیاستهای آن و نقش سلاح روانی در جابجایی موازنة قدرت و همچنین برخورداری از نیروی متخصص و كار تحقیقاتی كه شرح آن در ابتدای مقاله آورده شد دستگاه تبلیغاتی عظیمی را برپا كردند. آنها علاوه بر بهرهبرداری از تبلیغات برای رسیدن به قدرت، پس از كسب قدرت، وزارت تبلیغات را به سرپرستی گوبلز ایجاد كردند و پخش اعظم رسانههای ارتباطی آلمان را تحت كنترل و نظارت آن وزارتخانه قرار دادند. نازیها با حداكثر توان از دو رسانه سینما و رادیو استفاده كردند. بنا به گفتة دیوید ولچ، از میان همه ابزارهای اعمال نفوذ نهانی و روانی، هیچ یك به اندازة سینما مورد توجه رایش سوم نبود. گوبلز در یكی از نخستین سخنرانیهای خود در مقام وزیر تبلیغات، اعلام كرد كه سینمای آلمان در پیشاپیش سربازان نازی، رسالت فتح جهانی را بر دوش دارد. براساس این نظریه، رژیم نازی، سرمایهگذاری سنگینی روی سینما انجام داد به گونهای كه بین سالهای 1933 تا 1945، 1097 فیلم در آلمان تولید شد. یك ششم این فیلمها، مضمون صریح تبلیغاتی و سیاسی(هدایت شده توسط وزارت تبلیغات) داشتند، ضمن اینكه اغلب آها نیز كم و بیش با خط كلی تبلیغاتی نازی هماهنگ بود.
آلمانیها در حوزه جنگ روانی رادیویی نیز از خود ركوردهای شگفتانگیزی بر جا گذاشتند. آنها 16 ایستگاه فرستنده رادیویی ایجاد كردند كه با نام مستعار ?پیروزی? برای 13 كشور اروپایی برنامه پخش میكرد. علاوه بر آن، ایستگاههای رادیویی رسمی آنها نیز برای 60 كشور برنامه پخش میكرد و مجموع برنامههای آنها به 430 ساعت در روز میرسید. (این رقمی است كه حتی با معیارهای امروزی نیز غیرقابل باور مینماید). رادیو بطور مستقیم و هماهنگ در خدمت مقاصد سیاسی ? نظامی درآمده بود و برای مثال: ?گوبلز چنان برنامهریزی كرده بود كه ذهن مردم سرزمینهای اشغالی را از قبل و به تدریج از طریق فرستندههای رادیویی آلمان برای اشغال كشورشان آماده كند:
در مرحله دوم ضمن اینكه به دوستی پابرجای دو ملت ارج نهاده میشود، باید رژیم آن كشور نیز با روندی تدریجی و فزاینده مورد انتقاد قرار گیرد.
در مرحله سوم باید تهدید، اشغال و تسخیر نظامی با تمام نیرو و قدرت به عمل آید و با لحنی خشن، پیامدهای ناگوار عدم اطالعت گوشزد، و بر این نكته تأكید شود كه اگر ملت خوب برای سرنگونی حكومت بد قیام نكند، آنگاه چارهای نیست جز اینكه ارتش آلمان این امر را به انجام رساند. البته واحدهای ارتش آلمان به جای توپ و تفنگ، با موزیك و دسته گل وارد خواهند شد.
در مرحلة آخر باید هر صدای ناموافق و آشوبگری خاموش شود و همزمان با اشغال نظامی كشور، رادیو و سایر مناطق حیاتی و حكومتی به تصرف درآید و از همه امكانات برای برقراری نظم و آرامش استفاده شود.
البته تأكید و سرمایهگذاری روانی ? تبلیغاتی نازیها، فقط به عرصههای رادیو و سینما مدود نمیشد. آنها در حوزههای دیگر فعالیت خود(مانند عملیات اطلاعاتی) نیز بر این امر تأكید داشتند و در واقع بخش مهمی از بزرگترین پیروزیهای سیاسی، نظامی چشمگیر آنها(مانند غافلگیر كردن شوروی در عملیات بارباروسا، اشغال بدون زحمت چكسلواكی و بیطرف نگهداشتن سایر قدرتهای غربی مانند انگلستان و آمریكا كه اتفاقاً برخی از آنها در زمان فرودستی قدرت نظامی آنها در برابر حریفان به دست آمد، مدیون این لشكركشی روانی ? تبلیغاتی بود.
كشور توسعه طلب دیگری كه پس از آلمان، نقش توسعه دادن جنگ روانی و رساندن آن به سطح امروزین را به عهده گرفت، آمریكا بود. نگاهی اجمالی به حجم و مجموعه اقدامات آمریكا در جنگ كره تاكنون نشان میدهد كه آمریكائیها ركوردی را در این زمینه برجا گذاشتهاند كه شكستن آن توسط هر كشور دیگری بعید به نظر میرسد. انگیزه اصلی آنها در این راه. مبارزه با گسترش نفوذ شوروی0به ضرر نفوذ آمریكا) در جهان و بعدها حركتهای جهان سومی و از جمله حركتهای اسلامخواهی در جهان بود.
واژه جنگ روانی در آمریكا، پس از انتشار كتاب?جنگ روانی آلمان? نوشته فاراگو در سال 1942 گسترش یافت. در پایان جنگ دوم جهانی این اصطلاح در دیكشنری و بستر وارد شد و بخشی از عبارت پردازیهای سیاسی و نظامی آن زمان را تشكیل داد. در سال 1950، دولت ترومن به منظور كسب آمادگی برای اجرای جنگ روانی در كره، پروژهای را با عنوان ?نبرد حقیقت? (یا تهاجم عظیم و قدرتمند روانی) با بودجهای معادل 121 میلیون دلار تصویب كرد. ارتش آمریكا، اداره ریاست جنگ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد كرد و در كنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ روانی گستردهای را با استفاده از تجربیات جنگ جهانی دوم تشكیل داد و از آن زمان تاكنون، سازمانها و واحدهای روانی- تبلیغاتی آمریكا با توسعهای روزافزون همواره به عنوان یكی از بازوهای اصلی آن كشور در جنگ و صلح عمل كردهاند. این سازمانها، طیف وسیعی از رادیوها، تلویزیونها، ماهوارهها، كتابخانهها، بورسهای دانشگاهی، خانههای فرهنگی، آژانسهای تبلیغاتی، مراكز فیلمسازی. واحدهای جنگ روانی نظامی، تشكیلات ستادی و امثال آنها را شامل میشود. تعداد، پرسنل، بودجه، حجم و گستردگی فعالیت آها چنان است كه فهرست كردن آنها نیز كتاب مستقلی را میطلبد و ما در اینجا برای ارائه تصویری كلی از جنگ روانی جدید، فقط به چند نمونه كوچك از آنها اشاره میكنیم:
نمونهای از این فهرست، فعالیت رادیویی است. ركن اصلی تبلیغات رادیویی آمریكا، رادیو?صای آمریكا است كه در سال 1984 به 23 زبان و با بودجهای بیش از یكصد و ده میلیون دلار در سال، حدود 970 ساعت برنامه در هفته پخش میكرد. اما در كنار این ركن اصلی، ایستگاههای رادیویی كوچك و بزرگ دیگری نیز همواره فعل بودهاند كه در قالب تبلیغات سیاه و خاكستری( به تعبیر خود آمریكائیها) برنامه پخش میكردهاند. معروفترین آنها، رادیو آزادی و رادیو اروپای آزاد بودهاند. مخاطب اصلی رادیو آزادی را مردم شوروی و مخاطبان رادیو اروپای آزاد را اهالی اروپای شرقی سابق تشكیل میداده اند. این دو رادیو در اوج فعالیت خود در هفته هزار ساعت برنامه پخش میكردند و هدف اعلام شده آنها، با بودجهای معادل صد میلیون دلار( در سال 1983 كه بخشی از آن توسط سازمان سیا تأمین میشد) ایجاد تغییر در نظامهای سیاسی این كشورها بود. از جملة آخرین نمونههای رادیوی سیاه كه توسط آمریكائیها پشتیبانی و هدایت میشد، رادیو?صدای آزاد ایران? بود كه برای اولین بار در سال 1980 صدای آن شنیده شد و تا مدتها، به تبلیغات براندازی علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی ادامه میداد.
نمونه یا جنبه دیگر این عملیاتروانی مدرن، جنبه علمی و آموزشی آن است. از سال 1950 به بعد، دانشمندان علوم اجتماعی در آمریكا، بیش از هر زمان دیگری به مطالعة نخبگان، ارتباطات و دیگر الگوهای رفتاری در جوامع خارجی پرداختهاند. به همین منظور، به تعیین معیارهای پژوهشی در مطالعة فرهنگهای بیگانه توجه زیادی مبذول شد. همچنین تلاش عظیمی در زمینه توسعه سیستماتیك ابزارهای پیچیدهتر برای تشخیص و ارزیابی مؤثر موضوعاتی كه برای دستاندركاران جنگ روانی مفید بود انجام شد. از سال 1950 دولت آمریكا از طریق امكانات وزارت خارجه، آژانس توسعة بین المللی و جانشین آن، آژانس اطلاعات آمریكا، سازمان سیا و وزارت دفاع، به گروههای دانشگاهی و سازمانهای غیرانتفاعی كمك مالی كرد تا پروژههای تحقیقاتی خاصی را انجام دهند و یا پروژههای در دست اجرا را به سمت پاسخگویی به نیازهای جامعة جنگ روانی سوق دهند.
اما این تحقیقات به زمینههای یاد شده حدود نمیشد. بخش دیگری از تحقیقات بطور مستقیم در مورد موضوع جنگ روانی و ابعاد آن انجام شد كه یا در مراكز تحقیقاتی غیردولتی و غیرنظامی و به سفارش كارفرمایان دولتی و یا در مراكز دولتی و نظامی مانند مركز و مدرسة فورت براگ اجرا میشد. حاصل كار، طیف وسیعی از متون علمی و كاربردی جنگ روانی، و ابداع نظریهها، مفاهیم و تقسیمبندیهایی بود كه تقریباً بر كل ادبیات جنگ روانی غرب حاكم شد. از جمله این مفاهیم میتوان از ابداع واژه عملیاتروانی (به جای جنگ روانی) نام برد كه برای كاستن از بار خصومتآمیز واژه ساخته و پرداخته شد و عملیات روانی نیز خود به دو دسته، یعنی جنگ روانی (آن بخش از عملیاتروانی كه متوجه دشمن است) و اقدامات روانی (آن بخش از عملیاتروانی كه متوجه دوستان و گروههای بیطرف است) تقسیم شد.
نمونهای كه شاید میزان اهمیت عامل روانی ـ تبلیغاتی قدرت برای آمریكائیان را بهتر نشان میدهد و جایگاه آن را در مجموعة ساختار كشورداری آنها بیشتر مشخص میسازد. جنبة سازمانی ملی و استراتژیك جنگ روانی است. در سال 1950 و در پی تصویب پروژه?نبرد بزرگ حقیقت?، لزوم هماهنگ كردن سازمانهای درگیر تبلیغات خارجی و فعالیتهای آنها با یكدیگر احساس شد. بر این اساس، ?ستاد استراتژی روانی? به منظور هماهنگ كردن تمام برنامههای تبلیغات خارجی در قالب استراتژی روانی واحدی تشكیل شد. در واقع، برای اولین بار، این فكر به وجود آمد كه میتوان در كنار استراتژی نظامی، استراتژی اقتصادی و مانند اینها. استراتژی روانی هم داشت و صرف نظر از نوع استراتژی نظامی یا سیاسی هر كشور، تمام اقدامات روانی ـ تبلیغاتی را در خط مشی مجزایی هدایت كرد. در همین دوره بود كه اصطلاح?سایكو استراتژی? و بحث از بعد چهارم استراتژی و قدرت ملی در ادبیات روابط بین المللی و مباحث استراتژیك رواج یافت. به این ترتیب، عنصر روانی از مسأله زمان جنگ كشورداری به موضوعی تبدیل شد كه هم در زمان جنگ و هم در زمان صلح باید به آن پرداخته شود. هر چند این ستاد پس از چند سال منحل شد، با این حال تشكیل یوسیا 0آژانس اطلاعات ایالات متحده) برای برنامهریزی و هدایت تبلیغات خارجی آمریكا، و ستاد هماهنگی عملیات (به منظور هماهنگی سیاست خارجی آمریكا در تمام جنبههای اقتصادی، سیاسی، نظامی با در نظر گرفتن ابعاد روانی آنها) نشان داد كه عامل روانی ? تبلیغاتی، همچنان اهمیت خود را به عنوان جزء اصلی سیاستها و استراتژیهای آمریكا حفظ كرده است.
بعدها آمریكا تحت تأثیر جنگ ویتنام و با طراحی نظریة جنگ كم شدت، حتی یك گام نیز جلوتر رفت. این گام آخری، شناسایی این نكته بود كه در مواردی (مانند جنگهای شورشگری)، عنصر روانی میتواند به بعد برجسته استراتژی هر كشور تبدیل شود و هیچ اظهار نظری بهتر از این جمله نشان دهندة تحول یاد شده نیست كه: در این استراتژی ?هدف، تصرف پانزده سانتیمتر بین دو گوش انسان است?.
در مجموع بعد از بیان نمونههای جنگروانی جدید بعنوان بستر جنگ روانی مدرن كه بعد از جنگجهانی دوم شكل گرفت را بصورت محورهایی بشرح زیر قابل ارایه است:
1ـ جنگ روانی جدید، بخشی از كشورداری است، و در كنار دیگر ابزارهای قدرت ملی جا گرفته است. رواج مفاهیمی همچون استراتژی روانی و سیاست تبلیغاتی و یا ایجاد نهادهایی مانند یوسیا یا وزارت تبلیغات، نشانه این ویژگی هستند. هر چند در این مورد، سیاست كشورها بین دو دكترین:
1) مستقل فرض كردن حوزه اقدامات روانی و 2) دكترینی كه آن را جزئی از امور سیاسی، اقتصادی و نظامی میپندارد، در نوسان است، با این حال، هیچیك در اهمیت آن به عنوان ابزار اساسی كشورداری و سیاست خارجی تردید ندارند. این ویژگی، خود ویژگیهای دیگری را نیز در بر دارد كه عبارتند از:
2ـ جنگ روانی جدید، پدیدهای همیشگی و پیوسته است. جنگ روانی جدید(عمدتاً جنگ روانی استراتژیك) دیگر به مقطع و فصل خاصی وابسته نیست. چه در زمان صلح و چه در زمن جنگ، كشورها باید برای به بكارگیری آن یا دفاع در مقابل آن آماده باشند.
3ـ جنگ روانی جدید، عملی سازمان یافته و برنامهریزی شده است. دوران جنگ روانی صرفاً متكی به نبوغ سیاستمداران یا فرماندهان صحنة جنگ سپری شده است. جنگ روانی، امروزه نیازمند سازمان خاص خود، و پرسنلی است كه تخصصهای مختلفی دارند و به طرحریزی و برنامهریزی قبلی، حتی برای برخورد با وضعیتهای اضطراری نیاز دارد.
4ـ جنگ روانی جدید بر علم و پژوهشهای عملی متكی است. این پدیده چه برای دستیابی به قواعد تأثیرگذاری بر افكار و نگرشهای انسانی، چه برای رساندن پیام خود به مخاطب و تضمین دریافت و ادراك آن، و چه برای شناخت مسائل خاص هر دسته از مخاطبان و محیط آنها به تحقیقات علمی، وابستگی شدید دارد. به این عتبار میتوان گفت كشوری میتواند تشكیلات جنگ روانی كارآمد راه اندازد كه بنیانهای علمی لازم را در علوم انسانی و اجتماعی دارا باشد.
5ـ جنگ روانی جدید، برد وسیع و گستردهای دارد. اگر عملیاتهای روانی مانند آنچه در زمان گیدئون انجام میشد، حداكثر بر افراد حاضر در صحنة جنگ یا یك حمله مؤثر واقع میشد، اقدامات روانی تبلیغاتی امروزین، به دلیل بهرهگیری از رسانههای الكترونیكی(از ماهواره گرفته تا رادیو) همزمان میتواند تمام مردم كره زمین را مخاطب قرار دهد و انتظار واكنش از سوی آنها را داشته باشد.
6ـ سرانجام اینكه اجرای جنگ روانی جدید، مستلزم داشتن توان مالی و صنعتی است. پخش پنجاه میلیارد برگ اعلامیه در یك جنگ ضد شورش یا فرستادن 350 هزار بالون حامل اعلامیههای براندازی توسط آمریكا بر فراز سرزمین كشورهای اروپای شرقی( در سال 1945)، امكانات و تجهیزات خاص خود را میطلبد كه از عهدة هر كشوری برنمیآید. هر چند استفاده نسبتاً ارزان از امكانات پخش ماهوارهای، اكنون امكان انتشار جهانی پیامها را برای همه كشورها فراهم آورده است، اما دقابت تكنولوژیك روزافزون در این حوزه و همچنین الزامات مالی، انسانی و تكنولوژیك در دیگر جنبههای جنگ تبلیغاتی (مانند فراهم آوردن توان علمی و تحقیقاتی در علوم مربوط به تولید و انتشار پیامهای اقناعی) ویژگی یاد شده را همچنان تأیید میكند.
ویژگیهای یاد شده، همه ویژگیهای جنگ روانی جدید یا ویژگیهای الزامی چنین پدیدهای نیستند، بلكه ویژگیهای عمومی این جنگ را تشكل میدهند. با در دست داشتن این ویژگیها، خواننده معیاری برای ارزیابی فعالیتهایی خواهد داشت كه تحت عنوان جنگ روانی یا عنوانهایی مشابه آن در كشورهای جهان سوم( از جمله كشور خودمان) انجام میشود. در واقع، آنچه در این كشورها انجام میشود، جز نمونههایی كوچك از جنگ روانی جدید نیست كه توسط قدرتهای توسعهطلب ایجاد شده و تكامل یافته است و به همین دلیل، تصور این پدیده نیز توسط محقق یا فرد عادی جهان سومی كار سادهای نیست. به همین ترتیب نیز وارد شدن در این میدان و رویارویی با حریفان، كاری در سطوح كار آنها (حداقل از نظر كیفی و نه الزاماً از نظر كمی) را میطلبد كه باید مورد توجه دستاندركاران و صاحبنظران قرار گیرد.
موضوعات مرتبط: نظامی
ب) عملیاتروانی تاكتیكی
این عملیات در منطقه جلویی نبرد و در پشتیبانی از عملیات نظامی تاكتیكی، طراحی و اجرا میگردد. مقاصد آن عبارتند از:
1- كاهش روحیه و كارآیی رزمی دشمن.
2- افزایش تأثیر سلاحهای سنگین از جمله بمبها.
3- آشفته كردن و سردرگم كردن دشمن.
4- تسهیل اشغال شهرهای دشمن، با ارسال اولتیماتوم و اعلامیههای دعوت به تسلیم.
5- پشتیبانی از عملیاتروانی استراتژیك، با فراهم كردن شناخت به موقع و تفصیلی در مورد آسیبپذیریهای محلی كه احتمالاً قابلیت بكارگیری در الگوی استراتژیك را دارد.
6- دادن اطلاعات و راهنمائیهای لازم به عناصر دوست كه در منطقه رزمی دشمن عمل میكنند.
7- پشتیبانی خاص و مستقیم از فرماندهان تاكتیكی با دادن یادداشتهای كوتاه.
8- ایجاد تصویری مطلوب از سربازان و فرماندهان خودی در ذهن مخاطبان.
نوع دیگری از تقسیمبندی عملیاتروانی عبارتند از 1- عملیاتروانی پنهان 2- عملیاتروانی آشكار
الف) عملیاتروانی آشكار
عملیاتروانی آشكار معمولاً با استفاه از تبلیغات سفید(تبلیغاتی كه هویت منبع آن معلوم است) انجام میشود. اغلب موارد عملیاتروانی كه با عناوین رسمی(مانند رادیو آمریكا) به اجرا در میآیند، از مصادیق این نوع عملیات هستند.
ب) عملیاتروانی پنهان
عملیات روانی پنهان عملیاتی است كه منبع انتشار آن فاش نمیشود. این عملیات به گونهای طراحی و اجرا میشود كه دولت مسئول آن معلوم نباشد و یا اگر هم كشف شد، آن دولت بتواند هرگونه دخالتی را انكار كند. عملیاتروانی پنهان، معمولاً به وسیله تبلیغات سیاه و خاكستری به اجرا درمیآید.
تبلیغات سیاه: تبلیغاتی است كه به منبع غیرواقعی نسبت داده میشود. این تبلیغات وانمود میكند كه از داخل سرزمین دشمن( یا سرزمین تحت اشغال دشمن) و یا نزدیكیهای آن پخش میشود و البته گاهی نیز واقعاً همنیطور است. هنگامی كه به ظاهر از سرزمین دشمن پخش میشود، هدایت عملیاتهای زیرزمینی( كه توسط عناصر برانداز موجود در صفوف دشمن انجام میشود) را امكان پذیر میسازد. از نظر دشمن، این تبلیغات، اقداماتی غیرقانونی و مستوجب عقوبت است. این نوع عملیات، مستلزم مهارت بسار، مخزنی بزرگ از اطلاعات، و توانایی كاركردن با اسم جعلی است. تبلیغات سیاه، به شدت بر اطلاعات متكی است. از این تبلیغات به بهترین وجهی میتوان در عملیات استراتژیك استفاده كرد. معذالك، هر چند مقاصد مورد پیگیری در این نوع تبلیغات معمولاً فراتر از سطوح وضعیتهای تاكتیكی است، با این حال، در عملیاتروانی تاكتیكی نیز استفاده میشود چون فرض بر این است كه تبلیغات سیاه، در این گونه عملیات، آنقدر ارزش حیاتی دارد كه به كارگیری آن به ریسك نهفته در آن میارزد. به منظور دستیابی به حداكثر تأثیر و اجتناب از خطر از بین رفتن انسجام در تلاشهای آشكار، باید عملیات روانی پنهان را از عملیاتروانی آشكار جدا نگهداشت و پرسنل درگیر در یك نوع عملیات را در عملیات نوع دیگر وارد نكرد.
مزایا و قابلیتهای تبلیغات سیاه عبارتند از:
1- تبلیغات سیاه، با عمل كردن تحت پوشش، میتوان از داخل سرزمین دشمن منتشر شده و پیامهای تبلیغاتی خودی را كه برای مخاطبان خاص به دقت تنظیم شده است، ارسال نماید.
2- از آنجا كه این تبلیغات، از منبع ناشناس منتشر میشود، میتوان با القای این نكته به دشمن كه عناصر مخالف و غیر وفادار در میان صفوفش وجود دارد، روحیه را تضعیف كند.
3- با بكارگیری ماهرانه اصطلاحات، عبارات و تمهای رسانهای مناسب، این تبلیغات میتواند وانمود كند كه جزئی از تبلیغات خود دشمن است و بدین ترتیب میتواند در تبلیغات دشمن، تناقض ایجاد كند، نتیجه این خواهد شد كه تبلیغات سفید دشمن، تا اندازه زیادی تأثیر خود را از دست میدهد.
4- از آنجا كه این تبلیغات، ماهیتی پنهان دارد و تشخیص آن مشكل است، ضد تبلیغ دشمن نمیتواند اقدام مؤثری علیه آن انجام دهد.
محدودیتها و معایب تبلیغات سیاه عبارتند از:
1- تبلیغات سیاه برای اجتناب از افشا شدن ماهیت واقعی و از دست دادن اعتبار، نیازمند مراقبت و حفاظت فوق العاده است.
2- هماهنگ كردن آن با فعالیتهای آشكار، امری دشوار است.
3- تبلیغات سیاه، بندرت میتواند از كانالهای عادی ارتباطی استفاده كند.
4- كنترل آن كاری مشكل است چون عوامل عمل كننده آن غیرمتمركز هستند.
5- الزامات امنیتی سخت آن، انعطافپذیری تبلیغات سیاه را محدود میكند.
6- تبلیغات سیاه، زمانی كه از داخل سرزمین دشمن عمل میكند، بیشتر در معرض كشف و انهدام قرار دارد.
نمونههای تبلیغات سیاه عبارتند از:
1- ایجاد شایعه
2- پخش تصاویر مستهجن
3- ایجاد فرهنگی بزلهگویی، تمسخر و جوك
4- شعار
5- جعل اسناد و اوراق بهادار
6- جوسازی از طریق نامه، شبنامه
7- بلندگوی دشمن شدن
تبلیغات خاكستری: تبلیغاتی است كه از منبعی بیهویتی منتشر میشود(منبع انتشار، هیچ هویتی برای خود مشخص نمیكند). قابلیتهای آن عبارت است از:
1- اگر تبلیغات خاكستری، ماهرانه بكار گرفته شود میتواند با پرهیز از برچسب?تبلیغات دشمن? خوردن، مقبولیت كسب كند.
2- میتواند بدون تأثیر مخرب بر حیثیت منتشر كننده، از تمهای احساسی استفاده كند.
3- تبلیغات خاكستری میتواند بدون شناخته شدن منبع، از تمهای جدیدی كه بر آسیبپذیریهای مشخص دشمن مبتنی هستند نقش بالون اختیار(Ttial balloon) را بازی كند.
محدودیتهی تبلیغات خاكستری عبارت است از:
1- این تبلیغات به دلیل آنكه مجبور است هم سرچشمه خود را اسرارآمیز نگهدارد و هم اعتبار خود را حفظ كند، دچار محدودیت است.
2- تبلیغات خاكستری در برابر تحلیلهای درازمدتی كه دشمن از محتوای نیت آن بعمل میآورد آسیبپذیر بوده و بدین طریق، تأثیر خود را از دست میدهد. بنابراین، در مقایسه با دیگر انواع تبلیغات، در مقابل یك ضد تبلیغ مؤثر، آسیب پذیرتر است.
تقسیم بندی نوع سوم عبارتست از: 1- جنگ روانی 2- اقدامات روانی
1- جنگ روانی: جنگ روانی (psychological Warfare/Psywar) عبارت است از استفاده طراحی شده از تبلیغات و سایر اقدامات در زمان جنگ یا وضعیت فوق العاده، به منظور اصلی تأثیرگذاری بر افكار، هیجانات، نگرشها و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف به گونهای كه از تحقق اهداف و مقاصد ملی پشتیبانی شود.
2- اقدامات روانی: اقدامات روانی(psychological actions /psyop) عبارت است از آن دسته از اقداماتی كه در زمان صلح یا در مناطق خارج از صحنه نظامی فعال جنگ انجام میشود و به منظور تأثیرگذاری بر هیجانات، نگرشها یا رفتار گروههای خارجی طراحی و اجرا میگردد، به گونهای كه زمینه ساز تحقق مقاصد و خطمشیهای دولت باشد.
موضوعات مرتبط: نظامی
الف) عملیاتروانی استراتژیك
این عملیات، عموماً برای پیشبرد اهداف گسترده یا درازمدت و در هماهنگی با طرحریزی استراتژیك كلی طراحی شده و معمولاً دارای تأثیراتی درآینده دور است. مخاطبان این عملیاترا شهروندان و نظامیان دشمن كه خارج از منطقه جنگی بسر میبرند و همچنین كل جمعیت كشورهای دوست، بیطرف، یا دوست دشمن ما (متعهدان دشمن) تشكیل میدهد، نمونهای از این عملیات، فعالیتهای تبلیغاتی یك كشور برای پایین آوردن تولید صنعتی كشور حریف است.
مقاصد عملیاتروانی استراتژیك عبارتند از:
1- تشریح خط مشیها، اهداف و مقاصد سیاسی كشور خودی برای مخاطبین و ارائه استدلالهای پشتیبانی از آن خطمشیها و غیره.
2- ارتباط دادن و پیوند برقرار كردن بین آن سیاستها و اهداف از یك طرف، و آرزوها و آرمانهای مخاطبان هدف از طرف دیگر.
3- برانگیختن افكار عمومی با فشارهای سیاسی به طرفداری یا علیه یك عملیات نظامی.
4- تأثیرگذاری بر روند تعیین تاكتیكها و استراتژیهای دشمن.
5- پشتیبانی از تحریمهای اقتصادی و دیگر اشكال غیرقهرآمیز اعمال فشار علیه دشمن.
6- برانگیختن اختلاف بین مقامات نظامی و سیاسی دشمن.
7- تضعیف اعتماد به نفس در رهبران دشمن و ایجاد تردید آنها نسبت به اهداف جنگی.
8- كاهش روحیه و كارآیی سربازان و غیرنظامیان دشمن از طریق نمایان كردن ضعفهایی كه در روحیه و كارآیی نظامیان وجود دارد.
9- تقویت نارضایتیهایی كه ملت دشمن به دلیل مسائل مذهبی، قومی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره نسبت به دولت یا دیگران احساس میكنند.
10- مختلل كردن سیستمهای كنترلی یا ارتباطی كشور.
11- كسب پشتیبانی فكری یا عملی كشورهای بیطرف
12- رهبران خودی را قویتر، و رهبران دشمن را ضعیفتر نشان دادن.
13- ایجاد امید در عناصر مقاومت فعال در سرزمین دشمن و پشتیبانی روحی از آنها.
14- كمك به ایجاد نخبگان مخالف حكومت.
15- كسب پشتیبانی در میان مردم مناطق تازه آزاد شده.
16- تقویت یا تكمیل عملیات تبلیغاتی تاكتیكی.
موضوعات مرتبط: نظامی
عملیاتروانی عبارت است از استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و سایر امكانات به منظور تأثیرگذاری بر افكار، احساسات، تمایلات و رفتار گروههای دوست، دشمن و بیطرف، برای دستیابی به اهداف ملی
عملیاتروانی دارای دوبعد است:
1- ماهیت و منطق درونی كه عبارت است از تلاش برای تأثیرگذاری بر افكار، احساسات، تمایلات و نهایتاً رفتار، با استفاده از ارتباط اقناعی.
2- منظور و كاربرد این تأثیرگذاری و تغییر رفتار با توجه به هر دسته از مخاطبان(دوست، دشمن و بیطرف) است.
اهداف مورد نظر در عملیاتروانی عبارتند از:
1- اهداف سیاسی، نظیر تبلیغات فارسی رادیوهای غربی با هدف ایجاد تفرقه در جامعه اسلامی ایران
2- اهداف نظامی، نظیر تبلیغات دستگاه جنگ روانی یك واحد نظامی براس سست كردن انگیزه نبرد در نفرات نیروی مقابل
3- اهداف سیاسی- نظامی، كه منظور از آن، اهدافی است كه جنبههای سیاسی و نظامی در هم آمیخته و نمیتوان آن را در یكی از دو نوع جای داد، نظیر تبلیغات زمان جنگ یك كشور برای كشور دیگر با هدف اعمال فشار بر تصمیمات دفاعی رهبران آن.
انواع عملیاتروانی: 1- عملیاتروانی استراتژیك 2- عملیاتروانی تاكتیكی
موضوعات مرتبط: نظامی
مادر بمبها (MOAB) MASSIVE ORDONANCE AIR BLAST BOMB
وزن:21500 پوند (10 تن )
سیستم هدایت:سبک ویژه هدایتی آن ناشناخته است ولی به نظر می رسد از سیستم های هدایتی لیزر یا ماهواره بهره ببرد.
پرتاب:توسط هواپیمای C-130 باربری و از پشت آن پرتاب می شود. مادر بمبها پس از بمب 15 هزار پاوندی DAISY CUTTER که در ویتنام و افغانستان مورد استفاده قرار گرفت ساخته شد و بزرگترین بمب متعارف می باشد. کار ساخت این بمب از سال 2002 آغاز و اولین نمونه آن در مارس 2003 در پایگاه هوایی "اگلین" در فلوریدا تحویل گردید.
بمب (DAISY CUTTER) BLU-82
نوع:بمب 15000 پوندی عمومی سیستم هدایت:بالستیک
پرتاب:توسط هواپیمای C-130 پرتاب می شود. این بمب نرسیده به سطح زمین منفجر می شود. 15 عدد از آن در عملیات طوفان صحرا برای پاک کردن میادین مین و فشار روانی و 4 عدد در افغانستان برای ویرانی غارها و تونل ها استفاده شد.
بمب GBU-28/37 PENETATOR
نوع:بمب دقیق 4500 پوندی
سیستم هدایت:GBU-28 هدایت لیزری و GBU-37 هدایت ماهواره ای
پرتاب GBU-28 :توسط جنگندهایی نظیر F-15 و GBU-37 توسط B-2 از فاصله حداقل 40000 پایی رها می شود.
مورد استفاده:بمب یک کلاهک جنگی سخت دارد که برای نفوذ در استحکامات بتونی نظیر مخازن زیر زمینی مورد استفاده قرار می گیرد.
در جنگ خلیج فارس به نام “BUNKER-BUSTER “ شناخته شد.
بمب GBU-10
عملکرد:بمبهایی با قابلیت هدایت لیزری
سیستم هدایت:کاربرتوسط یک نشانگر لیزری هدفی را مشخص می کند و بمب توسط انرژی لیزری برگشت داده شده از هدف هدایت می شود.
کلاهک:نوع GBU 10/24 یک کلاهک 2000 پوندی و نوع GBU-12 500 پوندی و نوع GBU-16 1000 پوند استفاده می کند. این بمب توسط انواع هواپیماهای بمب افکن و جنگنده و تهاجمی پرتاب می شود.
بمب های مخوف خوشه ای:
بمب های خوشه ای از نوع بمب های معمولی هستند. یک بمب اصلی متلاشی شده و با متلاشی شدن آن تعداد زیادی از بمب های کوچک آزاد می شود . این نوع بمب برای هدفهای مختلف نظیر خودروهای زرهی افراد و یا آتش تهیه بکار می رود. تعداد زیادی از این بمبها منفجر نمیشود ولی بمبهای عمل نکرده می توانند مانند مینهای زمینی سالها بعد منفجر شوند. وزن این بمب 950 پاوند (450 کیلو گرم) می باشد که شامل 202 بمب کوچک است. بمب اطلی (گلوله افشان ) می تواند برای گشوده شدن در ارتفاع مختلف از (300 تا 3000 پا) از قبل تنظیم شود. 202 بمب کوچک سیلندر مانند و به رنگ زرد هستند.سایز آنها به اندازه یک بطری نوشیدنی به طول 8 اینچ و عرض 5/2 اینچ می باشد (120 سانتیمتر ) . هنگامی که این بمب سقوط می کند قسمت دم (انتهای) بمب به شکل یک چتر باز می شود و به این ترتیب بمب با قسمت جلویی خود سقوط می کند . معمولا بمبهای خوشه ای منطقه ای در حدود 650 تا 1600 فوت (200 تا 400 متر ) را پوشش داده و با منفجره شدن آنها خسارات و تلفات در منطقه وسیعی ایجاد می شود. یکی از انواع بمب های خوشه ای دارای ردیاب حرارتی است که بمبرا به سمت خودرو هدایت می کند.
موضوعات مرتبط: نظامی
موشک ضد کشتی اتومات دارای حداکثر بر 180کیلومتر است وبا استفاده از لینک دیتای TG-2 واز طریق رادار جست و جوی یک فروند بالگرد قابلیت تصحیح مسیر خود را دارا می باشد . نونه پدافند ساحلی این موشک 300 کیلومتر برد دارد که اگر در امتداد خط ساحلی ایستگاهای رابط وجود داشته باشد موشک در طول مسیر خود قابلیت ارتقای مسیر و تصحیح خطا را خواهد داشت . موشک دارای کلاهک ضد زره نافذ است که شامل یک خرج انفجاری و یک خرج آتشزا می باشد و قابلیت نفوذ تا 44 میلی متر در زره فلزی را دارد . سپس کلاهک با یک ماسوره کنش تاخیری منفجر می شود که یک موج انفجار جهت دار به سمت پایین برای نفوذ در بدنه کشتی ایجاد میکند . کلاهک همچنین دارای یک ماسوره انفجاری خودکار (چاشنی الکترونیکی که هنگام نزدیک شدن به هدف بمب را منفجر می کند ) برای انفجار کلاهک هنگام گذشتن از روی هدف می باشد . اتومات در روی کشتی با جعبه های فایب گلاسی نگه داری میشود .
این موشک ها می توانند برای یک سال بدون محافظت در جعبه ها باقی بماند . برای شلیک موشک اتومات تجهیزات پرتاب اطلاعات هدف مورد نظر را برای سامانه هدایت کننده موشک می گیرند و سپس اقدام به پرتاب می کنند . پرتاب می تواند حداقل 30 ثانیه پس از اینکه تجهیزات پرتاب بوسیله رادار یا دیگر حسگرها هدف را شناسایی کرد ند انجام شود . بعد از پرتاب اتومات می تواند با زاویه 20 درجه حرکت کند . بنابراین تجهیزات پرتاب می تواند موشک را در حالی که سعی در فرار از یک فشار دارند شلیک نمایند .اینجا موشک تا ارتفاع 80 متر اوج می گیرد وسپس تا ارتفاع 20متر پایین میاید تا به هدف برسد . مسیر حرکت موشک تحت کنترل یک ins ویک رادار ارتفاع سنج قرار دارد . مارک یک دارای یک رادار جست و جوگر دو محور می باشد که توسط THOMSON_CSFL طراحی شده است . موشک هنگامی که در هنگام حرکت به 12 کیلومتری هدف رسید توسط یک زمان سنج بوسیله سامانه جست و جوگر فعال می شود .جست و جو گر 20 درجه پشت و جلو دماغه رابررسی می کند تا بر روی هدف قفل شود . جست و جو گر هدف را در 5 کیلومتری شناسایی می کند ودر این لحظه موشک اوج میگیرد تا به حداکثر ارتفاع که در حدود 175 متر برد حدود 8/1 کیلومتر از هدف است برسد و سپس به سمت عرشه کشتی هدف فرود می آید .اگر جست و جو گر با پاراتزیت مواجه شود و نتواند به یک برد دقیق ثابت دست پیدا کند مارک 1 شروع به اوج گیری در 7 کیلومتر ی هدف که توسط یک زمان سنج مشخص می شود .می نمایید . موشک سپس تا ارتفاع 175 متری بالای هدف تدریجا باه پایین میاید تا مطمئنا و با تضمین بیشتری به هدف برخورد نماید .
مشخصات موشک مارک :
بال رس : 3/1 متر وزن کلی : 770کیلوگرم
وزن کلاهک : 210 کیلوگرم سرعت : 9/0 ماخ
طول : 46/4 متر برد در ارتفاع : 60 کیلومتر
موضوعات مرتبط: نظامی
بیشتر موشک های هدایت شونده پیشرفته در دهه 60 ساخته شرکت NORD (بعداAROSPATIONAL ) از نوع موشک های SS-10) ) و (SS-11) بوده اند. موشک های کوچک ضد زره و با برد کوتاه که قابلیت حمل توسط یک سرباز را داشتند و می توانستند توسط بالگرد و تجهیزات نیروی زمینی هم پرتاب شوند . این دو موشک سلف یک موشک بزرگتر و قوی تر که از این دو موشک مشتق شده به نام AS-12 بودند که قابلیت استفاده علیه اهداف زمینی و کشتی های سنگین را داشت .
AS-12 از بیشترین موشک های ضد کشتی کوچکتر اما یک سلاح خوب به شمار میرود که تاپایان سال 1982 و 8100 قبضه از آن تولید شد . AS-12 دارای بالهای خاجی کوتاه در قسمت وسط بوده وبه وسیله یک موتور سوخت جامد حرکت میکند این موشک دارای یک کلاهک ضد زره نافذ و سوراخ کننده با خرج توخالی پیازی شکل یا کلاهک خوشه ای است .
مشخصات AS-12 :
بال رس : 65 سانتیمتر طول : 87/1 متر وزن کلی : 76 کیلوگرم
وزن کلاهک : 28 کیلومتر در ساعت برد اوج گیری : 8 کیلومتر
AS-12 به کشورهای زیادی فروخته شده است . این موشک نه فقط توسط بالگرد بلکه توسط هواپیماهای گشت دریایی مانند «بریجت آلیز » «آتلانتیک » «لاک هیدنپتون » و «نیمرود » نیز حمله و شلیک میشود .تعدادی از موشک های AS-12 توسط هر دو طرف انگلیسی و آرژانتینی در جنگ فالکلند (جزیره فالکلند در جنوب اقیانوس اطلس قرار دارد که در اختیار انگلیس است ولی آرژانتین نسبت به آن ادا دارد )به کار رفت و انگلیس توسط یکی از این موشک ها یک زیر دریایی آرژانتینی را از کار انداخت . AS-12 در حال حاضر به دلیل سرعت پایین کلاهک کوچک و سامانه هدایت شونده نسبتا ضعیف کاربر چندانی ندارد . به هر حال شرکت AE
ROSPATIONAL به دلیل تولید موشک های ضد کشتی که توسط بالگردحمل میشوند از موقعیت خوب برخورداراست و در سال 1980 این شرکت شرکت شروع به تولید موشک بزرگتر و پیشرفته تر به نام AS-15TT کرد . موشک AS-15TT یک دم کروز مانند داشته و بالهای قوسی شکل در وسط موشک قرار دارند این بالها در واقع آنتن را در بر گرفته و پوشش آن محسوب میشود در این موشک یک کلاهک خوشه ای – ترکشی که از موشک AS-12 مشتق شده به کار رفته است . به علاوه دارای یک رادار فراز یاب (دستگاهی که ارتفاع موشک و هواپیما و غیره را معلوم میکند )برای حمله به اهداف در حرکت در ارتفاعات کم میباشد . در این موشک هدف گیری توسط پرتاب گرهای بالگرد با استفاده از رادار صورت میگیرد و هدایت موشک به وسیله یک زنجیره اطلاعات دیجیتالی صورت میگیرد .
مشخصات AS-15TT:
بال رس : 4/56 سانتیمتر طول : 6/2 متر
وزن کلاهک : 30کیلوگرم وزن کلی :100 کیلوگرم
سرعت : مافوق صوت برد اوج گیری : 15 کیلومتر
یک شرکت هوافضای انگلیسی یک موشک ضد کشتی سبک دیگر در همان کلاس AS-15TT با نام BAE SEA SKUA ساخته که برای پرتاب از بالگرد طراحی شده است . این موشک شکلی شبیه یک اژدر کوچک با یک دم مثلثی شکل ضربدری (صلیب شکل ) دارد که پهن و کوتاه بوده ودارای شاخه هایی به سمت انتها با زاویه 45 درجه می باشد . این موشک ارای یک موتور با سوخت جامد و یک کلاهک SAP می باشد .
مشخصات « BAE SEA SKUA »
بال رس : 72 سانتیمتر طول : 5/2 متر
وزن کلی : 145 کیلوگرم وزن کلاهک : 20 کیلوگرم
سرعت : مافوق صوت برد اوج گیری : 15 کیلومتر
موضوعات مرتبط: نظامی
تک تیرانداز ، یک تیرانداز ماهر است که علاوه بر مهارتها و تکنیکهای فردی ، آموزشهای خاصی برای مأموریت تک تیراندازی می بیند. تک تیرانداز نیازمند به مهارتهای بسیاری است ، او باید از نظر بدنی و روحی بسیار قوی و قادر باشد که :
مسافت را تخمین بزند
منطقه را وارسی کند
صداها را شناسایی و ردیابی کند
از استتار،اختفا و پوشش بهترین استفاده را ببرد
قادر به استفاده از نقشه،کالک،عکس هوایی و قطب نما باشد
نفرات دشمن را به سرعت شناسایی کند
بدون صدا و جلب توجه حرکت کند
صبر در مدت زیاد داشته باشد
مأموریت یک تک تیرانداز
مأموریت یک تک تیرانداز ، شلیک به نیروهای کلیدی دشمن،مانند فرماندهان ، تیربارچی ها ، خدمه توپها ، بیسیم چی ها ، دیدبانها و تک تیراندازان دشمن و پس از این اولویتها هدف ما هر چیز مهم دیگر است.
بکارگیری یگانهای تک تیرانداز
طرح ریزی عملیاتی باید به گونه ای باشد که مکان تیمهای تک تیرانداز به درستی انتخاب شود . و نیروهای دیگر مستقر در منطقه باید از مکان تیمهای تک تیرانداز با خبر باشند.استفاده از تک تیراندازها باید با سایر تاکتیکهای عملیاتی ترکیب شود تا نتیجه مطلوب بدست آید.
تجهیزات تک تیرانداز
فقط می توانید لوازم ضروری انجام مأموریت را با خود حمل نماید.به جز اسلحه ممکن است به دوربین دو چشمی ، دوربین پایه دار ، ساعت ، نقشه ، قطب نما و لباس استتار نیاز پیدا کند.
در مورد سلاح تک تیرانداز بایستی به عرض برسانم که بهترین کالیبر الزاما بزرگترین و دوربرد ترین آنها نیست . بعلت کمبود جا برای حمل مهمات اضافه نمیتوان برای تمام مأموریتها از مهمات کالیبر بزرگ استفاده کرد. همچنین پشتیبانی مهمات نیز بحث مهمی است به عنوان مثال تامین مهمات از نیروهای خودی کاری وقت گیر و از طرفی حمل زیاد مهمات مشقت بار است به همین دلیل نمی توان مهمات زیاد حمل کرد تا نیاز به تهیه مهمات نباشد. یکی از راههای تهیه مهمات مورد نیاز ، از سلاحهای دشمن است که به آن خواهم پرداخت.
باید توجه داشت هر سلاح صدای منحصر به فرد خود را دارد.اگر اسلحه ای انتخاب کنید که صدای متفاوتی با دیگر سلاحهای منطقه دارد ، دشمن را به سوی خود فرا خوانده اید.همچنین اگر از سلاحی که دشمن استفاده میکند ، استفاده کنید باید به نیروهای خودی اطلاع دهید که شما در چه منطقه ای هستید تا به اشتباه شما را مورد اصابت قرار ندهند.
مأموریت شما مشخص می کند که باید از چه نوع سلاحی استفاده کنید.اکثر تک تیراندازان از سلاحی استفاده می کنند که برای آن نوع مأموریت طراحی شده اند.اگر مأموریت شما کوتاه مدت باشد کالیبر 7/12 میلیمتری بهترین انتخاب است ولی بعلت قیمت زیاد در همه رده ها استفاده نمی شود به همین دلیل نمی توان از نیروهای دشمن بدست آورد و فقط مهمات مورد نیاز را باید حمل کرد ولی مهمات 62/7 میلیمتری بعلت وفور در همه رده ها امر پشتیبانی را آسان می نماید و همچنین می توان مقدار بیشتر مهمات حمل کرد.
یک دوربین پایه دار خوب ضروری است البته یک مسافت یاب لیزری برای مسافتهای طولانی بسیار مفید است اما هر تک تیرانداز باید بتواند بدون هیچ وسیله ای ، مسافت را تخمین بزند.
در نهایت شما به ابزاری نیاز دارید که بتوانید دیدبانی و تیراندازی را به خوبی انجام دهید.شما باید همراهتان وسایل زیر را داشته باشید :
دوربین ، خودکار ، دفتر برای ثبت اطلاعات ، نقشه منطقه ، رنگهای استتار و وسایل تنظیف سلاح.
چه چیز لازم است تا یک تک تیرانداز ماهر شویم؟
سه چیز لازم است تا یک تک تیرانداز خوب شویم و ضعیف بودن تیراندازی بعلت کمبود آنها است.
نظم و زیرکی مؤلفه های مهمی در این امر هستند.تک تیراندازان معمولا در اطراف ، دنبال هدف نمی گردند ،بلکه هدف آنها مشخص است.
یک تک تیرانداز هیچگاه به یک غیر نظامی (زنها و بچه ها ) حیوانات ، شیشه ماشینها و خانه های شخصی شلیک نمی کند .تک تیرانداز معمولا یا تنها است یا به همراه 2 یا 3 نفر دیگر بسته به مأموریت حرکت می کند.دقیق شلیک نکردن تنها می تواند ریسک دستگیری ، مجروح شدن یا کشته شدن یک تک تیرانداز را افزایش دهد.
تا کنون از خودتان پرسیده اید :
آیا اعصاب خرابی دارید ؟
زود عصبانی می شوید ؟
آیا دوست دارید شکار کنید ؟
تا به حال تنهایی به شکار رفته اید ؟
آیا تا به حال تمام هفته را بدون تلویزیون ، تلفن ، دوست و چیزی تنها بوده اید ؟
آیا هیچ وقت تنهایی به یک پیک نیک رفته اید ؟
تا به حال به منطقه دور افتاده ای رفته اید که هیچ کس آنجا نباشد ؟
این چیزها چه احساسی به شما میدهد ، در مورد آنها چه فکر می کنید ؟
چه کار میکنید ، اگر در این موقعیت قرار بگیرید ؟
اغلب چگونه غذا میخورید ؟
آیا از لحاظ روحی روز اول با روز اخر برای شما فرق دارد ؟
تک تیراندازها الزاما نباید تنها باشند.در حقیقت کسانیکه با بقیه مردم مشکل دارند انتخاب خوبی برای یک تک تیرانداز نیستند.
چرا همه این موارد مهم هستند ؟
یک تک تیرانداز ممکن است روزها در کمین یک هدف باشد ، تا یک تیر بزند. حتی ممکن است هدف را هیچگاه نبیند .آیا بنظرشما ممکن است روزها صبر ، هیچ حاصلی نداشته باشد ؟ ممکن است هدف فقط برای سه ثانیه از یک پنجره مشخص باشد.اگر شما در رؤیا بسر ببرید یا حواستان به اطراف باشد در حال خوردن باشید یا هر چیز دیگر ، کافی است که نتوانید موفق باشید.شما باید محل مأموریت را بشناسید و صبر برای تیراندازی را بیاموزید.به همین دلیل است که وجود تیرانداز دوم مطلوب است.
بسیار مشکل است که بیش از بیست دقیقه به طور مستمر از دوربین اسلحه یا دوربین به اطراف نگاه کرد.یکی دیگر از محاسن وجود یک کمک نیز همین است که میتوان به نوبت بوسیله دوربین دنبال هدف گشت.در تمام طول کمین نباید از موقعیت خارج شد و یا حرکت اضافه کرد و از هرگونه عملی که باعث آشکار شدن ما می شود دوری کرد.
این موارد ،آسان بنظر میرسد ولی فی الواقع اینطور نیست .اینکار مانند بچه کوچکی است که در حال یادگیری ماهیگیر است .غیر ممکن است که قلاب خود را بیش از یک یا دو دقیقه در آب رها کند و نخواهد قلاب را بیرون بکشد.اگر آهو شکار کرده باشید می دانید که شکار آهو چقدر سخت است که به آهو نزدیک شوید.
این ممکن است راحت تر باشد تا اینکه بدانید اگر به شکار زودتر شلیک نکنید او به شما شلیک خواهد کرد.اما برای راحتی کار و دور شدن استرس میتوانید فکر کنید کسی شما را نمی بیند.
بطور کلی اصلی ترین مؤلفه برای انتخاب تک تیرانداز ( صبر ) است.
موضوعات مرتبط: نظامی
دکتراحمدي نژاد هنوز تار مويي سفيد نکرده بود که نهمين رئيس جمهور ايران شد، مدير جواني که همواره جلوتر از سناش حرکت کرده است.
به اعتقاد بسياري و البته به استناد تصاوير، همين که وارد "منطقه ممنوعه" قدرت شد، آنقدر براي اجراي عدالت مبارزه کرد که خيلي زود محاسنش سپيد شد.
از جواني تا پيري براي احمدينژاد، تنها و تنها چهار سال فاصله بود و کار زيادي بود که بر زمين مانده بود. او هم بايد شعارهاي خودش را عملي مي کرد و هم بايد وعدههاي ديگران را تحقق مي بخشيد.
اگر خاتمي گفت: ايران براي همه ايرانيان، اما اين احمدي نژاد بود که به سفرهاي استاني رفت و در مناطق محروم همنشين ژندهپوشان شد، اگر کروبي گفت: هر ايراني ماهي 50 هزار تومان، اما اين جناب دکتر بود که به مردم سهام عدالت داد و اين کار را هم از روستاهاي بي بضاعت شروع کرد، اگرمعين گفت: زنده باد مخالف من اما اين رئيس جمهور ما بود که مخالفش، چشم در چشم او انداخت و او را دروغگو و رمال خطاب کرد و اگر هاشمي گفت: بايد تنش زدايي کنيم اما اين احمدينژاد بود که لحن دشمن را عوض کرد، بي آنکه ذرهاي از مسأله هستهاي کوتاه بيايد....
آري! به اين دوره هم ميرسيم، موسوي گفت: بايد کشور را به نسل جوان سپرد، سني از ميرحسين گذشته و فراموشي از عوارض پيري است و کاش نخست وزير دوران جنگ به خاطر مي آورد که مردم چهار سال قبل از اينکه موسوي بخواهد از لزوم سپردن مديريت کشور به نسل جوان بگويد، مديري جوان را روانه پاستور کردند که از جنس خودشان باشد.
اما دکتر از همان زمان، حتي قبل از آن، از زمان شهرداري به اين شعار موسوي عمل کرد و بخشي از مديريت تهران را بويژه در حوزههاي فرهنگي به دست مديران جوان سپرد، بي آنکه خود را بي نياز از تجربه ديگران بداند پس فرق است ميان خاتمي که بيانيه هايش را يکي ديگر مي نوشت و کارهايش را آن ديگري انجام مي داد، با احمدي نژاد که نه فقط وعدههاي خود، بلکه شعار رقباي خود را نيز جامه عمل پوشاند و با اين همه کار، چه جاي تعجب اگر اين چهار سال بر احمدي نژاد مثل 40 سال گذشته باشد و او اينقدر زود پير شده و تار مو سپيد کرده باشد.
اين مطلب قبل از آنکه اشارهاي بر دوران بعد از انتخابات باشد، نشانهاي ديگر از صداقت رئيس جمهور ما است.
موسوي گفت: دروغ بد است اما به فاصله چند روز نظرش نسبت به شوراي نگهبان برگشت. آن زمان که شوراي نگهبان را قبول داشت و قدم در راه وزارت کشور براي ثبت نام ميگذاشت، راست مي گفت يا آن هنگام که بيانيه صادر کرد و نوشت، اين شوراي نگهبان را قبول ندارد؟!
موسوي گفت: دروغ بد است اما او کدام راست را دروغ کرده که اين چنين دشمنان نظام، او را در بوق کردهاند؟
موسوي البته يک حديث هم خواند که مؤمن دروغ نمي گويد. احمدينژاد مومن است، چون در زمينه انرژي هستهاي، سفرهاي استاني، مسکن مهر، سهام عدالت، معرفي مفسدان اقتصادي، فرستادن ماهواره اميد به فضا، پرتاب موشک شهاب3، تکثير سلولهاي بنيادي و کوتاه نيامدن در برابر دشمن به ملت راست گفت و اگرچه براي قلقلک احساسات نسل جوان، حرفهايي نزد که ايشان را به وجد آورد، وجود اين نسل را عزيز داشت و به توان آنها اعتماد کرد.
کاري نداشت؛ رئيس جمهور هم مي توانست به جاي اينکه باب دل، عقل و وجدان اين نسل سخن بگويد، حرف هاي صد من يک غاز قشنگ بزند و تازه، در مناظره هم مهارت خود را در حرف زدن نشان داد و نشان داد که از چيزي نمي ترسد و بر آنها که از سالخوردگان خط مي گيرند، حرجي نيست.
وي جرأت واگذاري صندلي هاي خدمت به جوانان ملت را ندارند، محافظه کاري که شاخ و دم ندارد. منزلت دادن به جوان، فقط اين نيست که او را به رقص و آواز واداري؛ همين که شور جاي خود را به شعور بدهد، جوان مي ماند و ازدواج و اشتغال و مسکن و به هياهو انداختن جوان، مسکني است که درد را، نه از بدن او که از ياد او مي برد.
تا وقتي درد هست، کار، تنها از مردي ساخته است که فاصله جواني تا پيري، نه 20 سال که تنها چهار سال باشد.
آنها که در يک فرآيند طبيعي و طبق روال رو به زوال مي روند و 20 ساله پير مي شوند، به اندازه کافي از جواني خود دور شدهاند که درد واقعي اين نسل را نفهمند.
احمدينژاد ولي چهار سال پيش، خود يک جوان بوده که البته از حق نگذريم؛ نسل جوان، شب شعري هم دارد.
ما هر وقت خواستيم شب شعر بگيريم و شعار بدهيم و دست در گردن هم اندازيم و قد و بالاي خود را ورانداز کنيم، مقدم همه نامزدها را گرامي مي داريم و هيچوقت هم احمدي نژاد را دعوت نمي کنيم!
دردهاي ما از آن دکتر، مشکلات ما ارزاني رئيس جمهور، وقتي غم و غصه داريم، زخم از ما، بخيه از دکتر، مرهم آلام ما احمدي نژاد است و صد البته وقت شب شعر، دکتر به درد ما نمي خورد، زمان شوخ و شنگ، نامزدهاي ديگري محرم ما مي شوند. همان کساني که حرفهاي قشنگ مي زنند و عزم بزم که مي کنيم ديگر جاي احمدي نژاد نيست.
اين ولي تقصير خود دکتر است، مي خواست رئيسجمهور نشود! حالا ما هوادارياش را کرديم، آيه فدايت شوم که برايش نفرستاده بوديم! در ثاني همهاش که کار، مصوبه و جلسه نمي شود، بالاخره يکي هم بايد باشد کف پاي احساسات ما را قلقلک بدهد؟! راستش اين چهارتا عصب زپرتي کف پا، انگشتان دست کس ديگري را مي طلبد.
اين همه را گفتم، اين را هم بگويم: اين خط، اين نشان، چهار سال بعد، همين موقع بايد کلي بگردي تا مگر در لابهلاي محاسن دکتر، موي سياهي پيدا کني.
گفت: موي سپيد را فلکم رايگان نداد، اين رشته را به نقد جواني خريدهام. بدا به حال پيرمرداني که موي خود را در آسياب سفيد ميکنند؛ آن هم آسيابي که به جاي آب، سرشار از سراب است. درست حدس زدي؛ آسياب ضد انقلاب!
موضوعات مرتبط: متفرقه ، اخبار ، دل نوشته ها
همه ما شنيدهايم كه نوشابههای گازدار برای سلامتی مضر است،
اما آيا میدانيد:
*در بسياری از ايالتهای آمريكا، مامورين پليس راه دو گالن كوكاكولا در صندوقعقب ماشينشان دارند تا در صورت تصادف رانندگی، خون را با كمك آن از جاده پاك كند.
*اگر تكهای از گوشت گاو را در يك كاسه كوكاكولا قراردهيد، پس از دو روز ناپديد میشود.
*برای تميز كردن توالت: يك قوطی كوكاكولا را داخل كاسه توالت بريزيد و يك ساعت صبر كنيد، سپس با آب پر فشاربشوييد. اسيد سيتريك موجود در كوكاكولا لكهها را از سطوح چينی میزدايد.
*برای برطرفكردن لكههای زنگ از سپر آبكرم كاری شده اتومبيل: سپر را با يك تكه كاغذ (فويل) آلومينيوم مچالهشده آغشته به كوكاكولا بساييد.
*برای تميز كردن فساد قطبهای باتری اتومبيل: يك قوطی كوكاكولا را روی قطبها بريزيد تا با غليان كردن، آن را تميز كند.
*برای شل كردن پيچ و مهرههای زنگ زده: تكهای پارچه را كه در كوكاكولا خيس شده است برای چند دقيقه بر روی پيچ و مهره قرار دهيد.
*برای پختن گوشت ران آبدار: يك قوطی كوكاكولا را داخل ماهیتابه خالی كنيد، گوشت را لای كاغذ آلومينيوم بپيچيد; و داخل ماهیتابه بپزيد. سی دقيقه قبل از اتمام پخت، كاغذ آلومينيوم را باز كنيد، و آب گوشت را با كوكاكولای داخل ماهیتابه مخلوط كنيد تا سس قهوهای رنگ عالیای به دست آيد.
*برای پاك كردن چربی از لباسها: يك قوطی كوكاكولا را داخل ماشينلباسشويی پر از لباسهای چرب خالی كنيد، پودر لباسشويی اضافه كنيد و ماشين را روی دور عادی روشن كنيد. كوكاكولا به تميز شدن لكههای چربی كمك میكند.
*كوكاكولا همچنين بخار آب را از روی شيشه جلوی اتومبيل تميز میكند. (در مناطق سرد و مرطوب، مثل Midwest درشمال ايالات متحده آمريكا، گاهی اوقات شيشه جلوی اتومبيل از بيرون بخار میكند كه با برفپاككن پاك نمیشود.
و جهت اطلاع شما:
*ماده موثر كوكاكولا اسيد فسفريك با PH برابر2.8 است. اسيد فسفريك ناخن را در مدت حدود ۴ روز حل میكند. همچنين كلسيم را از استخوانها میزدايد و عامل اصلی افزايش روزآفزون پوكی استخوان است.
*برای حمل محلول كوكاكولا (محلول غليظ شده)، كاميونهای حامل بايد از علامتهای ويژه "مواد خطرناك" كه برای حمل مواد بهشدت خوردنده در نظر گرفته شده است استفاده كنند. (يكی - دوماه قبل يك كاميون حامل محلول غليظ شده نوشابه در سد قشلاق اطراف سنندج كه آب شرب اين شهر را تامين میكند، سقوط كرد. )
موضوعات مرتبط: متفرقه ، اخبار ، دل نوشته ها
حاج منصور ارضي
سلام من به مدينه، به آستان رفيعش
حدادیان
حضرت زهرا (س)
سربازی
حسن خلج
غریبی
طاهری
خوبا و بدا
علیمی
تو آخرش منو میکشی ...
نبوی
نیمه شعبان سال85 جمکران
نواهای جمکرانی
بی قرارم هر زمان
نوای شهدا
رفیقان
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی ، انتظار
موضوعات مرتبط: انتظار
http://www.mojeghanoon.com/Content/Content.aspx?PageCode=45
حتما به این لینک سری بزنید
موضوعات مرتبط: بدون شرح
درباره علل و عوامل ظاهري و مادي انقلاب اسلامي، تا كنون فراوان سخن گفتهاند؛ اما جا دارد درباره ابعاد ناشناخته و پنهان اين جنبش تاريخساز - كه رهبر فقيد انقلاب، آن را انفجار نور و معجزه الهي ناميد نيز، تحقيقات شايسته انجام گيرد.
انقلاب اسلامي ايران، به رهبري امام خميني رحمه الله عليه، از حوادث كمنظير تاريخ اين مرز و بوم است كه توانست رژيم پهلوي را -كه قدرتهاي بزرگ شرق و غرب، مدافع آن بودند و تا بنِ دندان، مسلح بود- به گورستان تاريخ فرستد و بساط كهنة شاه و شاهبازي را براي ابد از اين كشور بيرون بريزد.
دربارة علل و عوامل ظاهري و مادي انقلاب اسلامي، تا كنون فراوان سخن گفتهاند؛ اما جا دارد دربارة ابعاد ناشناخته و پنهان اين جنبش تاريخساز - كه رهبر فقيد انقلاب، آن را انفجار نور و معجزة الهي ناميد نيز، تحقيقات شايسته انجام گيرد. شواهد و دلايل بسياري وجود دارد كه نشان ميدهد در طول اين انقلاب عظيم، امدادهاي غيبي به گونهاي شفاف و اطمينانبخش، پشتيبان ملت و كشور ايران بوده و آن تحرّك عظيم و بيسابقه را موجي از الطاف بيكران خداوند و اولياي معصوم عليهم السلام - به ويژه حضرت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف -حمايت ميكرده است.
مكاشفات، رؤياها و پيشگوييهاي شگفت، - كه در طول سالهاي سرد و سياه ستمشاهي براي اهل دل، رخ ميداد- به ويژه تحول روحي شگرفي كه در دوران نهايي انقلاب، يعني سال 1356 به بعد، بين اقشار گوناگون ملت ايران پديد آمد، همگي كاشف از آن است كه عوامل غيبي و نهاني، همپاي علل واسباب ظاهري - بلكه مقدم بر آن- نقش مهمي را در پيشبرد جنبش انقلابي، ايفا كرده است.
در برخي نوشتههاي امام راحل رحمه الله عليه در سالهاي خفقانبار شاهنشاهي، آثار اميد به فرج در آيندهاي نزديك را ميتوان ديد. نامههايي كه امام در 19 خرداد 1345 (19صفر 1386 ه. ق) به شهيد آيتالله سعيدي و ديگران، نگاشت، شاهد روشن اين مدعاست.
با همين نگاه و نگرش بود كه رهبر فقيد انقلاب، ماهها پيش از بهمن سال 57، اطميناني عجيب به پيروزي جنبش و سرنگوني رژيم داشت و به اين و آن ميفرمود: «شاه، رفتني است. به فكر روزها و اقتضائات پس از پيروزي باشيد» و اين در حالي است كه هنوز هيبت و هيمنة رژيم، شكسته نشده بود و كساني مانند مهندس بازرگان، به مبارزة گام به گام با حكومت پهلوي و تسخير كرسيهاي مجلسِ شورا ميانديشيدند.
در 14مهر57 كه امام راحل رحمه الله عليه از نجف به پاريس منتقل شد، هنوز نظام جهنمي شاه برپا بود و آثاري از فروپاشي رژيم ديده نميشد. با اين اوصاف، تمام كساني كه امام را در آن روزها ملاقات كردهاند، از اطمينان و اعتماد عجيب امام نسبت به پيروزي قاطع انقلاب سخن گفتهاند. چنانچه مرحوم فلسفي (واعظ شهير) در خاطراتش نقل ميكند:
«در مدت اقامت امام در پاريس، افراد زيادي از ايران به پاريس رفتند. از جملة آنها، مرحوم آقاي مطهري بود. ايشان قبل از رفتن، به منزل ما آمد و گفت: « شما پيامي براي آقا (امام) داريد؟» دو سه موضوع بود كه من به طور خصوصي تذكر دادم. بعد ايشان خداحافظي كرد و رفت. وقتي مرحوم مطهري برگشت، به ديدن ايشان رفتم؛ آن هم در وقتي كه كسي نبود. تقريباً اول شب بود. موضوعاتي را كه گفته بودم، ايشان به امام گفته بودند و جواب هم گرفته بودند.
ديدم آقاي مطهري ميگويد: «آقا! من مبهوت هستم. » گفتم: « چرا؟» گفت: «با [وجود] اين همه نظاميهاي تا ٌبن دندانْ مسلح، با آن همه حمايتهاي آمريكا و انگلستان و فرانسه، نتيجه چه خواهد شد؟ به امام گفتم: « آقا، خطر مهمي است. خودتان چه طور ميبينيد؟» امام در جواب فرمود: «علي التحقيق پيروزيم» يك روحاني، غير از يك كاسب است كه اين حرف را بزند. ديدم از يك طرف، امام خميني است و عظمت دارد و من نميتوانم از ايشان بپرسم چرا پيروزيم؟ ولي پرسيدم كه آيا به محضر امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف شرفياب شديد و ايشان اين خبر را داده است؟ امام نفي و اثبات نكرد و فقط گفت: «قطعاً پيروزيم. » گفتم: «الهامي به شما شده است؟» گفت: «قطعاً پيروزيم». از هر دري كه من وارد شدم، ايشان نگفت كه واقعيت چيست؛ ولي همچنان با قاطعيت ميگفت: «پيروزيم و اعتنا به اين همه تانك و توپ و نظامي و غيره نكنيد. علي التحقيق پيروزي با ما است».
شهيد مطهري با حالت بهت، اين سخنان را به من گفت و خود، متحير بود. ميگفت: «من نفهميدم امام از چه منشأ و منبعي به اين حقيقت رسيده است»[1].
البته مدتها قبل از وقوع انقلاب نيز، اين تأييدات مطرح بوده است. مرحوم حجت الاسلام و المسلمين طيار- از فضلاي برجسته و صاحبدل – به نقل از مرحوم حاج شيخ عباس قوچاني-كه از اصحاب خاص ميرزا علي آقاي قاضي و وصي ايشان بود- ميگويد:
«مرحوم قاضي، عصرها در منزل خويش جلسهاي داشت و براي 10-15 نفر مباحث اخلاقي و توحيدي مطرح ميكرد و من (مرحوم قوچاني) در آن جلسه شركت ميكردم. آشنايي ما با آيتالله خميني نيز در همين حد بود كه شنيده بوديم يك «حاج آقا روح الله» در قم هست كه درس اخلاق ميگويد؛ ولي چهرة وي را نميشناختيم و تطبيق نميكرديم.
يك روز عصر كه ما در خدمت مرحوم قاضي بوديم و آن بزرگوار، طبق معمول افاضه ميفرمود، سيد جواني را ديديم كه وارد شد و سلام كرد و به حالت ادب و سكوت، سر را پايين انداخت و كنار در اتاق نشست. مرحوم قاضي، پس از ورود سيد مزبور، صحبتش را قطع كرد و ساكت شد و سرش را به زير انداخت. يك ربع ساعت، همينگونه ساكت و خاموش، طي شد. سپس مرحوم قاضي سربرداشت و به من گفت: «آقا شيخ عباس، آن كتاب را از فلان قفسه كتابخانه بردار و بياور و بخوان». كتاب را آوردم و پرسيدم: «از كجاي آن بخوانم؟» مرحوم قاضي فرمود: «كتاب را باز كن؛ هر جايش آمد، همانجا را بخوان».
كتاب را گشودم و شروع به خواندن كردم. محتواي مطلب، شرح ماجراي ظلم و جنايت يك سلطان سفاك و ستمگر بود كه در ميان بنياسرائيل ميزيست و مردم از مظالم او به شدت، معذّب و در تنگنا بودند. تا آنكه شخص عالمي پيدا شد و گفت: «من اين سلطان جائر را از كشور بيرون ميكنم و مردم را از دست وي، رهايي ميبخشم». زماني كه داستان مزبور را از روي كتاب ميخواندم، مرحوم قاضي سر به زير انداخته بود و فقط گوش ميداد. هنگامي كه داستان، به جايي رسيد كه عالِم، مردم را بر ضد سلطان سفاك شورانيد و وي را از مملكت بيرون راند، مرحوم قاضي سربرداشت و گفت: «ديگر بس است. كتاب را سرجايش بگذار» و باز سر به زير انداخت. پس از 4- 5 دقيقه، سيد مزبور، آهسته خداحافظي كرد و رفت و ما ديگر او را در درس مرحوم قاضي نديديم. فرمان مرحوم قاضي به آوردن كتاب و گشودن آن و طرح آن داستان شگفت، با مباحث معمول وي و سخنان ابتداي همان مجلس، تناسبي نداشت و كاملاً غير عادي و عجيب مينمود و سرّ آن تا سالها بر من معلوم نبود.
سالها پس از آن تاريخ، نهضت 15 خرداد به رهبري آيتالله خميني رحمه الله عليه آغاز شد و آوازه ي وي، آفاق را در نورديد. اعلاميههاي وي به نجف ميرسيد و ما ميخوانديم. سال بعد، وي به نجف تبعيد شد و ما همراه جمعي از طلاب و فضلا به حضور او رسيديم. آنجا، به طور غيرمنتظره و با كمال تعجب ديديم كه ايشان، همان سيد جواني است كه آن روز به درس مرحوم قاضي آمد... و فهميديم كه اين، كرامتي از مرحوم قاضي بوده و قصة آن عالم بنياسرائيل با سلطان سفاك، قصة آيتالله خميني رحمه الله عليه با شاه ايران بوده است... [2]»
پي نوشت ها:
1. خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفي، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ص، 430.
2. رگ، فصلنامه انتظار شماره 18.
موضوعات مرتبط: مذهبی ، حضرت آیت اله خامنه ای ، انتظار
سیدی تنها به رنگ سبز نیست
هیچ دانی، مادر سادات کیست؟
سبزیعنی عاشق مولا شدن
پشت درب حیدری، زهرا شدن
سبزیعنی عشق تا شور و بلا
با حسین فاطمه در کربلا
طالب سبزم، نه این سبز ریا
سبز هم بازیچه شد، مهدی بیا
موضوعات مرتبط: متفرقه ، دل نوشته ها
حضرت حیدر به اسم فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که شال سبز را نادیده کردی مسخره
گردنت را میشکست اینجا اگر عباس بود...
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها ، فرقه ها
آيتالله خامنهاي در تمام طول زندگي، مشي سادهزيستي و مردمي بودن را حفظ كرده و تمام اطرافيان و مسوولان كشور را نيز به اين امر دعوت ميكنند. رهبر بزرگوار در ضمن بيان نخستين خاطرههاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانوادهشان ميگويند: «پدرم روحانى معروفى بود اما خيلى پارسا و گوشه گير... زندگى ما به سختى مىگذشت. من يادم هست شبهايى اتفاق ميافتاد كه در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهيه ميكرد و... آن شام هم نان و كشمش بود.»
حجتالاسلام سيدعلي اكبري در بيان خاطراتي در وبلاگ شخصي خود ميگويد: «ما زماني خدمت ايشان رفتيم و از آقا درخواست نموديم تا اجازه بفرمايند از داخل منزلشان و وضيعت زندگيشان فيلمبرداري كنيم، تا مردم وضيعت زندگي رهبر خود را ببينند و بفهمند كه ايشان چگونه زندگي ميكنند. آقا فرمودند: «اگر شما بخواهيد زندگي مرا نشان بدهيد ميترسم خيليها باور نكنند.» [نقل از حجت السلام المسلمين سيد علي اكبر حسيني]
از حضرت آيتالله جوادي آملي نيز نقل شده است: «يك روز مهمان مقام معظم رهبري بودم. فرزند ايشان آقا مصطفي نيز نشسته بود كه سفره گسترده شد، آيتالله خامنهاي به وي نگاهي كرد و فرمود: شما به منزل برويد. من خدمت ايشان عرض كردم: اجازه بفرماييد آقازاده هم باشند، من از وي درخواست كردهام كه باهم باشيم. آقا فرمودند: اين غذا از بيتالمال است، شما هم مهمان بيتالمال هستيد. براي بچهها جايز نيست كه بر سر اين سفره بنشينند. ايشان به منزل بروند و از غذاي خانه ميل كنند. من در آن لحظه فهميدم كه خداوند چرا اين همه عزت به حضرت آقا عطا فرموده است.»
زهرا رهنورد نيز تعريف ميكند: در زمان رياست جمهوري آيتالله خامنهاي، روزي همسر ايشان به منزل ما آمدند و به من گفتند: «كوپن قند و شكر ما تمام شده است، اگر شما قند و شكر داريد مقداري به ما قرض بدهيد.»
از مهندس حميد ميرزاده نيز نقل شده است: در زمان رياست جمهوري ، حضرت آيت الله خامنه اي يك چك پنجاه هزار توماني براي نخست وزير وقت - مهندس مير حسين موسوي - ارسال مينمايد و ميفرمايند: اين حداكثر پولي است كه ممكن است از بيتالمال در هزينههاي شخصي بنده جابجا شده باشد ، كمتر از اين است ، ولي شما اين مبلغ را به حساب خزانه دولت واريز كنيد تا من مديون بيت المال نباشم.
سردار سرلشكر سيدرحيم صفوي نيز در بيان خاطرهاي ميگويد: روزي كه در منزل مقام رهبري، در خدمت ايشان بودم، بحث قدري به طول انجاميد و نزديك مغرب شد. پس از نماز، معظمله با مهرباني به من فرمودند: «آقا رحيم! شام را مهمان ما باشيد». بنده در عين حال كه اين را توفيقي ميدانستم، خدمتشان عرض كردم: «اسباب زحمت ميشود.» مقام معظم رهبري فرمودند:«نه، بمانيد؛ هرچه هست با هم ميخوريم.» وقتيكه سفره را گشودند و شام را آوردند، ديدم شام چيزي جز املت ساده نيست.
حجتالاسلام و المسلمين محمدي گلپايگاني نيز ميگويد: با اينكه مقام معظم رهبري ميتوانند از همهي امكانات مادي بهرهمند شوند، سطح زندگي خصوصي ايشان از سطح زندگي يك شهروند معمولي پايينتر است. معظملَه علاوه بر اين كه از يك زندگي معمولي سطح پايين بهره ميبرند، دائماً به مسوولان سفارش ميكنند: «مواظب زندگي خود باشيد. اسراف نكنيد.»
دكتر غلامعلي حداد عادل در خاطراتش ميگويد: در اوايل رياست جمهوري آيتالله خامنهاي، يك شب ديداري با ايشان داشتم. صحبت به درازا كشيد، معظم لَه فرمودند: «شام پيش ما بمان.» من از اين دعوت خوشحال شدم؛ زيرا ميتوانستم مدتي بيشتر در خدمت ايشان باشم. آقا فرمودند: «من نميدانم شام چي داريم يا اصلاً به اندازه ما دونفر شام هست يا نه؟ به هر حال، هرچه باشد با هم ميخوريم.» از همان دفتر كار به منزل تلفن زدند و با خانواده صحبت كردند و گفتند: «خانم، شام چي داريم؟ فلاني پيش ماست و من گفتهام كه هر چه باشد با هم ميخوريم.» از جوابهاي آيتالله خامنهاي، احساس كردم كه در منزل به اندازه يك نفر شام كنار گذاشتهاند. آقا فرمودند: «عيبي نداره! هر چه هست براي ما بفرستيد، قدري هم پنير و ماست همراهش كنيد.» پس از گذشت حدود يك ربع، يك بشقاب برنج ساده با يك كاسه كوچك خورشت معمولي خيلي متوسط و مختصر آوردند .قدري هم شايد نان و پنير و ماست همراه آن بود. آنها را نصف كرديم و با هم خورديم. من در دلم و بعدها به زبانم، هزار مرتبه خداوند را به سبب نعمت انقلاب اسلامي شكر كردم كه چنين تحولي در كشور ايجاد كرد. در دستگاه طاغوت – در قبل از انقلاب – چه جاه و جلال و تجمل و اصراف و تبذيري وجود داشت و امروز رييسجمهور چه ساده زندگي ميكند.
حجت الاسلام و المسلمين مسيح مهاجري نيز ميگويد: «در زمان رياستجمهوري آيتالله خامنهاي، ايشان ماجرايي را براي من تعريف كردند كه بسيار شنيدني و جالب است. معظم لَه فرمودند روزي در دفتر كارم نشسته بودم، تلفن زنگ زد. مادرم پشت خط بود، گوشي را كه برداشتم با صداي خنده ايشان روبه رو شدم. علت را پرسيدم؛ مادرم گفت: «چند روزي است در خانه هيچ نداريم، پدرت هم پولي ندارد». اين داستان براي من بسيار مهم بود. پدر و مادر رييسجمهور كشور، پول و غذا ندارند. ماجراي مذكور نشان از سادهزيستي در خانه مقام ولايت دارد. ايشان در خانه بسيار ساده زندگي ميكنند و هيچ فردي تا به حال نتوانسته از موقعيت معظم لَه سوءاستفاده كند. چه افتخاري براي ملت مهمتر از اين كه چنين شخصيت ارزشمندي رهبري آنان را بر عهده دارد؟!
آيتالله سيدمحمودهاشمي شاهرودي نيز در بيان خاطرهاي ميگويد: زندگي شخصي آقا از سادگي و سلامت خاصي برخوردار است. اين سادگي به زندگي نزديكان ايشان نيز سرايت كرده است. آقا و فرزندانش اهل تجملات نيستند. همين اعتقاد آنان را از سوءاستفاده از مقام و موقعيت بازداشته است. من اين سادگي را در منزل ايشان به تماشا نشستم. روزي معظم لَه مرا به كتابخانه خود دعوت كردند، من در آن جا يك ميز ساده و قديمي ديدم. در كنار ميز نيز يك صندلي كهنه بود. آن ميز و صندلي مربوط به قبل از انقلاب بود. مقام معظم رهبري در كتابخانهي سادهي خود هنوز از همان ميز و صندلي استفاده ميكنند.
حجتالاسلام والمسلمين حاج سيداحمد خميني «ره» نيز ميگويد: بر خود واجب ميدانم كه شهادت دهم زندگي داخلي آيتالله خامنهاي نه از باب اينكه رهبر عزيز انقلاب ما به اين حرفها نياز داشته باشند، بلكه وظيفه خود ميدانم تا اين مهم را به مردم مسلمان وانقلابي ايران بگويم. من از داخل منزل ايشان مطلع هستم. مقام معظم رهبري در خانه، بيش از يك نوع غذا بر سفره ندارند. خانوادهي معظملَه روي موكت زندگي ميكنند. روزي به منزل ايشان رفتم، يك فرش مندرس آن جا بود. من از زبري آن فرش به موكت پناه بردم.
آيتالله مصباح يزدي نيز ميگويد: مصرف گوشت خانهي آيتالله خامنهاي در زمان رياستجمهوري تنها از طريق كوپن بود. ايشان در آن زمان به من فرمودند: «من تاكنون غير از همان گوشت كوپني كه به همه مردم داده ميشود گوشت ديگري از بازار نخريدهام.» امروز هم زندگي ايشان مثل زندگي مردم محروم و مستضعف است.
سيد علي اكبر طاهايي نيز در بيان خاطرهاي ميگويد: «من در آن زمان نمايندهي مجلس شوراي اسلامي بودم. همسرم يكي از بچهها را نزد پزشك برد و در مطب دكتر، همسر مقام معظم رهبري را ملاقات كرد. ايشان نيز يكي از فرزندان خود را براي مداوا به آنجا آورده بودند. كسي نميدانست كه ايشان كيست! چون نوبت به همسر آقا رسيد؛ به اتاق پزشك مراجه كردند. دكتر پس از معالجه فرزند مقام معظم رهبري گفت: براي مداواي فرزندتان روزي يك ليوان لعاب برنج به او بدهيد. همسر مقام معظم رهبري گفت: «ما چنين امكاناتي را نداريم» پزشك كه ايشان را نميشناخت عصباني شد و گفت: «مگر امكان دارد درخانهاي برنج نباشد؟» همسر مقام معظم رهبري فرمود: «آقاي ما اجازه نميدهد كه در خانه، غير از برنج كوپني استفاده كنيم و آن هم كفاف خوراك ما را بيش از يك بار در هفته نميدهد.»
سردار سرتيپ پاسدار شوشتري نيز در با اشاره به توجه رهبري به سادهزيستي و پرهيز از تجملگرايي ميگويد: مقداري زيلو در خانه مقام معظم رهبري بود. آنها را جمع كرديم و فروختيم و يك مقدار هم پول از مال شخصي خودم روي آنها گذاشتم. تا به جاي آن زيلوها، براي منزل آقا فرشي تهيه كنيم. وقتي زيلوها را عوض كرديم و فرشها را پهن نموديم، آقا تشريف آوردند و فرمودند: «اينها ديگر چيست؟» گفتم: «زيلوها را عوض كرديم». فرمودند: «اشتباه كرديد كه عوض نموديد. برويد همان زيلوها را بياوريد». اصرار را بيفايده ديدم و با هزار مكافات رفتم و زيلوها را پيدا كردم و توي خانه انداختم. زيلوهايي كه واقعاً به آنها نگاه ميكردي، ميديدي كه نخشان درآمده و ساييده شدهاند.
حجت الاسلام علي ابوترابي نيز فرمودهاند: مقام معظم رهبري -در زمان رياست جمهوري- سفرهاي خارجي زيادي داشتند و در اين سفرها هداياي زيادي به شخص ايشان ميدادند .حتي در سفري كه به يوگسلاوي داشتند ،كليد طلايي كشور را به آقا دادند ولي مقام معظم رهبري در هيچ يك از اين هدايا تصرف نكردند و بعد از پايان دوره رياست جمهوري ، دستور فرمودند هدايا را در موزه نگهداري كنند و همه آنها را متعلق به كشور بدانند.
آقاي دكتر غلامعلي حدادعادل به نقل خاطرهاي پرداخته است: چند روز پس از خواستگاري خانواده بزرگوار حضرت آيتالله خامنهاي از دختر بنده، خدمت مقام معظم رهبري رسيدم. ايشان فرمودند: «آقاي دكتر! اگر خدا بخواهد با هم خويشاوند ميشويم.» عرض كردم چطور؟ فرمودند: «آقا مجتبي و دختر خانم شما ظاهراً يكديگر را پسنديدهاند و در گفتگو به نتيجه رسيدهاند. حالا نظر شما چيست؟» عرض كردم: آقا اختيار ما هم دست شماست! آقا فرمودند: «شما و همسرتان استاد دانشگاه هستيد و زندگي شما با زندگي ما متفاوت است. تمام زندگي ما غير از كتابهايم، يك وانت لوازم كهنه است. خانه ما هم دو اتاق اندروني دارد و يك اتاق بيروني كه مسئولان ميآيند و با من ديدار ميكنند. من پولي براي خريد خانه ندارم. خانهاي اجاره كردهايم كه قرار است، در يك طبقهي آن آقا مصطفي و در طبقهي ديگر آقا مجتبي زندگي كنند. ما زندگي معمولي داريم و شما زندگي خوبي داريد، مثل ما زندگي نكردهايد. آيا دختر شما حاضر است با اين وجود زندگي كند؟!» زيبايي و دقت سخن رهبر معظم انقلاب براي من بسيار جالب بود. موضوع را به دخترم گفتم و او با روي باز استقبال كرد.
حجت الاسلام و المسلمين نيازي نيز درباره تاكيد رهبري بر عدم تبعيض در برخورد فرمودهاند: يكي از مسئولان نظامي دستور تصرف مكاني را صادر كرده بود. گرچه حق با او بود، اما شيوه اقدام قانوني نبود. سازمان قضايي نيروهاي مسلح گزارش حادثه را تنظيم و خدمت مقام معظم رهبري ارسال كرد. ايشان در زير آن گزارش، مرقوم فرمودند: «با متخلف برخورد كنيد ولو پسر من باشد.»
سخن پاياني
آنچه گفته شد قطرهاي بود از دريايي عظيم كه آب دريا را اگر نتوان كشيد هم بقدر تشنگي بايد چشيد. بيدليل نبود كه امام راحل (ره) در مورد ايشان فرمودند: «در مورد دوستان و متعهدان به اسلام و مباني اسلام از جمله افراد نادري هستيد كه چون خورشيد روشني ميدهيد.» ( صحيفه نور ج
ص455).
واي بر ما اگر دچار غفلت تاريخي شويم. آيا بعضي ميخواهند ماجراي صفين و حكميت را بعد از چهارده قرن دوباره تكرار كنند؟ در صفين علي را به تصميم واداشتند؛ برخلاف نظر او.
امروز اما ما ميگوييم كه سيدنا و مولانا، حاشا و كلاّ كه ما تو را تنها بگذاريم. اگر چه از مظلوميت و غربت شما دلمان خون شده است، لكن بدان كه ما هنوز نمردهايم كه عدهاي بخواهند حريم ولايت را شكسته و شما را آماج حملات ناجوانمردانهي خود قرار دهند و دستان علي را در بند كنند. ما امروز «مقداد وار» چشم به چشمان شما دوخته و منتظر اشارت پلك شما هستيم تا كاري كنيم كه تاريخ همانند آن را سراغ نداشته باشد.
موضوعات مرتبط: حضرت آیت اله خامنه ای




![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 3 | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 3 | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
تأثيرپذيرى يا تأثيرگذارى و حدود و كيفيت آن، بستگى به توانايىها و قابليتهاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهمترين امورى كه در اثرگذارى دخالت دارد، ويژگىهاى معنوى و روحى - از قبيل اراده استوار، اخلاق نيكو، حسن معاشرت - و آگاهىها و توانشهاى علمى بالا است. اثرپذيرى مثبت نيز به ميزان انعطافپذيرى و حقيقتطلبى شخص، ارتباط دارد. تأثيرپذيرىهاى منفى، برخاسته از ضعف آگاهى و اراده است. بنابراين هر اندازه در تقويت اراده خود و گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسنديده و افزونسازى آگاهىها ودانشهاى خويش به ويژه در زمينه مسائل دينى، فرهنگى و اجتماعى - تلاش كنيد، به تدريج توان تاثيرگذارى بيشترى خواهيد داشت.
با رعايت اصول و نكات زير، مىتوانيد ميزان تأثيرگذارى خود را افزايش دهيد:
1. صميميت و ابراز آن؛ صميمانه ديگران را دوست داشته باشيد و محبت قلبى خود را به آنان اظهار داريد. پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم فرموده است: «هرگاه يكى از شما به برادر [دينى] خود علاقهمند شد، محبت خود را به او ابراز كند. اين كار افراد را بيشتر به هم پيوند مىدهد»«اذا احبّ احدكم اخاه فليعلمه فانّه اصلح لذات البين؛...»، (رى شهرى، محمد، دوستى در قرآن و حديث، ترجمه سيد حسن اسلامى، (قم: دارالحديث، چاپ اول، 1379)، ح 507، ص 162.. علاقه قلبى و ابراز آن مهمترين گشاينده راه ارتباط مفيد و مؤثر است.
2. برخورد با نشاط؛ اولين فنّ مؤثر ارتباطى به منظور جلب نظر ديگران و تأثيرگذارى بر آنها، داشتن برخورد شاد و با نشاط است. لحظه اول ملاقات از اهميت زيادى برخوردار است به نحوى كه موفقيت يا شكست در ايجاد ارتباط مؤثر، به آن بستگى دارد. سلام و احوال پرسى كردن، تبسم بر لب داشتن، احترام به طرف مقابل و پذيرش وى راه نفوذ در قلب او است. در فرهنگ اسلامى نيز نسبت به امورى از قبيل سلام كردن، مصافحه، تبسم، احترام، ابراز محبت و علاقه قلبى به ديگران سفارش و اهتمام زيادى وجود دارد.
3. آغاز مثبت؛ يك يا چند نكته مثبت و ارزشمند را در طرف مقابل شناسايى و برجسته سازيد و با تحسين صادقانه به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وى محكم سازيد و هيچگاه رابطه خود را با نكتهاى منفى آغاز نكنيد.
4. عدم سرزنش مستقيم؛ در صورتى كه اشتباه و لغزشى در طرف مقابل مشاهده كرديد، به طور مستقيم از او گلايه نكنيد و وى را مورد انتقاد مستقيم و سرزنش قرار ندهيد. وقتى تذكر اخلاقى با كنايه و اشاره گفته شود، زودتر اثر مىبخشد تا اينكه با صراحت از گناه يا اشتباه نام برده و انتقاد گردد. چه بسا برخورد مستقيم و بىپرده با گناه و لغزش در مراحل اوليه، سبب گستاخى و جرأت بيشتر وى شود و زشتى كار در نظر او رنگ باخته و به توجيه آن بپردازد و يا به شكل ديگرى مقاومت كند. بنابراين بايد مانند يك دوست دلسوز يا مشاورى دانا با او برخورد شود.
اميرمؤمنان علىعليه السلام مىفرمايد: «موقعى كه جوان نورسى را به سبب گناهانش، نكوهش مىكنى، مراقب باش كه قسمتى از لغزشهايش را ناديده انگارى و از تمام جهات مورد اعتراض و توبيخش قرار ندهى، تا جوان به عكس العمل وارد نشود و نخواهد از راه عناد و لجاج، بر شما پيروز گردد»ابن ابى الحديد، عبدالحميد، شرح نهجالبلاغه، تحقيق مجدد ابوالفضل ابراهيم، (داراحياء الكتب العربيه)، ج 20، ص 333..
5. خودگشايى؛ قبل از انتقاد از ديگران، مىتوانيد به برخى از اشتباهات، شكستها و ناكامىهاى خود در زندگى و چگونگى اصلاح و بهبود آن اشاره كنيد.
خودگشايى باعث نزديكى به او شده و فضاى صميميت را مىگشايد. در اينجا اطلاعاتى در زمينههاى مختلف و برخى مشكلات و پيشينه خود ارائه مىدهيد. كه با زمينه مراوده شما با ديگران مرتبط است.
خودگشايى، اضطراب را كاهش مىدهد؛ چون آنان اطمينان مىيابند كه در احساسات يا ترسها، ترديدها، مشكلات، سختىها و ناكامىهاى خود تنها نيستند.
البته در استفاده از اين روش نبايد افراط كرد؛ زيرا موجب مىشود توجه ديگرى بيش از حد به شخص شما معطوف شود. از طرف ديگر اين مسئله نبايد موجب افشاى اسرار و رازهاى پنهان آدمى شود.
6. شنونده خوب بودن؛ بكوشيد شنونده خوبى باشيد و زمينهاى فراهم آوريد كه ديگران درباره خود، براى شما حرف بزنند. اگر كسى احساس كند شنونده خوبى براى سخنان خود يافته است، به راحتى مىتواند افكار و احساسات خود را به او منتقل كند و به ايجاد ارتباط با او اقدام نمايد. در اين مرحله شنونده مىتواند به تأثيرگذار خوبى تبديل شود. پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم شنونده بسيار خوبى بود. همين خلق نيكوى آن حضرت، يكى از مهمترين عوامل مقبوليت و محبوبيت او بين مردم بود و موجب شد كه آن حضرت بتواند تأثيرات عميقى بر مردم به جاى گذارد.
7. ابراز احساسات؛ يكى ديگر از عوامل مؤثر در برقرارى ارتباط مؤثر، تشخيص دقيق احساسات طرف مقابل و برجسته كردن آنها است. با بازگردانى احساسات به گوينده، به او القاء مىكنيم كه سخنانش را فهميده و براى او ارج و احترام قائليم.
شنونده خوب، آن است كه با ابراز احساسات مثبت، به عنوان بازخورد، تأثيرگذارى خود را افزايش دهد. ابراز احساسات، نظير حركت سر به نشانه تأييد گفتار طرف مقابل، باز كردن چشمها و كشيدگى صورت به موقع شگفت زدگى، تحسين زبانى واستفاده از بعضى تكيه كلامها چون آفرين، چه جالب و... است.
به عبارت ديگر به پيامهاى كلامى و غيركلامى مخاطبان، پاسخ و واكنشى صادقانه، عينى، دلسوزانه و همدلانه داشته باشيد تا آنان دريابند شما به آنچه آنها مىگويند، گوش فرا مىدهيد و صحبتهاى آنان را دنبال مىكنيد.
8. ارج گذارى؛ به ديگران اعتبار بدهيد؛ شخصيتشان را ارج بنهيد و كارى كنيد كه احساس اهميت و شخصيت كنند.
9. پذيرش مثبت بدون شرط؛ (Unconditional Positive Regard) كارى كنيد كه طرف مقابل احساس كند او را به دليل ارزش ذاتىاش پذيرفتهايد و به او اهميت مىدهيد و به عنوان يك انسان مورد احترام صادقانه و خالصانه شما قرار گرفته است و بدون توجه به نكات ضعف و عيوبى كه دارد مورد پذيرش شما است. اين توجه و پذيرش مثبت، به طرف مقابل احساس ارزشمندى مىبخشد و تأثير پذيرىاش را نسبت به شما افزايش مىدهد. بنابراين بايد طرف مقابل را بدون قيد و شرط و صرفاً به خاطر ارزش ذاتى و ماهيت انسانىاش، پذيرفت و به او احترام صادقانه گذاشت.
10. انگيزش؛ نسبت به كار مثبتى كه مىخواهيد انجام دهيد، ميل شديدى در طرف مقابل ايجاد كنيد و فضاى روانى لازم براى انجام دادن آن فراهم را سازيد. كوچكترين پيشرفت را در طرف مقابل، تحسين نموده و با تشويق او كارى كنيد كه احساس كند حركت به سمت مطلوب و جبران اشتباهات ساده است و به خوبى مىتواند مشكلات را حل و كاستىها را جبران كند.
11. رفتار مطلوب؛ رفتارهاى خوبى را كه از ديگران نسبت به خود انتظار داريد، با او در پيش گيريد. به عبارت ديگر آنچه را براى خود مىپسنديد، براى وى نيز بپسنديد و او را به سوى آن رهنمون شويد.
12. تحميل گريزى؛ نقطه نظرات و ديدگاههاى خويش را بر ديگران تحميل نكنيد. مردم سخن چنين كسى را نمىپذيرند و با فردى كه همچون يك سرپرست با ايشان رفتار كند، دوستى نمىورزند و به او اعتماد نمىكنند.در اين زمينه براى آگاهى بيشتر ر.ك.
الف. كارنگى، ديل، آئين دوستيابى؛
ب. مدرسى، سيد هادى، دوستى و دوستان؛
پ. رى شهرى، محمد، دوستى در قرآن و حديث، ترجمه سيد حسن اسلامى، (قم: دارالحديث، چاپ اول، 1379). بنابراين به جاى اينكه به ديگران دستور دهيد، خواست خود را به شكل سؤال مطرح كنيد؛ زيرا معمولاً افراد دوست ندارند به آنان دستور داده شود.
13. هديه دادن؛ گاهى لازم است از اهرم «هديه دادن» استفاده شود. گفته شده است: «الانسان عبيد الاحسان». تأثيرپذيرى ديگران در پرتو نيكى و احسان، چندين برابر است. بنابراين ديگران را براى كارى كه مىخواهيد انجام دهند، خشنود كنيد. در روايتى از پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله آمده است: «تهادوا، فانّ الهدية تضعّف الحبّ و تذهب بغوائل الصدر»؛همو، دوستى در قرآن و حديث، ص 98، ح 278.؛ «به يكديگر هديه بدهيد، زيرا هديه دوستى را دو برابر مىكند و كينههاى درون سينهها را مىزدايد».
در پرتو محبت به وجود آمده، مىتوان به جلب اعتماد طرف مقابل پرداخت و تأثيرگذارى خود را افزايش داد.
14. گفتار زيبا؛ سخن نيكو را به نوعى سحر تشبيه كردهاند كه در جان و اعماق وجود افراد تأثيرگذار است. بنابراين در استفاده از كلمات و جملات براى ايجاد ارتباط و تأثيرگذارى، بايد به اندازه كافى دقت و بهترين كلام در كوتاهترين و زيباترين جملات و الفاظ بيان شود.
15. تبليغ عملى؛ آنچه نقش اساسىترى در مسئله تأثيرگذارى دارد، عملكرد و رفتارفرد تأثيرگذار است. امام صادقعليه السلام فرموده است: «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم»؛كافى، باب الصدق و اداء الامانة، (تهران: دارالكتب الاسلامية، 1365)، ج 2، ص 105.؛ يعنى، «به وسيلهاى غير از زبان خود، مردم را به كارهاى خير و صحيح دعوت كنيد». رفتار و منش شخصى و اعمال افراد، بيش از هر چيزى در ذهن ديگرى ماندگار است؛ به طورى كه گفتهاند براى راهنمايى، ارشاد و تأثيرگذارى بر جوانان، كمتر حرف بزنيد و بيشتر عمل كنيد.
16. جوانشناسى؛ از ويژگىهاى دوره جوانى شناخت كافى پيدا كرده و متناسب با روحيات و خصوصيات اين دوره، به ايجاد ارتباط و تأثيرگذارى اقدام كنيد. بنابراين گسترش آگاهى از سير رشد و تحول و ويژگىهاى مختلف زيستى، اجتماعى و روانى و نيز نيازهاى اين دوره، شرط اساسى كسب مهارت براى ايجاد ارتباط مؤثر با جوانان است.
17. توجه به تفاوتها؛ نسبت به تفاوتهاى فردى موجود در بين افراد، هشيار بوده و هيچ گاه دو نفر را با همديگر مقايسه نكنيد. به جهت وجود نقطه مثبتى در ديگرى، فرد مورد نظر خود را به دليل نداشتن آن نقطه قوت و مثبت، مورد سرزنش و توبيخ قرار ندهيد.
18. همگامى؛ استفاده از روش «همگام شدن»، يكى از ديرپاترين شيوههاى ايجاد ارتباط مؤثر است. براى همگام شدن با جوان، بايد خود را در وضع و موقعيت او قرار داد. به عبارت ديگر سعى كنيد دنيا را از منظر او بنگريد. براى مثال يك جوان دوست دارد با روى آوردن به اجتماع، حس استقلالطلبى خود را ارضا نمايد. دنياى ذهنى او آكنده از مضمونهايى است كه ناشى از نيازهايش مىباشد. حال اگر بدون توجه به دنياى جوان و صرفاً با در نظر گرفتن برخى از نيازها و تكاليف، با آنها ارتباط برقرار كنيم، به احتمال قوى نتيجه مناسب و مثبتى نخواهيم گرفت.
19. جلب همكارى؛ از طرف مقابل، به ويژه اگر جوان است، در ارتباط با كارهاى مربوط به خودشان اظهار نظر بخواهيد. به عبارت ديگر بكوشيد ذهن و انديشه مخاطب را در جهت مطلوب، فعال ساخته و كارى كنيد كه خود او با خردورزى كافى راه صحيح را بيابد.
20. همدلى؛ در حالتهاى نگرانى، ناراحتى و اضطراب، همدلى كرده و به تدريج جوياى علت اضطرابشان شويد.
«همدلى»Empathy. عبارت است از توانايى درك تجربههاى درونى ديگران و سهيم شدن در آنها. از اين طريق مىتوان خود را به جاى يك فرد قرار داد و به دنياى درونى و تجربههاى شخصى او راه پيدا كرد. بدين وسيله مىتوان تجربههاى هيجانى مختلف، نگرانىها، اضطرابها، غمها و مشكلات ديگرى را درك كرد. طرف مقابل نيز احساسهاى خود را به طور كلامى بيان خواهد كرد و ارتباط بيشتر و بهتر ايجاد خواهد شد. در چنين وضعيتى است كه فرد مىتواند به بررسى هر چه بيشتر گفتههاى او بپردازد و به تدريج علت تجربههاى تلخ و مشكلاتش را جويا شود و به حل آنها بپردازد. خداوند، پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم را چنين توصيف مىكند: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِمتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ {رَحِيمٌ»A توبه (9)، آيه 159). ؛ «رسولى از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است».
عبارت «من انفسكم» اشاره به شدت ارتباط آن حضرت با مردم است؛ گويى پارهاى از جان مردم و از روح جامعه در شكل پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم ظاهر شده است و هرگونه ناراحتى و زيان و ضررى كه به مردم برسد، براى او سخت ناراحت كننده است. او نسبت به مردم بىتفاوت نيست و از رنجهاى آنان رنج مىبرد. اين صفت باطنى پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم بود كه توانست در دل و قلب مردم جاى گيرد و تأثيرگذارىاش را چندين برابر كند.
21. انعطافپذيرى؛ در عين جدى بودن و جدى رفتار كردن، بايد همواره انعطافپذيرى مناسب را حفظ نمود. نبايد انتظار داشت تغيير و اصلاح در انديشه و رفتار طرف مقابل ناگهانى، بلافاصله و يك مرتبه انجام گيرد؛ زيرا اين مسئله نيازمند زمان و تدريج است. بنابراين بايد به طرف مقابل، زمان و فرصت كافى داد تا به تدريج و تحت تأثير سخن شما تغيير و تحول لازم را در خود ايجاد كند. خداوند متعال نيز پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم را به خاطر داشتن چنين ويژگى مىستايد و آن را يكى از علل موفقيت آن حضرت معرفى مىكند: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛ آل عمران (3)، آيه 159. ؛ «به واسطه رحمت خدا با مردم، خوش خوى و مهربان شدى و اگر تندخوى سخت دل بودى، مردم از گرد تو پراكنده مىشدند...». بنابراين اگر كسى بخواهد پيامبرگونه تأثيرگذارى مثبت داشته باشد، بايد از انعطاف و بردبارى كافى در برابر ناآگاهىها، نقصها و ضعفهاى ديگران برخوردار باشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی
1 - شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عيالتان را دوست داريد ؟!
الف) به اندازه تعداد سکه هاي مهريه اش !
ب) به اندازه تعداد قطعات جهيزيه اش !
ج) به اندازه تعداد صفر هاي جلوي مبلغ موجودي حساب بانکي اش !
د) به اندازه تمام ستاره هاي آسمان در روز !
2 - چه عاملي سبب شد تا شما به خواستگاري عيالتان برويد ؟!
الف) جووني کردم !
ب) سادگي کردم !
ج) گول خوردم !
د) من که نرفتم خواستگاري ، اون اومد !
3 - اگر خدايي ناکرده عيالتان فوت کند شما چه کار مي کنيد ؟!
الف) اول ناراحت و بعد خوشحال مي شويد !
ب) اول خرما و بعد شاباش مي دهيد !
ج) اول قبرستان و بعد محضر مي رويد !
د) انشاا... بقاي عمر ? تاي ديگر باشه !
4 - ملاک شما در انتخاب عيالتان چه بوده است ؟!
الف) املاک پدرش !
ب) دارايي پدرش !
ج) املاک و دارايي پدرش !
د) همه موارد !
5 - اگر عيالتان از شما بخواهد که براي کادوي تولدش يک گردنبد طلا بخريد چکار مي کنيد ؟!
الف) تا بعد از روز تولدش گم و گور مي شويد !
ب) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مريضي مي زنيد !
ج) تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن مي زنيد !
د) آدرس يک بدلي فروشي کار درست را از دوستتان مي گيريد !
6 - محبت آميز ترين جمله ايکه به عيالتان گفته ايد چه بوده است ؟!
الف) عزيزم ، امروز صبحانه چي داريم ؟!
ب) عزيزم ، امروز ناهار چي داريم ؟!
ج) عزيزم ، امشب شام چي داريم ؟!
د) من واقعا ... من واقعا عاشق .... من واقعا عاشق تو .... من واقعا عاشق تو روبچه با پنيرم !
7 - در کارهاي منزل چقدر به عيالتان کمک مي کنيد ؟!
الف) در خوردن غذا با او همکاري مي کنيد !
ب) کانال هاي تلويزيون را شما با کنترل عوض مي کنيد !
ج) موقعي که عيالتان مشغول تميز کردن منزل يا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشويق مي کنيد !
د) گاهي اوقات کارهاي شخصي تان را خودتان انجام مي دهيد !
8- اگر عيالتان با شما قهر کند براي آشتي کردنش چه کار خواهيد کرد ؟!
الف) شما هم با او قهر مي کنيد تا زمانيکه خودش بيايد منت کشي !
ب) از طريق بکارگيري سيستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتي خواهيد داد !
ج) او را تهديد مي کنيد که اگر تا ?? بشماريد و آشتي نکند سريعا اقدام به اختيار نمودن همسر جديد مي نماييد !
د) حاضريد يک چيزي هم بدهيد اگر هميشه قهر باشد !
9 - نظرتان در مورد اين جمله چيست ؟ ( مهرم حلال ، جونم آزاد ! )
الف) زيبا ترين جمله دنياست !
ب) با معنا ترين جمله دنياست !
ج) خوشحال کننده ترين جمله دنياست !
د) تخيلي ترين جمله عصر کنوني است !
10 - در کل ، از زندگي با عيالتان راضي هستيد ؟!
الف) اگر نباشم چيکار کنم ؟!
ب) چاره اي جز اين ندارم !
ج) يک جوري داريم مي سازيم ديگه !
د) بله که راضي هستم البته تا زمانيکه بتوانم پول مهريه اش را جور کنم !
موضوعات مرتبط: متفرقه
براي شيطان اسامي و صفات متعددي ذكر شده و آن ها از اين قرارند:
1.ابليس: اين كلمه اي ست مفرد و داراي دو جمع (اباليس و ابالسه) از ماده ي بلس و ابلاس گرفته شده. معناي آن نا اميدي، مأيوس شدن از رحمت خدا، تحيُّر و سرگرداني، حزني كه از شدت ياس پيدا مي شود، اندوهگين و سر گريبان كردن، آمده ابليس، كلمه عربي و اسم خاص است و معروف شده براي همان كسي كه آدم را فريب داد و باعث بيرون شدن او و همسرش از بهشت گرديد. و الان با تمام قدرت، خود و لشگريانش در كمين انسان هاي بي ايمان و سست عنصر، بلكه در كمين همه ي انسان ها بوده مگر بندگان مخلص، كه از آنان مأيوس است.
ابليس، موجودي است حقيقي و زنده، با شعور، مكلف، نامرئي و فريب كار، همان كه از امر خدا سرپيچي نمود و هم اكنون هم مردم را اغوا مي كند و بر انجام گناه و خلاف تشويق مي نمايد.
چهره ي ابليس،چهره ي تكبير و عصيان، نخوت و تمرد، خود خواهي و خودمحوري و مظهر غرور و خود برتربيني است.
لفظ ابليس، به صورت مفرد، يازده بار در قرآن آمده كه جز دو مورد بقيه مربوط به خلقت آدم (ع) است. از جمله:« همانا شما آدميان را بيافريديم و سپس شكل داديم س از آن به فرشتگان امر كرديم تا بر آدم سجده كنند؛ همه سجده كردند، جز ابليس، كه از سجده كنندگان نبود.»
«فرشتگان را فرمان داديم كه ار آدم سجده كنند؛ همه سجدخ كردند، جز ابليس، كه سرپيچي و تكبر نمود و از كافران گرديد.»
«چون فرمان سجده بر آدم رسيد، همگي اطاعت كردند جز ابليس، كه از سجده بر آدم امتناع ورزيد. خداوند فرمود: اي ابليس! چه شد تو را كه با ديگران بر آدم سجده نكردي؟»
«ابليس گمان باطل خود را به صورت صدق و حقيقت ، در نظر مردم جلوه داد تا جز گروه اندكي از اهل ايمان، همه او را تصديق كردند و پيرو او شدند.»
«كافران و معبودان آن ها (همگي) به رو، در آتش جنم در آيند و با تمام سپاه و لشگريان ابليس به دوزخ وارد گردند»؛ زيرا آنان پيروان او هستند.
ونيز در نهج البلاغه يازده مرتبه كلمه ابليس آمده است:
چه تلبيس بليس منظور شد ملائك پي سجده مأمور شد
يكايك بدين سجده اقرار كرد جز ابليس كز سجده انكار كرد
به خود گفت من ز آتش او ز خاك گر از سجده روي از تو تابم چه باك
تكبر به سويش چه آورد روي بشد طوقي از لعنتش در گلوي
2. وسواس: به معناي چيز وسوسه گر، وسوسه كننده؛ كلامي كه در باطن انسان مي گذرد از درون خود انسان بجوشد يا شيطان و يا از كس ديگري- كه از بيرون عامل آن شود وسواس گويند. وسواس در اصل صداي آهسته است كه از به هم خوردن زينت آلاتبر مي خيزد و به هر صداي آهسته اي هم گفته مي شود. معناي ديگر آن افكار بد نامطلوب و مضري است كه به ذهن انسان خطور مي كند. يا با صداي آهسته به سوي چيزي دعوت كردن و مخفيانه در قلب كسي نفوذ نمودن هم وسوسه نام دارد. كلمه و ماده ي وسواس در قرآن 4 بار استعمال شده:
1. مِن شَرِ الوَسوَاسِ الخَناس. اَلَّذي يُوَسوِسُ في صُدورِ النّاسِ. الناس. آيات 4 و 5
2. فَوَسوَسَ اِليهِ. اعراف. آيه 19
3. فَوَسوَسَ اِليهِ الشَيطانُ. طه. آيه 119
4. وَ لَقَد خَلَقنَا الإنسانَ وَ نَعلَمُ مَا تُوَسوِسُ بِه نَفسُهُ.َ ق. آيه 16
3. الخناس: به معناي كنار رفتن، عقب گرد كردن و پنهان شدن است، چون هنگامي كه انسان به ياد خدا بيفتد و نام او را ببرد، شيطان عقب گرد مي كند، پنهان و مخفي مي شود. ين واژه نيز به چند چيز اعتبار معناي خاصي پيدا مي كند؛ مثلا" رجوع كردن و برگشتن به اين اعتبار كه انسان وقتي از خدا غافل شد و او را فراموش كرد، شيطان براي وسوسه و اغوا نمودن بر مي گردد. پنهان كاري، از اين رو كه انسان وجود وسوسه را كمتر حس مي كند، و همه جا هست، با ظاهري آراسته مي آيد و خود را در لعابي از حق، در پوسته اي از راست در لباس عبادت و گمراهي در پوشش هدايت، جلوه گر مي شود.
4.رجيم: به معناي سنگسار كردن؛ سنگ زدن؛ سنگ زده شده؛ از روي گمان سخن گفتن؛ رانده شده از خيرات و رحمت خدا و جمع فرشتگان آسمان؛ زده شده با سنگ هاي شهابي است و وقتي مي خواهد به آسمان عروج كند ملائكه او را سنگسار ميكنند يه وسيله ي سنگ هاي شهابي.
حضرت عبدالعظيم مي فرمايد: از امام هادي (ع) شنيدم كه مي فرمود: «رجيم» يعني رانده شده از مواضع خير، هيچ مؤمني آن ملعون را به ياد نمي آورد مگر آن كه بر او اعن نمايد. در علم خدا گشته است: هنگامي كه حضرت مهدي (عج) قيام كند مؤمني نيست مگر آن كه شيطان را سنگ مي زند.
5. عزازيل: اين كلمه لغت «عبري» است و به معني عزيز شده؛ كسي كه در ميان ملائكه عزيز و با احترام بوده، كسي كه عزت و توانايي ظاهري داشته باشد. شيطان را از اين رو عزازيل گفته اند كه در ميان ملائكه عزيز و با احترام و در عبارت خدا كوشا و سخت مقام بوده است.
و نيز عزازيل، نام بزي است كه كفاره ي گناهان را بر او مي گذارند و در وادي باير و بي آب و علف راش ميكنند تا كفاره ي كگناهان قوم را به جايي نامعلوم ببرد.
6. حارث: در حديث طولاني امير المؤمنين نقل شده كه: از آن حضرت سؤالشد: ابليس در ميان ملائكه ي آسمان چه بوده؟ آن حضرت فرمود: حارث. و نيز در حديث صافي از امام رضا(ع) نقل شده: نام او حارث بوده ولي ابليس ناميده شد، زيرا از رحمت خدا مأيوس گرديد.
7.صاغر: يكي از صفات شيطان است. به معناي پست و ذليل، ذليل بودن به واسطه رفتن عزت و حكومت و استقلال؛ از بين رفتن حيثيت و مقام و حقير و زبدن بودن و...
بعد از آن كه شيطان انسان را سجده نكرد و در مقابل خدا تكبر نمود، خداوند خطاب به او كرد و فرمود:
فَاخرُج اِنَّكَ مِنَ الصّاغِرينَ
«از بهشت خارج شو، زيرا تو از افراد ذليل و زبون و درمانده و پستي.»
به خاطر سجده نكردن از مقام عزت و بلندي به زير افتادي و سرنگون شدي. نه اين كه سود نبري بلكه ضرر و زيان هم كردي.
8 و 9. مذئوم مدموره: يعني ذليلا" نه و باخواري رانده شده، راندن به قهر و غلبه؛ طرد كردن از رحمت؛ معيوب شده؛ ننگ و عار و تمام اين ها درباره شيطان صادق ست؛ جون او را با خفت و خواري و با قهر و غلبه از بهشت بيرون كردند.
10. مذموم: سرزنش شده؛ زيرا خداوند بعد از آن كه شيطان سجده نكرد او را سرزنش كرده و خطاب نمود: چرا سجده نكردي؟ آيا كافر شدي يا از بلند مرتبه گان بودي؟
11.غوي: يعني اه هلاكت را در پيش گرفتن نوميدي از رحمت خدا؛ گمراه شدن و گمراه كردن؛ كاري جاهلانه كه از اعتقاد نادرست و فاسد سرچشمه گرفته و جهل و ناداني كه ناشي از غفلت باشد؛ از مقصد بازماندن و به مقصد نرسيدن.
چون شيطان در آغاز خودش گمراه شد و بعدا"حضرت آدم و اولاد او را گمراه نمود، و آن اعتقاد فاسد و نادرست خود را ظاهر كرد، از مقصد خودش بازماند و از رحمت خدا نا اميد شد.
12. عفريت: يعني قوي، پرزور، زيرك، گردن كش و خبيث؛ اگر جن خبيث باشد همان را شيطان مي گويند و يا اگر با داشتن خباثت و شرارت نيروي زيادي هم داشته باشد عفريت ناميده مي شود. همان طور كه در داستان حضرت سليمان آمده، وقتي كه حضرت فرمود: چه كسي تخت بلقيس را براي من مي آورد؟ عفريتي از جن گفت: من آورم، معلوم مي شود كه به اسم اعظم واقف بوده است؛ زيرا مي خواست در يك مدت كمي تخت را كه صدها كيلو متر از آن جا دور بود بياورد.
13 و 14. ماريد و مريد: كه معني هر دو تقريبا" يكي است و به معني شيطان سركش و متمرد، ظلم و عصيان گر؛ بي شخصيت اعم از انسان و جن و شيطان، عاري از خير و نيكي و بركت و فايده و (شَيطانٌ مارِد وَ شَيطانا" مَريدا".) در قرآن به همين معني آمده است.
15. شيصبان: مرحوم علامه ي مجلسي مي گويد: يكي از نام هاي شيطان شيصبان است. و به بني عباس هم بنو شيصبان مي گويند؛ زيرا شيطان در نطفه ي بعضي از آن ها رسوخ كرده بود.
16. ابو مره.17 ابو خلاف.18 ابو لبين.19 ابيض: كه او مردم را به خشم مي آورد.
20. وهار: به خواب مؤمنان مي آيد و آنان را اذيت مي كند.
21. ابو لبيني: يكي از دختران ابليس «لبيني» است و لقبي براي ابليس است.
22 و 23. نائل و ابوالجان است.
برگرفته از: كتاب شيطان در كمين گاه. نعمت ا... صالحي حاجي آبادي. انتشارات: علامه.
موضوعات مرتبط: مذهبی ، دین ، فرقه ها
آیا تا به حال به طریقی که کفش هایتان را در می آورید فکر کرده اید؟ آیا آنها را از پا در آورده و به گوشه ای پرت می کنید؟ آیا به طریقه در آوردن آنها در هر روز توجه می کنید؟ تنها با توجه اندکی به کارهای متفاوتی که انجام می دهید (مثل در آوردن کفش ها) می توانید چیزهای بسیار مهمی را در مورد خودتان یاد بگیرید. و در عوض این کار یک زندگی با شکوه تر و کامل تری را به شما ارزانی می دارد. تمام این موارد به این دلیل است که قلب شما گشوده ميگردد، ذهن شما پالايش ميشود، روح شما حاضر ميگردد و به شما می گوید که به راستی چه کسی هستید. تمام این موارد جزء رازهایی هستند که شما می توانید راه عاشق شدن را از طریق آن بیاموزید.
اگر از تنهایی و یا سر و کله زدن در رابطه های فعلی خود خسته شده اید وقت آن رسیده است که خود حقیقی تان را بهتر بشناسید. باید بدانید که انتظارات شما در یک رابطه چیست و چگونه می توانید با آزاد کردن ذهن خود عشق حقیقیتان را پیدا کنید. می توانید از همین جا شروع کنید. یکی از 6 حرکت زیر را از ''''هنر عاشق شدن'''' انتخاب کنيد.
به کسی که در نزدیکیتان است توجه بیشتری کنید
عشق را بازیچه دست خود قرار ندهید
به پدر و مادر اجازه اظهار نظر دهید
چمدان های خود را بر روی زمین بگذارید
هدیه دهید
با خودتان آشتی کنید
به کسی که در نزدیکیتان است توجه بيشتري کنید
خیلی رایج است که بیشتر افراد وقت زیادی را صرف می کنند تا بتوانند ''''فرد ایده آل'''' خود را پیدا کنند. از این ور و آن ور چرخیدن باز ایستید و درست با چشمانی باز پیش رویتان را بنگرید.
به شخصی که همین حالا ارتباط نزدیکی با شما در زندگی دارد نگاه کنید. حال این فرد چه یک دوست باشد چه یک همکار یا هر کس دیگر، به کارهایی که برای دور کردن او از خودتان انجام می دهید دقیق تر شوید. انجام چنین کارهایی را متوقف کنید. اجازه دهید که در مسیری که هر دو دوست دارید بیفتید. همه چیز را در رابطه همانطور که هست قبول کنید.
کارهایی را که گفتیم فردا با فرد مورد نظر خود انجام دهید. البته منظور ما این نیست که با هر شخصی که در حال رد شدن از مقابل تان است، طرح ازدواج بریزید. کاری که به شما پیشنهاد کردیم تنها تمرینی است که به خودتان ثابت شود چقدر ساده از بسیاری از افراد تنها با این امید که به فکر پیدا کردن ''''مرد ایده آل'''' هستید می گذرید. اما هر چقدر که شما با دیگران درست برخورد کنید به همان اندازه نیز می توانید به شانس خود برای پیدا کردن فرد مورد علاقه تان نزدیک شوید.
عشق را بازیچه خود قرار ندهید
بسیاری از افراد مجرد گله می کنند که هیچ گاه مورد محبت دیگران قرار نمی گیرند. دلیل این امر بسیار ساده است. آنها آنقدر درگیر زندگی روزمره هستند که حتی علاقمندان بالقوه آنها حتی فرصت پیدا نمی کنند که آنها را به درستی بشناسند.
شما در رابطه خود چه مقدار نقش بازی می کنید؟ انتظار دارید تا دیگران در مقابل شما چه کارهایی انچام دهند و چه نقشی بازی کنند؟ شاید به نظرتان شانس با شماست که می توانید طرح خودتان را همانطور که می خواهید دنبال کنید؛ اما سوال اینجاست که: آیا شما عاشق فردی که نقش بازی می کند و یا نقشی که بازی می کند، می شوید؟ اگر به نقش هایی که بازی می کنید اعتباری نیست پس برای مدتی نقش بازی کردن را کنار بگذارید. سعی کنید نقش های دیگری را بازی کنید نقش هایی که تا به حال به غالب آنها فرو نرفته اید. می توانید با فردی ارتباط برقرارا کنید که نقش هایی بازی می کند که شما به آنها علاقه ای ندارید آنگاه متوجه خواهید شد که چه حالی به شما و سایرین دست می دهد.
هدف ما این است که بین شما و نقش هایی که بازی می کنید تمایز قائل شویم. و در نتیجه می توانید به راحتی نقش های ساختگی را به دور بریزید و خیلی راحت خود واقعی تان را آشکار سازید. که این قسمت خود بخشی از موفقيت است. شما همیشه دوست داشتنی و زیبا هستید. و این دو نقش هایی هستند که باید در زندگی خود همیشه به غالب آنها فرو روید.
به والدین خود اجازه اظهار نظر دهید
یکی از بزرگترین مشکلاتی که در زندگی عاطفی وجود دارد این است که هر کس میخواهد به تنهایی روی پای خودش بایستد و حضور دیگران را نادیده می گیرد. ما آنچنان سخت به یکدیگر می چسبیم و به دیگری اجازه انجام امور دلخواهش را نمیدهیم که جایی برای رشد عشق و علاقه باقی نمی ماند. ما نبايد این کار را انجام دهیم.
اگر کسی می خواهد به زندگی شما وارد شود به او اجازه انجام این کار را بدهید. حتی می توانید به او خوش آمد هم بگویید. اصلا مهم نیست که او چه تیپ آدمی است. از چیزهایی که با خود به همراه دارد نهایت استفاده را ببرید، حتی اگر این رابطه برای مدت زمان کوتاهی ادامه داشته باشد.
زمانی که نوبت به آن رسید که فردی پایش را از زندگی شما بیرون کشد به او اجازه انجام این کار را بدهید. طوری او را رها نکنید که همیشه یک تجربه تلخ عدم پذیرش، یا از دست دادن در زندگی اش باقی بماند. به خاطر داشته باشید که زندگی شخصی او به شما هیچ ارتباطی ندارد. فقط قبول کنید که وقت آن رسیده که پایش را از زندگی شما بیرون کشد.
با خودتان نیز یک چنین کاری را انجام دهید. اجازه دهید که آزادانه در عرصه زندگی گام بردارید. و بی جهت خود را در دام زنجیر های بی پایه و اساس گرفتار نکنید. هر چقدر که خود و سایرین را آزادتر بگذارید خیلی راحت تر می توانید عاشق شوید.
چمدان هایتان را روی زمین بگذارید
برخی از افراد تصور می کنند که تا زمانیکه تمام نیازهایشان بر آورده نشده باشد نمیتوانند عاشق شوند. و جالب تر این است که همین افراد زمانی که به تمام نیازها و خواست هایشان می رسند متوجه می شوند که آنقدر ها هم که فکر می کردند نتوانستند به خوشبختی و سعادت دست پیدا کرده و خوشحال باشند. به همین دلیل درخواستهای مکرر تنها به عنوان مانعی بر سر راه عاشقی هستند.
''''باید'''' های شما در یک رابطه به چه چیزهایی ختم می شود؟ اگر نمی دانید بهتر است یک تکه کاغذ بردارید و لیستی از آنها تهیه کنید و نگاه دقیقی به تک تک آنها بیندازید. می توانید آنها را به چمدانی تشبیه کنید که باعث می شود تمام فرصت ها و انسان های خوبی را که در پیش روی شما قرار می گیرند تنها به دلیل بار اضافی که بر دوش می کشید نبینید. این چمدان همچنین باعث می شود که شما احساس ترس و انعطاف ناپذیری هم بکنید. شما بايد تمام خواست ها و نیازهای کهنه خود را به دور اندازید تا بتوانید آزادانه زندگی کنید.
اجازه دهید که تنها یکی از توقعات شما برای چند روز هم که شده از ذهنتان بیرون رود. ببینید که بدون وجود آنها چه احساسی به شما دست می دهد. (البته به خاطر داشته باشید که هر زمان که اراده کنید می توانید مجددا'''' آنها را به ذهن خود راه دهید) بعد یکروز دیگر هم این کار را انجام دهید. زمانیکه این کار را چندین بار انجام دادید، به این نتیجه می رسید که چیزهایی را که تصور می کردید واقعا برای زندگی شما حیاتی هستند در حال فراموش شدن می باشند. هر چه بیشتر این کار را انجام دهید خیلی خوشحال تر و سبک تر زندگی خواهید کرد. همچنین چنین طرز فکری، اجازه می دهد تا بسیاری افراد جدید، فرصت های و امکانات نوین پا به عرصه زندگی شما بگذارند. شما تنها با گذاشتن چمدان های خود بر روی زمین به آنها اجازه می دهید تا به زندگیتان قدم بگذارند.
هدیه دهید
بخشیدن و دریافت کردن یکی از موارد ضروری در هر رابطه می باشند. زمانی که ما عاشق می شویم هیچ مشکلی نباید بر سر راه ما پیدا شود. خیلی راحت بخشش می کنیم و هر چه که در مقابل به ما برسد ما را بسیار خوشحال می کند. اگر می خواهید عاشق شوید این موارد را باید با جان و دل بپذیرید و داد و دهش را تمرین کنید.
شما در یک رابطه به طرف مقابل خود چه هدایایی می دهید؟ انتظار دارید در مقابل آنها چه چیزهایی دریافت کنید؟ حالا چند دقیقه بر روی چیزهای دیگری که می توانید به دیگران بدهید فکر کنید. سپس دست به کار شوید و آنها را در اختیار دیگران قرار دهید. این کار را هر روز انجام دهید. هر روز چیز تازه ای به آنها دهید. هدایای شما حتما لازم نیست که یک کادوی رویایی یا گران قیمت و حتی از انواع اجناس مادی باشد فقط کافی است چیزی باشد که از جانب شما دریافت کنند. سپس این کار را برای افراد مختلف انجام دهید. ذن معتقد است که شما باید این کار را به دور از هر گونه سر و صدا و انتظار برای دریافت چیزی در ازای آن انجام دهید.
این کار را در مورد خودتان نیز انجام دهید. چند دقیقه بر روی این موضوع فکر کنید که دوست دارید چه هدایایی به خودتان دهید. هدیه شما می تواند قدم زدن در پارک، خرید یک رژ لب و یا گذراندن وقت با کسی که دوستش می دارید باشد. بهتر است که هر روز به خودتان یک هدیه بدهید.
هرچند این تمرین بسیار ساده می باشد، اما از قدرت خارق العاده ای برخوردار است. انجام این کار به طور روزانه می تواند هر رابطه ای را از این رو به آن رو کند. زمانی که چیزی می بخشید نباید هیچ گونه چشم داشتی به جبران آن از طرف مقابل داشته باشید.( حتی نه یک تشکر خشک و خالی و نه یک لبخند) فقط برای بخشندگی ببخشید بدون داشتن هیچ گونه انتظار و خواهشی. اگر با یک چنین ذهن باز و سخاوتمندی زندگی کنید به طور طبیعی تمام هدایای مورد نظرتان به سمت شما سرازیر می شوند.
با خودتان آشتی کنید
بسیاری از افراد حتی اگر با یکی از دوستانشان هم زندگی کنند باز هم اظهار میدارند که فرد تنهایی هستند. تنها مشکل این افراد این است که با خودشان قهر هستند. زمانی که به شناخت خود دست پیدا کردید و متوجه شدید که چه کسی هستید، غیر ممکن است که از آن به بعد تنها بمانید.
با خودتان آشتی کنید. وقت بگذارید تا خودتان را بهتر بشناسد. تمام اندام ها و اعضای بدنتان را همانطور که هستند بپذیرید. از سرزنش و قضاوت جریاناتی که اتفاق می افتد دست بردارید. آرام باشید و نگاهی به درون خود بیندازید.
با همین تمرین آخر کار خود را شروع کنید. به تنفس خود دقت کنید و ببنید که در داخل بدن شما چه تحولاتی در حال روی دادن است. آنها را با کمال میل بپذیرید و دوباره به تنفس کردن باز گردید. نفس به نفس خود را درک کنید و ببینید که به دور از تمام این هیاهو ها و غوغا ها شما چه فرد کامل و بی عیبی هستید. آیا می توانید این شخصیت را در روابط خود نیز نگه دارید؟ ایا با کسانی ارتباط برقرار می کنید که خود واقعی شما را می شناسند و برایشان قابل تحسین هستید. در زندگی و همچنین در روابط خود تغییرات مثبتی ایجاد کنید. این کار می تواند به سادگی دقت کردن به طرز در آوردن کفش ها از پا باشد.
''''زمانی که شما به خود واقعی تان اجحاف پیدا کنید موفقيت برای شما معنا پیدا خواهد کرد. زمانی که خود واقعی تان باشید تمام دنیا عاشق شما می شود.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم ، روان شناسی
از اونجایی که خانومها به سالروز تولد حساس هستند در روز تولد همسرتان سعی کنید برخلاف میل او شمع به تعداد سالهای تولدش یا حتی چندتا بیشتر تهیه کنید
قبل از رفتن به ماموریت سیمهای تلفن را دستکاری کنید تا ارتباط تلفن قطع شود تا علاوه بر آزار، چند صد هزار تومونی صرفه جويي اقتصادی به دنبال داشته باشد
عکسهای قبل از ازدواج خودتان را با حسرت نگاه کرده و با صدای بلند بگویید چه اشتباهی کردم ، چی بودم و چی شدم
در هنگام سرو شام در حالی که زیر لب با خود زمزمه میکنید، گاهی هم از رستوران نزدیک منزل تعریف و تمجید کرده و با حسرت به غذای همسرتان خیره شوید
در مناسبتهای مختلف که لباس هدیه میدهید سعی کنید رنگی را انتخاب کنید که همسرتان از آن رنگ متنفر است و در زمان اهدا بگویید دیوانه هم این رنگ را میپسندد
هشدار: تمام توصیه های بالا خطرناک است حتما'' قبل از انجام از میزان ظرفیت همسرتان مطلع شوید در غیر اینصورت امکان شکستگی سر و دست یا محرومیت از امکانات رفاهی وجود دارد
موضوعات مرتبط: متفرقه ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
جناب شیخ کامل مکمّل، کمیلبن زیاد نَخَعی از موحدان و دارای سرّ حضرت امیرالمؤمنین علیبن ابی طالب
کمیل میگوید: روزی امیرالمؤمنین علیهالسلام دست مرا بگرفت و به راه اندر شد، چون به صحرا درآمدیم
موضوعات مرتبط: درباره کمیل
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
حضرت على (عليه السلام ) به كميل بن زياد نخعى درباره خصوصيات و كيفيت اقامه نماز مى فرمايد:
يا كميل ! ليس الشان ان تصلى و تصوم و تتصدق ،...
اى كميل ! شان و قدر و منزلت در عبادت و اطاعت خدا به اين نيست كه نماز بگزارى و روزه بدرى و صدقه
بدهى بلكه شان و منزلت اين است كه نماز را با قلب پاك بگزارى و سليم النفس باشى و عملى خدا
پسندانه و با خشوع كه سراپاى وجودت را فراگيرد، انجام دهى . (يعنى صرف نماز و روزه و تصدق اموال
كافى نيست ، بلكه عمل ، نيت پاك مى خواهد) بنگر در آن چيزى كه در آن و بر آن به نماز ايستاده اى كه
اگر غصبى و حرام باشد نماز او قبول نيست و فايده اى ندارد
موضوعات مرتبط: درباره کمیل
گرچه ممكن است آفتاب تابستانی برای برخی لذتبخش باشد اما درجه حرارت بالا میتواند خطری عمده برای سلامتی باشد.
تاثیر طیف درجه حرارت محیط بر بدن
20 درجه سانتیگراد:
محیط راحت. سرعت طبیعی ضربان قلب
25 درجه سانتیگراد:
تعریق ملایم
30 درجه سانتیگراد:
ناراحتی،خون سطح پوست را سرد میكند. تمركز تحت تاثیر قرار میگیرد. تعریق متوسط
40درجه سانتیگراد:
فرسودگی ناشی از گرما رخ میدهد: تعریق شدید. تندشدن ضربان قلب، خستگی، تهوع
45 درجه سانتیگراد:
گرمازدگی رخ میدهد: توقف تعریق، پوست داغ و خشك. افزایش درجه حرارت مركزی بدن. خطر آسیب اندامها و مرگ.
خطرات گرمای شدید
كمآبی بدن
یكی از بزرگترین خطرات موج گرما افزایش خطر بروز كمآبی در بدن است. خروج آب از بدن به همراه املاح مهم موجود در خون مانند پتاسیم و سدیم كه نقش مهمی در كاركرد اعضایی مانند كلیه، مغز و قلب دارند صورت میگیرد.این وضع میتواند به اغتشاش شعور ،خوابآلودگی و مشكلاتی در تنفس و ضربان قلب بینجامد.
گرمازدگی
در شرایط طبیعی عرقی كه از بدن ترشح میشود با تبخیرشدن از سطح بدن آن را سرد نگه میدارد.اما در روزهای بسیار گرم یا هنگامی كه فعالیت جسمی شدیدی انجام میدهیم این سیستم كاراییش را از دست میدهد و درجه حرارت بدن تا حد خطرناكی شروع به بالارفتن می كند. این وضع به فرسودگی ناشی از گرما و یا گرمازدگی منجر خواهد شد. فرد دچار سردرد، سرگیجه و گرفتگی عضلانی میشود كه می تواند حیات فرد را به خطر اندازد.گرمازدگی به خصوص از این لحاظ خطرناك است كه بدون وجود علائم هشداردهنده بسیار سریع رخ دهد.
آفتابسوختگی
برنزهشدن ممكن است ظاهر خوبی به شما بدهد، اما در واقع نشانه آسیب به پوست است. آفتابسوختگی نه تنها دردناك است بلكه روند پیری پوست را تشدید میكند، خطر سرطان پوست از جمله نوع خطرناك آن، ملانوم، را افزایش دهد
موضوعات مرتبط: پزشکی
پژوهشگران انگلیسی در مطالعاتشان به این نتیجه رسیدند كه اگر مقدار نمكی كه همراه با غذا مصرف میشود، از روزی 12 گرم به 2 گرم كاهش یابد، تعداد مرگ و میرهای سالیانه در اثر سكتههای مغزی و ناراحتیهای قلبی در انگلستان تا 52 هزار نفر كمتر خواهد شد.
در حالیكه حدود 80 درصد نمك مصرفی مردم در طول روز همراه با غذاهای كنسرو شده مصرف میشود، صنایع غذایی در این مورد نقش مهمی دارند. پژوهشگران دانشكده پزشكی بیمارستان سن جورج اظهار كردند ...
كه حتی كاهش به مقدار ناچیز در میزان نمك مصرفی، مثلا یك گرم در روز، میتواند سالانه از سكته مغزی و حمله قلبی شش هزار نفر جلوگیری كند.
مصرف بیش از حد نمك میتواند منجر به بالا رفتن فشار خون شود كه خود یكی از عوامل بروز سكته مغزی و حملات قلبی است.
گفتنی است، در انگلستان، سكته مغزی و ناراحتیهای قلبی سالانه سبب مرگ 250 هزار نفر میشود
موضوعات مرتبط: پزشکی
در حالی که اضطراب اغلب از آرامش طبیعی ما جلوگیری می کند، یکی از ساده ترین و موثرترین راه های تمرکز به وسیله ی تمرین های تنفسی برای کاهش تنش و افزایش آرامش طرح ریزی شده است. بسیاری از سنت های باستانی مثل یوگا و مدیتیشن از روش های تنفس برای تغییر وضع روحی استفاده می کنند و پزشک های غربی نیز در پی تشخیص راهی برای ارتباط انواع تنفس با سلامتی هستند، مثلاً افراد هیجان زده تندتر از دیگران تنفس می کنند و فقط از بخش بالایی با شش های پر از هوا تنفس می کنند، در حالی که افراد افسرده بیشتر آه می کشند و میل دارند بعد از بازدم شروع به صحبت کنند. تنفس راه واحدی برای تاثیر مستقیم به فرایندهای ناخودآگاه بدن است و از آن جا که همه ی اعمال از طریق دستگاه عصبی به صورت ارادی و غیر ارادی انجام می شود، کنترل اختیاری آسان است. بعضی از استادان یوگا یا مدیتیشن می توانند با اختیار، ضربان قلب و فشار خون را پایین بیاورند. اما، تعداد کمی از ما تشخیص می دهیم که می توانیم بر بدن خود کنترل داشته باشیم.
اساس روش تنفس درمانی
بدن انسان مثل بدن حیوانات دیگر به طور طبیعی برای مقابله با محرک ها یا استرس سازگار می شود؛ مثل هنگامی که خطری فرد را تهدید می کند یا عبادت کردن متوقف شده است. در چنین اوقاتی تنفس سینه ای سطحی و نامرتب رخ می دهد، ماهیچه ها سخت می شود، احساس هیجان و ترس ممکن است به وجود آید. در طبیعت موقعیت های پر از اضطراب مدت کوتاهی طول می کشد و تنش به زودی از بین می رود و بدن و ذهن را آسوده می گذارد تا به حالت آرامش طبیعی خود باز گردد؛ اما در زندگی امروزی که فشار و سختی مداوم وجود دارد و ابراز احساسات فیزیکی کم است، حالتی به وجود می آید که به راحتی نمی توان از آن خلاص شد. در مواردی که استرس مداوم وجود دارد (مثل شغل سخت یا ازدواج مسئله دار) اضطراب طولانی مدت رخ می دهد و ممکن است به رشد بیماری هایی مثل فشار خون بالا، بیماری های قلب و شش، میگرن، سر درد و هیجان منتهی شود. موثرترین راه برای مبارزه با اضطراب و جلوگیری از بروز چنین بیماری هایی، اختصاص دادن زمانی برای آرامش مرتب است. این کار می تواند آرامش فعال مثل مدیتیشن، ورزش یا تمرین تنفس موزون یا آرامش غیر فعال مثل گوش کردن به موسیقی باشد. در واقع، آرامش تنفس دیافراگمی مرتب، آرامش ماهیچه ای و آسودگی ذهن وجود دارد. بدن انرژی کمتری از مواقع عادی استفاده می کند و کار کمتری از اعضایی مثل قلب، شش و مغز کشیده می شود. تمرینات آرامش، تب و فشار خون را پایین می آورند و باعث توسعه ی کار مفید می شود. همچنین شرکت کنندگان در این بررسی ها گزارش کرده اند که بهتر می خوابند، مهارت های جدید را راحت تر می آموزند و احساس نیروی بیشتر می کنند، بنیه و سازگاری بیشتری دارند و کارها و لذت های بیشتری را در زندگی خانوادگی خود تجربه می کنند.
روش استفاده از تنفس درمانی
اولین قدم در یادگیری کسب آرامش، توانایی تشخیص تنش های ذهنی و فیزیکی است. الگوی تنفس یکی از بهترین شاخص ها را ایجاد می کند، در حالی که تنفس سینه ای نشانه ی استرس است و می تواند در شرایط عادی رخ دهد، مثلاً هنگام ماندن پشت چراغ قرمز، تصمیم گیری یا در صف اتوبوس ایستادن. متخصصان استرس عقیده دارند، که یک روش خوب برای ایجاد آرامش در زندگی روزانه توجه به الگوی تنفسی است که فرد می تواند با توجه به نقاط استرس زا در طول روز آغاز کند. هرگاه متوجه شدید تنفس سینه ای دارید، هوا را با نفس عمیق به درون بکشید و بگذارید به آرامی خارج شود. در حین بازدم، باید در ماهیچه های سخت شده تمام بدن احساس آرامش کنید. به علاوه، دوری آرامش 15-10 دقیقه، سلامت جسمی و ذهنی را افزایش می دهد و شما را در مقابله با تاثیرات مضر استرس کمک می کند. کار را در یک اتاق ساکت که هوای تهویه شده داشته باشد و شما در آنجا احساس ناراحتی نکنید، آغاز کنید، لباس تنگ و چسبان بپوشید و روی زمین در حالی که پاهایتان 45 سانتی متر از هم باز است دراز بکشید. گردن و سر باید به پشت هم ردیف باشند. چشمان خود را ببندید و تنفس دیافراگمی را در حالی که یک دست را به آرامی روی شکم می کشید تا حرکت دیافراگم را چک کنید، تمرین کنید. بر روی ریتم تنفس خود تمرکز کنید و بگذارید صاف تر و مرتب تر شود تا جایی که فاصله ای نباشد. همان طور که آرام تمرین می کنید، موزون تنفس کنید و توجه خود را روی سردی هوای داخل شده و گرمی هوای خارج شده جلب کنید. وقتی که فکر به ذهن شما هجوم آورد، بگذارید بدون این که در مغز بماند خارج شود، سپس می توانید تمرکز خود را روی ریتم تنفس نگه دارید. بعد از 10-7 دقیقه مغز شما روشن می شود و بدن آرامش می یابد. به تدریج بگذارید که از صداهای بیرون آگاه شوید و به آرامی چشم ها را باز کنید. وقتی که کاملاً آماده بودید، خیلی آرام بلند شوید.
آرامش پیشرفته ی ماهیچه ای
در هنگام اضطراب، دستگاه عصبی فعالیت بیشتری می یابد و ماهیچه ها را بیشتر از حد معمول تحریک می کند و باعث منقبض و سخت شدن آن ها می شود. روش آرامش پیشرفته ماهیچه ای برای از کار انداختن تاثیر استرس، طرح ریزی شده است و گروه های ماهیچه ای را یکی یکی آرام می کند؛ و اگر به طور مرتب تمرین شود، به شرایط سالم تر و بدون استرس منجر می شود. این روش به دو صورت معکوس سخت کردن و آرام کردن هر بخش از بدن انجام می شود. اتاق آرامی را که در آن احساس راحتی می کنید به مدت 15-10 دقیقه انتخاب کنید. کفش ها را در آورید، لباس تنگ بپوشید و با چشمان بسته روی تخت یا فرش دراز بکشید. در حالیکه سر، گردن و تنه در یک ردیف باشد. کار را با بالا بردن ابرو ها و سخت کردن ماهیچه ی پیشانی در پنج شماره آغاز کنید. سپس، آرام باشید و تفاوت را در ماهیچه ها حس کنید. این کار را تکرار کنید و سپس این روش را با گروه های دیگر ماهیچه انجام دهید. ابتدا، چشم ها را با فشار ببندید، بعد با دهان باز و ماهیچه های سخت شده صورت، لب ها، ابروها و چانه را چین دهید. این کار را با سفت کردن ماهیچه های آرواره و فشار دادن دندان ها ادامه دهید. بعد، با بالا بردن شانه ها و سخت کردن شانه ها و گردن و سپس با بالا بردن بازوی چپ و سخت شدن ماهیچه های بازو و فشار دادن شست و در ادامه با سخت کردن بازوی راست این کار را ادامه دهید. در این مرحله، ماهیچه های دنده را منقبض و توجه کنید چطور تنفس شما تغییر می کند. آرام باشید و سپس ماهیچه های معده را کشیده، سفت کنید، تا 5 شماره نگه دارید، سپس آرام نمایید و نفس را بیرون دهید و سپس پای چپ را و بعد پای راست را کمی بالا ببرید و پا را از خود دور کنید تا ماهیچه ها سفت شوند. تا 5 شماره نگه دارید و سپس بگذارید پایتان بیفتد، این کار را تکرار کنید.
موضوعات مرتبط: پزشکی
دقیقه بعد : 10 قاشق چایخوری شکر وارد بدنتان میشود. میدانید چرا با وجود خوردن این حجم شکر دچار استفراغ نمیشوید؟ چون اسید فسفریک، طعم آن را کمی میگیرد و شیرینیاش را خنثی میکند.
20 دقیقه بعد : قند خونتان بالا میرود و منجر به ترشح ناگهانی انسولین میشود. کبدتان شروع میکند به تبدیل قند به چربی تا قند خون، بیشتر از این بالا نرود ..
40 دقیقه بعد : حالا دیگر جذب کافئین کامل شده؛ مردمکهای چشمتان گشاد میشود، فشار خونتان بالا میرود و در پاسخ به این حالت، کبدتان قند را به داخل جریان خون رها میکند. گیرندههای آدنوزین مغز حالا بلوک میشوند تا از احساس خوابآلودگی جلوگیری کنند.
45 دقیقه بعد : ترشح دوپامین افزایش پیدا میکند و مراکز خاصی در مغز، که حالت سرخوشی ایجاد میکنند، تحریک میشوند. این همان مکانیسمی است که در مصرف هروئین منجر به ایجاد سرخوشی میشود.
60 دقیقه بعد : اسید فسفریک موجود در نوشابه، داخل روده کوچک، به کلسیم، منیزیم و روی میچسبد. متابولیسم بدن افزایش پیدا میکند. میزان بالای قند خون و شیرینکنندههای مصنوعی، دفع هرچه بیشتر کلسیم را از طریق ادرار باعث میشوند.
مدتی بعد : کافئین در نقش یک داروی مدر (ادرارآور) وارد عمل میشود. حالا دیگر کلسیم و منیزیم و رویی که قرار بود جذب بدن شود، بیش از پیش از طریق ادرار دفع میشود و به همراه آن مقادیر زیادی آب، سدیم و دیگر الکترولیتها نیز از دست میرود.
مدتی بعدتر : کمکم آن غوغایی که در بدنتان ایجاد شده بود فروکش میکند و نوبت به افت قند میرسد. در این مرحله یا خیلی حساس و تحریکپذیر میشوید یا خیلی کرخت و بیحال. حالا دیگر تمام آن آبی را که از طریق نوشابه وارد بدن خود کرده بودید، دفع کردهاید؛ آبی که میشد به جای اسید و کافئین و شکر، حاوی مواد مفیدی برای بدنتان باشد. تا چند ساعت بعد اثر کافئین هم از بین میرود و شما هوس یک نوشابه دیگر میکنید.
مضرات نوشابه هاي رژيمي :
در نوشابه هاي رژيمي به جاي شكر از شيرين كننده هاي مصنوعي عمدتاً آسپارتام استفاده ميكنند كه خود اين ماده، اشتهاآور است و مي تواند باعث سردرد، سرگيجه و كاهش حافظه شود. مصرف بيش از اندازه آسپارتام خالي از عارضه نيست. تومور مغزي، نقص عضو جنين و بروز حمله هاي صرع بعضي از اين عوارض هستند.
مصرف مداوم نوشابه به علت بالا بودن اسيد فسفريك آن باعث پوكي استخوان و پوسيدگي دندانها ميشود. همچنين خوردن نوشابه باعث چاقي و افزايش وزن ميشود. همچنين باعث توليد انسولين زياد در بدن ميگردد كه فرد را يك قدم براي ابتلا به ديابت نزديك ميكند. قند موجود در يك بطري نوشابه گازدار برابر با دو بسته شكلات است.
نوشابه خورترین ملت جهان كدامند ؟!
سرانه مصرف نوشابههای گازدار در ایران ۴۲ ليتر است. با مقایسه این آمار با آمار دیگر کشورهای جهان به این نتیجه وحشتناک میرسیم که ما در سرانه مصرف نوشابههاى گازدار مقام اول را در جهان پیدا کردهایم !!! برای این که بیشتر تعجب كنيد، بد نیست بدانید که :
ميانگين مصرف نوشابههاي گازدار در دنيا براي هر فرد 10 ليتر است.
در بيست سال اخير، مصرف نوشابه هاى گازدار در كشور، نزديك به ۱۵ درصد رشد داشته است.
در طی همين بیست سال، مصرف شير و لبنيات، تنها حدود يك دهم درصد رشد كرده است.
سرانه مصرف لبنيات در ايران كمتر از يك سوم استاندار جهاني است.
طبق آمار، ۹۰ درصد كودكان ۲۴ ماهه تا ۱۲ ساله کشورمان، روزانه حداقل يك بار پفك و نوشابه مصرف كردهاند.
25 درصد از كودكان ايرانى به نوعی با سوء تغذيه دست به گریبانند.
موضوعات مرتبط: پزشکی
هر 100 گرم دارچين 5/9 گرم آب، 9/0 گرم پروتئين، 2/3 گرم چربي، 25 ميكروگرم ويتامين A و 1230 ميليگرم كليسم، 38 ميليگرم آهن و 2 ميليگرم روي دارد.
در دارچين آنتياكسيداني به نام سلنيوم وجود دارد كه ضد راديكالهاي مضر در بدن است و كمبود آن در بدن سبب ضعف ايمني ميشود.
دارچين براي افرادي كه فقر آهن و پوكي استخوان دارند، مفيد است. سبب تقويت سيستم گوارش ميشود. ضد گرفتگي عضلات، ضد عفوني كننده و تقويت كننده عضلات رحم است.
دارچين سبب تقويت كليهها ميشود. افزايش دهنده جريان خون و به دليل داشتن منيزم و پتاسيم باز كننده عروق خوني است.
دارچين براي ديابتيها بسيار مفيد است و سبب كاهش قند خون ميشود.
موضوعات مرتبط: نسخه داروهای گیاهی
قرآن! ای همیشه ترین کتاب! من از تو شرمنده ام!
با اینکه تو را از ابتدا برای حیات بخشیدن به دلهای مرده فرود آورده اند اما ما از تو آواز
مرگی ساخته ایم برای ترحیم مردگان.
شرمنده ام از تو که جز برای بدرقه مسافر از طاقچه عزلت بیرونت نیاوردیم!
ما مقام و منزلت تو را در حد یک فالگیر مقدس پایین آوردیم.
براستی اگر طالب راه نجات و استخاره صواب بودیم آیا کلام راهگشای تو کافی نبود؟
چه شد که چشم ظاهر بین ما، حقیقت کلام تو را ندید و گوش ناشنوایمان کلام
حقیقی ات را نشنید؟
ای ناجی امت! ای قرآن!
برخی تو را از پیش و پس خواندند تا بر حافظه شان فخر فروشند!
عده ای تو را بر دانه برنجی نگاشتند تا چیره دستی و هنرنماییشان را به رخ کشند.
یکی تو را با آب طلا قاب گرفته تا خانه اش را زینت بخشد!
آن دیگری تو را دستمایه هنرنمایی ساخته و از تو فرشی آراسته تا به قیمتی هر چه
گزافتر بفروشد!
اما آیا کسی برای درمان قلب نیم مرده اش، هیچ به شفاخانه تو سر زد ؟
جه غفلت بزرگی كه می پنداریم خدا ترا برای هنرنمایی و موزه سازی فرود آورده
است.
ما حتی تو را در مسلخ "تلاوت"، ذبح شرعی کرده ایم که تلاوت بدون"تدبر" در
معنا، معنا ندارد.
آن زمان که در محافل انس، برای خواندن یا استماع تو حضور می یافتیم، البته به وجد
می آمدیم اما نه از شگفتی معانی بلند تو که از طول نفسهای قاری و از شگردهای
موسیقیایی در قرائت نمایشی او.
اگر چه از این ظاهر می توان راهی به آن باطن گشود اما ما آن هدف والا را گم کردیم
و این وسیله را هدف انگاشتیم.
به حفظ آیات معرفت آموز تو روی آوردیم اما نه برای کسب معرفت و توفیق عمل، بلکه
برای رکوردگیری در یک فستیوال تمام عیار، که ملاک امتیاز دهی آن، خواندن شمارگان
صفحات بود، گاه به شیوه معکوس، گاه از پیش و پس و گاه از بالا به پایین و همینطور.
کریمه "والسابقون السابقون" تو را شنیدیم و تو را بازیچه مسابقات هوس کردیم.
از آیات روشنگر تو، پرتویی بر نگرفتیم و در عوض به مدد تو، شغل تازه ای یافتیم، دکانی
برای درآمدزایی بیشتر.
قرآن ! ای روشنای هر تاریکی !
ما گمشدگان وادی جهالت، راه را گم کرده ایم، و اکنون به دستگیری تو
محتاجیم بیش از همه وقت.
ما را از این خواب غفلت بیدار کن ! بیدار !
موضوعات مرتبط: قرآن کریم
معجزات صلوات
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
رمز سلامتی و تندرستی است | تحفه ای از بهشت برای انسان است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
موجب استجابت دعا میشود | هدیه ای از هدایای خداوند برای انسان |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
سپری محکم در مقابل اتش دوزخ است | کلید بهشت است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
بالاترین دعاست | رمز موفقیت برای دیدن رسول اکرم (ص) است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
مونس انسان درروز قیامت است | بهترین عمل در عالم برزخ است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
یکی از محبوبترین عملهای انسان است | گنجینه داروی معنوی است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
غم و اندوه و حزن را از انسان دور میکند | گناهان انسان را پاک و منزه میکند |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
گنج دنیوی است | اتش جهنم را خاموش میکند |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
کلید گشایش روزی است | تذکره ای برای ورود به بهشت است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
فقر و نفاق و جدایی را از بین میبرد | رحمت است از طرف خداوند |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
شادی بخش انسان درروز قیامت است | به روح جلا میبخشد |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
از ذکرهای الهی است برای انسان | موجب تقرب انسان است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
نوری است که انسان از پل صراط عبور میدهد | زینت بخش نمازاست |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
بیمه انسان برای سلامتی است | باز کننده فصل سختیهاست |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
گناهان انسان را محو میکند | از رمور موفقیت است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
نوری است از بهشت برای اشرف مخلوقات | انیس روز قیامت است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
دهان انسان را خوشبو میکند | روشنی بخش شب اول قبر است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
دشمنی هارا از بین میبرد | کلید دوستیها با ائمه اطهار است |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
معجزه اجابت دعاست | ولایت علی (ع) را زنده میکند |
اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم | اللهم صل علی محمد وال محد وعجل فرجهم |
ارام بخش روح اموات است | التماس دعا |
موضوعات مرتبط: مذهبی ، دین
الهم صل علي محمد و آل محمد
از امام محمد باقر ع سئوال شد يابن رسول الله
قائم شما كي خواهد آمد ؟فرمود : هنگاميكه مردها مانند زنان و زنها شبيه مردان گردند و مردان به مردان و زنها به زنها اكتفا كنند . زنها بر زينها سوار شوند وشهادتهاي ناحق قبول و گواهي عادلان رد شود و مردم ريختن خون يكديگر و عمل زنا و خوردن ربا را آسان شمارند
بحارالانوار جلد ۱۳ صفحه ۹۶۱
موضوعات مرتبط: انتظار
اي مولاي ما ، ما آنچه بايد بکنيم انجام ميدهيم و آنچه بايد گفت گفتيم و خواهيم گفت، من جان ناقابلي دارم، جسم ناقصي دارم، اندک آبرويي هم دارم که اين را هم خود شما به من داديد، همه اينها را در راه اين انقلاب و اين اسلام فدا خواهم کرد. اينها هم نثار شما باشد.
سيد ما مولاي ما دعا کن براي ما. صاحب ما و صاحب اين کشور و صاحب اين انقلاب تويي. پشتيبان ما شما هستي. ما اين راه را ادامه خواهيم داد. با قدرت هم ادامه خواهيم داد. ما را با دعاي خويش پشتيباني فرما.
موضوعات مرتبط: حضرت آیت اله خامنه ای
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 سال 84 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 سال 84 | Play | Download |
![]() |
مولودی 3 سال 84 | Play | Download |
![]() |
مولودی 4 سال 84 | Play | Download |
![]() |
مولودی 5 | Play | Download |
![]() |
مولودی 6 | Play | Download |
![]() |
مولودی 7 | Play | Download |
![]() |
مولودی 8 | Play | Download |
![]() |
مولودی 9 | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 3 | Play | Download |
![]() |
مولودی | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی | Play | Download |
![]() |
مولودی 1 | Play | Download |
![]() |
مولودی 2 | Play | Download |
![]() |
مولودی 3 | Play | Download |
![]() |
مولودی 4 | Play | Download |
![]() |
مولودی | Play | Download |
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
کریمی: یه عاشق منتظر ظهوره... هلالی: سایتون سنگینه مولا, ما گلایه ای نداریم...
نزار قطری: عیدة کامله
باسم کربلایی: سیب سرخی: ای نغمه همه دلها, زیباترین گل دنیا... طاهری: العجل یوسف زهرا... آقاسی: ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش... |
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
این هم آهنگ ((مادر)) سامی یوسف و چند مولودی بسیار زیبا از نیمه شعبان برای شما و امیدوارم که خوشتان بیاید .
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
نوحه های شام شهادت امام صادق (ع) 1387 محمد کمیل را كه در روضه العباس (ع) - تهران اجرا شده است را مي توانيد به صورت صوتی و تصویری از طريق ادامه مطلب دريافت كنيد.
دریافت فایل تصویری :
نوای دلها به شور و شین ثارالله
دریافت فایل صوتی :
نوای دلها به شور و شین ثارالله
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
گلچین سینه زنی دهه اول محرم 1387 مجتبی رمضانی را که در هیئت بین الحرمین - رفسنجان شده است را می توانید به صورت صوتی از طریق ادامه مطلب دریافت کنید.
خدای غیرت خدا نگهدار
ما عاشق و مست و دوره گردیم
صورت خورشید خسته شده
همه دیدن حسین خم شد و از پا افتاد
ای عمو خدا نگهدار پیش بابا وعده دیدار
عباس تو تک یلی تو بی مثلی
عموی مهربونم از همه سری
پیش چشم ترم پاره پاره شد پسرم
خبر آمد ز معشوق خبر می آید
عجین شده زلف تو با خون سرت
الهی که هیچ دختری گم نکنه باباشو
بر نیزه روی پای خودت ایستاده ای
علی علی لای لای
با تموم خستگیام با همه دلبستگیام
روضه های عشق تو طوفان
دل تنگ دیدن حرم توست
میگم شش دنگ قلب من
تو شور و شینم عاشق حسینم
پر پرواز و امید عالمین
آقام آقام منو ببر بین الحرمین
دلم گرفته شب دوم محرم
مردم سوختم دل به دل این رو سیاه ندادی
اگه میل حرم داری اگه زخمت شده کاری
یه شب گوشه یک خرابه
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
مجموعه سبك هاي سينه زني سال 1385 كربلايي جواد مقدم آماده دريافت براي تمامي كاربران مي باشد. اين مجموعه شامل 57 نوحه شور و واحد مي باشد. اميدوارم از اين مجموعه زيبا لذت ببريد.
خدا مي خواست تو سينه عشق بيافرينه
محرما سينه زنيم محرما آواره ايم
سوي شامم مي برند اين كوفيان با شور و شين
هر كه غمت را خريد عشرت عالم فروخت
بي تو اي صاحب الزمان بي قرارم هر زمان
از تو چه پنهون آقاجون ديگه اميدي ندارم
اي كه به نام تو زده بيرق عشقش خدا
آخر يه روز شيعه برات حرم مي سازه
هر كي عاشق تو دنيا بايد اينو خوب بدونه
دل من مثل قناري دل تو يه آسمونه
حك مي كنم رو قلادم كلب اباالفضل علي
كربلا قلبم عاشق كرده همه جا بوي حسين داره ولي
امشب دلم دوباره تنگ برات اباالفضل
باز هواي كربلاي تو دلم را كرده مست و مبتلا
اي نمازم چاره سازم پاي عشقت مي سوزم
روي نيازم كجاست روي حسين است و بس
ارباب من ارباب من اي كعبه و محراب من
اي نامت از دل و جان در همه جا به هر زبان جاري
با اينكه من خوب مي دونم آدم بي اصل و بنم
كيه كه دشمنا از جنگ با اون مي ترسند
صداي پاي يار مهربان از ره ميايد
آهاي عطر گل ياس آهاي خداي احساس
حرف عاشق يه كلامه كه حسين خير الانامه
زد صور مستي صلا شد قلب حق مبتلا
واي زمين كربلا پر از شور و نوا سرا بر نيزه ها
خواهم كه امشب سر كشم ميخانه را ساقي
به خدا ماييم ديوونه جدا گشتيم از زمونه
دلمو به كي بدم مگه چند تا دل دارم
دل بر سر كويش دهي خاطر به گيسويش دهي
غصه عالم مال من خوبي دنيا مال تو
روي سر دري يه خونه نام يا حسين نوشتم
قسم به عشقت يا حسين خدا مثل تو نداره
لحظه شماريامو ببين در اين تب و تاب
من شروع يك ترانه توي راه جمكرانم
اي تمام آرزويم غم تو شد آبرويم
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
کمیل بن زیاد نخعی
دانشمندان و علمای بزرگ چه شیعه مسلک، و چه سنی مذهب کمیل را به قوت ایمان، و قدرت روح، و اندیشه پاک، و خلوص نیت، و متخلق به اخلاق حمیده، و آراسته به اعمال شایسته ستودهاند.
بزرگان هر دو مسلک بر عدالت و جلالت و عظمت و کرامت او اتفاق نظر دارند.
کمیل از خواص و بزرگان اصحاب امیرالمؤمنین و حضرت مجتبی علیهما السلام است. (1)
امیرالمؤمنین علیه السلام کمیل را یکی از ده نفر یاران مورد اطمینانش به حساب آورده است. (2)
کمیل از بهترین شیعیان و عاشقان ، و محبان ، و علاقهمندان به امیرالمؤمنین علیه السلام بوده است. (3)
مسائل و سفارشات و وصایایی که امیرالمؤمنین به کمیل داشته از ایمان عظیم و معرفت فوق العاده کمیل حکایت دارد. (4)
حتی اهل سنت، کمیل را در همه امور مورد اطمینان معرفی کردهاند. (5)
عرفا و صاحبدلان، و اهل سیر و سلوک، و مشتاقان لقای محبوب کمیل را صاحب سر امیرالمؤمنین، و خزینه معارف معنوی مولیالموحدین میشناسند.
کمیل هیجده سال روزگار نورانی، و عصر بابرکت پیامبر بزرگ اسلام را دریافت و از انوار ملکوتی مقام نبوت بهرهمند شد.
کمیل انسانی بزرگوار، و موجودی شریف و پاک است، که به خاطر لیاقتش به دستحجاج بن یوسف ثقفی به شرف شهادت نایل آمد، شهادتی که محبوبش علی علیه السلام از وقوعش به او خبر داد.
حجاج بن یوسف خونخوار، زمانی که از جانب حاکم ستمگر اموی والی عراق شد به جستجوی کمیل برخاست تا او را به جرم محبت اهلبیت، و به گناه شیعه بودن که در فرهنگ بنیامیه بالاترین گناه بود به قتل برساند.
کمیل خود را از حجاج پنهان داشت، حجاج حقوق منسوبان و اقوام کمیل را از بیت المال قطع کرد، زمانی که کمیل از قطع حقوق اقوامش آگاه شد، گفت از عمر من چیزی نمانده، شایسته نیست وجود من سبب قطع رزق و روزی گروهی شود، لذا از محل و مرکزی که پنهان بود درآمد و به نزد حجاج رفت، حجاج گفتبرای به کیفر رساندنت در جستجوی تو بودم، کمیل گفت : آنچه از دستتبرآید انجام ده، از عمر من جز زمانی اندک نمانده است، در این نزدیکی بازگشت من و تو به سوی خداست، مولای من به من خبر داده، که قاتل من توئی، آنگاه حجاج فرمان داد تا سر مقدس آن مرد الهی و چهره ملکوتی را در حالی که در آستانه سن نود سالگی قرار داشت ، از بدن جدا کردند، اکنون مرقد مطهر او در منطقه ثویه بین نجف و کوفه معروف خاص و عام، و زیارتگاه اهل دل است.
دعای کمیل
عارفان عاشق، و عاشقان عارف، بیدار دلان منصف، و شایستگان به حقایق متصف، جایگاه دعای کمیل را در میان همه دعاها چون جایگاه انسان در میان همه موجودات میدانند، یعنی چنانکه انسان را اشرف خلایق به حساب میآورند، دعای کمیل را اشرف دعاها میشمارند و از آن تعبیر به انسان الادعیه میکنند.
نظر و رای دقیق علامه کم نظیر، محقق خبیر و حدیثشناس آگاه حضرت مجلسی بر این است که دعای کمیل بهترین دعاهاست.
مجلسی بزرگوار در کتاب «زادالمعاد» ، به نقل از کتاب «اقبال» سید بن طاوس مینویسد: کمیل گفته: روزی در شهر بصره خدمت مولایم علی علیه السلام نشسته بودم، سخن از شب پانزدهم شعبان به میان آمد، حضرت فرمود: هر که آن شب را به عبادت زنده بدارد، و دعای حضرت خضر را بخواند یقینا دعایش مستجاب میشود، وقتی حضرت به منزل بازگشت، خدمتش مشرف شدم، چون مرا دید فرمود: برای چه کاری آمدهای؟ گفتم به طلب دعای خضر به حضورت آمدهام. فرمود: بنشین، سپس به من خطاب کرد: ای کمیل هنگامی که این دعا را حفظ کنی در هر شب جمعه یا ماهی یکبار، یا سالی یکبار، یا به عمر یکبار بخوان، خواندن این دعا تو را از شر دشمنان کفایت میکند، یاری میشوی، روزیت میدهند، و گناهانت آمرزیده میشود.
ای کمیل طول مصاحبت و خدمتتسبب شد که تو را به چنین نعمت و کرامتی سرافراز کنم، سپس فرمود بنویس و دعا را به من تلقین فرمود.
عالم ربانی، مناجاتی عارف، مرحوم کفعمی، در کتاب باعظمت مصباح صفحه 555 مینویسد: امیرالمؤمنین علیه السلام این دعا را در حال سجده قرائت میکرد! !
خواننده این دعا در شب جمعه پس از رعایتشرایط دعا بهتر است دعا را به سوی قبله، و با بدنی فروتن، و دلی خاشع، و نیتی خالص و چشمی اشکبار ، و صدایی محزون قرائت کند، بدون شک دعا با چنین کیفیتی به مقام اجابت نزدیک، و ظهور آثارش حتمی است. (6)
چشم اشکبار در پیشگاه حضرت حق از اعتباری عظیم، و ارزشی والا برخوردار است، و اشک چشم، و گریه با سوز، سبب آمرزش گناه، و خاموش شدن آتش غضب رب، و عامل جذب رحمتحق به سوی گریه کننده است. (7)
از حضرت صادق علیه السلام روایتشده: چیزی نیست مگر اینکه برای آن پیمانه و وزنی است جز گریه، قطره ای از آن دریاهائی از آتش را خاموش کند، هنگامی که چشم به اشک بنشیند، چهره تیرگی و خواری نبیند، و چون اشک روان گردد، خدا آن را بر دوزخ حرام گرداند، به راستی اگر در امتی یک گریان باشد، همه مورد ترحم قرار گیرند. (8)
و نیز آن حضرت فرمود: هر دیدهای در قیامت گریان است مگر سه دیده، دیدهای که از آنچه خدا حرام کرده بر هم نهاده شده، و دیدهای که در راه خدا بیداری کشیده، و دیدهای که در دل شب از بیم خدا گریسته. (9)
بسم الله الرحمن الرحیم
شروع دعای شریف کمیل با منبع نوری بینهایت چون بسم الله، احتمال دارد به سبب چند دلیل باشد:
1- امیرالمؤمنین (ع) از رسول خدا (ص) و رسول خدا از پروردگار جهانیان روایت کرده که: پروردگار فرمود: «کل امر ذی بال لم یبدء ببسم الله فهو ابتر; (10) هر کار بزرگی که در آن ابتدا به نام خدا نشود، تباه و ضایع است، و به محصول و نتیجه نمیرسد.»
2- طبرسی در کتاب پرقیمت «مکارم الاخلاق» از موسی بن جعفر (ع) روایت میکند: «ما من احد دهمه امر نعمه او کربة کربه فرفع راسه الی السماء ثم قال ثلاث مرات بسم الله الرحمن الرحیم الا فرج الله کربته و اذهب غمه; هیچ کس نیست که او را غم و غصهای فرا گیرد و سر خود را به آسمان بردارد و سه بار بسم الله الرحمن الرحیم بگوید، مگر این که خدا ناراحتیش را برطرف کند، و غصهاش را از میان بردارد.»
3- در حدیثبسیار مهمی آمده: «لا یرد دعاء اوله بسم الله الرحمن الرحیم; دعایی که ابتدایش بسم الله الرحمن الرحیم باشد، مردود درگاه حق نمیشود.»
4- رسول خدا (ص) زبانههای آتش دوزخ را نوزده عدد شمردهاند و فرمودهاند: کسی که بخواهد خدای تعالی او را از این نوزده زبانه رهایی بخشد، اشتغال به خواندن بسم الله الرحمن الرحیم که نوزده حرف است پیدا کند، تا خدای مهربان هر حرفی از آن را سپر و حایلی از آن نوزده زبانه قرار دهد.
5- از رسول خدا (ص) روایتشده: هرگاه آموزگاری بسم الله الرحمن الرحیم را به کودکی بیاموزد، خدای تعالی برای آن کودک و پدر و مادر و آموزگارش برات آزادی از دوزخ ثبت کند.
6- از پیامبر اسلام روایتشده: امتم را در قیامتبه جایگاه محاسبه اعمال نگاه دارند، و اعمالشان را به ترازوی سنجش نهند، خوبیهایشان بر بدیهایشان سنگینی کند، امتهای گذشته فریاد برآورند که با خوبیهای اندکشان، چرا کفه خوبیها از بدیها سنگینتر آمد؟ پیامبرانشان پاسخ گویند: برای اینکه ابتدای گفتارشان سه نام از نامهای حق بوده: الله، رحمن، رحیم. که اگر آن نامها را در کفهای نهند، و دیگر حسنات و سیئات بنیآدم را در کفهای، کفه آن سه نام سنگینتر آید.
7- از حضرت رضا (ع) روایتشده که بسم الله الرحمن الرحیم (اسم اعظم حق) از سیاهی چشم به سپیدی آن نزدیکتر است.
بدون شک، اگر دعا (بخصوص دعای کمیل) با اسم اعظم حق شروع شود، یقینا به اجابت میرسد و خوانندهاش همراه با خواستههایش مورد پذیرش حق قرار گیرد.
بسم الله شراب طهوری است که وقتی کام جان و گلوی قلب از دستساقی عشق سر کشد، وجد و حالی و نشاط و شوری بیرون از توصیف پیدا میکند و مجذوب جاذبه معشوق میشود و تا رسیدن به وصال محبوب سر از پا نشناخته بدون خستگی و سستی راه را طی میکند.
از میعشق مستخواهم شد
وز نگاهی ز دستخواهم شد
پیش بالای سر و بالایی
خواهم افتاد و پستخواهم شد
غمزه یار اگر بود ساقی
باده ناخورده مستخواهم شد
گر از این دستبادهای خواهد
میکش و میپرستخواهم شد
در ره او زپای خواهم ماند
رفته رفته زدستخواهم شد
گرچه در عشق نیست گشتم فیض
باز از عشق مستخواهم شد
دورنمایی از اشارات و لطائف بسم الله
کلمه اسم بنا به اعتقاد بزرگان علم صرف و نحو، برگرفته از سمو به معنای رفعت و بزرگی و بلندی و برتری است.
خدای مهربان، لفظ اسم را با اتصال به حرف (با) در این کلام نورانی و اثربخش آورد، تا انسان به هنگام جاری کردنش بر زبان توجه داشته باشد که میخواهد با ذکر اسم دوستبه حضرت دوست متوسل شود و بداند که توسل به دوستبا جاری کردن اسم او فقط به زبان میسر نمیشود، بلکه تا صفحه دل را از آلودگیهای اخلاقی و آئینه جان را از ناپاکیهای معنوی پاک نکند و زبان را به آب استغفار از سخنان یاوه و بیهوده و ذکر اغیار نشوید، روح توسل و زمینه جلوه محبوب بر باطن وجود فراهم نگردد، و به این معنای مهم و حقیقت اهم عنایت داشته باشد که بدون طهارت دل و پاکی جان و اخلاص در نیت و توجه به فقر ذاتی خود، و بینیازی حضرت دوست، جاری کردن نام مبارکش بر زبان کمال بیادبی و گستاخی است.
هزار بار بشویم دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن کمال بیادبی است
حضرت حق در برترین مراتب پاکی و تقدس است و انسان خاکی در پستترین مقام تعلق و تدنس، و این پستترین مقام، بدون واسطه و سبب از مرحله رذالتبه اوج عزت و جلالت ترقی نمیکند. به همین خاطر، خدای مهربان بسم الله را بین خود و انسان وسیله و واسطه قرار داد تا انسان با اتصال به معنا و مفهوم این کلام عرشی، و تجلی دادن حقایق آن در جان فرشی، قدم همتبر نردبان رفعت نهد و زمینه جلوه قابلیت مشاهده جمال و جلال از روزنه غیب بر او فراهم آید.
عارفی عاشق و صاحبدلی آگاه گفته: حرف (یا) اشاره به هدایت و شروع حرکت و سلوک است، و از (با) تا حرف سین - که رمزی از سر معرفت است - بیابانی بیکران و بادیهای بیپایان است. محو شدن (الف) اسم در بیابان بیکران و بادیه بیپایان بین (با) و (سین)، اشاره به این دارد که سالک این راه تا انانیت و منیت و خودی و خودیت را در پرتو انوار توحید محو نکند و در آتش عشق و محبت دوست نسوزاند و جز حال تسلیم و بندگی از او باقی نماند، به سر معرفت نرسد و در عرصه نورانی (میم) مراد راه نیابد.
گروهی از اهل حال برآنند که (با) اشاره به بر و نیکی او به همگان است و اغلب به عوام از مردم تعلق دارد که اهل نفوسند، و (سین) عبارت از سر او به خواص است که ارباب قلوبند، و (میم) نشانه محبت اوست که نصیب اخص الخواص است که اصحاب اسرارند.
در کتاب شریف کافی، توحید صدوق، معانی الاخبار و تفسیر عیاشی از حضرت صادق (ع) روایتشده که هر حرفی از این حروف سه گانه، اشاره به اسمی از اسماء حسنی است: (با) بهای الهی (سین) سمای الهی است که به معنای بلندی و رفعت نور اوست، و (میم) مجد و بزرگواری حضرت حق است.
جمعی از مجذوبان عاشق گفتهاند: (با) اشاره به بصیر، و (سین) کنایه از سمیع، و (میم) گویای کلمه محصی یعنی شماره کننده است.
گویا قرائت کننده بسم الله را به این معانی آگاهی میدهد که بصیرم; پس ظاهر و باطن همه اعمال و کارهایت را میبینم، و سمیعم; در نتیجه همه گفتهها و دعاهای تو را میشنوم، و محصیم ; نهایتا نفسهایت را شماره میکنم. بنابراین، در سایه بصیرتم از ریا و خودنمایی در عمل اجتناب کن تا تو را لباس پاداش ابدی بپوشانم، و در سایه سمیعیام از گفتار بیهوده و باطل بپرهیز تا تو را خلعت فیض و صفا و غفران و اصلاح دهم، و در سایه محصی بودنم، یک نفس غافل مشو تا عوض آن حضور لقایتبخشم.
عارفان عاشق و سالکان مجذوب و سوختگان آتش محبت محبوب میگویند: از معانی و مفاهیم ملکوتی و عرفانی و عرشی بسمالله، کسی بهرهمند شود که بر بلای دوست صبر کند و سر و باطن خود را به سلوک در صراط مستقیم فنا مشغول سازد، تا به فضای نورانی (میم) مشاهده برسد.
تا به دامان تو ما دست تولا زدهایم
به تولای تو بر هر دو جهان پا زدهایم
تا نهادیم به کوی تو صنم روی نیاز
پشت پا بر حرم و دیر و کلیسا زدهایم
در خور مستی ما رطل و خم و ساغر نیست
ما از آن باده کشانیم که دریا زدهایم
همه شب از طرب گریه مینایی و جام
خنده بر گردش این گنبد مینا زدهایم
تا نهادیم سر اندر قدم پیر مغان
پای بر فرق جم و افسر دارا زدهایم
جای دیوانه چه در شهر ندادند هما
من و دل چند گهی خیمه به صحرا زدهایم
کلمه مبارکه الله، اسم جامع و نام کاملی استبرای ذات مقدسی که مستجمع همه صفات کمال است. و گفتهاند: سه معنا در آن مندرج است:
1- دایم ازلی، قائم ابدی و ذات سرمدی است.
2- عقول و اوهام، در معرفت او متحیر و سرگردانند و ارواح و افهام در طلب او سرگشته و ناتوانند.
3- مرجع رجوع و بازگشت همه خلایق و موجودات است.
اصحاب لطائف و اشارات گفتهاند: الله، اسم اعظم است و اساس توحید بر آن است، و کافر به سبب گفتن این کلمه از پستی کفر به اوج ایمان انتقال یابد، البته در صورتی که نیت صادقانه دلش، گفتار زبانش را بدرقه کند.
کافر با گفتن این کلمه از دنیای غفلت و ناپاکی، و از عرصه تنهایی و وحشتبه دایره هشیاری و پاکی و انس و امنیت درآید. اگر به جای لااله الا الله، لا اله الا الرحمان یا نام دیگر گوید، از کفر بیرون نیاید و وارد دایره اسلام نشود، رستگاری و فلاح بندگان در گرو ذکر این نام نورانی و کلمه طیبه و اسم عرشی است.
منقبت کمال ذاکران به شرف این اسم، کامل و تمام است، شروع و ابتدای هر کار به آن درست آید، و پایان و اختتام به آن انتظام یابد. استحکام قواعد رسالتبه اوست که: محمد رسول الله، و استواری و تایید پایههای ولایتبه آن است که: علی ولی الله از خواص این اسم آن است که چون الف آن را حذف کنند «لله» باقی میماند که «لله الامر من قبل و من بعد» . و اگر لام اول را بیندازند «له» باقی خواهد ماند که «له الملک و له الحمد» . و اگر لام دوم را بیندازند «هو» باقی ماند که دلالتبر ذات دارد، «قل هو الله احد» پس نامی که این همه ویژهگی دارد، اسم اعظم است.
خوشا آن سر که سودای تو دارد
خوشا آن دل که غوغای تو دارد
ملک غیرت برد، افلاک حسرت
جنونی را که شیدای تو دارد
دلم در سر تمنای وصالت
سرم در دل تماشای تو دارد
فرود آید به جز وصل تو هیهات
سر شوریده سودای تو دارد
چو ماهی میطپم بر ساحل هجر
که جانم عشق در پای تو دارد
چگونه تن زند از گفت و گویت
چو در سر فیض هیهای تو دارد
کلمه رحمن ریشه و پایهاش لغت «رحمت» است، و بنا به عقیده بزرگان علم نحو و صرف و آگاهان لغتشناس، صیغه مبالغه است و دلالتبر کثرت دارد. نزد دانشمندان دین و متخصصان معارف الهیه نیز به معنای بخشنده رحمت عام استبر همه موجودات و مخلوقات، بیسابقه خدمت و عبادت. و در زبان اهل کشف و یقین به معنای افاضه وجود و کمالات به کل ذرات به حسب مقتضای حکمت و تحمل قابلیت است که اگر این افاضه نبودی، نه از وجود خبری بود نه از کمال اثری!
اهل بصیرت گفتهاند: معنای رحمن اراده حق استبه رساندن خیر و دفع شر از همه موجودات.
همه نعمتهای ظاهری و باطنی از جهتی جلوه رحمانیتحق است و گوشهای از این جلوه رحمانی در آیات سوره مبارکه الرحمن بیان شده است:
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع و پروردگار و حی و توانا
اکبر و اعظم خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
از در بخشندگی و بنده نوازی
مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا
حاجت موری به علم غیب بداند
در بن چاهی به زیر صخره صما
جانور از نطفه میکند شکر از نی
برگتر از چوب خشک و چشمه زخارا
از همگان بینیاز و بر همه مشفق
از همه عالم نهان و بر همه پیدا
بارخدایا مهیمنی و مدبر
وزهمه عیبی منزهی و مبرا
سعدی از آنجا که فهم اوستسخن گفت
ورنه کمال تو وهم کی رسد آنجا؟
کلمه «رحیم» به عقیده اربابان علوم عربیت، صفت مشبهه است و از این جهت دلالتبر ثبات و دوام دارد; یعنی خدایی که رحمت و مهربانیش همیشگی و ثابت است.
اهل دین گفتهاند: رحمت رحیمیه ویژه مردم مؤمن و صاحبان یقین است که به سبب پذیرش هدایت و رعایتحلال و حرام حق و آراسته بودن به حسنات اخلاقی و سپاسگزاری در برابر نعمتها سزاوار و شایسته آن شدهاند.
در آثار اسلامی آمده که رحمت رحمانیه، به معنای روزی بخشیدن به عموم موجودات و همه انسانها (چه مؤمن و کافر، و چه نیک و بد) است. و رحمت رحیمیه به معنای افاضه کمالات معنوی به نوع انسان، و به معنای آمرزش اهل ایمان در دنیا و آخرت است. در رحمانیت و رحیمیت، معنای عافیت مندرج است: یکی عافیت دنیوی، و دیگر عافیت اخروی.
البته رحمت رحیمیه شامل مطیعان است، به قبول حسنات و عبادات، و شامل عاصیان از اهل ایمان استبه آمرزش و محو سیئات.
لذا نیکان و نیکوکاران به سبب بندگی، به انتظار نزول رحمتند و بدان و بدکاران به علت نیازمندی و مفلسی و بیچارگی و شرمندگی، امیدوار این موهبتند.
ابن مبارک گفته: رحمان آن است که چون از او درخواست کنی دست گیرد، و رحیم آن که اگر چیزی از او نطلبی خشم گیرد!
عارفی فرموده: رحمان استبه روزی دادن به جانداران، رحیم استبه آمرزش سیئات اهل ایمان، در رزق و روزی به رحمانیتش اعتماد کن، ولی کسب و تجارت را از دست مگذار که خلاف شرع و عقل است، و در آمرزش گناهان به رحیمیتش تکیه کن نه بر عمل خود، ولی عمل را ترک مکن که خلاف خواسته حق و همراهی با شیطان است.
گروهی از اهل سر گفتهاند: بنده را سه حالت است: اول حالت معدومی که نیاز به هستی داشت، دوم حالت هستی و موجودیت که محتاج به اسباب بقاست، سوم: حالتحضور در قیامت و احتیاج به آمرزش و مغفرت، و این سه حال، در این سه اسم مندرج است: الله یعنی مستجمع همه صفات کمال اوست، اندیشه کن که چگونه ترا از دیار نیستی و عدم به عرصه هستی و وجود آورد، رحمان اوست، بنگر که چگونه اسباب و ابزار بقا و زندگیت را فراهم آورد. رحیم اوست، باش تا فردای قیامتببینی که ترا در پناه رحیمیت آورد و پرده آمرزش بر گناهانت فرو پوشد.
اربابان بصیرت، و صاحبان درایت و عاشقان حقیقت گفتهاند: انسان را قلب و نفس و روح است; نفس را هوای رزق و احسان است، و قلب را تمنای معرفت و ایمان، و روح را درخواست رحمت و رضوان; و هر یک از آنها به اسمی از این اسماء نصیب خود گیرند، قلب از نام الله ذوق معرفت و ایمان یابد، و نفس از اسم رحمن به رزق و احسان رسد، و روح از اثر رحیم پوشیده به رحمت و رضوان شود.
کسی که قلب و جانش با مفاهیم این سه نام مبارک درآمیزد، از بندگی و عبادت هر معبودی جز خدا خلاصی یابد، و نسبتبه بندگان خدا منبع بخشایش و بخشندگی شود و همه را از لطف و مهربانی خود بهرهمند کند.
ذکر این کلام نورانی، و گنجینه فیض ربانی، در تمام اوقات بیداری و ابتدای هر کاری مطلوب و محبوب است، و گوینده چون با توجه به معانی آن و با خلوص نیت و به قصد توسل به حضرت حق، و به خاطر تصفیه باطن از کدورات مادیات و تعلقات بیجا و رفع تالمات و مشکلات گوید، از آثار عظیمه و فائدههای ارزنده آن بهرهمند شود.
از رسول خدا (ص) روایتشده که هر کس روزی ده بار بسم الله الرحمن الرحیم و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم گوید، از گناهان پاک گردد، و خدای متعال او را از هفتاد بلا که از آن جمله برص و جذام و فلج استحفظ کند!
و نیز از آن حضرت روایتشده که هر کس بسم الله را بخواند، حقتعالی به عدد هر حرفی از آن چهار هزار حسنه برای او بنویسد و چهار هزار سیئه را از او محو کند.
در روایت آمده است: هر کس هنگام غذا خوردن بسم الله بگوید شیطان هم غذای او نشود ولی اگر مشغول غذا خوردن شود و از خواندن آن غفلت ورزد، شیطان رفیق او گردد. (11)
ای کرمت هم نفس بیکسان
جز تو کسی نیست کس بیکسان
بیکسم و هم نفس من تویی
رو به که آرم که کس من تویی
ای زجمال تو جهان غرق نور
نور به طوق تو حجاب ظهور
جز تو کسی نیستبه بالا و پست
ما همه هیچیم تویی هر چه هست
ای دو جهان محو تماشای تو
جز تو کسی نیستشناسای تو
پینوشتها:
1. مستدرکات علم الرجال ج6، ص314.
2. رسائل سید مرتضی.
3. بحار، ج33، ص399.
4. همان، ج77، ص266.
5. مستدرکات علم الرجال، ج6، ص314.
6. محجةالبیضاء، ج2، ص288- 295.
7. محجةالبیضاء، ج2، ص288- 295.
8. اصول کافی، ج6، ص54- 56.
9. اصول کافی، ج6، ص54- 56.
10. این روایت در اکثر کتب تفسیر و منابع حدیث نقل شده است.
11. شرح و تفصیل حقایق و اشارات و لطائف مربوط به بسم الله الرحمن الرحیم را میتوانید در کتابهای کافی - معانی الاخبار، توحید صدوق، مفاتیح الغیب، تفسیر فاتحةالکتاب تالیف یکی از دانشمندان پس از عصر فیض کاشانی ملاحظه کنید.
موضوعات مرتبط: درباره کمیل
برچسبها: كميل , كميل بن زياد , نخعي , جناب كميل
نوحه هاي شب اول محرم 1386سيد مهدي ميرداماد را كه در هيئت ثارالله (ع) - قم اجرا شده است را مي توانيد از طريق ادامه مطلب دريافت كنيد.
قاصدك خسته تو در دل طوفان نشست
دم آخر با دل مضطر با صبا گويم درد دل ها را
گو غير كشد زارم من يار پسنديدم
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
گلچین مولودی اعیاد 1386 سید مهدی میرداماد را كه در هیئت ثارالله (ع) - قم اجرا شده است را مي توانيد از طريق ادامه مطلب دريافت كنيد.
پر می زنم تا مکه نه برا طواف کعبه
دلم مجنونه امشب برات می خونه امشب
روح و جان پیمبر آمد مژده ساقی کوثر آمد
علی یا علی علی اکبر حسین یا علی
به نام اون که هر دلی دیوونه نیم نگاشه
سر در حریمت نوشته حرم باغ بهشته
دلم دوباره کرده هواتو شب ولادت
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
گلچین سینه زنی ایام فاطمیه اول و دوم 1388 سید مهدی میرداماد را که در هیئت مختلف سراسر قم اجرا شده است را می توانید به صورت صوتی و تصویری از طریق ادامه مطلب دریافت کنید.
دریافت فایل تصویری :
شد بهار عمر زهرا در هجوم غم خزانی
خونه تو مدینه است که غم اونو گرفته
نمی تونم روی خاکا گلم رو پرپر ببینم
نباشد فراقت باورم مرو از برم سایه سرم
دریافت فایل صوتی :
شد بهار عمر زهرا در هجوم غم خزانی
خونه تو مدینه است که غم اونو گرفته
نمی تونم روی خاکا گلم رو پرپر ببینم
نباشد فراقت باورم مرو از برم سایه سرم
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
گلچین روضه و سینه زنی شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) طی سال 83 تا 87 از مداحان اهل بیت علیهم السلام : حاج منصور ارضی - حاج محمود کریمی - مرحوم سید جواد ذاکر - حاج حسن خلج - حاج محمد رضا طاهری - حاج سعید حدادیان - حاج مهدی سلحشور با پسوند MP3 با قابلیت اجرا در تلفن های همراه
حاج منصور ارضی - الوداع یا علی
حاج منصور ارضی - دل من زار حبیب است
حاج منصور ارضی - عصمت کبری کجا
حاج منصور ارضی - فاطمیه خیمه گاه کوثر است
حاج منصور ارضی - روضه حضرت زهرا (س)
حاج منصور ارضی - سوز مظلوم از درون
حاج منصور ارضی - وقتی بگو بخند تو در خانه جا نشد
حاج سعید حدادیان - گریه مکن گریه مکن
حاج سعید حدادیان - هر چه درد دواست
حاج سعید حدادیان - ماجرای کوچه چه بود
حاج سعید حدادیان - روضه حضرت زهرا (س)
حاج سعید حدادیان - روضه حضرت زهرا (س)
حاج سعید حدادیان - تویی زهره زهرا
حاج محمود کریمی - آه از داغ این زمونه
حاج محمود کریمی - الا بذکرالله تطمئن القلوب
حاج محمود کریمی - امون از دست این دل
حاج محمود کریمی - آسمون بی سامون امشب تاره
حاج محمود کریمی - اشک غربت توی چشای من می لرزه
حاج محمود کریمی - از آسمون دو چشمم ابر گریه می باره
حاج محمود کریمی - از این جدایی دلم خونه
حاج محمود کریمی - باغبونی خسته لاله در خون نشسته
حاج محمود کریمی - بشنو از نی چون حکایت می کند
حاج محمود کریمی - چشمای گل خواب چشم غنچه پر آبه
حاج محمود کریمی - دل دریا دل بابا
حاج محمود کریمی - دلهای بی قرار توی سودای بی کرون
حاج محمود کریمی - عشق یعنی ...
حاج محمود کریمی - ای به دردم چشم بیمارت طبیب
حاج محمود کریمی - ای کبوتر که زخمیه پرت
حاج محمود کریمی - ای تمام حاصلم گشتی درو
حاج محمود کریمی - فدای اشک عزات
حاج محمود کریمی - کابوس یک رویا
حاج محمود کریمی - کنار یک بستر خونی زینب عزا گرفته
حاج محمود کریمی - کسی تو مدینه به یاری ما نمی رسه
حاج محمود کریمی - خدایا رسیده وقت هجرون
حاج محمود کریمی - مادر مادر چشاتو وا کن
حاج محمود کریمی - مادر من مادر من
حاج محمود کریمی - مدینه کوفه اول که غرق شد در خواب
حاج محمود کریمی - منم که فاتح خیبر بودم
حاج محمود کریمی - مثل گلی پر پر
حاج محمود کریمی - می میرم و زنده میشم
حاج محمود کریمی - رسیده ای کبوتر موسم رهایی
حاج محمود کریمی - سر نمازم دعام اینه
حاج محمود کریمی - ستاره بود و شب
حاج محمود کریمی - ستاره عشق مرتضی مرو بخواب
حاج محمود کریمی - شبای نگاتو نگیر از دل من
حاج محمود کریمی - شبیه دست بی رمق مادر
حاج محمود کریمی - تا نفس دارم میگم علی ولی الله
حاج محمود کریمی - تنها نگاه می کنی و آه می کشی
حاج محمود کریمی - یه غروب سرد و سنگین غریبونه
حاج محمود کریمی - یه مادر که چشماش یه ابر بهاره
حاج محمود کریمی - یه روز تو خونمون نشسته بودیم
حاج حسن خلج - با هر نفس تو جان آمده بر لب
حاج حسن خلج - چه آمد بر سرت بانوی گلها
حاج حسن خلج - چو گنج از چه به خاک سیه نهان شده ای
حاج حسن خلج - ای باغ گل به گل نهفته
حاج حسن خلج - روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم
حاج حسن خلج - مقصود نهایی من و تو
حاج حسن خلج - نمی رود ز یادم اون قامت خمیده
حاج حسن خلج - روضه حضرت زهرا (س)
حاج حسن خلج - روضه حضرت زهرا (س)
حاج حسن خلج - روضه حضرت زهرا (س)
حاج حسن خلج - روضه حضرت زهرا (س)
حاج حسن خلج - تو آهنگ بلند کهکشانی
حاج حسن خلج - یاد شیرینی خنده هایت
حاج حسن خلج - زهرا ای صدای دل شکسته
حاج مهدی سلحشور - آرامش قلبم مظلومه عالم
حاج مهدی سلحشور - ای دار و ندارم ماه شب تارم
حاج مهدی سلحشور - ای همسر قامت کمان
حاج مهدی سلحشور - ای شفیعه روز جزا
حاج مهدی سلحشور - غم شده غمخوارم من عزادارم
حاج مهدی سلحشور - حتی یه لحظه این دل من
حاج مهدی سلحشور - مادر سادات قبله حاجات
حاج مهدی سلحشور - تویی مسافر خسته غم
حاج محمد رضا طاهری - اشکا زده جوونه
حاج محمد رضا طاهری - چشمای کبوترا کاسه خونه
حاج محمد رضا طاهری - دست شکسته ات
حاج محمد رضا طاهری - دلم می خواد باز دوباره
حاج محمد رضا طاهری - کاسه خون گشته از غم
حاج محمد رضا طاهری - سبد سبد بیارید گلای نیلوفری رو
حاج محمد رضا طاهری - شب تلخ دیدن تو
حاج محمد رضا طاهری - بر من و پیری من
حاج محمد رضا طاهری - وای مادر مادر مادر
مرحوم سید جواد ذاکر - چه شود به چهره زرد من
مرحوم سید جواد ذاکر - بارالها بیش از این خارم مکن
موضوعات مرتبط: دانلود مداحی
تصاوير آثار پوستي گاز خردل













موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
دوره آموزشی ملاکهای انتخاب همسر و روانشناسی ازدواج ویژه خواهران، با سخنرانی اساتید: خانم یزدی، خانم بهداد، محمد شجاعی، تقدیم به کاربران عزیز
|
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده ، دانلود سخنرانی
موضوعات مرتبط: مذهبی ، دانلود مداحی
|
مجموعه 13 سخنرانی از حجت الاسلام رفیعی رمضان ۸۳ (با موضوعات: روش زندگی اهل بیت(ع)، رعایت حدود الهی، فضایل امام علی(ع)، شناخت مرزها و حدودها و ...) تقدیم به کاربران عزیز
|
موضوعات مرتبط: دانلود سخنرانی
مجموعه 40 سخنرانی ارزشمند از آیت الله مصباح یزدی با موضوعات : نجات از عذاب الهی، محاسبه نفس، پرهیز از دلباختگی، ایمان حقیقی، راه سعادت، خصوصیات شیعیان و ...
|
موضوعات مرتبط: دانلود سخنرانی
امروز برای شهداء وقت نداریم / ای داغ دل لاله تو را وقت نداریم
با حضرت شیطان سرمان گرم گناه است / ما بهر ملاقات خدا وقت نداریم
چون فرد مهمی شده نفس دغل ما / اندازه یک قبله دعا وقت نداریم
در کوفه تن ، غیرت ما خانهنشین است / بهر سفر کرب و بلا وقت نداریم
تقویم گرفتاری ما پر شده از زرد / ای سرخ ، گل لاله ، تو را وقت نداریم
هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم / خوب است ، ولی حیف که ما وقت نداریم
اللهم الرزقنا توفیق جهاد فی سبیلك ...
[همین]
موضوعات مرتبط: شهدا
پس از انتظاری طولانی، جنگندهء اسرائیلی جدید F-16I Sufa که به معنی طوفان یا Storm می باشد، خط تولید کارخانجات لاکهید مارتین در تگزاس را به سمت دستان وزیر دفاع وقت اسرائیل، شائول موفاز، ترک میکند، کسی که منتظر دریافت اولین فروند از 102 فروند سفارش داده به سال 1997 میباشد.
نیروی هوایی اسرائیل (IAF)، آخرین سطح تکنولوژی مشهورترین جنگندهء لاکهید مارتین، یعنی F-16 را اندکی پس از خریداری 25 فروند از گرانترین جنگندهء ساخت بوئینگ یعنی F-15I به سال 1997 انتخاب کرد و سفارش داد.
قرارداد خرید 102 فروند F-16I به مبلغ 4.5 میلیارد دلار، یعنی برای هر فروند 45 میلیون دلار بوده است که مبلغ آن، به شکل کمکهای سالیانه ایالات متحده به اسرائیل تسویه خواهد شد. این بزرگترین معاملهء تسلیحاتی اسرائیل از سال 1948 محسوب میگردد. هر فروند F-15I به ارزش 84 میلیون دلار به اسرائیل واگذار شده بود.
F-16I نمونهای از همان F-16D Block 50/52 نیروی هوایی ایالات متحده میباشد که با انجام تغییرات بسیار گسترده ساخته شده است. به جز این، یک موتور جدید و بسیار پرقدرت ساخت پرات اند ویتنی به نام F100-PW-229 نیز برای این هواپیما در نظر گرفته شده است، و بدین طریق است که F-16I تعداد بیشماری از تغییرات و بهسازیهای بسیار پیشرفته را به رخ میکشد. برای مثال، در Sufa تعداد زیادی از تکنولوژیهای نوین در طراحی سیستمهای آویونیکی به کار گرفته شده است که از جملهء آنها سیستم داخل نصب شدهء FLIR (جستجوگر فرانگر حرارت: Forward Looking Infraraed)، سیستم سخت افزار جدید حمل سلاح ساخت کمپانی وزارت دفاع اسرائیل، Lahav میباشد. (لاهاو، شرکتی زیرمجموعهء صنایع هواپیمایی اسرائیل میباشد) تکنولوژی به کار گرفته شده توسط لاهاو، اجازهء درگیری همزمان با چند هدف هوایی را داده، ضمن اینکه توان بقاپذیری ذاتی هواپیما را افزایش میدهد.
در F-16I پیشبینی شده از موشکهای هوا به هوای بسیار توانمند Python 5 ساخت Rafael استفاده شود که از تسلیحات پیشرو و بسیار جدید ساخت اسرائیل محسوب میشود. هرچند اطلاعات چندانی در مورد Python 5 وجود ندارد، اما نسل قبلی این موشک یعنی Python 4 پیشرفتهترین موشک گرمایاب در سراسر جهان محسوب میشود، به طوری که توسط نیروی هوایی ایالات متحده نیز خریداری شده است. Python 5 از یک جستجوگر بسیار نوین حرارت بهره میبرد که هیچ اقدام متقابلی نمیتواند این موشک را منحرف نماید. این موشک را میتوان پس از پرتاب بر روی هدف قفل نمود که این امر، یک مزیت فوقالعاده و بینظیر به هنگام شلیک محسوب میشود.
به علاوه، رادار بسیار پیشرفتهء چندحالتهء AN/APG-68(V)9 ساخت نورثروپ – گرومن، عمق شناسایی اهداف را نسبت به رادار قدیمی APG-69، به میزان 30 درصد افزایش داده و موجب میشود که Sufa یک دید شبیهسازی شده ولی با کیفیت بسیار بالا از نقشهء سطح زمین بدست آورد.
مکمل سیستمهای تسلیحاتی ارتقاء یافته، فضای اختصاص یافته در كابين عقب هواپیماست که شامل سیستمهای آویونیک بهبود یافته و پخش کنندههای Chaff و Flare میباشد که هم برای آموزش خلباني و هم در نبرد واقعی کاربرد دارند.
به علاوه، مخازن قابل برداشتن سوخت تطبیقی یا Conformal Fuel Tanks که در اصطلاح به CFT مشهور هستند، در بالای محل ریشهء بالها، خودنمایی میکنند و باعث میشوند جایگاههای زیر بالها، جهت حمل مقدار بیشتر تسلیحات، آزاد بمانند. F-16I بدون سوختگیری هوایی، دارای شعاع عمل رزمی به میزان 500 مایل یا حدود 800 کیلومتر میباشد. برد پروازی افزایش یافته، به نیروی هوایی اسرائیل این امکان را میدهد تا به اهدافی در ایران و لیبی بدون نیاز به سوختگیری هوایی حملهور شود. به علاوه، کابین این هواپیما جهت استقرار افسر کنترل تسلیحات در صندلی پشت خلبان، بسیار گسترش یافته است.
اسرائیل در ابتدا تعداد 50 فروند F-16I را در سال 2001 سفارش داده بود اما این سفارش را به دلیل عدم خریداری تعداد بیشتری از جنگنده های F-15I، به 102 فروند افزایش داد. با در اختيار گرفته شدن جنگندههاي Sufa، استراتژي بازدارندگي اسرائيل افزايش يافته و قابليت پاسخدهي ضربتي به تهديدات موجود در خاورميانه تقويت ميشود. اين در حالي است كه امكان بازنشسته شدن جنگندههاي قديمي نظير A-4 Skyhawk و F-4E Phantom II كه از دههء 1960 در حال خدمت هستند، فراهم ميگردد.
انتظار ميرود سه اسكادران تا پايان سال 2008 از اين جنگندههاي جديد، در پايگاه هوايي رامون (Ramon) در عمق صحراي نقب (Negev) عملياتي شوند. با ورود اين 102 فروند F-16I، اسرائيل جمعن تعداد 362 جت جنگي F-16 در اختيار خواهد داشت كه بزرگترين ناوگان F-16 در تمام كل جهان پس از ايالات متحده محسوب ميشود. جنگندههاي F-16 ستون فقرات نيروي هوايي اسرائيل را تشكيل ميدهند، اما اين مدل جديد I، توان ضربتي دوربرد نيروي هوايي را تقويت كرده و مكملي براي اسكادران F-15I كه در اواخر دههء 1990 وارد خدمت شدهاند، خواهند بود.
JINSA
F-16I، آخرين مدل توسعه يافتهء جنگندهء فوق پيشرفتهء F-16 Block 50/52 ساخت لاكهيد مارتين ميباشد، كه تاكنون توسط شيلي، يونان، عمان و لهستان انتخاب شده است. اين هواپيما به وسيلهء تانكهاي قابل حذف سوخت موسوم به CFT كه گنجايش 2271 ليتر حمل سوخت دارند، از ساير مدلهاي F-16 قابل تمايز ميباشد. اين تانكهاي سوخت، برد رزمي هواپيما را افزايش داده و از نياز هواپيما به سوختگيري هوايي ميكاهند. همچنين استفاده از اين تانكهاي سوخت، باعث آزاد ماندن دو جايگاه حمل تسليخات در زير بالها ميشود كه اين باعث افزايش ميزان بارگذاري تسليحات هوا به ميزان هواپيما ميشود.
در اين هواپيماي F-16، همچنين يك كابين عقب درنظر گرفته شده است كه درون آن، شامل تجهيزات آويونيك و پخش كنندههاي Chaff و Flare ميباشد كه اين تجهيزات هم براي آموزش خلبان و هم در ماموريت رزمي حقيقي كاربرد دارند. هواپيماهاي سري F-16I دو سرنشينه هستند و در آنها تكنولوژيهاي بسيار پيشرفتهء آويونيك تعبيه شده است، ضمن اينكه از يك موتور بهبود يافتهء ساخت پرات اند ويتني به نام F100-PW-229 به عنوان پيشرانه استفاده ميكنند كه اين موتور بسيار به نمونهء نصب شده در جنگندههاي F-16D نيروي هوايي ايالات متحده شباهت دارد.
در اين هواپيما همچنين يك سامانهء داخلي FLIR (سيستم فرانگر مادون قرمز = Forward-Looking Infrared) تعبيه شده است كه جهت نشانهگذاري اهداف زميني به كار ميرود، ضمن اينكه سوخت اضافي ذخيره شده در تانكهاي تطبيقي سوخت (CFT)، باعث افزايش شعاع رزمي اين جنگنده تا ميزان 800 مايل يا 1500 كيلومتر ميشود.
اين سامانههاي جديد، به F-16I اين امكان را ميدهند تا قابليتهاي رزمي جديد را بدست آورد كه از جملهء آنها ميتوان به توانايي درگيري با چند هدف به هنگام نبرد هوايي، دقت حملات ضربتي در هرگونه شرائط آب و هوايي و افزايش بقاپذيري ضربتي اين هواپيما در برابر اهداف بسيار خطرناك اشاره كرد.
تسليحات هوا به هوا
انتظار ميرود اسرائيل، جنگندههاي F-16 خود را با موشكهاي پيشرفتهء ميانبرد هوا به هواي Derby، و موشكهاي كوتاهبرد Python 4 و Python 5 ساخت RAFAEL مجهز كند. موشك Derby يك موشك بسيار پيشرفتهء هدايت راداري همانند موشك آمريكايي AIM-120 AMRAAM ميباشد. سامانهء رادار بسيار پيشرفتهء تعبيه شده در اين موشك، توانايي درگيري همزمان با چند هدف مختلف را در محدودهء فواصل نزديك تا فواصل ماوراي ديد (BVR) امكانپذير ميسازد. اغلب كارشناسان اعتقاد دارند موشك Python 4، بهترين موشك گرماياب در سراسر جهان ميباشد، كه قادر به درگيري همزمان با چند هدف در يك محدودهء بسيار وسيعتر از موشك آمريكايي AIM-9 Sidewinder ميباشد.
تصویری از کابین بسیار مجهز خلبان در F-16I
بزرگترين معاملهء تسليحاتي تاريخ اسرائيل
دولت اسرائيل، به تاريخ 19 جولاي 1999 به طور رسمي تاييد كرد كه تعداد 50 فروند جنگندهء F-16 ساخت لاكهيد مارتين را بلافاصله پس از معاملهء سخت و مشكلآفرين خريداري جتهاي بوئينگ F-15I، از كارخانهء لاكهيد مارتين خريداري نموده است.
كلمهء معامله از زبان نخست وزير وقت اسرائيل، ايهود باراك، حين گفتگو با وزير دفاع ايالات متحده، ويليام كوهن به تاريخ 16 جولاي 1999 خارج شد. باراك، كه همزمان وزير دفاع نيز بوده است، هم به بيل كيلينتون و هم به كوهن اظهار داشت كه تصميم گرفته به توصيهء نظاميان اسرائيلي عمل كرده و اقدام به خريداري اين جتهاي جنگي نمايد. وي همچنين افزود كه حق انتخاب 50 فروند هواپيماي ديگر را براي سال آينده محفوظ ميداند. كل اين برنامه شامل هواپيما، تجهيزات رزمي و يك بستهء پشتيباني بود كه رقمي حدود 2.5 ميليارد دلار را جهت تهيهكنندگان مختلف اين ادوات، بالغ ميگشت. از اين مبلغ، 2.5 ميليارد دلار متعلق به لاكهيد مارتين بود. اين بزرگترين معاملهء تسليحاتي تاريخ اسرائيل محسوب ميگشت. تصميم باراك براي خريداري اين هواپيماها، پس از بررسي و سنجشهاي فراوان وزارت دفاع اسرائيل بين يك مدل ارزانقيمت، چابك، تك موتورهء F-16، كه به وسيلهء كارخانجات لاكهيد مارتين توليد شده بود با مدلي سنگينوزن، چندكاره، دو موتورهء F-15I كه توسط بوئينگ ساخته ميشد، انجام شد.
يك مقام رسمي پنتاگون، كه خواستار ناشناس ماندن خود شده بود، در تاريخ 18 جولاي 1999 به روزنامهء جروزالم پست چاپ بيتالمقدس اظهار كرده بود كه قرارداد خريداري 50 فروند F-16 با حق گزينش 50 تا 55 فروند ديگر، خيلي بيش از 2 ميليارد دلار بوده است، و اين F-16 هاي جديد و دورپرواز، تنها جهت حمله به اهدافي در ليبي و ايران خريداري شدهاند.
در يكي از يادداشتهاي رسمي كارخانجات لاكهيد مارتين، نوشته شده است كه تصميم دولت اسرائيل جهت خريداري اين جتهاي جنگي، بنا به توصيهء وزير دفاع، فرماندهي پشتيباني وزارت دفاع و فرمانده نيروي هوايي اسرائيل به انجام رسيده است. اين انتخاب، تعجب چنداني را موجب نشد، زيرا نيروي هوايي يك ماه پيش از آن به مسئولان وزارت دفاع اعلام كرده بود كه جنگندهء F-16 سري + Block 50 ساخت لاكهيد مارتين را بسيار به جنگندهء F-15I ساخت بوئينگ ترجيح ميدهد.
موشه آرنز، وزير دفاع پيشين:
«من قصد دارم اين تصميم را بگيرم، اما ايهود باراك از من خواسته است كه اين كار را انجام ندهم و من امروز از اينكه باراك به همان عقيدهء من رسيده است، بسيار خرسندم.»
در مصاحبهاي با بخش فارسي راديو اسرائيل، آرنز اظهار كرد كه جتهاي جنگي جديد، باعث تحول تاريخي در نيروي هوايي اسرائيل نخواهند شد، زيرا اسرائيل پيش از اين خريد، جنگنده – بمبافكنهاي دورپرواز F-15I را در اختيار گرفته بود كه سال گذشته وارد خدمت شده بودند. آرنتز همچنين ميگويد: «در اين قرارداد، لاكهيد مارتين براي همكاري با صنايع دفاعي ما ملزم شده است، بنابراين اين خريد، داراي يك سود مضاعف براي ما بوده است.»
سخنگوي لاكهيد مارتين، جو استوت:
«اين قرارداد، حق انتخاب تا 60 فروند اضافي ديگر را تا 24 ماه آينده در اختيار اسرائيل قرار ميدهد.» . . . «هرچند كه ما به طور رسمي، چيزي را ننوشتهايم، اما به طور شفاهي، مسئوليت و تعهد خود را براي F-16 هاي انتخاب شده، ميپذيريم.»
برخي سيستمهاي F-16I
* سيستمهاي آويونيك ارتقاء يافته، نمايشگرهاي رنگي درون كابين و يك نمايشگر تعبيه شده درون كلاه خلباني ساخت كمپاني اسرائيلي Elbit ؛
* سامانهء بسيار پيشرفتهء مخصوص نبرد ساخت كمپاني اسرائيلي Elisra ؛
* سيستم تسليحاتي پيشرفته و سنسورهاي مربوطه ساخت كمپاني اسرائيلي Rafael،
و ساير سيستمهاي بهبود يافته ميباشد.
* ضمن اينكه صنايع هواپيمايي اسرائيل (IAI)، به طور معمول، به ساخت بدنه و ساير اجزاء F-16 ادامه خواهد داد. ميزان همكاري اين شركتها و ساير شركتهاي اسرائيلي، در حدود 25 درصد كل هواپيما ميباشد.
غولهاي صنايع هوافضاي ايالات متحده، يعني لاكهيد مارتين و بوئينگ، به طور شديد با يكديگر بر سر ارائهء پيشنهاداتي در مورد همكاري مشترك با اسرائيل با يكديگر به رقابت و نزاع برخاستند، اما اين لاكهيد مارتين بود كه بر رقيب قدر خود چيره شد، چون ظاهرن از جريان باخت خود در جريان معاملهء مشابهي كه به سال 1994 انجام شده بود، درسهاي فراواني را آموخته بود. آن زمان، لاكهيد مارتين بازنده شده بود، زيرا جتهاي جنگي F-16 به اندازهء جنگندههاي گرانقيمت F-15I دورپرواز نبودند. اما اين بار لاكهيد براي اين معامله با شگرد تانكهاي تطبيقي سوخت (CFT) وارد شده بود كه مخصوص نيروي هوايي اسرائيل و شايد امارات متحده عربي طراحي شده بودند و به F-16 اين امكان را ميدادند كه از نظر برد پروازي با F-15I برابر نمايد، در حالي كه قيمت اين F-16 در حدود نصف قيمت F-15I بود. همچنين لاكهيد بر خلاف بوئينگ، بسيار باز عمل كرده بود و اجازه داده بود تا صنايع دفاعي بومي در ساخت هواپيما و متعلقات، شراكت داده شوند.
دين ام هنكوك، رئيس سيستمهاي تاكتيكي هواپيماي لاكهيد مارتين در فورت ورث تگزاس اين چنين ميگويد:
«ما از دولت اسرائيل به دليل ادامهء همكاري و اطمينان به F-16 و كمپانيمان، بسيار سپاسگزاريم. ما به سوي آينده مينگريم، تا بتوانيم منافع روابط متقابل سودمندانه را با اسرائيل در سالهاي آينده توسعه دهيم.»
وي همچنين افزود: «اسرائيل يكي از مشتريان پرسابقهء F-16 محسوب ميشود كه شراكت و منافع دوطرفه از همكاري ما حاصل شده است كه منجر شده تا توليد ما، تبديل به بهترين جنگندهء چندكارهء جهان تبديل شود.» . . . «اين يكي از موارد نزاع و رقابت سختي بود كه همواره بين لاكهيد و بوئينگ در جريان بوده است و در نهايت منجر به تبديل F-16 به يك جنگندهء چندكارهء بسيار پيشرفته شده است كه مورد انتخاب اغلب نيروهاي هوايي كشورهاي مختلف در جهان است.»
تحويل اين هواپيماهاي جديد، حدود سه و نيم سال پس از امضاء توافقنامه آغاز شده است و انتظار ميرود امسال (2007) به پايان برسد. نوع موتور منتخب دولت اسرائيل، اندكي پس از امضاء قرارداد مشخص گرديد. در اين هواپيما قرار بود يكي از موتورهاي F100 ساخت پرات اند ويتني و يا F110 ساخت جنرال الكتريك نصب شود.
برد پروازي بالا جهت اهدافي در ايران و ليبي
جنگندههاي Sufa داراي برد رزمي فراتر از 500 مايل ميباشند. اين برد پروازي افزايش يافته، نيروي هوايي اسرائيل را قادر ميسازد به اهدافي در داخل ايران و ليبي بدون نياز به سوختگيري هوايي، حمله كند. Sufa داراي پيشرانهء بهبود يافتهء ساخت پرات اند ويتني به نام F100-PW-229 ميباشد. اين هواپيما طوري طراحي شده است تا بتواند با وزن خالصي به ميزان 22.582 كيلوگرم (52000 پوند) از زمين بلند شود، يعني اين هواپيما قادر است ميزان تسليحاتي بيش از F-16 معمولي را حمل كند. مهندس تسليحات اين هواپيما، در مكان پشت خلبان مينشيند و بمبها را تا رسيدن به هدف، هدايت ميكند. همچنين سختافزار توانايي درگيري همزمان با چند هدف هوايي، و سيستم FLIR به وسيلهء كمپاني اسرائيلي Lahav فراهم شده است.
صنايع هواپيمايي اسرائيل (IAI)، سازندهء بال، بدنه، دم، تانكهاي داخلي سوخت، سيستمهاي ارتباطات ماهوارهاي و سيستمهاي ارتباط تاكتيكي ميباشد.
معرفي پيمانكاران
Elbit Systems
سازندهء نمايشگر سربالا (HUD)، نمايشگر داخل كلاه (HMS)، كامپيوتر ماموريت، كامپيوتر نقشهء ديجيتال، شهپرها، تثبيت كنندههاي بدنه و درها.
Rafael
سازندهء سامانههاي آويونيكي، نرم افزار طراحي الگوريتمي از سطح زمين و تجهيزات مخابراتي.
Elisra Electronic Systems
سازندهء سامانههاي دفاعي براي جلوگيري از قفل كردن رادار دشمن و موشكهاي هدايت راداري و حرارت ياب.
BAE Systems Rokar International
سازندهء پخشكنندهء حرارت و Flare.
Rada Electronic Industries
سازندهء سيستمهاي كسب اطلاعات از زمين.
رادار: ساخت آمريكا
گزارش رسمي نيروي هوايي اسرائيل حاكي از اين است كه مذاكرهء آنها با وزارت دفاع اسرائيل براي عدم نصب رادار ساخت آمريكا بر روي F-16I بينتيجه مانده است.
رادار AN/APG-68(V)9 ساخت شركت آمريكايي نورثروپ – گرومن، يك رادار بسيار پيشرفتهء چند حالته است كه خدمهء هواپيما را قادر ميسازد تهديدات هوايي را از فواصلی كه برد آن 30 درصد نسبت به سيستم رادار موجود APG-69 افزايش يافته است، كشف كنند، ضمن اينكه يك نقشهء مصنوعي از عوارض و تجهيزات سطح زمين با كيفيت بسيار بالا تهيه ميكند
موضوعات مرتبط: نظامی
صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانههاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا ميتوان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آنگونه كه در روايات شريف ما آمدهاند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده ميشود كه طي اين بخش از مطالب به آن ميپردازيم.
«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق ميشود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئلهاي را از زبان پيامبر يا ولياي از اولياي خويش به گونهاي تبيين ميكند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان ميدهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات ميكند در حالي كه امالكتاب نزد اوست و خود ميداند عاقبت هر چيزي چيست.1
و در آيهاي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بديهايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانهها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ ميدهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نميكند وگرنه لازمهاش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم ميفرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمانها و مكانها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه ميفرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نميشود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده ميشود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نميكردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات ميتوان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگياش را افزايش ميدهد، همانطور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص ميگذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:
الف) لوح محفوظ
لوحي كه آنچه در آن نوشته ميشود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمييابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.
ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنتهاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص ميشود، با از بين رفتن آن سنتها يا مطرح شدن سنتهاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحتالشعاع سنتهاي جديد قرار ميگيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقهاي كه ميدهد، 30 سال به عمرش اضافه ميشود و تا 50 سالگي زنده ميماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيرهاي خاص، 30 سال از عمرش كاسته ميشود در همان 20 سالگي ميميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل ميدانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنتهاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان ميشود.
در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن ميرسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانههايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظاند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئلهاي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانهها رخ دهد يا همة نشانهها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانههاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كردهاند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مييابد:
1. نشانههاي مشروط و غير حتمي ظهور
جز نشانههايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانههاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار ميروند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كردهاند. بدين معنا كه به جز نشانههاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب ميآيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتادهاند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشدهاند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.
شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نميشد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نميشدند و بدان مبتلا ميگشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام ميكنند كه شما با وجود آنكه ميتوانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13
2. علايم ظهور و امور حتمي
پنج مورد از نشانههاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانههاي حتمي ظهور برشمرده شدهاند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانههاي پنجگانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچگونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها ندادهاند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها ميشد. اين نشانهها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد انشاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيتالله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كردهاند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحتها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده ميپردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا ميكنيم و قاطعانه ميگوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته ميشود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ ميدهد؟ فرمودند: آري. گفتم: ميترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نميكند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كردهاند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بنيعباس سفياني جنبشهاي خويش را آغاز ميكند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نميتوان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد ميكنند، چشمپوشي كرد و به احاديث انگشتشماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: ميترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفهاند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
ميپرسد. حضرت ميفرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري ميشود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوفها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25
3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)
ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذرهاي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعهاي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد»26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نميكند، در آيندهاي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. انشاءالله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نمودهاند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني ميكند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27
4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كردهاند و شيعيان را امر كردهاند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغگو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نميداند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نميكنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) ميپرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه ميفرمايند: «آنها كه وقت تعيين ميكنند دروغ ميگويند».29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه ميدارد: اين مسئلهاي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت ميفرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ ميگويند، آنها كه عجله كنند هلاك ميشوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مييابند و به سوي ما باز ميگردند.30
آنگونه كه از احاديث برميآيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهرهمند خواهند نمود.
البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانههاي حتمي ظهور نميشود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كردهاند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفسزكيّه حضرت در مكه ظهور ميكنند. وليكن ديگر نشانهها حداكثر به اين اشاره ميكنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانههاي ظهور قرنهاست كه اتفاق افتادهاند و گذشتهاند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كردهاند.
ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده ميكردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرنها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي ميشدند حال آنكه قرنهاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديدهها را خونبار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشتهاند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشمهاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايههاي حكومت شيطانيشان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. انشاءالله.
پينوشتها :
1. سورة رعد(13)، آية 39.
2 . سورة زمر(39)، آية 48.
3 . سورة يوسف(12)، آية 35.
4 . سورة نساء (4)، آية 35.
5 . سورة آلعمران (3)، آية 5.
6 . سورة زمر(39)، آية 48.
7 . سورة رعد(13)، آية 11.
8 . سورة بروج(85)، آيات 21 و 22.
9 . سورة رعد(13)، آية 39.
10. سورة انعام(6)، آية 2.
11. نعماني، محمد بن ابراهيم، الغيبة، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، ج52، ص249.
12. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص202.
13. كليني، اصول كافي، ج 1، باب البدأ، ح 1 و صدوق، محمد بن علي بن حسين، التوحيد، باب 54، ح 2.
14. صدوق، محمد بن علي بن حسين، كمالالدين، ج2، ص650، طوسي، محمد بن حسن، الغيبة ص267، نعماني، همان، صص169 و 172؛ مجلسي، محمد باقر، همان؛ ج52، ص204، طبرسي، فضل بن حسن، اعلام الوري، ص426؛صافي گلپايگاني، لطفالله، منتخبالاثر، صص439 و 455.
15. فقيه، محمد، السفياني و علامات الظهور، ص102.
16. عاملي، جعفر مرتضي، دراسته فيعلامات الظهور، ص60.
17. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص265.
18. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص205، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص250.
19. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص251.
20. رك: فقيه، محمد، همان، ص102.
21. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص203؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
22. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص204؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
23. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص176، صافي گلپايگاني، لطفالله، همان، ص455.
24. سورة انعام، آية 2.
25. مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص249.
26. سورة آل عمران(3)، آية 9.
27. رك: شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص340، طبرسي، فضل بن حسن، همان، ص401، مجلسي، محمد باقر، همان، ج51، ص133.
28. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص195، طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ آل سيد حيدر، مصطفي، بشارةالاسلام، ص298، مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104.
29. طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص103؛ صافي گلپايگاني، لطفالله، همان، ص463.
30. نعماني، محمد بن ابراهيم، همان، ص198؛ طوسي، محمد بن حسن، همان، ص262؛ مجلسي، محمد باقر، همان، ج52، ص104؛ آل سيد حيدر، مصطفي، همان، ص299؛ صافي گلپايگاني، لطفالله، همان، ص463.
موضوعات مرتبط: انتظار
با سلام خدمت همه دوستان
این پایگاه آمادگی دارد برای وبلاگهای اسلامی لوگو و یا قالب طراحی نماید
درخواست خود را در بخش نظرات اعلام فرمائید
موضوعات مرتبط: کد نویسی
کماندوها در نگاه تکنيکي و تاکتيکي افرادي هستن که موفق به گذروندن دوره هاي سنگين و طاقت فرساي نظامي شده باشن. به عنوان مثال گذروندن دورهاي آبي خاکي، عمليات ويژه، چتربازي اتوماتيک ( و بعد از اون سقوط آزاد)، رزم انفرادي پيشرفته و … . آموزشهايي که نام بردم جزو سرتيترها هستن وگرنه کلي دوره تخصصي هم بايد طي بشه که تعداد اونا تقريبا نامحدوده. به عنوان مثال بعد از دوره آبيخکي بعضي از کماندوها به دوره تخصصي غواصي، بعضي به دوره تخصصي تخريب ( شامل تخصص هاي دريايي، الکترونيک و …) ، بعضي به دوره تخصصي ناوبري و … اعزام ميشن. تو هر دوره اصلي برخي ار کارآموزان به دورههاي تخصصي و زيرمجموعه همون دوره اصلي اعزام ميشن. با تفاسير فوق مسلمه که بعد از مدتي هر کماندو تنها يک تخصص اصلي داره که تو اون تخصص کاملا خبره ميشه. برخي از اين تخصص ها عبارتند از: تکاور غواص، ناوبر، کمين و ضدکمين، تخريب دريايي، کوهستان، جنگل، راپليسم ، بيابان، تک تيرزن، رهايي گروگان ، عمليات رواني ، جنگ نوين ، مخابرات و جنگ الکترونيک ، پشتيبان ، نفوذ ، پاکسازي، تخصص هر يک از سلاح هاي موجود در يگان خدمتي. بايد دقت کرد که همه کماندوها تمام اين دورهها رو ميگذرونن ولي هر کدوم طبق علاقه شخصي تنها در يک رشته متخصص ميشن.
حالا بريم سر مبحث بعدي … يه کماندو بايد چه خصوصياتي داشته باشه.
اگه اهل فيلم ديدن باشين احتمالا اولين چيزي که از يه کماندو تو ذهنتون ايجاد ميشه يه فرد قوي هيکل، گنده، خشن، با صورتي وحشتناک و فوقالعاده بي رحمه. همين اول کاري خيالتون رو راحت کنم. اين فکر رو از ذهنتون بريزين بيرون …………………… ريختين بيرون ، خوب پس از اول شروع ميکنيم.(کمتر فيلم ببين)
در علوم جديد نظامي کماندوها بايد تنها و تنها يک خصوصيت اصلي داشته باشن « ذهن خلاق ». اصلا مهم نيست که هيکل شما کوچيک باشه يا 150 کيلو عضله نداشته باشين. اگه باهوش باشين حتما يه کماندوي خوب ميشين. داشتن هيکل خوب ميتونه يه امتياز باشه. ولي دقت کنين اگه هيکل خوبي داشته باشين ولي عقل تو کلتون نباشه هيچ فايدهاي نداره!!! آمريکايي ها معمولا تو فيلمهاشون سعي ميکنن نوعي ابرقهرمان رو تو ذهن بيننده تداعي کنن. ابرقهرمانهايي مثل رامبو و آرنولد که هيچ وقت نميميرن، هيچ وقت اشتباه نميکنن و شکست تو ذهن اونا جايي نداره. ولي واقعيت چيز ديگه اي. در دنياي واقعي بايد از هوشت کمک بگيري وگرنه مُردي.
در کشور ما دو اصل کلي بر تمام فعاليتهاي کماندوها سايه انداخته. «ايمان» و «اراده». هوش در جايگاه سوم قرار داره. من شخصا اثر اين دو عامل رو صدها بار ديدم. افرادي که عليرغم هيکل کوچيک و نيروي بدني ضعيف تونستن سختترين مراحل آموزشي رو بگذرونن اونم در شرايطي که قهرمان تکواندو استان تهران در اثر شدت فعاليت بيهوش شد و خودم به هوش آوردمش افراد ضعيفتر از اون تونستن به خوبي از عهده آموزش بر بيان. يکي از دوستان پرسيده بود دانستن زبان انگليسي هم براي کماندوها لازمه؟ بله. البته زبان رو طي آموزشهاي پادگاني ياد ميگيرين. مسلمه که دونستن چند تا زبون براي عمليات برون مرزي حياتيه.
تفاوت کوماندو و چريک ؟
کماندوها معمولا به صورت تيمي فعاليت ميکنن ولي چريک ها بيشتر دوست دارن انفرادي کار کنن. در هر صورت چيزي که مشخصه کماندوها و چريکها بايد هميشه سبک بار باشن. البته اينکه فکر کنين يه چريک فقط با يه چاقو ماموريتش رو انجام ميده هم فکر اشتباهيه (کمتر فيلم ببين پسر!) منظورم از سبک بار بودن اينه که چريکهاو کماندوها معمولا سلاح هاي سنگين و نيمه سنگين همراه خودشون نميبرن. از بحث چريکي خارج بشيم ( البته من تو چريک و ضدچريک هم کار ميکنم ولي اينجا جاش نيست. ميترسم ذوق زده بشين!) تفاوت مهم ديگه کماندوها و چريک ها در اينه که کماندوها اعضاي رسمي يک ارتش ثبت شده هستن و تحت پوشش مقررات کنوانسيون ژنو قرار دارن ولي چريکها بدليل اينکه وابسته به هيچ ارگان دولتي نيستن يک جور مبارز آزاد به حساب ميان و از مفاد کنوانسيون ژنو جارج ميشن.
البته استثناء هم وجود داره. مثلا گروههاي چريکي حزب الله با اينکه طبق قوانين، چريک به حساب ميان ولي به صورت تيمي کار ميکنن و در مواردي سلاحهاي نيمه سنگين مثل توپ 106 رو به صورت انفرادي حمل و شليک ميکنن!
فکر کنم اين جمله رو 50 دفعه گفتم ولي بازم ميگم. اصول کار نظامي فقط نوعي قاعده محسوب ميشه و قانون نيست. هر نظامي ميتونه بنا به سلايق شخصي ، نوع ماموريت، نوع هدف و نوع منطقه هدف يک يا چند عدد از اين قوانين رو نقض کنه يا به کلي ناديده بگيره. مخصوصا زماني که حرف از جنگ نامتقارن به ميون مياد.
يک تيم استاندارد کماندويي از هفت نفر تشکيل ميشه که هر کدوم در زمينه اي متخصص هستن. فرمانده ، پزشک ، مخابرات ، تک تيرانداز ، تخريبچي ، پشتيبان (تيربارچي) و تيرانداز عملياتي.
طبق همون قاعدهاي که چند سطر قبل گفتم افراد يک تيم هم ممکنه عنواويني غير از عناوين ذکر شده داشته باشن. در مواردي اصلا وجود فرمانده نياز نيست. يا ممکنه متخصص جنگ نوين هم به اين گروه اضافه بشه.
اين هفت نفر درست مثل برادر هستن. صددرصد به هم اعتماد ميکنن. وقتي يکي براي انجام کاري ميره هيچ وقت نفر دوم براي مطمئن شدن اعزام نميشه. وقتي تکتيرزن اعلام ميکنه منطقه امنه ساير نفرات با آسايش خاطر وارد منطقه خطر ميشن و …
وقتي تيم براي انجام ماموريت اعزام ميشن بايد کاملا به خودشون متکي باشن. ارتباط راديويي با عقبه و فرماندهي در محدودترين شکل ممکن انجام ميشه. همونطور که گفتم تيم کوماندويي سبک سفر ميکنه پس چي ميخورن؟
هر چيزي که گيرشون بياد. ريشه گياه، برگ، ميوه جنگلي، موش، مار و بعضي چيزاي ديگه. مطلبي هم که در مورد خوردن مار، که گفته ميشه يه وجب از سر و ته مار ميزنن بعد ميخورنش صحت نداره و تکنيک خاص خودشو داره. شايد يه ماري کلا يه وجب اندازش باشه! البته جديدا ديگه نيازي به غذاي جنگلي هم نيست. فقط کافيه سي چهل تا قرص مخصوص با خودتون داشته باشين. روزي يه دونه شما رو سرپا نگه ميداره. اين قرصا مخدر نيستن. بلکه از نوعي پروتئين ساخته شده.
براي آب هم خيلي نگران نباشيد. تو جاهاي خشک انواع گياهان و حيوانات هستن که حاوي مقدار زيادي آب هستن. اما اگه آب سالم گيرتون نيومد بازم لازم نيست نگران بشين. ما روزانه کلي آب دفع ميکنيم ، درسته؟ تا حالا فکر کردين که از ادرار خودتون هم ميتونين بخورين؟!!!
در شرايط بحراني ميتونيد ادرار خودتون رو در ظرفي جمع کرده و از قرصهاي مخصوص تصفيه ادرار استفاده کنين. ديگه لازم نيست با کلي بدبختي ادرار خودتون رو تقطير کنين (کاري که قبلا انجام ميشد). قرص رو تو ظرف ادرار بندازين بعد از چند دقيقه املاح ته نشين ميشه و يه ليوان آب زلال و خوش طعم به شما چشمک ميزنه!!! فقط بايد دماي 37 درجه اين نوشيدني رو تحمل کنين!
البته نکات بيشمار ديگه اي هم هست که يک کوماندو ميتونه براي زنده موندن از اونا استفاده کنه که اينجا جاي بحث اونا نيست.
همونطور که خودتون هم متوجه شدين فقط لازمه ذهني خلاق داشته باشين تا تبديل به يه کماندوي خفن بشين! … يا حق
موضوعات مرتبط: نظامی
سلاح هجومی G-36 ، یكی از بهترین و مدرن ترین سلاح های حال حاضر است. این مسلسل ، درواقع جانشین ارزنده سلاح معروف G-3 محسوب می شود. كمپانی هكلر و كخ ، پس از عدم كسب موفقیت در معرفی مسلسل های G-11 و G-41 ، نتوانست پاسخگوی نیاز ارتش آلمان باشد. سلاح مورد نظر ارتش آلمان مسلسلی انعطاف پذیر ، قابل اعتماد و مطابق با استانداردهای جدید NATO بود. كارخانه هكلر و كخ پس از مطالعات فراوان نهایتآ در سال 1995 ، سلاح G-36 با كالیبر 56/5 را به ارتش آلمان تحویل داد. ارتش اسپانیا نیز در سال 1999 ، این سلاح را اندكی متحول كرد و با نام G-36E به نیروی زمینی خود تحویل داد. طبق گزارش برخی از منابع خبری ، پلیس انگلیس و پلیس فدرال امریكا نیز تعداد قابل توجهی از این سلاح را خریداری كرده اند. سلاح G-36 یك مسلسل سبك ، خوشدست ، دقیق و قابل اعتماد است. مدل های مختلفی از این سلاح ارائه شده است كه از آن جمله می توان به مدل كماندو (لوله كوتاه) ، G-36C و تیربار سبك G-36 اشاره كرد. تنها ایراد گزارش شده درخصوص عملكرد این سلاح ، گرم شدن زود هنگام روپوش لوله آن است.
عملكرد گلنگدن سلاح G-36 برخلاف انواع مدل های قبلی ساخت كارخانه هكلر و كخ ، به واسطه فشار غیر مستقیم گاز باروت صورت می گیرد نه مستقیم. در ساخت قطعات اولیه این سلاح ، از بهترین مواد اولیه و مدرن ترین روش های تولید استفاده شده است. بدنه و اكثر قسمت های خارجی سلاح ، از پلاستیك فشرده و تقویت شده با الیاف فلزی ساخته شده است. مكانیزم گلنگدن آن با وجود یك پیستون كورس كوتاه ، ما را به یاد سلاح قدیمی و از رده خارج امریكایی AR-18 می اندازد. سیلندر این پیستون ، در بالای لوله جاسازی شده است. حمال گلنگدن این سلاح از نوع چهارگوش و گلنگدن آن از نوع چرخشی و دارای 7 زبانه می باشد. حمال گلنگدن در حالی كه فنر ارتجاع دور آن را احاطه كرده است ، مسیر خود را از روی یك ریل طی می كند. دستگیره گلنگدن سلاح ، دقیقآ به بالای حمال گلنگدن وصل شده و قابل تا شدن به هر دو سمت می باشد. بنابراین می توان دستگیره گلنگدن را هم با دست راست و هم با دست چپ كشید.
مكانیزم گاز این سلاح به سوپاپ مخصوصی مجهز شده است كه به صورت خودكار تنظیم شده و كاز باروت را در خلاف جهت صورت تیرانداز خارج می كند. دریچه پوكه پران در سمت راست بدنه جاسازی شده و دارای زائده خاصی است كه مانع برخورد پوكه پرتاب شده به بیرون با صورت تیرانداز می شود. تمامی قطعات اصلی سلاح با پین های تاشو ، به بدنه اصلی چفت شده اند. بنابراین برای باز و بسته كردن سلاح ، به هیچ ابزار خاصی نیاز نیست. مكانیزم ماشه این سلاح ، در یك محفظه پلاستیكی جداگانه جاسازی شده و با قبضه تپانچه ای شكل و حافظ ماشه ، یك بخش مجزا را تشكیل می دهند. این سلاح را می توان با یك نارنجك انداز HK G-36 از نوع 40 میلیمتری همراه كرد. درخصوص سرنیزه هم جالب است بدانید كه علاوه بر سرنیزه های ساخت هكلر و كخ ، می توان سرنیزه های مخصوص سلاح AK-47 را نیز به این سلاح وصل كرد! در كل سلاح G-36 را می توان یكی از بهترین سلاح های كالیبر 56/5 حال حاضر دانست.
مشخصات فنی:
كالیبر: 56/5 × 45
طول لوله: 480 ، 318 و 288 میلیمتر به ترتیب در مدل های G-36K ، G-36 و G-36C
وزن خالی: 6/3 كیلوگرم (مدل پایه)
ظرفیت خشاب: 30 و 100 تیر (خشاب BETA-C)
نواخت تیر: 750 تیر در دقیقه
برد مفید: 400 متر
موضوعات مرتبط: نظامی
حملات فیشینگ (Phishing) عبارت است از ترغیب کاربران به افشای اطلاعات محرمانه شخصی با استفاده از هویتهای قلابی و ساختگی.
حملات فیشینگ معمولاً در قالبهای زیر ظاهر میشوند:
• ایمیل از طرف فردی که ادعا میکند دوست یا همکار شما است.
• پیغام یا تبلیغ در شبکههای اجتماعی
• وبسایتی قلابی که که برای امور خیریه تقاضای کمک میکند.
• وبسایتی با نامی مشابه وبسایتهایی که شما متناوباً به آنها سر میزنید.
• در برنامههای پیغام فوری مانند یاهو مسنجر یا ویندوز لایو مسنجر
• از طریق پیامهای کوتاه تبلیغاتی بر روی تلفن همراه شما
این حملات شکلهایی نظیر درخواست اطلاعات از سوی بانکی قلابی، اعلام برندهشدن شما در قرعهکشی و یا پیغامی از طرف شبکههای اجتماعی به خود میگیرند.
ایمیلهای فیشینگ معمولاً دارای لوگوها و تیترهای رسمی از بانکها یا موسسات مالی معتبر هستند و حاوی درخواست ارائه اطلاعات شخصی و حساس هستند.
سازندگان این ایمیلها معمولاً برای رسمی جلوهدادن بیشتر فعالیتهای خود، لینکی از سایتی با ظاهری آراسته و رسمی به ایمیلهای خود اضافه میکنند.
برای ایمن کردن خود در برابر حملات فیشینگ بهترین و کاملترین راه، استفاده از ویروسیابها و برنامههای امنیتی به روز است.
بعضی از ایمیلهای فیشینگ حاوی فایلها و برنامههای مخرب نیز هستند به همین دلیل یکی از بهترین راهها برای مقابله با آنها به روز سازی نرمافزارهای امنیتی است.
در بعضی از نسخههای مرورگرهای وب برنامههایی به عنوان فیلتر مطالب ناخواسته یا سایتهای غیر معتبر وجود دارد. این نرمافزارها اطلاعات سایتهایی را که از مجوزهای SSL استفاده میکنند به نمایش میگذارد و لایهای امنیتی برای کاربران ایجاد میکند.
موضوعات مرتبط: اخبار
با توام ای دشت بی پایان سوار ما چه شد
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد؟
آشنای" لا فتی الا علی" اینجا کجاست؟
صاحب" لا سیف الا ذوالفقار "ما چه شد؟
چهارده قرن است، چهل منزل عطش پیموده ایم
التیام زخم های بی شمار ما چه شد؟
چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد
روشنای دیده امیدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد
دشت را گشتی بزن، بنگر سوار ما چه شد؟
باز ای"موعود" بی تو جمعه ای دیگر گذشت
کُشت مارا بی قراری! پس قرار ما چه شد؟
می نشینیم تا ظهور سرخ مردی سبز پوش
آن زمان دیگر نمی پرسیم بهار ما چه شد؟
به امید ظهور
مهدی جهان دار
به نام خالق انتظار
آقا نگاهت جای آهوهاست، می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم
آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم
می آیی و با دستهایت پاک خواهی کرد
اشکی که روی گونه مان پیداست ، می دانم
برگشتنت در قلب های مرده مردم
همرنگ طوفانی ترین دریاست ، می دانم
جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت
مانند رد باد بر شنهاست ، می دانم
در باور کوتاه این مردم نمی گنجد
وقتی که بیایی اول دعواست ، می دانم
ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری
یک بار حس بودنت زیباست ، می دانم
آقا اگر تو برنمی گردی دلیل آن
در چشمهای پر گناه ماست ، می دانم
کی بازمیگردی ، برایم بودن با تو
زیباترین آرامش دنیاست ، می دانم
تو باز می گردی اگر امروز نه ، فردا
از آتشی که در دلم پیداست ، می دانم
به امید ظهور
با تشکر از سرکار خانم سپیده شمس
*********************
پی تو در خلوت تو، شب همه شب بیدارم
ای سفر که من چشم به راهت دارم
خانه ام ابری و چشمان تو همچون خورشید
چه کنم؟ دست خودم نیست اگر می بارم
که برای من از این پنجره ها حرف بزن
من بدون تو از این پنجره ها بیزارم
جان من، هدیه ناچیزی تقدیم شما!
گرچه در شأن شما نیست، همین را دارم
کاش می شد در این حلقه، شبی از شب ها
دست در دست تو ای خوب ترین بگذارم
من که تا عشق تو باقی است، زمین گیر تو ام
لا اقل لطف کن از روی زمین بردارم
به امید ظهور
با تشکر از سرکار خانم ناهید دهقانکار
موضوعات مرتبط: انتظار