این سخن شاید عجیب و مضحک بهنظر برسد اما یکی از فجایع برنامهنویسی در کشور ما این است که قانون برنامه پنجساله داریم، اما برنامه به معنی واقعی کلمه نداریم.
یعنی برنامههای پنجساله توسعه ما هرگز به این شکل نبودهاند که دقیقا مشخص کنند مسائل اولویتدار کشور در این پنجسال کدامند و برای حل این مسائل باید از کدام نقطه، توسط کدام دستگاهها و از کدام مسیر، به چه نقطهای برسیم.
به بند ت از ماده ۴۸ قانون برنامه ششم توسعه که ناظر به مسئله برق است، دقت بفرمایید : "دولت مکلف است... از طريق وزارت نيرو در طول اجراي برنامه نسبت به افزايش توان توليد برق تا ۲۵ هزار مگاوات از طريق سرمايهگذاری مؤسسات عمومی غيردولتی، تعاونی و خصوصی اعم از داخلی و خارجی و يا منابع داخلی شركتهای تابعه يا بهصورت روشهای متداول سرمايهگذاری از جمله ساخت، بهرهبرداری و تصرف (BOO) و ساخت، بهرهبرداری و انتقال (BOT) اقدام نمايد. خريد تضمينی برق بر اساس نرخ تعيين شده توسط شورای اقتصاد خواهد بود".
ظاهر ماجرا این است که وزارت نیرو مکلف شده است از مسیر مشخص شده، ۲۵ هزار مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه کند. در طول برنامه ششم نصف این مقدار (یعنی ۱۲۵۰۰ مگاوات) به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شده و در نتیجه این کمکاری، شاهد مشکلات امروز هستیم.
اما سوال اینجاست که آیا وزارت نیرو به تکالیف قانونی خود در برنامه ششم عمل نکرده است و باید مورد مواخذه و بازخواست از بابت ترک فعل قرار گیرد؟
متاسفانه پاسخ منفی است. اگر به متن قانون دقت بفرمایید، با یک کلمه دو حرفی "تا"، تکلیف از روی دوش دستگاه مربوطه برداشته شده است: "تا ۲۵ هزار مگاوات...". یعنی اگر یک مگاوات هم در طول ۵سال به ظرفیت تولید برق کشور اضافه میشد، مصداق "تا ۲۵هزار مگاوات" بود و وزارت نیرو به تکلیف خود عمل کرده بود. این "تا ۲۵ هزار مگاوات" عملا هیچ تفاوتی از حیث تکلیف قانونی با فیالمثل " تا ۱۰۰هزار مگاوات" ندارد و یک عبارت بیخاصیت است.
این مدل برنامهنویسی، خیالپردازی نیز هست. اگر "مؤسسات عمومی غيردولتی، تعاونی و خصوصی اعم از داخلی و خارجی" به هر دلیلی حاضر به سرمایهگذاری در تولید برق نشدند، این قسمت از قانون نیز خاصیت خود را از دست میدهد.
برنامهای شایسته عنوان "برنامه" است که فیالمثل در حوزه صنعت برق مشخص کند دقیقا چند مگاوات ظرفیت در کدام نقطه با کدام منابع مالی باید ایجاد شود. غیر از این باشد، وجود و فقدان برنامهای که با صرف زمان و هزینه مادی و معنوی فراوان تدوین و تصویب میشود، تفاوتی به حال کشور ندارد.
موضوعات مرتبط: سخن روز ، پیامها
برچسبها: برنامه های توسعه , برق , نیرو , مجلس
نخسا
نخسا را دو وجه تسمیه است نخست آنکه " نیروهای خودسر سرزمین های اسلامی" .
و دوم آن ، رازی است مکتوم در قلب نخسائیان.
و شاید گذر زمان کلیدی باشد برای گشودن قفل این قلبها و ظهور گنجهای نهانشان...
"نیرو" گفته ایم تا به اذهان تداعی کنیم که:
1: در جنگیم و ما "نیرو"های این میدان. نیرو یعنی افرادی در حال آماده باش؛
2: "نیرو" ناقل این مفهوم است که هدف دارد و سازماندهی و مرامی و مکتبی؛
3: فرد نیست، جمع است. که میدان، میدان حضور جمعی همه مبارزان است ؛
4: نیروی سازماندهی شده آماده باش، ناگزیر فرمانده و فرماندهانی خواهد داشت؛
و خودسر لقب کرده ایم که اعتراض کنیم به برخی قوانین . نه قوانین کتب حقوق که قوانین نانوشته مادی و انحرافی فکری و ذهنی که مجال درست اندیشیدن را سلب کرده اند. نیک اگر بنگریم و واکاوی کنیم ذهنمان را خویشتن را یک بانک جامع از این قوانین خواهیم یافت
از ثمرات همین قوانین است که در برابر معدود رفتارهای صوابمان انبوهی از برچسبها را دشت میکنیم: " خشن، مزدوز، جهان سومی، امل، مخالف حقوق بشر، ضد آزادی و دیکتاتور، عقب مانده و ناآشنا به مفاهیم مترقی مثل جامعه مدنی و قوانین شهروندی و لیبرالیسم"
آری ! خودسریم نسبت به این قوانین و خودسریم از منظر سرسپردگان این مکاتب. این خودسری را مدال افتخاری میدانیم بر سینه خویش...
لیک به یاری خدا در نهایت فرمانبرداری هستیم درچارچوب عقایدمان و کاملا گوش بفرمان فرمانده بزرگوار این میدان عظیم ...
"سرزمین" را جمع بسته ایم تا حتی در ناممان هم یادآوری کنیم امت واحده را حکومت جهانی را و لزوم تشکیل هسته های مقاومت جهانی را...
آگاهیم از همفکرانمان که کم هم نیستند و چشم امید بسته ایم بر خالی برنگشتن دست یاریمان که به سویشان دراز کرده ایم.
موضوعات مرتبط: دل نوشته ها
برچسبها: نخسا , نیرو , خودسر , اسلامی