وارد شهر سیروان عراق شدیم ، شهر پر از آتش دود بود ،
عده ای از مردم شهر که غالبا زن و بچه و با لباس محلی کردی بودند
کنار دیوار ها و درب خانه ها ایستاده بودند
خیلی ها گریه می کردند و تعدادی هم بر و بر ما را نگاه می کردن
مثل اینکه می دانستند ما با آنها کاری نداریم.
برای اولین با بود در طول مدت حضور در جبهه این چنین صحنه ای را می دیدم ،
خیلی ارام و با احتیاط از کنار آنها عبور کردیم،
واقعا بد وضعی بود نمی دونستیم باید چیکار کنیم،
هر لحظه احتمال می رفت در خانه ای باز شود و ما را به رگبار ببندند
و از طرفی هم نمی شد به خانه های که مردم شخصی کنار آن ایستاده
یا داخل خانه بودند شلیک کنیم.
وسط جاده تعدادی عراقی را در حال فرار دیدیم ،
برای اینکه از مردم دور شویم یا بهتر بگویم از آن وضع خوف ناک نجات پیدا کنیم ؛
بهترین راه فرار به سمت عراقی های در حال فرار بود
کمی که از خانه ها دور شدیم شروع به تیر اندازی کردیم
تعدای از عراقی های در حال فرار کشته و زخمی شدند
و اما مهم تر از این مهمات ما هم تمام شد
جالب این بود که در همان لحظه چند عراقی دستشان را به علامت تسلیم بالا بردند ،
مانده بودم چکار کنم کمی سمت چپ و راستم را نگاهم کردم
تا لااقل یک نفر را پیدا کنم که مسلح باشد یا اسلحه ای پیدا کنم ،
اما چیز ی پیدا نکردم آرام گوشه ای نشستم و اسلحه خالی را به سمت عراقی ها نشانه رفتم
و خیره خیره به عراقی ها نگاه می کردم
و در دل خدا خدا می کردم که فرار کنند ،
خدا می داند چه صحنه ای جالب درست شده بود
عراقی ها از ترس فرار نمی کردند و من هم از ترس به عراقی ها نزدیک نمی شدم.
یکی از عراقی ها به نفر همراهش چیزی گفت بدنم یخ کرد ،
نکند فهمیده باشند من مهمات ندارم که در همین حین دیدم پا به فرار گذاشتند
خیلی خوشحال شدم ،که چشمتان روز بد نبیند
جو گیر شدم و داد زدم (لا تحرک)که دیدم عراقی ها میخکوب شدند
و دستانشان را بالا بردند در دلم به خودم شروع به بد و بیراه گفتن که ای کوفت ،
مرض داشتی دنده هات نرم پاشو برو جلو بگیرشون
و مجددا صحنه قبل تکرار شد عراقی ها از ترس تکان نمی خوردن
و من هم از ترس پاهام توان جلو رفتن نداشت
که از دور صدای نصرالله ترکیان وبرادر نصر را شنیدم
و تا آنها را دیدم مثل یک بچه شیر از بیشه بیرون پریدم
و آنها را اسیر کردیم
وقتی جریان را برای بچه ها گفتم تو اون معرکه خنده بازاری درست شده بود
و جالب حال و روز عراقی ها بود که نمی دانستند خنده ما برای چیست
موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس ، خاطرات
برچسبها: دفاع مقدس , طنز , جنگ , سیروان عراق
حوزه فرهنگ– طنز
موضوع تلفات ايران در سوريه
تحلیل و استناد
ايران واير:
بررسی علل تلفات بالای مستشاران نظامی سپاه در سوریه
اینطور که آمار تلفات مستشاران تظامی سپاه در سوریه به صورت تصاعدی هر روز بالا میرود به زودی تلفات ما در جنگ سوریه از مجموع تلفات طرفین درگیر در جنگ هم بیشتر خواهد شد...هر چقدر هم ما نجابت به خرج بدهیم اگر اوضاع به این شکل پیش برود بالاخره یکجا باید پرسید که سپاه دارد مستشار نظامی به سوریه میفرستد یا گوشت دم توپ...!؟
چهار روز پیش جانشین فرمانده سپاه پاسداران برای توجیه تعداد تلفات بالای مستشاران نظامی سپاه در سوریه در یک برنامه تلویزیونی گفتند که علت این مساله "افزایش کمی و کیفی" اعضای سپاه در سوریه هست...همچنین ایشان اضافه کردند که " نیروهای مستشاری ما نمیتوانند در اتاقهای بسته باقی بمانند و باید در میدان حضور داشته باشند."
اولا برای ما به عنوان یک فرد نه چندان مطلع از مسائل نظامی سوال است که چطور "افزایش کیفی" مستشاران سپاه در سوریه باعث افزایش تلفات ایشان میشود...آیا این فرمایش با الهام از شعر معروف " گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است" گفته شده است؟ یعنی در جبهه سوریه گلچین روزگار نیروهای زبده تر و آموزش دیده تر و با تجربه تر را زودتر می چیند و می برد؟ به نظر ما این بخش نیاز به شفاف سازی دارد و اگر واقعا اینطور باشد جمهوری اسلامی باید تغییر رویه داده و صرفا نیروهای بی کیفیت خود را به سوریه اعزام نماید تا آمار تلفات را حتی المقدور کاهش دهد...
توصیه و پیشنهاد :
1. پيشنهاد ميشود توسط روابط عمومي سپاه نسبت به اين طنز که ضمناً حاوي اخبار و ادعاهايي ميباشد واکنش نشان داده و مطلبي در جواب آن توليد شود.
2. پيشنهاد ميشود متناسب با محتواي آن مصاحبهاي با يکي از مستشاران طراحي شود و واقعيات صحنهي نبرد توضيح داده شود.
3. به طور کلي حضور سپاه در سوريه نياز به شفافسازي بيشتر دارد و نبايد به مصاحبه جانشين فرمانده سپاه اکتفا کرد. پيشنهاد ميشود در قالب گزارشي مستند هم در تلويزيون کيفيت انجام مستشاري توضيح داده شود.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: راهبردي , فرهنگ , طنز , ايران و سوريه
انواع روبوسی در عید نوروز
1 - روبوسی التماسی :
این نوع روبوسی مربوط به کودکان است. در این روبوسی بزرگسال کودک را بغل کرده، گونه ی خود را به دهان وی نزدیک میکند و با حالت استیصال از او میخواهد تا یک ماچ به عمو، خاله، دایی، عمه و سایر بازماندگان بدهد. در همین حال بزرگسالان دیگر بیکار ننشسته و به یاری بزرگسال در حال خیت شدن شتافته و با التماس از کودک میخواهند تا یه ماچ به نامبردگان بدهد.
انواع روبوسی در عید نوروز
2- روبوسی ممتد :
این نوع روبوسی نیز مربوط به کودکان است. با این تفاوت که این بار بزرگسال کودک را خفت کرده، لب های خود را غنچه نموده روی لپ کودک قرار داده و دقایقی چند با تولید صدای مووووووووووووو (مصوت بلند) و یک چ (صامت مصوت کوتاه) ماچ را به تولید می رساند. که پس از آن کودک با نگاه مبهوتی به بزرگسال مورد نظر مکان را به سوی بزرگسالان تنی خود ترک می کند.
انواع روبوسی در عید نوروز
3 - روبوسی دارکوبی :
این نوع روبوسی مختص اقوام درجه یک و لوتی مسلک می باشد. از جمله دایی، خاله/خواهر زاده و عمه، عمو/برادر زاده. بدین صورت که گونه ی برادر زاده یا خواهر زاده اینگونه مورد حمله قرار میگیرد؛ گونه ی راست : اصوات پی در پی بدون کمترین حد فاصل و به صوت دارکوبی، موچ موچ موچ موچ موچ.
گونه چپ : (تکرار صوت فوق) موچ موچ موچ موچ موچ موچ.
مجدد گونه ی سمت راست : موچ موچ موچ موچ موچ.
در این نوع روبوسی موچ های زیادی در اثر جابجایی پی درپی گونه ها به باد فنا می رود که خسارات جبران ناپذیری را به اقتصاد عاطفی خانواده وارد می کند.
انواع روبوسی در عید نوروز
4 - روبوسی با تف اضافه :
این روبوسی مختص بزرگسالان پویا است. در این نوع روبوسی دو بزرگسال مقابل هم قرار می گیرند و سر خود را به یکی از دو طرف (چپ یا راست) می برند تا عمل ماچ را همراه با نطق به تف اضافه برسانند.
بدین صورت که؛
بزرگسال اول : ماچ… عیدتون…ماچ…مبارک…تف اضافه.
بزرگسال دوم : عید شما…ماچ…هم…ماچ… مبارک…تف اضافه.
بزرگسال اول : سال خوبی…ماچ…داشته باشی…تف اضافه.
بزرگسال دوم : فقط تف اضافه
انواع روبوسی در عید نوروز
5- روبوسی فانتزی :
این روبوسی مختص افراد وسواسی است. این افراد بهداشت را سرلوحهی امور خود قرار داده و چون صورت و گونههایشان را جزو وسایل شخصی میدادند، به افراد اجازه تفمالی نمیدهند. در این روبوسی فرد موردنظر لبهای خود را غنچه کرده و فیگور روبوسی را به خود میگیرد، سپس محدودهای از فضا را که خالی از سکنه است و حدود محرم و نامحرمی آن نیز رعایت شده، انتخاب و ماچهای هوایی خود را ارسال میکنند. این نوع روبوسی بسیار شبههناک است چراکه ممکن است بوسهی موردنظر از طریق مولکولهای هوا بهصورت یا گونهی نامحرمان برخورد کرده و نامبردگان را خجالت دهد. لذا دقت عمل بالایی را میطلبد.
انواع روبوسی در عید نوروز
6 - روبوسی پانچی :
در این نوع روبوسی صورت فردی که مجهز به تیغ اضافه (ته ریش ) است صورت فرد مقابل را مورد حمله قرار داده و تا مرز سلول های بنیادی را می شکافد.
در این روبوسی قربانی بنا بر احتیاط واجب دندان روی جگر گذاشته و با تولید اصوات آی مانند و خفیف این مهم را تحمل می کند. چرا که در غیر این صورت متهم (فرد تیغ دار ) به جبران رفع اتهام (سوراخ کردن لب و لوچه ی فرد مقابل ) مجدد او را بوسیده تا این مهم را از دل او در نیاورد عمل پانچ کاری را ول نمی کند.
انواع روبوسی در عید نوروز
7- روبوسی هسته ای :
در این روبوسی یکی از طرفین برای فرار از بورس روبوسی خود را به سرماخوردگی می زند. و مذاکره کنندگان را با وجود تلاش های مکرر و نشان دادن انواع گزینه های دیگر روی میز قانع می سازد که شما بمیرید نمیذارم تُفیم کنید. در این نوع روبوسی گاهی فرد سرما خورده تا مرز آنفولانزای خوکی نیز پیش می رود تا بلکه عمل مستحب تف مالی را دور بزند.
برچسبها: طنز , انواع روبوسی , عید نوروز
یکی از شگفتی های آفرینش، وجود تفاوت ها بین زنان و مردان است. بیولوژیست ها و پژوهش گران، پس از بررسی و تحقیق های متعدد، به این نتیجه دست یافتند که رفتارهای ذهنی و فکری زنان و مردان در پاره ای از صفت های اصلی به صورت ذاتی، با هم فرق داشته و تحت تاثیر جنسیت، به گونه ای متفاوت از یکدیگر، عمل می کنند. بخشی از تفاوت های مردان و زنان را به صورت زیر می توان عنوان نمود:
آینده:
یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد تا زمانیکه ازدواج نـکرده هــرگز نگران آینده نخواهد بود.
دست خط:
مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ قورباقه" استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به "ی" ها و "ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد ترکتان کند، در انتهای یادداشت یک شکلک در انتهای آن میکشد.
اسامی مستعار:
اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را هرکول، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.
حمام:
یک مرد حداکثر 6 قلم جنس در حمام خود دارد. مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.
خواروبار:
یک زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یک مرد آنقدر صبر میکند تا محتویات یخچال ته بکشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را که خوب بنظر برسد می خرد.
بیرون رفتن:
وقتی مردی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی برای بیرون رفتن حاضر است. وقتی زنی میگوید که برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی 4 ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود.
گربه:
زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میکنند.
آینه:
مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چک میکنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میکنند. آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه، ته دیگ و ماهیتابه، حتی سر طاس آقای زلفیان.
تلفن:
مردان تلفن را به عنوان یک وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای کوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یک زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت کنند.
آدرس یابی:
وقتی یک زن در حال رانندگی احساس میکند که راه را گم کرده، کنار یک فروشگاه توقف کرده و از کسی که وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: "فکر کنم یه راه بهتر پیدا کردم،" و "میدونم که باید همین نزدیکی باشه"، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم.
پذیرش اشتباه:
زنان بعضی اوقات قبول میکنند که اشتباه کردند. آخرین مردی که اشتباهش را پذیرفته 25 قرن پیش از دنیا رفته است.
فرزند:
یک زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دکتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیک و صمیمی، قرارهای رمانتیک، غذاهای مورد علاقه، اسرار آرزوها و رویاها. یک مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد کم سن و سال هم در خانه زندگی میکنند.
لباس شیک پوشیدن:
یک زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیک می پوشد. یک مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میکند.
شستن لباسها:
زنان هر چند روز یک بار لباسهایشان را میشویند. مردها تک تک لباس های موجود در کمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیکه لباس تمیزی باقی نماند، یک لباس کثیف بر تن نموده و کوه ایجاد شده از لباسهای چرک خود را با آژانس به خشک شویی منتقل میکنند.
عروسی:
هنگام یاد کردن از عروسی ها، زنان در مورد "مراسم جشن" صحبت میکنند، اما مردان درباره "میهمانی های دوران مجردی" !
سبیل:
بعضی از مردان مانند هرکول پوآرو با سیبیل خوش تیپ میشوند. هیچ زنی وجود ندارد که با سبیل زیبا بنظر برسد.
اسباب بازی:
دختران کوچک عاشق عروسک بازی هستند و وقتی به سن 11 یا 12 سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فکر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و کوچک، تلفنهای اتومبیل، مخلوط کن و آب میوه گیری، اکولایزرهای گرافیکی، آدم آهنی های کنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی که روشن و خاموش شده، سر و صدا کند و حداقل برای کار کردن به شش باتری نیاز داشته باشد.
پرداخت صورتحساب میز:
وقتی صورتحساب را می آورند، با اینکه کلا 15هزار تومان شده، بابک، سامان، آرش و مهرداد هر کدام 10 هزار تومان روی میز میگذارند. وقتی دختران صورتحساب را دریافت میکنند، در ابتدای دست به کیف شدن اول ماشین حسابهای خود را بیرون می آورند.
تشریفات:
زنان تشریفات را دوست دارند. مردان کمتر تشریفاتی تشریف دارند.
استعداد:
زنان، رابطه گرا بوده و تمایل به تماشا و نظر دارند و استعداد بیشتری برای بینش و شهود از خود نشان می دهند. مردان، هدف گرا بوده و به عمل و آزمایش، بیشتر تمایل نشان داده و استعداد بیشتری برای ارائه دلیل و منطق دارند.
نفوذ:
زنان نفوذ همسران خود را راحت تر می پذیرند. مردان در مقابل نفوذ زنان از خود مقاومت نشان می دهند.
احساس ترس:
ترس زنان بیشتر است تا خشم شان. مردان بیشتر از این که بترسند، خشمگین می شوند.
رنج بردن:
زنان تحمل بیشتری در برابر رنج بدنی نشان می دهند تا رنج روحی. مردان در برابر رنج روحی، مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند.
فرزندان:
زنان سعی دارند فرزندانشان، همواره راضی و راحت باشند. مردان، فرزندانشان را برای استقلال، مقابله با خطر و سختی ها آماده می سازند.
انتخاب همسر:
زنان در انتخاب همسر، مسایل بسیاری از جمله: وضع مالی، آینده، موقعیت اجتماعی، شغلی و ... را در نظر می گیرند. مردان سریع تر و راحت تر از زنان، درصدد ازدواج با همسر مورد علاقه شان برمی آیند.
گفت و گو:
در چهره زنان، هنگام گفت و گو حالت های ترس، خشم، تعجب، آرامش، اضطراب و لذت به خوبی قابل رویت است. مردان در هنگام گوش دادن، خونسرد بوده و چهره شان دچار تغییرهای زیادی نمی شود.
تصاویر ذهنی:
زنان تصاویر معمولی و هیجانی را بهتر از مردان به خاطر می آورند. به یادآوردن تصاویر معمولی و هیجانی برای مردان، به آسانی صورت نمی گیرد.
پیری و جوانی:
زنان در جوانی، مهربان و در پیری، تهاجمی و خشن می شوند. مردان در جوانی، خشن و خودخواه و در پیری، مهربان می شوند.
موضوعات مرتبط: خانه و خانواده
برچسبها: فرق زنان و مردان , طنز