عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | دونده

 

آقا داماد‌ها را در شب خواستگاری ببین!
ببین چه مؤدب‌اند! چه با وقار! چه سر به زیر! چه کم‌حرف! چه مرتب!
خانواده‌ها و همراهان گل می‌گویند، و گل می‌شنوند، همه شوخی و مزاح می‌کنند، اما داماد ساکت و سنگین و موقر و خاموش گوشه‌ای نشسته، و دلهره تمام وجودش را گرفته، و هرگز خودش را همراه و همرنگ با دیگران نمی‌کند. چرا؟
چرا داماد همرنگ نمی‌شود، چرا مثل دیگران راحت نیست؟
چون پیش خود می‌گوید: آن‌که زیر نظر است یا آن‌که قرار است انتخاب شود منم، نه دیگران.
یادمان باشد کسی که آن بالا نشسته، و به ما نظر دوخته قرار است انتخاب کند. اگر این حقیقت را می‌دانستیم نگاهمان از دیگران گرفته می‌شد و از دیگران تأثیر نمی‌گرفتیم و هم‌ساز دیگران نمی‌شدیم و همیشه همان گونه بودیم که آقا دامادها!
مولوی، شب خواستگاری پسرش گفت:
پسرم! همیشه چنان باش که امشب.
یعنی می‌بینم امشب خیلی سنگین و رنگین نشسته‌ای. می‌بینم حساب شده نگاه می‌کنی، حساب شده حرف می‌زنی. می‌بینم خائف و ترسان هستی، پاک و تمیزی، با خود گل و شیرینی داری، و کام دیگر را شیرین می‌کنی. می‌بینم که خودت را همرنگ جماعت نمی‌کنی. پسرم! همیشه چنان باش.
همه مشکل ما آدم‌ها همین «همه» است، همه‌اش می‌گوییم: همه چنین‌اند و چنان‌اند.
یادمان باشد این همه، همه را زمین می‌زند.
چرا مثل دونده‌ها نباشیم که در دویدن نگاهشان فقط به پیش است و به خط پایان و هرگز به همراهان هیچ کاری ندارند، بلکه می‌خواهند همیشه از آن‌ها جلوتر باشند.
یکی از تعلیمات بزرگ و البته غیر مستقیم نماز همین است. چرا می‌گویند نماز صبح را بلند بخوان، یا نماز ظهر را آهسته بخوان!
چون صبح زمان سکوت است، می‌گوید: بلند بخوان یعنی خودت را همرنگ با شرایط نکن!
و ظهر سرو صداست و پر از شلوغی، به همین خاطر می‌گوید آهسته بخوان یعنی خودت را همراه نکن!

لینک موارد مشابه


موضوعات مرتبط: جملات زيبا ، مثل ... ، دل نوشته ها
برچسب‌ها: مثل داماد , نماز , آداب , دونده


تاريخ : ۱۳۹۵/۰۲/۰۹ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.