آماده اید در نبرد زندگی
با استراتژی جنگی فرماندهان نظامی پیروز شوید ؟
11 استراتژی حیاتی ، که فرماندهان نظامی تنها در شرایط بحرانی
و با کسب مهارت هایی از قبل اجازه استفاده از آنرا دارند .
کلید موفقیت فرماندهان ارشدی که از این استراتژی ها به صورت موفقیت آمیز استفاده میکنند ،
زیرکی استراتژیک و جسارت است ؛ این 2 مهارت می تواند نیروی بیشتری به حمله ها تزریق کند .
مطلب کامل را در ادامه مطلب مطالعه بفرمائید
موضوعات مرتبط: آموزش ، مرد اردیبهشتی ، پیشنهاد مدیر
برچسبها: استراتژی , جنگ , ذهن , زندگی
ادامه مطلب
دلار آمریکا در مقابل فرانک سوئیس نسبت به آغاز سال ۲٠٢٠ بالغ بر ۱۰ درصد کاهش ارزش داشته است
مردم دنیا ۱۰ درصد فقیر تر شده اند
کرونا مردم دنیا را ۱۰ درصد فقیر تر کرده است
ثروت ایران به فرانک سوئیس ۱۰ درصد اش نیست
اما ایرانی آن را حس نمی کند
نسبت به سال ۲۰۰۵ دلار ۳۲ درصد نسبت به فرانک سوئیس کاهش ارزش داشته است
نسبت به سال ۱۹۶۸ دلار نسبت به فرانک سوئیس ۸۰ درصد کاهش ارزش داشته است
فعالین اقتصادی ایران اگر می خواهند ببینند سود کرده اند یا زیان ؛ صورت مالی خود را به فرانک سوئیس محاسبه کنند
تیم تحقیق محمد حسین ادیب همه محاسبات مربوط به اقتصاد ایران را به فرانک سوئیس انجام می دهد و در مرحله نهایی برای انتشار در کانال به ریال تبدیل می کند
اگر می خواهید ببینید در سرمایه گذاری اشتباه نکرده اید همه محاسبات را به فرانک سوئیس انجام دهید
خوانندگان توجه داشته باشند اگر گفته میشود یک کالا قیمت اش رو به افزایش یا کاهش است منظور فرانک سوئیس است مبنای محاسبات فرانک سوئیس است
عده ای ریالی در ایران فکر می کنند دارند سود می کنند اما به فرانک دارائی شان نصف یا یک سوم شده است
این « عده ای » ، پنجاه درصد از فعالین اقتصادی اند
اگر می خواهید ببینید چقدر درست عمل می کنید به فرانک سوئیس صورت مالی را تنظیم کنید
اینهایی که صورت مالی شرکت خود را به ریال تنظیم می کنند « متوهمین » اند، یعنی دچار توهم سودآوری اند
در زبان عرب بابی هست به نام باب «تفاعل » هر واژه ای به این باب برود آن ویژگی را ندارد اما نشان می دهد که دارد مثلا اگر « مرض » برود به باب تفاعل میشود « تمارض » یعنی بيمار نيست اما می خواهد نشان دهد که بیمار است بر این اساس نفع کردن ببرید به باب « تفاعل »
پنجاه در صد از فعالین اقتصادی ایران صراف اند و نفع را در باب تفاعل صرف می کنند یعنی سود نمی کنند اما نشان میدهند که سود کرده اند
فضای مجازی ایران در تحلیل اقتصاد ایران « فرانک سوئیس » را به عنوان شاخص محاسبه واقعی سود آوری درک نمی کند
نسبت به سال ٢٠٠۵ دلار آمریکا معادل تورم در داخل آمریکا در مقابل فرانک کاهش ارزش داشته است
هر چه دلار بی ارزش تر شود فرانک سوئیس واکنش نشان می دهد
رابطه دلار و ریال را از ٢٠ وجه مختلف در کانال آنالیز شده است به عنوان یکی از ٢٠ عامل رابطه دلار و فرانک سوئیس هم مطرح است این تحلیل را به جای ١٩ عامل دیگر ننشانید و قضاوت کنید
عده ای قابلیت شگفت انگیزی برای دیدن تنها یک وجه از هر مساله ای را دارند اگر مطالب ما را در پکیج ٢٠ تایی نبینید حتما ورشکست میشوید
در مورد دلار ، مسکن و سهام از ٢٠ وجه تحلیل کنید و نه یک وجه
بر اساس یک وجه هم تحلیل کنید مشکلی نیست ورشکست میشوید
آنهایی که بر اساس ٢٠ عامل تصمیم نمی گیرند باید استخدام شوند و نمی توانند به صورت خویش فرما وارد بازار شوند
موضوعات مرتبط: امور تجاری ، آموزش ، اقتصاد
برچسبها: اقتصاد , بازار , تجارت , سهام
هر آنچه ميخواهيد درباره بازاريابي بدانيد
گفت و گوي رودر رو با فيليپ كاتلر، پدر بازاريابي نوين
بخش نخست
1- چه رويكردهاي عمدهاي را بايد در آينده در نظر بگيريم؟
چشمانداز اقتصادي به شكلي اساسي به وسيله فناوري و جهانيسازي دگرگون شده است. اكنون شركتها هرجا كه باشند ميتوانند با هر جاي ديگري رقابت كنند و از اين بابت بايد ممنون اينترنت و تجارت رايگان ايجاد شده از سوي آن باشند.
مهمترين نيروي اقتصادي رقابت افراطي است، شركتها قادرند كالاهايي بيشتر از آنچه ميتوانند بفروشند توليد كنند و در نتيجه فشار زيادي بر بخش قيمتگذاري وارد ميشود. اين مساله همچنين باعث ميشود كه تفكيكپذيري بيشتري را اعمال كنند. با وجود اين بسياري از اين تفكيكپذيريها رواني است نه واقعي و حتي اگر واقعي هم باشند، مزيتهاي امروز يك شركت در اقتصادي كه هر مزيتي به سرعت كپيبرداري ميشود، چندان دوام نميآورد.
شركتها بايد به اين حقيقت توجه كنند كه مشتريان تحصيلكردهتر شدهاند و ابزارهاي بهتري همچون اينترنت را در اختيار دارند و با قدرت تمايز بهتري خريد ميكنند. قدرت از توليدكننده به توزيعكننده منتقل شده و اكنون در حال انتقال به مشتري است، مشتري پادشاه است.
2- شما در كتاب خود به اين نكته اشاره كردهايد كه جهانيسازي، رقابت افراطي و بيش از حد و اينترنت، بازارها و كسبوكارها را دگرگون ميكند. اين عوامل چه تاثيري بر بازاريابي دارند؟
هر سه اين نيروها باعث افزايش فشار براي كاهش قيمت ميشوند. جهانيسازي به اين معني است كه شركتها توليدات خود را به سايتهاي ارزانتر واگذار ميكنند و محصولات خود را با قيمتي كمتر از فروشندگان محلي وارد يك كشور ميكنند. رقابت افراطي به اين معني است كه توليدكنندگان بيشتري براي تصاحب يك مشتري يكسان با هم رقابت ميكنند و اين مساله منجر به كاهش قيمت ميشود و اينترنت به اين معني است كه مردم سريعتر ميتوانند قيمتها را مقايسه كنند و به سمت كمترين قيمت هدايت شوند. چالش بازاريابي اين است كه در مقابله با اين رويههاي كلي، راههايي را براي حفظ قيمت و سود پيدا كند. صنعت هيچ كشوري نميتواند مشتريان خود را حفظ كند مگر آنكه بيشترين ارزش را به مشتريان خود ارائه كند و راهحل همه اين مسائل اين است: هدفگذاري، تفكيكپذيري و تقويت بهتر نام تجاري.
3. بازاريابي چيست؟
بازاريابي علم كشف، ايجاد و ارائه ارزش براي تامين نيازهاي بازار هدف در مقابل سود است. بازاريابي نيازها و اميال تامين نشده را شناسايي ميكند و اندازه بازار شناخته شده و سود بالقوه را شناسايي، اندازهگيري و تعيين ميكند. بازاريابي بخشهايي را كه شركت بهتر ميتواند به آنها خدمت كند، مشخص ميكند و محصولات و خدمات مناسب را عرضه مينمايد. بازاريابي اغلب به وسيله دايرهاي در درون سازمان اجرا ميشود. اين هم خوب است و هم بد. خوب است زيرا گروهي از افراد آموزش ديده را گرد هم ميآورد كه بر بازاريابي تمركز دارند و بد است، زيرا فعاليتهاي بازاريابي نبايد فقط در يك دايره صورت پذيرد بلكه بايد در تمام فعاليتهاي سازمان نمود پيدا كند.
مهمترين مفاهيم بازاريابي عبارتند از: بخشبندي، هدفگذاري، موضعدهي، نيازها، خواستهها، تقاضاها، خدمات و محصولات ارائه شده نامهاي تجاري، ارزش و رضايت مبادلات، معاملات، روابط و شبكهها، كانالهاي بازاريابي، زنجيره تامين، رقابت، محيط بازاريابي و برنامههاي بازاريابي. اين اصطلاحات شكل دهنده واژه بازاريابي حرفهاياند.
فرآيندهاي اصلي بازاريابي عبارتند از: 1- شناسايي فرصت 2- توسعه محصول جديد 3- جذب مشتري 4- حفظ مشتري و ايجاد وفاداري و 5- اجراي سفارش. شركتي كه به خوبي از عهده تمام اين موارد بر ميآيد، معمولا طعم موفقيت را ميچشد.
اما اگر شركتي در هر يك از اين فرآيندها شكست بخورد، دوام نميآورد.
4- از نظر شما در شركتهاي امروزي چه تصورات غلطي در مورد بازاريابي موثر وجود دارد و چه كسي متوجه آن نميشود؟
بازاريابي مفهومي است كه در چرخه كسب و كار و ذهن عموم مردم خيلي بد درك شده است. شركتها فكر ميكنند كه بازاريابي به وجود آمده است كه پشتيبان توليد باشد و محصولات شركت را به شكلي رد كند. حقيقت برعكس اين است، يعني توليد به وجود آمده است تا پشتيبان بازاريابي باشد. شركت هميشه ميتواند توليدات خود را برونسپاري كند، اما چيزي كه شركت را ميسازد، ايدهها و نويدهاي بازاريابي آن است. كارهاي توليد، خريد، تحقيق و توسعه، مالي و ديگر كارهاي شركت براي حمايت از فعاليت شركت در بين مشتريان موجود در بازار است.
بازاريابي اغلب با فروش اشتباه ميشود. فروش فقط نوك كوه يخ بازاريابي است. چيزي كه ديده نميشود، بررسي گسترده بازار، تحقيق و توسعه محصولات مناسب، چالش قيمتگذاري درست، توزيع و اطلاعرساني به بازار درباره محصول است. بنابراين بازاريابي بسيار جامعتر از فروش است.
فروش فقط وقتي شروع ميشود كه محصولي داشته باشيد، اما بازاريابي قبل از وجود محصول شروع ميشود. بازاريابي تكليف شركت براي شناسايي نياز مردم و ساخت آن است. بازاريابي مشخص ميكند كه محصول يا خدمتي كه به بازار ارائه ميشود، بايد چطور توليد، قيمتگذاري، توزيع و ارائه شود و اين بازاريابي است كه در مورد زمان اتمام ارائه محصول نيز تصميم ميگيرد.
به طور كلي ميتوان گفت، بازاريابي فروشي كوتاه مدت نيست، بلكه سرمايهگذاري بلندمدت است. وقتي بازاريابي به درستي صورت پذيرد قبل از ساخت محصول و ورود به هر بازاري شروع ميشود و تا مدتها بعد از فروش ادامه مييابد.
موضوعات مرتبط: امور تجاری
برچسبها: تجارت , بازاريابي , اقتصادي , شركتها