حوزه فرهنگ– اجتماعي
موضوع خودكشي با قرص برنج
تحلیل و استناد
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی اعلام کرد :
افزایش خودکشی با قرص برنج
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از فروش قرص برنج در عطاریها انتقاد کرده و خواستار ممنوعیت فروش این قرص توسط قوه قضائیه و نیروی انتظامی شد.
حسین اسدبیگی (رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور) با انتقاد از فروش قرص برنج در عطاریها به خبرنگار ایلنا گفت: متاسفانه به دلیل درآمد فروش قرص برنج، این قرص کشنده به راحتی در دسترس همه اقشار جامعه حتی نوجوانان است.
وی با بیان اینکه در بسیاری از موارد خودکشی منجر به فوت از طریق قرص برنج صورت گرفته است، خاطرنشان کرد: در بیشتر این موارد، قرص را از عطاریها به دست آورده بودند.
اسدبیگی در ادامه خواستار ممنوعیت فروش قرص برنج در عطاریها از طریق قوهقضاییه و نیروی انتظامی شد.
عرضه و تولید قرص برنج متوقف شود
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی با تاکید براینکه بهتر است؛ این قرصها جمعآوری شده، چرا که نیازی به فروش این سم احساس نمیشود، اظهار کرد: متاسفانه همه افراد از این موضوع آگاه هستند؛ در حالی که قرص برنج مهلک بوده به راحتی از طریق عطاریها تهیه میشود، بدون آنکه در خصوص علت خرید آن از افراد سوال شود.
وی با بیان اینکه عرضه و تولید این ماده سمی در کشور فایدهای ندارد، تصریح کرد: در سالهای اخیر موارد خودکشی از طریق قرص برنج که منجر به فوت فرد شده روبه ازدیاد بوده است، این درحالی است که در دهههای گذشته اصلا چنین مواردی نداشتیم، زیرا تولید و عرضه این ماده بسیار اندک بوده و افرادی که قصد خودکشی داشتند نسبت به مهلک بودن آن آگاه نبودند.
اسدبیگی با بیان اینکه معمولا اطلاعات در این خصوص را برای پیشگیری از خودکشی اعلام نمیکنیم، افزود: اما در حال حاضر آگاهی مردم از کشنده بودن این ماده زیاد شده، لذا احساس خطر کرده و نسبت به آن اطلاعرسانی میکنیم.
تاثیر بیکاری و فقر در گرایش به خودکشی در میان افراد
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی در خصوص علت افزایش گزارشهای مربوط به خودکشی اظهار کرد: ازدیاد جمعیت ممکن است؛ سبب افزایش آسیبهای اجتماعی شود و از طرف دیگر پیشرفت تکنولوژی و اطلاعرسانی از طرق گوناگون همچون فضای مجازی سبب شده که موارد خودکشی با سرعت و وسعت بیشتری به اطلاع مردم برسد، لذا گزارش خودکشی افراد زودتر و بیشتر پراکنده میشود.
وی ادامه داد: نباید از یاد برد که تمام آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی و اعتیاد عوامل روانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی دارد که برای بررسی علل آن ضرورت دارد؛ تحقیقات بیشتری صورت گرفته و از رشتههای مختلف جامعهشناسی، روانشناسی و ... بهره بگیرد.
اسدبیگی خاطرنشان کرد: فقر، بیکاری و مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله خودکشی تاثیر دارد و مسائل اجتماعی به یکدیگر پیوسته هستند.
این جامعه شناس اظهار کرد: اگر یک خوشبینی اجتماعی در مردم همچون برداشتن تحریمها ایجاد شود؛ تاثیر مستقیمی بر کاهش افسردگی، خودکشی و سایر آسیبهای اجتماعی خواهد داشت.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به بیاطلاعی بسیاری از مردم و مسئولان از وجود اورژانس اجتماعی و خط 123 تاکید کرد: به این دلیل تماس که با این خط و مراجعه به مراکز اورژانس اجتماعی در خصوص خودکشی کم بوده و اکثرا تماسگیرندگان اطرافیان فرد مایل به خودکشی، نهادهایی همچون آتشنشانی و نیروی انتظامی و در مواردی معدود، فردی است که قصد خودکشی دارد.
تهران بیشترین تماس مرتبط با خودکشی را دارد
اسدبیگی با بیان اینکه افرادی که در مراکز ما با موارد خودکشی سر و کار دارند؛ کارشناسان، روانشناسان و مددکاران اجتماعی هستند، اضافه کرد: این افراد برای چنین مواردی آموزش خاص دیدهاند؛ چنانکه در برخی موارد از نهادهایی همچون آتشنشانی یا نیروی انتظامی تماس گرفته و اعلام میکنند، موردی از خودکشی در حال وقوع است؛ به عنوان مثال فردی قصد پرتاب خود از پشتبام را دارد در چنین مواردی نیروهای ما به همراه خودروهای خدمات سیار ما به محل مراجعه کرده و با فرد مورد نظر صحبت و او را ترغیب به انصراف از خودکشی میکنند.
وی ادامه داد: پس از اتمام ماجرا و انصراف از خودکشی فردی که قصد این کار را داشته، توسط همکاران ما دعوت به حضور در مراکز مداخله در بحران شده که یکی از بخشهای مرتبط با اورژانس اجتماعی است.
رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی درباره بیشترین آمار اقدام به خودکشی در کشور گفت: اگر اعلام میکنیم که بیشترین موارد مربوط به خودکشی در استانی خاص بوده، ممکن است به این دلیل باشد که در آن استان تبلیغات بهتری در خصوص فعالیتهای اورژانس اجتماعی صورت گرفته و تعداد تماسها در این زمینه بیشتر بوده است.
اسدبیگی با تاکید براینکه همه ساله رتبه اول در تماس با اورژانس اجتماعی در ارتباط با خودکشی مربوط به استان تهران بوده است، اظهار کرد: در سال گذشته از 148 هزار تماس مرتبط با اورژانس اجتماعی یک درصد مربوط به خودکشی بوده است.
وی در پایان علت این موضوع را جمعیت بیشتر تهران و آگاهی بیشتر افراد در خصوص وجود چنین خطی دانست
توصیه و پیشنهاد :
1. نقد اين جمله كه اگر یک خوشبینی اجتماعی در مردم همچون برداشتن تحریمها ایجاد شود؛ تاثیر مستقیمی بر کاهش افسردگی، خودکشی و سایر آسیبهای اجتماعی خواهد داشت، مي تواند دستمايه تحليل رسانه اي شود؛ ازين منظر كه ظاهرا سياست دولت اتصال هر باربط و بي ربطي به مساله تحريم هاست.
2. بهتر است تا عملكرد اين سيستم و كارايي آن در رسانه ها طرح و نقد شود.
3. لازم است تا در طرح چنين موضوعاتي، به علت اصلي آن يعني نتايج زيستن مدرن يا شبه مدرن اشاره شود؛ به عبارت ديگر هسته اصلي تحليلها درباره اين پديده ها بايد فاصله گرفتن از معيارهاي زندگي اسلامي ايراني بيان شود.
4. اين عبارت گزافه و بي مبناي اين مسول كه ازدیاد جمعیت ممکن است ؛ سبب افزایش آسیبهای اجتماعی شود و از طرف دیگر پیشرفت تکنولوژی و اطلاعرسانی از طرق گوناگون همچون فضای مجازی سبب شده که موارد خودکشی با سرعت و وسعت بیشتری به اطلاع مردم برسد، لذا گزارش خودکشی افراد زودتر و بیشتر پراکنده میشود.
كنايه به سياستهاي جمعيتينظام است. به طور جد بايد به اين اظهارات بي مبنا كه در قالب كارشناسانه بيان مي شود، هجمه كرد.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: قرص برنج , بهزيستي , خودكشي , آمار
حوزه فرهنگ – اجتماعي
موضوع كودكان كار و دلسوزي زمانه
تحلیل و استناد
راديو زمانه:
ابراهیم غفاری، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ایران، گفته است ۲۱ درصد کودکان خیابانی در تهران، تجربه رابطه جنسی داشتهاند. فعالان اجتماعی اما اصطلاح دیگری را برای این موضوع بهکار میبرند: تجاوز.
روزنامه جهان صنعت روز ۱۶ مهرماه به نقل از معاون اجتماعی بهزیستی نوشت که ۳/ ۱۱ درصد با همجنس خود و ۱/ ۲۴ درصد با هر دو جنس رابطه داشتهاند.
حدود دو سال قبل، علیاکبر سیاری، معاون وزیر بهداشت، گفته بود از بین هزار کودک کار و خیابان در تهران، ۲۹ درصد رابطه جنسی داشتهاند؛ حدود ۱۵ درصد با بیش از یک نفر.
پنج سال پیش هم پژوهشی در تهران نشان داد پنج درصد کودکان کار و خیابان، مبتلا به ایدز هستند.
بهار سال ۹۲، یک عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان گفت که نرخ ابتلای کودکان کار و خیابان به ایدز ۴۵ برابر جامعه است.
کودک به مثابه برده
تجاوز و سوءاستفاده جنسی پیامد بدون واسطه رها شدن کودکان در خیابان است، اما تنها پیامد آن نیست. ۱۸ مهر ماه، جامجمآنلاین در گزارشی نوشت کودکان کار و خیابان در تهران خرید و فروش میشوند یا اجاره داده میشوند.
قیمت خرید و فروش کودکان، بسته به جنسیت و تجربهشان بین ۱۰۰ هزار تا پنج میلیون تومان است. همچنین برخی پدر و مادرها کودکان را به فامیل یا باندهای متکدی اجاره میدهند تا برای آنها کار کنند. کودکان باید تا آخر شب مقدار مشخصی پول به خانه ببرند و گرنه به اجبار تن به کارهای دیگری میدهند.
امیرحسین، ۱۳ ساله: «من باید روزی ۴۰ هزار تومان کار کنم و برای پدرم ببرم وگرنه کتک میخورم و اجازه ندارم به خانه بروم».
جامجمآنلاین: «یکی از مشکلات غیرقابل تحمل این است که سوءاستفادههای دیگری هم از این کودکان میشود».
منظور نویسنده احتمالا سوءاستفادههای جنسی است، چیزی که در سخنان معاون سازمان بهزیستی، از آن با عبارت «رابطه» یاد شده است.
بر اساس تحقیقی که سازمان بهزیستی نتایج آن را در سال ۹۳ منتشر کرد، حدود ۳۰ درصد از کودکان کار به مدرسه نمیروند. حدود ۳۱ درصد این کودکان شش تا ۱۱ سال و ۹ درصد نیز زیر شش سال سن دارند.
فعالان حقوق کودک معتقدند شمار کودکان کار در ایران همچنان رو به افزایش است.
طبق پژوهشهای انجام شده از سوی فعالان حقوق کودک در ایران، ۳۲ درصد کودکان کار مورد آزار جسمی، روحی و جنسی قرار میگیرند.
متولیانی که مسئولیت نمیپذیرند
مرداد ماه سال جاری، هادی شریعتی، فعال حقوق کودک، در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت: «با اینکه نهادهای مختلف از جمله بهزیستی و شهرداری در مورد کودکان کار و خیابان مسئولیت دارند، اما وضعیت آنها بدتر شده است».
علاوه بر شهرداری و بهزیستی، قرار است دفتری هم در قوه قضائیه با هدف «حمایت از کودکان آسیبدیده» تشکیل شود. فعالان حقوق کودک میگویند این دفتر ممکن است موازیکاری موجود را تشدید کند.
۱۰ مرداد ماه سال جاری، عبدالعلی میرکوهی، معاون حقوقی و امور مجلس وزیر دادگستری از رسیدگی به وضعیت کودکان کار انتقاد کرده بود و گفته بود در پیگیری امور این کودکان «کاستیهایی وجود دارد.»
«ساماندهی کودکان خیابان» از کلیدواژههای متولیان مسائل شهری ایران است، طرحی که البته هیچکس چیزی از جزییات آن نمیداند. گفته میشود در سال ۹۲، پنج هزار کودکان خیابان ساماندهی شدهاند که قرار است به مرور همه آنان زیر پوشش بیمه سلامت قرار بگیرند.
علاوه بر این که آمار دقیقی از تعداد کودکان کار و خیابان در دسترس نیست، حتی در آمار ارائه شده از کودکان «ساماندهیشده» هم تناقض وجود دارد: رئیس سازمان بهزیستی، تعداد کودکان خیابانی ساماندهیشده در سال ۱۳۹۲ را دو هزار و ۶۰۰ نفر اعلام کرده بود.
اسفند ماه ۹۲، فاطمه دانشور، رئیس وقت کمیته اجتماعی شورای شهر تهران، موازیکاری بین دستگاهها، نبود اعتبارات لازم و همچنین نبود سند جامع را از علل به نتیجه نرسیدن ساماندهی کودکان خیابانی برشمرده بود. او گفته بود: «شورای شهر درصدد است با همکاری بهزیستی سندی جامع برای ساماندهی این کودکان تصویب کند تا دستگاهها ملزم به اجرای آن باشند».
از زبان خودشان …
پس از سالها فعالیت حقوق کودک و تلاش فعالان اجتماعی که بهای زیادی هم برای آن پرداخت شده است، حکومت و جامعه ایران دیگر نمیتوانند وجود کودکان کار و خیابان را انکار کنند. رسانههای داخلی ایران به این موضوع میپردازند و صداوسیمای دولتی هم به شیوه خود به آن میپردازد. اما گزارش اخیر جامجمآنلاین، شاید از اولین دفعاتی باشد که صدایی از بین خود این کودکان را منعکس کرده است.
فقر، ریشه کار کودک
رسانههای حکومتی در ایران اصرار دارند ریشه کار کودکان و رها شدنشان در خیابان را فقدان نهاد خانواده یا خانواده بد نشان دهند. در سریالهای تلویزیونی البته گاه پای باندهای تبهکاری که کودکان را از خانوادهشان میدزدند هم وسط میآید.
فعالان اجتماعی و کارشناسان اما نظر دیگری دارند. الهام هومینفر، جامعهشناس، به رادیو زمانه میگوید: «وجود کودکان کار و خیابان نتیجه مستقیم وجود و گسترش فقر است».
در فقدان دولت رفاه و تامین اجتماعی، کودکان ناچارند برای کمک به اقتصاد خانواده کار کنند.
زنانه شدن فقر
هومینفر با اشاره به وضعیت بدتر اقتصادی برای زنان، میگوید: «خروجی مستقیم آسیبپذیر بودن زن، به وجود آمدن بیشتر کودکان کار و خیابان است».
دستمزد کمتر و شانس کمتر شاغل بودن برای زنان، خودبهخود آنها را از نظر اقتصادی در موقعیتی ضعیفتر نسبت به مردان قرار میدهد.
این جامعهشناس میگوید: «همین استفاده از عبارت “زن سرپرست خانوار” به این معنی است که زن و مرد در موقعیت برابر نیستند و زنی که بار اقتصادی خانواده را بر دوش دارد، نیاز به حمایت دارد».
بنا بر گزارشها بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰، سالانه ۱۴ هزار نفر از جمعیت زنان شاغل در ایران کم شده است. به عبارتی در پنج سال، ۷۰ هزار زن از کار بیکار شدهاند.
هومینفر این روند را «زنانه شدن فقر» مینامد و معتقد است آسیب ضعیفتر شدن روزافزون زنان از نظر اقتصادی، مستقیم متوجه کودکان است.
توصیه و پیشنهاد :
1. متاسفانه موضوع كودكان كار به بهانه اي براي تخريب و تحقير اجتماعي ج.ا.ا تبديل شده است. و ما نيز هيچ فعاليت درخوري براي مديريت رسانه اي اين موضوع نداريم. ضروريست در اين زمينه همفكري جدي بين رسانه هاي انقلاب صورت پذيرد.
2. راه اندازي كمپين هاي مجازي براي مواجهه با اين موضوع به نفع انقلاب و ظرفيت ظلم ستيزي آن پيشنهاد مي شود.
3. دريافت رسانه اي ايده هاي خلاقانه براي مديريت و مواجهه با اين پديده هم توصيه مي شود.
4. اطلاع رساني و تهيه گزارش درباره فقر اجتماعي در ايران بعد از انقلاب، و نشان دادن كاهش چشمگير آن بايد در دستور كار جدي رسانه هاي ما از جمله صداوسيما باشد.
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: راهبردي , كودكان كار , بهزيستي , روابط جنسي