عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



قرارگاه ضد صهیونیستی کمیل | مرداد ۱۴۰۱

در مقاله‌ای که یک *اندیشکده یهودی* به تازگی چاپ نموده، عنوان کرده است:

وقتی یک ژنرال ایرانی شیعه به نام "قاسم سلیمانی" *می‌تواند ارتشی نیم‌سری و نیم‌نظامی چریک را در سطح خاورمیانه آماده سازی و تا آمریکای جنوبی و افریقا گسترش دهد که هیچ ارتشی درسطح جهانی تاب مقابله با آن را نداشته باشد،*

یا وقتی در مانورها بهترین ارتشهای جهان همچون ارتش آمریکا و اسرائیل مقابل آنها قرار می‌گیرند، به سمت نبرد فرسایشی پیش می‌روند و در نهایت درمانده و خسته، یا باید آتش‌بس استراتژیک، و یا شکست مذبوحانه را پذیرا باشند، می‌توان گفت: *اگر در سطح جهانی فقط ۱٠٠ نفر نه ۳۱۳ نفر، از این چنین افرادی را شخصی در اختیار داشته باشد می‌تواند، ادعای رهبری و حکومت بر کل گیتی را داشته باشد!!!*

*همین اندیشکده* عنوان کرد:

در زمانی که "داعش" به کردستان عراق یورش برد، کردستان عراق ۹٠ هزار نیرو و انواع سلاح‌های سبک، نیمه‌سنگین، و سنگین را در اختیار داشت، که *در عرض فقط چند ساعت شکست خورد!* و ناچاراً در آخرین لحظات سقوط، دست به دامان سردار ایرانی "حاج قاسم سلیمانی" شدند، *او فقط با ۴٠ نیرو برای مقابله با اشغالگران داعشی وارد کردستان عراق شد،* خودِ سرکرده کردهای عراق *"آقای بارزانی"* می‌گوید:

وقتی او و چهل نیرویش را دیدم، پاهایم سست شده بود و گفتم: *فقط همین چند نفر؟!*

*اما وقتی خبر حضور "حاج قاسم" به گوش داعشی‌ها رسید، در نهایت ناباوری دیدیم که با شنیدن خبر حضور "حاج قاسم"،* چند کیلومتر عقب نشینی استراتژیک نمودند!

جالب آن‌که این چهل نفر، *هر کدام متخصص یک قسمت از امور نظامی بودند؛* مثل:

▪️ اطلاعات،
▪️ خمپاره انداز،
▪️ بی‌سیم‌چی،
▪️ نقشه خوان،
▪️ طراح جنگهای درون شهری،
▪️ طراح جنگهای چریکی و شبانه،
▪️ طراح جنگهای نامنظم و خط شکن
▪️ و...

بعد از پیروزی بر "داعش" بود که بارزانی می‌گوید: *تازه فهمیدم چرا همه جا صحبت "لشکر یک نفره" در میان است!* مابا ۹٠ هزار نیرو *در چند ساعت شکست خورده بودیم* و "کردستان عراق" طومارش داشت در هم می‌پیچید،
*ولی یک نفر با ۴٠ نیروی زبده داعشِ تا بن دندان مسلح* را عقب راند و کردستان را باز پس گرفت!

*نکته:*

تنها سردار ایرانی که، *"آیت‌الله سیستانی"مرجع عالیقدر عراق* با شنیدن خبر شهادتش گریست و پیام همدردی و اعلام عزای عمومی نمود *"حاج قاسم"* و "دوستش *ابومهدی المهندس"* بود!

آری وقتی خداوند وعده منجی را با حضور۳۱۳ یار می‌دهد،

منظورش من و امثال من نخواهد بود، بلکه آنانی که در خود باوری به اعلا درجه رسیده باشند و خداوند را با چشم دل مشاهده کرده باشند، آنچنان فرماندهی و سربازی کنند که از صفر تا صد سربازی تا فرماندهی آنان فاصله‌ای کمتر از دو چشم از هم باشد، سر سپرده و تابع امر ولی زمانه خویش.

*وقتی سردارانی از جنس شهدا، تابع امر ولی فقیه و همسو با آرمان‌های والای مهدوی،* همچون سلیمانی‌ها هستند، آن زمان به این ادراک خواهیم رسید

*که با۳۱۳نفرمی توان درزیر پرچم امام زمان(ع)* دنیا را از تمام امراض، گرفتاری ها وبی عدالتی ها نجات داد.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز
برچسب‌ها: 313 نفر , صاحب عصر , داعش , حاج قاسم


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۳۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

فاجعه‌ای که با روی کار آمدن قوم یأجوج و مأجوج در افغانستان روی داده و خواهد داد را با هیچ زبانی نمی‌شود توصیف کرد. احمق‌هایی که به زودی مشخص خواهد شد حکومت‌داری‌شان چگونه است. کسانی که مانع از تحصیل دختران می‌شوند و دانشگاه‌ها را می‌بندند اما برای درمان زنان خود دنبال پزشک زن می‌گردند... در این یک سال از اشغال افغانستان به وسیله عوامل سرویس امنیتی پاکستان شاهد فرار بزرگ سرمایه‌ها از افغانستان بوده‌ایم و این سرمایه‌ها پول نیست، جوان‌هایی هستند که از وحشت حکومت سیاه قوم لوط بر خود فرار را بر ماندن ترجیح می‌دهند.

پاکستان هیچ وقت افغانستانی قدرتمند را نمی‌خواهد که مستقل باشد و برای خودش تصمیم بگیرد بنابراین هر وقت که طالب جماعت هوس چنین چیزی کرد آن وقت خواهید دید که اوضاع بر چه منول پیش می‌رود. ارتش پاکستان طالبان را آن اندازه قدرتمند می‌کند که سایر اقوام و جریان‌های قومی و مذهبی را سرکوب کند، اما اگر خواست سر بلند، سرشان را خواهد زد....


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

اکثر ۵۴ افغان برای هفته‌ها، یا بیشتر، در هتل سنت رجیس باقی ماندند. اماراتی‌ها به آنها اجازه نمی‌دادند بدون دریافت مجوز هتل را ترک کنند، و حتی پاسپورت‌هایشان را مصادره و ممنوعیت ارتباط با رسانه‌ها را برایشان شرط میزبانی اعلام کردند. مابقی پول نقدی که برایشان باقی مانده بود بین این ۵۴ نفر تقسیم شد. مقداری از آن برای خانواده گاردهای محافظ ریاست جمهوری که هنوز در افغانستان بودند فرستاده شد، مقداری به کارکنان ارشد که در افغانستان مانده بودند اهدا شد، مقداری به کارکنان ارشد برای تهیه بلیط هواپیما برای سفر کشورهای دیگری که تابعیت داشتند، رسید، و بقیه هم میان گروه توزیع شد تا بتوانند هتل سنت رجیس را ترک کنند.

این داستان خیانت غنی و دیگر دار و دسته‌اش بود، کسانی که سر در آخور امریکایی‌ها داشته و با تقلب روی کار آمده بودند و به هر فکری بودند الا نجات افغانستان. غنی بیشتر عمرش را در خارج از این کشور به سر برده بود، مشخص است که دلش برای این کشور نمی‌سوخت! حالا ملت افغانستان گرفتار قوم لوط شده‌اند، قومی به زودی ابعاد بسیار زیاد نفاق و خیانت‌شان مشخص شده و خودشان هم به خودشان رحم نخواهند کرد.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

عصر روز بعد، فاضل فضلی و رفیع فضلی دو تن از مشاوران رئیس جمهور، نیز به ترمینالی که غنی، بانوی اول و محب مشاور امنیت ملی در آن اقامت داشتند، احضار شدند و قسمتی از بودجه شورای امنیت ملی را به مقامات ازبکستان دادند تا پرواز آن‌ها به دوحه را ترتیب دهند. یکی از مقامات ارشد می‌گوید، ازبک‌ها می‌گفتند: «همه ما یک روز رفتنی هستیم».

بسیاری از مقام‌های ارشد افغان اذعان کردند که بانوی اول می‌گفت فقط ۸۰۰ دلار پول دارد. بنابر این مقام‌های کاخ ۱۲۰ هزار دلار از پولی که همراه آورده بودند را در اختیار ازبک‌ها گذاشتند تا هواپیمای مسافربری «بمباردیر» قزاق خود را به صورت چارتر برای سفر به ابوظبی در امارات عربی متحده در اختیار آن‌ها بگذارد. این هواپیما ۵۰ صندلی داشت و ۴ نفر دیگر مجبور شدند تمام طول پرواز را در راهروی هواپیما بشینند. آن‌ها شامگاه ۱۶ اوت ازبکستان را ترک کردند و در ابوظبی با استقبال مقامات مواجه شدند و حوالی نیمه شب به هتل سنت رجیس رسیدند. طبق اذعان شاهدان تمامی چمدان‌های و وسایلی که کاروان اشرف غنی از کابل با خود همراه آورده بودند به هتل رسید.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

ابتدا هنگامی که سه تا از چهار هلی‌کوپتر در مجموع با ۴۰ سرنشین در ازبکستان به زمین نشستند، به سرعت توسط ماموران امنیتی مسلح ازبکستان محاصره شدند. وقتی آنها متوجه حضور غنی شدند، رئیس جمهور، بانوی اول و محب، مشاور امنیت ملی را تا ترمینال اصلی اسکورت کردند. اندکی بعد چهارمین هلی‌کوپتر ریاست جمهوری که هنگام پرواز سه هلی‌کوپتر دیگر از کاخ ریاست جمهوری در فرودگاه کابل بود، وارد صحنه شد. در این هلی‌کوپتر۱۴ نفر از مهندسان ناوگان هلی‌کوپترهای ریاست جمهوری حضور داشتند.

هم زمان با بازرسی هلی‌کوپترها، همه مسافران و کادر پرواز هم تفتیش شدند. همه چیز از چمدان‌ها و محتویات جیب مسافران گرفته تا گلوله‌های سلاح‌های محافظان رئیس جمهور برای تهیه لیست و عکس‌برداری به مقامات ازبکستان واگذار شد. از همه به طور جداگانه و مکررا در مورد سمتشان و اتفاقات آن روز بازجویی شد. سپس هلی‌کوپترها پلمپ شدند و اکثر گروه شب را در محوطه‌ای که توسط سربازان مسلح ازبک محاصره شده بود گذراندند.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️یکی از مقام‌های ارشدی که در هلی‌کوپتر حضور داشت می‌گوید: «هرکسی ۵ تا ۱۰ هزار دلار همراه داشت و هیچ‌کس یک یا چند میلیون دلار همراه نیاورده بود». همچنین غنی و محب بارها در مصاحبه با رسانه‌های مختلف اذعان کردند که آن‌روز با چند میلیون دلار از افغانستان خارج نشده‌اند. اگر این موضوع درست باشد، مجموع پول نقدی موجود در سه هلی‌کوپتر، حدود ۵۵۰ هزار دلار آمریکا بوده است. اما به رغم این مساله، چند ماه بعد محب در مصاحبه با شبکه CBS در پاسخ به این که آیا با خود پول نقدی هم برده‌اند پاسخ داد: «البته که نه، ما فقط خودمان را نجات دادیم».

▪️سفارت روسیه در کابل بارها در رسانه‌های مختلف تاکید کرد که ۱۶۹ میلیون دلار به وسیله این هلی‌کوپترها از افغانستان خارج شده است و ظاهر اغبر، سفیر افغانستان در تاجیکستان، دو روز بعد یک کنفرانس مطبوعاتی این ادعاها را تکرار کرد. اغبر همچنین قول داده بود که برای دستگیری غنی از اینترپل درخواست کند. با این حال، از گفتگو با دفتر بازرسی ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان یا ارائه هر گونه مدرکی برای اثبات این ادعا امنتاع کرد.

▪️میزان پول نقدی که روسیه ادعا کرده است، وزن و حجم قابل توجهی می‌داشت. اگر همه این ۱۶۹ میلیون دلار اسکناس ۱۰۰ دلاری روی هم چیده می‌شد، بلوکی به طول حدودا ۲.۳ متر (۷.۵ فوت) و عرض و ارتفاع حدودا ۱ متر (۳ فوت) می‌شد و به بیان دیگر تقریبا کمی بزرگتر از یک کاناپه سه نفره استاندارد آمریکایی می‌بود، وزن این بلوک هم چیزی حدود ۱۶۹۰ کیلوگرم (۳۷۲۲ پوند) می‌شد. هلیکوپترهای 17-Mi که گروه با آن‌ها از افغانستان خارج شدند، هیچ محفظه حمل بار مجزایی نداشته‌اند. در نتیجه همه بار باید همراه مسافران و در کابین قابل مشاهده بود و طبق اظهارات شاهدان در گفتگو با بازرس ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان، هیچ‌کدام محموله‌ دلاری این چنینی در هلی‌کوپترها مشاهده نکرده‌اند.

▪️به محض سوار شدن رئیس جمهور، هر سه هلی‌کوپتر به سمت شمال پرواز کردند. طبق طرح‌های پیشین تخلیه اضطراری کاخ ریاست جمهوری، قرار بود آقای غنی یا به «ننگرهار» که در انتخابات پیشین بیشترین رای را در آنجا آورده بود برده شود و یا به «خوست» برود و تحت مراقبت نیروی مقاومتی که بیشتر از قبیله «تَنَی» هستند، باشد. غنی و محب هردو تایید کرده‌اند که در ابتدا قصد داشتند به سمت خوست پرواز کنند اما سپس دریافتند که مجبور به حرکت به کشور دیگری هستند و برد هلی‌کوپترها عامل محدود کننده برای انتخاب کشور مورد نظر بود.

▪️یکی از مقامات ارشدی که سوار هلی‌کوپتر شده بود خاطر نشان ‌کرد: «زمانی که شروع به پرواز کردیم، خلبان‌ها نمی‌دانستند به کدام سمت باید بروند. یکی از آن‌ها به من گفت که نزدیک ترین مقصد تاجیکستان است. در واقع تا زمانی که در آسمان افغانستان بودیم، از این می‌ترسیدیم که مورد هدف طالبان قرار بگیریم. چون فرار رهبران افغان به ازبکستان سابقه تاریخی دارد و هیچ پیشینه‌ای راجع به تاجیکستان وجود ندارد، انتخاب آقای رئیس جمهور شهر «تِرمِز» در ازبکستان بود. اگرچه من می‌دانستم در برخی موارد ازبک‌ها رهبران ما را حبس کرده‌اند اما آقای غنی معتقد بود که با او منصفانه برخورد خواهند کرد».

▪️درست زمانی که این گفتگوها در هلی‌کوپتر غنی در جریان بود، کارکنان و محافظان ریاست جمهوری در دو هلی‌کوپتر دیگر به هیچ وجه نمی‌دانستند که به چه سمتی مشغول پرواز هستند و بعضی‌ها تنها زمانی که از فراز کوه‌های هندوکش پرواز کردند متوجه شدند که قرار نیست از طریق فرودگاه کابل به سمت دوحه پرواز کنند. در همان زمان بود که آن‌ها تازه متوجه شدند که آقای غنی در یکی از هلی‌کوپترهاست. با این که کادر پرواز در تلاش برای ارتباط با پلیس مرزی ازبکستان ناکام بودند، اما هر سه هلی‌کوپتر در امتداد مرز شمالی افغانستان و به سمت غرب پرواز کردند تا به «ترمز» در ازبکستان رسیدند و چون سوختشان رو به پایان بود، بدون اجازه فرود آمدند.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️غنی در همان زمان همچنان امیدوار بود که با وزیر دفاع شخصا دیدار و درباره حفظ امنیت کابل گفتگو کند. حتی دستورکار امنیتی برای دیدار رئیس جمهور از وزارت‌خانه هم به آن‌جا فرستاده شده بود اما با نزدیک شدن نیروهای طالبان به محل وزارت‌خانه این دیدار لغو شد و دستیاران رئیس جمهور به این نتیجه رسیدند که زمان بسیار بحرانی است. همچنان که بانوی اول به همراه مقامات ارشد در هلی‌کوپترها منتظر بودند، محب و کوچی برای بردن رئیس جمهور به محل کاخ بازگشتند. رئیس جمهور در سرسرای کاخ منتظر بود و با اصرار محب و کوچی راضی به خروج شد. خروج آقای غنی آن‌قدر سریع و ناگهانی بود که پابرهنه از کاخ خارج شد و کوچی خود کفش‌هایش را پیدا کرد. رئیس جمهور حتی فرصت یافتن پاسپورتش را نداشت زیرا محب و کوچی می‌ترسیدند که نیروهای گارد محافظ ریاست جمهوری با چرخش به سمت طالبان اشرف غنی را اعدام کنند و به همین خاطر با اتومبیل به محل پرواز هلی‌کوپترها حرکت کردند.

▪️رئیس جمهور، بانوی اول، محب و کوچی به هلی‌کوپتر اول، ۱۰ مقام ارشد دیگر به هلی‌کوپتر دوم و ۲۰ تا ۲۵ محافظ رئیس جمهوری به هلی‌کوپتر سوم سوار شدند اما جا برای همه این نیروها در هلی‌کوپتر سوم وجود نداشت و به گفته یکی از مقامات ارشد: «برخی از افراد کلیدی این نیروها که مسئولیت بخش‌های اطلاعاتی و عملیاتی را بر عهده داشتند، در لیست افرادی که اجازه سوار شدن به هلی‌کوپتر را داشتند، حضور نداشتند و فکر می‌کردند کنار گذاشته شده‌اند.» حتی یکی از نگهبانان پیش از این که هلی‌کوپتر حامل محافظان پرواز کند، «الله اکبر» گویان اسلحه خود را به سمت این هلی‌کوپتر نشانه گرفت. یکی از مقامات ارشد می‌گوید: «پنج درصد احتمال می‌دادم که زنده از این مخمصه بیرون بیایم».

▪️دو هلی‌کوپتر حامل رئیس جمهور و مقامات ارشد درحالی شروع به پرواز کردند که هلی‌کوپتر سوم که پر از گاردهای ریاست جمهوری بود، برای مدت کوتاهی روی زمین ماند تا تعدادی از آنان را تخلیه کند. حتی پس از پیاده شدن چندین مسافر و بیرون انداختن جلیقه‌های ضد گلوله، هلیکوپتر همچنان آنقدر سنگین بود که نزدیک بود در هنگام بلند شدن به درختان برخورد کند.

▪️طبق اظهار همه شاهدان، تعداد چمدان‌هایی که مسافران با خود به هلی‌کوپترها بردند بسیار کم بود. برخی از آن‌ها حاوی وسایل شخصی و بعضی دیگر حاوی پول نقد بودند. بانوی اول که زمان کافی جهت جمع کردن وسایلش برای سفر به امارات داشت، دو چمدان حاوی لباس همراه خود آورده بود. در حالی که ژنرال کوچی، رئیس سرویس محافظ رئیس جمهور، یک چمدان، رفیع فضلی، معاون مشاور امنیت ملی، یک کوله پشتی، مقیم عبدالرحیم‌زی، رئیس ستاد شورای امنیت ملی افغانستان، یک کیف دستی و محب مشاور امنیت ملی یک کاور کت و شلوار و یک کیف لپ‌تاپ همراه داشتند. یکی از مقاماتی که برای مدتی چمدان‌های بانوی اول را حمل کرده بود بر سبک بودن آن‌ها اذعان کرد. تنها بانوی اول و رئیس جمهور بودند که طی این سفر طولانی به ابوظبی با لباس‌های متفاوتی از آنچه زمان سوارشدن به هلی‌کوپتر بر تن داشتند، ظاهر شدند. بانوی اول لباس‌هایش را همراه آورده بود و رئیس جمهور هم با کمک فردی لباس‌ از ازبکستان تهیه کرد.

▪️کوچی در کیف دستی خود بودجه ماهانه نهاد تحت مدیریت خود یعنی سرویس محافظ رئیس جمهوری که حدود ۲۰ میلیون افغانی (۲۵۰ هزار دلار) در آن زمان بود را همراه داشت. البته طبق اظهارات شاهد دیگری، او در آن زمان حدود ۱۰ میلیون افغانی همراه خود داشت. رفیع فضلی، معاون مشاور امنیت ملی، بودجه ماهانه شورای امنیت ملی یعنی حدود ۲۴۰ هزار دلار را که به درخواست محب از اداره مالی شورای امنیت ملی برای فراهم آوردن شرایط سفر تحویل گرفته بود، همراه داشت.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️مقامات ارشد کاخ ریاست جمهوری با علم بر این که دولت افغانستان مسئول امنیت کابل است، تلاش کردند با مقامات ارشد وزارت‌های دفاع و کشور افغانستان تماس بگیرند و از آن‌ها بخواهند که در برابر هجوم طالبان مقاومت کنند. یکی از مقامات ارشد می‌گوید: «وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش را پیدا نکردیم. وزارت دفاع به ما اطلاع داد که هیچ کس در ساختمان نمانده است. رئیس جمهور در گفتگو با وزیر کشور و ریاست عمومی امنیت ملی به آن‌ها دستور داد تا کارکنانشان را برای حفظ نظم عمومی به سطح شهر بفرستند. اما آن‌ها هیچ‌کسی را نداشتند. آن روز پلیس‌ها در زیر یونیفرم خود لباس عادی پوشیده‌ بودند.»

▪️رسانه‌های افغان و آمریکایی گزارش دادند، غنی صبح آن روز برای تشکیل جلسه اضطراری دولت تنها نیمی از کابینه را داشت. امرالله صالح، معاون اول رئیس جمهوری و بسم‌الله محمدی، وزیر دفاع هم در بین کسانی بودند که غنی موفق نشد به آنها برسد. یکی از مقامات امنیتی پیشین می‌گوید که غنی به او دستور داد تا هرج و مرج کابل را کنترل کند اما یافتن نیرو برای این امر کار بسیار مشکلی بود.

▪️در همین حال غنی به مقامات ارشد خود دستور داد که به سفر از پیش برنامه ریزی شده خود به دوحه قطر برای مذاکره با طالبان ادامه دهند. اما طی چند دقیقه مشخص شد این سفر و مذاکرات تحت تاثیر هجوم طالبان به کابل قرار گرفته و شکست خورده است. یکی از مقامات ارشد دولتی مذاکر کننده گفت: «ما فراتر از مذاکره برای حفظ جمهوریت رفته‌ایم و اکنون بر سر یک انتقال صلح‌آمیز قدرت مذاکره می‌کنیم». با افزایش گزارش‌ها مبنی بر ورود طالبان به شهر، حتی چشم‌انداز یک انتقال قدرت سازمان‌دهی شده هم از بین رفت. یک مقام ارشد پیشین دولتی گفت: «هرج و مرج چنان شدید شده بود که هر دقیقه می شنیدیم یک منطقه از کابل به دست طالبان افتاده است.»

▪️کارکنان باقی مانده در کاخ ریاست جمهوری که می‌دانستند به زودی باید آن‌جا را ترک کنند، به دنبال پاسپورت‌هایشان بودند. در حوالی ظهر، اشرف غنی با خروج رولا غنی، بانوی اول و پروازش به سمت امارات عربی متحده موافقت کرد اما خیلی زود مجبور شد با خروج تقریبا اکثر مقامات ارشد به غیر از خودش موافقت کند. حتی نیروهای گارد محافظ ریاست جمهوری هم شروع به تعویض یونیفرم‌هایشان کردند. ژنرال قاهر کوچی، رئیس گارد محافظ ریاست جمهوری به همکارانش می‌گفت که رئیس جمهور میلی به خروج ندارد و از آن‌ها تقاضا می‌کرد او را قانع کنند که همراه بانوی اول خارج شود.
▪️حدود ساعت ۲ بعد از ظهر یکشنبه، برخی از رده بالاترین مقامات که هنوز در کاخ باقی مانده بودند به منطقه پرواز هلی‌کوپترها رفتند. آنها در آن موقع فکر می‌کردند رئیس جمهور در کاخ باقی خواهد ماند. سه تا از چهار تا هلی‌کوپتر تدارک دیده شده برای جابجایی اشرف غنی، در آن‌جا حاضر بودند. این سه هلیکوپتر برای حمل و نقل مقامات ارشد طراحی شده بودند و هر کدام حدودا قابلیت جابجایی ۹ مسافر را داشتند. اما هلی‌کوپتر چهارم متعلق جابجایی گروه محافظ رئیس جمهور بود و تا حدود ۲۶ مسافر را در خود جا می‌داد.

▪️هنگامی که بانوی اول به همراه مقام‌های ارشد سوار هلی‌کوپترهایی شد که قرار بود آن‌ها را به فرودگاه کابل ببرند تا از آن‌جا به امارات عربی متحده پرواز کنند، خلبانان گفتند اوضاع امنیتی فرودگاه کابل به قدری بد است که نمی‌توان به سمت آن‌جا پرواز کرد. ژنرال کوچی، رئیس گارد محافظ ریاست جمهوری، محب، مشاور امنیت ملی رئیس جمهور را به بیرون از هلی‌کوپتر برد و به او گفت که اگر اشرف غنی را اینجا تنها بگذارند، دیگر قادر به محافظت از رئیس جمهور نخواهد بود و آقای غنی حتما کشته خواهد شد.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

تصمیم گرفتم به نزد مشاور امنیت ملی بروم و بگویم براساس تجربه سال ۱۹۹۶ من حفظ کابل تقریباً غیرممکن و فروپاشی دفاع از کابل قریب الوقوع است.» البته، برخی از مقامات ارشد دولت همچنان فکر می‌کردند چون طالبان با ایالات متحده توافق کرده که تا پیش از زمان درنظر گرفته شده و خروج نیروهای بین‌المللی وارد کابل نشود، این همه وحشت ضروری نیست. با این حال، طبق گزارش گارد محافظ ریاست جمهوری، پیش از ظهر روز یکشنبه ۱۵ اوت طالبان در حال ورود به شهر بود و فرودگاه کابل دیگر امنیتی نداشت. بر اساس گزارش‌هایی که بعدا منتشر شد، طالبان مغایر با توافقش و پیش از خروج کامل نیروهای بین‌المللی وارد پایتخت شده بود.

حال و هوای کاخ ریاست جمهوری در روز یکشنبه مدام بدتر می‌شد. تعداد زیادی از وزرا و معاونانشان پیش‌تر کابل را ترک کرده و هزاران کارمند دولت در حال فرار بودند. تنها تعداد اندکی از حلقه نزدیکان رئیس جمهور و نهاد گارد محافظ ریاست جمهوری باقی مانده بودند. به گزارش خبرگزاری هند، حوالی ساعت ۱۰ صبح، حمدالله محب، مشاور امنیت ملی، در تماسی با فاضل فضلی، رئیس اداره امور از افغانستان، به او دستور داد کارکنان را مرخص کند.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

رئیس ستاد ارتش أفغانستان در روز شنبه ۱۴ اوت ۲۰۲۱ نحوه دفاع از کابل در دوهفته پیش رو را برای رئیس جمهور و مقامات دولت شرح داد. انتظار او به وضوح درگیری نظامی و یا مذاکره طولانی مدت بر سر کابل بود. یکی دیگر از مقامات دولت افغانستان می‌گوید، غنی فرض می‌کرد کابل آن قدر خوب محافظت می‌شود که می‌تواند دو هفته مقاومت کند تا روند انتقال دولت به آرامی انجام شود به همین خاطر به کارکنانش دستورالعمل اقامت دوهفته‌ای در پایتخت و آمادگی برای انتقال قدرت را داده بود. رئیس اداره امنیت کابل هم به همین منظور عوض شد اما پیشروی طالبان برگشت ناپذیربه نظر می‌رسید. این مقام ارشد دولتی افغانستان به دفتر بازرسی ویژه آمریکا در امور بازسازی افغانستان گفت: «روز شنبه همه وحشت کرده بودند. ولایت لوگر هم سقوط کرده بود و نیروهای طالبان فشار زیادی بر ولایت ننگرهار وارد آورده بودند. ما درحال گزارش‌ رسانی به رئیس جمهور و اساساً شاهد از هم پاشیدن نیروهای دفاع و امنیت ملی افغانستان بودیم. تمام شنبه شب را نخوابیدم و در ساعت ۳:۳۰ بامداد روز یکشنبه، متوجه شدم ننگرهار سقوط کرده است. /2


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

▪️یک سال پیش در چنین روزهایی بود که بوی سقوط و خیانت از کابل بیش از پیش به مشام می‌رسید. خیانتی بزرگ که از مدت‌ها پیش طرح و برنامه آن تدارک دیده شده بود و قرار بر آن بود تا عامل سازمان جاسوسی امریکا در کابل به همراه گروهی از نزدیکانش با فرار از پایتخت این شهر را به دست شبه‌نظامیان طالبان داده و عملاً سرنوشت این کشور و مردم آن را در هاله‌ای از ابهام فرو ببرند. یک سال پس از سقوط کابل هنوز هم روایت‌های متعددی در مورد نحوه فرار اشرف غنی که بعدها سر از امارات درآورد نقل می‌شود اما کدام روایت درست است؟

▪️بازرس ویژه ایالات متحده برای بازسازی افغانستان (سیگار) با انتشار گزارشی روایتی دقیق از آخرین روزهای دولت جمهوری اسلامی افغانستان ارائه داده است. روایتی که بر اساس آن خود امریکایی‌ها هم از احتمال سقوط شهر در تعجب بوده‌اند!! با این حال هیچ چیز به اندازه فرار مارمولک کابلی به همراه 54 همراهش باعث تعجب همگان نشد. در ادامه این روایت امریکایی که شاید به حقیقت نزدیک باشد را با هم می‌خوانیم /


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: کابل , افغانستان , رئیس جمهور , خیانت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

خوب،همانگونه که پیش‌بینی می‌کردیم قاتل حاج قاسم و ابومهدی المهندس و یارانشان و همکار جدی امریکایی‌ها در حال برنامه ریزی برای برگزاری انتخابات پارلمانی است. او سه سال پیش هم که به عنوان نخست‌وزیر موقت انتخاب شد، وظیفه داشت انتخابات پارلمانی برگزار کند، اما این انتخابات بیش از دو سال به درازا کشید و حالا هم هشت ماه پس از انتخابات به دلیل موش‌دوانی و خرابکاری شخص او، دولت انتخاب نشده است.

برخی منابع عراقی می‌گویند الکاظمی برای برون رفت از بحران!! طرح انتخابات زودهنگام پارلمانی را به طرف‌های مختلف پیشنهاد کرده است! این را از قبل هم پیش‌بینی می‌کردیم که او در حال خرابکاری است تا بار دیگر انتخابات برگزار شود و دوره نخست‌وزیری‌اش برای تکمیل ماموریت محوله توسط امریکایی‌ها چند ماهی تمدید شود. باید او را اردنگی از ساختمان نخست‌وزیری بیرون انداخت.

اما ماموریت محوله مصطفی الکاظمی چیست و چرا او نباید بیش از این در این جایگاه بماند و حضورش چه خطری می‌تواند داشته باشد؟ هر چند برخی‌ها در ایران در تلاش هستند تا اعمال، رفتار و ماهیت او را سفید کرده و این عنصر وابسته به امریکا را به عنوان بهترین گزینه معرفی کرده تا همچنان سیاست فعلی را به پیش ببرد، اما هستند در کشور نهادهای مسوولی که به شکل میدانی و عملیاتی در عرصه حضور داشته و ماهیت الکاظمی را به صورت آنچه که هست، می‌شناسند نه آنگونه که عده‌ای در تهران پیش از سفرهای همیشگی‌اش به او درس می‌دهند که چگونه رفتار کند.

الکاظمی که همه مستندات موجود (با اطلاع کامل می‌گویم، حتی مقامات ارشد کشورمان هم این را می‌دانند و تایید می‌کنند) دست داشتنش در ترور حاج قاسم و ابومهدی المهندس را تایید می‌کند، هیچ وقت دوست ایران و ایرانی نیست، بلکه کسانی در که برخی مراکز عالی کشور نشسته و مسوول میز عراق در آن مجموعه‌ها هستند در یک رقابت داخلی با سایر نهادها و شاید به دلیل ناآشنایی!! او را تایید می‌کنند و حتی به او گفتند که برود و واسطه روابط ایران و عربستان شود!!

اما او چه ماموریتی دارد؟ به صورت خلاصه می‌توان ماموریت‌هایی که الکاظمی بر عهده دارد را اینگونه خلاصه کرد: او ماموریت دارد تا حضور نظامیان اشغالگر امریکایی در خاک عراق را برای همیشه تثبیت کرده و در بدترین حالت، آن را برای مدت‌زمان نامشخصی تمدید کند، او ماموریت دارد تا همه سیستم امنیتی و اطلاعاتی عراق را از نیروهای وابسته به حشد الشعبی (نیروهای سابق سپاه بدر و این روزها کتائب حزب‌الله و سایر گروه‌های نزدیک به ایران) پاکسازی کرده و افراد را با آدرس‌هایی که امریکایی‌ها می‌دهند به مناطق دور افتاده بفرستد؛ چه اینکه این کار را را تمام و کمال کرده است؛

الکاظمی ماموریت دارد تا عراق را در جریان سازش عربی – صهیونیستی قرار داده و حتی یکی از نزدیکان خود را هم مامور این کار کرده است. حضور صهیونیست‌ها در شمال عراق و فعالیت ماموران موساد در قالب سفارت‌خانه امریکا و برخی کشورهای اروپایی با اطلاع کامل الکاظمی صورت می‌گیرد. حضور او در نشست جده، در واقع تاییدی بود بر مسیر سازش با رژیم صهیونیستی که تنها حضورش در قدرت می‌تواند این مسیر را تکمیل و نهایی کند.

 

دیگر ماموریت او، در راستای تامین منافع اقتصادی رژیم صهیونیستی و بر علیه منافع اقتصادی ایران و محور مقاومت است. او باوجود سفرهای متعدد به تهران و وعده‌های گوناگون به مقامات دولت ایران برای تکمیل راه‌آهن شلمچه به بصره، به دستور امریکایی‌ها شخصا مانع از تکمیل این پروژه مهم می‌شود چرا که اگر این پروژه به نتیجه برسد، خلیج فارس از طریق و سوریه به مدیترانه وصل می‌شود و این کاملاً برخلاف مصالح و منافع دولت امریکا و رژیم صهیونیستی است چرا که آن‌ها می‌خواهند از امارات به عربستان، اردن و در نهایت فلسطین اشغالی این مسیر راهبردی را تکمیل کنند.

الکاظمی به عنوان نخست‌وزیر عراق در طول دو سال گذشته با کمک امریکایی‌ها، هسته‌های مختلف داعش را دوباره فعال کرده است. او به عنوان نخست‌وزیر عراق به ارتش و حشد الشعبی اجازه سرکوب نهایی داعش را نمی‌دهد و ارتش اشغالگر امریکا بدون هیچ مشکلی عناصر داعش را جابجا می‌کند، از مرزهای مشترک با سوریه عبور می‌کند و داعش نیز به صورت کامل در این مناطق حضور دارد. الکاظمی به عمد مرزهای عراق و سوریه را ناامن نگه داشته تا مسیر تهران – دمشق به بهره‌برداری نرسد!

 

الکاظمی به عنوان نخست‌وزیر عراق در حالی که ماموریت دارد تا از تمامیت ارضی عراق دفاع کند و در مقابل جدایی‌طلبی بایستد و مانع از فروپاشی جغرافیایی عراق گردد، در طول دو سه سال گذشته هر آنچه که با خون ارتش و حشد الشعبی به دست آمد را دو دستی تقدیم طایفه صهیونیستی بارزانی در شمال عراق کرد. همکاری اطلاعاتی او با بارزانی‌ها برای همه شناخته شده است. او در اقدامی که سر و صدای بسیاری برانگیخت بار دیگر کنترل شهر کرکوک را به صهیونیست‌های بارزانی داد و در مورد منطقه شنگال هم چنین خیانتی به دستور ارباب امریکایی کرد.

الکاظمی در حالی که در طول سال‌های گذشته هیچ موضع محکمی در برابر تجاوزات ارتش اشغالگر ترکیه در شمال عراق نگرفته و حتی در ماجرای اخیر قتل عام شهروندان بی‌گناه عراقی به وسیله توپخانه ارتش اردوغان تمام تلاش خود را بست تا مانع از تهییج افکار عمومی شود و تحت فشار همین فشارها ناچار دست به چند اقدام زد، اما در برابر کوچک‌ترین اقدام ایران در دفاع از خود برای انهدام اماکن گروهک‌های تروریستی در شمال عراق به کمتر از بازدید از آنجا اقدام نمی‌کند!

در این مورد می‌شود بسیار بیشتر نوشت، در مورد مسائل گمرکی ایران و عراق که آمار آن را به صورت کامل به امریکا می‌دهد، کنترل فرودگاه‌ها، لغو کردن برخی قراردادهای مهم اقتصادی و نظامی چیزی ننوشته‌ام، اما فقط یادتان باشد که الکاظمی در حوزه پدافندی و راداری به امریکا قول داده فقط تجهیزات غربی خریداری کند. کسانی که آشنایی دارند، می‌دانند چه می‌گویم. او باید همه این ماموریت‌های محوله را تکمیل کند و به همین دلیل حضورش در جایگاه نخست‌وزیر مهم است و اگر نباشد، نمی‌تواند ماموریت را به پایان ببرد.

هنوز این سوال وجود دارد، آیا در دولت رئیسی یا در نهاد حکومت و قدرت، در حلقه تصمیم‌گیر کشور ما باید هنوز چوب چهار نفر ابله را بخوریم که نشسته‌اند و نسخه‌پیچی می‌کنند؟ دست به سینه ایستادن الکاظمی و وعده وعیدهایش هیچ به درد این مملکت نمی‌خورد، او به هیچ عنوان گزینه مطلوبی نخواهد بود. ما دوستان بسیار خوبی در عراق داریم که آن‌ها می‌توانند عراقی امن و قدرتمند که دوستی خوب برای کشور ما باشد، بسازند نه یک قاتلِ عوضی را با دست خودمان بزرگ کنیم و مار در آستین خودمان پرورش بدهیم.


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: قاتل حاج قاسم , عراق , الکاظمی , جنایت


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

دومین قله مرتفع بعد از دماوند که در لیست قله‌های 4000 متری می‌درخشد، قله علم کوه با ارتفاع 4850 متر است. این کوه از جبهه شمالی به کلاردشت و از جبهه جنوبی به طالقان مشرف است. رودبارک و کلاردشت نزدیکترین شهرها به این منطقه در استان مازندران و پراچان و طالقان نزدیک‌ترین شهرها به این منطقه در استان تهران هستند.

چرا قله علم کوه خاص است ؟

منطقه تخت سلیمان (علم کوه) ۴۷ قله بالای ۴۰۰۰ متر دارد و در بین کوهنوردان به آلپ ایران نیز معروف است. در دامنه شمالی علم کوه، دیواره‌ای قرار دارد که یکی از سخت‌ترین و فنی‌ترین مسیرها برای سنگ‌نوردی و دیوارنوردی در ایران محسوب می‌شود و بیشترین شهرت این قله به خاطر همین دیواره‌ست.

علم کوه در بین کوهنوردان به آلپ ایران معروف است.

در علم کوه چه می‌بینیم ؟

یخچال‌های علم کوه

مجموع قلل تخت سلیمان دراستان مازندران بخش کلاردشت حدفاصله دره طالقان وجنگل‌های عباس آباد وشهسوار منطقه‌ای بسیار سرد با قلل مرتفعی است که از آن می‌توان به عنوان بزرگ‌ترین ناحیه کوهستانی یخچالی درایران نام برد. مجموع یخچال‌های علم کوه در ارتفاع حدودی 400متر و درمیان قلل گرانیتی تخت سلیمان شده‌اند. این یخچال‌ها به نام‌های سرچال، علم چال، تخت سلیمان،مرجیکش، خرسان،هفت خوان،چالون،شانه کوه واسپلیت معروف هستند. به علت همین یخچال‌های بزرگ دائمی، آب مصرفی در سرچشمه‌های متعدد آن یافت می‌شود.

یخچال‌های علم کوه شگفت‌انگیزند.

دیواره علم‌ کوه

قله علم کوه و دیواره آن از گذشته‌های دور مورد توجه کوهنوردان جهان بوده و کوهنوردان آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، ایتالیایی و … بر روی مسیرهای متعدد این دیواره صعود انجام داده اند. مسیر گرده آلمان ها-فرانسوی ها از اولین مسیرهای روی گرده این دیواره گرانیتی است.

دیواره علم کوه شهرت جهانی دارد.

چه زمانی به قله علم کوه صعود کنیم ؟

بهترین زمان صعود به علم کوه نیمه دوم تیر است. پاییز و زمستان علم کوه با برف سنگین، طوفان و ریزش متوالی بهمن‌های سنگین همراه است بهار هر سال نیز این وضعیت ادامه دارد.

برای صعود به قله علم‌ کوه چه چیزهایی با خودمان ببریم ؟

با توجه به نوع صعود و فصل موردنظرتان وسایلی که در کوله‌تان باید بگذارید متفاوت است. به طور کلی برای صعود تابستانه باتوم کوهنوردی، بلوز و شلوار بیس (لایه اول)، کاپشن و شلوار پلار (لایه میانی)، کاپشن و شلوار بادگیر یا گورتکس،کفش کوهنوردی مناسب فصل، گتر، جوراب پشمی، کلاه ضد طوفان، دستکش دوپوش، عینک آفتابی، کلاه آفتابی، چراغ پیشانی (هد لمپ) و طناب انفرادی ضروری است.


موضوعات مرتبط: كوهنوردي
برچسب‌ها: علم کوه , قله 4000 , سنگ نوردی , آلپ ایران


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۱۲ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

امروز دهم مردادها، سالروز شروع یکی از ویرانگرترین و مخرب‌ترین جنگ‌های بشریت است، جنگی که اروپایی‌ها در منازعه قدرت شروع کردند و بخش بزرگی از جهان آن را در خود فرو برد. جنگ جهانی اول، اولین جنگ بزرگ انسا‌ن‌ها بود که در آن ماشین به شکل کامل حرف آخر را می‌زد اما این ماشین، بدون سوخت هیچ ارزشی نداشت و اینجا بود که کلمانسو، نخست‌وزیر وقت فرانسه در حرفی تاریخی گفت: ارزش یک لیتر سوخت از جان سربازان ما هم بیشتر است...

108 سال از شروع ای جنگ می‌گذرد و شما در این نقشه می‌توانید کشورهای متحد و متفق را در کنار بی‌طرف‌ها پیدا کنید. ایران ما هم بی‌طرف بود اما اشغالگری انگلیسی‌ها و تشکیل پلیس جنوب باعث مرگ 50درصد از جمعیت 11 میلیونی آن زمان ایران شد. پس از این جنگ چهار امپراتوری آن روز جهان سقوط کردند، اما پادشاهی در لندن مستحکم‌تر شد... مرگ و میر ایرانی‌ها اما هیچ وقت در آمار این جنگ آورده نشد، چرا که تاریخ جنگ جهانی اول را انگلیسی‌ها نوشتند و امروز هم گوشه‌ای نشسته و گرفتار فتنه‌انگیزی هستند.


موضوعات مرتبط: سخن روز ، جنایات جنگی
برچسب‌ها: ویرانگرترین جنگ , مخرب‌ترین جنگ‌ , بشریت , ایران


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۱۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |


کلید های الکترونیکی اتومبیل که به آنها کلید ریموت نیز گفته می شود برای کنترل درها ، صندوق عقب و دزدگیر ماشین بسیار مفیدند و حتی می توانند از یک فاصله ای ماشینتان را از راه دور روشن کنند. این کلید ریموتها مانند هر دستگاه الکترونیکی دیگری ممکن است بعد از مدتی ، معمولا به دلیل از دست دادن سیگنال دچار اختلال شوند. با این حال ، در چنین حالتی می توانید به راحتی به ریموت مجدداً برنامه دهید تا بتوانید همچنان از آن استفاده کنید. در این مقاله گام به گام توضیح می دهیم که چگونه می توانید به کلید ریموت ماشینتان مجددا برنامه دهید تا مجبور نشوید آن را نزد فروشنده خودرو ببرید.

چگونه می توان به کلید ریموت دوباره برنامه داد
اتومبیلهای مختلف روشهای مختلفی برای برنامه دادن مجدد به کلید ریموت خود دارند. ویژگی های مخفی ریموت های خودرو نیز می توانند در برنامه نویسی مجدد کمک کنند . به طور کلی فرآیندی که در زیر ذکر شده ساده ترین راه برای برنامه دادن مجدد به هر ریموتی است. این راهنما با اکثر اتومبیل های موجود در بازار کار می کند اما گاهی اوقات باید اطلاعات مربوط به مدل دقیق خودروتان را پیدا کنید. می توانید اطلاعات ویژه تری در مورد ریموت ماشینتان را از کتابچه راهنمای مالک پیدا کنید.

1- باتری های داخل کلید ریموت را تعویض کنید
ریموت کلید ماشین کار ما را خیلی راحت کرده است اما همه آنها بالاخره خراب می شوند یکی از دلایل عمده خرابی ریموت خودرو ها کارنکردن باتری است. . قبل از هر کار دیگری ، اگر مدتی است این کار را انجام نداده اید باتری کلید ریموت را عوض کنید. اگر باتری کلید ریموت کار نمیکند و شما سعی در برنامه دادن مجدد به آن را دارید می تواند شما را دچار سردرد واقعی کند. باتریها اغلب ارزان بوده و تعویض آنها نیز آسان است. اگر نمی دانید چگونه آنها را عوض کنید دفترچه راهنمایتان را بررسی کنید.

2- داخل ماشین بروید
با کلید های ماشین و ریموتتان روی صندلی راننده بنشینید و همه درها را ببندید. بستن درها بسیار مهم است زیرا اگر یک در را هم باز بگذارید ممکن است روند کار مختل شود.

3- خودرو را روشن کنید
پس از نشستن ، کلید را داخل احتراق (جای استارت زدن خودرو) قرار داده و به وضعیت «روشن» بچرخانید تا سیستمهای الکتریکی تغذیه شوند. اطمینان حاصل کنید که احتراق در حالت رادیو نیست و موتور را روشن نکنید.

4- دکمه قفل روی کلید ریموت را فشار دهید
با استفاده از کلید در حالت «روشن» ، دکمه قفل ریموت را فشار دهید و کلید را به حالت «خاموش» بچرخانید. این روند را حداقل سه بار تکرار کنید و چرخه را با کلید در وضعیت «روشن» خاتمه دهید. با این کار شاخصی به واحدهای کنترل الکترونیکی شما ارسال می شود که کلیدتان در احتراق ارسال کننده سیگنال است و پس از آن داده ها را ذخیره می کند.

5- صدای قفل شدن را بشنوید
هنگامی که روند فوق را تکرار کردید صدای قفل را می شنوید. این نشان می دهد که شما وارد حالت برنامه نویسی شده اید. پس از انجام این کار، دوباره پنج ثانیه دکمه قفل را فشار دهید و برنامه نویسی موفقیت آمیز خواهد بود.

6- برنامه دادن بیشتر از راه دور
اگر از راه دور بیشتری وجود دارد پس از ورود به حالت برنامه نویسی ، دکمه «قفل» را به مدت 10 ثانیه فشار دهید تا آن ریموتها را نیز با موفقیت برنامه دهی کنید.

7- احتراق را خاموش کنید
پس از انجام مراحل بالا، احتراق را دوباره به حالت «خاموش» بچرخانید تا روند برنامه دادن خاتمه یابد.

8- از ماشینتان خارج شوید و نتیجه را آزمایش کنید
کلید ریموتتان را با خود ببرید و وسیله نقلیه را رها کرده و همه ی درها را ببندید. برای تأیید عملکرد با هر کلید ریموتتان که برنامه دادن انجام شده است هر دو قفل را باز کنید. سخت افزار تخصصی برای برنامه دادن مجدد به کلید ریموت نیاز است
برنامه ریزی مجدد کلید ریموتها برای برخی از اتومبیل ها ممکن است آسان نباشد و اتومبیل نیاز به سخت افزار تخصصی داشته باشد. معمولا پیشنهاد میکنیم که برای حل مشکل با نمایندگی مجاز اتومبیل تان تماس بگیرید، اما این می تواند گران باشد.

 


موضوعات مرتبط: خودرو
برچسب‌ها: خودرو , کپی ریموت , تعریف ریموت , پروگرام


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۵ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

جنایات رژیم بعث و استفاده از

سلاح های شیمیایی و هسته ای علیه ایران در طول جنگ تحمیلی

حکومت عراق در زمان صدام حسین به طرز گسترده‌ای از سلاح‌های شیمیایی برای مقابله با مخالفان و جنگ ایران استفاده کرد.
از حدود سال ۱۳۵۵، رژیم عراق با جمع‌آوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم به جمع‌آوری اطلاعات دربارهٔ سلاحهای شیمیایی  میکروبی و رادیواکتیوپرداخت و در هر سه زمینه، موفقیت‌هایی را به دست آورد.

صدام حسین از سال ۱۹۸۴ به بعد بطور گسترده از گاز تابون استفاده می‌کرد، اما این ماده گران بود و پیدا کردن مواد لازم برای ساخت آن هم سخت بود.
او بعدها بیشتر به سراغ گاز وی ایکس رفت که قدرت و دوام بیشتری داشت. او در سال ۱۹۸۸ حدود ۴ تن از این گاز را در اختیار داشت اما ماده شیمیایی که در حجم وسیع‌تری در دسترس او قرار داشت، گاز سارین بود صدام حسین به گاز خردل هم علاقه داشت، چرا که این گاز اثرات درازمدتی نظیر کوری، انواع سرطان، ناباروری و نقص عضوهای پیش از تولد داشت!

از سال ۱۳۶۳ استفاده گسترده عراق از گاز اعصاب، گاز تاول‌زا و گازهای عامل خون آغاز شد. تنها در یکی از موارد استفاده عراق از این قبیل سلاح‌ها علیه شهروندان حلبچه در اسفند ۱۳۶۶ متجاوز از ۵۰۰۰ نفر غیرنظامی کشته و ۷۰۰۰ نفر دیگر مجروح شدند.

پروفسور گرهارد فرایلینگر استاد و رئیس سابق بخش جراحی پلاستیک دانشگاه وین، با مشاهده وضعیت نخستین گروه بیماران ایرانی که به دلیل مصدومیت ناشی از سلاح شیمیایی در سال ۱۹۸۴ به وین آورده شده بودند، راهی ایران شد و تلاش‌هایی برای اثبات استفاده صدام از سلاح شیمیایی انجام داد.


موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسب‌ها: جنایت , عراق , ایران , شهدا


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

نوری کامل محمد حسن المالکی سیاستمدار شیعه عراقی که 72 سال از خداوند عمر گرفته است. او در شهر کربلاء مقدس به دنیا آمده و می‌توانید سوابقش را در نت پیدا کنید و بخوانید. در جوانی عضو حزب الدعوه عراق شد و به دلیل سیاست سرکوب و ترور رژیم بعث صدام از این کشور فرار کرد. قصد آن ندارم که در اینجا تاریخ بنویسم و از گذشته بگویم، اما نوری المالکی پس از سقوط رژیم بعث صدام به دلیل جایگاهی که در حزب الدعوه داشت وارد عرصه سیاست عراق شد و به دلیل استحکام مبانی فکری خیلی زود به عنوان نخست‌وزیر برآمده از انتخابات در عراق برگزیده شد. دوران 8 ساله نخست‌وزیری المالکی را باید دوران تجدید حیات و بازسازی دوباره عراق برشمرد.

المالکی به دلیل قدرت تصمیم‌گیری و داشتن اراده کافی در مقام نخست‌وزیری که از سال 2006 تا سال 2014 ادامه یافت، موفقیت‌های بسیاری در عرصه سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی عراق به دست آورد. در دوره هشت ساله نخست‌وزیری او میزان مداخله‌های خارجی در امور داخلی عراق بسیار اندک شد و اشغالگران هم از عراق بیرون رانده شدند.

نوری المالکی کسی بود که ارتش عراق را احیا کرد و قراردادهای بزرگی برای بازسازی ارتش بست. تلاش‌های او برای سرکوب گروه‌های شبه‌نظامی مسلح برای بازگرداندن امنیت و آرامش در داخل عراق از اهمیت بسیاری برخوردار بود. در دوره او بهای نفت به شکل قابل توجهی بالا رفت و درآمدهای هنگفتی وارد خزانه این کشور شد، این درآمدها باعث شد تا دست المالکی برای پیشبرد بسیاری از پروژه‌ها باز باشد و همین درآمد هم دلیلی شد تا او توجه بسیار کمتری به امریکایی‌ها داشته باشد. اقدامات المالکی عامل بسیار مهمی در نارضایتی شدید کاخ سفید از او بود.

نزدیکی قابل توجه المالکی به ایران و اعتمادی که به کشورمان در تامین نیازهای عراق داشت باعث گردید تا در دوره اوباما که فشار اقتصادی ناشی از تحریم‌های ناجوانمردانه امریکا به شکل روزافزونی زیاد می‌شد، روند صادرات کالاهای ایرانی به عراق شدت بگیرد و عراق به عنوان نقطه تجات اقتصاد ایران عمل کرد. سالانه میلیاردها دلار کالای ایرانی در حوزه‌های متنوع به عراق صادر می‌شد و بسیاری از شرکت‌های ایرانی از خطر ورشکستگی نجات پیدا کردند و این همان دلیلی بود که امریکایی‌ها کینه المالکی را به دل گرفتند.

یکی از مهمترین اقدامات او در دوران نخست‌وزیری‌اش، سرکوب اقدامات خارج از قانون عناصر مسلح وابسته به مقتدا صدر بود. هر چند جیش المهدی به عنوان یکی از اصلی‌ترین بازوهای ضدامریکایی در عراق فعالیت می‌کرد، اما به مرور زمان رفتارها و خواسته‌های غیرقابل قبول مقتدا صدر باعث شد تا عناصر وابسته به او در مناطق وسیعی از جنوب این کشور دست به شورش مسلحانه بزنند، المالکی با اقتدار کامل (با کمک یگان‌های تازه‌تشکیل شده ارتش) عناصر وابسته به مقتدا صدر را متفرق کرد و خود مقتدا هم با پادرمیانی کشورمان راهی قم شد تا تحصیلات خود را در حوزه علمیه این شهر ادامه دهد.

این اتفاق، باعث بروز یک نقطه مهم اختلافی در داخل بیت شیعی در عراق شد که هنوز هم ادامه دارد. سرکوب مقتدا صدر، باعث شد تا این روحانی نه چندان تنظیم عراقی کینه المالکی را به دل بگیرد، کما اینکه این اختلافات یک بعد دیگر هم داشت و آن نیز میان نجفی‌ها و کربلایی‌ها بود! در حالی که نجف پاتوق کمونیست‌ها و بعداً بعثی‌ها شد، کربلا وجهه دینی خود را حفظ کرد تا جایی که امروز بیشتر نزدیکان مقتدا صدر را بعثی‌های سابق تشکیل می‌دهند.

المالکی پس از شکل‌گیری گروهک‌های تروریستی در سوریه و تلاش برای سرنگونی دولت این کشور، نقش تاریخی بسیار مهمی را ایفا کرد، نقشی که کمتر کسی تا به امروز به آن دقت و توجه کرده است. از سال 2011 تا 2014 که بالاخره داعش در عراق هم حرکت کرد تا پازل را تکمیل کند، المالکی با قدرت در کنار ملت، دولت و ارتش سوریه ایستاد و با مستحکم کردن مرزها، اجازه عبور و مرور از داخل خاک عراق به سوریه را نداد و همین مساله هم باعث شد تا مدت‌ها شرق سوریه با وجود دور بودن از دمشق، بیشترین مقاومت را در برابر تروریست‌ها داشته باشد.

این موضوع دیگری بود که کینه دشمنان دولت سوریه و حامیان گروهک‌های تروریستی را به بار آورد. در حالی که امریکایی‌ها ظرفیت بسیار بزرگی را در داخل عراق برای شکل‌دهی به واقعیت جدیدی در عرصه سیاست و جغرافیای منطقه با سازماندهی کردن عناصر بعثی سابق و عناصر وابسته به القاعده در زندان بوکا تدارک دیده بودند، مقاومت المالکی در باز گذاشتن مرزها با سوریه به محور مقاومت فرصت سازماندهی و پاکسازی اطراف دمشق را داد.

در یک کلمه، مقاومت المالکی در دادن امتیاز به امریکا، محور عربی و سنی – که حالا ترکیه رهبری آن را به دست گرفته بود – و تلاش برای برقراری روابط نزدیک با ایران، چین و روسیه باعث شد تا محور مذکور برای انهدام مرکز سیاسی عراق دست به کار شود. همانگونه که گفته شد، ائتلاف صورت گرفته میان افسران بعثی که عمدتاً هم از عناصر استخبارات ارتش صدام معدوم بودند، توسط امریکا تدارک دیده شد و در نهایت در سال 2014 با سقوط موصل خودش را نشان داد.

هدف این ائتلاف که از حمایت بی‌چون و چرای نظامی، اقتصادی و حتی سیاسی برخوردار بود، اشغال بغداد و روی کار آوردن دوباره یک قدرت سنی در این کشور بود. اینجا هم این نوری المالکی بود که باوجود رکب خوردن در حوزه امنیتی و اطلاعاتی به فتوای مرجعیت عمل کرد و پس از صدور فرمان تشکیل حشد الشعبی به مدت چند هفته‌ای که در جایگاه نخست‌وزیری و فرماندهی کل قوای عراق بود، همه امکانات موجود را در اختیار آن‌ها گذاشت تا این نهالِ نوپا به سرعت شکل بگیرد و رشد کند، اگر اقدامات و دستورات چند هفته اول المالکی نبود، حشد الشعبی قدرت امروز را نداشت.

به هر حال، المالکی در هشتم سپتامبر سال 2014 در حالی که به شدت هدف حملات شدید رسانه‌ای قرار گرفته بود و به دلیل بی‌عرضگی دولت وقت ایران که می‌خواست توافق هسته‌ای را امضا کند، از قدرت کناره‌گیری کرد تا یکی از بی‌عرضه‌ترین و بی‌خاصیت‌ترین اعضای حزب الدعوه در بغداد نخست‌وزیر شود. در حقیقت، اشتباه که چه عرض کنم، کوته‌بینی و بلاهت آن روز تصمیم‌گیران در تهران باعث شد تا اصلی‌ترین و مهمترین گزینه در تشکیل یک عراق قوی که دوست و نزدیک ایران هم باشد، از صحنه کنار برود.

پس از کناره‌گیری المالکی در سال 2014 تا به امروز، باوجود عرض ارادت‌های نخست‌وزیرهای مختلف عراق (به جز عادل عبدالمهدی) روابط تهران و بغداد به شکل سابق بازنگشت. العبادی که فردی ضعیف‌النفس بود و باجناقش که بیش از سه سال است همچنان در مقام موقت نخست‌وزیری مانده، سرسپردگی ویژه و عجیبی به امریکا و کشورهای عربی داشتند. نقش‌آفرینی مستقیم مصطفی الکاظمی در ترور حاج قاسم دیگر بر کسی پوشیده نیست اما او وقیح‌تر از این حرف‌ها است که در این مورد بخواهد به روی خودش بیاورد و معمولاً با پررویی تمام در این رابطه رفتار می‌کند.

گرفتن امضای حکم اعدام صدام ملعون بود. اعدام صدام یعنی خاک کردن تمام آمال و آرزوهای بعثی‌ها و کسانی که امیدوار بودند به هر شکل ممکن او را اگر هم از زندان آزاد نکنند، به عنوان پدر معنوی خود در زندان زنده ببینند. المالکی نه تنها صدام را اعدام کرد، بلکه کل جانیان دوره رژیم بعث را که دستشان به خون مردم این کشور آلوده بود، به پای چوبه دار برد.

دیگر اقدام مهم المالکی، بعثی‌زدایی از ساختار سیاسی، نظامی و امنیتی عراق بود. این مساله پناه بردن بسیاری از این بعثی‌ها به دامن افرادی مانند مقتدا الصدر شد و گروهی دیگر نیز به داعش پیوسته و بسیاری هم راهی ترکیه، اردن، یمن و عربستان شدند تا طرح‌ها و نقشه‌های بعدی خود را هماهنگ کنند. این اقدام المالکی باعث شده تا همانگونه که در ادامه می‌خوانید، بازمانده‌ها و ایتام صدام علیه او دست به قلم و شکایت شوند، مساله‌ای که نیاز به دقت و هوشیاری در برخورد دارد.

متاسفانه جریان‌های سیاسی در داخل هسته قدرت ایران هستند که به شکل غیرقابل توجیهی هنوز به دنبال بقای قاتل حاج قاسم هستند و این افراد به شکل ناپخته و عجیبی در بازی تعریف شده توسط مقتدا صدر بازی می‌کنند. گفتن خیلی از مسائل اینجا درست نیست و بخشی از مسائل مملکتی است، اما جمهوری اسلامی ایران یک فرصت تاریخی دارد تا با حمایت 100درصدی از نوری المالکی بار دیگر او را در عرصه قدرت حاضر کند. آن دستی که موفق شد تا دگر مقتدا صدر جفتک‌پرانی را کم کند، بدون شک این توانایی را هم دارد.

این روزها در عراق و در شبکه‌های تلویزیونی وابسته به محور عربی، عبری و غربی به شکل غیرقابل باوری علیه نوری المالکی کار می‌کنند و برخی از رسانه‌های ضدایرانی و ضدمحور مقاومت که متاسفانه در ایران هم به صورت رسمی دفتر و دستک دارند، در تولید محتوا در این زمینه نقش‌آفرینی می‌کنند. اینکه چرا ما باشد شاهد چنین رویدادهایی باشیم، خود جای سوال دارد، اما سوال بزرگ‌تر این است که آیا منافع یک عده خاص، بر منافع ملی ارجحیت دارد؟ چرا این عده این همه علیه منافع ملی کار می‌کنند؟

بزرگ‌ترین دشمنان نوری المالکی در عراق، توله‌های افسران بعثی (مانند همین خانم نماینده عضو فراکسیون صدر که کارت شناسایی پدرش را می‌بینید!) هستند که این روزها مانند موش خرما در اطراف مقتدا صدر گرد آمده و علیه او طرح شکایت می‌کنند. اگر گوشه‌ای از سوابق این افراد به ویژه کارنامه پدران آن‌ها را نگاه کنید متوجه خواهید شد که همگی در سرکوب شیعیان، به ویژه از بین بردن پدر همین مقتدا صدر مشارکت داشته‌اند اما قدرت و نفوذ چنان او را به خود مجذوب کرده که حاضر نیست این موارد را ببیند. بدون شک بین نوری المالی و دیگر نوری‌ها و نوریان‌ها تفاوت بسیار است و هر نوری هم نور نیست!

قوه عاقله جمهوری اسلامی ایران همانگونه که گفته شد باید از فرصت نهایت بهره را برده و پس ساکت کردن عناصر داخلی ضدِ منافع ملی، در عراق هم مشاوره‌های خوب و عملیاتی به دوستانش بدهد تا بتوانند روند قدرت در این کشور همسایه را حفظ کنند. عراق برای ما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و امثال مقتدا صدر،  الکاظمی،  العبادی و ... نمی‌توانند در جایگاهی باشند که این منافع را تامین کنند، چه اینکه آن‌ها عرضه تامین منافع مردم عراق را هم نداشته و ندارند.

همانگونه که گفتم، یک دستی در کشور ما در جریان است تا به هر شکل ممکن نوری المالکی را بزند و از اینکه نظام بخواهد از او حمایت کند، جلوگیری کند. من به خوبی اتاق فکر این‌ها را می‌شناسم و می‌دانم که چه کسانی هستند اما نیاز به گفتن نیست. این‌ها همان کسانی هستند که سابقه پرونده درست کردن برای من را هم دارند اما این بار قرار است ما پرونده آن‌ها را بپیچیم. به حاکمیت، به حلقه اول قدرت در کشور هشدار می‌دهم در بازی این اوباش سیاسی و فرصت‌طلبان گرفتار نشوید...

اینکه بیاید و بگویید که فقط با یک فایل صوتی دیگر نوری المالکی صلاحیت نخست‌وزیری ندارد کجا و اینکه از قاتل حاج قاسم و ابومهدی المهندس گزینه مطلوب بسازید کجا؟ یک قاتل صلاحیت دارد اما کسی که آن همه خدمت کرد، صلاحیت ندارد؟ من به این افراد به شدت مشکوکم و باید همه کسانی که در این حوزه مسوولیت دارند یک بار مورد ارزیابی دقیق و کامل قرار بگیرند و یک جابجایی کامل در میزهای مطالعاتی و مسوولیت‌ها صورت بگیرد تا منافع ملی نابود نگردد.

 

 


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: نوری المالکی , نخست وزیری , حاج قاسم , ابومهدی المهندس


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۳ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

هویزه‌ مرکز یکی‌ از بخش‌های‌ شهرستان‌ دشت‌ آزادگان‌ در منطقه‌ی‌عمومی‌ غرب‌ اهواز است‌ که‌ در جوار مرز بین‌ المللی‌ ایران‌ و عراق قرارگرفته‌ است‌. رژیم‌ ددمنش‌ حاکم‌ بر عراق در سال‌ 1359 با تهاجم‌ گسترده‌ی‌خود، آن‌ شهر را به اشغال‌ در آورد و با تجاوز خود به جان‌ و مال‌ وناموس‌ مردم‌، دختران و زنان‌ جوان‌ را هتک‌ حرمت‌ نموده‌، در گورهای‌دسته‌ جمعی‌ دفن‌ کردند و حتی‌ به دختر بچگان‌ کم‌ سن‌ و سال‌ نیز رحم‌نکردند و با به اوج‌ رساندن‌ جنایات‌ خود، روی‌ جنایت‌کاران‌ تاریخ‌ راسفید نمودند.
حماسه‌ آفرینان‌ سپاه‌ اسلام‌ (متشکل‌ از ارتش‌ و سپاه‌) برای‌ آزادسازی‌ هویزه‌ از چنگال‌ خونین‌ دشمن‌، عملیات‌ نصر را در تاریخ‌15/10/59 در منطقه‌ی‌ غرب‌ این‌ شهر آغازکردند. در دقایق‌ نخست‌ِحمله‌، تمام‌ خاکریزهای‌ مقدم‌ دشمن‌ تسخیر می‌شود و با ادامه‌عملیات‌ و محاصره‌ی‌ دشمن‌، نزدیک‌ دو هزارنفرازآنان‌ به اسارت‌ درمی‌آیند.
پس‌ از نبردی‌ سنگین‌، توپ‌خانه‌ی‌ فعال‌ دشمن‌ به محاصره‌ وبعد به تصرف‌ در می‌آید. لحظه‌ به لحظه‌ خبرهای‌ پیروزی‌ سپاه‌ اسلام‌موجی‌ از شادی‌ و امید در دل‌ها بر می‌انگیزد تا این‌ که‌ متأسفانه‌ باخیانت‌ بنی‌ صدر خائن‌ و هم‌ پیمانان‌ او، پشتیبانی‌ آن‌ها قطع‌ می‌گرددو تانک‌های‌ ایران‌ به طرز مشکوکی‌ از خطوط‌ مقدم‌ اقدام‌ به عقب‌نشینی‌ می‌کنند. نیروهای‌ پیاده‌ که‌ شامل‌ تعدادی‌ از رزمندگان‌ شهادت‌طلب‌ سپاه‌ بودند، به محاصره‌ی‌ دشمن‌ در می‌آیند.
تعدادی‌ از تانک‌هاکه‌ از غروب‌ پانزدهم‌ دی‌ ماه‌ در خواست‌ سوخت‌ و مهمّات‌ می‌کردند،به غنیمت‌ دشمن‌ در می‌آیند.توپ‌خانه‌ با کمبود مهمّات‌ مواجه‌می‌شود و ... نیروهای‌ سپاه‌، بسیج‌، عشایر، دانشجویان‌ پیرو خط‌ امام‌و تعدادی‌ از نیروهای‌ پیاده‌ی‌ ارتش‌ در مقابل‌ ادوات‌ زرهی‌ دشمن‌می‌ایستند. سید حسین‌ علم‌الهدی‌ فرمانده‌ دلیر سپاه‌ هویزه‌، به جنگ‌شدیدی‌ با دشمن‌ می‌پردازد. تنها سلاح‌ سنگین‌ وی‌ آر.پی‌. جی‌ هفت‌است‌ که‌ مهمّات‌ آن‌ نیز در حال‌ تمام‌ شدن‌ است‌.
دشمن‌ از مقاومت‌حسین‌ به خشم‌ آمده‌، تلاش‌ می‌کند این‌ دژ نفوذناپذیر را در هم‌ بشکندولی‌ هر بار با پایمردی‌ و مقاومت‌ بی‌ نظیر او و یارانش‌ مواجه‌ شده‌ وبا از دست‌ دادن‌ تعدادی‌ تانک‌، زمین‌گیر می‌شود. تعدادی‌ از نیروها هدف‌ گلوله‌های‌ مستقیم‌ تانک‌ قرار گرفته‌ وشهید می‌شوند. حلقه‌ی‌ محاصره‌ لحظه‌ به لحظه‌ تنگ‌تر می‌شود ونفرات‌ یک‌ به یک‌ به شهادت‌ می‌رسند. حسین‌ با آخرین‌ موشک‌، یک‌تانک‌ را به آتش‌ می‌کشد و خود نیز هدف‌ یک‌ گلوله‌ تانک‌ شده‌ به‌شهادت‌ می‌رسد. رزمندگان‌ اسلام‌ با غلتیدن‌ در خون‌ پاک‌ خود، حماسه‌ی‌ هویزه‌ راجاودان‌ ساختند و بدین‌ ترتیب‌ نام‌ هویزه‌ در تاریخ‌ کشورما با احترام‌ ومظلومیت‌ باقی‌ ماند.
عملیات‌ نامنظم‌ و در نوع‌ خود گسترده‌ «نصر»، با هدف‌ آزادسازی‌ «جفیر»، «پادگان‌ حمید» و در نهایت‌ «خرمشهر» و شرق‌ بصره‌ طرح‌ریزی‌ شد. بنا بر آن بود تا با دستیابی‌ به اهداف‌ مورد نظر، نیروهای‌ دشمن‌ تا حومه‌ شهر «بصره» تعقیب‌ شوند. این‌ طرح‌ فراگیر و بزرگ‌ در روز15 دی‌ ماه1359، با استعداد سه‌ تیپ‌ زرهی‌ از لشکر6 و لشکر 92 زرهی‌ اهواز و دو گردان‌ پیاده‌ از نیروهای‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی، همچنین‌ شماری‌ از افراد ستاد جنگهای‌ نامنظم‌ به اجرا در آمد. رزمندگان‌ اسلام‌ از دو محور جاده‌ حمیدیه‌- سوسنگرد و هویزه‌ وارد عمل‌ شدند. در آغاز، کار با موفقیت‌ چشمگیری‌ پیش‌ رفت‌ و شمار فراوانی‌ از سربازان‌ و افسران‌ عراقی‌ به اسارت‌ نیروهای‌ خودی‌ در آمدند، اما به دلیل‌ عدم‌ برنامه‌ برای‌ حفظ‌ و تثبیت‌ دستاوردهای‌ عملیات‌ و ضعف‌ طراحی، رزمندگان‌ مجبور به عقب‌نشینی‌ شدند. طی‌ این‌ روند نزدیک‌ به یکصد و چهل‌ تن‌ از پاسداران‌ ودانشجویان‌ پیرو خط‌ امام‌ به فرماندهی‌ شهید سیدحسین‌ علم‌الهدی‌- فرمانده‌ سپاه‌ هویزه‌- در حلقه‌ محاصره‌ دشمن‌ قرار گرفته‌ و پس‌ از مقاومت‌ دلیرانه‌ به‌ شهادت‌ رسیدند. این‌ عملیات‌ دومین‌ تجربه‌ ناموفق‌ ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در حملات‌ گسترده‌ بود که‌ به مدت‌ سه‌روز به طول‌ انجامید. در این‌ حمله‌ علیرغم‌ شکست‌ حلقه‌ محاصره‌ شهر سوسنگرد، هویزه‌ در27 دی‌ ماه‌1359 به اشغال‌ نیروهای‌ دشمن‌ درآمد و با خاک‌ یکسان‌ شد. پس‌ ازپایان‌ عملیات‌ نصر، معروف‌ به نبرد هویزه، تعداد1800 تن‌ از نیروهای‌ دشمن‌ کشته، زخمی‌ و اسیر شدند. همچنین‌55 دستگاه‌ تانک،3 فروند چرخبال‌ و50 دستگاه‌ خودروی‌ دشمن‌ منهدم‌ شد.


موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسب‌ها: جنایت , عراق , ایران , شهدا


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

«مهند» از سربازان واحد کماندویی ارتش عراق بود که در ماجرای حمله به سوسنگرد حضور داشته است. او در کتاتب خاطراتش روایت کرده است:«در ورودی شهر، چند پاسدار را دیدم. آن‌ها پس از مشاهده ما کمین گرفتند و جنگ تن به تن درگرفت. دود و غبار از گوشه و کنار شهر بلند بود و صدای انفجار و شلیک گلوله لحظه‌ای قطع نمی‌شد. کماندوها به شهر ریخته بودند و هر کاری که برای ویرانی و کشتار مردم می‌توانستند، انجام می‌دادند. چند لحظه بعد در خیابان اصلی، متوجه خانواده‌ای شدم.

طفل پنج ساله در آغوش مادرش به شدت گریه می‌کرد. دست چپش از بازو ترکش خورده بود و خونریزی داشت. مادر و دختر به هر طرف که می‌دویدند با سربازان ما مواجه می‌شدند یا انفجار خمپاره‌ای آنان را به زمین می‌چسباند. وقتی آن‌ها را مستأصل و درمانده دیدم خودم را به آن‌ها رساندم و رو به مادر کردم و گفتم که شیعه‌ام و اهل کربلا .گفتم از من نترسید و اجازه دهید پسر کوچکتان را به بهداری برسانم تا زخمش را پانسمان کنند. از آنان خواستم که به من اعتماد کنند. اما اعتماد نکردند و از من خواستند از آن جا دور شوم. پس از کمی صحبت، اعتماد مادر طفل را جلب کردم ولی دخترش که تقریباً۱۸ساله بود قبول نکرد. او می‌گفت لازم نکرده که عراقی‌ها ما را معالجه کنند. در ادامه حرف‌هایش اضافه کرد که اگر شما می‌خواستید ما را معالجه کنید چرا این طور وحشیانه به شهر ما حمله کردید.

جوابی نداشتم و نمی‌دانستم چه بگویم. من در  آن لحظه خودم را گناهکار می‌دانستم. گروهبان سومی داشتیم به نام «عبدالامیر خشام» اهل ناصریه،گفت: «بیا، بیا با هم برویم داخل خانه.» داخل کوچه شدیم و با شکستن در، به خانه رفتیم. در یکی از اتاق‌ها، کنار پنجره، پیرمردی روی صندلی نشسته بود، یک پا هم نداشت. اتاق به هم ریخته و تاریک بود. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد شال سبز دور گردن پیرمرد بود، فکر کردم که حتماً سید است. گروهبان عبدالامیر پس از من وارد اتاق شد. با دیدن پیرمرد یکه خورد. پیرمرد با چشمان پرجاذبه‌اش نگاه مان می‌کرد. گروهبان عبدالامیر جلوتر رفت و در مقابل پیرمرد ایستاد. پیرمرد یکریز نگاهش کرد. گروهبان کلاشینکف خود را بالا آورد. بعد دهانه لوله را روی سینه پیرمرد جابه‌جا کرد. من پشت سر گروهبان بودم.

احساس کردم که آن‌ها چشم در چشم هم دوخته‌اند و ذره‌ای ترس و واهمه در پیرمرد نیست. لحظه‌ها به سختی سپری می‌شد. ناگهان ۵ یا ۶ گلوله از کلاشینکف گروهبان عبدالامیر در سینه پیرمرد نشست. پیرمرد در میان دود و باروت از روی صندلی به زمین غلتید. در همین حال شال سبز از گردنش باز شد و روی خون‌ها افتاد. کمی بعد، به افراد خودمان ملحق شدم و اصلاً حال طبیعی نداشتم. به هر جا نگاه می‌کردم جسد و خون بود. شهر هر لحظه ویران‌ترمی‌شد. مردم شهر روی دیوار و در خانه‌ها با عجله نوشته بودند: «امانة الله و رسوله» در خانه‌های بسیاری قرآن و نهج‌البلاغه را دیدم و همین طور کتاب‌های اسلامی را. همه این‌ها در حالی بود که در تبلیغات به ما می‌گفتندایرانی‌ها آتش‌پرست و مجوس هستند.»


موضوعات مرتبط: 8 سال دفاع مقدس
برچسب‌ها: جنایت , عراق , ایران , شهدا


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

دریابان سیف بن ناصر الحربی فرمانده نیروی دریایی عمان در تهران با دریادار علیرضا تنگسیری فرمانده نیروی دریایی سپاه دیدار و گفت‌وگو کرد. سردار تنگسیری در این دیدار چند نکته مهم را به طرف عمانی یادآور شد که البته منظور، طرف‌ها‌ی دیگر بود:

انتظار است از همه کشورهای اسلامی منطقه مهم خلیج فارس با تقویت و حفظ وحدت اسلامی و هم افزایی منطقه‌ای، سطح تعاملات و ارتباطات سیاسی، اقتصادی، امنیتی را در بالاترین سطح ارتقاء دهند و از نعمت عظیم دریا و منابع غنی آن به بهترین نحو ممکن استفاده نمایند.

جمهوری اسلامی ایران اعتقاد دارد حضور نیروهای بیگانه کمکی به امنیت منطقه نخواهد کرد و بیشتر فضای ناامنی را تقویت می‌کند و معتقدیم کشورهای منطقه خلیج فارس ظرفیت و توان لازم برای حفظ امنیت این منطقه حساس را دارند.

رژیم صهیونیستی دشمن شماره یک مسلمانان است و بر اساس ظلم و تجاوز بوجود آمده و تاکنون برای بقای خود از هیچگونه ظلمی دریغ نمی‌کند البته چون ظلم از بین رفتنی است اینها هم از بین خواهند رفت و ما معتقدیم باز شدن پای این رژیم به منطقه خلیج فارس نتیجه‌ای جز فتنه انگیزی و ایجاد نا امنی چیز دیگری به دنبال نخواهد داشت.

 

ابزارک سردار تنگسیری: باز شدن پای صهیونیست‌ها به خلیج فارس نتیجه‌ای جز ناامنی ندارد .




تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

این روزها هر یک از مقامات سیاسی و نظامی امریکایی که برسند، یک جفتک به سمت ایران و فروش پهپاد توسط ایران به روسیه پرتاب می‌کنند! در تازه‌ترین جفتک‌پرانی‌‌ها، فرمانده عملیات نیروی هوایی آمریکا طی سخنانی در پایگاه هوایی العدید قطر درباره تحولات نظامی در خاورمیانه مدعی شد: ایران احتمالا حملات به آمریکا و متحدانش در منطقه را از سر بگیرد.

سرهنگ آلکسوس گرینکویچ که به عنوان فرمانده عملیات در منطقه تحت پوشش سوریه، عراق و افغانستان منصوب شده است، در اظهاراتی عجیب اما قابل تامل ادعا کرد: ما تحت حمله مداوم نیستیم، اما از برنامه‌های حمله مداوم آگاه بوده و همه در منطقه نگران هستند.

وی درباره ادعای مشاور امنیت ملی آمریکا در رابطه با ارسال پهپاد به روسیه از سوی ایران گفت که «این وضعیت نگران کننده است». گرینکویچ هشدار داد که ایران ممکن است حملات خود را علیه آمریکا و متحدانش در منطقه از سر بگیرد. ایران به سرعت در حال توسعه برنامه هسته‌ای خود است و مذاکرات برجام به بن بست رسیده است!!

✔️به نظر شما باید چه کنیم که مظلومان امریکایی از نگرانی در بیایند؟


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل ، سخن روز
برچسب‌ها: پهباد , ایران , آمریکا , هسته ای


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |

🔻پیش از این بارها در مورد جنگ بزرگ نوشته‌ام و تقریباً همه می‌دانند که برای شکل‌گیری یک نظم جدید بر جهان نیاز به لشکرکشی و اثبات قدرت است. آنچه به عنوان میراث پس از جنگ جهانی دوم باقی ماند فقط چند دهه دوام آورد و پس از انهدام بلوک شرق با فروپاشی شوروی بسیاری فکر می‌کردند که جهان تک‌قطبی است اما از آنجایی که این نظم جدید امریکایی بدون هیچ رقابتی به دست آمده بود و امریکایی‌ها وزن و حد و حدود خود را نمی‌دانستند خیلی زود در مقام امتحان نابود شد. امریکایی‌ها از زمان فروپاشی شوروی تا اثبات شکست و ناکامی فقط 15 سال زمان لازم داشتند!!

🔻امریکایی‌ها برای آنکه ثابت کنند که پلیس و حاکم جهان هستند و امپراتوری مدنظر خود را شکل خواهند داشت به سمت اشغالگری در راهبردی‌ترین و مهمترین نقطه جهان رفتند، «آسیای غربی» جایی که قرار بود با اشغال افغانستان، ایران، عراق و سوریه مهمترین و اصلی‌ترین خط ارتباطی در کره زمین را که در آن غنی‌ترین و بالاترین منابع انرژی جهان (شامل نفت و گاز) وجود داشت را تصرف کنند. اگر امریکایی‌ها می‌توانستند این خواسته را جامه عمل بپوشانند – با توجه به اینکه ترکیه و کشورهای عرب منطقه سرسپرده آن‌ها بودند – بدون شک حاکم جهان بودند و امروز کسی را یارای مقابله با آن‌ها نبود.

🔻امروز همانگونه که مشاهده می‌کنید، باوجود ادعاهای بسیار بسیار زیاد کشورهای غربی مبنی بر روی آوردن به منابع انرژی قابل تجدید و نو نیازمندی آن‌ها به انرژی‌های فسیلی کم شده است یک جنگ اوکراین مشخص کرد که غرب تا چه اندازه مستاصل است و موضع اشغال «قلب جهان» تا چه اندازه برای امریکا و کشورهای غربی دارای ارزش و اهمیت بوده است. اگر آن روز امریکا به این موفقیت می‌رسید دیگر نیاز نبود رئیس جمهور آن گردن کج کرده و برای تولید دو میلیون بشکه نفت اضافه راهی عربستان شود و در برابر محمد بن سلمانی که او را مطرود خوانده بود، سر فرود آورده و اینگونه مضحکه خاص و عام در امریکا شود.

🔻با این حال، پس از اشغال افغانستان و عراق و با مقاومت تاریخی ملت‌های منطقه، امریکا شکست خورد و بحران اقتصادی گریبان این کشور را گرفت. این بحران که از سال 2008 تا به امروز به شکل‌های مختلف ادامه دارد، چنان ضربه‌ای به قدرت امریکا وارد کرد که این کشور امروز توان ورود به هیچ بحرانی را ندارد، الا آنکه این بحران آن اندازه بزرگ و سرنوشت‌ساز باشد که با ورود به آن تحولی عمیق رقم بخورد یا آنکه آن اندازه کوچک و آسان باشد که بتوان بر آن غلبه کند. در حالی که تا امروز بیشتر بحران‌های جهان شدت و ضعفی به آن میزان برای امریکا ندارند و به همین دلیل توان مداخله به دلیل ناتوانی در همراه کردن جامعه امریکا را ندارد.

🔻ضعف امریکا در حفظ ادعایش در ابرقدرتی جهان و نظام تک‌قطبی باعث شده تا کشورها به سراغ شکل‌دهی به یک نظم جدید جهانی برآیند. نظمی که حتی مقامات غربی و نظریه‌پردازان امریکایی هم به آن معترف هستند اما این نظم چگونه شکل خواهد گرفت و تابع چه شرایطی خواهد بود؟ این نظم دارای چه ویژگی‌ها و چه ابزارهایی است؟ به نظر نگارنده بی‌نظمی فعلی در جهان که رسیدن به یک نگاه جامع برای حل و فصل بحران‌ها را سخت کرده منجر به بروز اتفاقاتی پیش‌بینی نشده خواهد شد. این روزها کسی حرف امریکا را نمی‌خواند و همه قرار است در رویدادهای سترگ و بزرگ آینده برای خود جایگاهی تعریف کنند.

🔻واقعیت این است که در نبود یک نظام دقیق برای حل و فصل بحران‌ها (دقت کنید که سازمان ملل و شورای امنیت به عنوان بزرگ‌ترین دستاورد جهان پس از جنگ تقریباً به حاشیه رفته است) انتظار برای شکل‌گیری یک نظام جدید می‌رود. امروز کشاکش‌ها، رایزنی‌ها و رفت و آمدها برای رسیدن به این مرحله است. همانگونه که مدت‌ها پیش و در خلال هفته‌های اولیه جنگ اوکراین گفتم، کشور بی‌طرف در جهان امروز معنی نمی‌دهد و حتی ضعیف‌ترین کشورها هم باید جایگاه خود را در این حوزه تعریف کنند و این مساله‌ای است که در آینده با حیات آن‌ها مربوط است.

🔻جهان در حال حرکت به سمت روزگار صلح مسلح است؛ روزگاری که بر مبنای تجربه سه دهه آخر قرن نوزدهم و یک ششم اول قرن بیستم تعریف می‌شود. همه در حال مسلح کردن خودشان هستند و کسی پیروز است که قدرت درونی بیشتری داشته باشد، در ائتلاف درست باشد و دوستان قدرتمندی داشته باشد. امروز زمان تصمیم‌گیری در این زمینه است. ایران به‌عنوان یکی‌ از مدعیان این حوزه باید تکلیف خود را مشخص کند، باید یک ائتلاف نظامی قدرتمند از دوستان و متحدان تشکیل دهد تا جایگاهش در نظام آینده جهانی به شکل مطمئنی حفظ شود... در این مورد بیشتر خواهیم نوشت...


موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسب‌ها: آمریکا , روسیه , ایران , جنگ


تاريخ : ۱۴۰۱/۰۵/۰۱ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.