حضور هیجانی پدر در خانه
آیا پدر فقط نقش مکمل مادر را در تربیت بچهها دارد؛ یعنی چیزی در حد دستیار و کمک کار؟ روانشناسان عقیده دیگری دارند: پدر باید نقش خاص خودش را در خانواده ایفا کند، نقشی مستقل و مهم: «پدر بودن»
معمولاً هر گاه حرفی از تربیت فرزند به میان میآید، مخاطب پیشنهادها و هشدارها، «مادران» فرض میشوند اما به اهمیت پدر و تاثیر رفتار و عملکرد او روی فرزندان، نه فقط به عنوان مکمل نقش مادر بلکه در قالب نقشی مستقل کمتر توجه میشود. پدران میتوانند در سطوح مختلف ارتباط فعال با فرزندانشان با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
پدران به شیوههایی بر فرزندانشان تأثیر میگذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطههایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه، کودکان با پدرانی بهتر میشود که حضور هیجانی داشته باشند، پذیرنده باشند و بتوانند به هنگام آشفتگی فرزند خود را آرام کنند. به همین دلیل پدران عیبجو، تحقیر کننده یا سرد و بیعاطفه، آسیب شدیدی به فرزندان میرسانند.
پدران به شیوههایی بر فرزندانشان تأثیر میگذارند که مادران توانایی آن را ندارند؛ مخصوصاً در حیطههایی چون روابط کودک با همسالان و موفقیت در مدرسه.
تغییری که پدر به وجود میآورد
اما ممکن است این سوال پیش بیاید که وقتی پدر سرد و غایب بوده یا ذهنش درگیر باشد، کودک چه چیزی را از دست میدهد؟ پژوهش درباره رشد کودک میگوید که کودکان در این مرحله چیزی فراتر از «دستیار مادر» را از دست میدهند. رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارتهای متفاوت، بهویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز میشود بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که در آغاز پدران با بازی کردن بر فرزندان خود تأثیر میگذارند. پدران معمولا نه تنها بخش زیادی از وقت خود را صرف بازی و شوخی با فرزندانشان میکنند بلکه در مقایسه با شیوه تعاملی مادران، در بازیهای آنها فعالیتهای جسمی و هیجانی بیشتری وجود دارد. برعکس، بازی مادران به شیوهای است که هیجانهای کودک در طول بازی یکنواخت باقی میماند پدران با فرزندان خود بازیهای پر سر و صدا و پر جنبوجوش میکنند؛ مثل بالا بردن کودک یا قلقلک دادن او معمولا پدران با بچهها بازیهای غیر معمول هیجانی و پرتحرک میکنند، در حالی که مادران بیشتر وقت بازیهایی چون دالی موشه، شعرخواندن، کتابخواندن، بازی با اسباببازی یا پازل انجام میدهند بسیاری از روانشناسان باور دارند شیوهبازی پر سر و صدا و پرجست وخیز پدران وسیله مهمی برای کمک به کودک جهت آموختن هیجانهاست. وقتی پدر این حالتهای هیجانی را شروع میکند و خاتمه میدهد، کودک میآموزد چگونه با هیجان برخورد کند و سپس آرامش خود را از حالت هیجانزدگی باز یاید وقتی کودک وارد دنیای ناآرام و خشنهمبازیها میشود، چنین مهارتهایی برای او بسیار کارآمد است با داشتن چنین بازیهای خشنی با پدر، کودک میتواند به نشانههای اوج گرفتن احساسات در دیگران پی ببرد و بداند که چگونه برای خودش بازیهای پرهیجان به وجود آورد و به شیوههایی که نه بسیار آرام و نه پرشتاب و خارج از کنترل باشند به دیگران واکنش نشان دهد. در واقع او یاد میگیرد چگونه هیجانهایش را در سطحی مطلوب برای بازی سرگرم کننده حفظ کند پژوهش ها نشان داده کودکانی که پدران آنها سطوح بالایی از بازیهای جسمانی را داشتند بیشترین محبوبیت را در بین همسالانشان دارند؛ البته به شرطی که این شیوه بازی آمرانه و زورگویانه نباشد.
رابطه پدران با فرزندان با رابطه مادر و فرزند متفاوت است، یعنی ارتباط پدر موجب رشد مهارتهای متفاوت، بهویژه در زمینه روابط اجتماعی است و این تأثیرات از سن بسیار کم آغاز میشود
وقتی پدران تعامل با فرزندانشان را در حالتی مثبت حفظ کنند و به کودکان اجازه دهند در مدیریت و جهتدهی بازی سهیم باشند بهترین مهارتهای اجتماعی در کودکان شکل میگیرد. کودکانی بیشترین موفقیت را در رابطه با همسالان و پیشرفت تحصیلی داشتند که پدرانشان احساسات آنها را میپذیرفتند و انجام کار را در آنان تحسین میکردند چنین پدرانی آموزشگر هیجان بودند و هیجانهای منفی فرزندانشان را انکار نمیکردند بلکه آنها را میپذیرفتند، با فرزندان خود همدلی میکردند و آنان را برای رویارویی با احساسات منفی راهنمایی میکردند. جالب اینجاست که در مقایسه با پاسخهای پدر به کودک، نوع ارتباط کودک با مادر به اندازه پدر پیشبینی کننده موفقیتهای بعدی با شکست در مدرسه در رابطه با دوستان نیست.
تقویت پیوندهای عاطفی بین پدر و کودک
توصیه ما به پدرها این است از همان دوره حاملگی همسرتان در مراقبت از کودک حضور فعال داشته باشید و تا دورههای بعدی به این کار ادامه دهید پژوهشها نشان میدهند حضور فعال پدر در دوران حاملگی همسرش زمینه را برای زنجیره کلی تعاملات مثبت خانوادگی که به نفع زندگی زناشویی، به نفع کودک و تقویت کننده پیوند پدر- کودک است آماده میسازد.
تعادل بین زندگی شغلی و خانوادگی
بیشتر وقتها مردان برای برقراری تعادل بهتر بین زندگی شغلی و خانوادگی ناگزیر به از خود گذشتگی برای تامین مالی خانواده و پیشرفت شغلی هستند. در خیلی از موارد پدران نیازمند کاهش فشار شغلی هستند. سپری کردن روزهای ناخوشایند در محل کار یکی پس از دیگری میتواند برای رابطه پدر با فرزندانش آسیبزا باشد.
رضایت شغلی میتواند مهارتهای والدینی را بهبود بخشد؛ گر چه پیامد این رضایت برای پدران سپری کردن وقت کمتری با فرزندانشان هم هست. احساس استقلال شغلی برای پدر موجب تفاوتهای بسیاری میشود. پژوهشها نشان داده است که وقتی پدران استقلال بیشتری در کار داشته باشند، به فرزندان خود هم استقلال بیشتری میدهند. اما اگر در کارشان تحت نظارت زیادی باشند، از فرزندان خود انتظار دنباله روی و فرمان برداری بیشتری دارند و بیشتر شیوه تنبیه بدنی را به کار میگیرند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده ، خوب زندگی کنیم
وسايل موردنياز: به وسيله خاصي نياز ندارد. اهداف: آشنايي با احساسات، هيجانات و تقويت مهارتهاي كلامي. شايد شما هم بچههايي را ديده باشيد كه از موضوعي عصباني هستند ولي حاضر به صحبت درمورد آن نيستند؛ يا خوشحالند ولي نميتوانند آن را بيان كنند.
حتي ممكن است شما بخواهيد با آنها در اين موارد صحبت كنيد اما آنها منكر اضطراب يا ترسشان شوند. اين مسئله دلايل گوناگوني دارد. يكي از دلايل آن آشنانبودن بچهها با احساسات خودشان است.
روش:
* روبهروي كودكتان با كمي فاصله روي زمين بنشينيد؛ طوري كه او بتواند كاملا صورت شما را ببيند.
* براي شروع از احساسات ساده و ملموستر استفاده كنيد؛ مثل خوشحالي، عصبانيت يا ترس. احساساتي مثل خجالتكشيدن، احساس گناه يا حسادت را – كه براي كودك خيلي ملموس نيست – براي مراحل بعدي يا سنين بالاتر بگذاريد.
* حالت صورت خود را به شكلي كه كاملا نشاندهنده احساس موردنظرتان باشد دربياوريد. مثلا در عصبانيت اخم كنيد، چشمانتان را كمي گرد كرده و دهانتان را بسته نگه داريد، سپس از كودكتان بخواهيد كه حدس بزند شما چه احساسي داريد.
* بعد از آنكه كودكتان حدس زد – بدون دادن جواب درست – داستاني را تعريف كنيد كه در آن، اين احساس به شما دست داده است. به عنوان مثال، شما قيافه خنداني داريد، پس داستانتان ميتواند درمورد گرفتن هديه يا يك نقاشي از كودكتان باشد.
در رابطه با داستان، توجه داشته باشيد موضوعاتي را مطرح كنيد كه براي كودكتان ملموس بوده و او نيز آنها را تجربه كرده باشد.
* بعد از تعريف داستان، درمورد احساس مطرحشده با كودكتان صحبت كنيد؛ درمورد موقعيتهاي ديگري كه ميتوانند اين احساس را ايجاد كنند. سعي كنيد از اتفاقات چند روز گذشته – كه براي او افتاده – استفاده كنيد. نكته مهم ديگر – كه بايد در رابطه با آن صحبت شود – نحوه برخورد صحيح با اين احساس است. به عنوان مثال زماني كه از موضوعي ميترسيم، چه كارهايي ميتوانيم انجام دهيم كه ترسمان كمتر شود يا انجام چه كارهايي اشتباه است.
مثلا صحبت با يك بزرگتر ميتواند به ما در پيداكردن راهحل براي ترسمان كمك كند ولي جيغكشيدن يا فرار فايدهاي ندارد.
* در مرحله بعد، نوبت كودك است كه با تغيير حالت صورت، براي شما معما طرح كند.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
یکی از هنر های یک مادر خوب ، توانایی او در بر قراری ارتباط مناسب با فرزندش در سنین مختلف می باشد. اولین ارتباط که می تواند خیلی مهم و مفید باشد، بازی کردن با کودک است.
انداختن، قل دادن و گرفتن توپ، موجب افزایش هماهنگی بین دست و چشم او میشود و سرعت و مهارتهای حركتی كودك را افزایش میدهد.
كودك شما بین 3 تا 7 ماهگی یاد گرفته است كه اشیای مختلف را با دست بردارد، اما هماهنگی كامل دست كه او را قادر میكند توپ را قل بدهد یا به سمت چیزی یا كسی پرتاب كند، معمولا بین 18 ماهگی تا 3 سالگی حاصل میشود.
او ابتدا قل دادن توپ، سپس پرت كردن آرام را روی زمین یاد میگیرد، بعد برداشتن توپ و پرتاب آن به سمت پایین و در نهایت پرتاب توپ به سمت بالا را فرا خواهد گرفت. پس اگر كودك شما هنوز 2 ساله نشده است، آموزش نحوه استفاده از توپ را با بازیهایی كه شامل حركت دادن آن روی زمین و به اصطلاح قل دادن توپ میشوند و برای او راحتتر هستند و كمتر او را می ترسانند، آغاز كنید.
وقتی یك توپ آرام روی زمین به سمت او میآید، او نمیترسد اما یك توپ كه در هوا با سرعت زیاد مستقیم به طرف سر یا بدن او حركت كند، ممكن است برای كودك ترسناك باشد. در داخل منزل میتوانید از توپهای نرم یا اسفنجی به همراه یك سطل یا سبد به عنوان هدف، استفاده كنید. اگر در منزل شما یك راهروی طولانی وجود دارد، میتوانید یك بازی بولینگ ساده برای او ترتیب بدهید.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده

با قدری حوصله و خلاقیت می توان از وقت هایی كه به راحتی تلف می شوند، استفاده كرد و به جای خمودگی و خستگی، نشاط و ارتباط مناسب ایجاد كرد.
« كودك » و « بازی » دو واژه ای هستند كه تداعی كننده یكدیگرند. گویی كودكان شغلی به جز بازی ندارند و بازی فقط مربوط به عالم كودكان است. بازی از قوی ترین ابزارهای آموزشی والدین است. در حالی كه والدین معمولاً نگران تداخل دردسرهای روزمره و مشغله های زندگی با زمان ِ بازی با كودك هستند. آنها اغلب شكایت دارند كه " بازی با كدام وقت؟ با كدام حوصله؟"
البته به طور ایده آل ، بازی با كودك زمانی است كه پدر و مادر وقت خود را كاملاً به او اختصاص می دهند. ولی برای آن دسته از والدین كه واقعاً گرفتارند نیز راه حل هایی وجود دارد. در زندگی شهری امروز، بسیاری از زمان های مفید ما در ترافیك ، صف ، سالن های انتظار و... به هدر می رود. بسیاری از مردم با افزودن برنامه ای به این زمان هدر رفته ، سعی می كنند به نحوی از وقت خود استفاده مطلوب تری ببرند، مثلاً گوش دادن به موسیقی در اتومبیل، خواندن روزنامه یا انواع كتاب های جیبی در صف و گاهی هم تماشای تلویزیون در بعضی سالن های انتظار. یكی از برنامه های جالب در زمان های كشته شده مثل ترافیك های سنگین یا حتی ترددهای طولانی بدون ترافیك، برای اولیاء می تواند بازی با كودكانشان در اتومبیل باشد. وقتی كودك در اتومبیل نشسته است، به تماشاگری می مانـَد كه در سالن سینما به پرده چشم دوخته است، پس او را در تماشای این فیلم روزمره و تكراری ( از نظر خودتان ) تنها نگذارید، چرا كه در دنیای او این فیلم تكراری عبور از فضای شهری وقتی می تواند هیجان انگیر باشد كه شما بازی با او را به گونه ای كه احساس ِبا او بودن را به كودك بدهد، به نحوی دلپذیر اجرا كنید. بازی در اتومبیل به كودك كمك می كند از كلافه شدن و مزاحمت های بی مورد در این زمان به دور بماند و در درجه ی بعد به شما به عنوان "ولی" این امكان را می دهد تا در ضمن درگیری ها و مشغولیت های روزمره ، در ایجاد رابطه ای عاطفی با كودك خود موفق شوید. یك نمونه از این نوع بازی ها را كه در داخل اتومبیل و در فضاهای شهری قابل اجراست دنبال می كنیم. به این ترتیب، اتومبیل را به اتاق بازی دلچسبی برای كودك خود تبدیل می كنید. البته خود شما نیز می توانید در طرح بازی های دیگر، خلاقیت داشته باشید.

1- بازی الفبا: تعداد شركت كننده: دو نفر یا بیشتر
-موارد لازم: دانستن الفبا
سن: 5 تا 8 سال
مدت بازی: حداقل 20 دقیقه
قوانین بازی: بازیكنان در طول مسیر سعی می كنند كه حروف الفبا را به این ترتیب كه اول حرف نخستین كلمه ای را كه پیدا می كنند از روی پلاك ماشین ها ، تابلوهای تبلیغاتی ، علایم راهنمایی، اسم مغازه ها و … جمع كنند. اولین نفری كه یك كلمه معنی دار را تكمیل كند، برنده می شود. یا می شود به كودك گفت به دنبال كلماتی بگردد كه با یك حرف بخصوص ( مثل كلماتی كه با حروف "ا" شروع می شوند : ایستگاه ، آتش نشانی ، ... ) شروع می شود.
2- بازی بیست سؤالی
تعداد شركت كننده:دو نفر
موارد لازم : توان كنار هم گذاردن اطلاعات و حدس زدن
سن: 3 تا 8 سال
مدت بازی: 5 تا 30 دقیقه
قوانین بازی :یكی از بازیكنان به چیزی كه در خیابان قرار دارد، فكر می كند. دیگری سعی می كند حدس بزند كه آن چه چیزی است و با پرسیدن سؤال ، با جواب های بله و خیر راهنمایی می شود. اگر بازیكنی موفق به حدس زدن شد، موضوع بعدی را او در نظر می گیرد.
اولیاء می توانند محدودیتی برای سؤال قائل نشوند و از آن به عنوان یك روش برای آموزش كودك و آشنایی وی با مسائل خیابان استفاده كنند. همچنین سن كودك را در نظر بگیرید، چرا كه در سن كمتر، كودك فقط می تواند موضوعات كلی و آسان را حدس بزند.
3- المپیك خیابان
تعداد: دو كودك و یك بزرگتر
موارد لازم: مداد ، كاغذ و توانایی نوشتن
مدت بازی: از 5 دقیقه تا پایان مسیر
قوانین بازی: قبل از شروع حركت، یك فهرست از 10 موردی كه ممكن است در سر راه ببینید ، درست كنید ؛ مثل دیدن یك تابلوی قرمز تبلیغات ، دیدن یك ماشین پلیس ، دیدن دوچرخه سوار، شنیدن آهنگ بخصوصی از رادیو، دیدن پلاك ماشین مربوط به شهر خاص، دیدن یك پیرمرد با عصا و ... در طول مسیر بچه ها این فهرست را به هنگام پیدا كردن مورد، علامت می زنند ( برای كودكان كوچكتر می شود نقاشی موارد را كشید) و هر كسی كه زودتر فهرست را علامت بزند، برنده می شود.

4- استان های كشور
تعداد: دو نفر یا بیشتر
موارد لازم: توان خواندن و نوشتن نام استان ها
سن: 6 تا 8 سال
مدت بازی: به طول مسیر بستگی دارد
قوانین بازی: یك فهرست از استان های كشور بنویسید یا نقشه ایران را برای بازیكنان كپی كنید. آنها باید در طول مسیر، پلاك خودروهای مربوط به شهرهای مختلف را پیدا كنند و روی نقشه یا فهرست علامت بزنند. البته بعضی شهرها كه كمتر پلاك دارند سخت تر پیدا خواهند شد. در پایان، كسی كه بیشترین استان ها را پیدا كرده ، برنده می شود.
این چند مثال می تواند در ذهن شما جرقه ای ایجاد كند تا به عنوان " ولی" بازی های مختلفی را در طول یك مسیر و در اتومبیل خود با كودكتان تجربه كنید. هدف عمده این مقاله، ایجاد این نگرش در شما بوده كه علیرغم زندگی پر مشغله امروز می توان از زمان هایی كه به هدر می روند، برای رفع احتیاجات عاطفی كودك به نحو مطلوبی استفاده كرد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده
|
|
موضوعات مرتبط: روان شناسی ، کودک ، خانه و خانواده