روابط میان رژیم سعودی و رژیم امریکا روز به روز سختتر میشود و در ریاض ولعیهد عربستان با برداشتهایی که از داخل امریکا دارد و خبرهایی که بدون شک نزدیکان ترامپ به او میرسانند نگاه و سیاست خود را به صورت کامل متوجه رویکردی کرده که از همان ابتدا هم مشخص بود که خروجیاش چندان باب میل سران فعلی کاخ سفید نیست. اگر امریکا قدرت و نفوذ یک دهه پیش خود را داشت بدون شک محمد بن سلمان سریعتر از همیشه از صحنه قدرت حذف میشد اما امریکای امروز آن اندازه ضعیف شده که ولیعهد کشور وابسته و مزدوری مانند عربستان هم برای مقامات واشنگتن شاخ و شانه میکشند، علنی مسخره میکنند و تحت تاثیر فشارهای وارد شده قرار نمیگیرند.
جوان بودن ولیعهد سعودی از یکسو و قبضه کردن کامل قدرت در عربستان در کنار درآمدهای سرشار نفتی در طول یک سال گذشته که بیش از 250 میلیارد دلار بوده به عنوان بعد داخلی، رابطه تناتنگ با رهبران روسیه و همچنین حفظ روابط نزدیک با چین به عنوان بزرگترین خریدار نفت عربستان و در نهایت داشتن یک لابی بسیار قدرتمند در آمریکا که به شکل دائم شارژ مالی میشوند و دلارها بی حد و حصر به دست آنها میرسد محمد بن سلمان را به شکل خطرناکی برای امریکا جسور کرده و او را به وادیِ مقابله با مقامات کاخ سفید کشانده است.
برای سادهاندیشترین تحلیلگران عرصه بینالملل هم این مساله قابل پیشبینی بود که روابط ریاض واشنگتن در دوره بایدن با صلح و آرامش همراه نخواهد شد، حتی سفر پر از سرافکندگی بایدن به عربستان و ملاقات او با بن سلمان هم نمیتوانست این دیوار بیاعتمادی را که برای ولیعهد جوان و جویای نام سعودی که کوچکترین بِیتوجهی و حرف علیه خود را بر نمیتابد راضی کند. شک نداشته باشید که اگر بایدن در مقام سعد الحریری بود، بن سلمان دستور بازداشتش را میداد و وادارش میکرد تا در برابر دوربینهای تلویزیونی از جایگاه خود در مقام رئیسجمهور امریکا استعفا دهد!
همه این مسائل را در کنار جنگ یمن و ناکامی بزرگ بن سلمان و بن زاید که سیاستهای بایدن در کمک نکردن در حوزه نظامی، اطلاعاتی، نظامی و مهمتر از همه دیپلماتیک را عامل و باعث شکست مفتضحانه خود میدانند بگذارید تا معادله روابط ریاض واشنگتن در این بازه زمانی حل شود. این عوامل دست به دست هم داده تا بن سلمان کینهتوز و کینهجو دنبال انتقام باشد و بخواهد به هر شکل ممکن از بایدن و دمکراتها انتقام بگیرد. اما اینکه او تا چه اندازه در این مسیر موفق خواهد شد خود موضوع دیگری است اما برای طرف امریکایی این روزها کوچکترین تکان هم غیرقابل تحمل است.
سالها سیاست نگاه بالا به پایین و وابستگی عمیق امنیتی و نظامی باعث شده تا در واشنگتن رفتارهای بن سلمان به سرپیچی از معادله روابط دو کشور تعبیر شود. هر چند بن سلمان میزان شکنندگی جایگاه خودش را نمیداند و نمیتواند باور کند امریکا تا چه میزان میتواند خطرناک باشد. اما همان جوانی، خامی، کینهتوزی و حس انتقام باعث شده تا او به این خطرات بیتوجه باشد هر چند اندکی این روزها جانب احتیاط را به لحاظ فیزیکی رعایت میکند و زیاد جابجا نمیشود و بهانه جویی برای نرفتن به اجلاس سران اتحادیه عرب در الجزایر هم بیشتر ناشی از همین «جانب احتیاط» بود.
با این حال، بن سلمان حرکاتی میکند تا رسانهای شود و به گوش امریکاییها برسد و به شکلی عجیب این رفتار را رسانههای مخالف بایدن منتشر میکنند! فاکس نیوز در گزارش نوشته بود که محمد بن سلمان در یک مراسم میهمانی اقدام به مسخره کردن رئیس جمهور امریکا کرده و سلامت عقلی او را زیر سوال برده است! این سطح از بیپروایی بن سلمان بدون شک در میان دمکراتهای حقهباز و مکار نمیتواند بدون پاسخ باشد. هر چند آنها به شکل رسانهای «اصلاح روابط» با ریاض گفته و هدفشان از بیان رسمی این مساله ارسال هشدار به بن سلمان بوده، اما از قرار معلوم ولیعهد سعودی از این مساله نگران نیست!
حال قرار است چه اتفاقی در روابط دو کشور روی دهد، به شکل واضحی خود را نمایان نمیکند. مشخص است که در کاخ سفید امریکاییها از همراهی و همکاری ریاض – مسکو برای مدیریت بازار نفت به شدت عصبانی هستند و کاهش میزان تولید و عرضه نفت خام در بازار را سیاست هماهنگ آنها برای ایجاد مشکلِ انتخاباتی برای حزب دمکرات میدانند اما اینکه اقدام عملی آنها چه میتواند باشد، دقیقاً کسی تعبیر درستی از آن نمیتواند داشته باشد. بن سلمان این روزها وضع مالیاش بسیار خوب است و جنگ یمن هم چند ماهی است خوابیده و هزینهای آنجا نمیکند، اما آیا این همه داستان است؟
موضوعات مرتبط: راهبرد و تحلیل
برچسبها: عربستان , آمریکا , ریاض , روسیه