زندگينامه
در سوم صفر سال 373 هجري قمري در روستاي افشنه از توابع خورميثن شهر بخارا، در خانه عبدا… بن سينا از مادري به نام ستاره ، بزرگترين نابغة شرق متولد شد، كه او را حسين نام نهادند و بعدها آوازه علم و دانش او مرز و سرزمينهاي آن روزگار را در نورديد و قرن ها افكار و انديشه هاي ژرف او الهام بخش سالكان طريقت و چراغ هدايت عالمان و انديشمندان رشته هاي مختلف علمي گرديد و به اعتبار اينكه پسرش علي و جدش سينا بود ، علي بن حسين بن عبدا… بن سينا يا ابوعلي سينا و همچنين بوعلي سينا خوانده شد. وي در همان دوران كودكي ، كتاب آسماني قرآن را حفظ كرد و در علوم مختلف چون رياضيات ، صرف ، نحو ، لغت و معاني ، جبر ، هندسه ، فلسفه و منطق چنان تبحري به دست آورد ، كه تا آن زمان كسي به آن پايه نرسيده بود. او پس از فلسفه به طب روي آورد و همزمان از تحصيل فقه نيز غافل نبود. در طب نيز چنان شهرتي كسب كرد كه همه روزه گروهي از بيماران كه از اطبا ديگر مايوس شده بودند، از معالجات او بهره مند مي شدند. به طوريكه خود او در جايي گفته است : هرگاه در مساله اي سرگردان مي ماند، به مسجد جامع مي رفته، نماز مي گذارده و در برابر آفريدگارش فروتني مي كرده ، تا اينكه دشواري بر او گشاده مي گشت. بوعلي در سن 22 سالگي از بخارا به گرگانج كه پايتخت خوارزمشاهيان بود عزيمت كرد و مورد تجليل و تكريم بسيار قرار گرفت و در سن 30 سالگي ، در تمامي خاورميانه شهرت يافته بود. وي پس از چندي به ري رفت و مورد استقبال مجدالدوله حاكم ري و مادرش ملك خاتون قرار گرفت. ولي تهاجم سلطان محمود غزنوي به ري ، سبب شد ، كه از طريق قزوين به همدان عزيمت نمايد. بوعلي به پيشنهاد شمس الدوله حاكم وقت همدان وزارت او را پذيرفت. ولي در زمان ديالمه بر او شوريدند و او را نزد شمس الدوله بردند و تقاضاي قتل او را كردند، كه شمس الدوله تنها به عزل او رضايت داد. ابن سينا به منزل دوست صميمي خود ابوسعيددخوك رفت ، سپس به تاليف كتابهاي طبيعيات ، شفا و قانون پرداخت. او طي نامهاي از علاالدوله كاكويه خواست ، كه اگر اجازت فرمايد به خدمت او درآيد. در اين زمان توسط زيردستان تاج الدوله فرزند شمس الدوله ، دستگير و به مدت چهار ماه زنداني شد. در زندان باقيمانده كتاب شفا و نيز كتاب هاي هدايه و رسالة حيبنبقطان را به اتمام رساند. در خلال اين مدت، علا الدوله كاكويه، ضمن اجابت درخواست بوعلي و به قصد تنبيه تاج الدوله و تسخير همدان ، به سمت همدان حركت كرد ، كه بدون مقاومت ، اين شهر به تصرف او درآمد. سپس بوعلي از زندان آزاد شد، به اصفهان رفت و به وزارت علا الدوله منصوب شد و نزد او منزلت خاصي داشت و تا آخر عمر در خدمت او ماند، تا در مسافرتي كه به همراه علا الدوله به همدان داشت ، به مرض قولنج (دردي كشنده كه در حفره شكم در ناحية قولونها يا مجاري صفرا يا كليه پيدا ميشود) دچار شد كه بدنش قدرت مقابله با بيماري را نداشت و گفت :
" آن مدبري كه تدبير بدن مي نمود، از تدبير خود دست برداشت. ديگر معالجت من بي فايده مينمايد . "
پس غسل كرد و توبه نمود و آنچه داشت به فقرا بخشيد و هر سه روز، يك بار از حفظ قرآن را ختم مي كرد و در حالت اختصار اين شعر را مي خواند :
وندر پـسِ عـشق ، عـاشـق انگيختهاند
تا بادة عشق در قدح ريخته اند
چون شير و شكر به هم درآميختهاند
با جان و روان بوعلي ، مهرِعلي
آرامـگـاه
آرامگاه بزرگ دانشمند فيلسوف و پزشك ايراني ، حجت الحق شرف الملك شيخ الرئيس ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا مشهور و معروف به " بوعلي سينا " كه در بن سالهاي 370 تا 428 هجري قمري در ايران مي زيسته در ميداني به نام ميدان بوعلي سينا در شهر همدان واقع شده است . اين بنا تاكنون سه بار نوسازي و تعمير شده است ، آخرين بار به مناسبت هزارمين سال تولد اين دانشمند تعمير و بازسازي شده است . ساختمان بنا از سال 1325 شروع شد و در سال 1330 خاتمه يافت . طرح آرامگاه از روي يكي از قديمي ترين بناهاي تاريخ ايران يعني بناي كوه پيكر گنبد كاووس با تغييرات جزئي ساخته شده است . بناي قديم آرامگاه در زمان قاجاريه دوباره سازي شد و دو سنگ قبر قديمي , يكي مربوط به ابوعلي سينا و ديگري مربوط به ابوسعيد دخئوك كه از ياران قديمي بوعلي بوده مي باشد . مصالح به كار رفته در بنا عمدتا آجر و شكل آن چهار ضلعي غير منظم بوده كه گنبدي در وسط آن قرار داشته و اطراف بنا به تالار قرائت خانه اي در قسمت غربي و يك دالان در سمت شرقي محدود مي شد . مجموعة امكانات فوق و ساختار معماري آرامگاه در خور مقام و شخصيت بوعلي نبود . به همين دليل ، انجمن آثار ملي تصميم گرفت به مناسبت هزارمين سال تولد اين فيلسوف عالي مقام بناي جديدي را كه حاوي مفاهيم معماري قديم و جديد باشد ، بسازد .آرامگاه بوعلي سينا در زميني به مساحت 3090 متر مربع احداث گرديد و زيربناي اصلي آن حدود 1792 متر مربع است . نماي آرامگاه از سنگ خارا است . سطح حياط با سه پلة سرتاسري به ايوان ساختمان متصل مي گردد و در ورودي آن در قسمت شرقي ساختمان واقع شده است . در اين ايوان 10 ستون از سنگ خارا تعبيه شده كه قطر هر يك از ستونها در قسمت پايين 95 سانتيمتر و در بالا 75 سانتيمتر با ارتفاع 1/4 متر است . هر يك از اين ستونها نمودار گذشت يك قرن از زمان تولد بوعلي تا روزگار ماست . در چوبي ايوان به سرسرايي به طول 880 سانتيمتر و عرض 630 سانتيمتر باز ميشود ديوارهاي سرسرا با سنگ تراورتن و كف آن با سنگ خاراي چكسي پوشيده شده است . در طرف راست و چپ سرسرا ، قبرهاي قديمي بوعلي سينا و ابوسعيد قرار دارد و در انتهاي غربي آن ،در آهني دو تكه اي تعبيه شده است كه به محل اصلي آرامگاه باز ميشود . محوطه اصلي چهار گوش است و دوازده پاية برج آرامگاه برروي آن قرار گرفته است . قبر بوعلي در ميان برج و قبر ابوسعيد در كنار آن است . بر روي هر دو قبر ، لوحه اي از سنگ مرمر و كتيبه اي در 9 سطر به خط ثلث نوشته شده است . در دو طرف سرسرا دو تالار قرار دارد كه يكي تالار اجتماعات و ديگري كتابخانه آرامگاه است . طول و عرض هردو تالار به ترتيب 45/9 و 75/5 متر است و كتابخانه آن بيش از 6 هزار جلد كتاب دارد. ارتفاع برج آرامگاه از روي سقف آن 23 متر و از كف خيابان 5/28 متر است . مصالح به كار رفته در برج ، سيمان و ريزه هاي سنگ خارا است كه به صورت يكپارچه ساخته شده است . در ميان تركهاي دوازده گانه برج و در بالاي آرامگاه صندوقي مفرغي مكعب شكل قرار دارد كه سطح فوقاني آن هرمي شكل است . طول قسمت بالايي صندوق 5/97 سانتيمتر و عرض قسمت پايين آن 109 سانتيمتر است و در هرچهار طرف آن كتيبه اي به خط ثلث نوشته شده است . بمنظور تجليل و قدرداني از مقام علمي اين دانشمند و فيلسوف گرانقدر در سال 1328 شمسي تصوير بوعلي توسط هنرمند پيكرتراش شهير استاد ابوالحسن صديقي ترسيم شد كه بر اساس آن مجسمه تمام رخ ايستاده اي از سنگ مرمر سفيد به ارتفاع 310 سانتيمتر و پهناي متوسط 90 سانتيمتر و وزن تقريبي 5/4 تن تهيه شد و بر روي پايه اي در ميدان بوعلي همدان نصب گرديد در جبهه شمالي پاية مجسمه ، بر روي لوح سنگ سفيدي به ارتفاع 180 سانتي متر و عرض 100 سانتيمتر ، كتيبه زير در يازده سطر به خط نستعليق نوشته شده است :
ابو علي سينا
( 370 - 428 هجري قمري )
دل گرچه در اين باديه بسيار شتافت يك موي ندانست ولي موي شكافت
انـدر دلِ مـن هـزار خورشيد بتافت آخــر بـه كـمـالِ ذره اي راه نيافت
اين تنديس را انجمن آثار ملي به يادبود هزارمين سال تولد شيخ الرئيس ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا به شهر همدان اهدا كرده است .
بابا طاهر
يكي از ديدني هاي شهر همدان ,آرامگاه بابا طاهر است . باباطاهر كه حدودا“ در اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم مي زيست , از شعرا و عرفاي بزرگ روزگار خويش بوده است . بيشتر دوران زندگی او در فقر گذشت , او يکی از مشهورترين دوبيتی سرايان ايران است که گذشت زمان نتوانسته است دوبيتی های شورانگيزش را که با لهجه لری سروده شده است از يادها بزدايد. از باباطاهر علاوه بر دوبيتی ها , آثار ادبی ديگری نيز به جا مانده است که از آن جمله می توان به دو قطعه , چند غزل , مجموعا کلمات قصار عربی و کتابی به نام سرانجام اشاره کرد. آرامگاه باباطاهر بر فراز تپه ای در شمال غربی همدان قرار دارد اين بنا در طول اعصار و قرون شاهد , تخريب و بازسازی های متعدد بوده است . در قرن ششم هجری يک برج هشت ضلعی آجری بر روی قبر باباطاهر ساخته شد که بعدها بر اثر مرور زمان ويران شد . در زمان پهلوی اول از طرف شهرداری همدان بنای جديدی به جای بنای قديمی ساخته شد که مصالح آن عمدتاً آجر بود . در جريان همين بازسازی لوح کاشی مربوط به قرن هفتم هجری , که هم اکنون در موزة ايران باستان نگهداری می شود , به دست آمد. بر روی اين کاشی فيروزه ای رنگ , آيات قرآن مجيد به خط کوفی برجسته نوشته شده است . ساختمان جديد در سال 1329 آغاز و در سال 1331 تکميل گرديد. اما اين بنا نيز درخور مقام عرفانی باباطاهر نبود. آرامگاه جديد شاهکاری ممتاز و بديع از معماری عصر جديد است که طرح اصلی آن تلفيقی از معماری قرنهای هفتم و هشتم هجری و عصر حاضر است . برج آرامگاهی بر قائدة هشت ضلعی قرار گرفته است که ارتفاع آن از سطح فوقانی تپه 235 سانتيمتر و از کف خيابان 280 سانتيمتر است . ستونهای هشتگانه برج , قطعه سنگ مزار و کف , پله ها و فرش اطراف آرامگاه از سنگ گرانيت حجاری شده است و بنای اصلی نيز بع ابعاد 10 × 10 متر با مجموعه ای از منشورها پوشيده شده و دارای مدخل های ورودی و منفذهای نور است . نما و فرش بنا عمدتاً از سنگ است و در داخل آن کتيبه هايي از کاشی وجود دارد. در محوطه داخلی آرامگاه 24 دوبيتی از سروده های باباطاهر که بر روی 24 قطعه سنگ مرمريت نوشته شده , نصب گرديده است . دو لوحة برنجی نيز در محوطه داخلی نصب شده است که يکی از آنها اسامی هيات موسس انجمن آثار ملی به هنگام ساختمان آرامگاه و ديگری نام برخی از شخصيت هايي است که در کنار باباطاهر دفن شده اند. مساحت كل زير بناي آرامگاه و باغ آن حدود 8965 متر مربع برآورد شده است.ترانه های شورانگيز باباطاهر که با لحن دلپذير لری سروده شده ترجمان روح و قلب حساس و پر سوز اين عارف گرانمايه است و اهل ذوق و حال را با جذبه خاصی تخت تاثير و سحر خود قرار می دهد.
برخي از بزرگان و اديباني كه در جوار مزار باباطاهر آرميده اند، عبارتند از :
محمدبن عبدالعزيز ، از ادباي قرن سوم هجري قمري
ابوالفتح اسعدازفقهاي قرن ششم قمري
حاجي ميرزاعلينقي كوثرازدانشمندان قرن سيزدهم
مفتون همداني از شعراي قرن چهاردهم متولد 1268 هجري قمري در همدان ، متوفي به سال 1330 و صاحب ديوان شعر
اين بنا ي تاريخي ، طي شماره 1780 مورخه 21/2/1376 به ثبت آثار تاريخي و ملي ايران رسيده است
در اينجا چند دو بيتی از باباطاهر , برای بيشتر آشنا شدن با جان پر سوز و گداز اين عارف نامدار نوشته شده است :
به چشمِ خون فشان , آلاله می گشت |
يکی برزيگری نـالون در اين دشت |
که بايد کشتن و هشتن در اين دشت |
همی کشت و همی گفت ای دريغا |
* * * | |
بـوره عـشقِ سـحـر از مـو بـيـا موز |
بـوره بـلبـل بنـالـيم از سـرِ سـوز |
مــو از بــهـرِ دلا را مـم شـو و روز |
تـو از بـهـرِ گـلِ پـنـج روزه نـالـی |
* * * | |
هـوای بـخـت بـی بـال و پـرم کــرد |
غـم عـشقِت بـيابـون پـرورم کـرد |
صبوری , طـرفه خاکی بـر سرم کـرد |
بـه مو گـفـتی صبوری کـن صبوری |
* * * | |
چـه مـی خواهـی از ايـن حـال خِـرابم |
دو زلــفـونـت بـود تــارِ ربــابــم |
چـرا هـر نـيـمـه شـو آيـي بـه خوابم |
تــه کــه بــا مـو سـرِ يـاری نـداری |
* * * | |
بــه دريـا بـنـگـرم , دريــا تـه ويـنـم |
بـه صـحرا بـنگـرم صـحرا تـه ويـنم |
نـشــان از قـا مـتِ رعــنــا تـه ويـنـم |
بـه هـرجا بـنگـرم کوه و در و دشت |
* * * | |
نـه خوان ديـم نـه مـان ديرم نه لنگر |
مـو آن رنـدم کـه نـامم بی قـلنـدر |
چـو شـو آيـه بـه خـشـتی وانـهـم سر |
چـو روز آيـه بـگـردم گـردِ کـويـت |
* * * | |
سـيـه دسـتـی زده بـر بـال مـو تـيـر |
جـره بـازی بـدم , رفـتـم بـه نخجير |
هـر آن غـافـل چـره غـافل خوره تير |
بـوره غـافـل مـچـر در چشمه ساران |
* * * | |
کـه لالـه , سـر در آره مـو بـچـيـنـم |
ســرِ کــوهِ بــلـن چـنـدان نـشـيـنـم |
نـگـار بـی وفـــا مــو چـون گـزيــنـم |
چــو لا لـه بـی وفــا بـو بـی وفــا بـو |
* * * | |
بـه چـشـمـان سـرمه ريزِ ما کـجـايي ؟ |
نــگــار تــازه خــيــز مـا کـجـايــي ؟ |
دمِ رفــتــن عــزيــزِ مــا کـجـايـي ؟ |
نـفـس بـر سـيـنـة طـاهـر رسـيـده |
عين القضات همدانی از ديگر مشاهير عالی مقام همدان حکيم و عارف بزرگ قرن ششم هجری شهيد عين القضات همدانی است؛ عبدالله ابن محمد ميانجی همدانی، که به ابوالمعالی، ابوالفضائل و قاضی همدانی نيز مشهور است، در سال492 هجری قمری در همدان به دنيا آمد، اما چون پدر و جدش اهل ميانه آذربايجان بودند به ميانجی نيز معروف شده است. عين القضات در جواني در شهر همدان به كسب علم و معرفت پرداخت و به زودي در ادب و حكمت و كلام ماية بسيار اندوخت و به سبب تبحري كه در فقه و اصول كسب كرد عنوان قاضي و مدرس را بدست آورد و در جواني صاحب شهرت و نفوذ بسيار شد . عين القضات عارفي جسور و در ابراز عقايدش بي پروا بود به همين سبب مغضوب حاسدان گشت و به دستور " ابوالقاسمِ درگزيني " در سال 525 و در حالي كه فقط 32 سال سن داشت به دار آويخته شد. عين القضات به فارسي و عربي آثار متعدد دارد و از آنجمله ميتوان به رسالة جمالي ، تمهيدات ، رسالة علايي و مكتوبات شامل نامه هايي در فلسفه و عرفان و همچنين كتابي نيز به نام شكوي الغريب من الاوطان به عربي دارد كه چند ماه پيش از مرگ در زندان بغداد نوشته است . عين القضات گذشته از تبحر در حكمت و عرفان در شاعري و نويسندگي نيز قريحهاي تابناك داشته است . رباعيات منسوب به او از آثار زيباي ادبيات فارسي است در زير تعدادي از آثار اين دانشمند شهير را يادآور مي شويم :
|